مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حس تعلق مکانی
حوزه های تخصصی:
حفظ و نگه داری از مرزها دارای اهمیت ویژه ای است. مطمئناً بهترین افراد برای نگه داری از مرزها همان مردم بومی و خود مرزنشینان می باشند.
این مقاله به اهمیت و تاثیرحس تعلق مکانی در پایداری سکونت و تمایل به مهاجرت زنان روستایی شیعه مرزنشین در منطقه سیستان می پردازد. جامعه آماری این تحقیق زنان روستایی مرزنشین می باشند و با تلفیقی از روش کتابخانه ای و بررسی میدانی، به تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخته-ایم. یافته ها حاکی از این است که ، حس تعلق مکانی در زنان روستایی شیعه مرزنشین منطقه سیستان از ضریب بالایی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار و یک نقطه قوت در پایداری سکونت در مرزها و کاهش مهاجرت روستاییان در این مناطق استفاده کرد. در عین حال، تقویت حس تعلق مکانی در بین زنان روستایی شیعه مرزنشین می تواند به دوام و بقای خانواده ها و همچنین عدم تخلیه مرزهای ژئوپولیتیکی و عقیدتی در مناطق مرزی منجر گردد و زمینه را برای توسعه مناطق مرزی فراهم نماید.
رابطة کیفیت زندگی و حس تعلق مکانی در روستاهای درحال توسعه مطالعة موردی: شهرستان زرندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی روستایی بررسی وضعیت کیفیت زندگی مردم از اولویت های مهم و اساسی به شمار می آید. به دلیل تأثیرگذاری مؤلفه های کیفیت زندگی در سایر ابعاد زندگی روستاییان، بررسی و ارزیابی این مؤلفه ها در نواحی روستایی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی امکان وجود رابطة کیفیت زندگی روستاییان با حس تعلق مکانی آنان در روستاهای نمونة بخش مرکزی شهرستان زرندیه به انجام رسیده است. روش شناسی این تحقیق توصیفی تحلیلی است و داده های آن ازطریق روش پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامة بسته و انجام مصاحبة کیفی از 305 سرپرست خانوار جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که از میان مؤلفه های کیفیت زندگیِ 15 روستای بررسی شده، شاخص های اقتصادی و مدت سکونت در روستا بر حس تعلق مکانی آنها بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج بیان می کنند که شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در روستاهای مطالعه شده تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزه های تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
مدلسازی رابطه بین سرزندگی شهری و حس تعلق مکانی در شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
17 - 30
حوزه های تخصصی:
سرزندگی یکی از معیارهای اصلی شهرهایی است که از کیفیت بالای برنامه ریزی و طراحی برخوردارند. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز تعاملات اجتماعی، خلق و افزایش سرمایه اجتماعی و حس تعلق به مکان می گردند. هدف این مطالعه تحلیل رابطه سرزندگی و حس تعلق مکانی در شهر قاین است. این تحقیق جزو تحقیقات پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه می باشد. حجم نمونه آماری 382 نفر از شهروندان شهر قاین می باشد که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های سرزندگی شهری (دسترسی، پویایی اجتماعی، سرزندگی اقتصادی، امنیت شهری، طراحی معابر، مبلمان، روشنایی فضاهای شهری، سیما و منظر شهری و خوانایی) و متغیر وابسته، حس تعلق مکانی می باشد. برای تحلیل رابطه متغیرها از مدل های k- نزدیک ترین فاصله و الگوریتم جنگل های تصادفی استفاده شده است. شاخص سرزندگی از 28 گویه تشکیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین 17 گویه آن در سطح مناسبی قرار ندارد و 11 گویه آن در سطح قابل قبولی هستند. در کل سرزندگی شهری در شهر قاین پایین است. همچنین میانگین متغیر حس تعلق مکانی در سطح متوسطی قرار دارد. با توجه به خروجی مدل ها روش K نزدیک ترین همسایه نتایج بهتری از مدل جنگل تصادفی داشته است. عملکرد مدل K-NN گویای آن است که این مدل تأثیر سرزندگی بر تعلق مکانی را با ضریب همبستگی 82/0 و میزان خطای 66/0 و ریسک برآورد 43/0 شبیه سازی کرده است. بر اساس مدل ایجاد شده توسط الگوریتم جنگل تصادفی متغیر دسترسی بیشترین و خوانایی کمترین تاثیر را در حس تعلق در شهر قاین را دارند.
وندالیسم و حس تعلق مکانی در نواحی روستایی پیراشهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکانی عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد می گردد. در این ارتباط، حس تعلق مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها نسبت به مکان است؛ اما عوامل متعددی در کاهش حس تعلق مکانی تاثیرگذار است که یکی از آنها ناامنی های ناشی از وندالیسم (فعالیت های خرابکارانه) است. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین وندالیسم روستایی برکاهش حس تعلق مکانی روستاییان در روستاهای حاشیه شهر بیرجند است. در این مطالعه برای بررسی مسئله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق 13 روستای پیراشهری شهر بیرجند بوده اند. نمونه با توجه به فرمول کوکران و با خطای 0/07 درصد معادل 191 نفر تعیین گردید. نتایج نشان داد سه نوع وندالیسم روستایی پیراشهر بیرجند شامل هنجارشکنی فرهنگی، تخریب و سرقت و قانون گریزی بوده است. همچنین اصلیترین عامل اثرگذار بر رخداد وندالیسم، ضعف اجرای قوانین بوده است. در مجموع میتوان گفت محرومیتهای سکونتگاههای پیراشهر بیرجند نسبت به مرکز (شهر) در کنار عامل تنوع قومی و فرهنگی منجر به "دلزدگی فضایی" جمعیت و گاهی تقابل با آن شده است. این امر، از یکسو حاکی از کیفیت پایین زندگی و آسایش ساکنان است و از سوی دیگر، توجه ویژه نظام برنامهریزی برای گذار به سوی "مقبولیت فضا" نزد ساکنین را میطلبد.
The analysis of the impact of the sense of place attachment to new residential neighborhoods on an increasing sense of security Case study: Elahieh neighborhood of Mashhad
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷
8 - 21
حوزه های تخصصی:
Security is one of the most important needs of people after basic needs. Due to the unnecessary developments in cities and the lack of identifying elements as well as the decrease in the sense of attachment to new neighborhoods, it has created problems, such as reduced levels of security. Therefore, the most necessary action to achieve a sense of security at the residential level is to strengthen and enhance the sense of attachment to the neighborhood. The purpose of this present study has to analyze the feeling of security by emphasizing the influence of sense of place attachment in Elahieh neighborhood of Mashhad. The research method is descriptive-analytical and library-documentary sources and questionnaire distribution among residents of Elahieh neighborhood used for data collection. Sample size estimated to be 397 according to the neighborhood population using PASS software. The results of the study show that the feeling of security is low in the neighborhood of Elahieh and there is a weak sense of belonging among the residents. In this regard, measures affecting the sense of attachment to increase the sense of security in the neighborhood have been analyzed and ranked by Friedman test. Finally, measures of neighborhood boundary status, reminiscences and participation of residents, as well as neighborhood identity, are effective in reducing neighborhood security.
تحلیل فضایی حس تعلق مکانی در احیای بافت ناکارامد با استفاده از رگرسیون وزن دار جغرافیایی: در منطقه سه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
157 - 171
حوزه های تخصصی:
بافت هایناکارامدشهریبهدلیلارزش هایتاریخی-فرهنگینیازمنددخالت و سامان دهی اند. امروزه، احیایاینبافت ها بااصلقراردادننیازساکناندربرقراریارتباطبافضایکالبدی ومباحثیچونحس تعلقبهمکانموردتوجهبسیاریازطراحان قرارمی گیرد. حس تعلق به مکان نشان دهنده علاقه و دلبستگی افراد به آن مکان است و به بازگشت فرد به آن مکان منجر می شود. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی حس تعلق به مکان در احیای بافت ناکارامد با استفاده از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) است. محدودهموردمطالعه منطقه سه شهرداری تبریز شامل چهار ناحیه با 96/2707 هکتار مساحت و دویست وپنجاه هزار نفر جمعیت است. جمع آوری داده ها به صورتکتابخانه ایومیدانیو با استفادهازابزارپرسش نامه انجامگرفتهاست. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS وLISRELو برای بررسی نتایج و تحلیل فضایی حس تعلق مکانی از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) در محیط نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج رگرسیون وزن دار جغرافیایی نشان می دهد که در بین سه شاخص مورداستفاده (اجتماعی، کالبدی، و زیست محیطی) بیشترین تأثیر را شاخص اجتماعی دارد و دو شاخص کالبدی و زیست محیطی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین، نتایج تحلیل فضایی نشان می دهد که ناحیه های یک و دو (خیابان های چرنداب، لیل آباد، باغشمال، حافظ، و همچنین ناحیهمنظریه) ازنظر احیای بافت ناکارامد در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارند.
تولید فضاهای پیاده راهی و پایداری هویت و حس مکانی شهروندان مطالعه موردی: پیاده راه خیابان امام شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 42
حوزه های تخصصی:
پیاده راه های شهری واقع در بافت مرکزی شهرها به عنوان مرکز تنفس کالبدی و اجتماعی شهرها محسوب شده و اثرات هویتی –مکانی متعددی در توسعه پایدار شهر دارند. پژوهش حاضر به شیوه تبیینی- تحلیلی با ماهیت کاربردی به بررسی اثرات ایجاد پیاده راه های شهری در ارتقاء و حفظ هویت و حس مکانی شهروندان در بافت مرکزی شهر با نمونه موردی پیاده راه امام شهر زنجان پرداخته است. گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است که داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفت. شاخص های سنجش هویت و حس تعلق مکانی رد غالب 5 شاخص اصلی تنوع فرهنگی، دل بستگی مکانی، ایمنی و امنیت، حس خاطره انگیزی و سرزندگی فضا می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد سطح شاخص های ایجادکننده هویت و حس تعلق مکانی در پیاده راه شهر زنجان از حد استاندارد بالا بوده و نزدیک به حد مطلوب می باشد. همچنین شاخص های هویت و حس تعلق مکانی باهمدیگر همبستگی با جهت مثبت و متوسط داشته و به طور پیوسته باهمدیگر عملکرد یافته اند. میزان اثر هرکدام از شاخص ها در ضریب رگرسیونی استاندارد نشده مشابه ولی در ضریب تعیین استانداردشده (مستقیم و خالص) متفاوت از هم می باشند. اثر شاخص های موردبررسی بر هویت و حس تعلق مکانی منجر به تعدد میزان و زمان حضور در فضای پیاده راه شده و مراودات اجتماعی را توسعه داده است.
سنجش و رتبه بندی حس تعلق مکانی محلات بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان حسی بالنده میان مردمی که از اهداف مشترکی برخورداند، متضمن علاقه و دلبستگی افراد به آن مکان است و فضاهای دارای این کیفیات در ذهن فرد نقش بسته و منجر به بازگشت فرد به آن مکان می شود. جاری کردن احساس تعلق به زیستگاه های شهروندان، رویکرد نسبتا جدیدی در مدیریت فضاهای عمومی شهر است که به دنبال مکان های سرزنده است. بافت تاریخی گرگان بعنوان هسته اصلی شهر، در معرض مشکلات زیادی قرار دارد که بخشی از آن ناشی از کاهش حس تعلق مکانی ساکنان است. در این میان، پی بردن به عوامل تشکیل دهنده حس تعلق و جایگاه محلات بافت تاریخی گرگان اهمیت دارند. لذا با مطالعات کتابخانه ای، هنجارهای موثر گردآوری شده و با بکارگیری تکنیک سلسله مراتبی فازی (FAHP)، وزن دهی شده اند. در مرحله بعد گویه های مورد سنجش از طریق پرسش نامه در محلات ارزیابی شده و نتایج حاصل با روش TOPSIS رتبه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد در رابطه با هنجارهای بررسی شده نسبت به تعلق مکانی بیشترین اهمیت را به ترتیب معیارهای سرزندگی، دلبستگی به مکان، رضایتمندی از مکان و خاطرات جمعی کسب کرده اند. همچنین رتبه بندی با روش تاپسیس نشان می دهد که به ترتیب محلات سرچشمه (681/0)، نعلبندان (662/0)، پاسرو (625/0) و دباغان (533/0) دارای بیشترین نمره نهایی تعلق مکانی هستند. و از سوی دیگر محلات باغ پلنگ و شازده قاسم، میر کریم و چهارشنبه ای دارای کمترین نمرات نهایی تعلق مکانی هستند. محلات سرچشمه، نعبندان و پاسرو در بخش هایی از بافت تاریخی قرار گرفته اند که دارای بیشترین سرزندگی هستند و مجموعه ای از فعالیت های متنوع که در ساعات مختلف فعال هستند در آنها استقرار پیدا کردند. همچنین ابعاد ذهنی (خاطرات جمعی، دلبستگی و وابستگی به مکان) و فعالیتی (رضایتمندی و سرزندگی)، بیشتری تاثیر را در سنجش حس تعلق مکانی محلات بافت تاریخی گرگان داشته اند.
تحلیلی بر مؤلفه های تبیین کننده حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد شهری (مطالعه موردی: محله ی یاغچیان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه ریزی و توسعه ی شهری روندی پایین به بالا بوده که از مقیاس خرد یعنی محله شروع می شود و هدف اولیه ی آن، ایجاد مکان های (محلات) مطلوب برای زندگی از طریق پیوند انسان با مکان و به عبارتی ارتقای حس تعلق مکانی محسوب می گردد. در این راستا، با توجه به اهمیت برنامه ریزی و توسعه ی محله محور در دست یابی به توسعه ی شهری و نقش تأثیرگذار ارتباط و پیوند انسان با محلات و توسعه ی آن، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد تبریز(محله ی یاغچیان) می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز ساکنان محله ی یاغچیان تبریز (حدود 150000 نفر) می باشد که حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردیده و براساس فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. یافته های تحقیق بر مبنای مدل ساختاری حاکی از آن است که در محله ی مورد مطالعه مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در وهله ی اول تعلق کارکردی: انعطاف پذیری، آسایش و جذابیت به ترتیب با ارزش 65/0، 59/0 و 44/0، در وهله ی دوم تعلق حسی و عاطفی: سیمای بصری و اجتماع پذیری به ترتیب با ارزش 41/0 و 38/0 و در وهله ی سوم تعلق مفهومی: هویت و شخصیت مکان، خوانایی و قابلیت ادراک و تصور مکان به ترتیب با ارزش 32/0، 27/0 و 22/0 می باشند.
بررسی تأثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی برارتقاء رضایت مندی شهروندان از محلات (مطالعه موردی: محله کشاورز منطقه 6تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز انواع نابرابری ها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونه هایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود. به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان می دهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگی های مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.
تحلیل تطبیقی جغرافیای رسانه از تأثیر برنامه های تلویزیون شبکه دو سیما با موضوع سبک زندگی بر تاب آوری اجتماعی مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور تحلیل مناسب از تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی رسانه ها، استفاده از نتایج مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، رهیافتی کلیدی است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش کرده است تا با هدف کاربردی و روش «توصیفی-تحلیلی» به تحلیل تطبیقی اثرگذاری برنامه های تلویزیون بر تحقق مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران بپردازد. با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، نظرات 384 شهروند بر حسب فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه بندی شده، گردآوری شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت تحقق و برخورداری از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در سه منطقه مورد مطالعه براساس آنالیز واریانس چندمتغیره متفاوت است. همچنین تحلیل اولویت برنامه ریزی برای تحقق بخشی به مؤلفه های تاب آوری در سه منطقه یادشده براساس مدل تاپسیس فازی نشان می دهد که شاخص اعتماد عمومی در منطقه 1 به عنوان منطقه مرفه شهری، شاخص مشارکت غیررسمی در منطقه 12 به عنوان منطقه متوسط شهری و شاخص حس تعلق مکانی در منطقه 20 به عنوان منطقه فرودست از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی در راستای ارتقای تاب آوری اجتماعی برخوردارند. و راهبرد رسانه ای تلویزیون و شبکه دو سیما و در جغرافیای رسانه ای هدف، می تواند در راستای ارتقای اعتماد عمومی شهروندان و افزایش همبستگی اجتماعی، ارتقای شاخص مشارکت غیررسمی ازطریق همیاری و همراهی در تشکل های اجتماعی مناطق شهری و بهبود حس تعلق مکانی در مناطق فرودست برای ایجاد حس انگیزه و تعلق و هویت مندی اجتماعی قرار گیرد.
تحلیل وضعیت و رابطه رضایت و حس تعلق مکانی در محله های شهری، مطالعه موردی: محله فردوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
149 - 166
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حس تعلق مکانی، از مفاهیمی است که در ارتباط انسان و محیط شهر شکل می گیرد. پایین بودن سطح کیفیت محیط شهر، ضعیف شدن پیوند های اجتماعی و کاهش میزان رضایت از مطلوبیت محیط در وضعیت و میزان حس تعلق به مکان تاثیر گذار است. هدف از این پژوهش تحلیل وضعیت و بررسی رابطه رضایت و حس تعلق مکانی در محله فردوان شهر اصفهان است. محله فردوان در نتیجه رشد شتابان شهر اصفهان در 6 دهه اخیر در بخش شمالی شهر اصفهان به صورت خودرو و غیررسمی شکل گرفته است. روش: از نظر روش شناسی براساس ماهیت هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت روش از نوع توصیفی_ موردی و تحلیلی است در گردآوری داده ها از روش میدانی به شکل پرسش نامه، و در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی چون آزمون های، رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون یک دنباله راست میانگین و یک دنباله چپ میانگین در نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد میزان رضایت از شاخص های دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین 2.11 و شاخص کیفیت محله با میانگین 2.02 در وضعیت نامناسبی و نامطلوبی در محله فردوان قرار دارند، هم چنین، وضعیت شاخص حس تعلق با میانگن 2.52 نیز در وضعیت نامناسب و نامطلوبی قرار دارد. با توجه به مقدار سطح معناداری تحلیل آزمون تی تک نمونه ای که کم تر از 0.05 شده است تفاوت میانگین ها با وضعیت مطلوب در شاخص های بررسی شده معنادار می باشد. تحلیل رابطه بین رضایت محله و تعلق مکانی در محله فردوان با مقدار 0.142 در مقدار کمینه و به شدت ضعیف بوده است. نتیجه گیری: تطبیق نتایج پژوهش با نظریه تعلق مکانی نیز نشان داد که پایین بودن میزان رضایت در محله نتواسته است در میزان حس تعلق مکانی در محله تاثیری داشته باشد.
ارزیابی و تبیین راهکارهای اعتلای حس مکان، حس تعلق مکانی و معنویت مکان در معماری مساجد اسلامی؛ نمونه موردی: مساجد نوین شهر دیواندره
حوزه های تخصصی:
حس مکان، حس تعلق مکانی و هویت مکان از مهم ترین بحران های معماری معاصر است. مسجد به مثابه کانونی عبادی-اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ارزشمند و نقش مهمی در نظام های اجتماعی دارد. مساجد در معماری اسلامی از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار هستند تا حدی که در انگاره های عمومی، معماری اسلامی با معماری مساجد شناخته می شوند و گویی اگر مسجد را از معماری اسلامی بگیریم چیزی از آن باقی نمی ماند. بنای جامعه اسلامی بر محوریت مسجد گذاشته شده است. مسجد با کارکردهای متعدد خود در ابعاد مختلف اجتماعی و با تأکید بر جنبه معنوی، نقشی هدایت کننده برای انسان ها به سوی خداوند متعال دارد. مسجد به عنوان نماد اسلام و شکوه و عظمت معماری اسلامی باید خود به تنهایی تبیین کننده ی شاخصه های دین اسلام مانند توحید، نبوت، مبدأ و معاد، آرامش یاد خدا، ذکر، عدم دلبستگی به زرق وبرق مادی و... باشد. مجموعه ی این موارد یاد شده، حس معنویت را در مسجد ارتقا می بخشد که نیاز به تحلیل فنی، کار علمی و ارائه ی راهکارهای خردمندانه دارد. در تحقیق حاضر 10 مسجد جدیدالاحداث در شهر دیواندره(استان کردستان) مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بازدید میدانی و استخراج شاخصه های معماری اسامی که در ساخت مساجد مذکور به کار رفته، تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت هر مسجد با روش SWOT انجام گرفته است. شاخص های ارزیابی حس معنویت مشخص گردیده و طی پرسشنامه ای بین کاربران مساجد توزیع گردیده است در نهایت نمره ی حاصله از نظرات پاسخ دهندگان مشخص شده و 10 مسجد باهم مقایسه گروهی شده اند تا مشخص گردد که مساجدی که دارای نمره ی بالایی بوده اند، چه اصولی در آن ها رعایت شده است و آیا می شود نقاط ضعف طراحی و اجرای معماری مساجد را به قوت و تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟ نتایج تحقیق می تواند معماران را نسبت به حساسیت موضوع آگاه نماید تا با راهکارهایی کوتاه مدت بتوانند حس معنویت مساجد فعلی را ارتقا بدهند و همچنین در طراحی مساجد آتی اصول حس معنویت مساجد را رعایت نمایند.
بررسی چگونگی ساختار و عوامل مؤثر بر زیست پذیری فضاهای شهری بر مبنای حس تعلق مکانی بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
27 - 46
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری نقش اساسی در حیات، رشد شهرها و کیفیت زندگی شهروندان دارد. بسیاری از شهرهای ایران به رغم داشتن توانایی های محیطی بالا، با مسائل و تنگناهای زیست پذیری متعددی روبه رو هستند که یافتن راهکار برای آنها از اولویت های اساسی به شمار می رود. زیست پذیری به عنوان مکانی مناسب برای زندگی انسانی معنا شده است. یکی از ابعادی که این مفهوم را تحت تأثیر قرار داده است، جوانب معنایی و ذهنی شهروندان است که بارزترین آنها مفهوم حس تعلق به مکان در شهر از نگاه شهروندان است. در همین راستا، در این پژوهش، اثر حس تعلق مکانی بر زیست پذیری شهروندان در شهر تهران بررسی شده است. انتخاب شهر تهران نیز به دلیل جمعیت بالای شهرنشین و جابجایی زیاد جمعیت در آن است که در حال حاضر با مسایل زیست پذیری روبرو است. برای رسیدن به این هدف، روش تحلیل عاملی مبتنی بر معادلات ساختاری با ابزار پرسشنامه در مناطق یک، چهار، پنج و شش تهران است. علت انتخاب این مناطق، واجد بودن ترکیبی مناسب از بافت قدیم و نوساز و همچنین شرایط مختلف محیطی در بین مناطق منتخب شهر تهران است. نتایج نشان داد که مؤثرترین مسیر ارتقای زیست پذیری که آماره t آن در محدوده ۳/۵ تا ۷/۳۶ است؛ شامل مسیر (کالبد-معنا-سرمایه فرهنگی-حس مکان-کیفیت زندگی ذهنی-زیست پذیری) است. همچنین درک از وضعیت موجود شهر توسط شهروندان تهرانی، در دو مرحله اجتماعی و روانی صورت می پذیرد که مرحله اجتماعی یعنی درک روابط جمعی بیرونی مقدم بر جنبه روانی یعنی ادراکات ذهنی افراد خواهد بود.
تحلیل تطبیقی کیفیت تحقق شاخص های تاب آوری اجتماعی در شهر تهران (مطالعه ای در مناطق 1، 12 و 20 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۱
227 - 243
حوزه های تخصصی:
تاب آوری اجتماعی نقش مهمی در پایداری اجتماعی در برابر بحرانهای شهری داردلذا، پژوهش حاضر تلاش کرد تا با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» از طریق ابزار پرسشنامه به تعداد 383 نفر به تحلیل تطبیقی کیفیت تحقق مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مناطق 1، 12 و 20 کلانشهر تهران بپردازد. نظرات شهروندان بر حسب فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه بندی شده و تخصیص نسبی بر اساس حجم جمعیت گردآوری گردید. نتایج نشان داد که کیفیت تحقق و برخورداری از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در سه منطقه مورد مطالعه بر اساس آنالیز واریانس چند متغیره1 متفاوت بود ، و نتایج نشان داد که شاخص اعتماد عمومی در منطقه 1 به عنوان یکی از مناطق مرفه تهران و شاخص مشارکت غیررسمی در منطقه 12 به عنوان یکی از منطقه های متوسط نشین و شاخص حس تعلق مکانی در منطقه 20 به عنوان یکی از مناطق کم برخوردار از اولویت برخورداربودند و اما در تحلیل اولویت مؤلفه های تاب آوری در سه منطقه یاد شده بر اساس مدل تاپسیس فازی2 و در هر سه منطقه یاد شده، شاخص آگاهی به ترتیب با (منطقه 1 با 5518/0 وزن فازی) (منطقه 12 با 5675/0 وزن فازی) و (منطقه 20 با 6451/0 وزن فازی) بیشترین تاثیر را پذیرفته است. در نتیجه مشخص شدکه راهبرد ارتقای تاب آوری اجتماعی در کلانشهر تهران باید در راستای افزایش سطح آگاهی و مهارت های شهروندی در هر سه منطقه تهران باشد همچنین باید در راستای افزایش سازگاری و همبستگی اجتماعی شهروندان بوده ونیزموجب افزایش مشارکت غیر رسمی آنها گردد و همیاری و عضویت شهروندان را در تشکل های درون گروهی و اجتماعی افزایش دهد همچنین بهبود حس تعلق مکانی و هویت مندی اجتماعی در مناطق کم برخوردار شهری باید در اولویت قرارگیرد ، تا بتوان به تاب آوری اجتماعی همگن و پایدار در کلانشهر تهران دست یافت.
بررسی تأثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و مشارکت در محلات شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجادشده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود که همگام با برنامه-ریزی پست مدرن عمدتاً در سطح محلات شهری مطرح است. این حس تعلق مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی تأثیر می گذارد، که تحلیل این فرآیند هدف این مقاله است و هدف دیگر معرفی کاربرد مدل های ساختاری (به علت چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری است. در این تحقیق تحلیلی و همبستگی، نمونه ای 500نفری از ساکنین محلات منطقه 4 و 11 شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده و هر یک از متغیرهای سه گانه تحقیق، که عبارتند از حس تعلق مکانی، مشارکت و سرمایه اجتماعی، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت و سپس چهار مدل از چگونگی روابط متفاوت میان متغیرها تهیه شد. که نتایج آنها نشان می دهد مدل تأثیرگذاری حس تعلق مکانی در افزایش سرمایه های اجتماعی از طریق متغیر واسطه ای مشارکت بهتر از بقیه این روابط را تبیین می کند، به عبارت دیگر در یک رابطه علی غیرمستقیم، تقویت حس تعلق مکانی باعث افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی می گردد.
بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن مفهوم توسعه ی پایدار در دهه های اخیر و نیز با توجه به اینکه توسعه ی پایدار شهری، بویژه در بعد اجتماعی، در روابط میان افراد تجسم می یابد، بنابراین بررسی و شناسایی بسترهای تحقق توسعه پایدار در شهرها نیازمندِ واکاوی و مطالعه مقولاتی در تعاملات انسانی، از جمله انسجام اجتماعی، یکپارچگی، مشارکت، اعتماد و همکاری شهروندان است که به تعبیری می توان مقولات یاد شده را در قالب مفهوم پایداری اجتماعی ترسیم نمود. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه پرداخته ایم. در بعد نظری، مدل مفهومی این پژوهش بر هفت مؤلفه اصلیِ پایداری اجتماعی، شاملِ حس تعلق مکانی، مشارکت و اعتماد، تعامل و کنش متقابل، عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات، بهره مندی اقتصادی، مسکن و احساس امنیت، استوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش بوده و جامعه آماری آن شاملِ کلیه شهروندان بالای 15 سالِ ساکن در مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه (۹۴۶۶۵۱ نفر) می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایِ متناسب با حجم نهابتاً 385 نفر از هشت منطقه شهر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می یاشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS (میانگین مؤلفه ها، تی تک نمونه ای و فریدمن)، مدل تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و روش CVصورت گرفته است. نتایج مقایسه میانگین شاخص های پایداری اجتماعی از نظر شهروندان در شهر کرمانشاه نشان می دهد میانگین شاخص های؛ حس تعلق مکانی ( 27/3) ، تعامل و کنش متقابل (21/3)، شاخص عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات (17/3)، شاخص کیفیت مسکن (15/3 )، احساس امنیت (10/3) و شاخص مشارکت و اعتماد (39/3 )، بر حسب نتایج آماری، به طور معنادار بیشتر از مقدار متوسط سه است، اما در شاخص بهره مندی اقتصادی (73/2) به طور معنادار کمتر از مقدار متوسط سه می باشد و از نظر شهروندان اصلاً وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد؛ شاخص مشارکت و اعتماد با مقدار 87/4 در رتبه اول و بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی داشته است. با توجه به نتایج مدل WASPAS ؛ مناطق یک با 3567/0 ، شش با 3554/0 ، دو با مقدار 3547/0 ، هشت با 3542/0، چهار با 3525/0، پنج با 3523/0 ، هفت با 3506/0 ، سه با 3497/0 به ترتیب در رتبه های اول تا هشتم قرار گرفته اند. در کل با توجه به نتایج مدلWASPAS ؛ تمامی مناطق در مقوله نیمه برخوردار قرار می گیرند. همچنین بیشترین نابرابری در بین مؤلفه ها مربوط به میزان همدلی میان اهالی محلات شهری با مقدار 091/0 می باشد.
تحلیل تطبیقی از تأثیر برنامه های تلویزیونی شبکه دو و شبکه تهران بر شاخص حس تعلق مکانی شهروندان مناطق (1و12و20) کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش سعی شده از روش توصیفی و تحلیلی تأثیر برنامه های تلویزیونی رسانه ملی که در پیام و محتوای خود، سبک زندگی هویت منطقه ای و شهری را ترویج می کنند. بر میزان و سطح برخورداری از شاخص حس تعلق مکانی شهروندان مناطق 1، 12 و 20 کلانشهر تهران ارزیابی گردد لذا بر اساس مأموریت شبکه های تلویزیونی ، برنامه های شاخص شبکه های دو و شبکه تهران مورد ارزیابی قرار گرفت و از آنجا که مناطق منتخب، از نظر موقعیت جغرافیایی،شاخص های اقتصادی و درآمدهای شهروندان ونیز سبک زندگی شهروندی متفاوتند لذا منطقه یک به عنوان منطقه مرفه شهری و منطقه 12 بعنوان منطقه متوسط نشین شهری و منطقه 20 به عنوان منطقه کم برخوردار شهر تهران انتخاب شد. نتایج نشان داد، تأثیر برنامه های تلویزیونی بر شاخص حس تعلق مکانی در سه منطقه مورد مطالعه بر اساس آنالیز واریانس چند متغیر ANOVAمتفاوت است.همچنین بمنظورتحلیل اولویت رسانه برای ارتقاء شاخص حس تعلق مکانی در سه منطقه یاد شده از مدل تاپسیس فازی FTOPSIS استفاده شد و نتایج نشان دادکه ترویج و تبلیغ مؤلفه سبک زندگی شهروندی و در برنامه های تلویزیونی، بیشترین اثرکذاری را در هر سه منطقه منتخب دارد بنابراین رسانه تلویزیون می توانداز طریق برنامه سازی با رویکرد بهبود سبک زندگی شهروندی،احساس تعلق مکانی شهروندان را ارتقا دهد همچنین ازدیدگاه شهروندان تنها در منطقه 1 شهر تهران شاخص حس تعلق مکانی مطلوب می باشد. لذاپیشنهاد می شود ترویج مطالبات محلی و منطقه ای شهروندان مناطق 12 و 20 کلانشهر تهران باید. موضوع برنامه های تلویزیونی باشد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر حس تعلق مکانی با رویکرد شهر شاد، مطالعه موردی: کلان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
21 - 37
حوزه های تخصصی:
امروزه، تکامل و توسعه شهرها، برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت زیست و ارتقای نشاط شهروندان را اجتناب ناپذیر نموده است. در این بین چالش های متعدد همانند افزایش تراکم جمعیت، افزایش میزان آلودگی هوا، ایجاد و تعمیق میزان نابرابری در شهرها، فقر، مشکلات روانی شهروندان و... باعث آن شده که الزامی مهم تحت عنوان «شهر شاد» و «داشتن شهروندان با نشاط» مطرح شود. نوشتار حاضر در پی آن است که با هدف بررسی و شناخت پایه ای بر وضعیت عوامل مؤثر در تحقق شهر شاد و افزایش حس تعلق مکانی در شهر ارومیه بپردازد. برای وصول بدین هدف، با استفاده از روش کتابخانه ای و پیمایشی(میدانی) در جمع آوری داده ها و همچنین با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته؛ تعداد 384 نفر از شهروندان ساکن در شهر ارومیه، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش فضایی چند سطحی بود. داده های آماری جمع آوری شده، از طریق تکنیک های بار عاملی، تحلیل رگرسیونی و همچنین تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج بدست آمده از تحلیل بارعاملی نشان داد که زیرشاخصهای اقتصادی و همچنین زیرشاخص های اجتماعی-رفتاری بوده و در نتیجه، شاخصهای مربوط به محیط اقتصادی و محیط اجتماعی-رفتاری سهم بیشتری در تبیین میزان عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان با رویکرد شهر شاد در شهر ارومیه دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی مبین این نکته است که حس تعلق به مکان با رویکرد شهر شاد در شهر ارومیه با شاخص های مربوط به محیط اقتصادی-معیشتی، اجتماعی-رفتاری و کالبدی-فضایی بیشترین مقدار همبستگی را دارند.