فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
به تعداد مکاتب موجود در جهان دربارة انسان نظریه وجود دارد؛ به هر اندازه این نگاه ها به انسان متفاوت باشند، علوم انسانی نیز متفاوت خواهد بود. این نوشتار به دنبال مطالعه تطبیقی انسان شناسی از ابعاد گوناگون انسان همانند آفرینش، ماهیت، هدف از زندگی و طبیعت انسان از دیدگاه اسلام و اندیشوران مغرب زمین و تأثیر آن بر حوزه های گوناگون مدیریتی سازمان هاست. روش تحقیق، کتابخانه ای و رویکرد توصیفی- مقایسه ای است که در پی پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر چگونگی تأثیر انسان شناسی بر نظام ارزشی سازمان می باشد. این تحقیق از طریق ریشه یابی مبانی نظام ارزشی سازمان در حوزه های گوناگون مدیریتی، به این نتیجه دست یافت که تمایز نظام های ارزشی سازمان در جوامع اسلامی و غیر اسلامی، ریشه در نظام ارزشی متمایز این جوامع و در نهایت، نوع نگاه به انسان و ابعاد انسان شناسی دارد. می توان گفت: انسان شناسی دینی منبع اصلی مدیریت سازمان و نظام ارزشی حاکم بر آن در جوامع اسلامی است.
تبیین مفهوم اپوخه در پژوهش های پدیدارشناختی و کاربرد آن در حوزه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها
مزیت های روش تحقیق پدیدارشناسانه، برای پژوهشگران، فرصتی فراهم می سازد تا بتوانند نظریه های پرمحتوایی را ارائه نمایند. مرکز ثقل پژوهش های پدیدارشناسانه مفهوم اپوخه است. اگرچه اپوخه به طور فزاینده ای در پژوهش های کیفی مطرح شده، اما به نظر می رسد عمدتاً به عنوان روشی سطحی یا مبهم به کار رفته است. اپوخه روش مورد استفاده در پژوهش های کیفی است که برای کاهش اثرات بالقوه مضر پیش فرض هایی به کار می رود که ممکن است روند پژوهش را نامعتبر سازند. بنابراین از جمله مهم ترین مواردی که در طراحی یک پژوهش پدیدارشناسانه باید مورد توجه قرار گیرند، می توان به چگونگی طراحی اپوخه، اشاره نمود. هدف این مقاله، تأملی بر مفهوم اپوخه، چیستی و شیوه به کارگیری آن در پژوهش های کیفی است. در این راستا ابتدا مروری در باب معنای اپوخه صورت می گیرد و سپس در قالب دو بخش مجزا به شیوه طراحی استراتژی و عملیات اپوخه به شکل تفصیلی پرداخته خواهد شد. با توجه به اینکه پژوهشگر باید متناسب با پژوهش خویش به طراحی شیوه اپوخه بپردازد و هیچ گونه استاندارد مشخصی در این خصوص وجود ندارد، برای آشنایی بیشتر علاقه مندان، در بخش انتهایی مقاله یک نمونه عملی از کاربرد اپوخه در طراحی پژوهش های پدیدارشناختی حوزه کارآفرینی به طور گام به گام مورد بررسی قرار گرفته است. انتظار می رود خوانندگان این مقاله با مفهوم اپوخه و شیوه کاربست عملی آن در پژوهش های پدیدارشناختی بیش از پیش آشنا شوند
رابطه علم و فناوری: طرح و نقد الگوی""فناوری به مثابه علم کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله یکی از مهمترین الگوهای رابطه علم و فناوری، با عنوان «فناوری به مثابه علم کاربردی» به لحاظ فلسفی و تاریخی طرح و نقد شده است. ابتدا ریشه های فکری این الگو تا اندیشه های فرانسیس بیکن و رنه دکارت دنبال شده و سپس دفاع ماریو بانج، یکی از اولین فیلسوفان تحلیلی فناوری، از آن آموزه بازسازی شده است. در انتقاد از این اندیشه ابتدا نگرش های پسامدرن به جایگاه و رابطه علم و فناوری مطرح شده که مطابق با آن فناوری در دوره پسامدرن بر همه چیز از جمله علم تفوق دارد. سپس انتقادات تاریخ نگاران فناوری ارائه شده که در آن نشان داده می شود که رابطه علم و فناوری به گواهی تاریخ مطابق با الگوی مذکور نبوده است. در انتها نیز به برخی پیامدهای این انتقادات بر سیاست گذاری علم و فناوری اشاره می شود.
انواع معرفت
منبع:
کیان ۱۳۷۷ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
فلسفه تحلیلی و دین پژوهی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از در نظر گرفتن دو معنای عام و خاص برای «دینپژوهی تحلیلی» پیشینة تاریخی دینپژوهی تحلیلی (به معنای عام) در حوزة اسلام مرور میشود؛ سپس دینپژوهی تحلیلی (به معنای خاص آن) مورد توجه قرار میگیرد. برای فهم بهتر این معنا، در ادامه، به چیستی فلسفة تحلیلی و روشهای گوناگون تعریف آن پرداخته؛ سپس جایگاه دینپژوهی تحلیلی (به معنای خاص) و نسبت آن با باورهای دینی با دو نگاه تاریخی و تحلیلی را بررسی کردهایم.
این مقاله به بررسی برخی از ابعاد رویکرد تحلیلی در حوزة دینپژوهی معاصر (با تأکید بر آنچه در جهان مسیحیت در جریان است)، میپردازد. پیش از پرداختن به مسألة اصلی،شایسته است اندکی بر مفاهیم کلیدی این مکتوب متمرکز شوم و در حد امکان، به تعریف و تبیین آنها بپردازم.
اخلاق انسان ها در فلسفه ی نیچه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نخست به نظر نیچه در مورد مرگ خدا و ابعاد مختلف آن اشاره می کنیم، سپس به بررسی دیدگاه کلی در مورد خدا در دین مسیحیت می پردازیم و خواهیم دید که نیچه معتقد است که انسان معاصر به دلایلی از جمله مرگ خدا نیست انگار شده است؛ مراد نیچه از «مرگ خدا»، در واقع افول و نهایتاً مرگ دیدگاه مسیحی و اخلاق مسیحی نسبت به زندگی و جهان است؛ او معتقد است که این جنایت عظیم (یعنی کشتن خدا) به دست آدمیان صورت گرفته، ولی خبرش هنوز به آنان نرسیده است. در این پژوهش به بررسی این پدیده و عکس العمل انسان های مختلف در مقابل آن، و نیز نیست انگاری این انسان ها می پردازیم. هم چنین سعی شده است دیدگاه های نیچه در باب اخلاق، مبنای نقد او بر اخلاق، همین طور جنبه هایی از اخلاق که از نظر او باید ویران گردد و جنبه هایی که باید ساخته شود نیز بررسی و تحلیل گردد. افزون بر این، انواع انسان ها و هریک از مصداق های آن ها را که در چنین گفت زرتشت نام برده شده است، (از جمله شاهان، زالو، جادوگر و ...) مورد پژوهش قرار می دهیم.
لوسین لوی- برول و مسئله ذهنیت ها
حوزه های تخصصی:
دین و سیاست
نیت اخـلاقی (از دیدگاه کانت و اسلام)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که مکاتب اخلاقی به ندرت به آن پرداخته اند مسأله ی «نیت» است. از جمله مکاتبی که این مسأله را مورد توجه قرار داده اند مکتب اخلاقی کانت و مکتب اسلام است. هریک از این مکاتب با دیدگاهی خاصی به این موضوع توجه کرده اند و تعریفی ویژه از نیت ارائه داده اند، که این امر تأثیری شگرف درگستره ی فعل اخلاقی دارد. «کانت» نیت فعل اخلاقی را به نیت انجام تکلیف و ادای وظیفه منحصر کرده است. این نگاه دایره ی فعل اخلاقی را بسیار محدود می کند؛ و از آنجا که مکتب او انگیزه ای جز ادای تکلیف را اخلاقی نمی داند، نمی تواند در افراد محرکی فعال و مؤثر برای انجام کار اخلاقی ایجاد کند. در مقابل، اسلام با در نظر گرفتن قصد تقرب به خدا که عنوانی جامع و فراگیر برای فعل اخلاقی است سایر انگیزه های خیر از جمله: کمک به دیگران، رسیدن به کمال، ترس از عقاب و ... را هم در بر می گیرد. زمینه ای گسترده برای انجام فعل اخلاقی فراهم کرده است که افراد مختلف با کنش ها و انگیزه های متفاوت را در بر می گیرد؛ لذا می توان گفت اسلام به موضوع نیت نگاه فراگیر و جامع تری دارد. این تفاوت ناشی از مبانی و اصولی است که این مکاتب برای اخلاق قائل هستند.
مفهوم روشنگری
عطار نیشابوری
خاستگاه تاریخى و روششناختى فلسفه دین هیوم
حوزه های تخصصی:
مطالعات هیوم در فلسفه دین، در پى سنجش دلایل اقامه شده بر درستى عقاید دینى و بررسى علل پدیدهاى به نام دین، در تاریخ و اجتماع است. وى براى انجام این دو کار، در اغلب مواقع، روش تحقیق واحدى را به کار گرفته، آن را «استدلال آزمایشى» و یا «استنتاج علّى» نامیده است. علت استفاده هیوم از این روش، تجربهباورى اوست. وى معتقد است داورى درباره همه امور واقع، از جمله مؤلفههاى باور دینى، همانند باور به وجود خدا یا بهوقوع معجزات، باید به روش استنتاج علّى صورت گیرد. مسائلى را که هیوم در فلسفه دین مورد بررسى قرار داده، از یکسو تحتتأثیر این دیدگاه روششناختى است و از سوى دیگر به اقتضاى موقعیت خاص تاریخى زمان اوست؛ زیرا در روزگار هیوم، دینطبیعى یا عقلانى و به ویژه مباحث خاصى همچون: برهان نظم و برهان معجزه، موردتوجه اندیشمندان بوده است. بر این اساس هیوم اینگونه مباحث را در اولویت تحقیقات خود در قلمرو فلسفه دین قرار داده است.
گفتمان فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
فلسفه فقه به مثابه دانشی نوپا با نگاه درجه دوم و تاریخی به مبانی نظری و تحلیلی پدیدهها پرداخته و جنبههای توصیفی و توصیهای آن را مشخّص میسازد. مسائل مهمّ فلسفه فقه عبارتند از چیستی فقه به لحاظ موضوع و محمول و گستره فقه، پرسشهای موضوعشناسی فقه، معرفتشناسی و مبانی فقه، پیشفرضهای فقه، رابطه فلسفه فقه یا فقه با علوم دیگر و ویژگیهای حقوق و فقه اسلامی.
در این نگاشته به مهمترین چالشهای فلسفه فقه از جمله ثابت و متغیّر بودن فقه، جامعهساز و طرّاح و برنامهریز نبودن، دنیایی وظاهربین بودن و مصرف کننده بودن و نیز تکلیف مداری آن بحث شده است.
معرفت پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
موزر در این نوشته با ذکر تمایز سهگانه، به اختصار دربارة هریک پرداخته است. نخست، تمایز معرفتشناختی است که از نظر نویسنده، ملاک این تمایز به توجیه آنها مربوط میشود. طبیعی است که در این صورت، بحث به قضایا منحصر میشود. در این باب، وی به مفهوم حداقلیِ آن باور دارد به این معنا که معرفت پیشینی مستلزم یقین (به هیچ یک از معانی آن) نیست. تمایز دوم، تمایز فلسفی آنها است که به بحث ضرورت و امکان ارتباط پیدا میکند. در این بحث به دیدگاههای لایبنیتس و شاؤل کریپکی اشاره میکند. تمایز سوم، تمایز میان حقایق تحلیلی و ترکیبی است. نویسنده با تعریف حقایق تحلیلی به اینکه منطقاً ضروری باشد، بحث درباره ضرورت و ترکیبی بودن را بیان میدارد، آنگاه به ذکر مهمترین دیدگاهها درباب علت و منشأ پیشینی شدن یک معرفت پرداخته است. نتیجهای که وی از این بحث میگیرد آن است که لازم است قبل از همه، یکی از دیدگاهها درباب منشأ پیشینی شدن معرفت را پذیرفت و آنگاه از خلط متافیزیکی فیزیکی و معرفتشناختی مساله اجتناب نمود.
کی یر کگور و اراده گروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
کى یرکگور [Sorn] Kierkegaardفیلسوف و متفکر مشهور دانمارک و پدر اگزیستانسیالیسم (1855-1813) معتقد است، نمىتوان به کمک دلایل عقلانى، مسائل ایمانى را اثبات نمود، از این رو عقل نمىتواند معبرى براى ایمان باشد و مؤمن باید به کمک عزم به وادى ایمان بجهد.
ایمان باز بسته تصمیم است، و با اندیشه و عقل بى ارتباط، از این رو نه له دین و نه علیه آن نمىتوان دلیلى عقلى اقامه کرد. آیا با تأکیدات کىیرکگور، بر نقش عزم و تصمیم در ایمان، ما مجاز هستیم او را یک ارادهگرا بنامیم؟ اصولاً اراده گرایى چیست؟ و طرفداران و مخالفان آن چه مىگویند؟
این مقاله عهدهدار بحث از این موضوع است و نظرات و دلایل برخى از معروفترین موافقان و مخالفان اراده گرایى و دیدگاه آنان، در مورد اراده گرایى کى یرکگور را مورد بحث قرار مىدهد.