پژوهشنامه ادبیات تعلیمی
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان 1400 شماره 52 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
رمان حاجی بابای اصفهانی نخسیتن رمان فارسی است که در آن از آداب و رسوم مردم ایران بحث می شود. نویسنده سرگذشت حاجی بابا را شرح می دهد که ازسویی به اصول اخلاقی باور دارد و ازسوی دیگر، این اصول را مانعی برای پیشرفت خود می بیند. درواقع این رمان رفتارهای اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی مردم و مفاسد اداری دوره قاجار را به تصویر می کشد. این پژوهش ضمن بازخوانی رمان حاجی بابای اصفهانی ، کج روی های اخلاقی و رفتارها و گفتارهای دوگانه مردم را تشریح می کند که در موقعیّت های مختلف به علت تعارض درونی رخ می دهد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. مهم ترین هدف این مقاله نشان دادن نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مفاسد اخلاقی و دوگانه های رفتاری در شخصیّت پردازی قهرمان اصلی داستان است. براساس نتایج پژوهش، ناهنجاری های اخلاقی با مقاصد منفعت جویی، نجات جان، رهایی از بند و دفع شرّ انجام می شود. در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اخلاق گرایی، رویکردی دنیاطلبانه دارد و ارزش فضیلت ها نسبی است. بیشتر این رفتارها دراصل نشانه انحطاط اخلاقی و فرورفتن در مفاسد است؛ اما این رفتارها در این رمان توجیه دیگری نیز دارد. داستان حاجی بابا به داستان های پیکارسک شبیه است و ازآنجاکه هجو اجتماع و مردم زمانه از ویژگی های مهم این نوع داستان هاست، توصیف جنبه های منفی و رفتارهای غیراخلاقی شخصیّت ها در این سرگذشت برجسته شده است. درواقع تمرکز نویسنده بر جنبه های داستانی، تلاش او برای جذابیّت بیشتر داستان و اغراق عامدانه در توصیف صفات منفی شخصیّت ها می تواند از عوامل عمده در بیان رفتارهای ناهنجار باشد. رمان حاجی بابای اصفهانی ، رفتارهای ناهنجار، انحطاط اخلاقی
بینامتنیت در ادبیات تعلیمی(با تمرکز بر قابوس نامه و تعالیم پتاح حوتپ؛ کهن ترین فرزندنامه جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت یکی از مباحث حوزه بررسیِ متون است که به روابط گوناگون متون ازنظر صورت و معنا اشاره دارد. بینامتنیت متن را حلقه ای در یک زنجیره بینامتنی می داند و بر آن است که هر متنی با متون پیش از خود و هم زمان و پس از خود در ارتباط است. به بیان دیگر، هر متن به صورت پنهان یا آشکار با ژانر خود، ارتباط صوری و معنایی دارد. اندرز به فرزند، از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که پیشینه کهنی در تمدّن های بشری دارد. این سنّت اندرزی، بنابر سه اصل پیشینه کهن، جهانی بودن، تداوم و تکرارشوندگی، نیازمند بررسیِ بینامتنی و تطبیقی است. بنابر مستندات تاریخی، آموزه های پتاح حوتپ، کهن ترین کتاب در ادبیات تعلیمی جهان است. این آموزه ها مربوط به 2880 سال پیش از میلاد در مصر باستان است. در زبان و ادبیات فارسی، قابوس نامه نمونه مشهور و موفّقی است که اندکی پس از تألیف تا پایان قاجاریه، نویسندگان متون اندرزی در ایران به آن توجه داشتند و از آن تقلید می کردند. جایگاه بسیار کهن تعالیم پتاح و شهرت قابوس نامه ، دلیل اصلیِ گزینش این دو اثر است. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی، ویژگی های برون متنی، پیرامتنی و درون متنیِ این آثار بررسی شد. این آثار در گزینش مخاطب (پسران نویسنده)، جایگاه اجتماعیِ نویسنده (وزیر دربار ایسِسی و شاهزاده آل زیار)، تفاخر به اصل و نسب، داشتن مقدمه عاطفی و مؤخره تأکیدی، تأکید در به کاربستن تعالیم، بیان اندرزهایی درباره حوزه رفتاری در اجتماع و خانواده، همانندگی دارند. این دست آورد نشان دهنده این است که در نوشتن اندرز برای فرزند، سنّتی مشترک وجود داشته است که البته بسته به نوع آن اندکی متفاوت است.
بررسی فلسفه اخلاق در شاهنامه فردوسی براساس نظریه امر الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه امر الهی از نظریه های کهن فلسفه اخلاق و بحث در رابطه دین و اخلاق است و پیشینه آن به مناظره سقراط و اوثیفرن بازمی گردد. در عصر کنونی بحران معنویّت، اخلاق و حقوق انسان ها و نیز مسئله جهانی شدن و استحاله فرهنگ ها و چالش هویّت ملت ها، گفتمان غالب و دغدغه مهم بشر است؛ درنتیجه بار دیگر به دین و اخلاق توجه جدی می شود و لزوم التفات به نظریه های بومی و سازگار با فرهنگ جامعه اهمیت می یابد. می توان تقریرهای مختلف نظریه امر الهی را در آرا و اندیشه های فلاسفه و حکمای دوران مختلف جست وجو و بررسی کرد؛ بنابراین این پژوهش با روش تحلیلی تطبیقی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، ضمن واکاوی ایدئولوژی فلسفی فردوسی در حوزه دین و اخلاق و بررسی نتایج عملی آن در تبیین جایگاه و حقوق انسان در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و... به مقایسه افکار او با تقریرهای نظریه امر الهی می پردازد؛ نیز با معرفی فردوسی در جایگاه یک نظریه پرداز بزرگ فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی با دیدگاه خرد الهی و حیات اخلاقی خدامحور، می توان تفکر او را تقریری تازه از نظریه امر الهی به شمار آورد.
مقایسه استعاره های مفهومی «دنیا» در اشعار سعدی و پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیّتی استعاری دارد و استعاره ها ارکان اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیش رو، مسئله اصلی آن است که «شیوه مفهوم سازی استعاری «دنیا» در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین چگونه است؟». هدف اصلی پژوهش آن است که پی ببریم مفهوم سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر را نسبت به دنیا چگونه بازنمایی می کند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی داده ها شامل 229 استعاره در حوزه مقصد دنیاست که از قصیده ها و قطعه های دو شاعر نمونه گیری و ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد حوزه های مبدأ شیء، انسان، ساختمان، سفر، حیوان، دریا، مزرعه، اقتصاد و تجارت و جنگ در اشعار هر دو شاعر بیان شده است. استعاره سرزمین و ملک تنها در اشعار سعدی یافت شد؛ درحالی که حوزه های مبدأ باغ، معدن، قصه، جادو، کوه، دیو و اژدها، ورزش، چاه، خیمه و چادر، آتش، غذا، دشت، محکمه گاه، صاعقه، مکتب و مدرسه، کندو، گیاه، کمینگاه و دِه تنها در اشعار پروین نمود یافته است. سعدی غالباً از حوزه مبدأ شیء، و پروین از حوزه مبدأ انسان برای مفهوم سازی دنیا استفاده می کند؛ پروین با انسان نگاریِ پدیده دنیا به مجموعه ای متنوع از استعاره ها دست یافته است که چگونگی درک از دنیا و چگونگی عملکرد نسبت به آن را در چارچوب انگیزه ها، ویژگی ها و فعالیت های انسانی مهیا می کند. گفتنی است هر دو شاعر حوزه مبدأ «شیء ازدست دادنی» را در قصیده و نیز در قطعه به کار گرفته اند که می تواند مبیّن آن باشد که ایشان دنیا و متعلقات دنیا را شایسته وابستگی و دلبستگی ندانسته اند. درمجموع، با آنکه در اشعار پروین تنوع استعاری بیشتری دیده می شود، نگرش و اندیشه اش نسبت به مفهوم دنیا هم جهت با سعدی است؛ تاآنجاکه می توان گفت پروین در نگاه به دنیا از سعدی تأثیر پذیرفته است.
بررسی مؤلّفه های «خودشکوفایی» در شخصیّت زال برپایه نظریه روان شناختی مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و پژوهش در حوزه ادبیات، در ارتباط با علوم مختلف ازجمله روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ، زبان شناسی و... نشان دهنده قابلیت های چندگانه گستره ادبیات است. در میان علوم مختلف، روان شناسی رابطه تنگاتنگی با ادبیات دارد و می توان آن را در تحلیل آثار ادبی به کار برد. از میان شاخه های متعدّد آن، روان شناسی شخصیّت ابزار مناسبی برای بررسی شخصیّت های داستانی است. در میان نظریات متعدّد شخصیّت، الگوی هرمی آبراهام مزلو، روان شناس انسان گرای امریکایی، شاخص و فرایندی است که می توان از آن در بازشناسی شخصیّت ها استفاده کرد. این هرم، الگوی مناسبی برای شناخت ویژگی های انسان کمال طلب و خواستارِ تحقّق خود، در متون ادبی است. آنچه از فرایند این نظریه بر روی شخصیّت ها و تبیین جایگاه آن ها مهم به نظر می آید، جنبه تعلیمی و الگویی و تربیتی آن است. اینکه شخصیّتِ به کمال رسیده و خودشکوفا چه آموخته ها و تجربیاتی کسب کرده است، از جنبه شاخص های تربیتی و اخلاقی بسیار مهم می نماید. از بین آثار مختلف ادبی، شاهنامه فردوسی از آثار انسان گراست؛ نژاد، گوهر، هنر و خرد، چهار عنصری است که به تأکید فردوسی می تواند فرد را در ذهن و عمل به تکامل برساند. انسان در شاهنامه از واقعیت و فراواقعیت، تعقّل و تعهّد و در کلامی گسترده، خرد و اسطوره برخوردار است. خویشکاری شخصیّت های شاهنامه زمینه ای است که می تواند در شناسایی مرتبه انسانی آن ها کمک کند. بازشناخت روانی و شخصیّتی آن ها و اینکه آیا با بررسی روان شناختی شخصیّت ها می توان به شناخت دیگر از آن ها رسید، پرسش محوری این پژوهش است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد تا نشان دهد در میان شخصیّت های متعدّد این اثر، زال می تواند مصداق فرد خودشکوفا در نظریه مزلو باشد. او از شخصیّت های برجسته شاهنامه است که از ویژگی کامل پیوند خرد و اسطوره برخوردار است و توانسته است به مرحله خودشکوفایی برسد. یافته مهم این جستار آن است که زال الگوی خواستاران تحقّق خود است و شخصیّت اسطوره ای حماسی او دارای ویژگی های افراد اخلاق مدار و خودشکوفاست. از ویژگی های او، ادراک روشن از واقعیات، مسئله مداری، فرهنگ ناپذیری، خودانگیختگی، خوی مردم گرایی، پذیرش دیگران، خود و طبیعت است.
بررسی مضامین اخلاق اجتماعی در اشعار مولانا باتکیه بر مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از شاعران دوره مغول است؛ دوره ای که در آن، اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط نهاد. سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده موجب ایجاد روحیه تسلیم در بین عوام شد؛ اما برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ پارسی زبان در آثار خود روح ستم ستیزی و به تبع آن ارزش های انسانی و اجتماعی را ارج نهادند و باتوجه به فضای حاکم بر عصر خویش، روش خاصی برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی موجود در جامعه، اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و نیز بی عدالتی های حاکمان برگزیدند. مولوی نیز در مثنوی هرجا مجال یافته، به نقد افراد مختلف جامعه ازجمله صاحب منصبان و مردم عامه پرداخته و رفتار نکوهیده آن ها را نقد کرده است. در این پژوهش نگارندگان با بررسی اشعار مولانا، مضامین اخلاق اجتماعی را در اشعار وی بررسی کرده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که او جانب اعتدال را رعایت کرده و در این زمینه افراط نکرده است.
بررسی مؤلفه های رشد اخلاقی کودک در داستان های احمدرضا احمدی (با رویکرد به نظریه یادگیری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمدرضا احمدی چهره ای شاخص در گستره شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصه ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیت های ادبی وی، آن طور که باید پرداخته نشده است. او در داستان های خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاق بنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات به طور مطلوب از تکنیک های متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظریه یادگیری اجتماعی، این تکنیک ها در داستان های منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفه هایی مانند «سرمشق دهی و معرفی الگوی عملی»، «مقابله شخصی کودک با موقعیت های اخلاقی/ غیراخلاقی»، «تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی» و «به کارگیری بازی وانمودی»، مجموعه ای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلح جویی، محبت ورزیدن به همنوع، هویّت جویی و بازگشت به خویشتن واقعی را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزه تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستان های مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغه اصلی نویسنده برای فرهنگ سازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهت گیری سویه های تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.