مقاله پیش رو به تحلیل و خوانش جامعه شناختیِ پاره ای از مثل هایِ بلوچیِ سرحدی می پردازد. این تحقیق، نمود ساختارهای اجتماعی و ارزش های آیینی را در مثل های بلوچی گویش سرحدی، براساس رویکرد مردم مدارِ مایکل بوراوی واکاوی کرده است. باتوجه به اینکه شناخت حرکات و پویش هایِ اجتماعی و بررسی قوانین حاکم بر این حرکات از وظایف اصلی جامعه شناسی است و زندگی اجتماعی به واسطه جنبه شفاهی اش با ادب عامه پیوند می یابد، می توان به ضرورت تحلیل جامعه شناختیِ مثل های بلوچی به عنوان یکی از برجسته ترین ژانرهای ادب عامه پی برد که در بازنمایی هویت مردمی و به تصویر کشیدن پدیده هایِ زندگی، نقش قابل توجهی دارند. جامعه شناسیِ مردم مدار در پیوند با مطالعات فرهنگی به تجربه و شیوه زندگیِ مردم، میراث، ساختار و سرمایه هایِ فرهنگیِ هر جامعه با بهره گیری از داده های فولکلوریک که بیانگر باورها و عملکرد عامه هستند، می پردازد. روش تحقیق این پژوهش، کیفی بوده و گردآوری اطلاعات برپایه تحلیل محتوا صورت گرفته است که از رایج ترین شیوه های شناسایی هویتِ آثار ادبی است و مثل ها به صورت تحقیق میدانی و روش مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته هایِ تحقیق نشان می دهد بسیاری از کنش های معنادار ساختار اجتماعیِ قوم بلوچ در قالبِ سنت های فولکوریک و آیین هایِ ارزشی مانند پناهنده پذیری، دیوان، هم یاری، انتقام جویی، سوگندِ نال، شمشیر و کفن، نان نمک و... در مثل هایِ بلوچی نمود برجسته دارند.