شمسی پارسا

شمسی پارسا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

پیمان انسان و شیطان در فاوست گوته و داستان «ضحاک» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابرپیرنگ پیمان با شیطان فاوست گوته ضحّاک شاهنامه فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 410
ابرپیرنگ به آن دسته از پیرنگ هایی گفته می شود که در میان اقوام و فرهنگ های گوناگون بسیار تکرار می شوند. هدف این نوشتار، کشف ساختار ابرپیرنگ جهانی «پیمان انسان با شیطان» در دو روایت «ضحاک» در شاهنامه فردوسی و فاوست به روایت گوته است. ابرپیرنگ پیمان انسان با شیطان در روایات گوناگون در میان اقوام و ملل جهان تکرار شده و در زمان ها و مکان های مختلف به حیات خود ادامه داده است. در پژوهش حاضر، کوشش شده است با روش توصیفی-تحلیلی به دو پرسش پاسخ داده شود: نخست، ساختار و الگوی تکرارشونده حاکم بر این ابرپیرنگ چیست؛ دیگر اینکه، تفاوت ها و شباهت های روایت فردوسی و گوته در این ابرپیرنگ در بخش های متنوع، همچون چرایی پیمان با شیطان، انگیزه های پیمان، کنش های قهرمانان، چگونگی ظهور شیطان بر قهرمانان، و فرجام آنها چگونه است. نتایج نشان می دهد که ساختار این ابرپیرنگ الگویی تکرارشونده به این قرار دارد: پیمان بستن شیطان با افرادی با ویژگی های برتر، فروختن روح به شیطان، انجام دادن یک گونه از خویش کاری های مشابه پس از پیمان با شیطان، و فرجامی از نوع سقوط کامل یا بازگشت به رستگاری پس از تحمل پیامدهای دردناک رفتارهای نادرست. تفاوت های این دو روایت از یک داستان واحد، شامل انگیزه های پیمان بستن است که در فاوست بهره مندی تمام عیار از خوشی های مادی و دنیایی، و در داستان «ضحاک» قدرت طلبی است. تفاوت دیگر در کنش های قهرمانان پس از پیمان بستن است که در فاوست با شهادت دروغ و قبول مال دزدی همراه است، اما در داستان «ضحاک» با قتل و رابطه نامشروع سروکار دارد که در هردو روایت مشترک است. چگونگی ظهور شیطان بر این دو نیز متفاوت است. در فاوست شیطان به شکل سگ، اسب آبی، و سالک دانشجو ظهور می کند و در داستان «ضحاک» به شکل مردی نیک خواه، خوالی گر (آشپز) و پزشک ظاهر می شود. فرجام پیمان در فاوست پس از تحمل سختی های بسیار به رستگاری ختم می شود و در ضحاک به بندی شدن او در بن غاری می انجامد. برمبنای این پژوهش، می توان درباره احتمال تأثیرپذیری گوته از فردوسی تأمل کرد.
۲.

گونه شناسی آوازها و ترانه های محلی سنگسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه شناسی ادبیات عامه شعر ترانه موسیقی سنگسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 284 تعداد دانلود : 309
این نوشتار درپی بررسی گونه های کارکردی شعر و موسیقی محلی سنگسر است که این موسیقی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس کشور در سال1390 به ثبت ملی رسیده است. سنگسر یکی از شهرستان های استان سمنان که درواقع محل اسکان خانوار ایل سنگسر در زمان قشلاق است، امروزه به مهدیشهر تغییر نام یافته است. موسیقی محلی بخشی از فولکلور سنگسر است که شامل آوازها و ترانه های محلی و همچنین قطعات اجرایی با ساز نی است که به دلیل استفاده چوپان ها در سنگسر رواج یافته است. به منظور جمع آوری و بررسی آوازها و ترانه ها ضمن کسب اطلاعات درمورد یافتن افراد پیش کسوت جهت حفظ اصالت های موسیقایی اهتمام شده است که بدین منظور به مصاحبه و ضبط نمونه های موسیقایی اقدام شده است. این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به گونه شناسی آوازها و ترانه های سنگسری از منظر کارکردی پرداخته است. نتایج نشان می دهد آوازها و ترانه های محلی سنگسری شامل گونه های متنوع سرور، اشعار تغزلی، اشعار کار (که مرتبط با کوچ به ییلاق و قشلاق است) و پاس داشت یاد قهرمانان محلی و دلاوری های آنان است. بیشترین بسامد را ترانه های تغزلی و پس از آن ترانه های آیینی به ویژه اشعار عید نوروز به خود اختصاص داده است.
۳.

ویژگی های وصفی منظومه حماسی آرش کمانگیر سیاوش کسرایی بر اساس نظریه توصیفی نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: توصیف شگرد های دستوری شگردهای شاعرانه نظریه توصیفی نیما منظومه آرش کمان-گیر سیاوش کسرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 108 تعداد دانلود : 538
این نوشتار در پی تبیین ویژگی های توصیفی منظومه آرش کمان گیرِ سیاوش کسرایی بر اساس نظریه توصیفی نیما یوشیج است. از آن جا که توصیف یکی از محورهای مهم نظریه شعری نیما و کسرایی از پیروان سبک شعر نیمایی است، این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این مسأله در منظومه آرش کمانگیر می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد موضوعاتی مختلف چون طبیعت و عناصر آن، شخصیت ها، امور انتزاعی، زمان و مکان و اشیا در این منظومه توصیف شده اند. شگرد های بیانی به کار گرفته شده در این توصیفات به دو گروه شگرد های بیانی شاعرانه و دستوری تقسیم می شود. بسامد شگرد های دستوری به نسبت بیش تر از شگرد های شاعرانه است. از بین شگرد های دستوری، صفت بیش ترین بسامد را در وصف موضوعات گوناگون به خود اختصاص داده است. از میان شگرد های شاعرانه نیز تشبیه و تشخیص بیش ترین بسامد را داراست. از آن جا که آوردن صفت و تشبیه، جزو ارکان توصیف محسوب می شود، این امر بیان گر توصیفی بودن منظومه کسرایی است. از شگردهای وصفی کسرایی در این منظومه، کاربرد چند شگرد متفاوت وصفی در توصیف یک موضوع واحد است. از سوی دیگر وی گاه یک شگرد را به طور متوالی در توصیف موضوعات مختلف به کار می برد. به طور کلی می توان گفت که کسرایی در این منظومه تحت تأثیر نظریه وصفی نیما بوده و از عناصر آن در سرودن این منظومه بهره گرفته است.
۴.

آشفتگی پارادایمی حافظ در برخورد با امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آشفتگی پارادایمی امر سیاسی حافظ دیوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 707 تعداد دانلود : 174
هر انسانی در رابطه با موقعیت اجتماعی سبکی خاص از سیاست ورزی را در دو ساحت نظر و عمل درپیش می گیرد. حافظ نیز به عنوان متفکر، عارف و شاعر عهد خود، صاحب اندیشه و فعل سیاسی است و هدف این نوشتار بررسی موضع گیری حافظ نسبت به امر سیاسی، با این پیش فرض است که وی در زمانه ای می زید که هیچ گونه پیش فرض و الگوی پارادایمی تثبیت شده ای وجود ندارد که به کنش ورزی سیاسی وی جهت دهد. در این مقاله نخست مبانی نظری تحقیق بر اساس نظریه پارادایم کوهن تبیین و سپس با به کارگیری روشی تاریخی، داده های مربوط به زندگی حافظ و محیط سیاسی-اجتماعی عصر وی و همچنین شواهد شعری از دیوان که شامل نظریات وی است، جمع آوری و طبقه بندی شده، آنگاه با روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد برداشت حافظ از امر سیاسی و تعامل وی با نهاد حکومت در دوره های مختلف زندگی وی متفاوت بوده است. حافظ گاه خود را به نهاد حکومت نزدیک ساخته است؛ این نزدیکی گاه برای نصیحت و خیرخواهی حاکمان بوده و گاه ستایش و مدح آنان برای به دست آوردن صله و گاهی به سبب احتراز شغل دیوانی بوده است. گاهی نیز حافظ از نهاد قدرت فاصله گرفته و لب به اعتراض و انتقاد از عملکرد آنان پرداخته است. به هر حال این دوری و نزدیکی از سویی به تمایلات درونی او و از سوی دیگر به منش و طرز سلوک حاکمان زمانه وی بستگی دارد؛ بنابراین تعامل حافظ با صاحبان قدرت توجیهی بازاندیشانه دارد؛ زیرا مخالفت هایش باعث شادی همگان می شود و مدایح وی نیز به نحوی محبوبیت موقت و یا جنبه ای از جهات مثبت رجال حکومتی را نشان می دهد. به طور کلی موضع گیری های متفاوت حافظ در برابر سیاست، نشان گر ناهم خوانی های پیش فرض های ذهنی وی نسبت به امر سیاسی و همچنین الگوهای تثبیت شده در ذهنیت وی برای کنش سیاسی است که در چاچوب نظریه پاردایمی کوهن می تواند تبیین شود.
۵.

والت ویتمن و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والت ویتمن احمد شاملو همخوانی ها نوگرایی طبیعت گرایی انسان گرایی تقابل ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 390 تعداد دانلود : 89
والت ویتمن و احمد شاملو هر دو از شاعران مدرن و نوگرا هستند که مشترکاتی در شعر آنان از نظر فرم و محتوا دیده می شود. مضامین مشترک شعری همچون طبیعت گرایی، انسان گرایی، اهمیت دادن به مسائل سیاسی- اجتماعی و توجه به جسم در کنار روح و جان در آثار هر دو مشهود است. از نظر سبک شعری نیز هر دو به رهایی از قید و بند قافیه و به کارگیری کلام آهنگین و گشایش راه جدیدی در شعر معتقدند. شاملو همچون ویتمن، زبان محاوره و غیر فاخر ادبی را وارد شعر کرد اما، به زبان فاخر ادبی و حماسی نیز توجه ویژه ای داشت و لحن حماسی و اسطوره ای شعرش از متون کتاب مقدس متأثر است. برخی از تقابل ها نیز در کار آن دو قابل مشاهده است. برای مثال شاملو اغلب به ستایش قهرمانان می پردازد؛ این قهرمان از دید او گاه یک مبارز و گاه معشوق وی است اما، والت ویتمن نه تنها به انسان، بلکه به نبات و حیوان و جماد نیز به دیده تقدیس می نگرد. بیان مسائل عرفانی در شعر ویتمن بیش از شاملو مشهود است.
۶.

بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد تمثیل رمزی صور ابهام رسائل عرفانی سهروردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بدیع
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین رمز و رمزپردازی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : 267 تعداد دانلود : 141
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
۷.

نظریه توصیف نیما در منظومه سریویلی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توصیف نیما یوشیج

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 597
توصیف نوعی بیان از سوی گوینده به عنوان شناسنده شئ در جهان بیرون، برای رسیدن به شناخت است. در ادبیات هدف از توصیف، ارائه تصویری عینی از تجربه انسان نسبت به یک صحنه، شخص یا احساس، از رهگذر واژه هاست. توصیف از مسائل برجسته شعر معاصر است و نیما آن را جزو مسائل محوری نگاه تازه خود قرار داده است. مساله این تحقیق بررسی این دیدگاه ها در منظومه سریویلی اوست. در این نوشتار انواع توصیف، تکنیک های بیانی و کارکردهای توصیف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که توصیف در این منظومه بیشتر ابژکتیو (عینی) است تا سوبژکتیو (ذهنی)؛ تکنیک های بیانی دستوری نیز کاربرد بیشتری دارند تا تکنیک های شاعرانه؛ کارکرد توصیف شامل زیبایی آفرینی، واقعیت بخشی، بیان اغراق و کارکرد نمادین است. نیما در این منظومه توانسته است نظریه شعری خود را که نزدیک کردن شعر به نثر موزون، از یک طرف و اهمیت مشاهده دقیق، توصیف و روایت در شعر، از طرف دیگر است، به تصویر بکشد.
۸.

بررسی تکنیک های بیانی توصیف در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
تعداد بازدید : 183 تعداد دانلود : 945
نیما یوشیج در توصیف موضوعات مختلف شعری از تکنیک های بیانی متنوّعی بهره گرفته است. در این نوشتار به بررسی چگونگی به¬کارگیری این تکنیک های بیانی در دو گروه شاعرانه و دستوری پرداخته شده است. نیما در توصیف موضوعات شعری از تکنیک های بیانی دستوری بیش از تکنیک های شاعرانه بهره برده است. این تکنیک ها شامل کاربرد صفت، قید، جمله صله، مسند صفتی، جمله توصیفی و فعل های تصویری است. بسامد استفاده از صفت و جمله توصیفی در اشعار وی بیش از سایر تکنیک هاست. از میان تکنیک های شاعرانه نیز، تشبیه در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن تکنیک هایی همچون نماد، تمثیل، کنایه، استعاره و تشخیص قرار دارند. کاربرد بیشتر تکنیک های بیانی دستوری بیانگر این است که نیما در نزدیک کردن شعر به نثر و بیان طبیعی خود تا حدود زیادی موفّق بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان