معماری و شهرسازی ایران
معماری و شهرسازی ایران دوره 7 پاییز و زمستان 1395 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تاخیر چند دقیقهای درتخلیه کاربران در حوادث، به ویژه درساختمانهای آموزشی به دلیل حجم بالای جمعیت اثر قابل توجهی درافزایش خسارت جانی دارد. بدین منظور تعداد و موقعیت راههای خروج این ساختمانها باید متناسب باشد تا امکان تخلیه را درزمان مناسب فراهم کند. هدف از این مقاله بررسی خروجی های یک ساختمان آموزشی در تدارک مسیر خروج مناسب می باشد. در این پژوهش با دو روش کارآیی ابزارهای فرار در ساختمان های آموزشی بررسی شده است؛ ابتدا زمان های خروج اضطراری با مدلسازی رفتاردانش آموزان (به وسیله نرم افزار شبیه ساز) تخمین زده می شود و با مقایسه نتایج حاصل با زمان مورد نیاز برای تخلیه ساختمان برآوردی از کارآیی ابزارهای خروج به دست می آید. در روش دوم کارآیی راههای خروج مدرسه با معیار ضوابط و مقررات ایمنی ساختمان در برابر آتش بررسی می گردد. مقایسه نتایج حاصل از دو شیوه یاد شده امکان تایید این فرضیه را فراهم کرده است که رابطه مستقیمی بین تعداد، ابعاد و موقعیت راه های خروج با زمان خروج امن کاربران در مواقع بحران وجود دارد . نتایج حاصل شیوه ای در ارزیابی عملکرد پلان معماری ارائه داده است که می تواند افزایش دقت تصمیمات مدیریتی در وضعیت پاسخگویی بناها در موارد بحران را به همراه آورد. نتایج نشان می دهد ارزیابی ویژگی های معماری مربوط به ابزارهای فرار ساختمان تنها به وسیله ضوابط و مقررات ملی کافی نیست. در نهایت پیشنهاداتی در زمینه دستیابی به مسیرهای فرار مناسب در مدارس ارائه می شود.
بازشناسی تحولات معماری در مجموعه تاریخی بازار اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساختارهای هویت بخش به سیمای کالبدی شهر اهر، مجموعه تاریخی بازار است . این مجموعه تاریخی علیرغم این که در زمره آثار فاخر معماری ایرانی قرار دارد، تاکنون از بررسیهای کافی در زمینه شناخت تاریخی و شناخت کیفیات معماری بینصیب بوده است. در نوشتار حاضر، که برآمده از پژوهشی مستقل به منظور تبیین تأثیر زمان بر نحوه تکوین این مجموعه است، به برخی از خلأهای علمی موجود در این زمینه و با طرح دو پرسش پاسخ داده شده است: الف) نمود موقعیت سوقالجیشی و استقرار شهر کهن بر سیر تحولات کالبدی بازار اهر چگونه میباشد؟ ب ) توسعه کالبدی شهر و گسترش آن در تکوین نهایی این اثر معماری چگونه و به چه میزان تاثیرگذار بوده است؟ از آنجایی که این پرسشها، در بستر تاریخی مطرح شدهاند، از روش توصیفی تاریخی استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که هسته اولیه مجموعه تاریخی بازار اهر، متأثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر و در اثر عبور کاروان ها برای عزیمت به شهرهای مهم منطقه (بدلیل موقعیت سوقالجیشی اهر) و با احداث فضاهایی ساده که برای برپایی بازار لازم بود، بنا نهاده شد. این مجموعه در عصر قاجار توسعه چشمگیری داشت. بنحوی که بخش سرپوشیده آن تجدید بنا شد. در این دوره به دلیل مرکزیت شهر اهر در منطقه، توجه وافری به این مجموعه شد و کیفیت و کمیت ساختاری آن تحول اساسی یافت. ویژگی شاخصاین مرحله از تحولات کالبدی این است که در قالب طرحی جامع بدان نگریسته شد و تمامی ساختارهای پراکنده قبلی در هیأت منظومه معماریِ واحد به نظم آورده شد . نکته مهم در فرآیند تکوین مجموعه تاریخی بازار اهر آن است که علیرغم آفرینش تدریجی ، یکپارچگی تحسین برانگیزی در روابط معماری مجموعه مشاهده میشود؛ موضوعی که خود جلوهای ممتاز از خرد و انعطافپذیری معماران ایرانی است.
تاثیر باد و آفتاب در تعدیل شرایط گرمایی خانه های بوشهر نمونه موردی: خانه گلشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان و توجه به مولفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه ضروری است. بکارگیری جریان هوا در کنار محافظت از گرما و تابش از موثرترین راهکارها در تعدیل شرایط گرمایی در مناطق گرم و مرطوب است. همچنین استفاده از تابش خورشید در ماه های سرد سال به تعدیل شرایط گرمایی خانهها در زمستان کمک میکند. خانههای بومی عمدتاً براساس پاسخگویی به نیازهای اقلیمی ساخته شدهاند و خانههای بومی بوشهر دارای الگویی برای استفاده از بادهای محلی و استفاده از مؤلفه تابش در زمستان است. این مقاله با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر شرایط گرمایی را در این خانه بر اساس الگوی اقلیمی آن ها بررسی و به این سوال پاسخ میدهد که تابش و جریانات هوا تا چه حد در تعدیل شرایط گرمایی الگوهای اقلیمی ویژه این خانه موثرند. این مقاله دارای هدفی کاربردی و با روش تصویرسازی و شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر نسخه 4.2.0.045 و مدل آسایش حرارتی اشری 55 و تحلیل اقلیمی با کمک نرم افزار کلایمیت کانسالتنت و مدل حرارتی تطبیقی انجام میشود. بکارگیری الگوی ویژه خانه های بوشهر در خانه گلشن توانسته است در ما ههای بسیار گرم تا اندازه قابل توجهی و در ماههای نیمهگرم کاملا تعدیل کند. این الگو در ماههای سرد نیز شرایط گرمایی داخل خانه را کاملا تعدیل کرده و نیاز به دستگاههای گرمایشی را به صفر رسانده است. با بکارگیری این الگوها در خانه های امروز میتوان در ماههای بسیار گرم بار دستگاههای مکانیکی را به اندازه قابل توجهی کم کرد و در ماههای نیمه گرم و سرد نیاز به دستگاههای مکانیکی را به صفر رساند. نتایج نشان داد مصالح دیوارها تا حد زیادی سبب گرم شدن فضاهای داخلی در طول شبهای ماههای گرم میشود؛ لذا این الگوها را میتوان با تغییر مصالح دیوارها به مصالح سب کتر بهبود بخشید.
تبیین راهکارهای اجرایی دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران با تاکید بر آسیب شناسی و ساماندهی کیفیت وضع موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به تغییرات در ساختار مدیریتی دانشکده هنرهای زیبا که منجر به تبدیل وضعیت قبلی به پردیس گردید و با هدف تهیه ی طرح جامعی که در سه حوزه ی مدیریت اجرایی، میانی و راهبردی در سه مرحله ی زمانی گذشته، حال و آینده به منظور ترسیم نقشه ی راه در ساماندهی و توسعه ی کیفی پردیس هنرهای زیبا باشد شکل گرفته است. این نوشتار، به عنوان بخشی از طرح جامع یاد شده، با پرداختن به بازه ی زمانی "حال " و "تبیین مشکل" به هدف ذکر شده پرداخته است. بر این اساس روش پژوهش شامل راهبرد مشابه سازی همراه با راهکارهای مصاحبه با اساتید صاحب نظر و طرح پرسشنامه از دانشجویان دانشکده معماری و تحلیل این اطلاعات بوده و بر این پایه، مصاحبه با اساتید به صورت انتخاب تصادفی و طرح پرسشنامه نیز بر پایه ی مدل شبکه ای پایا و هدفمند که برای طرح جامع طراحی شده بود و از میان 111 دانشجو در مقاطع کارشناسی تا دکتری با ضریب روایی 0/83 (آلفای کرونباخ) صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اهداف سه گانه ی پژوهشی، آموزشی و کاربردی با عوامل پنجگانه ی سامانه ی آموزش عالی دارای شرایط مختلف ارتباط در طیفی پنج درجه ای می باشند که نیازمند جبران و یا تقویت در برخی شاخصه ها هستند.
تحلیل تطبیقی ساختار اصلی شهر تبریز از اواخر دوره قاجار تا معاصر با استفاده از تکنیک چیدمان فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی موضوع برنامه ریزی و طراحی شهری امروزه به اندازه ای می باشد که به سختی می توان با در نظر گرفتن همه موارد و تأثیرات متقابل بین عناصر به تحلیل و اتخاذ تصمیم مناسب پرداخت. با این وضعیت استفاده از روش های رایانه ای، با امکان تجزیه وتحلیل مسائل پیچیده با دقت و سرعت بالا، به کمک برنامه ریزان و طراحان شهری آمده است. یکی از روش هایی که بر پایه استفاده از رایانه و روش های علمی در زمینه مطالعات شهری به کاررفته است، تکنیک چیدمان فضایی است. این روش تکنیکی برای تحلیل کمی عوامل کیفی شهر می باشد که توسط هیلییر و هانسون در سال 1984 میلادی در لندن پایه ریزی شد.
ساختار اصلی شهر به عنوان فرم دهنده استخوان بندی و شکل شهری تأثیر بسزایی در نحوه ارتباط و ترتیب فضایی فضاهای شهری داشته است. حال سؤالی که مطرح می شود این است که چه عوامل و یا چه پارامترهایی بر شکل دهی به ساختار و استخوان بندی شهر می توانند تأثیرگذار باشند؟ به نظر می رسد برخی از این پارامترها در طول زمان نقش پررنگ تری در شکل دهی به ساختار شهری داشته اند و برخی برعکس. هدف از این مقاله شناخت کاربردی تکنیک چیدمان فضا در مطالعه پیکره بندی و ساختار اصلی شهر تبریز در طی یک سده اخیر می باشد که با استفاده از بررسی تطبیقی بین دوره های تاریخی موردنظر به تحلیل پارامترهای تکنیک چیدمان فضایی پرداخته است و نتایج به صورت داده های گرافیکی و ریاضی ارائه شده است. در این مقاله با استفاده از نقشه خطوط محوری به تحلیل پارامترهایی از این تکنیک (اتصالات، هم پیوندی، عمق فضا و هوشمندی یا وضوح) پرداخته شده است. چنانچه از یافته های تحقیق به دست می آید، محورها و مسیرهای بافت های قدیمی و هسته مرکزی شهر تبریز اهمیت و نقش خود را ازدست داده اند، اما پتانسیل و ظرفیت احیای مجدد نقش و اهمیت خود را در ساختار اصلی شهر دارند.
کاربرد مدل تلفیقی SWOT-AHP در طراحی محصولات بهداشتی (مورد مطالعه: طراحی مسواک برای معلولین حرکتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، رقابت در بین تولیدکنندگان و به تبع آن طراحان محصول از ظرافت ها و ویژگی های خاصی برخوردار است از این رو فرآیندهای تصمیم گیری در روند ایده پردازی تا طراحی و تولید از پیچیدگی و حساسیت های حائز اهمیتی برخوردار است به بیان دیگر، تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در محصولات جدید ، فرآیندها یا تجهیزات توسط طیف وسیعی از عوامل تعیین می شود. هرچند که روشهای نوین متعددی در حوزه تصمیم گیری ارائه شده ولی یک از روش های کاربردی که در عرصه طراحی صنعتی قابل استفاده و موثر محسوب می شود روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، از طریق مقایسه دو به دو عوامل موثر در تصمیم گیری به تصمیم گیرندگان برای تعیین اولویت عوامل نسبت به هم یاری می رساند. در این مقاله سعی شده است از این روش در ارائه و طراحی یکی از محصولات بهداشتی روزمره یعنی مسواک با گروه هدف خاص یعنی معلولین جسمی - حرکتی استفاده شود. مسواک زدن علاوه بر سلامت جسمی بر روابط فردی و اجتماعی و سلامت روانی تاثیر می گذارد . هدف اصلی در این مقاله بررسی کمی و کیفی مسواک دستی طراحی شده برای معلولان حرکتی در بازار می باشد . معیارها براساس تحقیقات میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری تعداد 10 نفر معلول آسیب نخاعی گردنی (C5-C7) به همراه متخصص ارگونومی، کاردرمانی و طراح صنعتی می باشد. روش مطالعاتی به کار رفته در این تحقیق موردی، مدل ترکیبی SWOT-AHP می باشد. یافته ها حاکی از آن است که استراتژی SO با میزان عددی نرمال شده بیشتر نسبت به سایر استراتژی ها برای محصول بهداشتی مناسب می باشد. براساس نتایج حاصله، عدم وجود محصول در بازارهای داخلی و خارجی می تواند فرصت مناسبی برای سودآوری بخش تولیدی ایجاد کند. برای سایز بندی مسواک می توان از پلیمرها با حافظه شکلی استفاده نمود. به منظور الزام کاربر به انجام امور شخصی و اهمیت به نظافت دهان و دندان می توان برای دسته مسواک خانواده محصول در نظر گرفت.
بررسی اهمیت و نحوه آموزش نقد بنا به دانشجویان رشته معماری از دیدگاه اساتید معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش معماری از موضوعاتی است که می تواند در جریان رشد معماری ایران و ترسیم آینده نقش بسزایی داشته باشد. در این بین به اعتقاد برخی فرهنگ نقد جزء ساختاری و هویت بخش آموزش در دانشکده های معماری است . درواقع نقد می تواند به عنوان پشتوانه ای جهت طراحی مطرح گردد. هدف اصلی از این مقاله دستیابی به رو ش ها و محتوای کارآمد در جهت آموزش صحیح نقد و پرورش دیدگاه نقادانه در دانشجویان معماری است. روش این پژوهش بر مطالعات اسنادی – پیمایشیِ تحلیلی استوار است؛ اطلاعات از منابع مکتوب و پرسشنامه از اساتید معماری به دست آمده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که با توجه به هویت چند رشته ای معماری، جهت دستیابی به آموزش نقد جامع، برخورداری از رویکردهای ترکیبی برای آموزش نقد معماری الزامی است. در ارتباط با میزان اهمیت زمینه های نقد، جمع بندی یافته ها بر عوامل پاسخ مناسب بنا به عملکرد، زمینه و بافت پیرامونی آن، تأکید دارد . به طور کلی میزان دخالت هر آیتم، به نوع طرح و هدف منتقد بستگی دارد. براساس تحلیل ها غالب استادها، نقد را، لازمه دروس طراحی، و پایه طرح های آینده دانشجویان می دانند. همچنین آموزش نقد به ترتیب اولویت در گرایش های مطالعات معماری ایران، معماری اسلامی، مهندسی معماری، معماری دخلی، مهم ارزیابی شده است . اساتید روش ها و ابزار آموزشِ درس نقد را به ترتیب اهمیت، بحث گروهی، طرح سوال از طرف استاد، نوشتن، بازدید علمی، جلسات نقد، شرح و تحلیل متون نقادانه، نمایش فیلم، اسکیس و اسلاید، دانسته اند. در نهایت مقاله حاضر پیشنهاداتی در راستای برنامه ریزی و آموزش نقد ارائه نموده است.
تحلیلی مقایسه ای بر خوانش مدرنیستی و پسامدرنیستی اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نقد اثر معماری" با بررسی خود بنا آغاز میشود؛ اما خاستگاهش، در بنیانهای نظری معماری است. با دانستن این مهم که "نقد" و "نظریه"، دو مقوله مرتبطند، هدف نقد بهعنوان زیرمجموعه تئوری، تفسیر و ارزیابی آثار برمبنای نظریه می باشد. علی رغم مطالعات زیادی که تاکنون بر روی مبانی طراحی « مدرن » و « پسامدرن » و تفاوت هایشان انجام شده؛ اما، تدقیقی بر تفاوت های مبانی و روش شناسیِ خوانش و نقد، و قواعد ارزیابی اثر معماری در این مکاتب صورت نگرفته است. پژوهش حاضر با مطالعه مبانی نظری «مدرن » و « پسامدرن »، ویژگی های « خوانش اثر معماری » و « قواعد نقد » در دو مکتب را مورد تحلیل، واکاوی و قیاس قرار داده است. این پژوهش با ماهیتی کاربردی، و سامانه جستجوی کیفی، با رویکردی تفسیرگرا به تفسیر و تحلیل معنایی داده ها که مشتمل بر نظریات و آراء معتبر نظریه پردازان « مدرن » و « پسامدرن » با محوریت مفهوم نقد است می پردازد. محققان، با روشی توصیفی- تحلیلی و شیوه تحلیل تطبیقی و مقایسه ای، داده های گردآوری شده از طریق مطالعه اسنادی را تحلیل و مقایسه کرده اند؛ در نهایت با ارائه نمونه هایی از نقد آثار معماری به شیوه های مدرن و پسامدرن، تفاوت های خوانش معماری در دو مکتب، به صورت کلّی بازشناخته شده است. یافته های تحقیق، حاکی از تک معنایی و قطعیتی بلاتردید در روند خوانش مدرنیستی اثر است در حالیکه در نظریه های پسامدرنیستی، شاهد عدم قطعیت در داوری به دلیل تکثرمعانی هستیم. خوانش مدرنیستی، کنشی خطی و منطقی با مرکزیت متن و دلالت های صوری و با روند استدلال منظم، خلاصه نگر و تک لایه است و مواجهه محصولگرایانه با اثر دارد، درحالیکه خوانش پسامدرنیستی با مواجهه فرآیندگرایانه، به مثابه یک بازی غیرخطی با محوریت خواننده و دلالت های ضمنی حول لایه های متعدد شکل میگیرد. تفاوت آشکار بین دو خوانش در پژوهش نشان داد که با تکیه برنظریه « بازی های زبانی 1 » ویتگنشتاین، به منظور داشتن نقدی منصفانه تر، وجود تناسب بین اثر معماری و شیوه خوانش آن امری مطلوب به نظر میرسد که منتقد معماری باید بدان آگاه باشد.
نقش تکنولوژی حمل و نقل شهری بر بافت کالبدی محله های تاریخی در دوران معاصر (نمونه موردی محله خیابان و درب کوشک شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی های نوین شهرسازی که در چرخه نیاز تعریف و بازتعریف می شوند؛ در هر عرصه ای از محیط های شهری قابلیت حضور دارد. میزان و نحوه تأثیرگذاری آن در طی ادوار تاریخی تابع شرایط بسیار پیچیده ای است که در یکی از کامل ترین حالت ها در محله های شهری درک میگردد. بارزه های تکنولوژی حمل ونقل شهری به عنوان یک نیروی محرکه در دگرگونی ساختارهای کالبدی-فضایی نقش بی بدیلی در پایداری محله های تاریخی ایفا می کند . مطالعات نظری حوزه پایداری و تکنولوژی حمل ونقل شهری ابهامات گسترده ای را برای تصمیم سازان، برنامه ریزان و طراحان در برهه های مشخص زمانی پدید می آورد؛ اما بررسی کیفی و کمی پایداری در طول دوران به منظور شناخت مسیرهای تصمیم سازی آتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش تکنولوژی حمل ونقل شهری در سیر دگرگونی محله های تاریخی ازنقطه نظر پایداری است . پرسش های تحقیق عبارت اند از پایداری محلات در سیر دگرگونی تاریخی خود در دوران معاصر چه روندی داشته اند؟ و تکنولوژی حم ل ونقل شهری در میزان پایداری محلی چه نقشی داشته است؟ بر همین اساس روش تحقیق به صورت توأمان کیفی و کمی برمبنای مطالعه اسنادی سیر دگرگونی محلات و ارتباط آن با میزان پایداری با استفاده از روش شاخص عملکرد محله ای است . بررسی های حاضر در دو محله خیابان و درب کوشک شهر قزوین با پیشینه دوران صفوی بیانگر آن است که معیارهای پایداری محلی تا پیش از سال 1386 روند نزولی داشته و در برخی از معیارها به پایین ترین میزان خود رسیده است . در دهه پس ازآن، برخی از معیارهای پایداری شامل ایمنی و امنیت، سرزندگی و دسترسی افزایش یافته و معیارهای هویت، تنوع و خوانایی کاهش یافته است.
ارزیابی منظر صوتی در فضاهای شهری (نمونه موردی پیاده راه خیام، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صوت و منظر صوتی به عنوان محرک های احساس هستند که کیفیت فضاهای شهری را تحت الشعاع قرار می دهند. صوت به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از اتمسفر شهری بر رفتار عابران، انتخاب فضا برای ماندن یا عبور، ادراک عابران از فضای شهری و در کل بر کیفیت فضای شهری تاثیر می گذارد. امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده و ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. این موارد اهمیت پرداختن به منظر صوتی در فضاهای شهری را روشن می کند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی منظر صوتی در پیاده راه خیام، واقع در شهر ارومیه، به بررسی مساله پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد . به منظور ارزیابی، از روش مکمل کمی-کیفی استفاده شده است. شاخص فیزیکی صوت (LA eq) با بررسی ادبیات مطالعه تبیین شده و در محدوده مورد مطالعه توسط سنجنده ی صوت St- 8851 ارزیابی شد و برای ارزیابی کیفی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، برداشت صوتی میدانی از 14 ایستگاه با فواصل 20 متری و پر کردن پرسشنامه ها از افراد حاضر در محدوده صورت گرفت. نتایج نشان داد به لحاظ کمی میانگین شاخص صوت در کل زمان برداشت در پیاده راه خیام در میانه ی محور کمتر از کناره های محور بوده است و حداکثر شدت صوت در کناره ها در ایستگاه 1 و 14 به ترتیب 72/87 و 73/4 دسی بل بوده که در محدوده حداکثر حد مجاز برای آسایش صوتی در فضاهای شهری می باشد. نتایج حاصل از پرسشنامه نشان داد میانگین رضایت از منظر صوتی در طیف لیکرت 2/71 بوده و مولفه های مکالمه و گفت و گو، صدای پرندگان و صدای قدم های افراد به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین خوشایندی منظر صوتی محور خیام داشته اند..
عوامل موثر در ایجاد دلبستگی به مکان در خوابگاه های دانشجویی (نمونه موردی: خوابگاه دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن دانشجویی ضروری ترین نیاز دانشجویان غیر بومی می باشد. این دانشجویان با ورود به خوابگاه و دوری از خانواده، بخش زیادی از حمایت های اجتماعی خانواده و جامعه بومی خود را از دست می دهند و دچار احساس تنهایی، غربت، عدم تعلق و دلبستگی به محیط جدید می شوند. در این میان، توجه به عوامل موثر در ایجاد دلبستگی به محیط جدید خوابگاه می تواند نقش مهمی در بهبود وضعیت روحی، عاطفی و عملکردی آنها داشته باشد. با ایجاد دلبستگی به مکان در خوابگاه، تطبیق دانشجویان با محیط جدید بهتر صورت می گیرد و اشتیاق آنها برای زندگی با دیگران افزایش می یابد. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر در ایجاد دلبستگی به مکان، در خوابگاه های دانشجویی است. برای دستیابی به اهداف فوق، پس از مطالعات کتابخانه ای، از روش مطالعه میدانی ( مشاهده، پرسشنامه و عکس ) استفاده شده است و به عنوان نمونه، خوابگاه پردیس دانشگاه سمنان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های بدست آمده از مطالعات میدانی به روش کمی مورد تحلیل قرار گرفته است . نتایج نشان می دهد عوامل انسانی، عوامل مکانی و عامل زمان عوامل موثر در ایجاد دلبستگی به مکان می باشند و رابطه معناداری میان آنها و دلبستگی به مکان وجود دارد. از میان عوامل مکانی، عوامل اجتماعی مکان، عوامل کالبدی مکان ، عوامل فعالیتی مکان و عوامل معنایی مکان به ترتیب، موثرترین عوامل در ایجاد دلبستگی به خوابگاه می باشند . از میان مولفه های عوامل اجتماعی مکان، بیش ترین ارتباط مربوط به رعایت حریم شخصی در مکان و در مولفه های عوامل کالبدی مکان، بیش ترین ارتباط مربوط به امکان انعطاف پذیری مکان می باشد.
سنجش میزان راندمان عملکردی فضا در انواع سازمان فضایی بناهای درمانی با استفاده از تکنیک نحو فضا (نمونه ی موردی: سنجش موقعیت ایستگاه پرستاری در بخش بستری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان راندمان عملکردی هر فضا تاثیر مستقیمی بر الگوی های رفتاری- حرکتی کاربران آن فضا دارد. این میزان در انواع کاربری ها متغیر است و در اولویت بندی طراحی، جایگاه متفاوتی دارد. در بناهای درمانی، توجه به میزان راندمان عملکردی فضا به دلیل نوع کاربری خاص آن و ایجاد حداکثر میزان راندمان عملکردی در ترکیب فضایی بنا از ضروریات طراحی به شمار می رود. هدف از این پژوهش، سنجش الگوی رفتاری پرسنل ایستگاه پرستاری در ارتباط با بخش بستری است که با بررسی سه الگوی مرکز درمانی به عنوان نمونه های موردی تحقیق، در راستای انتخاب مناسبترین ترکیب فضایی و به منظور دستیابی به حداکثر میزان راندمان عملکردی انجام شده است . مبانی نظری مورد نیاز در ارتباط با تعریف شاخص های تبیین کننده راندمان عملکردی بخش بستری در فضاهای درمانی، از دو شیوه بررسی ادبیات تخصصی در این خصوص و نیز بررسی محتویات نشریه مربوط به بخش درمانی سازمان برنامه ریزی کشور به دست آمده است. در ادامه پس از معرفی نمونه های موردی، در ابتدا با استفاده از داده های نرم افزار Depthm و سپس ارزیابی نمونه های موردی با استفاده از بندهای مربوط به حالت بهینه ی ترکیب فضایی موقعیت ایستگاه پرستاری مندرج در نشریه مذکور، به معرفی مناسب ترین الگوی پلانی دست می یابد. نتایج تحقیق نشان داد که با توجه به مبانی ذکر شده در رابطه با راندمان فضا و چیدمان آن، الگو ی "خطی " و بعد از آن الگوی "حیاط مرکزی" به ترتیب از راندمان عملکردی مناسب تری جهت مکان یابی و استقرار موقعیت ایستگاه پرستاری در بخش بستری برخوردار هستند.
ارزیابی کیفیت فضاهای باز پردیس مرکزی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدنبال تغییر و تحولات ایجاد شده در عرص ههای علمی و آموزشی و لزوم توجه به امر آموزش در فضاهای باز، طراحی محوطه های دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. با چنین درکی، بررسی سایت دانشگاه تبریز به دلیل جایگاه آن به عنوان دانشگاه مادر در کشور و جایگاه ویژه آن برای ساخت و سازهای آتی و نیز به علت بحث توسعه و استراتژی مناسب، اهمیت خاص می یابد. هدف این مقاله ارزیابی کیفی پردیس قدیمی دانشگاه تبریز و شناخت نقاط ضعف و قدرت آن به منظور تسهیل فرایند آموزش در محوطه و یاری رساندن به فراگیران در نیل به اهداف اصلی خود می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا و با در نظر گرفتن اصول طراحی محوطه های دانشگاهی، از طریق روش تطبیق سایت دانشگاه تبریز با نمونه های مشابه، مقایسه تشابهات سایت های دانشگاهی با فضاهای شهری وانجام مشاهده و مصاحبه صورت گرفته است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی با بررسی ایده "دانشگاه همچون یک شهر" و بررسی پلان سایت های دانشگاهی استخراج و در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج ارزیابی حاکی از متوسط بودن معیارهای مورد بررسی در سطح پردیس دانشگاه تبریز می باشد؛ به گونه ای که در عرصه دسترسی:حجم ترافیک، ضعف سلسله مراتب شبکه های ارتباطی، نبود تجهیزات اطفاء حریق و بی توجهی به استانداردهای طراحی برای معلولان، در عرصه سرزندگی مبلمان نامناسب (کمی و کیفی )، کمبود فضاهای اجتماعی و خدماتی- رفاه، در عرصه تناسب: مکفی نبودن امکانات به نسبت تقاضا، در عرصه نظارت، نبود ارتباط منعطف بین دانشگاه و شهر و در عرصه ارزیابی پلان، تعریف نامناسب ورودی اکثر دانشکده ها، عدم تناسب ورودی دانشگاه و میدان اصلی با کل مجموعه و کم توجهی به مبلمان ایوان های جلویی دانشکده ها، جزء مهمترین نقاط ضعف می باشند. بنابراین علاوه بر توجه خاص بر معیارها و زیر معیارهای با امتیاز کم، بر تقویت و طراحی نقاط دارای پتانسیل تبدیل به مکان های عمومی موفق چون آمفی تئاتر روباز مقابل دانشکده عمران، احیاء و سازماندهی مسیرها و رعایت الزامات اقلیمی و اجتماعی در طراحی فضاها به طور خاص در مکان هایی چون خیابان شهید خلوتی، محوطه اطراف ساختمان شهداء، علوم انسانی و مسجد - به عنوان پر جمعیت ترین مکان ها تاکید می گردد.
روند شکل گیری حفاظت معماری از منظر فهم تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه که امروز تحت عنوان حفاظت معماری شناخته می شود، نه به یکباره و نه لزوماً در شکل امروزی آن بلکه در یک سیر تحول تاریخی و در پی تحولات اساسی در اندیشه و عمل افراد در اعصار مختلف شکل گرفته است . حفاظت معماری به معنای عام آن دارای یک گسست بنیادین از سنتی به مدرن بوده است که فهم این گسست نیاز به فهم نگاه تاریخی حاکم بر هریک دارد. ماهیت میراث فرهنگی و شأن و منزلت آن را باید در نوع نگاه به تاریخ جستجو کرد. اروپا بعد از رنسانس و به خصوص در قرن هجدهم تحولی بنیادین را در فهم تاریخ تجربه می کند که این مهم زمینه ساز نگاهی نو به تاریخ شد. مبنای فهم جدید از تاریخ بر این اصل استوار شد که رخدادها به صورت زنجیرهای در یک سیر متوالی از یک نقطه مشخص آغاز شده، تا به امروز ادامه داشته و در آینده نیز امتداد خواهند یافت. بر اساس این فهم جدید از تاریخ بود که کنجکاوی در گذشته و علاقه به شناخت تاریخی به وجود آمد. این امر سبب ایجاد علاقه ای در حفاظت گران میراث فرهنگی شده است تا در حد امکان به تحقیق درباره تاریخ، نگرش تاریخی و شیوه های پژوهش در تاریخ بپردازند. مقاله حاضر سعی در پاسخگویی به مسأله اصلی تحقیق، یعنی نسبت این فهم جدید از تاریخ و حفاظت معماری، دارد. نسبت یاد شده از رهگذرِ پاسخگویی به دو پرسش اساسیِ "فهم جدید از تاریخ چگونه در شکل گیری جنبش حفاظت مدرن تأثیر گذاشته است؟" و " کنجکاوی تاریخی، باستانگرایی و باستان شناسی چه امکانی را در جهت علاقه مندی به حفاظت معماری فراهم نموده است؟"، روند شکل گیری حفاظت معماری را روشن می سازد . در این پژوهش با استناد به متون منابع کتابخانه ای و بر اساس راهبردهای روندپژوهی در تحقیق تاریخی، به تفسیر و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. کنجکاوی و علاقه یاد شده در ابتدا باستان گرایی در قالب عتیقه گرایی و عتیقه شناسی، سپس باستان شناسی و در نهایت حفاظت میراث گذشتگان را در پی داشت. فهم جدید از تاریخ در حفاظت معماری که آن را پدیده مدرن تاریخمندی نیز می نامند، امکان جدیدی را برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیز و چگونه باید حفاظت شود به وجود آورده است. شکل گیری باستان شناسی، قوام یافتن روش شناسی و معرفت شناسی پژوهش های تاریخی و نگاه انتقادی به گذشته و فعالیت های مرمتی در گذشته از منظر زمان حال، شکل دهنده این دوره از حفاظت تاریخی بوده است.
پژوهشی بر روند تغییرات چیدمان ساختمان های راکتور و توربین در نسل های مختلف نیروگاه های آب سبک تحت فشار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدود دو سوم برق تولیدی کل نیروگاه های مختلف هسته ای جهان، در نیروگاه های هسته ای آب سبک تحت فشار تولید میگردد. کشورهای متعددی در طراحی و توسعه این نیروگاه ها بر پایه تکنولوژی های مشابه و یا متفاوت نقش داشته اند و در این بین کشور آمریکا به عنوان یکی از پیشروترین کشورها در زمینه طراحی و ساخت نیروگاه ها مطرح بوده است. نسل های مختلف این نیروگاه ها از اواسط قرن گذشته تا کنون با تاریخچه ای درحدود بیش از شش دهه توسعه یافته اند. در این مقاله با بیان این تاریخچه به بررسی نمونه های موردی نسل های مختلف این نوع نیروگاه در طول زمان و ارزیابی روند تغییر و تحول ساختمان های اصلی آنها یعنی ساختمان راکتور و ساختمان توربین پرداخته می شود. در این پژوهش ابتدا با بررسی و تشریح نحوه فرآیند تولید بخار و الکتریسیته در این دو ساختمان و سپس به بررسی روند تکامل تدریجی معماری و نحوه چیدمان این دو ساختمان شامل فرم و نحوه چیدمان و قرارگیری آن ها نسبت به یکدیگر در نسل های مختلف نیروگاه ها و تغییرات عمده چیدمان معماری نسبت به یکدیگر پرداخته می شود . روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی، ترسیمی و تحلیلی می باشد که بر اساس بهره گیری از کتب، مقالات و بر اساس روش مشاهداتی و بررسی بر روی فضاهای پیچیده هر نیروگاه بر مبنای نقشه هوایی و سایت های اینترنتی بوده است. نمونه های بررسی شده در این مقاله شامل بیست و نه واحد نیروگاه آب سبک تحت فشار می باشد که تمامی نسل های نیروگاه ها را شامل می شوند. در این مقاله با ترسیم چیدمان دو ساختمان راکتور و توربین در نمونه های موردی، به تجزیه و تحلیل و ارائه الگوی مناسب چیدمان این دو ساختمان نسبت به یکدیگر پرداخته می شود . سپس با روش تطبیقی و مقایسه ای تفاوت چیدمانی نیروگاه های نسل های مختلف و دلایل آن بیان گردیده و در یک جدول گرافیکی مدل های استخراجی با توجه به نسل های مختلف نیروگاه ها گردآوری شده است . در نهایت با توجه به مطالعات و تجزیه و تحلیل صورت گرفته، نحوه چیدمان های مناسب و نامناسب ساختمان توربین نسبت به ساختمان راکتور ارائه گردیده است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که چیدمان ساختمان های راکتور و توربین با الویت افزایش ایمنی و عملکرد نیروگاه طراحی گردیده است و این چیدمان همواره در نسل های مختلف نیروگاه ها بهبود یافته و روند رو به تکاملی را طی نموده است.
بررسی عناصر هویت ساز در کالبد خارجی ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نما، یکی از عوامل تأثیر گذار بر معماری در مقیاس خرد و شهرسازی در مقیاس کلان است. از نما به عنوان فصل مشترک معماری و شهرسازی یاد می شود. شناخت مولفه های هویت ساز در این عنصر تأثیر گذار، که مستقیما با روان و افکار آدمی در ارتباط است، در این مرحله حساس از معماری ما، که دچار سردرگمی است بسیار حائز اهمیت می باشد.
روش بررسی: در این نوشتار با استفاده از ابزار پرسشنامه، در راستای سنجش مولفه های هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران، از 480 نفر که ساکن مجتمع های مسکونی انتخاب شده، جهت آزمایش بودند، اطلاعات مورد نیاز دریافت و در قالب 1920 داده آماری در نرم افزار Spss مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آزمایش، نشانگر عوامل هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران است که عبارتند از: نما و مصالح در ساختمانهای منفرد و همچنین هم پیکری یا گروهی بودن، نحوه قرارگیری بلوک ها نسبت به هم و نما در ساختمان های خوشه ای.
نتیجه گیری: با شناخت مولفه های هویت ساز، می توان به تعیین الگویی مناسب برای کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران پرداخت، که در شکل گیری سیمایی با هویت برای شهر تهران می تواند نقش بسزایی ایفا کند.
ارسی، راهکاری برای کنترل نور روز نمونه های موردی: خانه های دورهِ ی قاجار در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به این که افراد درصد قابل توجهی از ساعات روز را در ساختمان ها و محیط های مصنوع می گذرانند، تأمین نور طبیعی در این فضاها ضروری است. از طرفی باید دقت شود تابش خورشید می تواند منجر به ورود گرما به این فضاها گشته و بار سرمایشی در فصول گرم را افزایش دهد. همچنین تابش زیاد ممکن است موجب چشم زدگی شود . از این رو یکی از این راه کارهای معماری ایران برای این مسئله تعبیه ی ارسی با بهره مندی از شیشه های رنگی و ساده می باشد . در پژوهش حاضر دوازده نمونه از ارسی های به کار رفته در پنج خانه ی متعلق به دوره ی قاجار در شهر قزوین به عنوان نمونه های موردی مشخص شدند. از طریق شبیه سازی رایانه ایِ هر یک از این ارسی ها به وسیله ی نرم افزار اتوکد، درصد استفاده از هر رنگ از شیشه ه ا در آن ها مشخص شد. همچنین با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتر طیف نور عبوری در 5 نمونه از شیشه های رنگی مختلف متعلق به دوره ی قاجار به دست آمد. با استفاده از این داده ها، طیف عبوری از هر ارسی نیز مشخص شد و با چند نمونه از شیشه های امروزی و همچنین با طول موج حساس برای چشم انسان، مقایسه گردید. در این مرحله مشخص شد که ارسی های مورد بررسی، از لحاظ عبور نور مناسب برای چشم انسان، وضعیتی مطلوب داشته و حتی در برخی موارد از نمونه های امروزی نیز وضعیت بهتری دارند. همچنین درصد انرژی عبوری از ارس یهای مختلف به طور تقریبی به دست آمد و ضمن مقایسه ی ارسی ها با یک دیگر، مشخص شد که 28 تا 52 درصد از انرژی تابشی خورشید در ناحیه ی مرئی توسط این ارسی ها جذب یا بازتابیده شده و به طور مستقیم وارد فضاهای داخلی نمی شود که این میزان با توجه به اقلیم قزوین، مقداری قابل قبول است.