یکی از بحران های اجتماعی که به شکل پنهانی پایه های خانواده معاصر را تهدید می کند، طلاق عاطفی است. فقر عاطفی در روابط زناشویی کارکردهای خانواده را در تأمین سلامت روانی اعضا مختل ساخته و در نتیجه سلامت جامعه را نیز با خطر مواجه می سازد. شماری از آثار داستانی در کنار بازتاب وقایع اجتماعی به پدیده طلاق عاطفی نیز توجه کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد تفسیری و ادغام مقوله های مستخرج از آثار، دو داستان خانواده محور را براساس طلاق عاطفی و با توجه به ویژگی های ادبی، زبانی و جامعه شناختی بررسی کرده است. داستان های منتخب عبارت است از پرنده من و رؤیای تبت (از فریبا وفی). خانواده محور بودن داستان ها، استقبال از آثار و کسب جوایز متعدد از دلایل انتخاب این آثار است. طلاق عاطفی در سطح ادبی با توجه به عناصر داستانی (موضوع، درون مایه، شخصیت، گفتگو، فضا و کشمکش) بررسی و تحلیل شده است. در سطح زبانی بار معنایی جمله ها و در سطح جامعه شناختی علل و نتایج طلاق عاطفی شناسایی و بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهد که سطح پایین ارتباطات کلامی و عاطفی، نبود همدلی، احساس تنهایی و کوتاهی شوهر در تعهدات خانوادگی عوامل اصلی در بروز طلاق عاطفی است و پنهان سازی، سازگاری، ترک خانه و تمایل به جنس مخالف راهکارهای شخصیت های زن در مقابله با این پدیده است.