فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
41 - 63
حوزه های تخصصی:
واژه ظلم، مفاهیمی همچون منجی، قهرمان و ستم ستیزی را تداعی می کند؛ در همین راستا و حدود شصت سال پیش، ظلم استعمارگران بلژیکی و آمریکایی با حمایت عناصر خودفروخته داخلی در کشور کنگو، ذهن مردم این سرزمین را به جستجوی راهی برای رهایی سوق می داد تا آنکه «پاتریس لومومبا» این انتظار را به پایان رساند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و بر آن بوده است تا برپایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با بررسی تأثیرات متقابل دو فرهنگ پارسی و عربی و نیز نگاه ادیبانه شاعران این دو زبان به حماسه این قهرمان، رخدادهای سیاسی زندگی لومومبا و سرنوشت مردم کنگو را بکاود. از رهگذر این مقایسه، نتایج زیر به دست آمد: الف: در شعر شاعران پارسی با محوریت پاتریس لومومبا، بعد عقلی بر بعد احساسی غلبه دارد درحالی که در شعر عربی، عکس این حالت صادق است. ب: واکنش به انقلاب لومومبا در شعر پارسی و عربی دو شکل مختلف دارد؛ به این قرار که بیشتر شاعران عرب به انقلاب هایی همچون انقلاب لومومبا امیدوار بوده و معتقدند فردایی روشن در انتظار انقلابیون است؛ حال آنکه در شعر پارسی، شاعران به فرجام انقلاب هایی همانند انقلاب لومومبا چندان خوش بین نیستند و از سرکوب انقلابیون و بدترشدن اوضاع بیم دارند. ج: شاعران برای توصیف لومومبا از نمادهایی همچون شمشیر، عقاب و ستاره راهنما بهره برده اند.
حضور ابرانسان در شعر احمد شاملو و رفعت سلّام با تکیه بر مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
105 - 124
حوزه های تخصصی:
امروزه انسان گرایی یکی از مهم ترین درون مایه های شعر جهان است. اومانیسم یا مکتب انسان گرایی، نگرش یا فلسفه ای است که اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد و انسان را حقیقتِ وجودی همه چیز می داند. طرّاح «ابرانسان»، فردریش نیچه مدّعی گذر از اومانیسم و پشت سرگذاشتن انسان به عنوان غایت هستی و دستیابی به مرحله ای بالاتر است. جستار حاضر، انسان گرایی و ابرانسان مبتنی بر اندیشه های نیچه را در شعر دو شاعر معاصر ایرانی و مصری، احمد شاملو و رفعت سلّام، به شیوه تحلیلی - توصیفی بررسی کرده است تا در حوزه ادبیّات تطبیقی، به نسبت میان اندیشه های این دو شاعر با یکدیگر و با طرّاح نظریه بپردازد. ازمیان مجموعه های شعری این دو شاعر، دو مجموعه مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن دست مایه پژوهش پیش رو قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که انسان شاملو در این مجموعه، از مرحله انسان مبارز فراتر رفته و انسان فرزانه جانشین او شده است، انسانی که دل از آسمان و تقدیر برکنده و اکنون با تکیه بر نیروهای زمینی خود و امید به آینده پیش می رود. در شعر رفعت سلام دو مؤلّفه «طبیعت گرایی» و «محوریت انسان» پس از تعبیر «مرگ خدا» نمایان تر از دیگر مؤلّفه هاست.
آیینه عشق در شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی
منبع:
قند پارسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
4-21
حوزه های تخصصی:
از آنجا که عشق یکی از موضوعات داستانی است، تجلی آن در داستان های حماسی از دیدگاه انواع ادبی، آمیزه ای از نوع حماسی و غنایی است. الماسخان کندوله ای در سرایش شاهنامه کردی، متاثّر از فرهنگ بومی، پاره ای از مفاهیم غنایی از قبیل عشق، کیفیت، حالات و انگیزه های آن را متناسب با روحیات شخصی و شرایط فرهنگی مردم منطقه خود سروده است. در این جستار که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، چگونگی عشق، انگیزه، کیفیت و زبان بیان آن به صورت تطبیقی در پنج داستان مشترک شاهنامه فردوسی و شاهنامه کردی الماسخان کندوله ای به ویژه سه داستان (بیژن و منیژه، رستم و سهراب، سیاوش) با هدف مشخص کردن بسامد نمونه های عاشقانه، انگیزه عشق، حالات عشق و دلدادگی و زبان بیان معاشقه ها مورد بررسی قرارگرفته است. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که بسامد نمونه های غنایی در شاهنامه کردی بیشتر و زبان بیان الماسخان کندوله ای در بیان حالات و کیفیت عشق صریح تر و بی پرواتر از زبان فردوسی است.
تأملی نشانه شناختی بر متن نظام نامه مدرسه معرفت خامنه (بر اساس نظریه «کنش گفتاری» جان سرل و «نشانه شناسی عمومی» ژان مری کلن کن برگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک متن تاریخی؛ میراث ملی. فرهنگی یک جامعه است که در لایه های الفاظ و معانی آن با دست تاریخ رازها و رمزهای گران بهایی نهفته شده است. دانش «نشانه شناسی» و فن «تحلیل محتوا» در انتهای قرن بیستم راهکارهایی را برای درک درست از نهفتگی های معنایی این نوع متن ها فرا راه بشریت قرار داده است. این نوشته با استفاده از دو راهکار «کنش گفتاری» «جان سرل» و نشانه شناسی «ژان مری» متن تاریخی «نظامنامه مدرسه معرفت خامنه» را مورد واکاوی قرار داد. ابتدا از پنج «کنش گفتاری ««جان سرل «تعریف اجمالی ارائه شد. سپس با تعریف «هنجار عینی و ارزشی» به ساختار «مرکزمدار و مرکزگریز» زبان و کاربرد «جغرافیایی، زمانی و اجتماعی» آن اشاره رفت و بعد هر سه عکس العمل؛ «خاموشی، بیش تصحیحی و تلافی» مورد بحث قرار گرفت؛ تا مقدار امنیت در ارتباط هنجار رایج و هنجار موردنظر زبان معلوم گردد. سپس عبارات متن نظامنامه بر اساس هر دو نظریه یادشده مورد بررسی قرار گرفت و در پایان مشخص شد که کنش گفتاری متن به ترتیب؛ اعلامی، تعهدی یا ترغیبی است و بین هنجارهای رایج جامعه و هنجارهای ارزشی مدنظر متن، ناهمخوانی، عدم امنیت و شکاف وجود دارد.
بررسی وجوه هنری بیگانه سازی صورخیال در مجموعه شعر میخانه بی خواب اثر مهدی فرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ویژگی و مشخّصه اصلی زبان ادبی است. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی و بیگانه سازی یا آشنایی زدایی یعنی انحراف هدفمند از قواعد زبان معیار ایجاد کرد. شاعران نوآور تلاش می کنند با کمک عناصر خیال و بهره گیری از مسائل زیبایی شناسی و با روش ابداعی و هنرمندانه در شعر، به واژه های روزمره که هیچ تشخّص ویژه ای ندارند، جان بخشند و مخاطب خویش را به اوج التذاذ ادبی برسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است و بر آن است تا تحوّل زیبایی شناسانه صور خیال و تصویرسازی های ادبی ای را که از رهگذر آشنایی زدایی ادبی از اشیا و پدیده های پیرامون خود عادت زدایی می کنند و به کلام جلوه هنری می بخشند، در مجموعه شعر میخانه بی خواب از مهدی فرجی مورد بررسی قراردهد. این پژوهش با بررسی ابعاد زیبایی شاسانه صور خیال موجود در این اثر و با ذکر شاخص ترین شواهد مثال مربوط به هر حوزه، بیشترین نوآوری مهدی فرجی را در این اثر از آن تشبیه و استعاره و کمترین نوآوری را در زمینه مجاز مرسل و کنایه دانسته است.
تحلیل شگردهای هنری آیرونی در اشعار سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شگردهای هنری سعدی آن است که سادگی را با صنعت گری در می آمیزد و هنرش را برای خواننده به نمایش می گذارد. وی گاهی از ابزارهای کارآمد همچون: آیرونی، کنایه، استعاره تهکمیه و.. برای گریز از شفاف گویی بهره می گیرد. نگاهی نو به مبحث شگردهای هنری آیرونی، باعث یافتن راهی تازه برای تشخیص میزان قدرت و هنر شاعری وی است. هدف از این جستار بررسی بسامد تحلیلی شگردهای هنری آیرونی که شامل: کلامی، بلاغی، رادیکالی، موقعیت، ساختاری، سقراطی و تقدیر، در اشعار سعدی شیرازی و مقایسه آن با کنایه است زیرا هرچند میان کنایه و آیرونی تفاوت هایی وجود دارد اما شگردهای هنری آیرونی در کنار کنایه افزایش می یابد؛ بنابراین بهره گیری از ساختار کنایی همراه با آیرونی بر پیچیدگی و ابهام کلام می افزاید. روش کار در این پژوهش توصیفی- آماری است. یافته های پژوهش نشان می دهد آیرونی به عنوان یکی از اجزای سازنده زبان در اشعار سعدی برای بیان اندیشه های دینی، سیاسی و اجتماعی نمود بسیار روشن و آشکار دارد. آیرونی کلامی با 29% بیشترین بسامد و آیرونی تقدیر با 3% کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است. در این میان سهم سعدی در کاربرد کنایه و آیرونی به طور محسوسی کمتر از هم عصران خود است.
Le Plurilinguisme et ses Formes dans Une Si Longue Lettre de Mariama Bâ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Mariama Bâ, première écrivaine sénégalaise, mélange dans son roman, Une si longue lettre (1979), les trois langues wolof, française et arabe : le français est la langue principale de l’écriture et les mots ou expressions empruntés aux deux autres langues apparaissent ou bien explicitement dans le français ou bien implicitement par le biais d’une traduction invisible qui modifie le français. L’analyse du plurilinguisme et ses variations dans le roman nous a permis de trouver chez Bâ, deux modalités dominantes pour mélanger les langues : le plurilinguisme avec traduction et la traduction sans plurilinguisme. Le premier cas où l’original et sa traduction sont présents dans le même texte, est la variation la plus utilisée. Et pour le deuxième cas, il existe des parties où l’auteure traduit littéralement en français les paroles, expressions ou proverbes populaires provenant du wolof. Dans les deux cas, la traduction participe à l’acte d’écrire et en devient le constituant. La traduction est alors une façon d’établir un contact avec le lecteur et lui permet de nouer des liens avec le monde de l’auteure qui bien que différent peut être accepté et reconnu dans ses règles.
سبک شناسی سوره مدثر
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر با گسترش علوم گوناگون و رونق مباحث علم زبانشناسی، بازکاوی بافت متون ادبی، از جمله قرآن کریم از بهترین زمینه های تحقیقاتی است که می تواند چشم اندازی جدید به روی عالمان دین و دریچه ای تازه و نو برای فهم متون دینی بگشاید. علم سبک شناسی از جمله دانش های نوین به شمار می رود و با هدف کشف معانی قرآن کریم به تحلیل زیبایی های بلاغی قرآن می پردازد. در این علم، کاربرد عمیق ظرافت های بلاغی در بافت ادبی قرآن فرا روی مخاطبان زیبایی شناس قرآن قرار می گیرد. مشخص است گزینش کلمات و حروف در آیات قرآن، باعث نمایش بهتر شگفتی های بلاغی در آیات قرآن خواهد شد و نشان می دهد قرآن کریم کلامی است که معانی بسیار دارد و این معانی بلند در قالب الفاظ تبلور یافته است. این پژوهش با شیوه توصیفی_تحلیلی و با استفاده از معیارهای سبک شناسی جدید در چهار سطح آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی به چشم اندازی وسیع از زیبایی های سوره مدثر دست یافته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد مؤلفه هایی که موسیقی حاکم بر این سوره را تشکیل می دهد از بسامدی بالا برخوردار است و حروف و کلمات به کار رفته در هر آیه مطابقتی زیاد با محتوای سوره دارد و این شیوه متنوعی که خداوند به منظور تأثیر بر مخاطب به کار برده، تجلی گاه یکی از مظاهر هنری حاکم بر قرآن کریم به شمار می رود.
تحلیل فرونسیستی از «فقر و غنا» در نظام اخلاق صوفیانه و رساله اخلاقی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) که ریشه در فلسفه ارسطو دارد، با اصطلاح سویه کاربردی در هرمنوتیک گادامری پیوند وثیقی پیدا می کند. گادامر با الهام از فرونسیس ارسطویی، بر جنبه کارکردی و پراگماتیستی فهم تأکید می کند؛ ازاین رو، گادامر فهم و تفسیر را جزء امور انضمامی و تجربی می داند، نه با پیش داشت قواعد و روش های خاص. آنچه سعدی در مواجهه با آموزه های اخلاقی به طور عام، و موضوع فقر و غنا انجام می دهد، تحقق عینی کارکردی است. از سده های سوم و چهارم هجری، یکی از آموزه های اخلاقی که در کتب صوفیه با عناوین مختلف مطرح شده، تفضیل فقیر صابر بر غنی شاکر بوده است. چنین رأی و حکمی تا قرن هفتم قرائت مسلط اهل تصوف محسوب می شده و تمرد و سرکشی از آن، عقاب و عذاب دنیوی و اخروی را برای صاحب آن به دنبال داشته است؛ تا اینکه در این قرن، سعدی در رساله اخلاقی گلستان، دیگر بار به مفهوم فقر و غنا با چشم انداز و رویکرد تازه ای می پردازد. او با تفسیری فرونسیستی متناسب با وضعیت انضمامی و عینی زیست روزمره خود، این بصیرت را پیدا می کند تا در مقابل تفسیر مسلط و فراتاریخی و حاکم، جانب غنا را به عنوان عاملی نجات بخش در عصر انحطاط بگیرد و با اخلاقی کارکردگرایانه، زندگی را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد. این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، به تبیین و تحلیل این مدعا خواهد پرداخت.
مقایسه تطبیقی حکایت اخلاقی «کلاغ و روباه» در شعر ایرج میرزا و احمد شوقی با اصل فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
121-140
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا و احمد شوقی تشابهات زیادی از نظر شخصیت هنری با هم دارند. یکی از این موارد، تأثیرپذیری از حکایت های اخلاقی لافونتن است. هم ایرج میرزا و هم شوقی اشعار متعددی را به پیروی از حکایت های اخلاقی لافونتن پدید آورده اند که در این میان تشابهات و تفاوت های خاصی وجود دارد. ایرج میرزا یکی از شاعران بزرگی است که در عصر مشروطه ترجمه های منظوم موفقی از حکایت های اخلاقی لافونتن ارائه نمود. او در شعر «کلاغ و روباه» با استفاده از توان هنری خود توانسته با ایجاد تغییرات متعددی، عناصر بومی و فارسی را به ترجمه منظوم خود بیفزاید و شعر مستقلی را پدید آورد. ترجمه منظوم ایرج میرزا از حکایت های اخلاقی لافونتن یکی از جلوه های اصلی تجدد در مضامین شعر فارسی به حساب می آید که ویژگی های متنوعی در حوزه بومی سازی واژگان، مضامین و تخیل دارد که بررسی هریک از این موارد در تحلیل سیر ادبیات تطبیقی در ایران بسیار مؤثر خواهد بود. از سوی دیگر، شوقی با تعم ق در آثار شاعران نامدار عرب و تأثیر گرفتن از ادبیات برجس ته اروپ ا به وی ژه فرانسه، دریچه های جدیدی را به روی شعر عربی گشود. بخشی از اشعار شوقی که از زبان حیوانات نقل شده اند، از آثار موفق او به شما می آیند. شوقی با تأثیرپذیری از لافونتن در این فن مهارت فراوان یافت.
جامعه شناسی ادبی آثار فریبا وفی (با تکیه بر زمینه های طلاق عاطفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
237-261
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران های اجتماعی که به شکل پنهانی پایه های خانواده معاصر را تهدید می کند، طلاق عاطفی است. فقر عاطفی در روابط زناشویی کارکردهای خانواده را در تأمین سلامت روانی اعضا مختل ساخته و در نتیجه سلامت جامعه را نیز با خطر مواجه می سازد. شماری از آثار داستانی در کنار بازتاب وقایع اجتماعی به پدیده طلاق عاطفی نیز توجه کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد تفسیری و ادغام مقوله های مستخرج از آثار، دو داستان خانواده محور را براساس طلاق عاطفی و با توجه به ویژگی های ادبی، زبانی و جامعه شناختی بررسی کرده است. داستان های منتخب عبارت است از پرنده من و رؤیای تبت (از فریبا وفی). خانواده محور بودن داستان ها، استقبال از آثار و کسب جوایز متعدد از دلایل انتخاب این آثار است. طلاق عاطفی در سطح ادبی با توجه به عناصر داستانی (موضوع، درون مایه، شخصیت، گفتگو، فضا و کشمکش) بررسی و تحلیل شده است. در سطح زبانی بار معنایی جمله ها و در سطح جامعه شناختی علل و نتایج طلاق عاطفی شناسایی و بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهد که سطح پایین ارتباطات کلامی و عاطفی، نبود همدلی، احساس تنهایی و کوتاهی شوهر در تعهدات خانوادگی عوامل اصلی در بروز طلاق عاطفی است و پنهان سازی، سازگاری، ترک خانه و تمایل به جنس مخالف راهکارهای شخصیت های زن در مقابله با این پدیده است.
بازتاب عناصر اقلیمی در داستان های ابراهیم یونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
263-286
حوزه های تخصصی:
داستان های اقلیمی غالباً بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ، باورها و آداب ورسوم یک منطقه جغرافیایی هستند. یکی از حوز ه های پنج گانه داستان نویسی اقلیمی ایران، حوزه داستان نویسی اقلیمی غرب یا کرمانشاه است که هویّت مستقلی دارد و پیشینه آن تقریباً به قدمت داستان نویسی مدرن ایران است. اقلیم کرمانشاه در پدیدآمدن ادبیات کارگری و بازتاب اندیشه برابریِ حقوق انسانی پیشتاز است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، ویژگی های اقلیمی و عناصر مادی و معنویِ فرهنگی، همچون زبان، باورها، آداب ورسوم، معماری، خوراک و پوشاک و... در آثار ابراهیم یونسی، مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفته است. یونسی همچون اغلب نویسندگان حوزه کرمانشاه رویکرد رئالیستی را برای روایت رمان های خود برگزیده است. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد که عمده ترین ویژگی های اقلیمی غرب با نمودی برجسته و با دقت و ریزبینی بسیار در تمام داستان های یونسی به چشم می خورد که باعث شده رمان های او در زمره آثار ممتاز ادبیات اقلیمی غرب قرار گیرند.
واکاوی مفهوم نظربازی در شعر خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظربازی از بن مایه های پربسامد ادبیات عاشقانه و عارفانه است که در آثار بسیاری از بزرگان ادب فارسی، بازتاب قابل توجهی دارد. نظربازی نزد عارفان، بیانگر نوعی تجربه عرفانی است تجربه ای که عارف در عشق و عرفان به جایی می رسد که به هرچه می نگرد، خدا و جلوه های او را می بیند و با آن ها نظربازی می کند. از جمله این عارفان، خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی است که نظربازی در اشعار آن ها، قابل تقسیم به نظربازی عرفانی و زمینی است. هدف از این جستار، مقایسه و تبیین تشابه و تفاوت مفهوم نظربازی در دیدگاه این دو شاعر است که با روش تحلیلی توصیفی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که شاه نعمت الله ولی با نظر به چهره زیبارویان، تصویری از زیبایی خداوند را می نگرد و نظر او مبنای جسمی ندارد، اما خواجوی کرمانی، اساس و فلسفه بهره مندی انسان از نعمت بینایی را نظربازی و دیدن معشوق مجازی می داند به گونه ای که بخش اعظمی از ابیات مربوط به نظربازی او، خطاب به معشوق زمینی است.
بررسی الگوی عملگرهای روایت شناختی پسامدرن آثار پوچ نما در مقایسه با الگوی عملگرهای گِرِمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
135-167
حوزه های تخصصی:
عنوان آثار پو چ نما عناصری ازقبیل بازی های زبانی، کلیشه های اغراق آمیز، تکرار، ترکیبات بی ربط و حتی عبارات ابتکاری را به دنبال دارد که از زبان شخصیت هایی بیان می شود که معمولاً در تراژدی کمدی اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاه اند. آخر بازی و در انتظار گودو دو نمایش نامه پوچ نمای ساموئل بکت است که مسئله محوری آن ها، توانایی ها و ناتوانی های زبانی است. در این دو اثر، زبان هرگز به عنوان ابزاری برای ارتباط مستقیم به کار نمی رود یا همچون پرده ای درنظر گرفته نمی شود که فرد بتواند حرکات تاریک ذهنی شخص را بر آن مشاهده کند؛ بلکه تمامی قابلیت های نحوی، دستوری، و به ویژه قابلیت های بینامتنیِ زبان به کار گرفته می شود تا خواننده بداند که وابستگی ما به زبان تا چه حد است و به چه میزان به مراقبت دربرابر قواعد تحمیلی زبان نیازمندیم. در نمایش نامه اتاق ، هارولد پینتر با به کارگیری اغراق، کلیشه، تکرار، مکث و سکوت در کنار دیالوگ های معمولی، مکتب فکری پوچ نمایی را به خواننده منتقل می کند. ویرخیلیو پینیرا نیز در نمایش نامه هوای سرد با استفاده از المان های پوچ نمایی،درماندگی، افسردگی و سرگشتگی را درنهایت به پوچی ختم می شود، به تصویر درآورده است. درنهایت صادق هدایت در رمان بوف کور ، مانند دیگر نویسندگان نام برده، پوچ نمایی را ارائه کرده است. تحقیق حاضر از آن جهت که به تحلیل آثار پوچ نما از نگاه روایت شناختی می پردازد، حائز اهمیت است. بسیاری از پژوهش های انجام شده در این زمینه بُعد روایت شناختی و زبان شناختی را در تحلیل این گونه آثار لحاظ نکرده و بیشتر به جنبه های دیگر ازجمله فلسفی پرداخته اند. نگارندگان در این پژوهش توصیفی تحلیلی، ساختار روایت شناختی این پنج اثر پوچ نما را بررسی و تحلیل کرده اند تا عملگرهای روایت شناختی را در این آثار شناسایی کنند. ضرورت تحقیق نیز ارائه عملگرهای روایی برای شناسایی آثار پوچ نماست. نویسندگان با مقایسه و بررسی عملگر های گِرِمس (1966)، کنشگرهای روایت شناختی را برای شناخت آثار پوچ نما ارائه داده اند. گِرِمس شش عملگر در روایت شناسی آثار ساخت گرا پیشنهاد داده و نگارندگان با تحلیل مقایسه ای عملگرهای وی در الگوی پیشنهادی اش، الگویی درباره شناختن عملگرهای پوچ نمایی ارائه کرده و به این نتیجه رسیده اند که فاعل که یکی از عملگرهای پیشنهادی گِرِمس است، همواره دارد رنج می کشد؛ از این رو مفهوم فاعل گِرِمس با مفهوم فاعل اثر پوچ نما منطبق نیست. هدف در آثار پوچ نما محقق نمی شود و شخصیت ها با ناکامی مواجه اند. از یاریگر به مفهومی که گِرِمس بیان کرده، اثری نیست و شخصیت ها به ناچار از تکرار جهت گذران وقت کمک می گیرند و اَبَریاریگری که با قدرت مافوق طبیعی به یاری شخصیت ها بشتابد، هرگز در آثار پوچ نما ظاهر نمی شود. در این آثار، شخصیت ها از هیچ چیزی نفع نمی برند؛ بلکه همواره درد مشترک دارند و آن، تنهایی و انزواست. المان های تکرار، قدرت، درد مشترک و ناکامی، مکمل دیگر عملگرهای پیشنهادی در آثار پوچ نماست.
کارکرد اصل «نقش و زمینه» در تحلیل «آی آدم ها» اثر نیما یوشیچ (با رویکرد شعرشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
63-104
حوزه های تخصصی:
نقش و زمینه یکی از ابزارهای تحلیلی متن در رویکرد شناختی است که بنیان های روان شناختی دارد؛ به همین علت تحلیل هر اثری با ابزارهای شناختی به گونه ای رابطه ای زیستی با هستی انسان خواهد داشت و بدین صورت، آثاری که با رویکرد شعرشناسی شناختی نقد و بررسی می شوند، از یک سو دارای امکان بررسی بر سه محور مؤلف، متن و خواننده هستند و از سوی دیگر به نقد اثر ارزشی هستی شناختی می دهند؛ چراکه در راستای اندام، مغز و زیست انسان حرکت می کنند. نقش و زمینه اول بار در نظریه گشتالت مطرح شد و بعدها در شعرشناسی شناختی کاربرد ادبی یافت؛ به گونه ای که می توان گفت وجود تمایز میان نقش و زمینه از لحاظ ادراکی باعث فهم معنا می شود؛ چراکه درصورت نبود نقش، انسان همه چیز را مسطح دریافت می کند. نقش با ابزارهای مختلفی در متن ایجاد می شود که عبارت اند از: تکرار یک بخش، نام گذاری غیرمتعارف، ساخت استعاره های تازه، چیدمان نحوی غیرمتعارف، استفاده از جناس و یا به کارگیری موسیقی درونی در متن و هر شگردی که باعث برجستگی بخشی از متن و درنهایت هنجارگریزی می شود. در این پژوهش، شعر «آی آدم ها» اثر نیما یوشیج بررسی شده است تا چگونگی کاربرد نقش و زمینه برای تحلیل جهان شعر و نیز توجیه چرایی شکستن اوزان عروضی به لحاظ شناختی نشان داده شود. این مقاله درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که ابزارهای تحلیلی نظریه شناختی که دارای پایه های عصب شناختی و روان شناختی هستند، چگونه می توانند جهان فکری نیما یوشیج را مبنی بر درنظر گرفتن «خود» به عنوان هسته آگاهی و «دیگری» به منزله حافظه تاریخی تفسیر کنند و شعر را در سه اپیزود به لحاظ کاربرد نقش و زمینه و نیز شمایل گونگی میان صورت و معنا به منظور بازتاب عدم گفت وگو میان خود و دیگری در خلال تاریخ از نگاه مؤلف تقسیم کنند. فرضیه این پژوهش بازنمایی و بازآفرینی جهان مؤلف مخاطب از خلال صورت ساختاری متن در انعکاس نسبت خود با دیگری است. نتیجه تحقیق نشان داد صورت (چیدمان ساختاری) در اثر ادبی همان معنایی است که جهان متن آن را می سازد و بررسی جهان معنا منفک از جهان صورت نیست که این انطباق شناختی صورت و معنا، خود یکی از دلایل اثرگذاری و ماندگاری این شعر در خلال تاریخ ادبی است.
لایه نگاری فضای کربلا در شعر برمبنای نقد جغرافیایی وستفال مطالعه موردی: محتشم کاشانی، موسوی گرمارودی، جورج شکّور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
105-136
حوزه های تخصصی:
فضای کربلا از دیرباز تا امروز بسیار متکثر و پویا بوده و به همین دلیل تصاویر ذهنی نویسندگان نیز از این فضا متکثر و پویاست. نقد جغرافیایی از رویکردهای جدید میان رشته ای است که به فضا به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دوران پست مدرن توجه خاصی دارد. این نقد تعامل میان سوژه و فضا را درنظر می گیرد و از فضای جغرافیایی به فضای تخیلی در ادبیات گذر می کند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تأثیر رسوب گذاریِ فضا بر خوانش مخاطب از اشعار شاعران مورد مطالعه است. این رسوب گذاری فضا نیز بر اثر انباشتگی زمانی رخ می دهد و موجب می شود لایه های مختلف متنی در فضا و جغرافیا شکل بگیرد. بر این اساس، پژوهشگران با توجه به اصل فضا زمانمندیِ نقد جغرافیاییِ وستفال، به دنبال کشف لایه های فضا زمانیِ شکل دهنده فضای کربلا در این اشعار هستند. نتیجه حاکی از آن است که این لایه ها قابلیت معرفی فضا و هویت بخشی به شاعر را داشته و آن ها با ایجاد دیالکتیک بین خود و دیگری، هویت خود را آشکار و هویت دیگری را افشا می کنند. همچنین با توجه به اصل چندکانونگیِ وستفال که به نگاه های متفاوت ازجمله نگاه درون زاد، برون زاد و دگرزاد توجه دارد، در بررسی فضای کربلا نگاه شاعر مسیحی به عنوان نگاه برون زاد درمقابل نگاه شاعر مسلمان (نگاه درون زاد) درنظر گرفته شده است و تلاش می شود تا هم گرایی میان این سه شاعر مشخص شود.
خوانش تطبیقی حضور راوی نامعتبر در رمان های سن عقل از ژان پل سارتر و ناقوس از آیریس مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، با تمرکز بر روایت شناسی، به بررسی تطبیقی رمان های سن عقل از ژان پل سارتر و ناقوس از آیریس مرداک می پردازد. تمرکز اصلی این تحقیق بر روی راوی نامعتبر است، مفهومی محبوب در دنیای کنونی که بشریت در آن از سوء تفاهم ها رنج برده و طعم ناکامی زبان در انجام رسالت خود در گردآوری انسانها در کنار یکدیگر را چشیده است. در روایت شناسی، بی اعتباری بعنوان یک ویژگی گفتمان روایی در نظر گرفته شده است. وین بوث تئوری مفهوم «راوی نامعتبر» را پایه ریزی کرده و چارچوب نظری مطالعه حاضر متشکل از مفاهیم نویسنده واقعی، نویسنده ضمنی و راوی نامعتبر وی به منظور انجام تحلیلی تطبیقی از رمان های منتخب است. در گذشته، مطالعات انجام شده بر روی راوی نامعتبر بر راویان هومودایجتیک متمرکز بوده اند. در اینجا، تکنیک های روایی دیگری مانند زاویه دید روایت در بررسی هدف حضور راویان نامعتبر در رمان های منتخب در نظر گرفته شده اند. به عبارت دیگر، زاویه دید و حضور چند صدایی در روایت نامعتبر از اهمیت زیادی برخوردار هستند. این تکنیک های روایی و راویان نامعتبر در زمینه سیاسی و فرهنگی آثار مورد بررسی قرار می گیرند تا به واکاوی نقش آنها در ایجاد این نوع از راویان و ذهنیت و عینیت روایت هایشان پرداخته شود. بر این مبنا، تحقیق از تاریخ گرایی نوین، به خصوص نظریه استفان گرین بلت، بعنوان رویکردی دیگر برای مطالعه حضور و کارکرد راویان نامعتبر استفاده می کند تا حضور راویان نامعتبر را در این آثار آشکار سازد.
تحلیل بوم فمینیستی مویه های زنانه در شاهنامه (مطالعه موردی: تهمینه، فریگیس و کتایون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های زیست محیطی دوران معاصر، بشر را به جست وجوی راه حل های بنیادین برای گذار از این بحران ها و پیامدهای آن واداشته است. بوم فمینیسم به عنوان روی کردی برآمده از فمینیسم با اندیشه های زیست بوم گرایانه، سعی در تغییر اندیشه هایی دارد که صرفاً در پی مدیریت پی آمدهای بحران محیط زیست است. بوم فمینیست ها اندیشه های توسعه طلبانه بی حد و حصر مردان را از دلایل اصلی تخریب محیط زیست می دانند و در پیِ آن هستند که جای گاه زنان را در جامعه با مردان برابر سازند و مردان را از اندیشه های سلطه جویانه برحذر دارند. روابط زنان با طبیعت، ارتباط بین سلطه بر زن و طبیعت و نقش زنان در حل مشکلات اکولوژیکی، مبانی اساسی بوم فمینیسم هستند. شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر حماسی، تأثیراتی بسزا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان داشته است و بررسی آن با تکیه بر اندیشه های بوم فمینستی می تواند راه بر باشد. در این مقاله، با تکیه بر منابع کتاب خانه ای و روش تحلیلی توصیفی، به بررسی بوم فمینیستی سوگواری ها و مویه های زنان (تهمینه، فریگیس و کتایون) در شاهنامه پرداخته ایم. حاصل این پژوهش آن است که این سو گواری ها در قریب به اتفاق موارد راه کاری است زنانه، برای ایستادن در برابر توسعه طلبی مردان؛ توسعه طلبی هایی که با جنگ و تخریب محیط زیست پیوندی تنگاتنگ دارد و از این نظر با گمانه های بوم فمینیست ها هم خوان و هم سو است.
بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در سروده های شفیق حبیب و سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
219-241
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در سروده های شفیق حبیب و سلمان هراتی چکیده مقاومت و پایداری از جمله مضامینی است که در ادبیّات ملل مختلف وجود دارد. شفیق حبیب – شاعر فلسطینی - و سلمان هراتی - شاعر ایرانی - درون مایه های ادبیّات مقاومت و پایداری را در اشعار خود منعکس کرده اند. این نوشتار بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا، به بیان و مقایسه چگونگی این انعکاس می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این دوشاعر ضمن اینکه رویکرد مشابهی را در سروده هایشان در مورد وطن، القای امید، اعتراض، بیان نمادین و... داشته اند شعرهایشان در برخی موارد تفاوت های قابل توجّهی هم دارد؛ نوعِ بیان اشتیاق برای وطن، لحن تحدّی گونه شفیق در القای امید و صراحت وی در نقد رهبران کشورش و سرزنش حکّام عرب و عدم این نقد در اشعار سلمان از جمله تفاوت بین سروده های این دو شاعر است. کلیدواژه ها: شفیق حبیب، سلمان هراتی، پایداری.
بررسی تطبیقی مفاهیم و موضوعات حکمی و اخلاقی در شاهنامه فردوسی و دیوان متنبّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
267-289
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات محوری که بیشتر شعرای برجسته ی ایرانی و عرب بدان پرداخته و آن را از ضروریات زندگی دانسته اند، مفاهیم حکمی و اخلاقی است؛ زیرا موضوع آن، انسان و سازندگی روحی و معنوی اوست. فردوسی و متنبّی دو چهره شاخص در شعر فارسی و عربی به شمارمی آیند که سروده های حکمی و اخلاقی شان در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. این پژوهش نشان می دهدکه علاوه بر توارد خاطرِ برآمده از ذوق هنری و فطری، همزمانی تاریخی، شیعی بودن دو شاعر، بهره گیری از منابع غنی فرهنگ اسلامی - ایرانی، از منابع حکمت و اخلاق در شعر این دو شاعرِحکیم بوده است و امکان تأثیرپذیری مستقیم فردوسی و تأثیرپذیری غیرمستقیم متنبّی از آیین و اندیشه های حکمی و اخلاقی ایران باستان محتمل و در برخی موارد قطعی است. این پژوهش براساس چارچوب ادبیات تطبیقی (مکتب فرانسه) به تحلیل جنبه های مشترک و متفاوت موضوعات حکمی و اخلاقی دو شاعر پرداخته است. محور اساسی پژوهش عبارت از: تحلیل تطبیقی حکمت و اخلاق دو شاعر با ذکر تفاوت ها براساس جدول فراوانی. مهم ترین یافته ی این تحلیل تطبیقی این است که متنبّی از حکمت و اندیشه ی ایرانی تأثیر پذیرفته است و شاهنامه بازتاب اصیل این حکمت و اخلاق ایرانی است.