کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 21 پاییز 1399 شماره 46 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
وصف، یکی از موثّرترین و اصلی ترین بخش های شعر است که نمود آن در آثار حماسی، به دلیل پیوند ناگسستنی با آن، بیشتر احساس می شود. هنر شاعر، با تصویر آفرینی هایی که با استفاده از قدرت خلّاقیّت و ذهن توانمند خود با توجّه به امکانات زبانی و بیانی صورت می دهد، آشکار می گردد. از این جهت، بررسی این مقوله، در شعر شاعران، بویژه حماسه سرایان، حائز اهمّیّت است. خداوندنامه سروده صبای کاشانی (ف.1238ه .ق.) از جمله حماسه های دینی است که وصف های بسیاری در آن به کاررفته است. انعکاس این موضوع در خداوندنامه، بیانگر میزان آگاهی و توجّه فراوان صبا به مسأله وصف است و البتّه، مهارت و دقّت کم نظیر او در کاربرد این عنصر را نشان می دهد. وصف های صبا، همه رنگ حماسی دارند و با صحنه های رزمی آن اثر، متناسب هستند. صبا، از انواع مختلف وصف در این اثر ارزشمند خود استفاده کرده است. این وصف ها، هم جنبه عینی دارند هم ذهنی. در این مقاله، به جنبه های مختلف وصف های صبا در خداوندنامه از منظر «دستور زبان» و چگونگی تصویر آفرینی او در ارتباط با اشخاص، طبیعت، میدان نبرد، موقعیّت های بزمی و رزمی، پرداخته می شود.
نمود کهن الگوها در افسانه های مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشان های ناخودآگاه جمعی به شکل بازنمودهای کهن الگویی در آثار ادبی و از جمله اسطوره، قصّه و افسانه پدیدارمی شود. پرسش این است که چگونه می توان بازنمودهای کهن الگویی را در این متون جستجوکرد. در اینجا به روش یا راهکاری ضابطه مند برای جستجو در متن نیازداریم که مناسب این موضوع باشد. برای چنین روشی، نخست باید شناخت روشنی از ماهیت کهن الگوها داشته باشیم، سپس با الهام از ریخت شناسی قصّه، خویشکاری های کهن الگو در شخصیت های قصّه شناسایی شود. پس از شناخت بازنمودهای کهن الگویی با تحلیل پیشینه اساطیری و نمادگرایانه آن ها، بازنمودهای برجسته کهن الگویی آشکارمی شوند. برای مطالعه موردی و معرفی این روش، بازنمود کهن الگوی پیرخرد در 97 قصه از افسانه های مردم ایران جستجوشد. ابتدا خویشکاری های یاریگری، راهنمایی و بخشندگی بازنمود کهن الگوی پیرخرد را در متن جستجو کردیم. یافته ها نشان می دهند که؛ این خویشکاری ها در شخصیت های قصّه با فراوانی؛ سیمرغ 41، اسب 30، دیو 9، پری 4، آهو 2، پیرزن 2، شیر 2، سگ 2، پرنده پیر 1، پرنده طلایی 1، عقاب 1، کلاغ 1، مار 1، مرغ سخنگو 1، مرغ شکر 1 و مورچه 2 مورد دیده می شوند. حال، می توان به تحلیل این موضوع پرداخت که کدام شخصیت ها می توانند بازنمود کهن الگوی پیرخرد باشند. پاسخ، آن که؛ شخصیت هایی که در کلّ قصّه، صرفاً خویشکاری یاریگری، راهنمایی (رازآموزی) و بخشندگی دارند و همراه عنصر جادویی فراخواننده یاریگر دیده می شوند. بنابراین، از میان بازنمودهای کهن الگویی پیرخرد، بیشترین بسامد نمونه ها از آنِ سیمرغ، اسب، دیو و پری است که هم از ارزش های اساطیری و نمادگرایانه برخوردارند و هم با عنصر جادویی همراه هستند و می توان گفت در نتیجه؛ این شخصیت ها نمود کهن الگوی پیرخرد هستند.
آسیب شناسی مقالات عطار پژوهی در حوزه ادبیّات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فریدالدّین عطّار نیشابوری یکی از شعرای بزرگ زبان فارسی است که به جهت اهمیّت آثار و اشعارش، تاکنون پژوهش های بسیاری درباره آثار، احوال و افکار وی صورت گرفته است. یکی از ضروری ترین تحقیقات و مطالعات بنیادی در عرصه عطّارپژوهی شناسایی، معرّفی و بررسی انتقادی مقالاتی است که پیرامون عطّار نوشته شده است. در این مقاله، کوشش شده تا به بررسی انتقادی مقالاتی که در مورد عطّار و آثار وی از منظر تطبیقی نگارش یافته اند، پرداخته و نقاط قوّت و ضعف این مقالات تعیین شود. در این بررسی، سی و چهار مقاله مرتبط با عطّارپژوهی در حوزه ادبیّات تطبیقی نقد و ارزیابی شده اند و در نتیجه، مواردی همچون فقدان روشمندی در پژوهش و ساختار علمی مقالات، عدم دقّت علمی و جزئی نگری، پرداختن به موضوع های تکراری و توجّه به شباهت ها و گزارش آنها و کم توجّهی به علل و چگونگی آنها، نادیده گرفتن تفاوت ها، عدم تعیین دقیق تأثیر و تأثّر از یکدیگر، نادیده انگاشتن نظریّه های جدید یا آشنایی ناقص با آنها، از مهم ترین کاستی هایی بوده که به آنها دست یافته ایم.
خاستگاه کرامات اولیا در هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی در تمام تذکره ها و مناقب نامه های صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیده ه ایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناخته شده اند که از علل خفیه غیبی و فراطبیعی برخوردارند که بشر هر اندازه در علوم و فنون پیشرفت کند، نمی تواند به کشف تامّه آن علل نایل گردد. هرچند این پدیده های ناشناخته تنها در تصوّف مطرح نیستنده امّا از مهم ترین دستاویزهای قشری گرایان برای انکار صوفیان بوده اند. غفلت از بازشناسی مبانی عرفانی کرامات، بسیاری را به سمت انکار این واقعیّات سوق داده است. این حقیقت گرچه باعث ناشناخته ماندن و غیرقابل تعریف بودنِ کرامات است، امّا می توان با تکیه بر مبانی نظری عارفان، با واقعیّت عرفانی کرامات آشنا شد. عرفا عامّه مخاطبان خود را به پذیرش متعبّدانه کرامات فرامی خوانده اند امّا مبانی خود را نیز در اثبات کرامات بیان داشته اند. موطن و خاستگاه اصلی کرامات در منظومه فکری عرفا، بحث گسترده ای است ولی می توان به طور خلاصه، دو جایگاه اصلی برای آن ترسیم نمود: در عوالم و در اسماء. در این پژوهش به طور مشخص تلاش شده است این دو خاستگاه هستی شنانه کرامات ، معرفی، بررسی و تحلیل شود.
کتاب شناسی توصیفی -تحلیلی مقالات فارسی مرتبط با سیمین دانشور از سال 1340تا 1396 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، افزایش انتشار کتاب ها و مقالات در رشته های مختلف دانش بشری و نیاز پژوهشگران و دانشمندان به سوابق تحقیقاتی ، تهیه فهرست ها وکتاب شناسی های مختلف را ضروری کرده است.کتاب شناسی (Bibliography) صورتی از نام و مشخصات مواد کتابی یا غیر کتابی در هر حوزه علمی است که به روشی خاص تنظیم شده باشد و مراجعه کننده بتواند از طریق آن، درباره کتاب ها و مجموعه آثار مورد نیازش در موضوع های گوناگون، آگاهی به دست آورد. سیمین دانشور (1300-1393) از ده ه 40 شمسی به بعد و همزمان با انتشار سووشون(1348)، در مرکز توجه بسیاری از مقالات و نوشته های منتقدان و صاحب نظران قرار گرفت.درمقاله حاضر سعی شده کتاب شناسی توصیفی-تحلیلی مقالات فارسی منتشر شده در بازه زمانی 1340 تا 1396 خورشیدی درباره آثار این نویسنده تهیه گردد. بدین منظور، ابتدا با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و مراجعه به فهرست های مختلف مقالات فارسی، تمامی مقالات فارسی مرتبط با دانشور و آثار داستانی او تهیه و به دقت مطالعه شد. سپس به ترتیب زمانی و تاریخی، توزیع کمیت این مقالات در دهه های مختلف تا سال 1396، طی نمودارهایی ارائه گشت. از رهگذر این بررسی، مشخص شد که درباره دانشور و آثار او تا سال 1396 تعداد 197مقاله در نشریه های مختلف فارسی به چاپ رسیده است. رمان سووشون (1348) با 59 مقاله، بیشترین اقبال را داشته است. زمینه هایی چون: نقد و بررسی آثار، شخصیت نویسندگی دانشور، مطالعات و نگرش های فمنیستی و زن گرایانه، بررسی شخصیت ه ای داستانی و عناصر داستان، مطالعات جامعه شناختی، مطالعات تطبیقی، شرح حال و زندگی، ترجمه آثار، مطالعات زبانی، تقدیر و ستایش، کتاب شناسی و برخی موضوع های دیگر، محور مطالب غالب مقالات بوده است.
بازنویسی خلّاق یا ساده؟ (بررسی داستان های بازنویسی شده ویس و رامین، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنویسی متون کهن ادبی برای مخاطب کودک و نوجوان یکی از دغدغه های نویسندگان این حوزه است. بازنویسی خلاق و مناسب متون کهن باعث ترغیب مخاطب به خوانش متن اصلی می شود. در عین حال، س ؤ الاتی که در این زمینه، قابل تأمّل به نظر می رسد این است که: چه معیارهای برای بازنویسی ساده و خلاق متون وجود دارد؟ کدام یک از متون مورد بررسی در این پژوهش، خلاق و کدام یک ساده اند؟ هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل داستان های بازنویسی شده سه منظومه غنایی، خسرو وشیرین، ویس و رامین و لیلی و مجنون از متون عاشقانه کلاسیک برای پاسخ به پرسش های فوق است. داستان های بازنویسی شده مذکور از منظر الگوهای بازنویسی ساده و خلاق، بررسی و تحلیل شده اند. روش پژوهش به صورت تحلیل کیفی محتوای آثار داستانی و روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسناد کتابخانه ای است. مهم ترین الگوهای بازنویسی مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از: خلاقیت در شروع و پایان داستان ها، مشارکت خواننده در داستان از طریق شگرد سپید نویسی و شکاف گویا، چند صدایی در متن، تقلید از پیش متن، پنهان یا آشکار بودن درون مایه، تعلیق، انتظار و هیجان و فضاسازی درون متنی. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به الگوهای فوق، از میان متون بازنویسی شده مذکور، داستان خسرو وشیرین به دلیل استفاده از شگردهای شکاف گویا، فضاسازی درون متنی، چندصدایی در متن و ارائه پیام داستان به صورت پنهان، بازنویسی خلاق محسوب می شود و داستان های بازنویسی شده لیلی ومجنون و ویس ورامین، بازنویسی ساده از متن کهن برای نوجوانان هستند.
درک نادرست معنای «کُرد» در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روایت فردوسی از اسطوره ضحاک، ارمایل و گرمایل پس از راه یابی به خورش خانه ی او، هر روز با آمیختن مغز جوانی با مغز گوسفند، یک تن را از مرگ می رهانند. جوانان از مرگ رسته، با بز و گوسفندانی که خورشگران در اختیار آنان می گذارند، راه کوه و صحرا در پیش می گیرند. در اینجا، فردوسی یادآور می شود که نژاد کرد از این جوانان شکل گرفته است (کنون کرد از آن تخمه دارد نژاد). برخی پژوهندگان شاهنامه، از جمله اکبر نحوی، مصطفی جیحونی و تیمور مالمیر، کرد را در مصراع یادشده، نه به معنای قوم و نژاد کرد، بلکه در معنای چوپان، چادرنشین، ساده، امّی و اندک فهم تلقی کرده اند. در این جستار، نگارندگان پس از واکاوی متون پیش و پس از اسلام و قراین درون متنی و برون متنی، به این دریافت رسیده اند که چهار خطای ارزیابیِ شتاب زده، استقصای ناقص، تعمیم ناروا و بی توجهی به بافت معنایی ابیات شاهنامه منجر به تحلیل نادرست واژه ی «کرد» شده است. توضیح، این که متون پیش از اسلام و تواریخ دوره اسلامی همه حاکی از آنند که کاربرد واژه ی «کرد» در معنای قوم و نژاد، امری متکرر بوده و گرچه بعدها به واسطه ی شبان پیشگی کردها، این واژه در برخی از متون در معنای شبان نیز به کار رفته است؛ این امر قابل تعمیم به شاهنامه و مصراع مورد نظر نیست.
بررسی نمادهای آشناسازی در برزونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشناسازی (پاگشایی، تشرف، گذار، نوآموزی و سرسپاری) عبارت از آیین ها و مراسم و مناسکی است که در راستای ایجاد تغییر و تحول در زندگی فرد انجام می گیرد و از آن به مرگ (از بین بردن جهالت و نادانی و وضع کفرآمیز کودکی) و تولد دوباره (تعالی روحی و استعلای حیات) تعبیر می شود. با توجه به اعتقاد برخی از محققان از جمله «میرچا الیاده»، که اسطوره ها و قصه های پریان را سرچشمه گرفته از آیین های آشناسازی و دیگر آیین های گذار یا بیان نمادین آن آیین ها می دانند،در این مقاله، داستان برزونامه به عنوان یک اثر حماسی و اساطیری از این دیدگاه، بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که این داستان، آیین ها و مراسم آشناسازی (پاگشایی) را در خود نمودار می سازد و مبتنی بر ایده مذکور و با تحلیل محتوایی داستان، قابل تطبیق بودن این داستان با مراسم آشناسازی را اثبات می کند. همه اجزا و مراحل مراسم آشناسازی از قبیل انزوا، جداسازی، بردن نوآموز به بیشه (بیابان)، آموزش و مدت آن، آزمون سخت (شکنجه) و زمان آن، و ... را می توان در داستان مذکور مشاهده کرد. افزون براین، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری نیز در متن وجود دارد که با مضمون اصلی (آشناسازی)، مرتبط هستند و بر این اساس، تحلیل شده اند.