صورت بندی گفتمانی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ (با تأکید بر گفتمان عرفانی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شعر حافظ به دلیل انباشتگی از ایهام ها و استعاره هایی که وجه صراحت گریزی و سیالیت آن را دوچندان کرده، بیشترین قابلیت را برای بررسی از منظر تحلیل گفتمان دارد. بررسی گزاره های فاتالیستی در شعر حافظ، فراتر از دلالت ظاهری آنها بر سرنوشت باوری افراطی، ارتباط این گزاره ها را با واقعیت های اجتماعی، سیاسی، ایدئولوژیکی زمان روایت متن و عواملی مانند «بافت تاریخی» و «روابط قدرت در جامعه» آشکار می سازد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن گفتمان فاتالیزم در شعر حافظ به مثابه برساخته ای از ارتباط ساختار و بن مایه های شعر وی با عوامل برون متنی، کوشیده است صورت بندی جدیدی از آن به دست دهد که با آزاداندیشی و دیدگاه های منتقدانه حافظ سازگار باشد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. بررسی ها نشان داد که حافظ در پس صورت متن و فراتر از عبارات ظاهری شعرش که از تسلیم در برابر تقدیر سخن می گوید، درصدد برساختن گفتمانی انتقادی ازطریق بهره برداری از زبان، برای ایجاد تغییر در ساختارهای کلان اجتماعی و مبارزه با نهادهای قدرت و ایدئولوژی های وابسته به آنهاست. وی در روند یک بازی زبانی، ضمن بسط ایدئولوژی محبوب خود در روکشی از فاتالیزم، هدفی فراتر از اشاعه تقدیرگرایی را در شعر خود دنبال می کند و می کوشد با بازتولید و القای پیام و معنایی جدید از تقدیرگرایی در ذهن مخاطب، از دامنه هژمونی گفتمان های زهدگرا و شریعت مدار در عصر خود بکاهد.Discourse Formulation of Fatalistic Propositions in Hafez's Poetry (With Emphasis on Mystical Discourse)
Hafez's poetry has the greatest capability to be analyzed from the perspective of discourse analysis due to the accumulation of metaphors and ambiguities that double its evasiveness and fluidity. In the meantime, examining the fatalistic propositions in Hafez's poetry, beyond their apparent implication of extreme belief in fate reveals the connection of these propositions with the social, political, and ideological realities of the time of the narration of the text, and factors such as "historical context" and "power relations in the society". Considering the discourse of fatalism in Hafez's poetry as a construction of the relationship between the structure and themes of his poetry with extra-textual factors, the present research tried to give a new formulation of it that is compatible with Hafez's free-thinking and critical views. This study is written using a descriptive-analytical method. The research showed that Hafez, behind the face of the text, and beyond the outward expressions of his poetry, which speaks of submission to fate, is trying to build a critical discourse through the use of language, to bring about changes in the macro social structures and struggle with power institutions and ideologies related to them. In the process of a language game, while expanding his popular ideology under the guise of fatalism, he pursues a goal beyond the spread of fatalism in his poetry and tries to reproduce and induce a new message and meaning of fatalism in the audience's mind.