فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۸۹۳ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
31-42
حوزه های تخصصی:
نور در باور مردم ایران همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و تاکید بر تقدس و اهمیت استفاده از نور روز را باید در باورها و ادیان ایران باستان جستجو کرد، مساله ای که بر اهمیت آن در دوران اسلامی افزوده شده است. از این رو، معماران در گنبد که پوشاننده مهم ترین فضای معماری و دهانه های وسیع در مساجد، بازارها و غیره بوده است، برای ایجاد نورگیر راهکارهایی را ارائه داده اند که در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته اند. هدف از این پژوهش، بازشناسی شیوه های نورگیری در گنبدهای ایرانی می باشد. در این حالت لازم است محل دقیق نورگیری در فرم کلی گنبد با توجه به سازه آن مشخص شود. برای انجام پژوهش، بر اساس دسته بندی چهارگانه ارائه شده، چارچوب نظری ترسیم می شود، سپس با کمک روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از راهکارهای ترکیبی، گنبدهای نمونه انتخاب شده تجزیه و تحلیل می شوند. در این پژوهش میزان توجه معماران ایرانی به هر یک از مکان های جایگیری نورگیر در گنبد و همچنین پتانسیل های هریک از این چهار حالت جای گیری برای ایجاد نورگیرهای بیشتر در گنبد مشخص می شود. با توجه به گستردگی موضوع، مثال های شاخصی از فناوری ساخت نورگیر در انواع گنبدهای ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته است. براساس مطالعات صورت گرفته در یک چشم انداز کلی، گنبدهای ایرانی چهار نوع نورگیری دارند که به ترتیب محل جای گیری در سازه گنبد عبارتند از: 1- راس گنبد، 2- قسمت منحنی گنبد، 3- شکرگاه گنبد، 4- ساقه گنبد. از آنجایی که محدودیت های سازه ای هر یک از انواع گنبد برای ایجاد نورگیر، بر مکان جای گیری آن بسیار موثر است، به تحلیل این محدودیت ها در هریک از انواع گنبد پرداخته شده است.
فرصت ها و چالش های حکمروایی کلانشهری خوب در عصر جهانی شدن؛ مطالعه موردی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، ابعاد، آثار و پیامدهای آن به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های فعالیت پژوهشگران و دانشوران عصر حاضر، بیش از سه دهه است که در حوزه های مختلف موضوعی و سطوح و مقیاس های مختلف با شهر، به کانون بحث های محققان علوم شهری بدل شده است. در چنین شرایطی، جهانشمولی پدیده شهرنشینی در جهان از یکسو و ورود بحث جهانی شدن به علوم شهری از سوی دیگر، موجب شکل گیری پاسخ-ها و نظریات جدیدی در حوزه های مختلف سیاستگذاری شهری شده است. مقاله حاضر، به منظور بهره مندی شهر- منطقه ها از مزایای مثبت جهانی شدن و کاهش اثرات منفی آن، به ضرورت تجدید ساختار در نظام حکمروایی شهر- منطقه ها در عصرجهانی شدن تاکید دارد. از این رو، چارچوبی مبتنی بر حکمروایی کلانشهری خوب پیشنهاد شده است که پیگیری چهار اصل هنجاری 1- ارتقای سطح رقابت پذیری شهری، 2-نقش آفرینی فعال در حوزه دیپلماسی شهری و حکمروایی جهانی، 3- ارتقای سطح زیست پذیری و عدالت فضایی و 4-حکمروایی کلانشهری خوب و یکپارچه را مبتنی بر مجموعه ای از رویکردهای نظری پشتیبان به منظور توفیق حکمروایی کلانشهری در عصر جهانی شدن ضروری می شمارد. در پایان، این مقاله به فرصت ها، چالش ها و دستاوردهای محتملِ استقرار چارچوب پیشنهادی حکمروایی کلانشهری خوب درشهر- منطقه تهران اشاره دارد.
آسیب شناسیِ لرزه ای معابر شهری (مطالعه موردی: محله کارمندان، کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری با هدف کاهش آسیب پذیری، ناگزیر از شناخت نحوه و علل آسیب پذیری هر یک از عناصر کالبدی شهر است. در این راستا، آسیب شناسی لرزه ای شبکه ارتباطی و به ویژه معابر شهری، به عنوان یکی از عناصر کالبدی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش تلاش دارد، با به کارگیری روش های نوین آماریِ مرتبط و AHP و نیز استفاده از GIS ، مدلی بسط پذیر را برای تعیین آسیب پذیری لرزه ای معابرِ شهری ارائه کند. برای تدقیق پیشنهادات یاد شده، محله کارمندان واقع در شهر کرج به عنوان مطالعه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است. براساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی، از میان 10 معیار آسیب پذیری منتخبِ پژوهش، معیارهایِ جمعیت مرتبط با معبر، موقعیت و ویژگی های زیرساخت های شهری و شیب معبر، بیشترین، و معیارهای دسترسی و کیفیت کف معبر، از کمترین اهمیت در تعیین سطح آسیب-پذیری معبر برخوردار هستند. بررسی روابط همبستگی، نشان از همبستگی درونی میان معیارها، همپوشانی داده ها و عدم امکان تعیین حد آستانه به صورت منفرد برای معیارها دارد. بنابراین، آسیب پذیری لرزه ای معابر شهری، معلول یک معیار نبوده و برآیند مجموعه ای از عوامل می باشد. برای تعیین آسیب پذیری لرزه ای، ضروری است از روش هایِ تحلیلیِ مبتنی بر تحلیل توامان معیارها سود جست که این امر نشان دهنده مطلوبیت و کارآیی مدل ارزیابی پیشنهادی پژوهش حاضر می باشد.
Analysis of Factors Affecting the Ecotourism Development (In Pasture and Forest Cooperatives in Golestan Province, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This research was carried out to investigate the role of natural resources cooperatives in ecotourism development. This was an analysis-descriptive study conducted through survey method. Statically population of study was 123 members of the directors of these cooperatives. A structured questionnaire was designed and distributed among the cooperative directors. Census technique was applied in this study. The validity of the questionnaires was proved by panel of counselors and experts of pastures and forests organization. In order to measuring the reliability of the questionnaires, a pilot test was carried out. Result of Alfa-Cronbakh 87% for ecotourism development was obtained. In order to data analyzing was used SPSSwin15 software. Results of stepwise regression test showed that organizing service providers and training local population in cooperatives have positive effects on ecotourism development. Totally those factors explained 50% of effective factors on measure of ecotourism development variable by natural resources cooperatives.
تأثیر دو فرهنگ هنری هلنی و ایرانی در شکل و تزیینات ریتونهای اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظروفی را که جانورسان بوده و دارای روزنه ورود و خروج مایع باشند تحت عنوان ریتون طبقهبندی میکنند. ریتونها ظروف آشامیدنی هستند که در هنر ایران بسیار به چشم میخورند. موجودات مورد استفاده در ساخت این ریتونها شامل انواع حیوانات واقعی و تخیلی میشود. در دوره اشکانی با توجه به گستردگی قلمرو اشکانیان میتوان شیوهها و سبکهای متفاوتی را در ساخت این ریتونها تأثیرگذار دانست. تنوع سبکی موجود در شکل و تزیینات ریتونهای اشکانی به خوبی تنوع شیوههای هنری در قلمرو اشکانیان را به نمایش میگذارد. با دقت در جلوههای هنری ساخت ریتونها و تحلیل شکل، ساختار و تزیینات به خوبی میتوان ردپای هنری اقوام مختلف از جمله ساکنان آسیای مرکزی، هنرمندان ایرانی و هلنی را در این اشیا تشخیص داد. مهمترین شیوههای قابل شناسایی، دو سبک هلنی و ایرانی است. بازنمود فرهنگ هلنی از طریق نمایش خدایان المپی و اساطیر مرتبط با آنها، نیمتنههای برهنه زنان و نیز چهرههای خدایان تجلی یافته است. تأثیر هنر ایرانی به استفاده از نیمتنه جانوران تخیلی، حیوانات اهلی و نیز جنگ میان حیوانات مربوط میشود. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریتونهای اشکانی پرداخته و تلاش دارد با توجه به این تنوع هنری و سبکی طبقهبندی منطقی را برای ریتونهای اشکانی پیشنهاد کند.
بررسی و تبیین عوامل موثر فرم شهری بر مصرف سوخت خانوارها در بخش حمل و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
19-30
حوزه های تخصصی:
کاهش مصرف سوختهای فسیلی کلید اصلی تلاش برای ارتقای توسعه پایدار است. بخش حمل و نقل از مهمترین بخش های مصرفکننده سوخت میباشد. برای کاهش مصرف سوخت در بخش حمل و نقل باید جهت تغییر در فرم شهر اقدام نمود. ضرورت این امر با افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن رشد پراکنده شهری، بیشتر احساس میشود. با فاصله گرفتن از مرکز شهر و نبود سیستم حمل و نقل عمومی مناسب، استفاده ساکنین از اتومبیل شخصی بیشتر میشود. این امر نه تنها موجب افزایش مصرف سوخت می شود، بلکه تولید گازهای گلخانه ای، آلودگی صوتی و تراکم ترافیکی را به دنبال دارد. تحقیق حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در کاهش مصرف سوخت خانوارها در بخش حمل و نقل است. برای این امر، تئوریهای مطرح در زمینه فرم شهری، از جمله شهر فشرده، توسعه نوسنتی و توسعه حمل و نقل عمومیگرا و مطالعات صورت گرفته در سایر کشورها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که علاوه بر متغیرهای کالبدی و فرم شهری، ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوارها نیز در میزان استفاده از اتومبیل و مصرف سوخت موثر است. نتیجه این تحقیق در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی ، که نشاندهنده نقش عوامل موثر فرم شهری و اقتصادی- اجتماعی بر مصرف سوخت در بخش حمل و نقل میباشد ارائه شده است. این مدل مفهومی میتواند بستر و زمینهای برای پژوهشهای آتی و آزمونهای تجربی در زمینه مصرف سوخت در مناطق کلانشهری کشور باشد.
علل تأثیر معماری بناهای دولتی و عمومی بر معماری بناهای خصوصی در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابنیه خصوصی یکی از اقسام بناها را در تمامی دورههای تاریخی ایران از جمله عصر پهلوی دوم تشکیل میدهد که در جایگاه خویش حائز اهمیت است. معماری بخش خصوصی در این دوره که قسمی از آثار و معماری خصوصی امروز را نیز شامل میشود تحت تأثیر عوامل متعددی شکل گرفته است که یکی از آنها، معماری ساختمانهای دولتی و عمومی (به همراه عوامل دیگر) است. گرچه الگوبرداری از ابنیه دولتی و عمومی، پیشرفتها و امکانات تازهای در معماری و در مواردی همخوانی با اقلیم را در پی داشته لکن از آنجا که موجب رواج معماری غیرخودی و دارای هماهنگی اندک با اقلیم شده و تا به امروز نیز ادامه یافته است، ریشهیابی این تأثیرپذیری اهمیت پیدا میکند. لذا هدف این تحقیق، دستیابی به علل و میزان نقش علل درتأثیر معماری برخی از ابنیه دولتی و عمومی بر معماری بعضی از بناهای خصوصی و شناخت و بررسی آنهاست. بررسیهای انجام شده و نتایج بدست آمده نشانگر آن است که چهار عامل اصلی شامل خصوصیات بناهای دولتی و عمومی، ویژگیها و شرایط بخش خصوصی، عوامل واسطهای، و عوامل جانبی و زمینهای در حد تقریباً متوسط سبب تأثیرشدهاند. عامل جانبی بیشترین دخالت و عامل بخش خصوصی کمترین نقش را داشته است. یعنی اثرگذاری به ویژه به سبب فراهم آمدن امکانات و شرایط مانند ""عوامل سوقدهنده جامعه به سمت فرهنگ جدید و ...""، ""اشاعه دیدگاههای فرهنگی نو و ..."" و ""منابع تأمینکننده درآمد کشور و تعیینکننده میزان آن و ..."" بوده است. همچنین بررسی شاخصها نشان میدهد برخی از آنها با بیشترین نقش در عامل مربوط به خویش عبارت است از : تازگی بنا، خواست قشر مرفه برای الگوبرداری، بعضی از بناهای خصوصی اثر پذیرفته ...، ترویج دیدگاههای فرهنگی جدید...، تبلیغ زیاد مصالح و ...، داشتن تحصیلات عالیه و ... .
عوامل تأثیرگذار دیگر در عصر پهلوی دوم بر معماری اماکن خصوصی متأثر از بناهای دولتی و عمومی عبارت است از : وابستگی تام سازمان اقتصادی و سیاسی کشور، گرایش افراطی به غرب، اشاعه دیدگاههای فرهنگی جدید، تمرکز فعالیتها در شهرهای بزرگ به ویژه تهران و مهاجرت به این شهرها، ابنیه خصوصی، افراد غیرمتخصص، و پژوهشها در حیطه معماری.
نقوش سردر جورجیر و تأثیرپذیری آن از هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی سیاسی هر حکومت به معنای محو کلیه آثار فرهنگی آن حکومت نیست به خصوص زمانی که حکومت مورد نظر، از بنیانهای فرهنگی استواری برخوردار باشد. انقراض سیاسی ساسانیان یک تحول سیاسی- مذهبی بود که بازتاب فرهنگی این دوره تا قرنها پس از ساسانیان در تولیدات فرهنگی قلمرو آن نیز قابل مشاهده است. مطالعه معماری دوره اسلامی به ویژه قرون اولیه آن با اتکا به این موضوع، دستاوردهای قابل توجهی در پی خواهد داشت.
مسجد جامع جورجیر اصفهان در محل فعلی مسجد حکیم قرار داشته است که در زمان صفویه به منظور ساخت مسجد حکیم کاملاً تخریب شده و از بنای مسجد، تنها سر در شمالی آن در ساختار مسجد جدید برجا مانده است. سردر مسجد جامع جورجیر بنایی است متعلق به قرن چهارم هجری قمری که دارای تزیینات و ویژگیهای منحصر به فرد گچبری و آجرکاری متأثر از هنر ساسانی است. با توجه به تأثیرپذیری هنر اوایل اسلام از هنر دوره ساسانی، این پژوهش ابتدا ضمن مطالعه معماری بنای سردر جورجیر از خلال متون تاریخی، به تحلیل تزیینات بهکار رفته در آن پرداخته و سپس آن را با نمونههای مشابه دوره ساسانی مورد مقایسه قرار میدهد. از مجموع مطالعات صورت گرفته در این مقاله میتوان چنین نتیجه گرفت که تزیینات سردرجورجیر به قرون اولیه اسلامی تعلق دارد که تأثیر هنر دوره ساسانی بر آن کاملاً مشهود است.
حسّ حضور، مطلوب ترین برآیند ارتباطات انسان با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روزگاران گذشته تا امروزه که موضوع پرداختن به معرّفی شهر آرمانی (یا شهر خوب یا شهر قابل زیست و مانند اینها) و ویژگی های آن شدت پیدا کرده است، بسیاری از حکما و مصلحان و داعیه داران شناخت راه های سعادتمندی بشر، اقدام به معرفی بهترین هایی برای انسان در زمینه های مختلف کرده اند؛ یکی از مهم ترین این زمینه ها بهترین و مطلوب ترین فضای زندگی انسان، اعم از شهر یا معماری بوده است. بسیاری از حکما و عرفا و متخصّصان از تعابیری چون شهر آرمانی، خانه مطلوب، یوتوپیا، شهر خدا، معماری انسانی و امثال اینها سخن گفته اند. با عنایت به دگرگونی های کالبدی و فن آوری و فکری و امکانات در دسترس و شیوه زیست، به نظر می رسد که به جای سخن گفتن از بهترین کالبد معماری، اصلح آن باشد که به بهترین و عالی ترین اصل یا صفت برای معماری، یا معماری ای که برای زندگی انسانی انسان مناسب و مطلوب باشد، سخن گفت. بدیهی است که در کنار معرفی این عالی ترین صفت، تبیین بدترین ویژگی نیز ضرورت خواهد داشت. به دنبال پاسخ این سؤال که بهترین صفت برای معماری مطلوب چیست، این سؤال نیز مطرح می شود که بهترین حالت برای انسان چه حالتی است؟ مطالعات و کاوش در فرهنگ اصیل ایرانی متّکی بر جهان بینی توحیدی نشان می دهد که بهترین حالت برای انسان، آگاهی یا «حسّ حضور» (و شعبات آن شامل حسّ خودآگاهی، حسّ زمان، حسّ ایمان، حسّ امان، حسّ مکان و...) است؛ در مقابل بدترین حالت برای انسان، حالت غفلت و ناآگاهی و جهل است که در آن، هر چیز بر او مشتبه می شود. نگارنده مقاله حاضر با اتّکا به روش های اکتشافی و تحلیلی و قیاسی، سعی کرده تا در مقایسه بهترین صفت برای بهترین هایی که حضرت احدیّت برای سعادت و کمال انسان خلق کرده است، به بهترین صفت برای معماری مطلوب ایرانی (که اسلامی و حتماً انسانی) است، دست یابد. ناگفته نماند که اصلی ترین معادل واژه برای «حسّ حضور» و «آگاهی»، بیداری و متذکّر بودن است؛ به این ترتیب، اصلی ترین صفت برای بهترین فضای زندگی، تذکّردهی، بیدارکنندگی و غفلت زدایی خواهد بود.
دروازه های تهران در حصار تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۹
105 - 129
حوزه های تخصصی:
نخستین حصار شهر تهران و چهار دروازه آن در دوره شاه تهماسب صفوی بنا شده اند. در دوره های بعدی، یک دروازه در زمان افغان ها به این حصار اضافه شد و یک دروازه دیگر هم به دوره قاجار تعلق دارد. معمولاً این دروازه ها به دلیل شباهت اسمی، با دروازه های حصار ساخته شده در دوره ناصرالدین شاه یکسان انگاشته می شوند؛ حال آن که لازم است با دقت در منابع گوناگون، نقشه های تاریخی شهر تهران و نیز نوع و تاریخ تهیه تصاویر مختلف، دروازه های حصار نخست را شناسایی کرد و جداگانه به بررسی آنها پرداخت. هر چند این منابع اطلاعاتی کلی از دروازه ها در اختیار قرار می دهند، اما در این مقاله با استفاده از نتایج حاصل از سامان دهی آنها، به صورت مستقل به دروازه های حصار تهماسبی پرداخته شده است. به این ترتیب، مشخصه های ویژه این دروازه ها که به دلیل فاصله زمانی ساخت شان با یکدیگر تفاوت هایی نیز داشته اند، مورد تأکید قرار گرفته و امکان بازشناسی آنها از دروازه های حصار دوم فراهم آمده است. مشخصه های عمومیِ به کار رفته در دروازه های حصار تهماسبی با توجه به عناصر اصلی و مشترکات بین آنها مشخص گشته و در قالب الگویی کلی که بر اساس تصاویر برجای مانده، با نرم افزارهای رایانه ای شبیه سازی شده بیان گردیده است. این الگوی پیشنهادی در واقع نمونه ای است از فرم کلی دروازه، که عناصر به کار رفته در آن و نحوه ترکیب آنها در بیشتر دروازه های این حصار وجود داشته است.
اصول تجربی طراحی بناهای پایدار برای مناطق کویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
79 - 84
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و مشارکت در محلات شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجادشده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود که همگام با برنامه-ریزی پست مدرن عمدتاً در سطح محلات شهری مطرح است. این حس تعلق مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی تأثیر می گذارد، که تحلیل این فرآیند هدف این مقاله است و هدف دیگر معرفی کاربرد مدل های ساختاری (به علت چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری است. در این تحقیق تحلیلی و همبستگی، نمونه ای 500نفری از ساکنین محلات منطقه 4 و 11 شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده و هر یک از متغیرهای سه گانه تحقیق، که عبارتند از حس تعلق مکانی، مشارکت و سرمایه اجتماعی، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت و سپس چهار مدل از چگونگی روابط متفاوت میان متغیرها تهیه شد. که نتایج آنها نشان می دهد مدل تأثیرگذاری حس تعلق مکانی در افزایش سرمایه های اجتماعی از طریق متغیر واسطه ای مشارکت بهتر از بقیه این روابط را تبیین می کند، به عبارت دیگر در یک رابطه علی غیرمستقیم، تقویت حس تعلق مکانی باعث افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی می گردد.
بررسی نقش کنشگران و ابزارهای مدیریت شهری در یکپارچگی مدیریت کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
5 - 16
حوزه های تخصصی:
یکپارچگی مدیریت شهری موضوعی است که از عوامل متعددی چون حکومت محلی، انواع تفرق های عملکردی و سیاسی موجود در عرصه شهری، نظام قدرت شهری و بازیگران آن نشات می گیرد. مقاله حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی کنشگران و ابزارهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر تهران انجام گرفته است. به این منظور، ابتدا مفهوم شهر و مدیریت شهری و مدیریت یکپارچه شهری و ارتباط کنشگران مدیریت شهری با این مفاهیم بر مبنای پیشینه نظری مشخص گردید. سپس برای پاسخ دادن به سوال های اصلی تحقیق از رویکرد آمیخته استفاده می شود. در رویکرد آمیخته با بهره گیری از روش های موردپژوهی (کیفی) و پیمایش (کمی)، داده های مورد نیاز برای تحقیق گردآوری می گردد. در تحقیق حاضر داده های حاصل از پرسشنامه های جمع آوری شده از متخصصان و مدیران حوزه مدیریت شهری با استفاده از آزمون کروسکال والیس تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده مهمترین کنشگران در عرصه های مختلف مدیریت شهری تهران و اولویت بندی ابزارهای مدیریت شهری هستند.
شناخت و تحلیل مسائل شهری با استفاده از سیستم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
17 - 26
حوزه های تخصصی:
یکى از روش هاى مواجهه با پیچیدگى و عدم قطعیت، بهره گیرى از نظریه ى فازى است. بر اساس این نظریه که توسط یک دانشمند ایرانى به جهانیان ارائه شده، امکان بررسى سیستم ها در سطحى فراتر از منطق ساده انگارانه دودویى فراهم مى گردد. شهرها به لحاظ تعدد عناصر و پیچیدگى روابط جزو سیستم هاى پیچیده هستند که یافتن عناصر سازنده این سیستم و همچنین پیوندهاى آنان هسته اصلى مسائل شهرى را تشکیل مى دهد. این مقاله گزارشى است از یک پژوهش که با هدف تحلیل مسائل شهرى با رویکرد فازى انجام یافته است. طراحى مدلى براى به کار گیرى سیستم هاى فازى در تحلیل مسائل شهرى از دستاوردهاى این پژوهش است. این مدل مى تواند بر اساس قواعد اگر آنگاه فازى، راه حل هاى مناسبى براى مسائل شهرى بر اساس آخرین نظریات موجود در این زمینه فراهم نماید. نتایج پژوهش نشان مى دهد که خروج ىها و تحلیل هاى چنین مدلى تطابق بیشترى با واقعیات پدیده هاى شهرى دارند.
باز خوانی نقش گمشده حیاط مرکزی در دستیابی به معماری پایدار
حوزه های تخصصی:
در جهان مدرن نیازهای سرمایشی و گرمایشی ساختمان ها به واسطه پیشرفت های تکنولوژیکی مرتفع شد. رفته رفته روش های بومی سازگار با طبیعت فراموش شدند و بناهایی وابسته به تکنولوژی، بدون توجّه به انسان محوری و همساز با طبیعت خلق شدند. در این میان، معماری سهم بسزایی در مخاطره انداختن محیط زیست بازی کرد و آگاهی به همین مسئله معماری پایدار را در مجموعه مباحث توسعه پایدار حائز اهمّیّت کرد. با مطالعه و تعمق در معماری بومی مناطق کویری نظیر شهر یزد و نحوه تعامل انسان بومی با محیط درمی یابیم که تفکر پایداری محور، رویکردی نوین و بی سابقه نیست. معماری این مناطق به گونه ای شگفت انگیز با اصول پایداری همگراست. از اینرو پژوهش پیش رو به تبیین نقش فضاهای باز- بویژه حیاط های مرکزی- در هم سویی معماری بومی کویر با اصول پایداری می پردازد و خانه های حیاط مرکزی شهر یزد را به لحاظ پایداری مورد ارزشیابی قرار می دهد. در مسیر پژوهش ضمن اشاره به اصول معماری پایدار، خانه های حیاط مرکزی مورد نمونه به روش تطبیقی با اصول پایداری مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحقیق، حاکی از نقش محوری و اساسی فضاهای باز حیاط مرکزی در خلق معماری بومی پایدار شهر یزد است. یعنی ساختار حیاط مرکزی نه تنها خودش پایداری محور است بلکه بستر تحقق پایداری در معماری بومی به مدد این ساختار فراهم شده است؛ بنابراین نظر به آموزه های فراوان این عنصر کارآمد، بر لزوم بازخوانی فضاهای باز حیاط مرکزی در دستیابی به معماری پایدار تأکید می گردد. پژوهش با مطالعه کیفی صورت گرفته و ابزار گردآوری داده ها، مشاهدات عینی و مطالعه منابع مکتوب می باشد.
Microclimate Conditions and Space Use Variations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper is a part of study about the impact of the microclimate on the space use and the user’s behaviours. The purpose of our study is to get an in-depth understanding of how people use out door public spaces in different climatic conditions, how their behaviour and perception of the space change with the climatic variations. We have employed a multi-method approach which combines a “qualitative” and “quantitative” analysis. Three squares were chosen as a setting for either a video observations, climatic measurement and interviews with the users. The whole investigations were conducted one day in winter 2009 and one day in summer 2010. The result of the qualitative and the quantitative analysis revealed that the climate variables played very different roles in predicting the use mode and density of the three squares in the two seasonal periods.
Secrets of Light in Traditional Houses of Iran (Hot and Dry Climate)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In addition to attention to natural light as a renewable, costless and environment-friendly source of energy in the late 20th century, numerous studies have been conducted into the effect of natural light on human being’s soul and body and all such studies reiterate the undeniable role of natural lighting on people’s behavior, attitudes, and efficiency. However, in spite of the awareness of the effects of natural light on human beings as well as on the environment, source of lighting in most buildings is still limited to artificial lighting and most of the solutions used in the old architecture with regard to the use of natural lighting have been forgotten nowadays. This paper, based upon a holistic approach and a qualitative research method analyses a few traditional houses in Hot and Dry climate of Iran and showed how their builders by using architectural elements as well as different methods of space organization so to better use light to satisfy the physical and psychological needs of the inhabitants,including visual and heat comfort, health, introducing variety and increasing space quality. As we will see, this research describes the methods they tried to create a balance between physical and psychological needs of the inhabitants and to supply the required energy.
مطالعه تطبیقی بُعد چهارم در نگارگری، نقاشی کوبیسم و طراحی نشانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم مشترک و کاربرد بُعد چهارم در هنر نگارگری ایران، نقاشی سبک کوبیسم و هنر گرافیک در بخش طراحی نشانه پرداخته، همچنین اشارهای به پیشینه بعد زمان در هنر پیش از تاریخ و عهد باستان دارد. این پژوهش با روش تحلیلی و تطبیقی انجام شده است. بدین منظور در نخستین گام، بُعد چهارم را از دیدگاههای مختلف توصیف کرده، جنبههای هنری و علمی آن را در حد امکان مورد بررسی قرار داده؛ مفهوم بُعد چهارم به مثابه زمان را در نگارگری، نقاشی سبک کوبیسم و در طراحی گرافیک بخش نشانه به صورت تطبیقی تحلیل کرده است.
با توجه به یافتههای تحقیق و جنبههای نظری و کاربردی بُعد چهارم در هنرهای تجسمی؛ عبور از فضای دوبُعدی به فضای مجازی بُعد چهارم با نمونههای موردی بررسی شده است. بعد زمان از کهنترین دوران در هنر ایران وجود داشته همانگونه که هنر تجریدی هندسی آن عصر در نهایت زیبایی و قدرت بر سفالینهها نقش بسته است، اما پس از قرنها با عناوین هنر پیشرو غربی به ارمغان آورده شده است. از بررسی نمونههای شاخص در هنر نگارگری، نقاشی کوبیسم و طراحی نشانه مفهوم مشترکی از بُعد چهارم در هنرهای یادشده حاصل میشود.
فرضیه؛ بعد چهارم به مثابه زمان، از دیرباز در هنر ایران وجود داشته است. بر این اساس بعد چهارم به گونهها و اشکال گوناگون در هنر ایران و غرب به ظهور رسیده است. با بکارگیری تمهیدات تجسمی از جمله استفاده موجز از فضاهای مثبت و منفی؛ ترکیب نماها یا صحنههای مختلف یک یا چند موضوع به طور هم زمان و ارائه آن در قالب یک اثر هنری؛ و اجتماع همه آنها در یک سطح دو بُعدی یا تصویری واحد ارایه میشود. اگر چنین تمهیداتی در نقاشی سبک کوبیسم، حضور بُعد چهارم را به اثبات میرساند؛ با استناد بر همان شواهد، میتوان حضور بُعد چهارم را در برخی نمونههای شاخص نگارگری و طراحی نشانه نیز مشاهده کرد، زیرا شیوههای مذکور از دیرباز در آثار شاخص هنرهای نگارگری معمول بوده و اکنون هم در طراحی نشانه کاربرد دارد.
تأثیر اقلیم بر شکل تزیینات معماری با تکیه بر تحلیل میزان سایه اندازی خوون چینی های آجری بافت تاریخی دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
79-90
حوزه های تخصصی:
با افزایش توجه جهانی به کاهش فشار مداخلات انسانی بر محیط زیست، مطالعه نحوه تعامل ساختمان های سنتی و اجزای آن ها با محیط جهت شناخت روش های طراحی طبیعی رشد چشم گیری داشته است. در مناطق گرمسیری به ویژه مناطق مرطوبِ گرم، نیاز به سایه و کوران هوا مهم ترین عواملی هستند که سبب خلق راهکارهای معماری برای تامین شرایط آسایش حرارتی شده اند. برای مثال در مطالعه ریخت شناسانه و اقلیمی شهر دزفول تمهیدات حیرت انگیزی جهت ایجاد سایه و کوران هوا در شهرسازی و معماری آن صورت گرفته است. از میان صدها راه کار، یکی از آنها استفاده از خوون چینی های آجری است که علاوه بر عملکرد بصری، به نظر می رسد کارکردی اقلیمی نیز دارد. در مقاله حاضر کوشش شده تا با شناخت نحوه شکل گیری الگو های خوون های آجری، نقش این الگوها در تعدیل شرایط اقلیمی از طریق بررسی میزان سایه اندازی آن ها بر روی بدنه ها مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این تحقیق نمونه های متداول خوون چینی های آجری انتخاب شده و میزان سایه ایجاد شده بر هریک از آن ها در ساعات مختلف روز و در جهت گیری های مشخص شبیه سازی شده اند. مقدار سایه ایجاد شده با استفاده از پردازش تصویری محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفته است. با توجه به اندازه گیری ساعات تابش خورشید بر بدنه ها چنین الگوهایی، در زاویه های مختلف، مقدار سایه ایجاد شده بر روی سطوح را حدود 5/2 تا 5/4 برابر افزایش می دهند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که در شکل گیری چنین الگوهایی علاوه بر توجه به جنبه های زیباشناختی، به نقش اقلیمی این الگوها بر افزایش میزان سایه ایجاد شده بر سطوح نیز توجه شده است.
ارزیابی و شناسایی کنشگران توسعه ناپایدار محله های غیررسمی؛ نمونه موردی: محله غیررسمی شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
131 - 146
حوزه های تخصصی:
ساخت وسازهای غیررسمی، بخشی از حیات ناپایدار شهری در طول تاریخ شهرنشینی بوده اند. این محله ها به واسطه تأمین تقاضای سرپناه اقشار کم درآمد، محل تجمع گونه های مختلف اقشار و طبقات اجتماعی فرودست هستند. این درواقع تقاضا و تجمعی است که شاکله ناپایداری حیات شهری این محله ها را به وجود می آورد. این مقاله، به مردم نگاری سکونتگاه غیررسمی شمیران نو واقع در منطقه 4 شهرداری تهران می پردازد. هدف پژوهش، شناسایی انگیزه ها، تمایلات و آثار گروه های سازنده غیرمجاز است. نتایج نشان می دهد که حداقل سه گروه اجتماعی متفاوت، دست به ساخت وسازهای بی قاعده در محیط و فضای این محله می زنند: گروه یکم قدیمی های ناچار است، گروه دوم مهاجران مهاجرپذیر و گروه سوم سودجویان مسافر. هریک از این کنشگران می توانند منابعی بااهمیت برای پایداری محله باشند. مقایسه نتایج تحقیق با مدل های معتبر نشان می دهد که محله مورد بررسی دارای گونه های متفاوت اجتماعی با وضعیت روانی و اجتماعی مختلف است. بنابراین دستیابی به اهداف برنامه های بهسازی و اصلاحی با استفاده از روش های ترکیبی و پویا با هدایت ظرفیت ها و انگیزه ها و خواسته های گروه های سازنده مقدور خواهد شد.