کیفیت زندگی شهری معمولا یا با استفاده از شاخص های ذهنی از دیدگاه ساکنان و ارزیابی میزان رضایت آنها از زندگی شهری و یا براساس شاخص های عینی و با استفاده از اطلاعات ثانویه و وزن دهی به شاخص های عینی محیط شهری اندازه گیری می شود. به ندرت شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در ارتباط با یکدیگر لحاظ میشوند. در این پژوهش، این دو گروه از شاخص ها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، و به منظور بررسی ارتباط مکانی میان پاسخ دهندگان و نیز جمع آوری شاخص های عینی در خصوص محیط شهری آنها از بعد دسترسی به خدمات عمومی و برخورداری از حمل و نقل عمومی ، به یکدیگر مرتبط شده اند. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری(SEM)، شدت رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتیجه نشان میدهد که بهبود کیفیت زندگی ذهنی از طریق بهبود شرایط عینی در محیط شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. همچنین رضایت از دسترسی به خدمات عمومی اثر مثبت و معنی داری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد میکند و افزایش رضایت از دسترسی به خدمات ، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد میکند که در نظر گرفتن رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی، معیارها و عوامل کالبدی در تعیین میزان رضایت مندی از زندگی در شهرهای جدید نقشی اساسی دارند.