فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
51 - 72
حوزه های تخصصی:
إن شهریار و نازک الملائکه یعتبران کشاعرین رائدین فی الأدبین الفارسی والعربی المعاصرین. هناک قواسم مشترکه بین آراءهما. حصلت هذه الأخیره علی حب حقیقی بعد الخیبه فی العلاقات الغرامیه والإصابه بالحیره والحزن حتی وصلت إلی إنشاد الشعر الغرامی بمراتبه العلیا. قد ظهر روح مکافحه الظلم وحب الإنسان والعداله وبیان الآلام الاجتماعیه فی أشعارهما. هذان الشاعران یعدّان الآلام الاجتماعیه المصابه بها بلادهما مصوّرین شعورهما بالمسؤولیه إزاء الوطن. لا شک أنه کان لشهریار ما کان لنازک من لغه نافذه سلسه فی کتابه قصص الحیاه الدراماتیه إلی حد لانکاد نراه بین الشعراء المعاصرین. فالأشعار الاجتماعیه والسیاسیه لشهریار وغزله الغرامی وأشعاره الترکیه خاصه تلقی الضوء علی حنینه إلی أیامه الطفولیه، الأمر الذی یعجب به سائر الشعراء فی الأدبین الترکی والفارسی والأدب العالمی. تهدف المقاله معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی إلی التعریف بالخلود وجذبه الأشعار الاجتماعیه والعرفانیه لهذین الشاعرین کی تکشف عن سر تأثیر ذوی المعرفه والرأی فی تطور مضامین کالعداله وکفاح الظلم والفقر والعلاقات الغرامیه.
تحلیل مقابله ای متن شناسی زیارت امین اللّه و زیارت امام رضا (ع) بر پایه نظریه کنش گفتار سرل
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
129 - 147
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به تحلیل متن زیارت امین اللّه در چارچوب نظریه کنش گفتار سرل پرداخته است. هدف پژوهش، بررسی زیارت امین اللّه و امام رضا(ع) از منظر متن شناسی و تحلیل کنش های گفتاری دو زیارت، به لحاظ نوع و تعداد و در نهایت بررسی علت همگانی بودن زیارت امین اللّه در بقاع متبرکه می باشد. بررسی ها، نشان از تفاوت معنادار بین تعداد کنش های عاطفی و اعلامی در زیارت امین اللّه که در پایین ترین سطح نسبت به کنش های مذکور در زیارت امام رضا(ع) است، دارد. هم چنین میان تعداد کنش ترغیبی دو زیارت قرابت وجود داشته و تعداد کنش اظهاری در زیارت امین اللّه تقریباً بیش تر است. در زیارت امین اللّه دو کنش تعهدی و اعلامی به صورت بارز مشاهده نشده است. نتایج تحلیل زیارت امام رضا(ع)، حاکی از استفاده فراوان از کنش های عاطفی است تا از این طریق احساسات و منویات قلبی زائر بیان گردد و ارتباط قوی تری ایجاد گردد. اما در زیارت امین اللّه به نوعی بیان احساسات را با کنش های اظهاری و ترغیبی شکل می دهد تا از این طریق هم به هدف مقدماتی زیارت که نفس زیارت کردن است، برسد و هم به هدف غایی که اظهار منویات قلبی به گونه ای عام تر است که شامل تمام ائمه اطهار: شود، نایل گردد.
فرایند شکل گیری ساخت بلاغیِ «عطف وجوه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
115 - 138
حوزه های تخصصی:
بین چگونگی ساخت نحوی و بلاغت، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ از یک سو، اغراضِ بلاغی و معانی موردِ نظر با سازوکارهای نحوی بیان می شود و از سوی دیگر، کیفیت اجزای نحویِ کلام نیز تابع بیانِ معانی و اغراض بلاغی است. در این مقاله، یکی از مهمترین ساخت های نحوی در زبان فارسی از منظرِ بلاغت بررسی می شود که در گذشته از «عطفِ دو جمله به هم» که فعل های آنها از نظرِ وجهی متفاوت هستند، برای القای اغراض بلاغی چون نمایشِ «قطعیّت در وقوع فعل» استفاده شده است. در این راستا، با ذکر مثال هایی از آثار شاعرانِ گذشته، فرایندِ شکل گیری و تکاملِ ساخت نحویِ عطفِ وجوه توضیح داده می شود؛ این که چه تغییر و تحولاتی در نحوِ زبان فارسی صورت گرفته تا ساخت موردِ نظر به شکل کنونی درآمده است. همچنین، بیان می شود که تفاوت بلاغیِ هریک از صورت های پیشینِ عطفِ وجوه نسبت به هم چگونه است و عطف وجوه نسبت به آنها چه امتیازِ بلاغی دارد. حاصل پژوهش نشان می دهد که سیر تکاملی ساخت نحویِ «عطفِ وجوه» از ساختِ شرطی شروع می شود و در ادامه، به ساخت نحوی «بیان نتیجه» و سپس به ساخت نحویِ «عطفِ دو جمله امری به هم» ختم می شود و در نهایت، ساخت نحویِ «عطف وجوه» شکل می گیرد. برای تأیید چنین سیر تکاملی ای، کافی است که هریک از این ساخت های نحوی به یکدیگر تبدیل و با هم مقایسه شوند.
فرایندهای مضمون یابی در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
236-201
حوزه های تخصصی:
اگرچه مضمون یابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر به عنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش های زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روش ها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونه هایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمون یابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایج ترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانه های آشکار و معانی صریح متن به دست می آورد. سه مورد از این نشانه های آشکار عبارت است از: گفته های مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمون هایی آشنا و بی نیاز از توجیه و تبیین ارائه می دهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست می یابد. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریه های ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیف های غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمون های به دست آمده از فرایند دوم به دلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
نگاهی تطبیقی به التفات در برجسته ترین کتب بلاغی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
185 - 198
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه بلاغت از دیرباز معیاری برای زیبایی شناسی عناصر ادبی و نقد و ارزشیابی شعر و نثر فارسی و عربی بوده، مباحث و مسائل این دانش، زمینه سار نوعی نقد روشمند و معتبر در ادبیات فارسی شده است. هدف این پژوهش اثبات این مطلب است که علمی ترین تعریف درزمینه صنعت ادبی «التفات»، تعریف «محمد بن عمر رادویانی» است که در اولین کتاب بلاغت زبان فارسی، ترجمان البلاغه بیان شده است؛ درحالی که علمای بلاغی بعد از رادویانی با تأثیرپذیری مستقیم از بلاغت زبان عربی و بدون توجه به آنچه در کتاب ترجمان البلاغه برای زبان فارسی آمده است، عمدتاً تغییر زاویه دید و از خطاب به غیاب رفتن یا بالعکس را در تعریف اصطلاحی این صنعت پذیرفته اند و تلاش خود را به افزودن تقسیم بندی های غیرضروری از این صنعت منحصر ساخته اند. بر این اساس، پژوهشگران در این جستار علمی برمبنای سیر تاریخی به بررسی تطبیقی برجسته ترین آثار بلاغی زبان فارسی از ترجمان البلاغه تا ابدع البدایع پرداخته اند.
غزل های ابوالقاسم حالت با تکیه بر جنبه فنون گفتمان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
125 - 140
حوزه های تخصصی:
گفتمان معنا، رویکردی جدید در ادبیات و زبان شناسی است که با تأثیرپذیری از داده های علم پدیدارشناسی، دریچه ای بدیع را در مطالعات نشانه شناسی می گشاید. در این رویکرد، نشانه معناها طی فرایند گفتمانی ایجاد می شوند و در تعامل با یکدیگر، به گونه هایی سیّال، پویا، متکثّر، چندبعدی و تنشی تبدیل می شود. سروده های ابوالقاسم حالت به دلیل داشتن ماهیت عاطفی از جنبه معناشناختی شایسته مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضر، تجزیه وتحلیل گزیده ای از غزلیات این شاعر در ابعاد مختلف رویکردهای گفتمانی نظیر فرایند حسی ادراکی، فرایند عاطفی و فرایند زیبایی شناختی است. نتایج پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و برمبنای داده کاوی کتابخانه ای انجام شده که نشان می دهد روند تولید معنا در ذهن شاعر در فضایی غمناک و همراه با احساس تنهایی و غربت بوده است و شاعر تحت تأثیر گزاره های فقدان معشوق و ناامیدی از بازگشت معشوق به سرایش پرداخته و فشار عاطفی وی به دلیل نبود شوش گر عاطفی است. زاویه دید شاعر گزینشی است و در پرتو احساسات و ادراکات شاعر در رویارویی با موضوع فقدان معشوق که امری بیرونی است، جهت مند به سمت تولید معناهای بدیع و این نوع گفتمان معنا، حرکت کرده است.
Le choix des personnages féminins chez Colette et Anna Gavalda(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Depuis longtemps, la place de la femme dans la société a été le sujet de maintes controverses dans les études critiques qui se centraient surtout sur les protagonistes féminins des ouvrages littéraires. Le personnage du récit est l’un des éléments constitutifs dans le processus de narration dont les caractéristiques, psychologiques et physiques, attribuées par l'auteur font non seulement progresser le récit, mais sont aussi représentatives de la société du texte ainsi que la société de référence. De ce fait, nous avons décidé d’entreprendre une étude comparative des personnages féminins dans certaines œuvres de Colette et d’Anna Gavalda, dans un cadre sociocritique et selon les théories de Claude Duchet, afin de distinguer la place de la femme et son évolution dans la société du XXe siècle. Les héroïnes dans les œuvres de Colette et de Gavalda présentent-elles des ressemblances ou des différences ? Comment les personnages féminins de la société du texte sont-elles le reflet des femmes dans la société de référence ? Cette recherche nous a prouvé que le choix des personnages féminins chez ces deux écrivaines était significatif, du fait qu'ils sont chacun en quelque sorte, le double de leur créatrice et le miroir de la société de l’époque.
بررسی افعال استثنایی مرکب و راه تشخیص آن در جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نقد، بررسی و توصیفِ گونه ای از افعال زبان فارسی است که ساختاری متفاوت با سایر افعال در جمله دارند. در مورد این ساخت فعلی بین دستورنویسان زبان فارسی اختلاف نظرهایی وجود دارد که فهم درست و تشخیص آن را با دشواری هایی همراه ساخته است. تأمل در نام هایی که صاحب نظران گرامی بر این گونه فعلی نهاده اند، شدت اختلاف نظر و برداشت های متفاوت در این عرصه را نشان می دهد. این افعال با عناوین مختلفی از جمله: «فعل بی شخص»، «فعل های ناگذر»، «فعل مرکب ضمیری»، «ناگذر یک شخصه»، «فعل یک شناسه» یا «فعل غیرشخصی» و «مرکب پی بستی» نامیده شده است. نگارندگان این ساخت خاص فعلی را در مقاله حاضر بر اساس ساختار نحوی و صوری در ساخت جمله بررسی و توصیف کرده اند. البته از آن جاکه در توصیف و معرفی این ساخت فعلی، برخی از صاحب نظران به آوردن مثال هایی از فارسی قدیم و بعضی دیگر به آوردن مثال هایی از فارسی معاصر پرداخته اند، بنابراین نگارندگان در این مقاله با روشی متفاوت و کاربردی توصیف فعل را با هر دو نگرش درزمانی و هم زمانی انجام داده اند؛ چون ساخت استثنایی این افعال باعث ارائه توصیف های متفاوت از آن شده است. لذا ضمن بیان نظریات دیگران به نقد و بررسی این دیدگاه ها پرداخته شده است تا در پایان با توصیف مشخص و دقیق زبانی این فعل، گامی هر چند کوچک برای فهم بهتر زبان فارسی برداشته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که این ساخت فعلی همیشه مرکب و معمولاً گذراست و شخصی بودن آن را بر اساس ساختار جمله می توان تشخیص داد. همچنین به دلایل مختلف بهتر است مرکب استثنایی نامیده شود.
کارکرد بلاغی تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله در گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه واژگان در جمله و تأثیر آن بر بلاغت کلام، از مهمترین مباحثی است که عبدالقاهر جرجانی در «نظریه نظم» مطرح نموده است. وی جایگاه عناصر را تحت عنوان «تقدیم و تأخیر» و البته در ارتباط با تعریف و تنکیر بررسی می کند که همسو با ساخت اطلاعی و ساخت مبتدا - خبری در نظریه دستور نقشگرای هلیدی است و تمرکز آن بر مطالعه آرایش واژگان در جمله می باشد. شیوه آرایش واژگانی را می توان یکی از بارزترین ویژگی ها و اساس ساختار نحوی در منظومه گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه دانست؛ از این رو، در این پژوهش به بررسی پیش آیی و پس آیی های عناصر اصلی جمله و تحلیل کارکرد بلاغی هر یک در حدود 3000 جمله از دو اثر پرداخته ایم. در همین راستا، ابتدا به بررسی بسامد تقدیم و تأخیر عناصر اصلی در جملات دارای نهاد و نیز جملات با نهاد محذوف در محدوده مذکور از دو اثر پرداخته و آمار حاصل را در جداول نمایان گر پراکندگی به صورت تعداد و درصد درج کرده ایم تا به واسطه این آمار، بتوان قیاسی دقیق را میان آثار ایجاد نمود. سپس با استناد به جدول مربوط به هر بخش، به تحلیل کارکرد بلاغی عناصر با توجه به جایگاه آن ها در جمله پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهند که علاوه بر اجبار در رعایت وزن عروضی، اغراض بلاغی چون: تأکید، تعظیم، تحقیر، حصر و قصر و... در تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله و جایگاه و نحوه چینش واژگان در کلام فردوسی و اسدی توسی تأثیر فراوانی داشته اند. بلاغی ترین شیوه دو شاعر در این مسیر، مبتداسازی عناصر اصلی به ویژه فعل می باشد که در آغاز جمله به منظور تأکید صورت گرفته است.
تحلیل محتوایی و ساختاری مدایح نبوی در شعر ابن جنان الأندلسی
حوزه های تخصصی:
مدایح نبوی، گونه ای خاص از مدح است که با ظهور اسلام پا به عرصه وجود نهاد. شاعران متعهد از دیرباز تا کنون ارادت و محبت خود را به ساحت مقدس پیامبر (ص) با سرودن اشعار ابراز داشته اند. از سرآمدترین شاعران مدیحه سرای عصر اندلس، ابن جنان اندلسی است. نگارندگان در این جستار به دنبال آن بوده اند تا ضمن معرفی ابن جنان اندلسی و بررسی مدایح نبوی در شعر وی با روشی توصیفی-تحلیلی، برجسته ترین مؤلفه های محتوایی و ساختاری آن را مورد تحلیل قرار دهند؛ بررسی ها نشان می دهد که مضامین نهفته در این مدایح همان مفاهیمی است که در دوره های پیشین مشاهده می شود و جز در برخی موارد اثری از نوآوری در مضمون این قصیده ها دیده نمی شود. شاعر با بهره گیری از عاطفه صادقانه، واژه ها و ترکیب هایی ساده را برای القای این مضامین برگزیده است؛ در ضمن این مدایح برای اثرگذاری بر مخاطب از صور خیال گوناگون، هم چون تشبیه، کنایه، استعاره، تشخیص را به کار برده است؛ هم چنین بهره گیری از اسلوب های دانش معانی، مانند منادا، استفهام، تمنی، تأکید توانایی ادبی والای او را نشان می دهد.
بررسی سبک شناسی لایه ای اشعار علوی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
شعر علوی یکی از شاخه های شعر آیینی است که به توصیف شخصیت و فضایل حضرت علی7 و اظهار ارادت شاعران نسبت به ایشان می پردازد و به لحاظ الگوسازی از یک انسان کامل اهمیت زیادی دارد. بررسی لایه های سبکی این گونه شعر ما را به درک و تفسیری بهتر از آن می رساند. کاربرد واژگان دینی و تازه، عینی بودن واژگان، ساخت ساده جملات در اغلب موارد از ویژگی های برجسته زبانی این اشعار است. آهنگ و تناسب موسیقیایی واژه ها و نشان دار بودن آن ها و هم چنین ساختار تعابیر و پویا بودن از دیگر ویژگی های این نوع شعر به شمار می آید. بنابراین برای تبیین گستره سبک، مشخصه های زبانی همراه با ویژگی های بلاغی و قلمرو اندیشه های شاعران به طور موازی در خدمت اهداف کلی شعر بررسی می گردد. این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی لایه های سبکی اشعار علوی بعد از انقلاب اسلامی را بررسی می نماید و تکامل اشعار را در چهار لایه آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی نشان می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش این اشعار در حوزه واژگان و تصاویر دارای برجستگی است.
واکاوی روابط واژگانی مناجات المحبین با قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالعات نوین که در عرصه زبان وادبیات علوم دینی مطرح گشته، پژوهش های بینامتنی است که به بررسی تعامل متون با یکدیگر می پردازد و روابط واژگانی از اقسام مطالعات بینامتنی به شمار می آید. این مقاله با نگرش بینامتنی و به انگیزه بازنمایی واژگان قرآنی در مناجات المحبین امام سجاد7، نگارش یافته است. مناجات المحبین نهمین دعا از مجموعه ارزشمند مناجات خمسه عشر است و هم چون سایر ادعیه مأثوره از ائمه:، منبعی مطمئن برای ارتباط معنوی بنده با معبود و در راستای تبلیغ و تبیین کلام وحی می باشد؛ لذا برای درک ملموس تر مفاهیم آن ضرورت دارد میزان سازش آن با کلام وحی مورد واکاوی و تبیین قرار گیرد. این پژوهش از نوع بنیادی و به روش توصیفی- تحلیلی می باشد. محقق درصدد است واژگانی که در متن حاضر به طور مستقیم یا آیه یا آیاتی را از قرآن کریم به عنوان متن غایب اخذ شده است، احصا و تبیین نماید. دراین دعا، برای بیان مفاهیم محبت الهی، برگزیدگان خداوند، اخلاص، خشیت و عصیان، واژگانی به طور مستقیم از کلام وحی اخذ شده است و برای احیای آموزه های قرآنی در زمینه رضایت پروردگار، شکرگزاری و سجده در پیشگاه الهی الفاظی به کار برده شده که فرآورده و برآیند واژگان قرآنی می باشند.
بررسی سیر تطوّر و کارکیایی های سیمرغ در گستره ادب حماسی، طومارهای نقّالی و ادب عامّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
43 - 86
حوزه های تخصصی:
سیمرغ یکی از موجودات رازآمیز شاهنامه، ادب حماسی و طومارهای نقالی است که در بسیاری از موارد با کارکیایی های خود، سرنوشت جنگ یا قهرمان را دگرگون می کند؛ اما با وجود جایگاه برجسته این پرنده شگرف در گستره ادب حماسی و طومارهای نقالی، تاکنون سیر تطوّر و کارکیایی های او به شکلی متمرکز بررسی نشده است. از این رو در این جستار کوشش شده که به شکلی جامع، سیر تطور و کارکیایی های سیمرغ در سه حوزه ادبیات پیش از اسلام، ادب حماسی وطومارهای نقالی بررسی گردد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر خلاف شاهنامه که تنها سیمرغ در دو مورد به وسیله زال فراخوانده می شود، در گستره منظومه های پهلوانی و حماسه های منثور پس از شاهنامه، طومارهای نقالی و ادب عامه، کارکیایی های بسیار گسترده تری به این پرنده منسوب است که برخی از آن ها به شرح زیر است: کمک به دست یابی فرامرز به جزیره مرنج، یاری خواستن از سام برای رهایی از چنگ ارقم دیو، طلسم کردن شهر ارم، یاری رستم در شکست سرخاب دیو و رهایی رخش، یاری رستم در شکست جبّارشاه، یاری رستم در بازپس ستاندن انگشتری حضرت سلیمان (ع) از صخره دیو، فراخواندن زال و سپاهیانش به گروش به دین اسلام، پیشگویی شکست ضحاک، حمایت از فریدون، پی افکندن درفش کاویانی و جنگ افزارهای فریدون، پروراندن زال، رهایی کیکاووس از چاه مازندران، یافتن رخش و آگاه کردن زال از زنده ماندن فرامرز، کشتن اسفندیار، خدمت گرشاسپ به سیمرغ، درمان رستم و زایش فرامرز، رهایی کیخسرو، به پادشاهی رسیدن کیقباد، کشتن دیو سپید، گزینش رخش، پیروزی بر سهراب، چاره جویی در زنده ماندن سهراب، یاری زال در رویارویی با برزو، ساختن ببر بیان و رهاندن رستم و سیاوش از مرگ. از دیگرسو، با توجه به دو سویه اهورایی و اهریمنی سیمرغ و دیگر قراین موجود، پیوند او با زروان نیز دور از ذهن نیست.
سنّت حماسه سرایی در قیصرنامه ادیب پیشاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
207 - 239
حوزه های تخصصی:
ادیب پیشاوری یکی از برجسته ترین شعرای سنت گرای دوره معاصر است که در افغانستان و ایران، در محضر بزرگان روزگار خود به کسب علم پرداخت و بر بسیاری از علوم زمان تبحر یافت. از ادیب، آثار گوناگونی به نظم و نثر بر جای مانده است که معروفترین آنها دیوان فارسی- عربی و «قیصرنامه» است. قیصرنامه منظومه ای است حماسی که ادیب آن را به تأثیر از شاهنامه فردوسی، در ستایش قیصر آلمان، ویلهلم، سروده است. از آنجا که ادیب شاعری سنت گرا بوده، انعکاس سنت های حماسی در قیصرنامه، فراوان به چشم می خورد. سنّت، بازتاب فرهنگی تجربه ها، دستاوردها و بینش های نیاکان است که از نسلی به نسل دیگر سپرده می شود و هر مؤلفی نه با یاری ذهن خود، بلکه با تکیه بر آن است که دست به آفرینش می زند. پژوهش حاضر قیصرنامه ادیب را با شش عنصر اصلی سنت حماسی یعنی انگیزه، قهرمان، ساختار، زبان، کاربرد اساطیر و بافت روایی بررسی نموده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که انگیزه ادیب از این حماسه سرایی، ملی نبوده و بیشتر به خاطر نفرت و انتقام جویی از استعمار انگلیس این منظومه را سروده است. او در زمینه کاربرد اساطیر و توصیف برخی از ویژگی های قهرمان در قالب سنت حماسه سرایی دست به آفرینش زده است. هرچند ادیب در کاربرد زبان، به سنت وفادار مانده، اما هنگام گزینش واژگان، به بافت کلام و محتوای داستان توجهی ندارد. در زمینه ساختار حماسی و بافت روایی نیز باید گفت قیصرنامه بافت و ساختار روایی ندارد و ادیب پیشاوری به این مسأله اصلاً توجه نکرده اس ت.
بررسی تطبیقی شخصیت ابراهیم ادهم در سه تذکره «طبقات الصّوفیّه، تذکره الاولیاء و نفحات الأنس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم) و تذکر ه الاولیاء عطّار (قرن ششم) و نفحات الانس جامی (قرن نهم) از جمله تذکره های مدونی هستند که نویسندگان آنان در سه دوره متوالی، با هدفی مشترک که همانا تعلیم مبانی تصوف بود و البته مطابق با مشخصه های فکری متفاوت، به تبیین ابعاد شخصیت مشایخ و از جمله ابراهیم ادهم پرداختند. ابراهیم ادهم از صوفیان بزرگ قرن دوم بود که به دلیل نقش بسزای او در تحول مبانی زهد و گوشه گیری، مورد توجه تذکره نویسان قرارگرفته است. در این پژوهش، ضمن نگاهی به آثار تاریخی و آثار صوفیان تا روزگار جامی به بررسی تطبیقی شخصیت این صوفی بزرگ در این سه اثر پرداخته ایم. حاصل این بررسی نشان می دهد در طبقات الصوفیه بعد صوفی گری ابراهیم ادهم محوریت دارد و انصاری چه بسا به سبب مبانی اعتقادی خود، بعضی از صوفیان را بر ابراهیم ادهم ترجیح داده است و او را صوفی زاهد و متوکل می داند. در تذکر ه الاولیاء، بعد انسانی ابراهیم ادهم برجست ه شده و از او به عنوان فردی پوینده در مسیر انسانیت و آزاداندیش و مبارزی مردمی یاد شده است. در عین حال، جامی سعی می کند صرفاً ابراهیم ادهم را به صورت یک صوفی اخلاق مدار به تصویر بکشد . در این مقاله، به دلایل احتمالی این تصاویر متفاوت نیز اشاره شده است؛ از جمله اینکه خواجه عبدالله انصاری بیشتر تصوف و راه و رسم صوفیانه را مد نظر داشته و عطّار نگاه هنری تر دارد و جامی روش استدلالی تر را می پسندد.
العطش وملحمه کربلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
57 - 76
حوزه های تخصصی:
الماء فی النصوص الدینیه هو رمز للمعرفه والحیاه والطهاره والشفافیه، ولهذا العنصر فی النصوص العرفانیه مفاهیم أعمق ویرمز إلی النقاوه الذاتیه والحیاه الخالده والأنوار والمظاهر الإلهیه. فی هذه النصوص یتناسق رمز العطش حسب المفاهیم الرمزیه لعنصر الماء ویکون له معنی خاص. ومن أبرز مفاهیمه وأکثرها تمیُّزاً، التعبیر عن شوق المُرید وشغفه للوصول إلی الحبیب. إنّ قضیه الماء والعطش فی وقعه عاشوراء متجذره فی الواقع ولکن التعبیر عن التآویل والتعابیر العرفانیه والرمزیه للأحداث التی تتعلق بالماء والعطش هو أمر لافت للنظر والتأمل، خاصه حینما تمتزج هذه التعابیر بالفنون الشعریه والصور البیانیه وتکسی أقوال وتصرُّفات المشارکین فی هذا المشهد من التاریخ نکهه ولوناً جدیداً. طلب الماء أحیانا یعنی طلب مقام الفناء فی الشیخ وتاره یعنی الفناء فی الله والسقایه تعنی غرف ماء المعرفه والحقیقه من منهل التوحید وإیصاله إلی عطاشی طریق الحق. لهذه التعابیر جذور وخلفیه فی النصوص الأدبیه والأشعار العرفانیه.
صدی التصوف الشرقی وتنّین السریالیه الغربیه فی شعر سهراب سبهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
95 - 121
حوزه های تخصصی:
الشعر الحرّ هو مصدر من مصادر الخیال وما هو وراء الحقیقه المسمّی بالعالم اللاوعی أو السریالی. سهراب سبهری ، شاعر ورسام وطبیعی، أخذ شعره لوناً من آثار السریالیه بسبب رحلاته إلی الشرق والغرب ومعرفته بالتصوف الشرقی والمدارس الأدبیه الغربیه. هذا المقال قام بتعریف المدرسه السریالیه وخصائصه مثل الإعتماد علی الإکتشاف والحدس بدلاً من الحکمه، إغلاق العقل، الحب وغیره. ثم مع المطابقه ودراسه بعض هذه المیزات فی شعره الحرّ وبالنظر إلی الأدله المتاحه فی شعر الشاعر الشهیر سهراب سبهری ، یتعلق الأمر بأسلوبه الشعری فیشعره قد تجاوز الشاعر العدید من مبادئ السریالیه التی لم یصل إلیها الغربیون أنفسهم. یتوخّی البحث أن یعالج هذا المنشود بأسلوب وصفی وتحلیلی خلال الدراسات التی یقوم بها فی معالجه أشعار الشاعر الموجوده فیها ألوان من السریالیه الغربیه. الغرض من هذه الدراسه، رسم العالم الحقیقی مع لغه خارقه للطبیعه وللوصول إلی الحقیقه العلیا من خلال الشؤون العقلیه وغیر المادیه وغیر الملموسه باستخدام المدرسه السریالیه.
صدی المقاومه فی شعر أحمد الوائلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
113 - 134
حوزه های تخصصی:
قضیه فلسطین والمقامه، من أهم القضایا فی العصر الحدیث، حیث نری کثیراً من الشعراء والأدباء المعاصرین قد تطرّقوا ورکَّزوا فی آثارهم علی فلسطین والمقاومه والصمود بوجه المحتل، وقد لفتت هذه الآثار أنظار الباحثین تجاهها ولقد شغلت المقاومه وأدبها حیّزَاً واسعاً فی دواوین الشعراء، فقلما نری شاعراً لم یتطرّق بشعره لهذه القضیّه العالمیه. کما اهتم المخرجون بالأفلام السینمائیه والمسلسلات التی تعنی بهذا المضمار، لتبیین ملامح وصدی المقاومه ومکانتها والإشادَه بها فی آثارهم فی العصر الحدیث، وتحفیزاً ونصرهً للشعب الفلسطینی من قبل المسلمین وکُل المَعنیین فی العالم من أجل حریّه هذا الشعب المضطهد والمظلوم، وتندیداً للإحتلال الغاشم الذی تزداد غطرسته وبغیه وظلمهِ تِجاه الفلسطینیین أرضاً وشعباً یوماً بعد یوم. وقد کان أحمد الوائلی وهو الخطیب الذی لا یُشق له غبار من المحفزین لمنهج المقاومه وعدم الإستسلام والتراجع أمام العدو الصهیونی الغاشم. وفی هذه الدراسه نبیّن ملامح المقاومه التی تلوح فی أشعاره، کالصمود أمام الإحتلال وتحفیز المجاهدین، علی المنهج الوصفی- التحلیلی، وفی النهایه نشیر إلی نتائج البحث التی من أهمها هی إهتمام الشعراء المعاصرین إلی عنصر المقاومه ومسانده الشعب الفلسطینی المضطهد.
خاستگاه کرامات اولیا در هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
99 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی در تمام تذکره ها و مناقب نامه های صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیده ه ایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناخته شده اند که از علل خفیه غیبی و فراطبیعی برخوردارند که بشر هر اندازه در علوم و فنون پیشرفت کند، نمی تواند به کشف تامّه آن علل نایل گردد. هرچند این پدیده های ناشناخته تنها در تصوّف مطرح نیستنده امّا از مهم ترین دستاویزهای قشری گرایان برای انکار صوفیان بوده اند. غفلت از بازشناسی مبانی عرفانی کرامات، بسیاری را به سمت انکار این واقعیّات سوق داده است. این حقیقت گرچه باعث ناشناخته ماندن و غیرقابل تعریف بودنِ کرامات است، امّا می توان با تکیه بر مبانی نظری عارفان، با واقعیّت عرفانی کرامات آشنا شد. عرفا عامّه مخاطبان خود را به پذیرش متعبّدانه کرامات فرامی خوانده اند امّا مبانی خود را نیز در اثبات کرامات بیان داشته اند. موطن و خاستگاه اصلی کرامات در منظومه فکری عرفا، بحث گسترده ای است ولی می توان به طور خلاصه، دو جایگاه اصلی برای آن ترسیم نمود: در عوالم و در اسماء. در این پژوهش به طور مشخص تلاش شده است این دو خاستگاه هستی شنانه کرامات ، معرفی، بررسی و تحلیل شود.
بررسی نمادهای آشناسازی در برزونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
211 - 242
حوزه های تخصصی:
آشناسازی (پاگشایی، تشرف، گذار، نوآموزی و سرسپاری) عبارت از آیین ها و مراسم و مناسکی است که در راستای ایجاد تغییر و تحول در زندگی فرد انجام می گیرد و از آن به مرگ (از بین بردن جهالت و نادانی و وضع کفرآمیز کودکی) و تولد دوباره (تعالی روحی و استعلای حیات) تعبیر می شود. با توجه به اعتقاد برخی از محققان از جمله «میرچا الیاده»، که اسطوره ها و قصه های پریان را سرچشمه گرفته از آیین های آشناسازی و دیگر آیین های گذار یا بیان نمادین آن آیین ها می دانند،در این مقاله، داستان برزونامه به عنوان یک اثر حماسی و اساطیری از این دیدگاه، بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که این داستان، آیین ها و مراسم آشناسازی (پاگشایی) را در خود نمودار می سازد و مبتنی بر ایده مذکور و با تحلیل محتوایی داستان، قابل تطبیق بودن این داستان با مراسم آشناسازی را اثبات می کند. همه اجزا و مراحل مراسم آشناسازی از قبیل انزوا، جداسازی، بردن نوآموز به بیشه (بیابان)، آموزش و مدت آن، آزمون سخت (شکنجه) و زمان آن، و ... را می توان در داستان مذکور مشاهده کرد. افزون براین، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری نیز در متن وجود دارد که با مضمون اصلی (آشناسازی)، مرتبط هستند و بر این اساس، تحلیل شده اند.