فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۸۹۳ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
89 - 98
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: طی چهل سال اخیر نظام جمهوری اسلامی ایران همواره در نظر داشته تا با ژرفابخشی به مفهوم واژگان هنر اسلامی در نقاشی، از این مکانیسم بصری بهره بهینه ای ببرد و مبتنی بر آن توان معنادهی به گفتمان خویش را تحکیم کند. این موضوع سبب اطلاق عنوان هنر اسلامی به گونه هایی از نقاشی شده است. گونه هایی که چه به یادگارمانده از سده های پیشین تاریخی (در پنج گرایش نگارگری، تذهیب، گل ومرغ، نگارگری نو و نقاشی قهوه خانه ای) و چه نشأت گرفته از رویدادهای سیاسی-اجتماعی همین دوران، اگرچه دارای محتوا و اصول زیبایی شناختی مختص به خویش هستند، لیکن همگی تقریباً یکسان و مشابه در اذهان عامه تجلی می یابند.هدف پژوهش: بر همین اساس، پژوهش حاضر در پی کسب شناخت دال هایی برآمده که تحت گفتمان نظام در این گونه ها به نحوی مفصل بندی شده اند تا دلالت گر معنایی اسلامی باشند.روش پژوهش: بر مبنای نظریه گفتمان لاکلا و موفه و تحلیل کیفی محتوایی تلاش شده تا تمامی عناصر گفتمانی گونه های مورد بحث مشخص شوند.نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهند که گونه های «نقاشی ایرانی»، «نقاشی سنتی»، «نقاشی انقلاب» و «نقاشی دفاع مقدس» به ترتیب دارای دال های: 1. اشراقی، عرفانی و حماسی 2. اخلاقی، معنوی و الوهی 3. عقیدتی، تبلیغی و حق طلبانه 4. ارزشی، آرمانی و پایدارمدارانه هستند. دال هایی که چون همگی حول دال مرکزی گفتمان قدرت یعنی اسلام شیعی سامان یافته اند، بنابراین سبب پنداشته شدن همگی این گونه ها تحت عنوان هنر اسلامی شده اند. به گونه ای که هریک در ساحت های معنایی متفاوت از اسلام تاریخی-تمدنی، اسلام دینی-تعلیمی، اسلام حاکمیتی و اسلام سیاسی نه تنها منجر به پربارشدن و تجلی سایر دال های گفتمانی نظام شده اند، بلکه تحقق بخش اهداف سیاسی گوناگونش نیز بوده اند.
ادراک تباین صوتی در تجربه حرکت در فضاهای بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
59 - 78
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ویژگی های محیطی فضاهای مختلف شهری، سبب بروز رفتار متفاوت آکوستیکی د ر آنها می شود . رفتار آکوستیکی مستقیماً بر امواج صوتی اثر گذاشته و سبب می شود حال وهوای شنید اری خاصی د ر فضا حاکم باشد . بنابراین هم جواری فضاهای مختلف با ویژگی های گوناگون کالبد ی و منابع متفاوت صوتی می تواند مناظر صوتی متنوعی را د ر کنار هم قرار د هد . اختلاف موجود د ر رفتار آکوستیکی فضاها، که برخاسته از تفاوت د ر ویژگی های کالبد ی آنهاست، سبب می شود کیفیت صد ای شنید ه شد ه و منظر صوتی آنها نیز متفاوت از هم باشد . لذا گونه های مختلف فضایی مناظر صوتی متفاوتی را ایجاد می کنند که سبب می شود تجربه شنید اری فرد ی که د ر امتد اد آنها حرکت می کند واجد کیفیت خاصی باشد .هد ف پژوهش: پژوهش حاضر د ر پی روشن کرد ن تجربه شنید اری فرد د ر حین حرکت د ر گونه های مختلف فضایی بازار تبریز است. بد ین منظور یک نمونه از سرا، راسته بازار و تیمچه هم جوار از بازار تبریز برای مطالعه انتخاب شد ه است.روش پژوهش: برای روشن شد ن کیفیت اد ارکی حاصل از تجربه شنید اری ای که د ر اثر حرکت د ر گونه های فضایی بازار حاصل می شود ، ابتد ا رفتار آکوستیکی فضاهای مورد مطالعه تبیین می شود . تراز فشار صوت و زمان واخنش د و مؤلفه ای هستند که روشن کنند ه رفتار آکوستیکی سرا، راسته بازار و تیمچه مورد مطالعه هستند . برای روشن شد ن نحوه اد راک افراد حاضر از تأثیر رفتار آکوستیکی فضاها د ر منظر صوتی آنها، ارزیابی های ذهنی انجام گرفته است.نتیجه گیری: د ر نهایت با تحلیلی بر یافته های پژوهش، چنین استنباط می شود که حرکت د ر امتد اد گونه های مختلف فضایی د ر بازار تبریز سبب بروز کیفیتی اد راکی می شود که می توان آن را «تباین صوتی» نامید . تباین صوتی کیفیت احساسی و اد راکی حاصل از تجربه شنید اری فرد د ر حال حرکت د ر فضاهای مختلف شهری است که وابسته به ویژگی های خاص کالبد ی فضاها، منابع و روید اد های صوتی است.
معنا در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 60
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نحو حضور معنویت در معماری ایرانی پرداخته شده است. برای این کار ابتدا باید مباحثی در رابطه با معنا و ه معنویت طرح شود. اما قبل از آن، ضروری است مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی طرح گردد، زیرا درک معنا و معنویت در زمر فعالیتهای عقلانی آدمی است. لذا، ابتدا تعریف عقل کل و عقل جزء از منظر حکمت ایرانی – اسلامی ه بررسی و بعد از آن، در مقام مبانی نظری مقاله )پایگاه تئوریک(، رابطه معنا و معنویت ارائه میشود. با تکیه بر این مفاهیم، هنر معنوی و هنر ایرانی توصیف و در نهایت جایگاه معنا و معنویت در معماری ایرانی تبیین میگردد. در جمعبندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آنجا هنر و معماری ایرانی اشاره شده است. از منظر معنویت، اتصال با معماری ایرانی وابسته به مراتب روحانی)معنوی( مخاطبین آن )اعم از صاحبکار، معمار و مردم( تلقی میشود.
رویکردی تحلیلی بر نظریه های طراحی کریستوفر الکساندر (از یادداشت هایی بر ترکیب فرم و زبان الگو تا مفاهیم جدیدی از نظریه پیچیدگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
45-56
حوزه های تخصصی:
Assessment of Development Level of Sistan and Baluchistan Province Compared to other Iran’s Provinces(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Development and progress are ideals that always different countries have pursued. Everybody welcomes a developed country with people free from development obstacles. Indeed, realization of such a goal requires developmental planning in national and local scales taking into account the population growth rate, economical, social, cultural, and political problems, and generally, imbalances and dualities from which the whole country suffers. Hence, it seems inevitably and vitally necessary to pay attention to regional planning in Iran, and, more rapid growth and development of the country can be achieved with the aid of such planning and through growth and flourishing of different regions commensurate with their capacities and capabilities. The current paper is attempted to comparatively assess the performance and efficiency of Iranian provinces in terms of development level using Taxonomy and Morris models. It also aims at analyzing statuses of Iranian in terms of inequality extent in enjoying development benefits using standard score method. The research results are suggestive of the fact that Sistan and Baluchistan Province assumes the lowest rank (30th among the 30 provinces) in all three methods under study. Due to presence of some obstacles and lack of proper grounds, it is an inevitable necessity to rethink and make fundamental planning in this respect.
بررسی ارتباط میان شاخصهای عینی و ذهنی بُعد خدمات عمومی کیفیت زندگی شهری در شهر جدید هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری معمولا یا با استفاده از شاخص های ذهنی از دیدگاه ساکنان و ارزیابی میزان رضایت آنها از زندگی شهری و یا براساس شاخص های عینی و با استفاده از اطلاعات ثانویه و وزن دهی به شاخص های عینی محیط شهری اندازه گیری می شود. به ندرت شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در ارتباط با یکدیگر لحاظ میشوند. در این پژوهش، این دو گروه از شاخص ها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، و به منظور بررسی ارتباط مکانی میان پاسخ دهندگان و نیز جمع آوری شاخص های عینی در خصوص محیط شهری آنها از بعد دسترسی به خدمات عمومی و برخورداری از حمل و نقل عمومی ، به یکدیگر مرتبط شده اند. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری(SEM)، شدت رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتیجه نشان میدهد که بهبود کیفیت زندگی ذهنی از طریق بهبود شرایط عینی در محیط شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. همچنین رضایت از دسترسی به خدمات عمومی اثر مثبت و معنی داری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد میکند و افزایش رضایت از دسترسی به خدمات ، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد میکند که در نظر گرفتن رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی، معیارها و عوامل کالبدی در تعیین میزان رضایت مندی از زندگی در شهرهای جدید نقشی اساسی دارند.
تحلیل محتوای رویکرد مجله آپوزیشنز نسبت به تئوری معماری پس از مدرنیسم (1984-1973)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بی گمان جریان مدرنیسم در اواخر سده بیستم با نقدهای بسیاری در نشریه های معماری روبه رو بوده است. این نقدها هم موجب شکل گیری معماری پست مدرن بوده اند و هم دیگر جریان های هوادار مدرنیسم را نمایندگی کرده اند. مجله آپوزیشنز به عنوان معتبرترین مجله معماری، در اواخر سده بیستم نویسندگان و نقدهای گوناگونی از هر دو طیف را در بر گرفته است. با طرح این «پرسش» که «مجله آپوزیشنز در طول سالیان نشر خود چه رویکردهایی از نقد مدرنیسم را نمایندگی می کرده است؟» تلاش می شود تا جایگاه آپوزیشنز در مسیر شکل گیری تئوری معماری پس از مدرن مورد مطالعه قرار گیرد. می توان این «فرضیه» را مطرح کرد که آپوزیشنز با طیف گسترده نویسندگان، که هرکدام بعدها از سردمداران شکل های مختلف تئوری معماری پس از مدرن بوده اند («پیتر آیزنمن»، «کِنت فرامپتون»، «رِم کوله اس»، «رافائل مونئو»، «دنی س اسکات براون»، «مانفردو تافوری»، «برنارد چوم ی» و دیگ ران)، می تواند نمونه خوبی برای ارزیابی جریان حاکم بر تئوری معماری در آن دوره مهم باشد.هدف پژوهش: عبارت است از واکاوی اندیشه های منتقدانی که در یک بازه زمانی تأثیرگذار، تئوری معماری پس از مدرن را رقم زده اند.روش پژوهش: چارچوب نظری مقاله به کمک شیوه استدلال منطقی به نگارش درآمده و برای تحلیل یافته ها از نمونه گیری «تمام شماری» در روش پژوهش «تحلیل محتوا» استفاده شده است.نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت آپوزیشنز تعاملی دوسویه با جریان های تئوری معماری پس از مدرن و نقشی اثرگذار بر شکل دادن به آنها داشته است. تلاش برای تئوری پردازی - و نه تاریخ نگاری معماری - با رویکردی تفسیری در تحلیل جریان های روز معماری ناشی از اهمیت چنین نقشی برای نویسندگان آپوزیشنز است. در سال های میانی انتشار مجله، نئومدرنیست ها و ستایش از اقتصاد آزاد، جهانی سازی و تکنولوژی بیشتر به چشم می خورد، ولی در سال های ابتدایی و انتهایی، به تأثیر از رویکرد منطقه گرایی انتقادی پست مدرنیست ها واژه های زیرمتن گرایی، فرهنگ و جامعه، کلیدواژه های آپوزیشنز را شکل داده اند.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزه های تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
پایداری شهر از منظر شکل شناسی شهری (بررسی فشردگی در ارگ بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
5 - 18
حوزه های تخصصی:
پایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکل شناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر روابط میان مؤلفه های شکل شناسی شهری و فشردگی از منظر آن در ارتباط با پایداری شهرها و سپس به نحوه انطباق آن با شرایط زندگی در ارگ بم می پردازد. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تا زمانی که فشردگی کالبدی در ارگ بم در مطابقت و ترکیب به هم تنیده عوامل انسانی- درونی شهر بوده توانسته پاسخی مؤثر در پایداری آن از منظر شکل شناسی باشد. مؤلفه های مذکور دربرگیرنده مؤلفه کالبد مصنوع در مطابقت با کالبد طبیعی شهر، عمده ترین عوامل انسانی (مؤلفه های عملکردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در ترکیبی به هم تنیده در طول زمان می باشند.
تحلیل و ارزیابی فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان(نمونه مطالعاتی فضاهای تفریحی حاشیه زاینده رود پارک ناژوان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
272-287
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، کیفیت حضورکودکان در فضاهای تفریحی و تعاملات اجتماعی تحت تاثیر قرارگرفته و باعث حبس کودکان شهری در محیط خانه شده است. همچنین زمین های بازی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از مجتمع های زیستی و خاطرات هر کودکی، به ویژه درکلان شهرها به شمار می روند که کارشناسان بر نقش مؤثر زمین های بازی در تعلیم و تربیت و بهبود روابط اجتماعی کودکان تاکید می کنند. در این بین کودکان با صرف اوقات فراغت خود در این مکان ها توانایی های بالقوه خود را مورد شناسایی قرار داده به درک جدیدی از مفاهیم دست می یابند، توانایی حل کردن مشکلات پیش رویشان را یافته و با نقش های آینده وکنش و واکنش های اجتماعی آشنا می شوند.کودکان آینده یک جامعه را می سازند و نحوه ی سپری شدن دوران کودکی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیت شان دارد. پژوهش حاضر به منظور سنجش و ارزیابی وضعیت فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان به روش پژوهش توصیفی، تحلیلی می باشد که به صورت مطالعه اسنادی و میدانی با راهکاری ترکیبی ؛ ثبت نقاشی های کودکان، پرسشنامه کودکان و پرسشنامه والدین در پارک ناژوان انجام گرفته است. در ادامه برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شده است. نتایج نشان داده است، که در اکثر معیارها والدین کودکان اظهار رضایتمندی کمتری داشته اند. درنهایت با توجه به شاخص های شهر دوستدارکودک و تحلیل فضای تفریحی محدوده مورد مطالعه، پیشنهادها و راهکار هایی در این زمینه ارائه شده است.
بهره گیری از تکنولوژی تشخیص چهره در خلق معماری هوشمند احساسگرا: رهیافتی در بازشناسی احساسات کاربران در ادراک بصری نمای ساختمان هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
99 - 116
حوزه های تخصصی:
احساسات بخش عمده ای از وجود انسان و تعاملات اجتماعی او را تشکیل می دهد، بنابراین یافتن وجوه گوناگون و بازشناسی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از اهداف معماری هوشمند احساس گرا طراحی فضاهایی است که در آنها قابلیت تأثیرگذاری بر حالات روان شناختی و احساسی افراد وجود داشته باشد. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال برقراری ارتباط میان انسان و فضای معماری و بررسی نقش تکنولوژی های پیشرفته جهت برقراری تعادلی منطقی میان این دو حوزه است. بدین منظور جهت بررسی کاربردی موضوع، حالات احساسی 44 نمونه (22 مرد و 22 زن) با میانگین سنی 18-28 سال در هنگام رویارویی با هندسه و تناسبات گوناگون یک نمای هوشمند ثبت شد و 5 حالت احساسی آنان طبق نمودار برانگیختگی-جاذبه و با استفاده از سه روش پرسش نامه، ضبط تصاویر ویدئویی و پردازش تصویر حالات چهره مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که می توان دسته های احساسی مشخصی را برای افراد در هنگام مشاهده نماهای گوناگون تعریف نمود. همچنین در بررسی انجام گرفته جهت بازشناسی احساسات مشخص شد که در 65 % موارد میان بازشناسی احساسی صورت گرفته به روش پرسش نامه و آنالیز تصاویر چهره به کمک نرم افزار هم خوانی وجود دارد. در انتها الگویی جهت تغییر نما به شکل هوشمند و متناسب با اشخاصی که از نما بازدید می کنند ارائه گردید.
تحلیل حریم دیداری خانه های شناشیردار رو به دریا و درون بافت شهری تاریخی نمونه موردی: خانه های لبه ساحل در بافت قدیم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
203-215
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی و تاریخی هر شهر، پاسخی مناسب برای زندگی افراد در زمان خود بوده و اصول و ارز ش های جامعه خود را به کالبد معماری بدل کرده اند. گرچه نیازها و فرهنگ جوامع امروز با انقلاب های صنعت و اطلاعات دگرگون شده، اما همچنان ریشه های عمیقی در فرهنگ حاکم بر بناهای تاریخی خود وجود داشته و میتوان از آن ها آموخت. یکی از اصول واجد ارزش خانه های سنتی حریم و علی الخصوص حریم دیداری یا قابلیت کنترل میزان دید به درون خانه با توجه به فضای رو به آن است. در این مطالعه سعی بر آن است که تاثیر عنصر دریا و دید به آن بر حریم بصری بناهای مسکونی بافت قدیم شبه جزیره بوشهر بررسی شود. در این راستا با روش پژوهش در عمل، مطالعات میدانی انجام شده است؛ بدین صورت که با نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، شش بنای مسکونی درون و لبه بافت تاریخی که دارای عنصر شناشیر خارجی هستند، انتخاب و برداشت شده اند. با معرفی عناصر موثر در حریم دیداری، تعداد، سطح و دید آن ها، میزان باز، نیمه باز یا بسته بودن فضای خانه توسط این عناصر در نمای بناهای داخل بافت و رو به دریا مقایسه و تاثیر عامل دریا در حریم بصری خانه ها استنتاج شده است. آن چه از نتایج برآمده نشان دهنده این است که دریا باعث کاهش نیاز به حریم بصری خانه ها شده به گونه ای با وجود ثبات تناسبات، نماهای درون بافت دارای فضاهای بسته بیشتر و فضاهای باز کمتری نسبت به خانه های لبه بافت هستند اما میزان فضای نیمه باز در آن ها یکسان بوده و تحت تاثیر عامل دریا قرار نگرفته است.
ارائه الگوی تعیین تراکم مسکونی منطقه 22 شهر تهران؛ بر اساس اصول رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دغدغه های ناشی از پراکنش شهری و گسترش افقی شهرها موجب شده است تا کشورهای مختلف در سراسر جهان تمهیداتی را به منظور مهار این بحران بیندیشند. این تمهیدات مشتمل بر سیاست های بلندمرتبه سازی و انبوه سازی، وضع قوانین و مقررات استفاده بهینه از زمین، و در رأس آنها سیاست های افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی بوده است. اتخاذ راهکارهای جدید به شکل گیری اصطلاحات تازه ای چون متراکم سازی شهری، شهر پایدار، شهر فشرده، و رشد هوشمند منجر شده است. در این پژوهش به تبیین معیارهای مؤثر در تعیین تراکم شهری و ارائه الگویی برای تعیین تراکم مسکونی منطقه 22 شهر تهران پرداخته می شود. بدین منظور با استفاده از سنجه های تراکم حاصل از بررسی مباحث نظری و پژوهش های انجام شده، و نیز تحلیل عاملی و تطبیق نتایج حاصل از آن با اصول رشد هوشمند، در نهایت شش عامل به عنوان عوامل تبیین کننده الگوی تراکم مسکونی در منطقه 22 معرفی شده اند، که عبارت اند از: تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، میزان فشردگی بافت مسکونی (نحوه پراکنش قطعات مسکونی)، موقعیت و میزان خدمات عمومی، وضعیت شبکه معابر، و وجود فضاهای سبز و باز. بررسی نواحی چهارگانه این منطقه، بر اساس الگوی تعریف شده، نشان می دهد که از نظر الگوی تراکم، ناحیه 4 بیشترین انطباق را با اصول رشد هوشمند دارد، و ناحیه 3 کمترین انطباق را.
شناسایی و اولویتبندی شهرهای مناسب برای ساخت خانههای انرژی صفر با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه (موردمطالعه: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و تقاضای بیشتر در زمینه انرژی، گرم شدن کره زمین و معضلات زیست محیطی، جنگل زدایی، تخریب لایه ازون و بروز مشکلاتی همچون خشک سالی توجه محققان را به روش هایی جدید برای استفاده از انرژی های تجدید پذیر جلب کرده است. احداث ساختمان های انرژی صفر در شهرهای ایران می تواند گام بزرگی در پیشروی اقتصادی و کاهش مشکلات آلودگی کلان شهرها باشد. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی شهرهای مناسب ایران برای ساخت خانه های انرژی صفر است. بدین منظور از روش دلفی فازی و روش های تصمیم گیری چندشاخصه استفاده شده است. با مصاحبه با متخصصین در زمینه معماری، شهرسازی، مدیریت انرژی و آشنا به احداث ساختمان های انرژی صفر و با در نظرگرفتن نتایج حاصل از تحقیقات پیشین و همچنین مشخصات شهرهای مختلف، شهرهایی که برای احداث خانه های انرژی صفر مناسب هستند انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های لازم برای اولویت بندی شهرهای منتخب مشخص شده و وزن آن ها تعیین گردید. پس ازآن با استفاده از روش های مختلف تصمیم گیری چندشاخصه، شهرها اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد شهرهای یاسوج، شیراز و تبریز و اراک شهرهای مناسبی برای ساخت خانه های انرژی صفر در ایران هستند.
ارتقاء و تداوم تجربه کودکی در محیط های آموزشی کودکان (تأملی بر فضای خانه و مدرسه در میان کودکان دبستانی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
61 - 79
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کودک بخش قابل توجهی از زندگی خود را در محیط مدرسه سپری می کند، از مهم ترین مسائل طراحی این گونه محیط ها فراهم آوردن زمینه های رشد مناسب و تجارب مطلوب کودک در این فضاها است. هدف از پژوهش حاضر، جست-وجوی چارچوبی نظری برای تشخیص متغیرهای اصلی و تبیین چگونگی رابطه بین ویژگی های کالبدی محیط با تجربه کودکی است. از این رو، پرسش اساسی این است که 1- چه مؤلفه های محیطی و 2- چگونه بر تجربه کودکی مؤثرند؟ بر این اساس، جهت دستیابی به الگوی نظری، با رویکردی رشدی-اکولوژیکی ۱ ، 30 کودک که در سال های میانی کودکی و در خانواده مشارکتی در شهر کرمان زندگی می کنند، موردمطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با رویکرد مرد م نگارانه است و از تکنیک های مصاحبه، تور مصاحبه (مصاحبه هنگام قدم زدن)، مشاهده و روش کیو در مرحله جمع آوری و روش تحلیل محتوا در مرحله تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تجربه کودکی تحت تأثیر چگونگی پاسخدهی به نیازهای روانی کودک در زمینه اکولوژیکی است که کودک در آن زندگی می کند و در این زمینه ویژگی ها و قابلیت های محیطی همراه با ویژگی های روانی-اجتماعی محیط دارای اهمیت هستند و همچنین تجارب کودک در یک محیط بر تجارب او در محیط دیگر تأثیر دارند.
آموزه هایی از معماری سنتی برای آینده معماری انرژی کارا در کشور؛ مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
85-93
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، بررسی راهکارهایی برای حفظ منابع انرژی برای نسل های آینده، ایجاد فرهنگ مناسب مصرف و توزیع عادلانه انرژی، مدیریت تولید، انتقال و توزیع و صرفه جویی در هزینه ها، کاهش آلاینده های زیست محیطی، افزایش ثروت ملی در نتیجه کاهش یارانه های مستقیم سوخت است. روش ها: این پژوهش بر مبنای روش تحقیق کاربردی است و داده ها در طول سفر پژوهشی به شهر تاریخی یزد در اردیبهشت ۱۳۹۵ جمع آوری شده است. این داده ها شامل مشاهدات عینی، تحقیق در کتابخانه های محلی و مصاحبه با دانشگاهیان محلی و گفت وگو با اساتید مربوطه، برای بررسی چگونگی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن و چگونگی تامین آسایش و رضایتمندی ساکنان از طریق معماری پایدار بود. با توجه به تحلیل شرایط شهر یزد تعداد سه نمونه انتخابی شدند: خانه رسولیان، خانه لاری ها، خانه گلشن. موارد مطالعاتی با استفاده از فناوری های نوین و با بهره گیری از روش توصیفی تدوین شده است. یافته ها: مهم ترین آموزه های قابل یادگیری از معماری سنتی یزد عبارتند از اصول: جهت گیری، بافت متراکم، معابر ارگانیک و سرپوشیده، بادگیر، قنات، فرم بنا، فرورفتن در دل خاک، درون گرایی، حیاط مرکزی و غیره. نتیجه گیری: براساس پژوهش انجام شده می توان به صراحت تاکید کرد که معماری سنتی یکی از آثار ارزشمند و بسیار فاخر در توجه به ارزش های اقلیمی در طراحی ساختمان است، از این رو شامل آموزه هایی است که می توانند در معماری معاصر به کار گرفته شوند.
گونه شناسی فرم کلی و تراکم نسبی ساختمان های مسکونی تهران از منظر عملکرد اقلیمی و بهینه سازی مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۷۸-۶۰
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش میزان بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه مطبوع را در گونه های مختلف ساختمانی تهران بررسی و بر مبنای تابع هدف بهینه، گونه ساختمانی را با درنظر گرفتن فرم کلی و تراکم نسبی محاسبه نموده و بر اساس نسبت پنجره به دیوار، نحوه توزیع پنجره به دیوار و جهت گیری معرفی می کند. ابزار و روش ها: ابتدا با بررسی منابع مختلف انواع گونه های ساختمان تهران استخراج گردید. گونه ها به روش مدولار چیدمان شده و پس از محاسبه تراکم نسبی دسته بندی شدند. سپس گونه ها با نرم افزار انرژی برای محاسبه بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه در حالات مختلف مدل سازی و شبیه سازی شدند. برای هر گونه 60 آنالیز صورت گرفت و در انتها گونه ها مقایسه و گونه بهینه معرفی گردید. یافته ها: در گونه با تراکم نسبی ۰٫۹۵ و 10% WWR= و West 270، کمترین بار گرمایش و سرمایش بدست آمد. این گونه اگرچه دارای بار انرژی حداقل می باشد، اما دارای نور روز و تهویه حداکثر نمی باشد. بدین منظور پس از یکسان سازی واحد و نوشتن تابع هدف گونه ساختمانی با تراکم نسبی 0.54 و 40% WWR= و Uniform 180 کمترین بار مصرفی انرژی و بالاترین مقدار نورروز و تهویه به عنوان فرم بهینه انتخاب شد. نتیجه گیری: در نتایج اولیه پژوهش اگرچه گونه ساختمانی با تراکم نسبی بالا کمترین بار گرمایش و سرمایش داراست اما با درنظرگرفتن سایر متغیرها این گونه از منظر عملکرد اقلیمی حالت بهینه نمی باشد. از این رو میزان اهمیت متغیرها و ضریب وزنی آن ها در تابع هدف برای تصمیم گیری در مورد میزان مصرف انرژی گونه های ساختمانی بسیار حائز اهمیت است.
بررسی جایگاه «طراحی شهری» در قوانین شهرسازی ایران (تحلیل محتوای مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران از سال 1343 تا 1395 ه.ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
19 - 32
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، مقاله ها و کتاب های علمی متعددی در باب مبانی نظری «طراحی شهری» نوشته و منتشر شده است. اما در واقعیت، هنوز «کیفیت فضاهای شهری» به عنوان مهم ترین دغدغه این دانش و حرفه، در بسیاری از شهرهای دنیا و به طور خاص در کشور ما نمود عینی خود را نیافته است. عملیاتی کردن دانش «طراحی شهری»، به کمک تدوین و تنظیم چهارچوب ها، الزامات و شاخص های آن در متون قانونی کشور، به عنوان اسناد بالادست و برنامه های هدایت توسعه، امکان پذیر می شود. این نوشتار به منظور بررسی جایگاه «طراحی شهری» در قوانین شهرسازی ایران، به تحلیل محتوای مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در فاصله زمانی سال های 1347 تا 1395 ه.ش. پرداخته است. با این هدف، یافتن مهم ترین «موضوعات» و «موضع» های طراحی شهری که در مصوبات شورا مورد اشاره یا تأکید قرار گرفته، مد نظر بوده است. به این منظور پس از مطالعه دقیق متن مصوبات در بازه زمانی یادشده، با رویکرد تفسیری- تحلیلی و به کمک روش تحلیل محتوای کیفی، مصوبات موضوعات مرتبط با طراحی شهری پرداخته شده بود، استخراج گردید و سپس محتوای مرتبط با طراحی شهری، در این 87 مصوبه مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان می دهد که در سهم اندک توجه به طراحی شهری در مصوبات این شورا (کمتر از 5 درصد)، بیشترین تأکید بر موضوعات «طراحی پهنه ها و محورها با هدف توسعه گردشگری» و «توجه به بافت ها و بناهای تاریخی» با 7.48 درصد و «طراحی منظر شهری» با 6.95 درصد بوده است. در میان موضع ها نیز پهنه های اطراف «بناهای تاریخی و یادبود» با 19.81 درصد و «بافت های تاریخی» با 16.03 درصد بیشتر از سایر مواضع شهری در مصوبات شورا مورد توجه بوده است. این بررسی در مجموع، سهم اندک توجه به «طراحی شهری» و «اسناد موضعی – موضوعی» وابسته به آن را در میان مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران نشان می دهد.
ارزیابی کیفیت فضاهای باز پردیس مرکزی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدنبال تغییر و تحولات ایجاد شده در عرص ههای علمی و آموزشی و لزوم توجه به امر آموزش در فضاهای باز، طراحی محوطه های دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. با چنین درکی، بررسی سایت دانشگاه تبریز به دلیل جایگاه آن به عنوان دانشگاه مادر در کشور و جایگاه ویژه آن برای ساخت و سازهای آتی و نیز به علت بحث توسعه و استراتژی مناسب، اهمیت خاص می یابد. هدف این مقاله ارزیابی کیفی پردیس قدیمی دانشگاه تبریز و شناخت نقاط ضعف و قدرت آن به منظور تسهیل فرایند آموزش در محوطه و یاری رساندن به فراگیران در نیل به اهداف اصلی خود می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا و با در نظر گرفتن اصول طراحی محوطه های دانشگاهی، از طریق روش تطبیق سایت دانشگاه تبریز با نمونه های مشابه، مقایسه تشابهات سایت های دانشگاهی با فضاهای شهری وانجام مشاهده و مصاحبه صورت گرفته است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی با بررسی ایده "دانشگاه همچون یک شهر" و بررسی پلان سایت های دانشگاهی استخراج و در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج ارزیابی حاکی از متوسط بودن معیارهای مورد بررسی در سطح پردیس دانشگاه تبریز می باشد؛ به گونه ای که در عرصه دسترسی:حجم ترافیک، ضعف سلسله مراتب شبکه های ارتباطی، نبود تجهیزات اطفاء حریق و بی توجهی به استانداردهای طراحی برای معلولان، در عرصه سرزندگی مبلمان نامناسب (کمی و کیفی )، کمبود فضاهای اجتماعی و خدماتی- رفاه، در عرصه تناسب: مکفی نبودن امکانات به نسبت تقاضا، در عرصه نظارت، نبود ارتباط منعطف بین دانشگاه و شهر و در عرصه ارزیابی پلان، تعریف نامناسب ورودی اکثر دانشکده ها، عدم تناسب ورودی دانشگاه و میدان اصلی با کل مجموعه و کم توجهی به مبلمان ایوان های جلویی دانشکده ها، جزء مهمترین نقاط ضعف می باشند. بنابراین علاوه بر توجه خاص بر معیارها و زیر معیارهای با امتیاز کم، بر تقویت و طراحی نقاط دارای پتانسیل تبدیل به مکان های عمومی موفق چون آمفی تئاتر روباز مقابل دانشکده عمران، احیاء و سازماندهی مسیرها و رعایت الزامات اقلیمی و اجتماعی در طراحی فضاها به طور خاص در مکان هایی چون خیابان شهید خلوتی، محوطه اطراف ساختمان شهداء، علوم انسانی و مسجد - به عنوان پر جمعیت ترین مکان ها تاکید می گردد.
بازشناسی و بازخوانی صحه، فضای فراموش شده شهری در شهر تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحه ، فضای شهری اصیل و کانون جذاب فعالیت های اجتماعی درون محله، یکی از عناصر سازمان فضایی و از واژگان شهرسازی کهن اصفهان بوده است که امروز به طور کلی فراموش شده و توسط طراحان و برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده و مدفون در لایه های تاریخی است. این فضای بازِ عمومی، به واسطه مداخلات نسنجیده و فاقد پشتوانه علمی، رفته رفته رو به نابودی گرائیده و درون بافت استحاله گردیده و بدین ترتیب، نقش تاریخی خود را به مثابه کانون تبلور حیات مدنی از دست داده است. هدف از این مقاله، بازشناسی صَحِه های تاریخی به قصد بازتعریف و تقویت نقش آن در ساختار شهر است. روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش های توصیفی-تحلیلی، مقایسه تطبیقی و تاریخی بنا شده است. روش کار این پژوهش بر پایه بررسی های میدانی و جستجوی دگرگونی های آن بر اساس مطالعه اسناد تصویری، تحلیل مورفولوژیک و همچنین مطالعات اسناد و مدارک مستند کتابخانه ای، کتیبه های تاریخی منصوب در بناهای تاریخی و تاریخ شفاهی برگرفته از مصاحبه با ساکنین قدیمی و بومی بافت استوار شده است. نتایج حاصل از این پژوهش ضمن بازشناسی و باز خوانی نقش و اهمیت این فضای شهری، نشان می دهد که صَحِه، فضای باز سرگشاده، انعطاف پذیر و انطباق پذیر در گذر زمان، با گستره ای از نقش ها و عملکردهای متنوع، پدیده ای پویا و زنده در طول تاریخ بوده، هر چند که دگرگونی های نیم قرن اخیر مقدمات نابودی و محو شدن آن ها را فراهم ساخته است.