فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
128 - 141
حوزههای تخصصی:
مقاله مروری در زمینه "کاربرد پژوهش عملیاتی در عملیات امداد و نجات" می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای توسعه و بهسازی روش ها و فرایندهای عملیات امداد و نجات مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، نحوه ی استفاده از اصول و تکنیک های پژوهش عملیاتی برای بهبود عملکرد این عملیات بررسی شده است. یکی از موارد اصلی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، بهینه سازی است. بهینه سازی در امداد و نجات می تواند به صورت تخصصی در زمینه هایی همچون برنامه ریزی مسیر حمل ونقل، تخصیص منابع، مدیریت زمان و افزایش کارایی عملیات مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، این مقاله به دستاوردهای مهمی که با استفاده از روش های پژوهش عملیاتی در حوزه عملیات امداد و نجات به دست آمده است، اشاره می کند. این دستاوردها شامل بهبود عملکرد، کاهش زمان و هزینه ها، افزایش کیفیت ارائه خدمات و بهبود امنیت و کارایی در عملیات امدادی می شود. علاوه بر این، ادغام ابزارهای تحلیلی پیشرفته و مدل های شبیه سازی می تواند دیدگاه های عمیق تری نسبت به سناریوهای پیچیده امداد و نجات فراهم کند. با استفاده از تصمیم گیری مبتنی بر داده، تیم های امداد می توانند چالش های احتمالی را پیش بینی کرده و استراتژی های مؤثرتری تدوین کنند. همکاری بین پژوهشگران و مجریان عملیات برای اطمینان از اینکه پیشرفت های نظری بهبودهای عملی را به دنبال دارد، حیاتی است. با پیشرفت فناوری، ادغام نوآوری هایی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در پژوهش عملیاتی می تواند قابلیت های عملیات امداد و نجات را بیشتر کرده و آنها را در برابر وقایع غیرمنتظره تطبیق پذیرتر و مقاوم تر کند.
ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی (نمونه موردی: مناطق روستایی شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
141 - 174
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به ویژه در شمال کشور، در تمامی مراحل تولیدات کشاورزی نقش بسزایی داشته اند اما با ورود فناوری های نوین، از نقش آنان کاسته شده است. یکی از راه های افزایش مشارکت زنان، توانمندسازی اقتصادی است. افزایش توانمندی اقتصادی زنان، کاتالیزوری برای رشد اقتصادی یک کشور است که متأثر از سرمایه اجتماعی می باشد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر این است که اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی زنان سنجیده شود و مبتنی بر این هدف، سؤال تحقیق این است که توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی در شهرستان لنگرود به چه میزان متأثر از سرمایه اجتماعی بوده است؟ رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری، 18655 نفر از زنان روستایی شهرستان لنگرود بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و احتساب میزان خطای 05/0، تعداد 380 نفر از این افراد از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. براساس نتایج آزمون دوجمله ای، می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی و توانمندسازی اقتصادی، دارای تفاوتی معنی دار بوده و هر دو در سطح پایینی قراردارند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، سرمایه اجتماعی بیش از 56 درصد از شاخص های توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی را تبیین می کند. براساس محاسبات آماری حاصل از آزمون تحلیل مسیر، شاخص آگاهی و مشارکت بیشترین تأثیر مثبت و مستقیم را بر توانمندسازی اقتصادی زنان دارند. همچنین شاخص آگاهی بیشترین تأثیر غیر مستقیم را نیز بر توانمندسازی داشته و بر مشارکت تأثیرگذار است و به تبع آن منجر به توانمندسازی اقتصادی زنان گردیده است.
بررسی تاثیر افزایش سطح زیر کشت و رشد جمعیت بر منابع آب سطحی حوضه آبخیز سد مهاباد با استفاده از مدل WEAP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
299 - 324
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل رشد جمعیت، ارتقای سطح بهداشت و رفاه عمومی، گسترش صنعت و رشد فعالیت های اقتصادی و کشاورزی، سرانه مصرف آب به شدت افزایش یافته است.همچنین با توجه به کمبود شدید آب و عدم توازن بین عرضه و تقاضا، مدیریت منابع آب بسیار پیچیده و با اهمیت شده است. در همین راستا مدل های مختلفی از جمله مدلWEAP به منظور شبیه سازی مدیریت یکپارچه منابع آب و ارزیابی چگونگی تخصیص منابع آبی محدود میان مصرف کنندگان مختلف توسعه یافته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت منابع آبی حوضه آبخیز سد مهاباد و تاثیر سناریوهای افزایش تقاضا بر نحوه تامین نیازها می باشد. در این تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات هواشناسی ازجمله بارش های روزانه و دمای حداقل و حداکثر روزانه، اطلاعات هیدرولوژیکی از جمله دبی های روزانه و مشخصات فیزیوگرافی حوضه فایل ورودی مدل WEAP تشکیل داده شد. داده های مقادیر حجم و تراز مشاهداتی سد مخزنی مهاباد در بازه زمانی 1371 تا 1390 و 1391 تا 1400 به ترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه سناریوهای بهره برداری از مخزن سد تدوین و اجرا شده و نتایج بدست آمده مورد ارزیابی قرار گرفت. سناریوهای مورد استفاده شامل سناریوی افزایش سطح زیرکشت20،10 و 30 درصدی نسبت وضعیت کنونی و سناریوی افزایش جمعیت می باشند. نتایج نشان می دهد که سد مهاباد طبق سناریو مرجع با کمبود 8/18 میلیون مترمکعب و براساس سناریوهای S1، S2، S3 و S4 به ترتیب با کمبود 30، 41، 52 و 21 میلیون متر مکعب روبه رو خواهد شد. بیشترین نیاز تأمین آب در افق 17 ساله مربوط به کاربری کشاورزی می باشد. از میان سناریوهای اجرایی، سناریو مرجع به دلیل اینکه دارای بیشترین درصد تامین آب بوده و شاخص اطمینان پذیری بالایی دارد، به عنوان سناریو برگزیده انتخاب گردید.
Measuring Student Identity Emotioncy Tension (SIET) and Its Applications in the EFL Contexts: Validating and Investigating the Psychometric Quality of SIETS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
147 - 178
حوزههای تخصصی:
The present study intends to extend the current ancillary understanding horizons of the developmental theory of individual-differences relationship-based (DIR) framework and emotioncy framework, to investigate aspects of emotioncy tensions that include identity-related attitudes, behaviors, and beliefs by providing "what-to-do" information when enacting identity tensions. Through validating the Student Identity Emotioncy Tension Scale (SIETS), the researchers suggested that social identities are also associated with specific emotional tensions by providing "what-to-feel" information during identity enactment. To do so, a total number of 300 students filled out the scale. In the validation process, statistical procedures were exerted to validate the scale. First, Exploratory Factor Analysis (EFA) was used to ascertain the underlying factors. Then, Principal Component Analysis (PCA) and Communalities were checked for the relevance of component variance. Cronbach’s coefficient was used to check the reliability of the 18 items. The results indicated that the scale can be best explained by a three-factor solution with an acceptable reliability. In the qualitative phase of cognitive interviews, students were interviewed to further examine the quality of the items. In the end, the findings were elucidated and implications for future research and practice were presented.
معنای زندگی و تراژدیِ انتخاب؛ مقایسه تحلیلی باب برزویه طبیب کلیله و دمنه و اعتراف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
17 - 29
حوزههای تخصصی:
تالستوی (در کتاب اعتراف) تجربه خود از مواجهه با پوچی زندگی را در اوج شهرت و ثروت، روایت می کند. او ضمن این روایت به داستانی شرقی (که اصلی هندی دارد) اشاره دارد که در باب برزویه طبیب کتاب کلیله و دمنه نیز آمده است. وجه ارجاع او به این داستان هنگامه استیصال او در حل مسئله پوچی زندگی است اما کلیله و دمنه آن را تمثیلی برای لزوم توجه به کار آخرت می آورد. گویی در هر دو متن در مقابل هلاکت، راه بدیل برای مسافر، ایمان به آرمانی ابدی است. این مقاله ضمن نقل روایت کلیله و دمنه و شرح حال نگاری تالستوی بر مبنای این داستان مدعی است دقیقه ای در آن داستان وجود دارد که هر دو نویسنده مغفول نهاده اند و آن دوراهه مانعه الجمع و ناگزیر پیش روی آدمی (در شکل آن مسافر) است: توسل به امری عینی و متعالی برای معنادارکردن زندگی و دیگری فقدان معنای عینی برای وجود (از جمله وجود ”من“) و آنگاه معنادهی به زندگی (جعل معنا) با تکیه بر خرده لذت های آنی و دم غنیمت شمردن. مقاله حاضر در ادامه با نقل دیدگاه های تعالی گرایانی همچون کریگ و ضدتعالی گرایانی همچون تیلور و ادواردز و کِلمکه، این دوراهه و انتخاب را به عنوان یکی از تراژدی ها در زندگی آدمی در زمینه معنای زندگی برجسته کرده و معتقد است حتی با فرض رد تعالی گرایی و معنای کیهانی می توان به نحوی زندگیِ این جایی را ارزشمند دانست. این جستار با نقدهایی از فلو بر روایت تالستوی به پایان می رسد.
بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه انسانی در ساختار اقتصادی به عنوان یک منبع حیاتی برای تولید و ایجاد ارزش در نظام اقتصادی تلقی می شود. سرمایه انسانی از طریق مکانیسم های مختلف نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. سرمایه انسانی در قالب دانش، مهارت، تخصص و توانمندی در افراد شکل می گیرد تا سبب افزایش درآمد، کیفیت خدمات و میزان تولیدات شود و جامعه و سازمان می تواند برای پیش برد اهداف خود از آن استفاده کند. درک سرمایه انسانی می تواند به شناسایی شکاف های مهارتی و نیازهای آموزشی ضروری برای بازسازی و احیای اقتصاد کمک کند. بنابراین مطالعه تأثیر سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی کشور عراق پس از سال ها درگیری داخلی، حیاتی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی عراق طی دوره 2023-1990 می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر اثرات کوتاه مدت و بلند مدت تاثیر سرمایه انسانی بر توسعه اقتصادی عراق در طی دوره سال های 2023-1990 را در قالب الگوها و روش های اقتصادسنجی تحلیل و بررسی می کند. برای این منظور از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) استفاده می گردد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج مدل در کوتاه مدت نشان می دهد که سرمایه انسانی تاثیر منفی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی داشته است. به طوری که با افزایش یک درصدی سرمایه انسانی باعث کاهش 593/0 درصدی تولید ناخالص داخلی شده است. متغیرهای مخارج دولت و توسعه مالی هم در کوتاه مدت تاثیر مثبت و معنادار بر تولید ناخالص داخلی داشته اند. نرخ بیکاری تاثیر منفی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی دارد. در دوره بلندمدت سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معنادار بر تولید ناخالص داخلی داشته است. به طوری که افزایش یک درصدی سرمایه انسانی باعث، افزایش 176/0 درصدی تولید ناخالص داخلی شده است. همچنین متغیرهای مخارج دولت و توسعه مالی هم در بلندمد تاثیر مثبت و معنادار بر تولید ناخالص داخلی داشته اند. نیروی کار و بیکاری تاثیر منفی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی داشته اند. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، تقویت آموزش فنی و حرفه ای به منظور تطابق نیازهای بازار کار و مهارت های افراد تحصیلکرده و بهبود ظرفیت و کیفیت معلمان از طریق آموزش مداوم و فراهم سازی منابع به روز زمینه را برای افزایش توسعه اقتصادی عراق فراهم خواهد نمود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی_ رفتاری بر انعطاف پذیری کنشی و پریشانی روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت همسر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خیانت زناشویی به آسیب های متعددی در افراد منجر و موجب کاهش انعطاف پذیری کنشی و افزایش پریشانی روانشناختی می شود؛ لذا مداخلات درمانی جهت افزایش انعطاف پذیری کنشی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت همسر باید مورد توجه قرار بگیرد. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی_ رفتاری بر انعطاف پذیری کنشی و پریشانی روانشناختی زنان 20 تا 40 ساله آسیب دیده از خیانت همسر بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی است. تعداد 45 زن آسیب دیده از خیانت همسر در 4 ماهه اول سال 1402 مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در سه گروه 15 نفره درمان هیجان مدار، شناختی- رفتاری و گروه کنترل، پرسشنامه های انعطاف پذیری کنشی کانور و دیویدسون (2003) و پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) را پیش، پس از مداخله و پس از 2 ماه پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با نرم افزار spss22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی_ رفتاری و هیجان مدار در ارتقاء انعطاف پذیری کنشی و کاهش پریشانی روانشناختی اثربخش بودند (01/0 > P). در پریشانی روانشناختی درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری داشت (05/0 > P)، اما در انعطاف پذیری کنشی بین دو مداخله درمانی تفاوت وجود نداشت (05/0 < P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از اثربخشی درمان شناختی_ رفتاری و هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشی و پریشانی روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. همچنین درمان شناختی- رفتاری نسبت به درمان هیجان مدار، اثربخشی بیشتری در کاهش پریشانی روانشناختی داشت.
بررسی نقش طراحی بسته بندی در حفظ و احیای صنایع دستی گیلان و افزایش ارزش افزوده سوغات سفر
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی و سوغات محلی گیلان به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و اقتصادی این استان، نیازمند توجه و حمایت هستند. از آنجا که بسته بندی به عنوان یکی از عناصر کلیدی در بازاریابی و فروش محصولات به شمار می رود، طراحی بسته بندی به عنوان یک ابزار قدرتمند، می تواند در حفظ و احیای این صنایع و افزایش ارزش افزوده محصولات نقش به سزایی ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر طراحی بسته بندی بر حفظ صنایع دستی و افزایش جذابیت سوغات گیلان انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ترکیب رویکردهای کیفی و کمّی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صنعتگران، فروشندگان و گردشگران جمع آوری شده است. بر اساس تحلیل نظریه بنیانی، چالش های بسته بندی مانند هزینه های بالا و کمبود مواد اولیه، مانع از رقابت پذیری محصولات شده، اما بسته بندی مناسب می تواند ارزش افزوده محصولات را افزایش داده و به احیای صنایع دستی منطقه کمک کند. تحلیل آماری داده های مصاحبه شدگان نشان می دهد که گردشگران بیشترین اهمیت را به بسته بندی می دهند (میانگین امتیاز 4/7 از 5)، درحالی که صنعتگران به دلیل محدودیت های مالی کمتر بر این موضوع تمرکز دارند. مشکلات اصلی بسته بندی شامل هزینه های بالا (۳۵٪)، کمبود مواد اولیه (۲۵٪) و عدم آگاهی از طراحی بهینه (۲۰٪) است. از سوی دیگر، گردشگران، استحکام، زیبایی بصری و اطلاعات محصول را به عنوان مهم ترین ویژگی های بسته بندی ترجیح می دهند. همچنین، ۷۰٪ از فروشندگان افزایش فروش را به بسته بندی جذاب نسبت داده و ۴۸٪ تأثیر آن را بر افزایش قیمت محصول تأیید کرده اند. نتایج نشان می دهد که طراحی بسته بندی با استفاده از نمادهای الهام گرفته از فرهنگ بومی، مواد بوم آورد و فناوری های نوین، نه تنها به حفظ هویت فرهنگی کمک می کند، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار بازاریابی مؤثر و تعاملی، ارزش افزوده محصولات را افزایش دهد و این چنین، زنجیره اقتصادی گردشگری گیلان را بیش از پیش شکوفا سازد.
تحلیل نقش رنگ در ادراک منظر گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲۲
6 - 19
حوزههای تخصصی:
منظر در گردشگری به عنوان عنصر کلیدی ایجاد تجربه ای غنی و به یادماندنی، نه تنها ویژگی های طبیعی (کوه ها، دریاها، جنگل ها) بلکه میراث فرهنگی، معماری و محیط های انسان ساخت را شامل می شود. این مفهوم تأثیر مستقیمی بر ادراک گردشگران و رضایت از سفر دارد. در این میان، رنگ به عنوان جنبه ای بنیادین در تعریف منظر، قادر به برانگیختن احساسات، نمایش هویت فرهنگی و تأثیرگذاری بر رفتار گردشگران است (مانند تأثیر رنگ های گرم بر افزایش انرژی یا رنگ های سرد بر القای آرامش). بااین وجود، نقش رنگ در منظر گردشگری علی رغم اهمیت آن، کمتر بررسی علمی شده است. این پژوهش با هدف تحلیل نقش رنگ در طراحی و ادراک منظر گردشگری و با تمرکز بر سه پرسش محوری انجام شده است: چگونه می توان از رنگ به عنوان ابزار استراتژیک برای تقویت تجربه گردشگران بهره برد؟ چه عواملی در طراحی منظر رنگی مقاصد گردشگری باید مدنظر قرار گیرند؟ چه تفاوت هایی میان تأثیر رنگ بر مناظر طبیعی و مناظر فرهنگی وجود دارد؟ در نهایت ارائه راهکارهایی برای بهبود هویت بصری مقاصد گردشگری است. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مرور سیستماتیک پریسما منابع (۲۰۰۰-2025) از پایگاه های داده استنادی اسکوپوس (Scopus)، وب آف ساینس(Web of Science) و مقالات علمی-پژوهشی داخلی پرداخته است. معیار شمول، انطباق با اهداف و پرسش های پژوهش بوده و به صورت هدفمند، با تمرکز بر ادبیات مرتبط با طراحی منظر، روانشناسی رنگ و گردشگری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد معیارهای کلیدی در طراحی منظر رنگی گردشگری عبارتند از: تنوع رنگ ها و تعادل در استفاده از آن ها، تأثیر رنگ بر ادراک فضا و ایجاد نقاط کانونی، به کارگیری رنگ های گرم و روشن برای جذابیت بصری، توجه به تغییرات فصلی و جلوگیری از یکنواختی. این معیارها پیوند میان طراحی بصری و تجربه گردشگران را تقویت می کند و راهکارهایی عملی برای ارتقای هویت بصری مقاصد ارائه می دهند.
Validation of the Structural Model of Open Data Governance in Line with the Health of the Administrative System in E-government(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Summer & Fall ۲۰۲۵
110 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose : The current research was conducted with the aim of validating the structural model of open data governance in line with the health of the administrative system in e-government in government organizations.
Method : This research, with a practical purpose, was based on a descriptive survey implementation method. The statistical population of the research included the managers of the country's tax affairs organization and several university professors, all of whom (18 person) were selected as a statistical sample. The data collection tool in this research was a researcher-made questionnaire, and confirmatory factor analysis, structural equation modeling, and Smart PLS software were used for data analysis.
Findings : The results of the research show that the structural model of open data governance in the direction of administrative health in e-government at governmental organizations includes six components: platforms (with the dimensions of intra-organizational platforms and external platforms), strategies (with the dimensions of common strategies—internal and external—, intra-organizational strategies, and extra-organizational strategies), intervening conditions (with common dimensions—internal and external), causal category (with dimensions of internal-external organizational factors, individual and social factors), central category, and consequences (with common dimensions—internal and external).
Conclusion : Intra-organizational and extra-organizational platforms have a positive and significant effect on common strategies. The strategies of this research have a positive and significant effect on the results. The impact of intervening conditions on the central category is positive and significant. The effect of the causal category of this research, including individual factors and social factors, on the central category, is negative and significant because the regression coefficient has become negative. The impact of the central category on strategies has become negative, but this impact is not significant.
کنکاشی در فرایند نظارت شورای نگهبان بر بودجه دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
641 - 668
حوزههای تخصصی:
بنابر اصل 94 قانون اساسی، شورای نگهبان صلاحیت نظارت بر مصوبات مجلس شورای اسلامی از جهت عدم مغایرت با قانون اساسی و شرع را داراست. از طرفی، بنابر اصل 52 بودجه سالانه کل کشور از طرف دولت تهیه و به تصویب مجلس شورای اسلامی می رسد، لذا بودجه سالانه کل کشور نیز باید مورد نظارت شورای نگهبان واقع شود. در دیگر سو، ساز و کار تصویب طرح ها و لوایح در مجلس شورای اسلامی بنابر اصل 65 قانون اساسی باید در قالب قانون آیین نامه داخلی تعیین شود. در قانون مذکور، ساز و کار تصویب قانون بودجه ابتدا به صورت یک مرحله ای تنظیم شده بود، امّا پس از اصلاح ساختار بودجه در قالب تصویب قانون اصلاح مواد 180 و 182 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1401/10/14، این ساز و کار تغییر نمود و در قالب دو مرحله طراحی شد . قانون اخیرالذکر علاوه بر ایجاد تغییر در فرآیند تهیه و تصویب قانون بودجه، در فرآیند نظارت بر آن توسط شورای نگهبان نیز اثرگذار است. از این روی، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که نظارت شورای نگهبان بر بودجه دومرحله ای دچار چه تغییراتی شده است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا هر یک از دو مرحله مذکور مورد واکاوی قرار گرفته و سپس مبتنی بر آن تغییرات ناظر به فرایند نظارت شورای نگهبان به تفکیک تغییرات ماهوی و شکلی تحلیل شده است. تغییرات ماهوی در نحوه نظارت شورا شامل تغییر تعداد ملاک ها و تغییر ماهیت ملاک های سابق می باشد که در نتیجه آن دو ملاک جدید افزوده شده و ماهیت چهار ملاک دگرگون گردیده است. تغییرات شکلی نیز به صورت تغییر در زمان اعمال ملاک ها نمایان شده است؛ به این صورت که پس از دو مرحله ای شدن نظام تصویب بودجه، دو ملاک صرفاً در مرحله اول، دو ملاک صرفاً در مرحله دوم و سایر ملاک ها در هر دو مرحله قابل اعمال است.
اعتبارسنجی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : در دهه های أخیر، ایمنی و بهداشت کارکنان به عنوان حقوق اساسی سرمایه انسانی مورد توجه سازمان ها بوده و آن ها را به آن چه در زمینه نظام نگهداری منابع انسانی نیاز است، ملزم می کند. بدین ترتیب سازمان می بایست داده ها و اطلاعات کافی را در خصوص میزان اهمیت عوامل اثرگذار بر ایمنی و بهداشت سرمایه انسانی در اختیار داشته باشد. چرا که نگهداشت سرمایه انسانی نقشی بنیادین در رشد و تعالی سازمان دارد. از این منظر هدف اصلی پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: مدل ایمنی و بهداشت کارکنان، پیش تر در بخش کیفی تحقیق حاضر تدوین گردید و اکنون در این بخش از مطالعه، اعتبارسنجی آن در دستور کار قرار داده شده است. از این حیث پژوهش حاضر، بخش اثبات گرایی از این تحقیقِ عمل گرای کاربردی است. نحوه گردآوری داده های تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع هم بستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان مناطق نفت خیز جنوب و حجم نمونه نیز با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری چندمرحله ای به تعداد 384 نفر انتخاب گردید. به جهت اعتبارسنجی مدل پارادایمی در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پرسشنامه مورد نظر از ابعاد شش گانه متشکل از 51 گویه در قالب طیف لیکرت بوده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLS نسخه چهارم انجام شده است. پس از آن؛ ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری، روایی هم گرا و ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. روایی سازه پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت؛ پایایی و روایی تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند. در گام آخر نیز بررسی برازش مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با استفاده از آزمون های ضرایب معنی داری P_Value و T_Value، شاخص R 2 ، شاخص Q 2 ، شاخص SRMR، شاخص NFI و ضریب رگرسیونی انجام شد. نتایج به دست آمده، نشان از برازش مدل مورد مطالعه داشتند. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان از تأیید ارتباط مثبت و مستقیم میان ابعاد مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در مناطق نفت خیز جنوب دارد. بدین ترتیب تمام پنج فرضیه طرح شده پژوهش، مورد پذیرش قرار گرفته است. شایان ذکر است که بیشترین میزان تأثیرگذاری مربوط به اثر شرایط علّی مدل (ایمنی کار؛ سلامت حرفه ای؛ عوامل آموزشی و آگاهی کارکنان) بر روی پدیده محوری مدل (نظام نگهداری منابع انسانی؛ ایمنی و سلامت محیط سازمان) و به مقدار 0.78 بوده است. سایر ضرایب مسیر نیز مورد پذیرش قرار گرفته و تأثیر مثبت آنان تأیید شده است. محدودیت ها و پیامدها : مهم ترین محدودیت این تحقیق، دسترسی زمان بر و سخت به جامعه آماری بوده است. هم چنین استفاده از ابزار پرسشنامه برای اعتبارسنجی و عدم دقت پاسخ دهندگان به پرسش ها از جمله محدودیت های مهم آن تلقی می شود. چرا که استخراج داده های مدل نهایی بر پایه و بنیان داده های موجود در عرصه مورد مطالعه بوده است. پیامدهای عملی: با توجه به کاربردی بودن مطالعه حاضر، نتایج آن، پیامدهای علمی گوناگونی را در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان در اختیار قرار داده است. از جمله این پیامدها می توان به موارد ذیل اشاره نمود: شناخت میزان تأثیر متغیرهای شرایط علّی ایمنی و بهداشت کارکنان و کمک به تدوین اسناد مورد نیاز سازمان به سبب جلوگیری از خطرات و آسیب های احتمالی. کمک به سازمان جهت تنظیم مفاد دارای اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان جهت آشنایی نیروی کار و بهبود دسترسی آنان به مبانی مورد نیاز. معرفی راهبردهای مؤثر با ترتیب اولویت به دلیل به کارگیری توسط مدیران و کارکنان جهت بهبود وضعیت و پیامدهای مطلوب در حوزه ایمنی و بهداشت کارکنان. لذا با در دسترس قرار گرفتن اولویت بندی متغیرهای موجود در مدل می توان به نتایج مطلوب درخصوص ایمنی و بهداشت کارکنان دست پیدا نمود. ابتکار یا ارزش مقاله : اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان مبتنی بر رویکرد استراوس و کوربین ابتکار اصلی این مقاله بوده است. در مطالعات این حوزه، پیش تر از این روش استفاده نشده و سنجش و ارزیابی ها بر اساس دستورالعمل ها و ایزوهای موجود بوده است. حال آن که در مطالعه حاضر، اعتبارسنجی بر اساس داده های بومی صورت پذیرفته و از این حیث، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را دارد. بدین ترتیب، موجودیت این مدل کمی شده به ارزش های بخش ایمنی و بهداشت سازمان افزوده و به مدیران صنایع و سازمان ها در درک اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان کمک خواهد کرد. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نقش معافیت تعرفه گمرکی واردات در عملکرد مناطق آزاد با استفاده مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تلاش برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی، مناطق آزاد تجاری در ایران برای از بین بردن یا به حداقل رساندن موانع سنتی تجارت از سال 1372 و با تصویب قانون مربوطه شروع به فعالیت کردند. مناطق آزاد به عنوان ابزاری برای تحقق استراتژی های توسعه برون نگر با تأکید بر توسعه صادرات، مورد توجه واقع شده اند و این مناطق تأسیس می شوند تا منافعی از جنس افزایش سرمایه گذاری، بهبود تولید، ارتقاء فناوری، افزایش اشتغال و توسعه صادرات را داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تأثیر اعمال معافیت تعرفه گمرکی در مناطق آزاد بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران در قالب روش تعادل عمومی پویای تصادفی است که روشی مناسب برای تحلیل پویایی حاصل از اعمال تکانه های مدل در چهارچوب تعادل عمومی اقتصاد ایران به حساب می آید. شبیه سازی اعمال تکانه های معافیت تعرفه گمرکی در مناطق آزاد در این پژوهش، نشان می دهد که اعمال تکانه افزایش این معافیت به مناطق آزاد، منجر به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی، افزایش انباشت سرمایه و افزایش اشتغال می گردد و از سوی دیگر، صادرات مناطق آزاد، افزایش و صادرات سرزمین اصلی، کاهش می یابد.
بررسی تطبیقی فرآیند ارزشیابی دانش آموزان مقطع ابتدایی در مدارس ایران با چهار سیستم برجسته آموزش و پرورش در جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی یکی از ارکان اساسی و جدایی ناپذیر نظام تعلیم و تربیت در جهان می باشد و نقش مهمی در سنجش میزان کارآیی و اثربخشی فعالیت های آموزشی ایفا می کند. این فرآیند، با فراهم آوردن بازخوردهای مستمر و دقیق، امکان بهبود مستمر کیفیت آموزش و یادگیری را فراهم می سازد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و تطبیقی، بر اساس مدل چهار مرحله ای بردی، که شامل توصیف، تفسیر، کنار هم قرار دادن و مقایسه است، به بررسی تطبیقی فرآیند ارزشیابی دانش آموزان مقطع ابتدایی در ایران و چهار نظام برجسته آموزش و پرورش جهان (ایالات متحده آمریکا، انگلستان، سوئیس و ژاپن) می پردازد. داده ها به روش اسنادی و با بهره گیری از منابع متنوعی همچون کتب، مقالات علمی، گزارش های بین المللی و اسناد دولتی گردآوری شده اند و تحلیل آنها با استفاده از روش تحلیل محتوای تجمیعی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که نظام ارزشیابی دانش آموزان ابتدایی در ایران، مشابه چهار نظام برتر جهانی، بر مبنای روش های توصیفی و تحلیلی استوار است؛ اما اجرای این روش ها و مهارت های معلمان در این زمینه نیازمند بازنگری و بهبود مستمر است. یافته ها تأکید می کنند که هیچ روش ارزشیابی به تنهایی نمی تواند به عنوان مؤثرترین روش معرفی شود و برای همسویی خروجی های نظام آموزشی با نیازهای جامعه و پرورش نسلی کارآمد، لازم است آموزش های معلمان بر پایه رویکردهای فرآیندی تقویت شده و اهداف کاربردی در جهت ارتقای مهارت ها و نگرش های دانش آموزان تدوین گردد. این رویکردها می توانند زمینه ساز تحول در نظام ارزشیابی و ارتقای کیفیت یادگیری در دوره ابتدایی باشند و به تحقق اهداف کلان آموزش و پرورش کمک کنند.
تحلیل شکاف های مرتبط به آموزش عالی در صنعت گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
129 - 168
حوزههای تخصصی:
اغلب افراد تاکید می کنند که محتوای برنامه با نیازهای صنعت گردشگری مطابقت دارد. در این راستا هدف این مطالعه بررسی نیازهای بازار کار گردشگری در ایران و تجزیه و تحلیل شکاف کیفیت آموزش عالی از دیدگاه ذینفعان گردشگری در بخش های دولتی، غیردولتی و خصوصی است تا از این طریق بتوان برنامه ریزی مناسبی برای بخش آموزش در این حوزه و بهسازی نیروی انسانی آن، انجام داد. بررسی پیشینه تحقیق و نظرسنجی از متخصصان و خبرگان صنعت به عنوان روش گردآوری داده ها انتخاب و داده ها با استفاده از ﻣﺎﺗﺮیﺲ اﻫﻤیﺖ ﻋﻤﻠکﺮد، تحلیل و شکاف ها شناسایی، دﺳﺘﻪ بندیﺷﺪه است.ذینفعان صنعت تقویت مهارت های دانش آموختگان در فروش، همکاری و شبکه سازی و طراحی تجربه خلاق را پیشنهاد می کنند. مدرسان این حوزه نیز باید با بخش صنعت گردشگری همکاری نزدیک تری داشته باشند تا به طور فعال نیازها را بیابند، محتوای آموزشی را بازنگری کرده و از رویکرد عملی تر استفاده کنند.
The Effect of Marital Relationships on the Tendency Toward Infidelity Based on Attachment Behavior in Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to examine the effect of marital relationships on the tendency toward infidelity based on attachment behavior in married women. Methods: This study employed a descriptive-correlational design. The statistical population consisted of all married female students at the Islamic Azad University, Central Tehran Branch, during the 2023–2024 academic year. The sampling method was multi-stage cluster random sampling, and a sample of 200 individuals was selected. Data were collected using the Attitudes Toward Infidelity Scale (ATIS) (Whatley, 2008) and the Adult Attachment Style Questionnaire by Collins and Read (1990). Data analysis was conducted using descriptive statistics (mean, median, measures of dispersion including standard deviation, skewness, and kurtosis) and correlation tests. Findings: The results indicated that attachment behavior in marital relationships predicts the tendency toward infidelity in married women. Marital relationships have a direct effect on the tendency toward infidelity based on attachment behavior. Conclusion: This study confirms that marital relationship stability influences attachment behaviors, which in turn affect the tendency toward infidelity. Secure attachment reduces infidelity risk, while avoidant and ambivalent/anxious attachment increase it, highlighting attachment’s critical role.
بررسی ویژگی های بازنمایی و تطبیق فضای داخلی خانه ها در نگاره های ایرانی در سده های 7 ه. ق تا 11 ه. ق (13 م تا 17 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۴
203 - 217
حوزههای تخصصی:
هنر نگارگری در سبک آذری یکی از درخشان ترین جلوه های هنر ایرانی است. ازاین رو، نگاره های قابل توجهی، به ویژه از مکتب هرات و تبریز، هم عصر با سبک آذری در معماری به جامانده که در آن ها فضاهای مسکونی به تصویر کشیده شده اند. با توجه به کمبود شواهد تاریخی باقی مانده از معماری مسکونی این دوره و گستردگی جغرافیایی و پراکندگی بناها در قلمرو وسیع ایرانِ فرهنگی، دستیابی به ویژگی های معماری بناهای مسکونی این دوران بسیار دشوار است. ازاین رو، پژوهش های موجود درباره ویژگی های معماری خانه های مسکونی در سبک آذری محدود بوده اند؛ اما با بررسی نگاره هایی که بناهای معماری را نمایش داده اند، می توان به الگوهای به کاررفته در معماری داخلی این سبک پی برد. این پژوهش به تحلیل نحوه نمایش فضاهای داخلی در نگاره های مکتب هرات و تبریز می پردازد . هدف این مقاله بررسی ساختار بازنمایی فضاهای معماری مسکونی از طریق نگارگری دوران ایلخانی تا صفوی (مکاتب هرات اول و دوم و تبریز اول و دوم و مکتب جلایری (بغداد و شیراز)) است. سؤال های اصلی پژوهش عبارت اند از: 1. ساختار فضاهای داخلی به نمایش درآمده در نگاره های مکاتب هرات و تبریز اول و دوم چه ویژگی هایی دارد؟ 2. چگونه می توان با بررسی این نگاره ها، به اصول معماری داخلی فضاهای مسکونی آن دوران پی برد؟ به منظور دستیابی به این هدف، نگاره هایی که فضاهای داخلی مسکونی را نمایش می دادند، جمع آوری و بررسی شدند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعه تطبیقی اسناد تاریخی به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند و سپس واکاوی آثار نگارگری انجام گرفته است. این پژوهش با استناد به نگاره ها، در پی کشف ویژگی های ساختاری فضای داخلی معماری مسکونی در هنر نگارگری آن دوران است. نتایج پژوهش بیان گر ویژگی های ساختاری فضاهای مسکونی، محورهای سامان دهی فضا، نقش آرایه ها و کتیبه ها در ساختار فضایی، رابطه سلسله مراتب اجتماعی با ساختار فضایی و تأثیرپذیری آثار نگارگری از سبک های رایج معماری خانه ها و دیگر فضاهای مسکونی در دوره موردمطالعه است.
ارائه مدل استقرار رایانش ابری به منظور توسعه آموزش عالی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، با هدف استقرار رایانش ابری به منظور توسعه آموزش عالی در دانشگاه علوم پزشکی مازندران همراه با ارائه مدل انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی- کمی) با طرح اکتشافی است. در بخش کیفی، استادان دانشگاه های علوم پزشکی به روش نمونه گیری هدفمند (تعداد 10 نفر) انتخاب شدند. جمع-آوری داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و به روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در بخش کمی، 276 نفر از استادان دانشگاه و مدعوین دانشگاه علوم پزشکی مازندران (به تعداد 975 نفر) با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ آن بیش از 7/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی، 5 مؤلفه رایانش ابری اعم از «برنامه ریزی»، «انتخاب مدل»، «انتخات فروشنده خدمات»، «قرارداد سطح خدمات» و «بهینه سازی» و 3 مؤلفه اصلی توسعه آموزش عالی «عوامل درون سازمانی»، «عوامل برون سازمانی» و «عوامل زیر ساختی» شناسایی شدند. بخش کمی نشان داد که در میان ابعاد و مؤلفه های این دو متغیر، بالاترین ضریب به « انتخاب مدل» با ضریب مسیر 0.866 مربوط می شود که میزان R2 آن نیز برابر 749/0 است.
مطالعه تطبیقی مناطق شهر رشت بر مبنای شاخص های توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
105 - 126
حوزههای تخصصی:
اراضی شهری، اساسی ترین عامل توسعه و از مهم ترین مباحث برنامه ریزی شهری است. یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی مناطق شهر رشت بر مبنای شاخص های توسعه میان افزا به روش توصیفی- تحلیلی انجام یافته است. پس از بررسی شاخص های توسعه میان افزا بر اساس آمار سرشماری 1390 و 1395، از بین مجموع شاخص ها 3 شاخص (کالبدی، پراکنش جمعیتی و دسترسی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در این راستا ابتدا ضریب اهمیت هر یک با استفاده از مدل آنتروپی شانون به دست آمده و جهت اولویت بندی مناطق شهر رشت به لحاظ توسعه میان افزا، از مدل پرومته در نرم افزار Excel بهره گرفته شد. لذا از بین شاخص های مورد مطالعه منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشد.
اسلام سیاسی از منظر رهبران احزاب سیاسی ترکیه: مطالعه تطبیقی احزاب رفاه و عدالت و توسعه
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 202
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش هایی که در دوران حکومت آتاتورک برای کنار زدن اسلام از صحنه سیاسی ترکیه انجام شد؛ اسلام سیاسی توانست به عنوان یک بازیگر مؤثر در نظام سیاسی باقی بماند. در میان احزاب سیاسی، دو حزب رفاه و عدالت و توسعه به عنوان دو بازیگر اثرگذار در ایجاد و تغییر قرائت های متفاوت از اسلام سیاسی شناخته می شوند. نجم الدین اربکان و رجب طیب اردوغان به عنوان رهبران این احزاب، در مدت فعالیت خود تلاش کرده اند علاوه بر حفظ اسلام سیاسی، نگرش مدنظرشان از اسلام سیاسی را در عرصه اجتماعی تبیین نمایند. در این تحقیق با هدف شناخت دقیق از انواع نگرش ها به اسلام سیاسی ترکیه در پی پاسخ به این سؤال هستیم که: «وجوه تشابه و تمایز دو حزب رفاه و عدالت و توسعه به عنوان دو پرچم دار مهم اسلام گرایی ترکیه، به اسلام سیاسی چگونه است؟». یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو حزب، اسلام سیاسی را به عنوان هسته مرکزی تفکر خود پذیرفته و با دوری از اعمال خشونت برای تغییر نظام سیاسی، تلاش کرده اند تا در قالب حزب سیاسی، خود را با نظام دموکراتیک و لاییک ترکیه سازگار نمایند. از جمله وجوه تمایز میان این دو حزب نیز می توان به تأکید همه جانبه حضور دین در اجتماع حزب رفاه در برابر عدم پذیرش حضور همه جانبه دین در اجتماع حزب عدالت و توسعه اشاره نمود. در واقع حزب عدالت و توسعه را می توان مبلّغ قرائتی لیبرال از اسلام سیاسی معرفی نمود که خود را از اسلام سیاسی سنتی حزب رفاه متمایز کرده است.