فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
۱۳۶۱.

صورت بندی گفتمانی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ (با تأکید بر گفتمان عرفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان عرفانی حافظ فاتالیزم گفتمان انتقادی تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
شعر حافظ به دلیل انباشتگی از ایهام ها و استعاره هایی که وجه صراحت گریزی و سیالیت آن را دوچندان کرده، بیشترین قابلیت را برای بررسی از منظر تحلیل گفتمان دارد. بررسی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ، فراتر از دلالت ظاهری آنها بر سرنوشت باوری افراطی، ارتباط این گزاره ها را با واقعیت های اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیکی زمان روایت متن و عواملی مانند «بافت تاریخی» و «روابط قدرت در جامعه» آشکار می سازد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن گفتمان فاتالیزم در شعر حافظ به مثابه برساخته ای از ارتباط ساختار و بن مایه های شعر وی با عوامل برون متنی، کوشیده است صورت بندی جدیدی از آن به دست دهد که با آزاداندیشی و دیدگاه های منتقدانه حافظ سازگار باشد.  این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.  بررسی ها نشان داد که حافظ در پس صورت متن و فراتر از عبارات ظاهری شعرش که از تسلیم در برابر تقدیر سخن می گوید، درصدد برساختن گفتمانی انتقادی ازطریق بهره برداری از زبان، برای ایجاد تغییر در ساختارهای کلان اجتماعی و مبارزه با نهادهای قدرت و ایدئولوژی های وابسته به آنهاست. وی در روند یک بازی زبانی، ضمن بسط ایدئولوژی محبوب خود در روکشی از فاتالیزم، هدفی فراتر از اشاعه تقدیرگرایی را در شعر خود دنبال می کند و می کوشد با بازتولید و القای پیام و معنایی جدید از تقدیرگرایی در ذهن مخاطب، از دامنه هژمونی گفتمان های زهدگرا و شریعت مدار در عصر خود بکاهد.
۱۳۶۲.

نقد و برسی رمان موت صغیر محمد حسن علوان، بر پایه نظریه گفتمان محور ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان محمد حسن علوان ون لیوون رمان عربی موتٌ صغیرٌ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
شخصیت ها در رمان و اثری روایی یا داستانی عنصر مهمی از روایت قلمداد می شوند. این عنصر، افزون بر جنبه ساختاری، ازنظر مضمون پردازی نیز بخش بزرگی از بار ایدئولوژیک داستان را بر عهده دارد. ون لیوون در نظریه گفتمان کاوی خود، به پیوند عنصر شخصیت و گفتمان اثر پرداخته و از نحوه بازنمایی و عدم بازنمایی ایفاگران و ارتباط آن با گفتمان اثر، سخن گفته است. این مقاله باتکیه بر همین نظریه، به بررسی رمان معروف «موت صغیر» از محمدحسن علوان می پردازد. رمانی شخصیت محور که به پردازش زندگی ابن عربی، صوفی مشهور قرن ششم، در قالب روایتی آمیخته از تخیّل نویسنده و واقعیت می پردازد. ابن عربی در سیروسلوک عرفانی و در سفرهایی که برای دستیابی به اهداف و مقاصد عرفانی دنبال کرده، با شخصیت های مختلفی مواجه شده است و راوی داستان نیز باتوجه به صبغه تاریخی اثر و اثرگذاری هرکدام از تیپ های شخصیتی در شکل گیری گفتمان، به بازنمایی آنها باتکیه بر شیوه های مختلف حذف و اظهار پرداخته است. نتیجه نشان می دهد که علوان در اثر خود، در بازنمایی شخصیت ها به گونه فنّی و مطابق با گفتمان اثر عمل کرده است و شخصیت هایی که در خدمت این گفتمان عرفانی هستند، بخش عمده ای از بازنمایی را به خود اختصاص داده و به شیوه های مختلفی به نمایش درآمده اند؛ درحالی که شخصیت های تاریخی، باوجود صبغه تاریخی رمان، سهم کمتری از بازنمایی دارند. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی – تحلیلی است.
۱۳۶۳.

تحلیل تشبیه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه تحلیل تشبیه مشبه مشبهٌ به هوشنگ مرادی کرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
تشبیه بیانگر عصاره فکری و ذهنی شاعر و نویسنده است که دستیابی به لایه های پنهان خیال را در آثار شاعران و نویسندگان ممکن می سازد و خواننده را با عقاید و باورهای شخصی، تجارب زندگی و نوع نگاه آن ها به جامعه آشنا می سازد. تشبیهات غالباً تحت تأثیر علایق و نگرش های محوری شاعر و نویسنده پدید می آیند و در پس آن، می توان به افکار غالب و حاکم برجامعه پی برد؛ زیرا تشبیهات هم متأثر از عوالم شخصی و فردی شاعر و نویسنده هستند و هم تحت تأثیر فرهنگ و عقاید جامعه شکل می گیرند؛ ازاین رو تشبیهات خواسته یا ناخواسته از این امور تأثیر می پذیرند. در میان صور خیال، تشبیه، همواره مورد توجه خاص شاعران و نویسندگان بوده است. هوشنگ مرادی کرمانی نیز به تشبیه توجه بسیار داشته است؛ به حدی که تشبیه مهم ترین و پرکاربردترین صورت خیالی در داستان های مرادی کرمانی است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی_تحلیلی انجام شده است، با مطالعه و بررسی تمام آثار مرادی کرمانی، تشبیهات استخراج شد و ارکان تشبیه، اهداف تشبیه و نقش تشبیه در داستان پردازی هوشنگ مرادی کرمانی بررسی شد. نتیجه تحقیق نشان داد که تشبیه در آثار این نویسنده کرمانی، در تقویت عناصر داستان از جمله برای فضاسازی، شخصیت پردازی، لحن، گفت و گو و تقویت درون مایه داستان به کار گرفته شده است؛ به طوری که تشبیهات با زبان، لحن، شخصیت پردازی و درون مایه داستان هماهنگ است و تشبیهاتی که در بخش فضاسازی داستان به کار رفته، خیال انگیزی بیشتری به داستان بخشیده است. اهداف تشبیه بیشتر بیان حال مشبّه، اغراق، تحقیر و خیال انگیزی است.
۱۳۶۴.

تحلیل خلاقیت های زبانی روزبهان بقلی در «شرح شطحیات» با تکیه بر الگوی ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عرفانی الگوی ارتباطی روزبهان بقلی رومن یاکوبسن شرح شطحیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ویژگی های زبانی و نیز خلاقیت های بیانی روزبهان بقلی شیرازی، به تحلیل «شرح شطحیات» با تکیه بر «الگوی ارتباطی» رومن یاکوبسن (1982-1896) پرداخته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که روزبهان در فرایند ارتباط میان خود و انواع مخاطبان خویش، از ظرفیت های زبان در نقش های شش گانه آن، شامل: ارجاعی، عاطفی، ترغیبی، همدلی، فرازبانی و ادبی (شعری) بهره گرفته است. در این میان، به دلیل این که هدف نویسنده رمزگشایی از شطحیات عارفان نامدار بوده، «نقش ارجاعی» و گزاره های خبری بیشترین فراوانی کاربرد را به خود اختصاص داده است. روزبهان همچنین با بهره گیری گسترده از آیات قرآن و احادیث از جهت اشتراک فکری و عقیدتی، با مخاطب همدلی ایجاد کرده است. این ویژگی اگرچه در حوزه مفهومی «نقش همدلی» الگوی یاکوبسن قرار دارد، اما متفاوت از این الگو و در زمره خلاقیت های زبانی روزبهان محسوب است. «نقش ترغیبی» شرح شطحیات به شکل خطاب قرار دادن تمام پدیده های هستی نمود یافته و «نقش فرازبانی» در شرح شطحیات برای شرح بیش از 200 اصطلاح علمی تصوف به کار رفته است. «نقش ادبی/ شعری» پیام در این اثر بسیار پربسامد است و به دلیل برخورداری روزبهان از تجربیات ناب شخصی و شهودی و تعبیرهای خلاقانه وی، ذهنیت استعاره گرا بر شرح شطحیات حاکم شده است. با این حال، از میان انواع نقش ها «نقش عاطفی» به دلیل این که زبان حال گوینده و احساس خاص او درباره گفته هایش است، نمود بارزتری یافته، به گونه ای که بر تمامی گزاره ها و حتی گزاره های ارجاعی تسلّط دارد.
۱۳۶۵.

تحلیل انتقادی گفتمان رمان لم یزرع بر اساس رویکرد فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تحلیل انتقادی گفتمان رمان دفاع مقدّس رمان لم یزرع فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
در ادبیات معاصر، مقارن با  جنگ ایران و عراق گونه ای به نام ادبیات دفاع مقدس در انواع و قالب های مختلف ازجمله «رمان» پدیدار شده و تا به امروز که چهار دهه از جنگ می گذرد، به رشد و ماندگاری خویش ادامه داده است. در رمان های دفاع مقدس، همسو با تغییراتی که در فرایندهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه صورت گرفته است، شاهد تحول تدریجی و پیدایش گفتمان های تازه ای هستیم. رمان لم یزرع محمدرضا بایرامی ازجمله این رمان ها است که با  طرح گفتمانی کاملاً متفاوت نسبت به آثار پیشین، در دهه نود به نگارش در آمده است. این جستار در پی آن است که با بازخوانش رمان لم یزرع در قالب رویکرد انتقادی نورمن فرکلاف به شیوه توصیفی-تحلیلی، گفتمان های موجود در آن را مورد کاوش قرار دهد و پاسخگوی این پرسش باشد که آیا گفتمان حاکم بر فضای داستان در خدمت حفظ روابط قدرت ایدئولوژیک در لایه های ساختار اجتماعی صورت بندی شده یا در جهت تضعیف و دگرگونی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده رمان لم یزرع با بازنمایی تحولات ناشی از هژمونی گفتمان اعتدال در سطوح سیاسی- اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران در دهه نود به ویژه تغییر در مرکز ثقل فرهنگی جامعه، درصدد انتقاد از نظام معنایی مسلط بر دوران جنگ و تضعیف روابط قدرت موجود در لایه های ساختار اجتماعی این دوره برآمده است. در این میان، مهم ترین مؤلفه ای که در گفتمان لم یزرع برجسته سازی شده و دیگر مؤلفه ها به حول آن مفصل بندی شده، اجتناب از ایدئولوژی های متعصبانه است که در هر شکل و در هر سطحی زاینده تنش و جنگ شناخته شده اند.
۱۳۶۶.

تحلیل روان شناختی کهن الگوی «مادر شرور» در داستان های صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صادق هدایت نقد روان شناختی مادر شرور کهن الگوی مادر داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
اصطلاح «مادر شرور» برآمده از وجه دوگانه کهن الگوی مادر در روان شناسی اسطوره گرا است که با نظریه های فروید و یونگ و شاگردانشان در قلمرو مطالعات علوم انسانی کاربرد یافته است. هدایت در رمان بوف کور با شخصیت سیّال مادر راوی (عمه راوی/ دخترعمه راوی)، در داستان کوتاه های «سه قطره خون» با شخصیت رخساره (زن شرور)، در «آبجی خانم» با شخصیت مادر آبجی، در «زنی که مردش را گم کرد» با شخصیت مادر زرین کلاه و خود زرین کلاه، و در دو داستان چاپ نشده، با شخصیت مادر عنکبوت و مادر مرد مقتول، مادر شرور و پیامدهای حضور او را در زندگی شخصیت های اصلی داستان هایش به تصویر کشیده است. در مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به قدرت تأثیر مادر شرور در سرنوشت شوم شخصیت های آثار هدایت (عقده مادر، روان پریشی، خودکشی، دیگرکشی) پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که نمادهایی به عنوان نقش مکمل مادر شرور در داستان های هدایت وجود دارد. نتیجه اینکه تأثیر مادر شرور در زندگی شخصیت های اصلی قابل پیش بینی است؛ مقابله با مادر، روان پریشی، دیگرکشی و خودکشی سرنوشت تکراری شخصیت های این داستان هاست.
۱۳۶۷.

بررسی تحلیلی و خاستگاه شناسی بُرگِ/ ماسک های نمادین در فرهنگ و ادبیات کهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ ادبیات عامه بُرگِ/ماسک نماد اسطوره کلاغ آیین نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف این مقاله بررسی جنبه های رمزگانی بُرگِ/ماسک های آیینی ایران، با رویکرد کهن الگویی است. بُرگ/ماسک ها همواره در فرهنگ نمایشی مردم ایران، دارای جایگاهی گوناگون، گاهی متضاد، نافذ و معناگرا بوده و در مناسبت های متفاوتِ مناسکِ آیینی، مورد بهره برداری نمادین، تزیینی، طبیعی و گاهی تفریحی قرار می گرفته است. بُرگِ ها به مرور زمان به عنوان امکانات صحنه، در نقش آفرینی های نمادینِ فرهنگ ِ مردم، مهم و اثرگذار بوده اند. فرهنگ و ادب ایران برای هر یک از تفاوت ها و تمایزهای فرهنگیِ عناصر نمادین، دلایل و بیانیه هایی ویژه دارد. داستان ها و حاشیه های مربوط به بُرگِ/ماسک ها، این فرایند را روشن تر می سازد. بُرگ/ماسک ها برپایه داستان های مربوط به کاراکترهای کهن (شفاهی یا مکتوب) در فرهنگ مردم، از کارکردهای گوناگون نمایشی، سیاسی، کمدی، فرهنگی، اجتماعی و گاهی نیز اقتصادی برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برگ ها در فرهنگ و زبان ایران، به بُرکِ، بُرکا، بورگ، یا بُرگِه مشهورند و با هم نشینی کلاغ، در آیین های بومی و مذهبی هفت گانه اسطوره میترا، مفهومی نمادین پیدا کرده اند. ریشه باستانی بُرکِ/ماسک، یا بُرگِ در فرهنگ و ادبیات ایران، به هزاره سوم پیش از میلاد مربوط می شود. در حال حاضر نیز مردم جنوب ایران، افغان ها، اعراب، ارمن ها و دیگر اقوام غیرایرانی آن را مورد استفاده قرار می دهند و در پاره ای از موارد متأثر از فرهنگ و زبانِ عربی آن را برقِع می گویند. ارمنیان نیز آیینی نمایشی با عنوان باریگِندان دارند که پژوهشگران ارمن شناس هنر به آن جشن بالماسکه می گویند. بُرگِ های ایرانی به تناسب آیین ها، فصل ها و فرهنگ ها، نمود سمبلیک یا نشانه ای و تمثیلی پیدا کرده اند. روش این پژوهش، کتابخانه ای اسنادی و میدانی (مشاهده مشارکتی نگارنده در میدانِ پژوهش) است.
۱۳۶۸.

کاربرد مصدر (بر)خیزیدن در اشاره به «هوام» و «خلق السّاعه ها» در متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برخیزندگان تحفه الغرائب خیزندگان طبقه بندی جانوران نظریه خلق الساعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۴
در متن های کهن فارسی که به جانورشناسی اختصاص یا توجهی داشته اند، برای اشاره به یکی از طبقات جانوران بر اساس دو معیار زیستگاه و نحوهٔ حرکت، اغلب از واژه های عربی «هوام و حشرات» استفاده شده است، در این متن ها همچنین به طبقهٔ دیگری از جانوران که بر اساس باورهای طبیعی دانان روزگاران پیشین به شیوهٔ خلق السّاعه به وجود می آمده اند، اشاراتی وجود دارد. هدف ما آن است که به شیوه ای شاهدمحور و تحلیلی، نشان دهیم مترجمان و نویسندگانی که به فارسی نویسی توجهی داشته اند، برای اشاره به این دو گروه از حیوانات از دو حوزهٔ معنایی مصدر (بر)خیزیدن استفاده کرده اند و در کاربرد دو کلمهٔ خیزندگان و برخیزندگان در برخی از این متن ها، تفاوت معنایی باریکی وجود دارد که با تأمل در محتوای جانورشناختی متن ها و تلفیق آگاهی های جانورشناختی با دانش لغوی می توان بدان پی برد. در اینجا بیشترین تمرکز را بر تحفه الغرائب حاسب طبری، دانشمند سده های ۵ و ۶ق، خواهیم داشت که نخستین متن دانشنامه ای و عجایب نگارانهٔ فارسی است که به دست ما رسیده است. علاوه بر این متن های دیگری از جمله ترجمه ای کهن از نهج البلاغه، احتمالاً متعلق به همین بازهٔ زمانی، و نزهت نامهٔ علائی از شهمردان بن ابی الخیر را نیز از این منظر بررسی می کنیم و از متن های دانشنامه ای جانوری دیگر نیز بهره می گیریم تا روایی این معیار طبقه بندی در متن های کهن را نشان دهیم. به باور ما حاسب طبری در بافت متن خود معنایی تازه به کلمهٔ برخیزندگان (= جانوران خلق السّاعه) بخشیده که در فرهنگ ها بدان اشاره ای نشده است.
۱۳۶۹.

گستاخی دیوانگان در برابر خدا، ترجمان اندیشه های عطار( زمینه ها و علل)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عطار دیوانگان عقلای مجانین عقل و عشق معتزله اشاعره پروین اعتصامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۰
داستان گستاخی دیوانگان در برابر خدا اگرچه قبل از عطار هم سابقه داشته است اما در آثار وی به طور خاصی برجسته شده است. در حقیقت، این گستاخی دیوانگان و پرسش های بی پاسخ آنان و اعتراض به دستگاه آفرینش پرسش هایی است که پیوسته ذهن عطار را گرفتار خود می کرده است. این از جهت فکری به دلیل نوع نگرش کلامی او و از جهت سیاسی و اجتماعی نتیجه آشوب ها و فتنه ها و حوادثی است که در روزگار حیات، بخصوص هنگام نوجوانی او، رخ داده و جان بسیاری از مردم را گرفته است. اگرچه این موضوع در آثار شاعران و نویسندگان قبل از عطار کم و بیش دیده می شود اما در شعر عطار برجستگی خاصی پیدا می کند به طوری که اگر این سخنان از زبان مجانین نقل نمی شد یا کسانی بجز صوفیه آن را بیان می کردند قطعاً با تکفیر روبرو می شدند -چنانکه خیام را به دلیل برخی از رباعیات، اهل ضلالت دانستند. این پژوهش که به صورت اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل محتوا، انجام گرفته درصدد یافتن این پرسش هاست که اوّلاً، زمینه های پدیدآمدن این نوع نگرش در ذهن و اندیشه عطار چه بوده است؟ ثانیاً، آیا اگر کسانی بجز عطار چنین سخنان گستاخانه ای را حتی از زبان دیوانگان نقل می کردند صوفیه آنان را تکفیر نمی کردند؟ بر اساس این پژوهش مشخص می شود که اینها دغدغه های ذهنی و اندیشه های درونی خود عطار بوده است؛ اما برای رهایی از وجدان خویش و تکفیر دیگران آن را از زبان دیوانگان در شعر خویش بیان کرده است.
۱۳۷۰.

نگاهی انتقادی به میراث صوفیه در بره گمشده راعی هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات داستانی معاصر رویکرد انتقادی فرهنگ و سنّت عرفانی بره گمشده راعی هوشنگ گلشیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۲
فرهنگ و سنّت عرفانی در ادب فارسی، پیشینه ای به درازنای تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. گزاره های این سنّت عرفانی در ادبیات فارسی دوره باستان و در آموزه های آیین مهر، زروان و مزدیسنا و سپس در آثار عرفانی کلاسیک فارسی و پس از آن در ادبیات داستانی معاصر فارسی، قابل بازیابی است. ادبیات داستانی معاصر به تأثیر از فضای اجتماعی پسامدرن، شاکله و ساختار جدیدی به فرهنگ و سنّت عرفانی داده است و ساختارهای کلاسیک را تغییر داده و گاه آن را به نقد کشیده است. مسئله اصلی این است که این فضای پسامدرن، چگونه توانسته ساختارهای کلاسیک عرفان را در هم بشکند و نگاه های نوی را شکل بدهد؟ همچنین چه نوع نگاهی را جایگزین آن کرده است؟ بنابراین، در این پژوهش، گزاره ها و مؤلفه های مربوط به فرهنگ و سنّت عرفانی در یکی از آثار شاخص هوشنگ گلشیری با عنوان بره گمشده راعی، مورد واکاوی قرار گرفته است. هدف پژوهش، استخراج و تبیین عناصر مرتبط با فرهنگ و سنّت عرفانی برای معرفی و شناسایی نوع نگاه معاصران به مقوله فرهنگ و سنّت عرفانی است. بررسی نشان می دهد نوع نگاه انتقادی نویسنده رمان نسبت به مقوله های عرفانی در قالب معرفی دو شخصیت راعی و شیخ بدرالدین تبیین گردیده و از طریق آن، چگونگی مواجهه انسان معاصر با میراث صوفیه و بازخوردها، ارزش ها و اندیشه های مرتبط با آن معرفی و تحلیل شده است. نقد برخی از نگاه های مبتنی بر عادت در مقوله های عرفانی و دینی، نقد گزاره ها، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی در ارتباط با صوفیان مدّعی وابسته به صاحبان قدرت، وجه فلسفی و اجتماعی برخی مفاهیم مربوط به میراث صوقیه و تقابل میان زهد تعبّدی با عرفان عاشقانه و ارائه الگوی جدیدی از عرفان اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که در این پژوهش بررسی و از طریق آن، نگاه انتقادی نویسنده نهادینه شده است.
۱۳۷۱.

روش شناسی تفسیر نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقان عبدالحمید فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر قرآن روش تفسیری نظام قرآن وحدت محتوایی فراهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
در حوزه روش شناسی تفاسیر، بازشناخت ملاک ها و معیارهای استفاده شده در هر تفسیر الزامی است تا از این رهگذر روش و منابع مورد استناد هر مفسّر در تفسیر روشن شود. نوشتار پیشِ رو، با روش توصیف و تحلیل محتوا و با بررسی اسنادی و کتابخانه ای به روش شناسی تفسیر نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقان پرداخته است.فراهی از برجسته ترین افرادی است که نظریه نظام قرآن را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی ریزی کرده است. مراد وی از تناسب و نظام قرآن، تبیین یکپارچگى و وحدت محتوایى و مضمونى میان آیات و سوره هاى قرآن است. فراهی برای تفسیر، مطابق با دسته بندی خود از یک اصل و چند تبع بهره می برد؛ اصل، خود قرآن است که بهترین مفسّر آیات خویش است و تبع شامل مواردی همچون احادیث نبوی و اقوال صحابه، شأن نزول، استعمالات لغت نزد اعراب، لغت و ریشه کلمه و کتب انبیای پیشین است. روش او در تفسیر نیز ابتدا تکیه بر خود قرآن برای درک معنای حقیقی آیات و سپس تفسیر براساس هریک از تبع های بیان شده است؛ بااین حال او برای عقل به معنای عقل فلسفی و منطقی در تفسیر جایگاهی نمی شناسد و به طورکلی گرایشی ادبی دارد. در پژوهش حاضر روش تفسیری فراهی با تبیین هریک از موارد فوق بررسی می شود.
۱۳۷۲.

زمان آگاهی بیدل دهلوی از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد مضمونی زمان ژرژ پوله هانری برگسون بیدل دهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمان در نقد مضمونی یکی از موضوعات اساسی است و از میان منتقدان این حوزه، ژرژ پوله بیش از همه به مؤلفه های زمان و مکان توجه دارد. محور اساسی نقد پوله کاوش و بررسی چگونگی ارتباط با دنیای بیرونی است که با تأکید بر مؤلفه های زمان و مکان صورت می گیرد. تأکید بیدل دهلوی به «زمان» و «صیرورت» و ابعاد معرفت شناسی آن چه در مثنوی ها و چه در غزلیات از مؤلفه های اصلی اندیشه ی اوست. بیدل در غزلیاتِ خود از طریق نمادها، تصاویر و استعارات، فضایی سوررئالیستی خلق می کند و برداشت متفاوت خود از زمان را که مطابق با جهان بینیِ عرفانی اوست ارائه می دهد. این پژوهش در پی آن است که ضمن ترسیم همبسته های مفهومی زمان و شبکه تصویری آن، مبانی فلسفی و عرفانی تلقی بیدل از زمان یعنی اندیشه وحدت وجود و حکمت هندی را نشان دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفاهیم و تصاویر مرتبط با مقوله زمان در غزلیات بیدل دهلوی می پردازد و با رویکرد نقد مضمونی بر محوریت آرای پوله، ادراک بیدل از زمان حال، گذشته و آینده را در آیینه ی تصاویر تکرارشونده بررسی می کند. دست آورد این تحقیق، این است که بیدل بنا به آموزه های حِکمی ِهندی و عرفان اسلامی به مراقبه و مکاشفه و تأمل و شهود بسیار بها می دهد و بسامد بالایِ واژگانی همچون «لحظه، لمحه، دَم و آن»، و دیگر ترکیباتِ مشابه مانند «چشم بر هم زدن»، «طَرفه العین» و «کاغذِ آتش رسیده»، «برق و شرر»، «برگ کاه در مقابلِ آتش، گردش چشم، آهوی رمیده.....» نشان از توجه بیدل به مقوله زمان است.
۱۳۷۳.

حلّ چند ابهام در نفثهالمصدور زیدری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیدری نسوی نفثهالمصدور حل چند ابهام تحلیل شرح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
شهاب الدّین محمد زَیدَری نَسَوی (فوت: 647؟) نفثهالمصدور را چهار سال پس از مرگ جلال الدّین خوارزمشاه در سال 632 ق. به نثر مصنوع و متکلّف در شهر میافارقین به رشته تحریر درآورد؛ تا شکایتِ آوارگی خود و ممدوحش را بر صفحات کاغذ بنگارد.  با وجود شرح ارزشمند و دقت نظر و تلاش کم نظیر استاد امیرحسن یزدگردی بر این کتاب و توضیح و شرح دیگر محقّقان محترم، با توجّه به دیریاب بودنِ معنا در نثر فنّی و متکلّف و وجود عبارات مغلق و ابهام در مرجع برخی ضمیرها، هنوز هم عبارت های مشکل باقی مانده است. در این جستار به روش استنادی  به شرح و حلّ و تکمیلِ مراد و معنای برخی کلمه ها و تعبیرها و عبارت های نفثهالمصدور پرداخته شد گاه نیز علائم نگارشی و حرکاتِ کلمه ها اصلاح گردید. پژوهش حاضر بر اساس شرح دکتر یزدگردی و به ترتیب صفحه های آن با هدف اصلاح و رفع ابهامات متن در حد مقدور انجام گرفت. سپس اگر سایر شارحان محترم در موارد مورد اشاره توضیحی داشته اند، آن نیز نقل گردید و آن گاه با توجه به سبک و سیاق عبارت و متن و با استناد به منابع معتبر تاریخی و لغوی به شرح و رفع ابهام پرداخته شد.
۱۳۷۴.

بررسی سبک شناختی سطح زبانی افسانه گلریز اثر ضیاء الدّین نخشبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثر فارسی قرن هشتم افسانه گلریز ضیاءالدین نخشبی سبک شناسی سطح زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
کتاب «افسانه گلریز» اثر ضیاءالدین نخشبی، شاعر و نویسنده قرن هشتم، اثری عاشقانه است که با تلفیقی از نظم و نثر نوشته شده و وجوهی از فرهنگ عامّه روزگار مؤلف را بازتاب می دهد. باتوجّه به اینکه کتاب یاد شده-برخلاف طوطی نامه اثر دیگر مؤلف- کمتر شناخته شده و مورد مطالعه قرارگرفته است، ضرورت دارد این متن داستانی از زوایای گوناگون از جمله مطالعات سبک شناسانه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مقاله پیش رو در پاسخ به این ضرورت کوشیده است، سطح زبانی «افسانه گلریز» را بررسی و ویژگی های آوایی، واژگانی و نحوی این اثر را کشف، استخراج، طبقه بندی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، نشان می دهد که در این متن، انواع فرایندهای واجی به کار رفته است؛ اما فراوانی آن به اندازه متن های قرن های قبل نیست. انواع سجع، تضمین المزدوج، موازنه، انواع جناس، واج آرایی، تکرار و تتابع اضافات با هدف تقویت موسیقی سخن به کار رفته است. در این اثر واژگان حسی فراوانی بیشتری دارد و سبک آن شفاف است. همچنین وجود واژگان مهجور عربی فراوان، تعدادی واژه مهجور فارسی و ترکیب سازی های بدیع از دیگر ویژگی های سبکی افسانه گلریز محسوب می شود. سب ک کتاب هیجان انگیز و عاطفی و بسامد جمله های عطفی فراوان است؛ سخن با شتاب همراه است و نثر ضرباهنگی پویا دارد. جمله ها در این کتاب معمولاً س اده و کوتاه ا ند و جمله های مرکب بسامد کم تری دارند. بیشتر جمله ها وجه اخباری دارند و گاه تقدیم اجزای جمله موجب نشانه دار شدن چیدمان گشته است. فراوانی فعل های ساده و فعل های ماضی، حذف فعل به قرینه و بسامد بالای قید از ویژگی های سبکی اثر است که موجب طولانی شدن جمله ها شده است.
۱۳۷۵.

نقد کهن الگویی: نظریّه ها و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان‌شناسی تحلیلی پسایونگ کهن الگو یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
نزدیک به صد سال است که نقد کهن الگویی در تحقیقات ادبی هنری کاربرد دارد و در ادبیات فارسی نیز، به ویژه از سال ۱۳۸۰ به بعد، پژوهش های فراوانی بر مبنای آن صورت گرفته؛ اما آنچنان که بایسته است، چه در نظریّه ها و چه در روش ها، شناخت درستی از آن وجود ندارد و بسیاری از مقالاتی که براساس این رویکرد انجام شده است، نواقصی دارند که اصلاح آنها نیازمند نگرشی دقیق به نظریّات و رویکردهای نقد کهن الگویی است. نتایج مکرّر، کژفهمی نظریات، ناروشمندی و ناآگاهی از روش های نقد کهن الگویی، از مهم ترین عیب های پژوهش ها و مقالات نوشته شده بر مبنای این رویکرد است. در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، نخست خود مفهوم کهن الگو و نقد کهن الگویی مدّنظر قرار گرفته و تلاش بر رفع ابهام های آن بوده است؛ سپس قالب ها و رویکردهای گوناگون آن مشخص شده و به مفاهیمی مانند مطالعات یونگی و پسایونگیِ کهن الگوها پرداخته شده است. تطوّر کهن الگویی، ژرف خوانی کهن الگویی و بررسی بلاغی کهن الگوها، رویکردهایی است که بر مبنای آنها می توان پژوهش هایی در نقد کهن الگویی نگاشت. همچنین شخصیت های کلیشه ای، شخصیت های اساطیری، نقش مایه ها و وضعیت های کهن الگویی، آیین های جمعی، نمادهای عمومی، سندرم های فرهنگی یا روان شناختی و عقده های روان شناختی قالب هایی است که در آنها می توان کهن الگوهای کشف نشده را کاوید یا بر مبنای آنها متون ادبی   هنری را نقد و تحلیل کرد.
۱۳۷۶.

تاثیر غزلیات نظامی بر غزلیات حافظ براساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظامی حافظ تاثیرپذیری غزل بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
غزلیات نظامی سرشار از زیباترین و جذابترین اندیشه های عاشقانه است و به خاطر سادگی و روانی زبانی که در غزلیاتش به کار برده و همچنین به علت اینکه از لحاظ مضامین، دارای تنوع قابل توجهی است باعث شده تا شاعران بزرگی که خود سرآمد شاعران غزلسرا بوده اند به طرز قابل توجهی از آنها تاثیر بپذیرند. یکی از این شاعران بزرگ که تحت تاثیر غزلیات نظامی قرارگرفته، حافظ است. وی با وجود اینکه خود ابداع کننده ی شیوه ی جدیدی از غزل است باز از نظامی تاثیر پذیرفته است و با کمی تامل متوجه این شباهت ها در غزلیات حافظ و نظامی می شویم. گفتگو و ارتباط بین متن های این دو شاعر فقط از دیدگاه زبانی و معنایی نیست، بلکه به دلایل بسیار و شاید مشابهت محیط فرهنگی و ویژگی های سبکی مشترک باشد که می تواند در دو بخش ارتباط های درون متنی و برون متنی مورد بحث و بررسی قرارگیرد. در این مقاله نگارنده سعی کرده است تا این ارتباط ها را مشخص وآنها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
۱۳۷۷.

نقد و تحلیل زیبایی های بلاغی در زبان عرفانی معارف بهاءولد

کلید واژه ها: بهاءولد زبان عرفانی زیبایی شناسی معارف آرایه های ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
در این مقاله برخی از زیبایی های بلاغی معارف بهاءولد بررسی شده است و میزان ارتباط کلام وی با مخاطبان خاص و عام و نزدیکی زبان و سبک او به سبک رایج زمان نویسنده در سطح نظری و با روش مطالعه کتابخانه ای و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. سبک نویسنده با ویژگی های سبک ادبی دوره او مطابقت دارد. مقوله های بیان و بدیع از مطالب و یافته های مقاله حاضر است. بهاءولد با سبک خاص خویش و توسل بر رویدادهای شبانه روزی زمان خود، پیچ و تاب اندیشه های عرفانی را با زبانی ساده و روان و در لابه لای تمثیلاتی برای تعلیم مخاطبان خود بیان می کند که برگرفته از زبان گفتاری و شغل مردمان محل زیست اوست. اختلاف عمده سبک او با سبک رایج نویسندگان عصر او موزون و موسیقیایی بودن متن کتاب اوست. زبان عرفانی بهاءولد از لحاظ ادبی و بلاغت در بیان اصطلاحات و حقایق عرفانی حائز اهمیت است و زبان این اثر را در بین آثار منثور و عرفانی زبان فارسی بی بدیل ساخته است.
۱۳۷۸.

تحلیل محتوای مهارت های زندگی در کتاب های برگزیده کودکان (گروه های سنی الف، ب و ج)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهارت های زندگی کتاب های برگزیده کودک همدلی تفکر خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های مهارت های زندگی در کتاب های برگزیده کودکان است. در میان کتاب های منتشرشده برای کودکان، بعضی از آثار به عنوان کتاب های برتر انتخاب می شوند که والدین و مربیان و کسانی که به نوعی با کودکان سروکار دارند، به آن ها اقبال بیشتری نشان می دهند. در این پژوهش، این کتاب ها از منظر چندی و چگونگی طرح مهارت های زندگی بررسی و تحلیل شدند. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری، کتاب های برگزیده کودکان و نوجوانان و نمونه های آماری پرجایزه ترین کتاب های منتخب از کتابشناسی برگ های ماندگار است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. پژوهشگر آثار داستانی را که بیشترین جایزه را در زمینه متن، به خود اختصاص داده اند، انتخاب و بر اساس کیفیت و میزان طرح مؤلفه های مهارت های زندگی بررسی و تحلیل کرده است. نتایج حاکی از این است که مهارت های همدلی، تفکر خلاق، مهارت های ارتباطی و تفکر انتقادی بیشترین فراوانی را در میان کتاب ها دارند. در اغلب داستان های بررسی شده، شخصیت هایی که از مهارت های زندگی برخوردار بودند، شخصیت های موفق و کامیاب داستان ها بودند و شخصیت هایی که فاقد مهارت بودند، در پایان داستان ناکام می ماندند.
۱۳۷۹.

منشأ نام اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسفندیار زبان آذری آذربایجان خاندان مهران بهرام چوبین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
نام اسفندیار، پسر گشتاسپ، در فارسی نو از نظر آواشناسی تاریخی این زبان خلاف قاعده است زیرا انتظار می رفت این نام مانند صورت فارسی میانه اش به شکل اسپندیاد به فارسی نو برسد، اما چنین صورتی در متون فارسی نو رایج نیست و فقط در آثار عربی دیده می شود. در این مقاله نشان می دهیم که نام اسفندیار در فارسی نو وام واژه ای از زبان های ایرانی شمال غربی منطقه آذربایجان است، زیرا تحول *t ایرانی باستان به r در موضع پساواکه ای و میان واکه ای در زبان آن منطقه امری رایج است. این پهلوان در آن خطه و نواحی قفقاز شهرت فراوانی داشته است، به گونه ای که مناطقی به او منسوب بودند و برخی خاندان های ارمنی و ایرانی حاکم در آنجا نسب خود را به وی می رساندند. همچنین، راه ورود صورت آذربایجانی این نام به تحریرهای خدای نامه و پیکره اصلی حماسه ملی ایران را مشخص می کنیم و نشان می دهیم که این نام به واسطه خاندان پارتی مهران که در آذربایجان و نواحی قفقاز حکومت داشته اند و خود را از اخلاف اسفندیار می دانسته اند به منابع اصلی حماسه ملی ایران راه یافته است. در روایات این خاندان میان سرگذشت اسفندیار و بهرام چوبین که یکی از مهرانیان برجسته بود، شباهتی برقرار شده است. در آخرین مرحله نفوذ این نام در فارسی نو، احتمالاً سامانیان که نسب خود را به بهرام چوبین می رسانده اند این نام را در خراسان و شرق ایران رواج داده اند. به تدریج این صورت آذری صورت برآمده از فارسی میانه را کنار زده و به همین شکل به متون فارسی نو رسیده است.
۱۳۸۰.

خوانش نشانه شناسانه نمادهای آب و آتش در شعر شفیعی کدکنی و آدونیس بر اساس الگوی «چارلز پیرس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی پیرس آب آتش شفیعی کدکنی آدونیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۵
برای درک شعر نو که سرشار از نشانه هاست، پیروی از یک الگوی خاص نشانه شناسی ضروری می نماید. از جمله این الگوها، الگوی چارلز پیرس است. پیرس یکی از بنیان گذاران و صاحب نظران مشهور نشانه شناسی است که با ارائه یک الگوی سه وجهی شامل بازنمون، موضوع و تفسیر، بن مایه های معنایی نشانه ها را مشخص می سازد. درواقع با ارتباط این سه وجه است که معنای اصلی نشانه ها به دست می آید. شفیعی کدکنی و آدونیس، دو شاعر نوپرداز شعر فارسی و عربی هستند که از نشانه های طبیعی به خصوص آب و آتش به وفور در شعر خود استفاده کرده اند و آن را دستاویز محکمی برای القای معانی مورد نظر خود قرارداده اند. پژوهش حاضر می کوشد، تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی نشانه شناسی پیرس به کشف لایه های معنایی و کارکرد نمادهای آب و آتش در اشعار این دو شاعر بپردازد. از نتایج این پژوهش و معناهایی که از واژه های آب و آتش در اشعار این دو شاعر به دست می آید، می توان به جریان داشتن، تزکیه گری و پاک کنندگی، دگردیسی، نابودگری، زندگی، تجدّد، عظمت و شکوه گذشته، جنگ، زایشی نو و عشق و احساسات اشاره کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان