مقالات
حوزه های تخصصی:
تمثیل ها و حکایت ها دستاوردهای ادبی بی نظیر ادبیات مانوی در آسیای مرکزی است. مانی به درستی از ارزشمندی داستان ها، در انتقال حقایق و مفاهیم آگاه بوده و همین امر سبب ایجاد ادبیات تمثیلی مانویان شده است. مانویان داستان سرایان بسیار زبده و چیره دستی بودند که برای بیان حقایق پنهانی این داستان ها را به صورت قصه بازگویی کردند. تمثیل در ادبیات مانوی به یک شیوه خاص تبدیل شده است. در این مقاله به بررسی گونه های مختلف آن در این نوع خاص ادبیات مانوی پرداخته ایم. مانویان از هنرهای چندگانه ای چون شعر، داستان، نقاشی، خوش نویسی، تذهیب و موسیقی بهره گرفته اند تا بتوانند آیین و کیش خود را به درستی ترویج و گسترش دهند. با بررسی تمثیل در ادبیات مانوی که یکی از مهم ترین گونه های ادبی در ادبیات مانوی است به این دستاورد رسیدیم که داستان ها و تمثیل های مانوی شامل حکایت های انسان ها و حیوان ها می شوند؛ که به مرورزمان افسانه هایی سرگرم کننده در ادبیات فارسی تبدیل شده اند.
ساحت های دلالی و رمزگانیِ تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرها ازجمله نظام های نشانه ای اند که به مثابه «متن»، از دال ها و مدلول هایی ترکیب یافته و علاوه بر آنکه چونان «زبان» وسیله برقراری ارتباط هستند، دارای دلالت های ضمنی نیز توانند بود. با این ایده بنیادی، پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده، دربردارنده این پرسش بوده است که آیا تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی نیز قابل تأویل به معانی ثانویه ای تواند بود و اگر پاسخ «آری» است، این معانی ثانویه چه می تواند باشد؟ هدف، بیان این نکته بوده است که این تصویرها سرسری طراحی نشده و با تلقی نوینی که از نقد ادبی در سده بیستم به وجود آمده، پیونددادنی است. قرائت تصویرِ جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی به شکل نشانه شناسانه و با ارجاع به نشانه شناسی سوسوری و پیرسی در کنار واکاوی آنها ازمنظر مطالعات فرهنگی و ایده های استوارت هال، رهیافتی به کشف ساحت های دلالی و رمزگانی آنهاست. پیش چشم قراردادن این تصاویر به مثابه متونی متشکّل از نشانه ها و سپس تحلیل دال ها و مدلول های این نظام های نشانه ای و انتخاب و ترکیب شان بر روی محورهای جانشینی و همنشینی، به این نتیجه رهنمون شده است که رمزگان متن در ساحت تلقّی نوپدیدی که در قرن بیستم از نقد ادبی به وجود آمده است، چگونه عمل می کند؛ قرائت تصویر جلد برگردان فارسی کتاب های «نظریه های نقد ادبی معاصر»(تایسن) و «راهنمای نظریه ادبی معاصر» (سلدن و ویدوسون) و تصویر جلد کتاب های «نظریه و نقد ادبی: درسنامه ای میان رشته ای» (پاینده) و «نقد ادبی: نظریه های ادبی و کاربرد آنها در ادبیات فارسی» (تسلیمی)، از منظر نشانه شناسی، نشانگر نحوه عملکرد دال ها و مدلول ها در پیوند با رمزگان نقد ادبی نظریه مدار در لایه ثانویه دلالت است.
واکاوی نمودهایی از روایت تاریخ جایگزین در رمان تاریخی شاه بی شین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان شاه بی شین اثر محمدکاظم مزینانی، روزنامه نگار و نویسنده معاصر ایرانی است. رمانی تاریخی که حوادث زندگی محمدرضا پهلوی را از زمان پادشاهی رضاشاه تا مرگ محمدرضا با زاویه دید دوم شخص، از نگاه محمدرضا پهلوی روایت می کند؛ این شخصیت دائم در ذهن خود در پی جواب به «چه می شد اگرهایی» است که می توانست علاوه بر زندگی خود، تاریخ سرزمینش را تغییر دهد و به تبع آن، سیر روایت تاریخی داستان را نیز دگرگون کند. کمتر رمانی است که به شیوه تاریخ جایگزین در ایران نگارش شده باشد. این نوع ادبی جدید می تواند تصویر تاریخی جهان را تغییر دهد و حوادث تاریخی خاصی که می توانست اتفاق بیفتد یا آرزوهای بزرگ و کوچکی که می توانست برای شخصیت اصلی به وقوع بپیوندد، تصور کند. گردآوری داده های این مقاله، به روش کتابخانه ای و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. بنابر یافته های این مقاله، نویسنده با کشف نقطه انحراف از تاریخ واقعی و داشتن یک طرح مناسب، می تواند خط زمان داستان را بشکافد و روایت تاریخی تازه ای به وجود آورد. این جایگزینی در تاریخ به دو شیوه جایگزینی در «حوادث» و در «شخصیت» تاریخی نمود یافته است. نسبت شخصیت جایگزین به حوادث جایگزین در این اثر بیشتر است و حول رویدادهایی ازجمله: تولد شخصیت، مرگ شخصیت، نوع مرگ و مسخ شخصیت بیان می شود.
ارزیابی تحلیلی پژوهش های حوزه مطالعاتی فن بیان در نشریه علمی فنون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشریات علمی، محور کلیدی در انتقال و گسترش دانش در زمینه های مختلف مطالعاتی محسوب می شوند و ارتقا و اعتلای امر پژوهش وامدار فعالیت هایی است که در این نشریات انجام می گیرد؛ بنابراین رویکردهای تحلیلی و آسیب شناختی به منظور تبیین نکات مثبت و منفی این پژوهش ها، به بهترین وجه تأثیر و کاربرد آنها را بیان خواهد کرد. گستردگی پژوهش درزمینه علوم بلاغی، به ویژه حوزه مطالعاتی علم بیان، به عنوان شاخص ترین قالب انتقال و گسترش دانش ادبی، اهمیت تحلیل قلمرو محتوایی و روش شناختی این پژوهش ها را بیش ازپیش آشکار می سازد؛ بنابراین، این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به ارزیابی محتوا و ساختار مقالات جامعه آماری هدف (28 مقاله) می پردازد و به این نکته رهنمون می شود که پاره ای از مقالات در مواجهه با ساختار، دچار ضعف هایی هستند و برخی دیگر ازنظر محتوا و سطوح بهره گیری منابع، از اصول تخطی کرده اند؛ هرچند پژوهش های شاخص و کاربردی نیز در این فصلنامه کم نیستند؛ ازاین رو به سبب ماهیت علمی که چنین پژوهش هایی به مطالعات ادبی می بخشند، کمک شایانی در رد تفکری دارند که در آن ادبیات امری ذوقی و غیرعلمی پنداشته می شود. انتظار می رود پژوهش حاضر زمینه ای فراهم کند که نشریات علمی، اصول شاخصی را در شیوه نامه خود بگنجانند که در مرجعیت بخشی و ارتقای سطح کیفی مطالعات حوزه علوم بلاغی با محوریت علم بیان، بیش از پیش مؤثر باشد.
تحلیل بلاغی آرایه های بیانی در نقیضه های میرزاعبدالله گرجی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزاعبدالله گرجی اصفهانی (متخلص به اشتها و سرگشته) ازجمله اطعمه سرایان شاخص قرن سیزدهم بوده است که با استفاده از شاخه های مرتبط با طنز یعنی نقیضه گویی اشعار درخور توجهی سروده و از خلال آن، هم هنر طنزپردازی را نشان داده و هم به انتقاد از کمبودها و کاستی های موجود در زمانه خود پرداخته است. نویسندگان این نوشتار به دلیل نبود تعریف واحد و مشخص از نقیضه، سعی کرده اند ابتدا تعریف واحدی از آن ارائه دهند و سپس کوشیده اند نقیضه های گرجی اصفهانی را از منظر آرایه های بیانی واکاوی کنند. بررسی نقیضه های اشتها نشان می دهد وی به مخاطبان شعر خود که عمدتاً از قشر عامه و کم سواد جامعه بودند. توجه ویژه ای نشان داده است و ضمن به کارگیری آرایه های بیانی ساده تر (تشبیه و کنایه) از ظرفیت های بالقوه آن ها استفاده کرده است و ساختاری یکدست را خلق کرده و با برهم ریختن نظام شعری شاعرانی که شعرشان در اذهان عموم منسجم شده است، مجال یافت تا آشفتگی های زمانه خویش را از طریق طنزپردازی های تلخ آمیز یا قهقهه برانگیز نمایان کند.
تحلیل و بررسی بن مایه ها و شبکه های تداعی در اشعار درکی قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا محمدامین قمی متخلّص به «درکی»، ازجمله شعرای کمترشناخته شده قرن یازدهم هجری است. وی چند سال در حیدرآباد دکن زندگی کرد و بقیه زندگی خویش را در شهرهای قم، اصفهان و هرات سپری کرد. بررسی شعر درکی قمی به خصوص غزلیات او نشان می دهد که این شاعر پیرو سبک هندی با زبانی روان و معتدل است؛ اما اغماض و کلام معماگونه شاعران طرز خیال در اشعارش راه ندارد و بسیاری از خصایص رایج سبک هندی در شعرش دیده می شود. از عناصر سبکی درخور توجه در شعر درکی قمی، افزونی بسامد بن مایه ها و خلق شبکه تداعی درباره آن هاست. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای؛ کاربرد ده بن مایه را در شعر این شاعر بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد درکی قمی بر کاربرد بن مایه های رایج سبک هندی و ساختن شبکه تداعی درباره آن ها تأکید و تکیه دارد. وی اغلب این بن مایه ها را از محیط اطراف خود یا از باورهای عامیانه برگزیده و برای خلق مضامین تازه استفاده کرده است.
مقایسه ترتیب قصه های هفت پیکر نظامی با هفت چاکرای یوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هفت پیکر ازجمله آثار نمادینی است که چینش و گزینش عناصر و اشخاص داستانی در آن از نظم و ترتیبی نمادین و استعلایی پیروی می کند. از بخش های مهم این اثر، هفت داستانی است که هفت شب برای بهرام گور تعریف می شود. با نگاهی نو به خط سیر استعلایی این داستان ها در حرکت از سیاهی به سپیدی و از پایین به بالا، این پژوهش به صورت کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی ژرف ساخت داستان های هفتگانه در هفت پیکر و مقایسه آن با هفت چاکرای یوگا پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان دهنده وجوه اشتراک برجسته ای است که در برخی از داستان ها بیشتر و در برخی کمتر است. وجود موارد مشابه، به معنی الگوگیری آگاهانه نظامی از چاکراها نیست؛ بلکه این مسئله در فطرت واحد بشر ریشه دارد که میل و گرایشی ناخودآگاه به سوی کمال و دستیابی به بهشت گمشده و بازگشت به اصل خویش دارد. علاوه بر موارد مشابه، تفاوت هایی نیز وجود دارد که برجسته ترین آن در رنگ گنبدها و چاکراها دیده می شود.
غزل های ابوالقاسم حالت با تکیه بر جنبه فنون گفتمان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان معنا، رویکردی جدید در ادبیات و زبان شناسی است که با تأثیرپذیری از داده های علم پدیدارشناسی، دریچه ای بدیع را در مطالعات نشانه شناسی می گشاید. در این رویکرد، نشانه معناها طی فرایند گفتمانی ایجاد می شوند و در تعامل با یکدیگر، به گونه هایی سیّال، پویا، متکثّر، چندبعدی و تنشی تبدیل می شود. سروده های ابوالقاسم حالت به دلیل داشتن ماهیت عاطفی از جنبه معناشناختی شایسته مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضر، تجزیه وتحلیل گزیده ای از غزلیات این شاعر در ابعاد مختلف رویکردهای گفتمانی نظیر فرایند حسی ادراکی، فرایند عاطفی و فرایند زیبایی شناختی است. نتایج پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و برمبنای داده کاوی کتابخانه ای انجام شده که نشان می دهد روند تولید معنا در ذهن شاعر در فضایی غمناک و همراه با احساس تنهایی و غربت بوده است و شاعر تحت تأثیر گزاره های فقدان معشوق و ناامیدی از بازگشت معشوق به سرایش پرداخته و فشار عاطفی وی به دلیل نبود شوش گر عاطفی است. زاویه دید شاعر گزینشی است و در پرتو احساسات و ادراکات شاعر در رویارویی با موضوع فقدان معشوق که امری بیرونی است، جهت مند به سمت تولید معناهای بدیع و این نوع گفتمان معنا، حرکت کرده است.
نوآوری های سبکی شعر در مکتب وقوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان دو کاربرد ارجاعی و عاطفی دارد. اوج کاربرد عاطفی زبان در شعر، به ویژه قالب غزل است. عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل عناصر تشکیل دهنده شعر هستند که موجب شاعرانگی اثر می شوند. در این مقاله عناصر بلاغی مکتب وقوع از منظر سبک شناسی بررسی و تحلیل شده است. مطالعاتی که تاکنون درباره مکتب وقوع انجام گرفته است به بررسی درون مایه، بدیع و بیان و ویژگی های شعر این مکتب با تکیه بر اشعار یک یا دو شاعر پرداخته اند؛ اما هدف این پژوهش سنجش میزان شاعرانگی در مکتب وقوع با تکیه بر اشعار مشاهیر این مکتب است؛ بنابراین پژوهشی جدید است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است. غنی ترین عنصر شعری شاعران مکتب وقوع عاطفه است و تمام ابتکار شاعر در بُعد عاطفی است. ازنظر صور خیال ازآنجاکه شاعران در پی لفظ اندک و معنی بسیارند، به وفور از کنایه استفاده می کنند. تشبیه ها و استعاره ها، ساده و مبتذل اند و مجاز کمترین بسامد را در شعرشان دارد. همچنین زبان شعر ساده و عامیانه است. در موسیقی، اوزان عروضی متناسب با پیام شاعر انتخاب شده اند و اغلب غزل ها مُردّف هستند و میزان بهره مندی شاعر از موسیقی لفظی نسبت به موسیقی معنوی بیشتر است. در بُعد شکل، اشعار ساخت منسجم، پیوسته و هماهنگی دارند که منجر به لحن واحدی شده است.
مطالعات ترجمه و ادبیات تطبیقی: ایده ای نویافته در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور یافتن نشانه ای از ایده های بومی فن ترجمه، «مقامات حمیدی» اثر قاضی حمیدالدین بلخی را مطالعه و بررسی کرده است. بدیهی است که تاریخ مطالعات ترجمه به سه دوره پیشازبانی (لفظ به لفظ)، زبانی (زبان شناختی) و پسازبانی (فرهنگی) تقسیم شده است. باتوجه به آخرین دوره، امروزه این تصور وجود دارد که فرهنگ ها بر اساس نیازهایشان ترجمه می کنند. نظر به این که یافته های پژوهش حاضر، وجود این اندیشه را در دیباچه مقامات حمیدی ردیابی کرده است، باید به این نکته مهم توجه کرد که قاضی حمیدالدین قرن ها قبل تر از صاحب نظران کنونی، به مسائل فرازبانی و فرهنگی در امر ترجمه اشاره کرده و ایده مترجم مؤلف را به صحنه مطالعات ترجمه آورده است. موضوع این پژوهش از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای، و شیوه انجام آن، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگر آن است که حمیدی ایده عبور از ترجمه های وفادار به زبان مبدأ را باهدف جلب رضایت کاربران زبان مقصد و نیز تقویت زبان و ادبیات جامعه هدف، در دیباچه مقامات خود مطرح کرده است تا زمینه حرکت به سمت بازنویسی و بازآفرینی متون مبدأ به زبان مقصد فراهم آید. وی برای عملی ساختن این ایده، به بازآفرینی مقامات همدانی و حریری در زبان فارسی پرداخته است.