فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه مدل ذهنی طرح واره ای تیزدل و مدل شبکه تداعی باور در تبیین تفکر افسردگی زاست.
روش: در این مطالعه، 60 نفر از دانشجویان، بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب وبه طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. با استفاده از نمایش فیلم، به گروه اول خلق منفی و به گروه دوم خلق مثبت القا شد. به گروه سوم، گروه شاهد، خلقی القا نشد. آزمودنی ها پیش از القای خلق و پس از القای آن، با استفاده از آزمون تکمیل جملات ناتمام، مقیاس نگرش های ناکارآمد، زیرمقیاس کمال گر ایی و تاییدخواهی ارزیابی شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که خلق افسرده، مدل های ذهنی طرح واره ای ناکارآمدی را جایگزین می کند که در آن فرد ارزش خود را وابسته به موفقیت/ شکست یا تایید/ عدم تایید می داند.
نتیجه گیری: افسردگی را بر اساس جایگزینی مد ل های ذهنی طرح واره ای (دیدگاه تیزدل) بهتر از افزایش دسترس پذیری به خاطرات و سازه های منفی (نظریه باور) می توان تبیین کرد.
رژیم غذایی در ترک سیگار
کارآزمایی بالینی جهت بررسی تاثیر اولانزاپین در درمان نگهدارنده وابستگی به مواد افیونی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تحقیق حاضر محققان به بررسی تاثیر الانزاپین برکاهش عود سوء مصرف در افرادی که مبتلا به بیماری دیگری جز وابستگی به مواد افیونی نیستند می پردازند.
روش: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی (RCT) طراحی گردید. جامعه مورد مطالعه مردان وابسته به مواد افیونی (بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR) مراجعه کننده به درمانگاه اعتیاد مرکز ملی مطالعات اعتیاد بودند. بیماران در طی 7 تا 10 روز با استفاده از کلونیدین، کلونازپام، دیسیکلومین و NSAIDs به صورت سرپایی سم زدایی شدند. در مرحله دوم، از بین بیماران مرد مراجعه کننده، افراد واجد شرایط ورود به طرح انتخاب شدند. فرم های اطلاعاتی جمعیت شناختی، رضایت نامه شرکت در طرح و پرسشنامه شدت اعتیاد (ASI) و تست های افسردگی بک و خودسنجی زونگ تکمیل گردید.40 نفر از افراد حائز شرایط در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). تخصیص تصادفی نمونه ها به دو گروه درمان فعال (با پانزده میلی گرم الانزاپین) و دارونما به روش بلوک بندی انجام شد. مطالعه 8 هفته ادامه یافت.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بیماران هر دو گروه مورد بررسی در طول زمان، کاهش تمامی شاخص های ASI را نشان دادند ولی بین دو گروه مورد مطالعه از نظر میزان این کاهش در طول زمان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مقایسه میزان بروز افسردگی و اضطراب بر حسب معیارهای بک و زونگ در حالت پایه و مراحل پیگیری بعد از مداخله در هر دو گروه با در نظر گرفتن فاکتور زمان تفاوت آماری معنی داری وجود داشت، ولی بین دو گروه در طول زمان پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت. از نظر تعداد دفعات و زمان میل به مصرف مواد در هر دو گروه مورد مطالعه در حالت پایه و مراحل پیگیری برحسب فاکتورهای زمان تفاوت معنی داری یافت شد. ولی بین دو گروه در طول زمان پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت. با گذشت زمان احتمال بقاء در درمان کاهش یافته و از نظر آماری تفاوت معناداری بین دو روش وجود داشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه کارآیی الانزاپین در درمان نگهدارنده مواد افیونی را تایید نمی نماید.
آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان در خصوص پیشگیری از مصرف اکستازی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، اکستازی به علت خواص تحریک کنندگی و توهم زایی، طرفداران بی شماری در میان نوجوانان و جوانان پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی آگاهی و نگرش و عملکرد دانش آموزان در خصوص پیشگیری از مصرف اکستازی بود.
روش: این پژوهش توصیفی تحلیلی روی 400 نفر از دانش آموزان دختر مدارس دولتی روزانه منطقه 17 شهر تهران انجام شد. نمونه به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شده و آگاهی، نگرش و عملکرد آنها توسط پرسشنامه محقق ساخته ای، که روایی و پایایی آن سنجیده شد، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین درصد دانش آموزان (41%) آگاهی پایین و (56%) نگرش مثبت و (7/55%) عملکرد خوب در خصوص پیشگیری از مصرف اکستازی دارند. بین آگاهی و نگرش، آگاهی و عملکرد و نگرش و عملکرد رابطه معنی داری یافت شد. همچنین بین برخی از مشخصات جمعیت شناختی و عمومی با آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان در خصوص پیشگیری از مصرف اکستازی ارتباط معنی دار مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که سطح آگاهی دانش آموزان نسبت به مصرف اکستازی پایین است، از این رو ضرورت مداخلات مناسب آموزشی در جهت بالا بردن دانش این گروه در معرض خطر بیش از پیش روشن می شود.
مقایسه تغییرات بیلی روبین در اسکیزوفرنیا و اختلال خلقی دو قطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
هیپنوتراپی اختلالات خلقی
تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونی سازی شده در کودکان هفت تا 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه ی فرزندپروری مثبت (3P) بر کاهش اختلالات برونی سازی شده ی دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهرستان نهاوند، انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است و جامعه ی مورد مطالعه ی آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی دبستان های پسرانه ی شهرستان نهاوند می باشند. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد و مادران 28 نفر از کودکانی که نمره ی مشکلات برونی سازی شده ی آنها در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بالاتر از نقطه ی برش (64=T) بود، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش (14n=) و کنترل (14n=) تقسیم شدند. سپس برنامه ی فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه ی آموزشی120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سپس مجدداً فهرست رفتاری کودک توسط مادران هر دو گروه تکمیل شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از روش U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه ی فرزندپروری مثبت، کاهش معناداری در نمرات زیر مقیاس های رفتار پرخاشگرانه (05/0P<)، رفتارهای قانون شکنانه (01/0P<) و نیز نمره ی کلی مشکلات برونی سازی شده (01/0P<) پیدا کرده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی فرزندپروری مثبت سبب کاهش اختلالات برونی سازی شده در کودکان مبتلا می شود.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود
(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
"
جاهلان محله = شخصیت های ضد اجتماعی
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی و برخی ویژگی های بالینی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
تجربه افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان در نوجوانان دارای بیماری مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بیماری مزمن، نه تنها نوجوانان را در معرض خطر اختلالهایی مانند افسردگی قرار می دهد بلکه ممکن است به طردشدگی آنها از سوی همسالان نیز منجر شود. این پژوهش افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان را در نوجـوانان دارای بیماری مزمن با نوجوانان سالم مقایسه کرد. نمونـه ای متشکل از 33 نوجوان بیمار مزمن و 33 نوجوان سالم از دبیرستانهای شهر تهران به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه طـردشدگی از سوی همسالان (طهماسیان، 1384) و فهرست افسردگی کودک (کوواکس، 1992) پاسخ دادند. نتایج، همبستگی مثبت و معنادار بین افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان (41/0=r، 001/0P<) را نشان دادند. میانگین نمره های افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان در بیماران مزمن بالاتر از دانش آموزان سالم بود (001/0P<). افسردگی پسران و دختران دارای بیماری مزمن، با یکدیگر تفاوت نداشت. در حالی که پسران بیمار مزمن در مقایسه با دختران، طردشدگی بیشتری از سوی همسالان را گزارش کردند.
"
"تمارض یا خود را به مریضی زدن "
حوزه های تخصصی:
مقایسه سنخ های شخصیتی: بر اساس مدل پنج عاملی نئو در معتادان به مواد مخدر (تریاک، هروئین) مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد با افراد سیگاری و غیر سیگاری
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به آلوپسی آرئاتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع اختلالات روانی در بیماران مبتلا به بیماریهای پوستی در تحقیقات متعددی تایید شده است. آلوپسی آرئاتا نوعی ریزش موی مزمن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب و افسردگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا بود.
روش: این پژوهش مطالعه ای تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 24 بیمار مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمع آوری داده ها زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی آزمون SCL-90-R بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب و افسردگی درگروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه گواه کاهش پیداکرده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، درمان شناختی - رفتاری مدیریت استرس در کاهش اضطراب و افسردگی مبتلایان به آلوپسی آرئاتا موثر است.
بررسی رابطه خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
حوزه های تخصصی:
اختلال های خوردن، از اختلال های شایع در روانپزشکی، هستند که بر روی یک پیوستار قرار دارند و در ابتدای آن خوردن های سالم ، در اواسط آن خوردن های آشفته و در انتهای آن بی اشتهایی و پراشتهایی است. اهداف پژوهش: الف) بررسی رابطه خوردن های آشفته ورفتارهای وارسی بدن ب) بررسی تفاوت مردان و زنان در رفتارهای وارسی بدن و خوردن های آشفته.از آن جا که عوامل موثر براختلال های خوردن، نقش مهمی در اجرای برنامه های پیشگیری بر عهده دارد ، انجام پژوهش حاضر ضروری به نظر می رسد. روش:140 نفر از دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان ، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزارها شامل پرسشنامه وارسی بدن BCQو پرسشنامه نگرش های خوردن EAT-26 بودند.برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ازضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل در گروهها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده درکل نمونه(0001/0 ≤ P ) و نیز در زنان(001/0 ≤ P ) خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن بیشترهمراه بود. هم چنین در کل نمونه(0001/0 ≤ P ) و در زنان (001/0 ≤ P ) و در مردان(02/0 ≤ P ) ، افزایش در نشانه های رژیم لاغری با رفتارهای وارسی بدن بیشتر مشاهده شد.و به طور کلی در زنان نسبت به مردان رفتارهای وارسی بدن بیشتر(002/0 ≤ P ) و در مردان نسبت به زنان رفتارهای پرخوری بیشتری(03/0 ≤ P ) مشاهده شد.