فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه ی معناهای پنهان یک متن می پردازد و بر این باور است که یک دال به مدلول های دیگر اشاره دارد. نظریه ی نشانه شناسی در آثار روایی ادبیات کودک و نوجوان کاربرد فراوانی دارد. یکی از این آثار داستانی لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی است. از پرکابردترین نشانه ها در داستان، نمادها هستند که در این داستان به تأویل و بررسی این نمادها پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمادها و عناصر درون متنی ازجمله عنوان داستان، زمان، مکان، شخصیت ها و اشیا هستند که معناهای آشکار و پنهان متن را بیان می کنند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به این نتیجه رسیده که نمادهای داستان معناهایی چون بی عدالتی، ستم، ضعیف کشی، ناکامی، مهاجرت اجباری، تبعیض جنسیتی، اندوه و رنج قهرمان داستان را آشکار می کنند.
چرا مجالس النفائس نقطه عطفی در سنّت تذکره نویسی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
۷۷-۵۷
حوزه های تخصصی:
مجالس النفائس تذکره ای به زبان ترکی است که پس از انتشار، پنج نوبت به زبان فارسی ترجمه شد و اکثریت قریب به اتفاق تذکره های پس از آن نیز کمابیش تحت تأثیر شیوه این اثر هستند تا آنجا که می توان سنت تذکره نویسی در ایران را به دو دوره پیش و پس از مجالس النفائس تقسیم کرد. پرسش اصلی مقاله در همین نقطه شکل می گیرد: وجه تشخص و تمایز این تذکره در چیست؟ پاسخ را باید در ویژگیهای ساختاری تذکره سراغ جست. هم از این روی، پس از مروری کوتاه بر ابعاد شخصیتی نویسنده به تحلیل ساختاری تذکره پرداخته ایم و در ادامه نظم گفتمانی جهان بیرون و درون متن را واکاویده ایم تا نشان دهیم که این ساختار متفاوت بر چه مبانی گفتمانی ای بنا نهاده شده است. بررسی شیوه ها و شگردهای رده بندی و طبقه بندی شاعران، شیوه معرفی چهره ها و مسأله نقد شعر و شاعران سه موضوع محوری دیگری است که ارکان روش شناختی مجالس النفائس را نشان می دهد. ساختار این تذکره به گونه های مختلف بر سنت تذکره نویسی فارسی قرن دهم تا چهاردهم تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم دارد.
روایت منظومه های تاریخی عصر ایلخانی از فتح بغداد: ایرانگرایانه یا دین محور؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
۱۴۸-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
سقوط بغداد و نابودی خلافت عباسی به دست هولاکوخان، زمینه مناسب استقلال ایران و ظهور دوباره اندیشه سیاسی ایرانشهری را فراهم کرد. شهنامه چنگیزی، ظفرنامه مستوفی و شهنشاه نامه تبریزی مهمترین حماسه های تاریخی است که در دربار ایلخانان سروده شده است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی رویکرد شاعران این منظومه های تاریخی نسبت به حادثه فتح بغداد و چگونگی روایت این واقعه و توصیف شخصیت های تاریخی در این آثار است تا مشخص شود که شاعران تا چه میزان در تفسیر این رویداد، نگاهی ایرانگرایانه یا دینی داشته اند. بررسی منظومه های موردنظر نشان می دهد که با وجود شباهت روایت، دو رویکرد تا حدودی متفاوت در این آثار دیده می شود: کاشانی و تبریزی بیشتر رویکردی پیروزنگارانه و ایرانگرایانه به این واقعه دارند. آنها به جای اینکه نابودی عباسیان را فاجعه و مصیبتی تاریخی قلمداد کنند، آن را مقدر و طبیعی در جهت تحقق آرزوی دیرینه ایرانیان در دستیابی به استقلال می دانند. مستوفی به فتح بغداد نگرشی دینی دارد و بارها به شکل پنهان یا آشکار، اندوه و ناراحتی خود را از برافتادن عباسیان بیان کرده است. البته هر سه شاعر در روایت حادثه فتح بغداد به اندیشه سیاسی ایرانشهری توجه کرده و کوشیده اند با نسبت دادن صفات برجسته پادشاه آرمانی ایرانی، یعنی فرّ، خرد، داد و دهش به هولاکوخان، وی را سزاوار مقام پادشاهی در اندیشه ایرانشهری معرفی کنند و در نقطه مقابل با برجسته ساختن صفاتی مانند بیخردی و بخل در وجود خلیفه عباسی، نشان دهند که او شایسته فرمانروایی نیست.
مؤلفه های رمان اعترافی در «دکتر نون زنش را بیش از مصدق دوست دارد» نوشته شهرام رحیمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۶۲-۳۱
حوزه های تخصصی:
این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است به مؤلفه های اعترافی در «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد»، نوشته شهرام رحیمیان بپردازد. از نتایج تحقیق برمی آید که این رمان مدرنیستی با محوریت پنج مؤلفه اساسی ادب اعترافی یعنی برگشت درونی، تغییرو احساس گناه، رنج درونی و عذاب وجدان، تأکید بر مسائل جنسی و مرگ اندیشی، بازگو کننده زندگی نسلی از روشنفکران است که به سبب اعتزال سیاسی و احساس حقارت ناشی از شکست با اعتراف به انحرافات اخلاقی و انزوا و بی اعتنایی فردی و اجتماعی به نظاره مرگ درونی و تدریجی خویشتن خویش (ملکتاج) و تباهی آرمانها و امیدهای اجتماعی نشسته اند و در سرانجام حیات خویش، چاره ای جز اعتراف به این واپس زدگی و پذیرش نقش منفی و زیانبار خویش ندارند.
بررسی جنبه های رئالیستی آثار داستانی ادبیات اقلیمی شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۱۵۳-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که جنبه های رئالیستی را در بهترین آثار داستانی سه نسل اقلیم گرای این منطقه بیانگر و نشانگر باشد. موج اقلیمی نگاری در شمال همانند دیگر بخشهای ایران از دهه چهل شروع شد. به آذین و بزرگ علوی نویسندگان نسل اول، محمود طیاری نویسنده نسل دوم و بیژن نجدی نویسنده نسل سوم این اقلیمی نویسان شمال بودند. حوادث سیاسی همچون نهضت جنگل و قیام میرزاکوچک خان، طبیعت ویژه، تلاش ماهیگیران و صیادان، هوای مه آلود و بارانی شمال به عنوان پس زمینه رویدادها در آثار نویسندگان شمالی نمود خاصّی دارد. از سوی دیگر، ساختار داستان نیز منطبق بر معیارهای رئالیستی در خدمت بیان نگرشهای انتقادی- اصلاحی نویسندگان است. اشاره به درگیریهای داخلی و خارجی، جنبشهای مردمی علیه نظام مالک رعیتی و... درواقع نمایش زندگی واقعی مردم و نشان اعتراض و انتقاد بود. بنابراین از بین انواع رئالیست، نویسندگان شمال بیش از هرچیز از سبکهای رئالیسم اجتماعی و انتقادی بهره برده اند. البته هرکس با توجه به شرایط و نوع تفکرش، سبک نویسندگی خاصی را برگزیده است؛ به عنوان نمونه بیژن نجدی از جریان سیال ذهن بهره برده است.
بررسی معنایی- منظوری گزاره های امری در غزلیات حافظ و ارتباط آنها با سبک فردی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی معنایی- منظوری گزاره های امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجه این بررسی می توان جهت گیری اندیشه و دل سپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزاره های امری، امر و دستور است، درحالی که شاعران از گزاره های امری، معانی و اغراض مختلفی را در نظر دارند و این موضوع در اشعار حافظ با توجه به ساختار تعلیلی- استنتاجی بیشتر جملات امری اهمیّت بیشتری دارند؛ در این مقاله، گزاره های امری حافظ در 250 غزل نخست دیوان حافظ به روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) بررسی شده اند و در نهایت مشخص شده که در 250 غزلِ نخستِ دیوان حافظ (معادل 2098 بیت)، در 724 بیت، جمله امری (554 بیت دارای امر مثبت و 170 بیت دارای امر منفی) وجود دارد و حافظ از این منظر، امرکننده بزرگی است. از این تعداد، بسامد جملات امری با معانی تمنایی و ارشادی بالاست و شاید یکی از دلایل تفأل زدن به دیوان حافظ همین موضوع باشد. در بیش از 35 درصدِ این ابیات، از ساخت جملات مرکب امری- تعلیلی/ استنتاجی استفاده شده، به گونه ای که خواننده پس از خواندن آن جملات امری، از نظر ذهنی اقناع می شود و تلخی نصیحت را فراموش می کند. در این مقاله همچنین جملات امری حافظ، بر اساس نوع گوینده، مخاطب و طلب بررسی شده اند و در تمام موارد سعی شده بین نتایج و سبک فردی حافظ ارتباطی جست وجو شود.
اَژدَهااوژنی زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه به دور است. او در میانه آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکره داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوه توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر درباره بن مایه اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینه خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونه پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبره فرمان خود دارد، مایه رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگاره ای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطوره ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است.
معرفی و تحلیل نسخه خطی «روضهالملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روضهالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوه ای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقی ای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شده اند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهره ای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگی ای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمی توان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بی سابقه نبوده، می توان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناخته شده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پرده اختفا بوده و تنها نسخه بازمانده و شناخته شده آن، نسخه ای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشته هایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همه آثار به جامانده از گذشته این رشته ها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناخته شده متن، و با توجه به تک نسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است.
ادبیات تطبیقی از منظری دیگر (تصویرِ اثر از دیدگاه پژوهشگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر آوردن تعریف ادبیات تطبیقی از منظر پیر برونل و همکارانش در کتاب ادبیات تطبیقی چیست؟ ، شیوه ای دیگر در پژوهش برای این نوع مطالعات طرح شده است که مقابله ای ست میان تصویر نوشتارو تصویر اثر از دیدگاه پژوهشگر. در این شیوه، به تعداد پژوهشگرانِ متعلق به فرهنگ های متفاوت، یکی از تصویرهای بالقوه ِاثر نمایان می شود. فرآیند این پژوهش بدین گونه است: با مطالعه متن ادبی، تغییرات شکلی اثر نشان می شود و در روند توصیف و تحلیل، از آن رمزگشایی صورت می پذیرد. این رمزگشایی منجر به آشکارگی معناهای اثر می شود که ضرورتاً معناهای نهفته در نیت نویسنده نیست. و چون معناها صورتی یکسان ندارند. این صورت معنا، تصویر است و بدین ترتیب، تصویر اثر در مقام معنای آن، به تعداد پژوهشگران و خوانندگان مترقی و مجرب ادبیات، توسعه می یابد. برای پروراندن چنین شیوه ای در مطالعات ادبیات تطبیقی که معطوف به تنها یک اثر است، به طرح نمونه هایی از داستان های کوتاه و طرح های کافکا پرداخته شده است. این شیوه پژوهش، ظرفیت تازه ای برای مطالعات تک قطبی ادبیات تطبیقی، مبتنی بر نگرشی از تعریف کلاسیک پیر برونل و همکارانش به دست می دهد؛ نگرشی با در نظر آوردن خاستگاه نظری ادبیات تطبیقی.
واکاوی تطبیقی آثار زویا پیرزاد و الف شفق از دیدگاه نقد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر ملّتی از یک سو، آینه تمام نمای افکار و اندیشه های حاکم بر آن جامعه و از سویی دیگر، منعکس کننده بینشِ اقلیتِ آن ملّت است. از این رو، در گستره ادبیات ملل، رمان به عنوان یکی از انواع ادبی، به نویسنده این امکان را می دهد تا بتواند آرا و ایده های خود را با احساسات درونی هماهنگ کرده و در نهایت به خواننده منتقل کند. در میان رمان نویسان مطرح ادبیات جهان، نویسندگانی هستند که در سبک، اندیشه و ایده، شباهت ها و ویژگی های مشترکی دارند. هرچند که تعداد این وجوه اشتراک اندک باشد. در جستار پیش رو، سعی شده است تا پس از تبیین اصول شاخص های نقد فمینیستی، آثار دو نویسنده زن -یکی از ایران و دیگری از ترکیه- از دیدگاه نقد فمینیستی مورد واکاوی و مقایسه قرار گیرد. زویا پیرزاد در بین نویسندگان زن ایرانی و الف شفق از میان نویسندگان زن ترکیه دو رمان نویسی هستند که به نظر می رسد هر دو به نقش و جایگاه زنان در آثار خود ارزش و اهمیت ویژه ای داده اند. از رهگذار این مسئله، در این مقاله، می توان پی برد که رویکرد و نگاه دو نویسنده، نسبت به شاخص های نقد فمینیستی چگونه است. ازین رو، در پژوهش پیش رو، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گیری از روش استقرایی مبتنی بر توصیف و تحلیل، ضمن آشنایی با نظرات منتقدان دیگر درباره آثار این دو نویسنده بزرگ، به تحلیل آثار آنان پرداخته ایم.
درپوش های سرامیکی کندوی عسل: گنجینه ای ناشناخته از هنرهای عامه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۱۴۶-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های ناشناخته از هنرهای تصویری قاجار و پهلوی، نقاشی های روی درپوش های سفالین کندوی عسل است. این درپوش ها به قطر تقریبی 23 سانتی متر بر روی کندوهای حصیری به طول حدود 85 سانتی متر نصب می شدند و یک سوراخ جهت عبور زنبورها در کناره آن ها قرار داشت. در این مقاله برای اولین بار ده ها نمونه از این درپوش ها که از اواخر عصر صفوی تا دوره پهلوی اول ساخته شده اند، معرفی می شود. مهم ترین مسئله این تحقیق شناسایی محل تولید این درپوش ها، دسته بندی مضامین نقوش و کتیبه ها و تحلیل محتوای آن هاست. نتایج نشان می دهد که این آثار را می توان به سه گروه کلی کتیبه دار، نقاشی های مذهبی و نقاشی های غیرمذهبی دسته بندی کرد. در میان آثار کتیبه دار، اذکار و دعاهایی نوشته شده که باید آن ها را وسیله ای جهت برآورده شدن حاجات و نیز تعویذی برای دفع بلاها از محصولات تلقی کرد. همچنین برخی از دعاها و آیات قرآنی در ارتباط با افزایش برکت محصول و نیز دفع چشم زخم هستند. علاوه بر کتیبه هایی با محتوای «ناد علی» و «اسم اعظم» که بر شیعی بودن آثار دلالت می کنند، تمام نقاشی های مذهبی شناسایی شده نیز مرتبط با باورهای مذهب تشیع است. نقاشی های مذهبی شامل تصاویری از دلدل، پنجه و زیارتگاه های امامان شیعه ازجمله آستانه های کاظمین و نجف است. در میان نقاشی های غیرمذهبی، بیشترین فراوانی به تصاویر حیوانات اختصاص دارد که آن ها را در نقش مایه های درخت زندگی یا صحنه های شکار نشان می دهد.
تحلیل ساختار اجتماعیِ آیین های بلوچ در مثل های بلوچی سَرحَدی برپایه رویکرد مردم مدارانه بوراوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۱۸۶-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به تحلیل و خوانش جامعه شناختیِ پاره ای از مثل هایِ بلوچیِ سرحدی می پردازد. این تحقیق، نمود ساختارهای اجتماعی و ارزش های آیینی را در مثل های بلوچی گویش سرحدی، براساس رویکرد مردم مدارِ مایکل بوراوی واکاوی کرده است. باتوجه به اینکه شناخت حرکات و پویش هایِ اجتماعی و بررسی قوانین حاکم بر این حرکات از وظایف اصلی جامعه شناسی است و زندگی اجتماعی به واسطه جنبه شفاهی اش با ادب عامه پیوند می یابد، می توان به ضرورت تحلیل جامعه شناختیِ مثل های بلوچی به عنوان یکی از برجسته ترین ژانرهای ادب عامه پی برد که در بازنمایی هویت مردمی و به تصویر کشیدن پدیده هایِ زندگی، نقش قابل توجهی دارند. جامعه شناسیِ مردم مدار در پیوند با مطالعات فرهنگی به تجربه و شیوه زندگیِ مردم، میراث، ساختار و سرمایه هایِ فرهنگیِ هر جامعه با بهره گیری از داده های فولکلوریک که بیانگر باورها و عملکرد عامه هستند، می پردازد. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و گردآوری اطلاعات برپایه تحلیل محتوا صورت گرفته است که از رایج ترین شیوه های شناسایی هویتِ آثار ادبی است و مثل ها به صورت تحقیق میدانی و روش مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته هایِ تحقیق نشان می دهد بسیاری از کنش های معنادار ساختار اجتماعیِ قوم بلوچ در قالبِ سنت های فولکوریک و آیین هایِ ارزشی مانند پناهنده پذیری، دیوان، هم یاری، انتقام جویی، سوگندِ نال، شمشیر و کفن، نان نمک و... در مثل هایِ بلوچی نمود برجسته دارند.
تحلیل منتخب حکایات جوحی بر اساس الگوی سه بخشی روایتگری طنزآمیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
315-342
حوزه های تخصصی:
این مقاله روایتگری طنزآمیز لطیفههای داستانی و غیرداستانی یا مصنوع و محاورهای را در پرتو گذار از لطیفۀ غیرداستانی به لطیفۀ داستانی و با اشاره به برخی نمونهها، بررسی میکند. ابتدا، کلیاتی درباره روایت طنزآمیز بیان میشود. سپس، روایت طنزآمیز غیرداستانی در تقابل با روایت طنزآمیز داستانی بحث و گفته میشود روایت غیرداستانی، بافتوابسته، خلقالساعه و محاورهای است که در تبادل کلامی شکل میگیرد و به داستان و راوی نیاز ندارد. درعوض، روایت طنزآمیز به بافت وابستگی ندارد؛ ازپیشساخته و مصنوع است و به داستان و راوی نیاز دارد. لطیفۀ غیرداستانی نوعاً شامل سه مرحله است: سرآغاز، تناقض، گرهگشایی. بهنظر میرسد در متون طنزآمیز روایی طولانیتر نه لُبمطلب که چندین جبلاین رخ میدهد که لزوماً در پایان متن نمیآید و در سرتاسر متن پراکنده است. در این مقاله، گذار از لطیفه داستانی کوتاه به لطیفۀ داستانی بلند در پرتو منتخبی از حکایات جوحی در مصادر مختلف بررسی میشود. یافتهها نشان میدهند تغییر لُبمطلب، بهویژه در حکایات منتخب جوحی، نقش چندانی در تبدیل لطیفۀ غیرداستانی به داستانی ندارد، اما لطیفه داستانی کوتاه بهسبب پراکندگی لُبمطلب به لطیفۀ داستانی حجیمتر بدل میشود
تحلیل لایه های سبکی در آثارالوزرا با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این تحقیق، شناساندن ژرف ساختهای فکری، فرهنگی و سیاسی کتاب آثار الوزرا، نوشته «سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی» به عنوان یکی از نمونه های وزارت نامه نویسی فارسی دوره تیموری از طریق تحلیل لایه های سبکی این متن است. دستاورد این تحقیق، که به روش تحقیق ترکیبی (تحلیلی-توصیفی- استدلالی) انجام شد، بدین ترتیب است: در لایه زبانی، وجود رمزگان اخلاقی پربسامد، کمبود شاخص و بهره مندی بیشتر از واژگان حسی، متن را از هدف اصلی وزارت نامه نویسی دور کرده است. در لایه نحوی، بهره مندی بیشتر از وجهیت اخباری، جملات ساده و جملات کوتاه بر قطعیت، صراحت و سرعت روایت در متن افزوده است. در لایه بلاغی، نویسنده، استفاده معناداری از ابزارهای بلاغی نکرده است. در لایه کاربردشناسی، کنش بیانی/اظهاری در مرتبه نخست و کنش ترغیبی در مرتبه بعدی قراز می گیرد و نشان می دهد که نویسنده چگونه از این دو کنش برای رسمیت دادن به ارزشهای حاکم بر دیدگاه های ارزشی (اخلاقی/آرمانی) خود استفاده کرده است. منظور اصلی عقیلی از پردازش این متن، بیش از تدوین متن تاریخی/سیاسی با مختصات وزارت نامه ای، تألیف اثری تعلیمی و اخلاقگرا با رویکرد ترغیب نسبت به محسنات اخلاقی از طریق تأکید بر ناپایداری جهان و انعکاس رفتار انسان در سرنوشت او با تکیه بر مفاهیم عدل و معاداندیشی بوده است.
پیمان انسان و شیطان در فاوست گوته و داستان «ضحاک» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۳۵-۷
حوزه های تخصصی:
ابرپیرنگ به آن دسته از پیرنگ هایی گفته می شود که در میان اقوام و فرهنگ های گوناگون بسیار تکرار می شوند. هدف این نوشتار، کشف ساختار ابرپیرنگ جهانی «پیمان انسان با شیطان» در دو روایت «ضحاک» در شاهنامه فردوسی و فاوست به روایت گوته است. ابرپیرنگ پیمان انسان با شیطان در روایات گوناگون در میان اقوام و ملل جهان تکرار شده و در زمان ها و مکان های مختلف به حیات خود ادامه داده است. در پژوهش حاضر، کوشش شده است با روش توصیفی-تحلیلی به دو پرسش پاسخ داده شود: نخست، ساختار و الگوی تکرارشونده حاکم بر این ابرپیرنگ چیست؛ دیگر اینکه، تفاوت ها و شباهت های روایت فردوسی و گوته در این ابرپیرنگ در بخش های متنوع، همچون چرایی پیمان با شیطان، انگیزه های پیمان، کنش های قهرمانان، چگونگی ظهور شیطان بر قهرمانان، و فرجام آنها چگونه است. نتایج نشان می دهد که ساختار این ابرپیرنگ الگویی تکرارشونده به این قرار دارد: پیمان بستن شیطان با افرادی با ویژگی های برتر، فروختن روح به شیطان، انجام دادن یک گونه از خویش کاری های مشابه پس از پیمان با شیطان، و فرجامی از نوع سقوط کامل یا بازگشت به رستگاری پس از تحمل پیامدهای دردناک رفتارهای نادرست. تفاوت های این دو روایت از یک داستان واحد، شامل انگیزه های پیمان بستن است که در فاوست بهره مندی تمام عیار از خوشی های مادی و دنیایی، و در داستان «ضحاک» قدرت طلبی است. تفاوت دیگر در کنش های قهرمانان پس از پیمان بستن است که در فاوست با شهادت دروغ و قبول مال دزدی همراه است، اما در داستان «ضحاک» با قتل و رابطه نامشروع سروکار دارد که در هردو روایت مشترک است. چگونگی ظهور شیطان بر این دو نیز متفاوت است. در فاوست شیطان به شکل سگ، اسب آبی، و سالک دانشجو ظهور می کند و در داستان «ضحاک» به شکل مردی نیک خواه، خوالی گر (آشپز) و پزشک ظاهر می شود. فرجام پیمان در فاوست پس از تحمل سختی های بسیار به رستگاری ختم می شود و در ضحاک به بندی شدن او در بن غاری می انجامد. برمبنای این پژوهش، می توان درباره احتمال تأثیرپذیری گوته از فردوسی تأمل کرد.
واکاوی مفاخره در شعر فارسی با استفاده از نظریه میدان ادبی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۸۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
مفاخره در مقام مضمونی شعری یا به عنوان زیرگونه ای ادبی، در دیوان های شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. به این منظور، پس از استخراج نمونه هایی از قصاید مفاخره آمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دوره های موردنظر و منش و ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونه ها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بی غرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسی ها نشان داد که منوچهری، به دلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بی غرضی میدان ادبی را، که در پی ناب سازی ادبیات است، رعایت نکرده و به همین دلیل به حاشیه میدان رانده شده است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران به دلیل مسائل و پریشانی های به وجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی ناب سازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراین میان، خاقانی، به دلیل بی غرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.
عنصر غالب معرفت شناسانه در رمان نوجوان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها نوشته جمشید خانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۰۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
از زمانی که برایان مک هیل در تفکیک رمان مدرن از رمان پسامدرن بر عنصر غالب معرفت شناسانه و هستی شناسانه تأکید ورزید، به موضوع عنصر غالب در بیشتر پژوهش های مربوط به آثار پسامدرن توجه شد. مک هیل معتقد بود که در رمان های مدرن عنصر غالب مسائل معرفت شناسانه است، درحالی که رمان های پست مدرن به موضوعات هستی شناسانه اهمیت بیشتری می دهند. معرفت شناسی بخشی از دانش فلسفی است که طی سه قرن اخیر اهمیت ویژه ای یافته و موضوع آن بررسی مسئله شناخت و ویژگی های آن است. مک هیل اعتقاد داشت که رمان های مدرن هم در محتوا و هم در ساختار به پرسش هایی می پردازند که حول مسئله شناخت می چرخند. پرسش هایی نظیر اینکه شناخت چگونه حاصل می شود؟ محدوده آگاهی کجاست؟ معرفت چه ساختاری دارد؟ و مواردی از این قبیل. رمان گفت وگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ ها شرح وقایع یک روز از زندگی نوجوانی به نام «رهی» است که مهمان خانواده ای می شود که فرزند خود را ازدست داده اند. نویسنده در این اثر هم در محتوا و هم در ساختار موضوع شناخت را دست مایه روایتگری قرار داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی عنصر غالب معرفت شناسانه در این رمان پرداخته است. نتایج نشان می دهد که خانیان در این اثر با استفاده از رویکردهایی همچون چیستی و کارکرد نشانه های زبانی در امر آگاهی، مسئله نیت مندی و موضوع پویش در آگاهی به بررسی ویژگی ها، شرایط و گستره شناخت پرداخته است.
نقد کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۹۳-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی اثر محمد حنیف می پردازد. نویسنده در مقدمه این کتاب 317 صفحه ای ادعا می کند که «هدف اصلی پژوهش یافتن وجوه مختلف هویت ملی ایرانیان در قصه های عامه دوره صفوی است» (1394: دوازده) و سپس ادعا می کند «نگارنده پس از بررسی موضوع هویت خواهد کوشید تا در خلال بررسی متون به سؤال هایی در باب هویت پاسخ دهد» (همان: سیزده). محمد حنیف مسئله اهمیت هویت در عصر صفوی و پیوند آن با قصص این دوره را به خوبی متوجه شده است1 و در کتاب هویت ملی در قصه های عامه دوره صفوی سعی در بازنمود این مسئله دارد، اما ایرادات اساسی در کار وی به چشم می خورد که در ادامه به چهار مورد از مهم ترین آن ها اشاره خواهد شد.
خوانش برجستگی های زبانی و بومی- اقلیمی در شعر معاصر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم (local) از واژه های پرتکرار درحوزه ی دانش زیست محیطی است. این اصطلاح در پیوند با مفاهیم ادبی و دانش بوم شناسی (ecology) فصل جدیدی در مطالعات میان رشته ای گشوده است. منظور از ادبیات بومی- اقلیمی هر نوع تجربه ای است که در رهگذر زندگی یک شاعر با محیط پیرامون در خیال، زبان، اندیشه و عواطفش انعکاس پیدا کند. شعربومی- اقلیمی، شعری سوبژکتیو با ارگانیسمی که سنت و مدرنیزم در بافت آن نمایان است. این جستار به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بومی- اقلیمی در غنای صورت های زبانی و ذهنی شعر مازندران چه نقشی هایی ایفا کرده است. پژوهش حاضر حاصل خوانش(225) دفتر شعر پنجاه شاعر مازندران از(1350تا1400)است که در آن نویسندگان کوشیده اند، عناصر بومی- اقلیمی را در دو کلان شاخصه ی جغرافیایی و اجتماعی– فرهنگی در نه خُرد شاخصه صورت بندی نمایند. از این منظر نقش عناصر محیطی و رسالت جغرافیایی در تمام گرایش های سبکی، قالب ها و ژانرهای موجود در شعراستان مازندران واکاوی شده است. یافته های این پژوهش با توجه به تحلیل داده های آماری، نشان می دهد که المان های بومی- اقلیمی در شاخصه ی اجتماعی– فرهنگی شعر مازندران نمود قابل ملاحظه ی داشته چنانکه آداب و رسوم، باورها و اعتقادات، واژگان بومی، سنت و مدرنیته، موسیقی و نگاه زیست محیطی در روساخت و ژرف ساخت سروده ها به تصویر درآمده است. روش پژوهش تلفیقی از نوع کمی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع اسنادی و سایت های معتبراینترنتی است.
کج روی های اخلاقی و رفتارهای نابهنجار درسرگذشت حاجی بابای اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان حاجی بابای اصفهانی نخسیتن رمان فارسی است که در آن از آداب و رسوم مردم ایران بحث می شود. نویسنده سرگذشت حاجی بابا را شرح می دهد که ازسویی به اصول اخلاقی باور دارد و ازسوی دیگر، این اصول را مانعی برای پیشرفت خود می بیند. درواقع این رمان رفتارهای اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی مردم و مفاسد اداری دوره قاجار را به تصویر می کشد. این پژوهش ضمن بازخوانی رمان حاجی بابای اصفهانی ، کج روی های اخلاقی و رفتارها و گفتارهای دوگانه مردم را تشریح می کند که در موقعیّت های مختلف به علت تعارض درونی رخ می دهد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. مهم ترین هدف این مقاله نشان دادن نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مفاسد اخلاقی و دوگانه های رفتاری در شخصیّت پردازی قهرمان اصلی داستان است. براساس نتایج پژوهش، ناهنجاری های اخلاقی با مقاصد منفعت جویی، نجات جان، رهایی از بند و دفع شرّ انجام می شود. در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اخلاق گرایی، رویکردی دنیاطلبانه دارد و ارزش فضیلت ها نسبی است. بیشتر این رفتارها دراصل نشانه انحطاط اخلاقی و فرورفتن در مفاسد است؛ اما این رفتارها در این رمان توجیه دیگری نیز دارد. داستان حاجی بابا به داستان های پیکارسک شبیه است و ازآنجاکه هجو اجتماع و مردم زمانه از ویژگی های مهم این نوع داستان هاست، توصیف جنبه های منفی و رفتارهای غیراخلاقی شخصیّت ها در این سرگذشت برجسته شده است. درواقع تمرکز نویسنده بر جنبه های داستانی، تلاش او برای جذابیّت بیشتر داستان و اغراق عامدانه در توصیف صفات منفی شخصیّت ها می تواند از عوامل عمده در بیان رفتارهای ناهنجار باشد. رمان حاجی بابای اصفهانی ، رفتارهای ناهنجار، انحطاط اخلاقی