فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
ملاحظات پرسشی و نقد گونه در مورد دو دیدگاه در فلسفه اخلاق
منبع:
علامه ۱۳۸۰ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
جنبهای تجربی از علم حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا دریافتهای حسی و احساسات انسانی همچون درد و لذت بهعنوان برخی از مصادیق علم حضوری برمبنای فلسفة اشراقی تبیین میشود و سپس جهات تمایز و اشتراک آنها با «معرفت از راه آشنایی» راسل و «شهود» برگسون مورد بررسی قرار میگیرند و ادامة بحث، اختصاص دارد به بررسی تطبیقی این نحوه از علم حضوری با برخی دیدگاههای ویتگنشتاین و جمعبندی نهایی و تاکید نویسنده بر رویکرد اشراقی مذکور.
کابوس تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۰ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
نگاهى به مسئله درونگرایى و برونگرایى در معرفتشناسى معاصر
حوزه های تخصصی:
چکیده
منازعه بر سر ماهیت معرفت و تعیین شرایط لازم و کافى حالات مثبت معرفتى فاعل شناسا به دو گونه نظریهپردازى درونگرایانه و برونگرایانه انجامیده است . نظریهپردازان درونگرا بر درونىبودن شرایط لازم و نظریهپردازان برونگرا بر بیرونىبودن آن پاى مىفشارند . ابهام در مفهوم درونى وبیرونى و چگونگى ارزیابى اهمیت و جایگاه مؤلفههاى درونى و بیرونى تحلیل معرفت قلب تپنده بحث درونگرایى و برونگرایى در دو دهه اخیر تاریخ معرفتشناسى معاصر است
تکثرگرایى در قرائت متون دینى از منظر تئورى قبض و بسط
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقال مىخوانید نقد تکثرگرایى متون دینى از منظر تئورى قبض و بسط است. صاحب این تئورى دو دلیل براى به رسمیتشناختن قرائتهاى مختلف از متون دینى آورده است. یکى - که اصلىترین دلیل است - صامتبودن متون دینى و دخالت انتظارات، پیش فرضها و پرسشهاى پیشین در تفسیر آنهاست. دیگرى ذوبطون و چندلایهبودن این متون است.سخن ما این است که متون دینى صامت نیستند. بنابراین دخالت انتظارات و پیش فرضها در تفسیر، از نوع تفسیر به راى مذموم است و نیز ذوبطونبودن متون دینى به معناى به رسمیتشناختن قرائتهاى مختلف نیست، زیرا هر تفسیرى را نمىتوان باطن متون به حساب آورد.
«محتوای نفسانی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
ما دارای احوال نفسانی متنوعی از قبیلِ «امید»، «باور» و «شک» هستیم. گاهی این احوال متنوع که از رهیافتهای مختلفی حکایت میکنند، دارای محتوای نفسانی (mentalcontent) یکسانی هستند که از وضعِ امور بهگونهای خاص حکایت میکند.
ولی چه چیزی سبب شده است تا این احوال التفاتی تنها واجد این محتوای نفسانی خاص گردیده و مشتمل بر محتوای نفسانی دیگری نباشند.
مؤلف ابتدا نظریه تفسیر اساسی را مطرح نموده و از طریق آن سعی در کشف دنیای نفسانی و معنایی بومیان براساس مشاهدة رفتارشان میکند و در ادامه از «رهیافت ناواقعگرایی محتوایی» نام برده و به نقد و بررسی آن میپردازد. در مقابل این رهیافت «نسبیتگرایی محتوایی» قرار دارد که به جای قبول عدم قطعیت در وجود باور، وجود یا عدم یک باور را وابستة به یک نظام تفسیری میداند. پس از نقد و بررسی این دیدگاه، نویسنده به دفاع از یک رهیافت واقعگرایانه در باب احوال نفسانی پرداخته و آن را نوعی «واقعگرایی محتوایی» مینامد.
ادامة بحث، اختصاص به بررسی «رهیافتِ علی - تلازمی» دارد که براساس آن ریشة تفاوتِ در محتویات متفاوتی که به احوال نفسانی نسبت داده میشوند، در بیرون از سیستمهای ادراکی فاعلهای شناسایی دانسته شده و تفاوت در متعلَق عینی ادراک بهعنوان علتِ تفاوت در محتویات نفسانی معرفی میگردد. باورهایی که محتوایشان به دلیل ارتباط با خارج متعین شده باشند، باورهای دارای «محتوای باز یا گسترده» هستند که در مقابل باورهایی قرار دارند که محتوایشان صرفاً براساس امور درونی تعین یافتهاند. این باورها دارای محتوای «بسته یا محدود» هستند.
برای اثبات این عقیده که اکثر باورهای ما دارای «محتوای باز» هستند نویسنده به بررسی دو آزمایش فکری میپردازد و در پایان نتیجه میگیرد که بسیاری از باورها و دیگر احوال التفاتی ما، اگر نگوئیم همة آنها، دارای محتوای باز هستند که بوسیلة عواملی در بیرون از فاعل شناسایی متعین میگردند.
معرفتشناسى علوم طبیعى
این همانى در سیر صعودى انسان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی ضرورت معاد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی قیامت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
چکیده
امید به آینده و جاودانگى انسان، از اصول تمام ادیان الهى، نقطه عطف افکار فلسفه بشر و معنابخش زندگى دردآلود آدمى است . میزان و شدت اعتقاد به سرمدیت و جاویدبودن، سرنوشت انسان را در تصمیمگیرىهاى حساس و خطیر در مسیر زندگى، از آغاز تا پایان عمر رقم مىزند . از سوى دیگر، هراندازه تصور قانعکنندهترى از چگونگى زندگانى جاوید (زنده شدن مجدد) خود داشته باشیم، طبعا اطمینان قلبى بیشترى پیدا خواهیم کرد . حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام عطش خویش را در کسب اطلاع از چگونگى رستاخیز آدمیان، با تجربه عینى سیراب کرد، چرا که تصور و تصویر، ابزار تفکر، اندیشه و زمینهساز جهانبینى آدمى است .
این مقاله کوششى است در تبیین و دستیابى به فرضیهها و نظریه برتر و بهتر در سیر صعودى آدمیان و زندگانى جهان واپسین آنان . پس از بررسى فرضیههاى احتمالى و نظریههاى ارائه شده در ترسیم جاودانگى انسان سرانجام دیدگاه حکیم متاله صدرالمتالهین به عنوان نظریه برتر مورد اشاره قرار است .
روانشناسى اسلامى: آیا امکانپذیر است؟
حوزه های تخصصی:
آیا طرح رویکرد یا مکتبى جدید در روانشناسى با عنوان «روانشناسى اسلامى»، با توجه به مبانى علمى، روششناختى و فلسفى ممکن است؟ براى پاسخ به این سؤال باید ابتدا با توجه به تحول تعاریف روانشناسى، وجود تبیینهاى متفاوت از رفتار، جهتگیرىهاى روشىِ گوناگون، و با تأکید بر پیچیدگى واقعیت، امکان شناسایى و طرح موضوع جدید و اتخاذ سمتگیرىِ روشى و نظرىِ تازه را بررسى کرد. مؤلف با تأمل در مؤلفههاى فوق و طرح رویکردهاى علم شناختى، به نقد دیدگاهى پرداخته است که مدعى است علم با پدیدههاى عریان سروکار دارد. آنگاه مىکوشد با روش مقبول جامعه علمى، فرضیههاى خود را به آزمون بگذارد و یافتهها را از حریم خودِ روانى، دینى، فرهنگى و فلسفى به حریم مشترک بین آدمیان بکشاند. مقاله در ادامه به بررسى سه روندى که از پیشفرضهاى اسلامى یا بومى متأثر است، پرداخته و در پایان براى گسترش تحقیقات روانشناسى با دیدگاههاى بومى و اسلامى پیشنهادهایى را عرضه کرده است.
مبناگروی و مسألة ابتنأ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به دیدگاهی مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفة اسلامی که از استواری و استحکام عقلی لازم برخوردار باشد میباید چالشهای مختلفی را که در اینباره برانگیخته شدهاند از سر گذراند و به آنها پاسخهایی درخور و مناسب داد. یکی از این چالشها در خصوص مسأله کیفیت ابتنأ قضایای نظری به بدیهی است که شکاک با طرح آن، سعی تا نظام معرفتی مذکور را مبتلا به عارضة «خود تنهاگروی»(solipcism) نشان دهد. این مقاله سعی دارد تا با طرح و رد چنین مسالهای، راه را برای مبناگروی براساس فلسفة اسلامی هموار کند
فلسفه حقوق
حوزه های تخصصی:
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریههاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .
اومانیسم سارتر در نگاه هایدگر
حوزه های تخصصی:
چکیده
در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفى پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودى هستند .
اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر مىگردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددى داشته است . سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالتبشر، صورتى از اومانیسم را مىپذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است .
از نظر هایدگر تمام تقریرهاى پیشین از اومانیسم از نقصى مشترک رنج مىبرند . رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردى جدید بوده که بر پایه مبانى فلسفى او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است .
تأملی بر فلسفه سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانى عصر روشنگرى (قرن هجدهم)، که شهرت بسزایى در فلسفه غرب دارد، از منظر تاریخ فلسفه سیاسى، چندان از وزن و اعتبار برخوردار نیست . مورخان و مفسران اندیشه سیاسى، که گزارشگر تاریخ تحولات این حوزه از دانش بشرى هستند، غالبا گزارشى از اندیشه سیاسى او ارائه نمىکنند و یا به حداقل آن اکتفا مىکنند . چندوچون این بىاعتنایى به کانتبه عنوان فیلسوف سیاسى، تعیین کننده زمینه و جهتگیرى این مقاله است .
باز سخنی در الهیات تطبیقی
منبع:
نامه فلسفه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
مکاتب ریاضی
منبع:
نامه فلسفه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی: