مقالات
حوزه های تخصصی:
دست نویس (نسخه خطی) رسائل العشاق و وسائل المشتاق اثر «سیفی نیشابوری» از متون نثر قرن ششم هجری قمری و قدیمی ترین متن برجای مانده در موضوع نامه نگاری عاشقانه به زبان فارسی است. این دست نویس تک نسخه ای به دلیل تعداد زیاد اشعاری که در خلال متن آن آمده و نیز کهن بودن آن (مکتوب در 685 ه .ق) منبع ارزشمندی برای تحقیق، مأخذیابی و حتی تصحیح اشعار فارسی تا قرن هفتم به شمار می آید. در این دست نویس حدود 1500 بیت از گویندگان به فارسی و عربی، و در قالب های شعری مختلف ثبت است اما از قالب رباعی بیش از دیگر قوالب شعری استفاده شده. مؤلف رسائل العشاق در نیمه نخست این کتاب نام گوینده اغلب ابیات را یادآور شده اما در نیمه دوم کتاب به ندرت از گویندگان اشعار نامی به میان آمده و دلیل آن مشخص نیست. در این میان 203 بیت نویافته در این دست نویس یافت شد. از این جمله 27 بیت آن در دیگر مقاله ها معرفی شده اند و 176 بیت باقی مانده نیز در مقاله حاضر معرفی شده اند. همچنین به چند بیت بی نام در متون نثر که در این دست نویس با نام گوینده آمده اند اشاره شده است. ضمن این تحقیق خَلط «فخری» با «فرّخی» در رسائل العشاق نیز عنوان و بررسی شده است. همچنین بخش هایی از چند مقاله علمی پژوهشی راجع به دست نویس رسائل ا لعشاق در این تحقیق اصلاح و تکمیل شده است که در پیشینه پژوهش از آن ها یاد می شود. از یافته های دیگر این پژوهش، معرفی چند لُغتِ فوت شده در فرهنگ های فارسی است و ابیاتی که این لغات را در بر دارند، شاهدمثال های خوبی برای ارائه و افزودن آن ها به فرهنگ هاست.
بررسی متن چاپی فرهنگ قانون ادب بر اساس 10 دستنویس کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون ادب، تألیف ابوالفضل حُبَیش بن ابراهیم تفلیسی، مفصّل ترین فرهنگ عربی به فارسی از قرن ششم هجری است. آثار تفلیسی از چندین منظر، به ویژه شناخت بهتر ویژگی های گویش های غرب ایران، حائز اهمیت است. از میان این آثار قانون ادب گنجینه ارزشمندی از لغات و ترکیبات فارسی کهن با ۶۰۰۰۰ مدخل عربی است. بنیاد فرهنگ ایران این فرهنگ را در سال ۱۳۵۰ در سه مجلّد، به کوشش و تصحیح زنده یاد غلامرضا طاهر، به چاپ رسانید. متأسفانه با درگذشت استاد غلامرضا طاهر تدوین و چاپ فهرست الفبایی مدخل های عربی و نمایه واژگان فارسی، و احتمالاً اصلاح و ویرایش مجدّد قانون ادب میسّر نشد. علاوه بر نبود فهرست های لازم در متن چاپی که مراجعه به آن را دشوار کرده است، خوانش های نادرست، ضبط ناقص برخی لغات (به ویژه لغات نادر)، تغییر لغات و تلفّظ آن ها، تغییر رسم الخط دست نویس ها، ضبط نشدن حرکات برخی لغاتِ مشکول، ضبط نشدن تعدادی از لغات و معانی دست نویس فرهنگ نیز در این چاپ دیده می شود. پژوهش حاضر حاصل مقابله متن چاپی قانون ادب با دست نویس اساس مصحّح و نُه دست نویس دیگر و مطابقت موارد اختلاف با فرهنگ های در دسترس است. برخی موارد همراه با توضیحات، شواهدی از آثار دیگر تفلیسی و متون نظم و نثر کهن و پیشنهادهای نگارنده ارائه گردیده است.
نقد و بررسی تصحیح نظم جواهر اثر ضمیری جاجرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به برتری و تأثیرگذاری کلام منظوم نسبت به سخن منثور در تعلیم و آموزش پی برده و با به کارگیری وزن و قافیه، آثار فراوانی را در این زمینه خلق کرده اند. «نظم جواهر» یکی از همین آثار است که با هدف تسهیل حفظ معنی لغات قرآن کریم، به همّت «ملاعلی جاجرمی» متخلص به «ضمیری» در سال 1205ه.ق. به رشته نظم کشیده شده است. ضمیری لغات قرآنی را در سی قصیده مطابق با سی جزء قرآن آموزش داده است. وی در سرودن این منظومه از نصاب الصبیان ابونصر فراهی تقلید کرده است. از کتاب نظم جواهر سه نسخه خطی در دست است؛ یکی از این نسخه ها در کتابخانه ملی و دو نسخه دیگر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. این اثر در سال 1401ه.ش. بر اساس نسخه موجود در کتابخانه ملی، تصحیح و از طرف انتشارات مرکز ملی تحقیقات حلال چاپ شده است. پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی توصیفی و با استناد به نسخ خطی اثر، به بررسی و نقد این تصحیح اختصاص دارد. بررسی نسخه چاپی و مصحَّح نظم جواهر نشان می دهد که اغلاط و کاستی هایی در این کتاب وجود دارد که ناشی از ضعف نسخه اساس، خطای مصححان محترم در خوانش متن و نادیده گرفتن نسخه های بدل است.
متن شناسی دست نویس نسخه منحصر به فرد دیوان بلبل گیلانی (سده نهم ه. ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی و متن شناسی تک نسخه ای دست نویس با نام دیوان بلبل گیلانی می پردازد که در قرن نهم ه. ق سروده شده. این دست نویس به شماره 86 در کتابخانه دانشگاه استانبول نگهداری می شود و تا کنون مورد معرفی یا تصحیح قرار نگرفته است. هدف اصلی پژوهش پیش رو، معرفی و بررسی این نسخه و بیان عمده ویژگی های زبانی، ادبی و فکری آن می باشد. روش پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- میدانی و شواهد درون متنی است. در منابع ادبی و تاریخی اطلاعاتی از این شاعر در دسترس نیست و بلبل حتی در بین گیلانیان نیز ناشناخته مانده است. او شاعری از طبقه متوسط و فاقد سبک است که در قالب های مثنوی، قصیده، غزل و قطعه طبع آزمایی کرده است. بلبل در قصیده از سبک خراسانی و در غزل از شیوه عراقی پیروی می نماید. دست نویس مذکور مشتمل بر 107 برگ و 3078 بیت است و ترقیمه ای ندارد و نام و نشانی از کاتب و زمان کتابت آن به دست نیامد اما از مطاوی متن چنین برمی آید که کاتب دقت کافی را در استنساخ نداشته و چندین اشکال کتابتی و نگارشی در دست نویس وی دیده می شود. عمده ترین مضامین دیوان، مدح حکام محلی گیلان و توصیف سرزمین گیلان و زیبایی های آن است.
اندیشه های فلسفی و کلامی محمد بن علی بن حسن صوری در القصیده الصّوریه و سنجش آن با مضامین آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد بن علی بن حسن صوری، داعی و مبلّغِ هم عصر ناصرخسرو، در سده پنجم هجری است که از شام برخاسته و همانند ناصرخسرو به مصر سفر کرده و در بازگشت به شام، به تبلیغ کیش اسماعیلی پرداخته است. صوری همانند برخی از متفکران و داعیان اسماعیلی، باورهای فلسفی و کلامی خود را در قالب قصیده ای بلند موسوم به القصیده الصّوریه، در 933 بیت، شرح داده است. در مقاله حاضر، باورهای کلامی و فلسفی او مشتمل بر موضوعات و مباحثی چون توحید، امر و ابداع، عقل کلی، نفس کلی، حدود علوی، افلاک، عناصر اربعه، جماد، نبات، حیوان، انسان و جایگاه انبیا و امامان در تفکر اسماعیلی، از قصیده مذکور استخراج شده و سپس با آرا و نظرات متفکر و داعی اسماعیلی مشهور معاصر وی، ناصرخسرو قبادیانی بلخی، که در آثار متعدد وی شرح داده شده، مقایسه گردیده است. مشابهت های بسیار و تفاوت های اندک میان اندیشه های حکمی و فلسفی در قصیده صوری و آثار ناصرخسرو، گویای این است که چارچوب کلی و خطوط اصلی تفکر داعیان اسماعیلی در سده پنجم هجری از دستگاه فاطمیان مصر سرچشمه گرفته، هرچند هر یک از آن دو متفکر، به اقتضای محیط و مخاطبان خویش، اصول تفکر اسماعیلی را به اجمال و تفصیل و با صورت ها و تعابیر مختلفی بیان کرده اند.
فراز و فرود حمله حسینیه، میراثی از ادبیات حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدبن سلیمان تنکابنی، فقیه عهد قاجار و نویسنده کتاب مشهور قصص العلماء، به شاهنامه فردوسی توجه ویژه ای داشت و آن را به خوبی خوانده بود. شواهد فارسی کتابی که او در علم بدیع تألیف کرد، برگرفته از شاهنامه و اشعار خودش بود. همچنین حداقل یک منظومه حماسی دینی با موضوع حوادث کربلا سرود که حمله حسینیه نام دارد. می توان گفت که تمامی منظومه های حماسی فارسی سروده شده پس از شاهنامه متأثر از این اثر ارجمند فردوسی بوده اند؛ این منظومه تنکابنی هم از این حیث مستثنا نیست. حمله حسینیه تاکنون منتشر نشده و ناگفته ها درباب آن بسیار است. پس از بررسی کامل یگانه نسخه شناخته شده این منظومه، در این مقاله کوشیده شد جوانب گوناگونش بررسی و قوّت و ضعف یا به عبارتی فراز و فرود آن مشخص شود. در کنار مختصری از زندگی نامه تنکابنی، به ابهاماتی که در معرفی آثارش وجود دارد، پرداخته شد. از نشانه هایی می توان دریافت که نسخه خطی حمله حسینیه مسوّده بوده است. یکی از وجوه اهمیت این نسخه حرکت گذاری برخی کلمات است که به خواننده اطلاعات جالب توجهی درخصوص تلفظ متفاوت آنان عرضه می کند. تعیین زمان سروده شدن این منظومه و منابع آن، شیوه روایت تنکابنی از حوادث عاشورا و تحریفاتی که بدان راه یافته، ارزیابی اثر از منظر ویژگی های حماسی، اثرگذاری شاهنامه بر آن و چگونگی بهره بردن از آرایه های ادبی از مباحث مطرح شده در این مقاله است.
فرضیه ای درباره مؤلف عجایب الدنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب عجایب الدنیا یکی از معروف ترین عجایب نامه های زبان فارسی است که انعکاس زیادی در آثار پس از خود داشته است. برخی پژوهشگران انتساب این کتاب به ابوالموید بلخی را رد کرده اند. اما اینکه نویسنده این اثر چه کسی می باشد سؤالی است که تاکنون بی پاسخ مانده است. آذری اسفراینی در کتاب عجایب و غرایب، 14 بار به این کتاب ارجاع داده، که در یکی از آنها کتاب را به ناصر خسرو نسبت داده است. نگارنده در این پژوهش به دنبال بررسی صحّت این انتساب است. بدین منظور ابتدا برای بررسی میزان دقت نظر آذری در ارجاع، منابع او بررسی شد. این بررسی نشان داد نقل قول های ذکر شده توسط آذری، در منابع مورد نظر موجود است و به صحّت قول و امانتداری او می توان اعتماد کرد، و مقایسه 14 حکایت ذکر شده از کتاب عجایب الدنیا مشخص کرد که عجایب الدنیای مورد نظر آذری همین کتاب است. همچنین بررسی آثار ناصر خسرو و تذکره ها نشان می دهد که احتمالاً او در دوره ای از حیات علمی خود به این شاخه از علوم علاقه داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت سخن آذری اسفراینی مبنی بر انتساب عجایب الدنیا به ناصر خسرو غیر محتمل به نظر نمی رسد و شاید ناصرخسرو پیش از بر تن کردن ردای تفکّر اسماعیلی و مطرح شدن به عنوان حجّت جزیره خراسان کتاب عجایب الدنیا را تألیف کرده باشد.
«بَی رام شهر»، لقبی ساسانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه شناسان آرام آرام در تصحیح شاهنامه می کوشند و در این کار از زبان ها و اسناد پیش از اسلام نیز گاهی یاری می خواهند. طبیعی است که در شاهنامه مخصوصاً بتوان انعکاسی از احوال دوران ساسانیان و الفاظ و اصطلاحات رایج در حکومت آنان را یافت. در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی چند نامه از شاهان ساسانی یا خطاب به ایشان، که در آنها چند لقب و عنوان به شکل قالبی تکرار شده، و همچنین مقابله نسخه های شاهنامه، یک لقب ساسانی، که به نظر نویسندگان از نظر مصحّحان شاهنامه پنهان مانده، پیدا شود و اصل آن در اسناد ساسانی معلوم گردد. این لقب «بی رام شهر» است که در نسخه ها و چاپ های شاهنامه به چند شکل نقل شده و در بهترین چاپ های شاهنامه، مخصوصاً در چاپ خالقی و همکاران او، به شکل «پدرام شهر» درآمده است. در پایان بحث، با ذکر دلایل روشن، در اثبات این نکته نیز کوشش شده که «مهست»، که در همان نامه ها، باز به همان شکلی قالبی، در کنار «بی رام شهر» تکرار شده، چیزی نیست جز تصحیف «مزدیسن»، ولی این تصحیف از فردوسی یا کاتبان شاهنامه نیست و مدت ها پیش از او در نقلِ اسنادِ ساسانی به خط عربی و فارسی عارض شده بوده و به همان صورت به شاهنامه ابومنصوری و شاهنامه فردوسی وارد شده است.
کاربرد مصدر (بر)خیزیدن در اشاره به «هوام» و «خلق السّاعه ها» در متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متن های کهن فارسی که به جانورشناسی اختصاص یا توجهی داشته اند، برای اشاره به یکی از طبقات جانوران بر اساس دو معیار زیستگاه و نحوهٔ حرکت، اغلب از واژه های عربی «هوام و حشرات» استفاده شده است، در این متن ها همچنین به طبقهٔ دیگری از جانوران که بر اساس باورهای طبیعی دانان روزگاران پیشین به شیوهٔ خلق السّاعه به وجود می آمده اند، اشاراتی وجود دارد. هدف ما آن است که به شیوه ای شاهدمحور و تحلیلی، نشان دهیم مترجمان و نویسندگانی که به فارسی نویسی توجهی داشته اند، برای اشاره به این دو گروه از حیوانات از دو حوزهٔ معنایی مصدر (بر)خیزیدن استفاده کرده اند و در کاربرد دو کلمهٔ خیزندگان و برخیزندگان در برخی از این متن ها، تفاوت معنایی باریکی وجود دارد که با تأمل در محتوای جانورشناختی متن ها و تلفیق آگاهی های جانورشناختی با دانش لغوی می توان بدان پی برد. در اینجا بیشترین تمرکز را بر تحفه الغرائب حاسب طبری، دانشمند سده های ۵ و ۶ق، خواهیم داشت که نخستین متن دانشنامه ای و عجایب نگارانهٔ فارسی است که به دست ما رسیده است. علاوه بر این متن های دیگری از جمله ترجمه ای کهن از نهج البلاغه، احتمالاً متعلق به همین بازهٔ زمانی، و نزهت نامهٔ علائی از شهمردان بن ابی الخیر را نیز از این منظر بررسی می کنیم و از متن های دانشنامه ای جانوری دیگر نیز بهره می گیریم تا روایی این معیار طبقه بندی در متن های کهن را نشان دهیم. به باور ما حاسب طبری در بافت متن خود معنایی تازه به کلمهٔ برخیزندگان (= جانوران خلق السّاعه) بخشیده که در فرهنگ ها بدان اشاره ای نشده است.
بررسی یک ابهام در تاریخ آل مظفر با تکیه بر سروده های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه پراهمیت شعر حافظ، آگاهی هایی است که در خصوص تاریخ سیاسی قرن هشتم در اختیار ما می گذارد. بازتاب پاره ای از رخدادهای تاریخی آن عصر را می توان در اشعار حافظ ملاحظه کرد. تعمّق در دیوان او که مشحون از نام های رجال عرصه سیاست است، ما را با برخی ویژگی های مثبت و منفی ایشان آشنا می کند. اعتبار این اطلاعات از آنجا مایه می گیرد که حافظ از نزدیک با شخصیت های آن تاریخ رویارو بوده و در بطن بسیاری از رویدادها حضور داشته است. از جمله شخصیت هایی که نامش در اشعار حافظ به چشم می خورد خواجه برهان الدین ابونصر فتح الله، وزیرِ امیرمبارزالدین مظفری است. میان منابع تاریخی در مورد سرنوشت او پس از خلع مبارزالدین محمد از سلطنت، اختلاف است. برخی از گزارش ها از قتل وی در جریان دستگیری امیر مبارزالدین حکایت دارند اما در برخی منابع از کشته شدن او پس از دو ماه حبس سخن رفته است. اما هیچ یک از این روایات با آگاهی هایی که شعر حافظ در اختیار ما می گذارد، هم خوانی ندارد. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی تحلیلی کوشیده ایم تا با کنار هم نهادن گزارش منابع تاریخی و اطلاعات حاصل از دیوان حافظ، این ابهام تاریخی را مرتفع سازیم. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد تاریخ واقعه خلع امیرمبارزالدین از سلطنت، رمضان سال 759ق بوده و روایاتی که وقوع این رخداد را سال 760 ثبت کرده اند، فاقد اعتبارند. همچنین خواجه برهان ابونصر در اثنای شورش شاه زادگان مظفری علیه پدر، مقتول یا محبوس نشده بلکه تا زمان وفاتش در ذی الحجّه 760ق عهده دار وزارت شاه شجاع مظفری بوده است.
واکاوی زیبایی شناختی، درونمایگانی و مفهومی عنوان ها در متون منثور فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان های متون ادبی در هر دوره تاریخی داده های ارزشمندی را درباره مؤلفان آنها، شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه آن دوره و دیگر مسائل به دست می دهند. در این میان، عنوان های متون منثور فنی با توجه به ماهیت هنری و ادبی شان، علاوه بر به دست دادن داده های تاریخی یا اجتماعی، می توانند آشکارساز رویکردهای فرهنگی و ادبی ادوار مختلف در سنت ادبی پارسی باشند. مطالعه پیش رو با این انگاره و با اتخاذ رویکردی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها می کوشد ضمن درنگ در عنوان های 38 متن منثور فنی، آنها را از منظر ارزش های زیبایی شناختی، درونمایگانی و استعاره های مفهومی واکاوی نماید. مطالعه حاضر ضمن شناسایی دو کلان گروه ادبی و غیرادبی از عنوان ها از منظری زیبایی شناختی، دو زیرگروه مسجع و استعاری را در ذیل کلان گروه ادبی قرار می دهد. در این میان، هرچه محتوای متن به سوی امر عینی میل یابد، عنوان نیز به سوی سجع گرایش می یابد و در مقابل، گرایش محتوای متن به امر انتزاعی، عنوان را به سوی استعاره شدگی سوق می دهد. عنوان های غیرادبی و کارکردگرا نیز ضمن تهی شدگی از ارزش های زیبایی شناختی، بیشترین همگرایی با محتوای متن را نشان می دهند. همچنین، براساس این مطالعه، گسترده ترین دایره موضوعی عنوان ها به موضوعات تاریخی تعلق دارد که در تمام گونه ها و زیرگونه های عنوان ها دیده می شود. این گستردگی برونداد پارادایم فکری حاکم بر طبقات سیاسی حاکم و نشانگر رابطه دوسویه حاکم فرهیخته از یک سو و بیانگر نوعی گسست میان آن طبقات و توده جامعه آن روزگار ایران از سوی دیگر است. از منظر هدف گزینش عنوان هم، برخی از عنوان ها ماهیتی انگیزشی، بخشی ماهیتی کارکردگرایانه و شماری هم ماهیتی ترکیبی و درآمیخته دارند. در بخش دیگری از پژوهش با بهره گیری از اندیشه استعاره های مفهومی، مشخص شده است که حوزه معنایی جهت و حرکت و نیز گیاهان بنا به دلایل تبیین شده در پژوهش، بیشترین کاربرد را داشته اند.
بررسی تاریخ تحوّلات سیاسی و نقش حاکمیت طالبان بر پایه داستان بادبادک باز خالد حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحوّلات سیاسی فراوانی در چند دهه اخیر در کشور افغانستان رخ داده است. جنگ های داخلی، انقلاب ها، روی کار آمدن حکومت هایی با ساختار فکری و سیاسی متفاوت، بخصوص طالبان، نمونه ای از این تحوّلات به شمار می رود که تأثیرات آن بر سرنوشت آحاد جامعه غیرقابل انکار است. نویسندگان معاصر افغانستان در آثار داستانی خویش جلوه هایی از این تأثیرات را منعکس کرده اند. به عنوان نمونه خالد حسینی در داستان بادبادک باز روایت گر سامان درهم ریخته سیاسی جامعه افغانستان و سرنوشت آدم هایی است که در این جامعه بی ثبات گرفتار آمده اند. در این مقاله سیر تحوّلات سیاسی و نقش حاکمیت طالبان و تأثیر آن را بر سرنوشت مردم افغانستان بر پایه داستان بادبادک باز خالد حسینی بررسی و تحلیل می کنیم. خالد حسینی، نویسنده ای واقع گراست که از نزدیک نابسامانی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه خود را در قالب حوادث و شخصیت های داستانی به تصویر کشیده است. نتایج حاصل از این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته، حاکی از آن است که اختلافات قومی و نژادی، تبعیض و فاصله طبقاتی، جنگ و آوارگی، کشتار، ناامنی، مهاجرت، فقر اقتصادی، وضعیت تأسف بار زنان و کودکان، بیماری های جسمی و روانی، اِعمال قوانین ظالمانه، از بین رفتن ارزش های انسانی و رکود فرهنگی از بارزترین نتایج و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دگرگونی های سیاسی به شمار می رود که حیات مردم افغانستان را با چالش های جدی مواجه کرده است. درواقع می توان این داستان را چکیده ای از تاریخ معاصر افغانستان دانست، داستانی که حوادث چند دهه افغانستان، از زمان کودتا علیه ظاهر شاه تا وقایع پس از یازده سپتامبر (2001 م) را با روایت و طرح داستانی مؤثّر به تصویر کشیده است.