فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۲۷-۳۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی بر شفقت طبق پروتکل پل گیلبرت و راسل کولتس (ترجمه اثباتی، 1397) در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شفقت درمانی توانست باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از روش شفقت درمانی باعث افزایش توانمندی های مرتبط با تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی شوند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر تنظیم هیجان و شادکامی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر شادکامی و تنظیم هیجان زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 2 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر اساس پروتکل Afshari et al. (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (17/6 = F و 002/0 = P) و شادکامی (81/5 = F و 003/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و شادکامی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر تنظیم هیجان و شادکامی زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
پیش بینی سیستم فعالساز رفتاری بر اساس پریشانی روانشناختی و تکانشوری نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین مسائل و آسیب های اجتماعی در جوامع مختلف پدیده بزهکاری است. دوران نوجوانی یکی بحرانی ترین دوران زندگی هر فرد به شمار می آید. ورود به این مرحله، نوجوان را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می سازد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سیستم فعالساز رفتاری بر اساس پریشانی روانشناختی و تکانشوری نوجوانان بزهکار بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان بزهکار 12 تا 18 ساله بود در سال 1402 که حداقل یک بار مرتکب اعمال غیرقانونی شده باشد. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تکانشوری بارات (1994)، مقیاس پریشانی روانشناختی کسلر (2002) و مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) بود.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مستقل (پریشانی روانشناختی و تکانشوری) 20 درصد توانایی پیش بینی سیستم فعالساز رفتاری را دارند. همچنین از بین متغیرهای مستقل، تکانشوری با ضریب بتای 24/0 و پریشانی روانشناختی با ضریب بتا 20/0 می توانند سیستم فعالساز رفتاری آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای پریشانی روانشناختی و تکانشوری سیستم فعالساز رفتاری نوجوانان بزهکار را پیش بینی نمود.
بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقت ورزی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقت ورزی در دانش آموزان بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر منطقه 9 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1401-1402 در دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس دوره اول متوسطه منطقه 9 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارتز (1995)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه خودشفقت ورزی نف (2003) بود. داده های گردآوری شده با نرم افزار AMOS و SPSS و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدیافته ها: اثر مستقیم هوش معنوی بر خودشفقت ورزی (27/0= β و 11/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی (30/0= β و 25/3 = t) معنادار می باشد. سرانجام، اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر خودکارآمدی (33/0= β و 41/3= t) نیز معنادار است. اثر غیر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی 09/0 و اثر کل 39/0 به دست آمده است.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی، متغیر خودشفقت ورزی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق از اتفاقات بسیار استرس زا در زندگی افراد محسوب میشود و در کنار بسیاری از عوامل خوشایند و ناخوشایند زندگی زنان، طلاق حادثه ای مهم و سهمگین در زندگی ایشان محسوب می شود که پیامدهای فردی و اجتماعی زیادی در زندگی آنان به همراه دارد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر سرسختی روانشناختی و احساس تنهایی زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 10 تهران در نیمه اول سال 1401 بود؛ از میان این افراد و به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط Darbani & Parsakia (2022) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس تنهایی Russel et al. (1998) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی Lang et al. (2003) بود. در بخش توصیفی از جدول های توزیع فراوانی استفاده شده و در بخش استنباطی تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر سرسختی روانشناختی (22/8 = F و 001/0 = P) و احساس تنهایی (40/6 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل یعنی رویکرد مبتنی بر توانمندی به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته یعن احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی شده. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای رویکرد مبتنی بر توانمندی بر گروه آزمایش بود. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد تأثیرات ناشی از رویکرد مبتین بر توانمندی بر متغیرهای پژوهش پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر احساس تنهایی و سرسختی روانشناختی زنان مطلقه مؤثر بوده فلذا پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی زوج درمانی با مدل EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (امینی و همکاران، 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفی تلگن (1985) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر عواطف مثبت (41/5 = F و 001/0 = P)، عواطف منفی (60/5 = F و 001/0 = P) و سازگاری زناشویی (15/7 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر عواطف مثبت و منفی و سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 12 تا 18 ساله بود در سال 1402 که به تمامی مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 9 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرسختی روانشناختی لنگ و همکاران (2004)، مقیاس کنترل عمل دیفندورف (2000) و مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (2002) بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سرسختی روانشناختی با ضریب بتای 15/0 و کنترل عمل با ضریب بتا 16/0 می توانند بهزیستی ذهنی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای کنترل عمل و سرسختی روانشناختی بهزیستی ذهنی نوجوانان را پیش بینی نمود.
اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 4 تهران در سال 1400 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (Amini et al., 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده McCubbin et al. (1986) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (93/8 = F و 001/0 = P) و تاب آوری خانواده (10/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۵۲-۳۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد، بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه جوانان پسر شهرستان گناباد در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکنترلی، نگرش به اعتیاد و جرأت ورزی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی بر تغییر نگرش و جرأت ورزی (بیان قاطعانه و رد قاطعانه) جوانان پسر نسبت به اعتیاد اثربخشی داشت، اما بر خودکنترلی و درخواست قاطعانه این افراد تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری: صاحب نظران حوزه پیشگیری از اعتیاد در نظر داشته باشند که فیلم های سینمایی به نسبت مستند و کاریکاتور استقبال بیشتری دارد و ابزار مناسب تری جهت پیشگیری از اعتیاد می باشند و مشاوران و روان شناسان می توانند از این روش در جهت پیشگیری از اعتیاد جوانان استفاده کنند.
سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش در مبارزه با مواد مخدر جهت استقرار نظام مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۲۰-۸۵
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با هدف سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش در ستاد مبارزه با مواد مخدر جهت استقرار نظام مدیریت دانش تهیه شده است. روش: روش پژوهش آمیخته یعنی کمی (توصیفی- پیمایشی) و کیفی (دلفی) بود. جامعه آماری در بخش کمی کلیه ذینفعان مبارزه با مواد مخدر شامل مدیران، کارکنان و کارشناسان مبارزه با مواد مخدر دستگاه های عضو ستاد و سازمان های غیردولتی است که بیش از 4000 نفر برآورد می گردد. تعداد نمونه آماری 384 نفر می باشد و روش انتخاب نمونه تصادفی طبقه ای است. در بخش کیفی جامعه آماری شامل 35 نفر از خبرگان حوزه مبارزه با مواد مخدر بودند. برای گردآوری داده های تحقیق در مرحله تحقیقات کیفی، از روش دلفی و در مرحله تحقیقات کمی، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد، ستاد مبارزه با مواد مخدر در ارزیابی 6 سطح سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش، در بعد فناوری بالاتر از سطح میانگین بوده و از وضعیت نسبتا بهتری در مقایسه با سایر ابعاد برخوردار است و در بعد منابع انسانی، علیرغم اهمیت آن به عنوان یک بعد کلیدی در آمادگی استقرار مدیریت دانش در سازمان، در پایین ترین سطح قرار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و بر اساس مدل ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش، ستاد مبارزه با مواد مخدر، در ارزیابی شاخص های سنجش سطح بلوغ، این ستاد در سطح دوم ارزیابی (سطح آغازین) قرار می گیرد.
پیش بینی رفتارهای قلدری و جامعه ستیزی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۳۰۸-۲۸۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رفتارهای قلدری و جامعه ستیزی با طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی در بین افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر شهر تبریز بود که جهت درمان به مراکز ترک اعتیاد و کمپ های دولتی و خصوصی مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۳۸۱ نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از آزمودنی های این مطالعه به پرسشنامه طرحواره یانگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه سبک های دفاعی، مقیاس قلدری و مقیاس سایکوپاتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین رفتارهای قلدری و رفتارهای جامعه ستیزی با طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی رابطه وجود دارد. بر این اساس 23 درصد از رفتارهای قلدری توسط طرحواره های ناسازگار اولیه و نیز 11 درصد از رفتارهای جامعه ستیزی توسط این طرحواره ها پیش بینی می شود. از سوی دیگر 9 درصد از رفتارهای قلدری و نیز 12 درصد از رفتارهای جامعه ستیزی توسط مکانیسم های دفاعی قابل پیش بینی می باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، با شناسایی طرحوار های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی افراد وابسته به مواد امکان پیش بینی رفتارهای جامعه ستیزی و قلدری وجود دارد. بنابراین، با اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی می توان فراوانی رفتارهای جامعه ستیزی و قلدری در این بیماران را کاهش داد.
رهیافت های مدیریت انتظامی در پیشگیری از جرایم زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۰۴-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رهیافت های مدیریت انتظامی در پیشگیری از جرایم زنان وابسته به مواد در شهرستان شهریار بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بود که با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت انتظامی و مدیران محلی در شهر شهریار بودند که به روش نمونه گیری هدفمند یا قضاوتی انتخاب شدند و بر اساس اصل اشباع نظری، در نهایت با 13 نفر مصاحبه انجام شد. جمع آوری داده ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار با تکنیک تحلیل جمله به جمله استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 18 رهیافت مدیریت انتظامی در حوزه پیشگیری وضعی، 29 رهیافت مدیریت انتظامی در حوزه پیشگیری اجتماعی و 13 رهیافت مدیریت انتظامی در حوزه پیشگیری کیفری شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مستمر زنان وابسته به مواد، تجهیز گشت های پلیس، و نیز تلاش همگانی تمام دستگاه های دخیل بر پیشگیری از جرایم زنان وابسته به مواد شهر شهریار تاثیر داشت.
پیش بینی ابعاد کمالگرایی بر اساس فراهیجانات مثبت و منفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ابعاد کمالگرایی بر اساس فراهیجانات مثبت و منفی در دانشجویان بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش آماری و برای اطمینان بیش تر 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری در دسترس با مراجعه به دانشگاه و همچنین پخش پرسشنامه در گروه های دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در پیام رسان های اجتماعی، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کمال گرایی مثبت و منفی تری – شورت و همکاران (1995) و مقیاس فراهیجان ها (MES) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد فراهیجانات مثبت می تواند 5/9 درصد از کمال گرایی مثبت و فراهیجانات منفی می تواند 5/12 درصد از کمال گرایی منفی نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند (01/0>p). همچنین نشان داد فراهیجانات مثبت می تواند با ضریب بتای 19/0 کمال گرایی مثبت و فراهیجانات منفی می تواند با ضریب بتای 20/0 به طور معنادار و مستقیم کمال گرایی منفی را پیش بینی کند (01/0> p). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ابعاد کمال گرایی توسط فراهیجانات مثبت و منفی قابل پیش بینی است.
پیشبینی سیستم بازداری رفتاری بر اساس عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنطیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی سیستم بازداری رفتاری بر اساس عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنظیم هیجان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان 20 تا 30 ساله در سال 1402 بود که به مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 3 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 200 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009)، پرسشنامه تحمل ناکامی هارینگتون (2005)، و پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی گراتز و رومر (2004) بود. در نهایت داده های به دست آمده از طریق تکمیل پرسشنامه های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. عدم تحمل ناکامی با ضریب بتای 22/0- و دشواری در تنظیم هیجان با ضریب بتا 24/0- می توانند سیستم بازداری رفتاری آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). همچنین نشان داد عدم تحمل ناکامی و دشواری در تنظیم هیجان می تواند 9/28 درصد از سیستم بازداری رفتاری را در نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و عدم تحمل ناکامی سیستم بازداری رفتاری نوجوانان را پیش بینی نمود.
خوشه بندی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته برمبنای ابعاد سرشت و منش در مردان دچار مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۴۴-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت مرزی و خودشیفته در مردان دارای سوء مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی این اختلالات بر مبنای ابعاد سرشت و منش انجام شده است. روش: برای بررسی هدف فوق، نمونه ای متشکل از 400 نفر از مردان مراجعه کننده به مراکز مختلف تخصصی روانپزشکی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز در سال 1398، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سرشت و منش، شخصیت خودشیفته و ارزیابی شخصیت–مقیاس ویژگی های مرزی را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای دومرحله ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت خودشیفته در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد براساس ابعاد سرشت و منش، در قالب دو خوشه خودشیفته بزرگ منش (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بالا و همکاری پایین) و خودشیفته آسیب پذیر (شامل ویژگی های نوجویی، وابستگی پاداش، استمرار پایین و همکاری بالا) قابل طبقه بندی است. همچنین، ویژگی های شخصیت مرزی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد بر اساس ابعاد سرشت و منش، در قالب چهار خوشه مرزی خودتخریب گر (شامل نوجویی و خودراهبری بالا و وابستگی پاداش، استمرار و همکاری پایین)، مرزی تکانشی (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی بالا، پاداش وابستگی، استمرار و خودفراروی پایین)، مرزی ناامید (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار پایین و خودراهبری و همکاری بالا) و مرزی کج خلق (با ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار، پاداش وابستگی و همکاری پایین و خودراهبری بالا) قابل طبقه بندی هستند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر چند اختلالات شخصیت یکی از همایندهای مهم اختلالات مصرف مواد هستند، اما با توجه به وجود انواع متفاوتی از اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته و ترکیب ویژگی های سرشت و منشی متنوع در هر کدام از زیرگروه های آن ها، بایستی راهکارهای مداخله ای روان درمانی پیشگیری از عود و کمک به ترک سوء مصرف مواد، با در نظر گرفتن این ویژگی ها صورت بگیرد.
بایسته های کار با خانواده های با والد وابسته به مواد: یک تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۴۳-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با مقوله اعتیاد (شامل مشاوران، روان شناسان، مددکاران اجتماعی و پزشکان و ...) شهر شیراز در سال 1400 بود که درگیر خدمت رسانی به افراد وابسته به مواد یا خانواده های آن ها بودند. در میان آن ها، 27 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شد و داده های بدست آمده از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از استخراج 130 مفهوم از تجربه شاغلان حرفه های یاورانه بود که در قالب 20 زیر مقوله دسته بندی شدند که در نهایت در 6 مقوله کلی حمایت های همه جانبه، آگاه سازی و آموزش مهارت های لازم، تکالیف ارگان ها و متخصصین، خدمات روان شناختی، داشتن اراده و انگیزه برای ترک و خدمات پزشکی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: خانواده های با والد وابسته به مواد نیازمند مراقبت و حمایت های حرفه ای در حوزه هایی که ذکر شد هستند و سازمان ها و افراد یاری رسان لازم است مداخلات مناسب را در این حوزه ها طراحی و اجرا کنند.
پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۲۴۰-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. از این بین تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و نسخه ی دوم پرسشنامه افسردگی بک، فرم کوتاه پرسشنامه ترومای کودکی، مقیاس تکانشگری بارت و همچنین نسخه ی کوتاه پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دو مولفه ی ترومای کودکی شامل سوء استفاده هیجانی و سوء استفاده فیزیکی و همچنین دو مولفه تکانشگری حرکتی و بی برنامگی به طور مثبت افسردگی را پیش بینی کردند. همچنین، سه راهبرد تنظیم شناختی هیجان شامل دو راهبرد ناسازگار (سرزنش خود و فاجعه سازی) به طور مثبت و یک راهبرد سازگارانه (تمرکز مجدد بر برنامه ریزی) به شکل منفی افسردگی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر مولفه های مطرح شده از متغیرهای ترومای کودکی، تکانشگری و راهبردهای تنظیم هیجان پیش بینی کننده ی افسردگی هستند. بنابراین توجه به این متغیرها در پیشگیری از افسردگی از اهمیت ویژه برخوردار است.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۷۴-۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانش آموزان پسر مستعد مصرف مواد مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398، 45 دانش آموز به روش روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سه گروه 15 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف مواد بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش روان شناختی پیشگیری مصرف مواد و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر هر دو روش در اصلاح نگرش به مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد معنادار بود و آموزش روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد در اصلاح نگرش به مواد در مرحله پیگیری اثربخش تر از درمان شناختی-رفتاری بود. نتیجه گیری: متخصصان می توانند به منظور اصلاح نگرش دانش آموزان مستعد نسبت به مصرف مواد از بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد بهره گیرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر سازگاری زناشویی و رضایت زناشویی زوجین در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع و عمیق و هدف های متعددی دارد و پرداختن به روابط زناشویی و ارتقای سازگاری و رضایت میان زوجین را می توان یکی از رسالت های مهم از سطح فردی تا اجتماعی دانست. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر سازگاری زناشویی و رضایت زناشویی زوجین در آستانه طلاق بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 5 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر اساس پروتکل Afshari et al. (2022) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) و پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (76/7 = F و 002/0 = P) و سازگاری زناشویی (11/7 = F و 002/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین در آستانه طلاق مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
اثربخشی خانواده درمانی رفتاری بر وسوسه مصرف مواد در نوجوانان ترک کننده سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۸۰-۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خانواده درمانی رفتاری بر وسوسه مصرف مواد نوجوانان ترک کننده سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، پنج نوجوان و خانواده آن ها در شهر اهواز انتخاب شدند. دستورالعمل خانواده درمانی رفتاری در 14 جلسه 90 دقیقه ای و سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری برای نوجوانان و والدین آن ها انجام شد. نوجوانان به پرسشنامه عقاید وسوسه آمیز پاسخ دادند و داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد خانواده درمانی رفتاری باعث کاهش معنادار وسوسه مصرف مواد شد (درصد بهبودی=49/22). نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر خانواده درمانی رفتاری می تواند برای تغییر تعاملات ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.