مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
ادبیات اقلیمی
حوزه های تخصصی:
"ادبیات عامه، در هر جامعه و سرزمینی، دوش به دوش ادبیات رسمی وجود داشته است. چنین ابیاتی از آنجا که بر پایه واقعیات زندگی و عاری از هر گونه تعارف و ملاحظه ای است آینه تمام نمای بخش از حقایق تاریخی – اجتماعی است. علاوه بر آن گویاترین تصویر زندگی مردمان که آداب و رسوم، سنت ها و باورهای منطقه ای حاضر است.
ادبیات لری با پیشینه ای کهن تصویرگر زندگی سنتی و ایلی است. شناخت چنین ادبیاتی مددرسان شناخت ویژگی های مردم شناختی و جامعه شناسی آن ناحیه است.
این نوشتار به بررسی بافت عشیره ای و ایلاتی جامعه لر با تاکید بر شهرستان بویر احمد پرداخته است. محدود زمانی این بررسی دهه هزار و سیصد و پنجاه و قبل از آن است سدگی و بی پیرایگی رسوم لری را – قبل از آمیزش با ادبیات رسمی دهه های اخیر – بیان می کند."
"ویژگی های زبان روایت در سه اثر از محمود دولت آبادی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی، از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایران است که مکانتی انکارناپذیر در داستان نویسی معاصر ایران دارد و بی شک بزرگ ترین نویسنده در حوزه ادبیات اقلیمی است که این امر مطالعه و بررسی جدی آثار او را ناگزیر می سازد. در این مقاله زبان داستان های دولت آبادی از دیدگاه سبک شناسی کاویده شده است که تلفیق گونه های عامیانه، کهن و بومی با ساختمان های نحوی خاص و تشبیهات گسترده حسی در بافت نحوی ویژه اهم شاخص های سبکی زبان داستان های او را شکل می دهد. از آنجا که دولت آبادی با داستان عقیل عقیل به سبک خاص خود دست یافت و در داستان جای خالی سلوچ آن را تکامل بخشید و در نهایت در کلیدر به اوج رساند، نگارنده در این مقاله به بررسی زبان روایت در این سه اثر دولت آبادی پرداخته است
تشبیهات اقلیمی در داستانهای شمال و جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت، اقلیم و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی محل زندگی هر شاعر و نویسنده، خاستگاه اصلی صور خیال خلق شده و به کار رفته در سخن اوست و هیچ شاعر و نویسنده ای نمی تواند خود را کاملاً از تاثیر آن دور نگه دارد؛ براین اساس، گذشته از این که اقلیم، کم و بیش مورد توجه بیشینه بلاغیون قرار گرفته و در بررسی، فهم و تفسیر درست سخن ادبی بر آن تاکید شده است، متون معتبر ادبی نیز از این حیث قابل تامل اند و با نگاهی به آثار برجسته ادبی می توان بر این نکته صحه گذاشت که ناب ترین صور خیال در شعر و حتی گونه های منثور سخن ادبی، انواعی بوده اند که از بوم و اقلیم و محیط زندگی شاعر و نویسنده الهام گرفته و برخاسته اند. تشبیه یکی از انواع اصلی صور خیال است و می توان به اعتباری، آن را اساس بلاغت و وجه تمایز ادبیات از غیر ادبیات دانست و با نظری کلی، دیگر صورتهای خیالی را مبتنی بر آن و متاثر از آن به حساب آورد. تشبیه نیز مانند دیگر صورتهای خیالی و بلکه از جهاتی بیش از آنها تحت تاثیر اقلیم قرار می گیرد؛ چنانکه در بررسی متون ادبی به تشبیهات فراوانی برمی خوریم که می توان با توجه به مشبه به و وجه شبه اخذ شده از آن، آنها را تشبیهات اقلیمی نامید. در این مقاله، پس از توضیحاتی درخصوص ادبیات اقلیمی، داستان اقلیمی و تشبیه اقلیمی، گونه های تشبیه اقلیمی در برخی داستان های اقلیمیِ نویسندگان شمال و جنوب بررسی و مقایسه شده است.
جایگاه عبدالسلام کفافی در ادبیات تطبیقی(معرفی و نقد دیدگاه های وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمّد عبدالسّلام کفافی (1340-1392 ه . ق) از مؤلّفان و پژوهشگران برجسته و پیشگام جهان عرب در حوزة ادبیّات تطبیقی به شمار می آید: کتاب ادبیّات تطبیقیِایشان (پژوهش هایی در باب نظریّه ادبیّات و شعر روایی) - که به زبان فارسی هم ترجمه شده است - از آثار برجستة ادبیّات تطبیقی دهه هفتاد در جهان عرب است. این کتاب دربرگیرندة سه بخش اساسی است که هر بخش به چند فصل تقسیم شده است: مؤلّف در بخش نخست، برخی مبانی نظری ادبیّات تطبیقی را بدون استناد به منابع نظری بیان کرده است که بیشتر بر اساس مکتب فرانسوی می باشد. بخش دوّم به بررسی رابطه ادبیّات با سایر دانش ها و هنر ها پرداخته است. این بخش که یادآور دیدگاه های رماک و ولک بر اساس چارچوب های مکتب امریکایی می باشد نیز، بدون استناد به منابع معتبر نظری تدوین شده است. بخش سوّم به بررسی تأثیر متقابل محیط زندگی و ادبیّات پرداخته که در واقع زیرمجموعه ای از ارتباط ادبیّات و دانش جامعه شناسی است. به هر حال، رویکرد تاریخی و اثبات گرایی جریان تأثیر و تأثّر و اهتمام به یافته های نوین مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، به ویژه مطالعات میان رشته ای و نیز تأکید بر پژوهش های اسلامی و شرقی – از جمله ادبیّات داستانی، تعلیمی و صوفیانه - که روابط فرهنگی و ادبی مسلمانان را تقویت می کند، مشخّصة بارز دیدگاه های وی به شمار می آید.
بررسی نقد بوم گرایانه داستان های علی اشرف درویشیان
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 135
حوزه های تخصصی:
مطالعه در حوزه عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیات به شاخه جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی یاد می کنند. تفاوت در خاستگاه های اقلیمی، تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان را در پی دارد. هرچند دغدغه نقد زیست محیطی بیشتر ارتباط، تأثیر و تأثر ادبیات و محیط زیست است، بنابر گستره دامنه این نوع نگاه و تعریف گلوتفتلی از نقد بوم گرا، این نقد به ارتباط میان ادبیات و محیط فیزیکی می پردازد و ویژگی های اقلیمی هم یکی از عناصر محیط فیزیکی آفرینش های ادبی است و زیرمجموعه نقد بوم گرا به شمار می رود. این ویژگی ها در داستان های علی اشرف درویشیان نشانگر نگاه نویسنده به محیط اطراف و تأثیرپذیری او از حوزه اقلیم و جغرافیای تولید اثر ادبی است که اثر او را از اصالتی بومی و بوم گرایانه برخوردار می سازد. درویشیان یکی از نویسندگان قابل توجه در عرصه ادبیّات اقلیمی در مکتب داستان نویسی غرب (کرمانشاه) است. او غالباً در داستان هایش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی، تأثیرات آگاهانه یا ناخودآگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات، آداب و سنن، طبیعت بومی، آب و هوا، شکل معماری، زبان و واژگان و اصطلاحات محلی و بومی و ضرب المثل ها بازتاب داده است.
بازتاب عناصر بومی در شعر غلامرضا محمّدی «کویر»
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 118
حوزه های تخصصی:
غلامرضا محمّدی «کویر» از شاعران خوش قریحه و توانای خطّه یزد است که در طول حوادث و جریان های مختلف و مناسبت های خاص، کلک چالاک خویش را به حرکت درآورده است و در میدان طبع، اسب بلاغت و فصاحت رانده و گوی تخیّل و عاطفه را به سر منزل مقصود رسانیده است. از تخلّص این شاعر که خود وامگیری از طبیعت خاصّ مناطق گرم و خشک و آب و هوای بیابانی است، این مطلب بر می آید که شاعر از طبیعت پیرامون خویش تأثیر بسزایی پذیرفته است. در این پژوهش به بررسی و تحلیل بازتاب عناصر بومی و چگونگی تأثیر آنها در شعر این شاعر می پردازیم. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است.
اقلیم گرایی در داستانهای ابراهیم یونسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
9-33
حوزه های تخصصی:
پیش از این، پژوهشگران ویژگیهای اقلیمی و روستایی را در مناطق شمال، جنوب، آذربایجان، خراسان و کرمانشاه تحلیل کرده اند؛ امّا به دلیل محدوده تاریخی پژوهش خود به داستانهای ابراهیم یونسی نپرداخته اند. در این پژوهش، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی می کوشند پس از تعریف و تبیین ویژگیهای داستان اقلیمی، عناصر اقلیمی و ویژگیهای مرتبط با رنگ و بوی محلّی را در داستانهای شاخص این نویسنده کُرد بررسی کنند. ویژگیهای اقلیمی در داستانهای یونسی بیشتر به شکل بازتاب واژگان و اصطلاحات کُردی، آوردن جملات به زبان محلّی، ترانه ها و زبانزدهای عامیانه، نام جاهای بومی، اشاره به رویدادهای تاریخی و باورها و آداب و رسوم منطقه کُردستان نمود یافته است و در نتیجه باید یونسی را جزو اقلیمی نویسان حوزه غرب و کردستان به شمار آورد.
بررسی جنبه های رئالیستی آثار داستانی ادبیات اقلیمی شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۱۵۳-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که جنبه های رئالیستی را در بهترین آثار داستانی سه نسل اقلیم گرای این منطقه بیانگر و نشانگر باشد. موج اقلیمی نگاری در شمال همانند دیگر بخشهای ایران از دهه چهل شروع شد. به آذین و بزرگ علوی نویسندگان نسل اول، محمود طیاری نویسنده نسل دوم و بیژن نجدی نویسنده نسل سوم این اقلیمی نویسان شمال بودند. حوادث سیاسی همچون نهضت جنگل و قیام میرزاکوچک خان، طبیعت ویژه، تلاش ماهیگیران و صیادان، هوای مه آلود و بارانی شمال به عنوان پس زمینه رویدادها در آثار نویسندگان شمالی نمود خاصّی دارد. از سوی دیگر، ساختار داستان نیز منطبق بر معیارهای رئالیستی در خدمت بیان نگرشهای انتقادی- اصلاحی نویسندگان است. اشاره به درگیریهای داخلی و خارجی، جنبشهای مردمی علیه نظام مالک رعیتی و... درواقع نمایش زندگی واقعی مردم و نشان اعتراض و انتقاد بود. بنابراین از بین انواع رئالیست، نویسندگان شمال بیش از هرچیز از سبکهای رئالیسم اجتماعی و انتقادی بهره برده اند. البته هرکس با توجه به شرایط و نوع تفکرش، سبک نویسندگی خاصی را برگزیده است؛ به عنوان نمونه بیژن نجدی از جریان سیال ذهن بهره برده است.
بررسی ادبیات اقلیمی در رمان «هرس» اثر نسیم مرعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی معاصر ایران در محدوده جنوب غربی کشور-خوزستان- جلوه ویژه ای دارد. به دلیل وجود تنوع فرهنگ ها و جغرافیای خاص، نویسندگان این خطه به نوعی تشخص سبکی دست یافته اند که برخی صاحب نظران آن را «مکتب خوزستان» نامیده اند. از میان داستان نویسان نسل جدیدِ خوزستان می توان به نسیم مرعشی، نویسنده رمان «هرس» اشاره کرد. او با آشنایی دقیق و عمیق از عناصر بومی جنوب غربی ایران به روایت داستان خویش می پردازد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی، شاخص های ادبیات اقلیمی مانند گویش، پوشش، غذا، آب و هوا، آداب و رسوم و باورها را در «هرس» مورد بررسی قرار داده است. نتیجه بررسی نشان می دهد رئالیسم، جغرافیا و هویت اقلیمی سبب موفقیت مرعشی در روایت بخشی از تاریخ سرزمینی است که دومین جنگ طولانی قرن بیستم را در حافظه دارد. او به این ترتیب توانسته است «نوشتن از جنگ» را به سه گونه ادبیات اقلیمی جنوب (نوشتن از دریا، نوشتن از محیط صنعتی، نوشتن از محیط روستایی) بیفزاید.
تطبیق و بررسی ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های «زائری زیر باران» اثر احمد محمود و «الربیع العاصف» اثر نجیب الکیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
180 - 201
حوزه های تخصصی:
ادبیّات اقلیمی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهم ادبیّات داستانی در تحولات اجتماعی و سیاسی اکثر جوامع تأثیر داشته است. احمد محمود و نجیب کیلانی، دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح و اذهان را برای چاره جویی و درک آن ها در قالب داستان های خود فرا می خواندند. داستان «الربیع العاصف» از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. داستان «زائری زیر باران» اثر احمد محمود نیز انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم را با چیره دستی در صحنه های نمایش داستان با نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدوده مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی- تطبیقی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطه های جغرافیایی و محلی استخراج شده از آثار احمد محمود و نجیب کیلانی در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت بررسی این موضوع زمانی آشکار می شود که در صورت شناخت تأثیر هویت بومی و محلی بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی نیز حل می شد. نتایج حاصل از این پژوهش برای دست یابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعه پایدار لازم و ضروری است.
مقایسه عناصر روستایی در جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی و صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز بر اساس مؤلفه های ادبیات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
235 - 267
محمود دولت آبادی از جمله نویسندگان خطه خراسان است که آثار داستانی خود را با ویژگی های اقلیمی و به ویژه مؤلفه های روستایی پدید آورده است. گابریل گارسیا مارکز نیز در آمریکای جنوبی از نویسندگانی است که دارای آثاری خاص با ویژگی های منحصر به فرد است. در این پژوهش، رمان جای خالی سلوچ و صد سال تنهایی با روش توصیفی – تحلیلی و تطبیقی از جهت تفاوت ها و تشابهات ادبیات اقلیمی با هم مقایسه شده اند. با وجود تفاوت های زیادی که میان نحوه پرداختن این دو نویسنده به این مضامین وجود دارد در این دو رمان در حوزه ویژگی های اقلیمی روستاها تشابهاتی دیده می شود که بیشتر سبک زندگی روستایی، موقعیت دهکده و خانه ها، نزدیکی به طبیعت بکر، دوری از زندگی تجملی و برخی شرایط زندگی که سادگی و ابتدایی بودن احتیاجات را شامل می شود. تفاوت های این دو رمان در حوزه فرهنگ و اوضاع اجتماعی بروز می کند. دولت آبادی محیطی کاملاً روستایی را به تصویر کشیده که همه ویژگی های روستا را در آن می توان دید و هدفش نشان دادن مشکلات روستائیان در دهه چهل ایران و نحوه تعامل مردم با آن بوده است، اما مارکز با هدف نشان دادن چگونگی تبدیل یک دهکده به شهری بزرگ و پیشرفته، ماکوندو را پدید آورده و کمتر به ویژگی های روستایی آن پرداخته است و بیشتر آداب و رسوم و باور های مردم آمریکای جنوبی را به عنوان شرایط اقلیمی نشان داده است.
بازتاب عناصر اقلیمی در داستان های روستایی امین فقیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه در حوزه عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیّات به شاخه جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی (ecocritism) یاد می کنند . تفاوت در خاستگاه های اقلیمی، باعث ایجاد تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان می شود. رنگ محلّی در داستان های روستایی امین فقیری دنیایی است برگرفته از نگاه نویسنده به محیط اطرافش که اثر او را از اصالتی بومی برخوردار می سازد. وی یکی از نویسندگان قابل توجّه در عرصه ادبیّات اقلیمی است که در ادبیّات داستانی معاصر به عنوان نویسنده داستان های روستایی شناخته شده است. او غالباً در داستان های روستایی اش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی، تأثیرات آگاهانه یا ناخوداگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات، آداب و سنن، طبیعت بومی، آب و هوا، شکل معماری، زبان و واژگان و اصطلاحات محلّی و بومی، باز تاب داده است.
پیشنهادهایی برای همگون سازی مؤلفه های سبک شبانی با توجه به ویژگی های بومی و فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پاستورال چنان که باید، در تحقیقات دانشگاهی ایران معرفی نشده است. سابقه این نوع ادبی به قرن سوم پیش از میلاد و اشعار تئوکریتوس بازمی گردد و مضمون اصلی آن، ستایش آرامش و زندگی بی آلایش روستایی است که طبیعت نیز در آن جایگاه مرکزی دارد. البته با مؤلفه های دیگری نیز تحدید شده که در مطالعات دانشگاهی ایران چندان به آن توجه نشده است. اغلب پژوهشگران ضمن تکرار مطالب نویسندگان حوزه ادبیات داستانی نتوانسته اند در جهت معرفی بهتر این گونه ادبی گامی بردارند و آن را در داستان و رمان خلاصه کرده اند؛ حال آن که شعر شبانی نیز ویژگی هایی دارد که اگرچه تا حدود زیادی با داستان شبانی مشترک است، اما به دلیل زبان ویژه شعر، واجد بررسی های جداگانه است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، کوشیده ایم با استفاده از منابعی که در غرب به این گونه ادبی پرداخته اند، ضمن آسیب شناسی تحقیقاتی که در ایران درباره ادبیات روستایی انجام شده، مهم ترین مؤلفه های نوع ادبی پاستورال را معرفی و پیشنهادهایی در زمینه همگون سازی این مؤلفه ها با توجه به ویژگی های بومی و فرهنگی ایران ارائه کنیم. همچنین، با توجه به ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی و بومی ایران برای ادبیات بومی، اقلیمی، روستایی و شبانی حدود و ثغوری را تعیین و آن ها را بازتعریف کرده ، و تقابل های بنیادینی که در خلق مضامین ادبیات شبانی دخیل هستند، متناسب با فرهنگ و اقلیم ایران تحلیل نموده ایم.
تسخیرشدگان جزیره بادیان؛ به مثابه یک فانتزی اقلیمی خوانشی فانتزی از رمانی از بدری مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
193 - 227
حوزه های تخصصی:
فانتزی یکی از گونه های داستان است که در سده های اخیر در ادبیات کودک و نوجوان مورد توجه قرار گرفته است. تسخیرشدگان جزیره بادیان رمانی در رده نوجوان به نویسندگی بدری مشهدی است. در پژوهش حاضر این داستان به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای، از نظر عناصر و ساختار فانتزی و ادبیات اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش تعریف جدیدی از گونه فانتزی، تحت عنوان فانتزی اقلیمی ارائه و با بررسی رمان مذکور نشان داده شده است که داستان تسخیرشدگان جزیره بادیان یک فانتزی اقلیمی است. همچنین نویسنده با استفاده از ژانر فانتزی اقلیمی علاوه بر آنکه به خلق داستانی گوتیک و ترس آور با فضایی بومی اقدام کرده است نه تنها نیاز به هیجان طلبی نوجوانان را برآورده ساخته، بلکه توجه نوجوان را از نمونه های مشابه خارجی به نمونه بومی و ایرانی معطوف کرده است. همچنین از گونه فانتزی اقلیمی برای آشنایی مخاطبان با فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم، خرافات و ... یک منطقه خاص بهره گرفته است. بنابراین این داستان را می توان نمونه یک داستان فانتزی اقلیمی ایرانی قلمداد کرد.
بررسی تطبیقی رویکرد اقلیم شناسی دررمان«مرگ عزیز بیعار»و«اهل غرق» منیرو روانی پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
184 - 212
حوزه های تخصصی:
گستره ادبیات تطبیقی که به تحلیل ساختار ادبی میان ملل مختلف پرداخته و تعاملات ادبی یک کشوررادربرابرکشوردیگر را تجزیه ودربررسی خود به نقطه نظرات مشابه و اختلافات آن ها اشاره می کند.هر پژوهشگری به دلیل وابستگی و علاقه ذاتی به منطقه جغرافیایی، به شکل ناخود آگاه در آثار ی که به رشته تحریردرمی آورد،واکنش های مشابهی با هم کیشان خودبروزمی دهد. این تحقیق با روش تحلیلی-توصیفی به شکل گیری و همانندی تطبیقی اقلیم و ساختار آن در دو رمان اهل غرق اثر منیرو روانی پور و مرگ عزیز بیعار اثر لطیفه تکین پرداخته و نگرش فرهنگ روستایی دراین دو رمان را مورد تحلیل و بررسی قرارداده است، داده های پژوهش نشان دادکه این دورمان درعناصرداستان،پیرنگ آب و هوا،معماری..دارای تفاوت هایی هستنداما وجه شباهت این دو اثر نیز مطمح نظر واقع شده است. در هر دو رمان مرگ داستان در یک روستا اتفاق می افتد که مردمش سنتی و به دور از جامعه مدرن زندگی می کنند و دارای فضایی خارق عادت و همراه با جادو و پریان است و در پایان هر دو رمان قهرمان داستان می میرد.
بررسی تطبیقی بازتاب ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های: «زمین سوخته» اثراحمد محمود و«ملکة العنب» اثر نجیب الکیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
380 - 402
حوزه های تخصصی:
ادبیّات اقلیمی و روستایی به عنوان شاخه ای از ادبیّات به بیان ویژگیهای جغرافیای طبیعی و انسانی و تحولات اجتماعی منطقه خاصی می پردازد و در ادبیات اکثر کشورها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح نموده و اذهان را برای چاره جویی و درک آن ها در قالب داستان های خود فرا می خوانند. داستان ملکه العنب از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. اهمیت این رمان زمانی آشکار می شود که به شاخصه های روایت واقع گرا نزدیک و برگرفته از سلسله حوادثی است که در بطن جامعه رخ داده است. زمین سوخته اثر احمد محمود نیز به عنوان یک سند اجتماعی-تاریخی از وقایع جنگ و انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم با چیره دستی در صحنه های نمایش داستان با سبک واقع گرا در نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. ضرورت و بررسی این موضوع زمانی آشکار می شود که در صورت توسعه و پیشرفت جوامع اسلامی بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز در این جوامع حل می شد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدوده مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطه های جغرافیایی و محلی استخراج شده و در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش جهت دستیابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعه پایدار لازم و ضروری است.