فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
9-22
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد مخدر علاوه بر آسیب به سلامت فردی و اجتماعی می تواند از طریق ورود به اکوسیستم های آبی مخاطراتی جدی را متوجه محیط زیست آبی نماید. در این تحقیق با استفاده از تکنیک میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد مواد مخدر (متامفتامین، کوکائین، مرفین، و کدئین) در فاضلاب ورودی و خروجی و لجن حاصل از تصفیه فاضلاب در تصفیه خانه فاضلاب شهید محلاتی تهران، و نیز پساب خروجی یکی از بیمارستان های تهران (بیمارستان تهرانپارس) با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی GC در کنار روش میکرو استخراج فاز جامد مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد یک روش استخراج تعادلی است که در آن با کالیبراسیون مناسب می توان آلاینده ها را در غلظت های پایین و با حساسیت بسیار بالا و بدون استفاده از حلال انجام داد. دستگاه تجزیه ای که در ابتدا با SPME به کار گرفته شد کروماتوگرافی گازی بوده و تا به امروز نیز بسیاری از کاربردهای آن بر پایه جداسازی و آنالیز با این دستگاه می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مخدر های کدئین و مورفین با غلظت بالا در فاضلاب شهری وجود داشته و کارائی تصفیه خانه در حذف این آلاینده ها قابل ملاحظه نمی باشد (درصد حذف به ترتیب 23 و 43 درصد). همچنین مشاهده شده که در تمام نمونه های مورد بررسی مخدر کوکائین وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق دارای نکات بهداشتی-پزشکی می باشد.
روانشناسی مرگ
حوزه های تخصصی:
مرگ به عنوان بزرگ ترین حادثة زندگی، مفهومی پیچیده دارد و میتواند با درد و رنج زیادی همراه باش د. نوع واکنشهای هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی کامل به اعمال، رفتار، افکار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول حیات دارد. روانشناسی، ت لاش میکند یک مرگ خوب، بدون رنج، درد و فش ار را ایجاد نماید. تعداد غیرقابل درک و زیادی از مطالعات مذهبی- تاریخی، فلسفی و روانشناسی در حوزه ی مرگ وجود دارد. میتوان با اطمینان گفت که آگاهی از مرگ به عنوان یک پدیده در فضای فرهنگی جهان معمولا در ارتباط با یک موقعیت بحرانی (از دست دادن یک عزیز، مبتلا شدن به یک بیماری) یا پیر شدن بیان می شود که این پدیده ی مرگ نیز در موقعیت های مختلف، جالب می باشد. در نهایت، اقدامات زیادی را میتوان برای استفاده از مفاهیم و دانش تجربی پذیرش مرگ برای جمعیت های بالینی و کلینیکی انجام داد تا پذیرش با مرگ آسان گردد. این مسئله ی خاص، برخی تلاش های اولیه در راستای بهره بری از مرز جدید روانشناسی مثبت پذیرش مرگ را نشان می دهد.
آزمون مدل علّی میزان افسردگی براساس مولفه های سبک زندگی با میانجی گری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون مدل علّی افسردگی براساس مؤلفه های سبک زندگی با میانجی گری سلامت اجتماعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد بالای 18 سال شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفیِ چند مرحله ایِ خوشه ای و براساس برآورد حجم نمونه کوکران، از بین آنان 383 نفر انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر و پلیرکی (1996)، سلامت اجتماعی کییز (2004) و نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (1996) جمع آوری شدند. شیوع افسردگی بالینی در جمعیت مورد مطالعه ۱۵٪ بود. نتایج تحلیل مسیر بیانگر تأیید برازش مدل فرضی پژوهش بود. سبک زندگی با سلامت اجتماعی و افسردگی ارتباط دارد و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای در رابطه بین سبک زندگی و افسردگی دارد. همچنین ضرایب تحلیل مسیر در این مدل نشان داد تغذیه، مسئولیت پذیری در قبال سلامت، فعالیت جسمی و رشد معنوی اثر مستقیم و غیر مستقیم معناداری بر افسردگی دارند
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری ( اجرای حضوری و اینترنتی) بر راهبردهای تنظیم هیجانی افراد با همبودی بی خوابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به همبودی بی خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد خودمعرف جهت ترک اعتیاد شهرستان آرادان بودند که در زمستان سال 1395 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر عادی، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های دشواری های تنظیم هیجانی (به جز فقدان آگاهی هیجانی) و استرس، اضطراب و افسردگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجانی نمرات بالاتری داشتند. همچنین افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روا ن شناختی با اعتیادپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی با اعتیادپذیری انجام شده است. روش: تعداد ۴۵۲ نفر از دانشجویان (207 پسر و 245 دختر) دانشگاه های تبریز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و پرسش نامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده، دشواری در تنظیم هیجان و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور تبیین اعتیادپذیری استفاده کرد. نتیجه گیری: دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی قادر به تبیین اعتیادپذیری می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
مرور سیستماتیک اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان بوده است. روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و با توجه به روش اجرا، مطالعه مرور سیستماتیک یا مرور نظام مند تلقی می شود. جامعه آماری این مطالعه تمام مقالات، پژوهش ها، طرح ها و گزارش های تحقیقاتی به زبان فارسی و انگلیسی در خصوص ارزیابی و نتایج درمان اجباری معتادان در دوره زمانی 2000 تا 2015 بود (به شرط چاپ در مجلات معتبر). یافته ها: پس از مرور مقالات در پایگاه های اطلاعاتی، تعداد 11 مقاله که معیارهای ورود را دارا بودند وارد مطالعه شدند. میزان 5/54 درصد مقالات مربوط به کشور آمریکا بودند. تحقیقات نشان دادند که بیماران تحت درمان اجباری شرایط نامناسب تری داشته اند. تعداد اندکی از پژوهش ها بهبود وضعیت سلامت جسمی و روانی و در کل سلامت عمومی را در درمان اجباری گزارش داده اند. نتیجه گیری: پژوهش های مورد بررسی قرار گرفته حاکی از آن است که درمان داوطلبانه خروجی بهتری نسبت به درمان اجباری داشته هرچند که برای تصمیم گیری قابل اتکا پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری با روش تحقیق مناسب انجام شود.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی- رفتاری و معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری و معنا درمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 36 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنا درمانی به شیوه ی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی د به زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجه گیری می شودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :بزرگ کردن یک کودک دارای اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder یا ASD)، مشکلات روان شناختی زیادی را برای اعضای خانواده به ویژه مادران فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD انجام شد. مواد و روش ها:جامعه آماری مطالعه را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ASD در شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به صورت در دسترس و از بین مادرانی که دارای نمرات فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن بالایی بودند (انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، صورت گرفت و 40 نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس فقدان لذت جویی Snaith-Hamilton و مقیاس ترس از مسخره شدن استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان فراتشخیصی بر مؤلفه های فقدان لذت جویی شامل تعاملات اجتماعی، تجربیات حسی، خوردن و آشامیدن، تفریح و سرگرمی و نیز ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD تأثیرگذار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:سندرم روده تحریک پذیر نوعی اختلال عملکردی در سیستم روده-معده است که با علائم ویژه گوارشی بدون علت ارگانیک تعریف شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی و ویژگی های شخصیتی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد غیرمبتلا انجام شد. روش:این مطالعه از نوع علّی- مقایسه ای بود. نمونه تحقیق شامل 60 نفر (30 نفر بیمار مبتلا به اختلال و30 نفر سالم) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو و مقیاس پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها:تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میزان روان رنجور خویی و وظیفه شناسی و وجدان گرایی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بیشتر از افراد عادی و میزان برون گرایی ، توافق جویی و گشودگی به تجربه آنان کمتر از افراد غیر مبتلا می باشد. میزان سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی، محیط/ وضع زندگی بیماران کمتر از افراد غیر مبتلا به دست آمد. نتیجه گیری:بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت بین دو گروه افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد غیر مبتلا به لحاظ ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. و بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان از ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی به عنوان شاخص های مهم در تمایز و پیش بینی آسیب پذیری ابتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کرد.
اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش امید در دختران نوجوان تحت درمان با متادون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش امید در دختران نوجوان تحت درمان با متادون انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، 30 نفر از دختران نوجوان تحت درمان با متادون به صورت هدفمند انتخاب شدند. آن ها به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه کنترل و آزمایش پرسش نامه امید اسنایدر را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته و در هر هفته یک جلسه انجام شد.گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل میزان نمره امید در گروه آزمایش را به شکل معناداری افزایش داد. نتایج پیشنهاد داد که این نوع درمان می تواند در جهت افزایش امید دختران نوجوان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری و صمیمیت زناشویی والدین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزند پروری و صمیمیت زناشویی والدین انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان منطقه ۳ تهران به تعداد ۲۸۵۷ نفر در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۵-۹۶ تشکیل می دادند که از این میان حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان، تعداد ۳۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و توسط پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، پرسشنامه سنجش عملکرد تحصیلی، مقیاس صمیمیت زناشویی و مقیاس فرزند پروری بامریند مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل رگرسیون گام به گام و همبستگی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیر و صمیمیت والدین، توانایی معناداری برای پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان داشتند. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در مباحث آموزشی و طراحی برنامه های درمانی والد فرزند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان استفاده گردد.
تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه بوده است. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کار آزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پی گیری 2 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30 مددجوی کمیته امداد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش تحت درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (n=15) و یک گروه کنترل (n=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امیدواری، پرسشنامه افسردگی همیلتون را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اتمام شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معناداری بین نمرات افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از پیگیری 2 ماهه شده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود که در سال ۱۳۹۴ به مراکز روان پزشکی شهر اراک مراجعه کرده اند. به تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس بر اساس تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۲ نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح واره درمانی موجب کاهش معنی دار نمرات بی ثباتی هیجانی و احساس ترک شدن اختلال شخصیت مرزی شده است. با توجه به داده های به دست آمده مبنی بر تأثیر مثبت طرح واره درمانی در کاهش نشانه های مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود تا از این روش در مراکز درمانی استفاده گردد.
تأثیر آموزش شناخت - درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی– جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیک های روان پزشکی تبریز بودند که تشخیص اختلال وسواسی - جبری گرفته بودند. از میان جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. بیماران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج واسپینهاون(2002) را تکمیل کردند و پس از انتساب تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل، گروه آزمایش در 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند و پس از اتمام آن بار دیگر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان اجرا شده و داده های هر دو بار، جمع آوری شده و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، فاجعه انگاری و نشخوارگری) در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری مؤثر می باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی بر مهارت فرزندپروری مادران و نشانه های بالینی کودکان با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی بر مهارت فرزندپروری مادران و نشانه های بالینی کودکان با اختلال رفتاری انجام شد. در این پژوهش دانش آموزان به همراه والدینشان با انتساب تصادفی به سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های آزمایشی به ترتیب گروه اول فقط دریافت کننده برنامه آموزشی، گروه دوم فقط دریافت کننده دارو و گروه سوم دریافت کننده همزمان برنامه آموزشی و دارو بوده است و گروه کنترل هم هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی، سبک فرزندپروری بامریند و فهرست نشانه های بالینی کودک اجرا شدند. برنامه بهبودبخشی روابط درون خانوادگی به شکل هشت جلسه گروهی والدین، یک جلسه خانوادگی اختصاصی، دو جلسه تماس تلفنی و یک جلسه تقویتی برگزار شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره از نوع اندازه گیری های مکرر بود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که روان درمانی مبتنی بر غنی سازی روابط درون خانوادگی موجب ارتقای مهارت های فرزندپروری مقتدرانه و کاهش نشانه های بالینی فرزندان شده است و این نتایج در پیگیری سه ماه نیز پایدار است.
تأثیر عصرگرایی و کیفیت خواب بر اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر عصرگرایی و کیفیت خواب بر اختلال خوردن دختران دانش آموز دبیرستانی بود. نمونه مورد مطالعه شامل210 دانش آموز بود که این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. این پژوهش یک طرح توصیفی و از نوع همبستگی بود که برای گرد آوری داده ها از مقیاس ترکیبی بامدادگرایی (CSM)، پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و آزمون بازخورد اختلال خوردن (EAT-26) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عصرگرایی با اختلال خوردن و زیر مقیاس های آن رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین کیفیت خواب با اختلال خوردن و زیر مقیاس های آن نیز رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون با روش مرحله ای بیانگر پیش بینی اختلال خوردن در دختران دانش آموز از روی متغیرهای عصرگرایی و کیفیت خواب می باشد. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، توجه ویژه به کیفیت و الگوهای خواب دختران نوجوان پیشنهاد می شود.
تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش های چندگانه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نقص توجه و بیش فعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder یا ADHD) تأثیر زیادی بر یادگیری کودکان مبتلا دارد. توجه به تفاوت های فردی، از نکات مهم در آموزش این کودکان می باشد که نظریه هوش چندگانه Gardner مبتنی بر این اصل است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در استان اصفهان بود. مواد و روش:این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به روش پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه با گروه شاهد انجام شد. نمونه های پژوهش را 64 دانش آموز 13-6 ساله مبتلا به ADHD تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و طبق جدول اعداد تصادفی، در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل قیاس سنجش، برآورد هوش چندگانه و بررسی تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار آموزشی Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه در این کودکان بود. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های آزمون Paired t نشان داد که بین نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در مرحله پس آزمون میان دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (050/0 ≥ P). استفاده از بازی Inspiration، موجب افزایش نیم رخ هوش چندگانه آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی Inspiration در افزایش نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است و استفاده از این روش در کنار سایر روش های درمانی و آموزشی، برای این کودکان پیشنهاد می گردد.