فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۱۲٬۲۶۹ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۱۶۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناختی بر تنظیم هیجان و خودکارآمدی ترک افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه -آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1403 بود. از این بین، نمونه ای به حجم 40 نفر (20 نفر برای هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسش نامه های دشواری در تنظیم هیجان و خودکارآمدی ترک را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. درمان فراشناختی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر تنظیم هیجان و خودکارآمدی ترک تفاوت معنادار وجود داشت. به طور خاص، درمان فراشناختی باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان و افزایش خودکارآمدی ترک در گروه آزمایش شد و اثرات درمان در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود متخصصین حوزه سلامت روان و اعتیاد از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بهره ببرند.
بررسی اثرات کوتاه مدت و بلندمدت انتشار دی اکسید کربن، مصرف انرژی تجدیدپذیر و رشد اقتصادی بر مخارج درمانی در کشورهای عضو اپک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
135 - 150
حوزههای تخصصی:
هر ساله مخارج درمانی، سهم بسیاری از بودجه دولتها را به خود اختصاص می دهد و مدیریت این مخارج بسیار مهم است. در سالهای اخیر بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر در اکثر کشورها افزایش یافته، مصرف انرژی تجدیدپذیر و بهره مندی از رشد اقتصادی می تواند بر انتشار دی اکسیدکربن و در نهایت مخارج درمانی موثر باشد. این مطالعه اثر مصرف انرژی های تجدیدپذیر، انتشار کربن و رشد اقتصادی را روی مخارج درمانی کشورهای نفتی عضو اپک که به دلیل بهره برداری از مخارن نفتی از آلودگی های زیست محیطی بالایی برخوردار هستند، طی سالهای 1379 تا 1401 با استفاده از روش داده های تابلویی پویا بررسی می کند. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که انتشار دی اکسید کربن و رشد اقتصادی در کشورهای نفتی عضو اپک، در کوتاه مدت و بلندمدت منجر به افزایش مخارج درمانی شده و افزایش به کارگیری و مصرف انرژی های تجدیدپذیر، مخارج درمانی را کاهش داده است. لذا به نظر می رسد کشورهای عضو اپک جهت کاهش مخارج درمانی، باید به دنبال دستیابی به رشد اقتصادی سبز، هم سو با کاهش انتشار دی اکسیدکربن و افزایش مصرف انرژی تجدیدپذیر باشند. به طوری که پیشنهاد می شود، کشورهای عضو اپک، مخارج حاصل از فروش درآمدهای نفتی را صرف توسعه استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، در راستای کاهش انتشار دی اکسیدکربن و افزایش رشد اقتصادی نمایند.
گذری بر ترجمه قرآن دکتر حدّاد عادل
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۱۲)
495 - 525
حوزههای تخصصی:
تاریخچه نخستین ترجمه قرآن به پارسی به درستی روشن نیست. هرچند نقل است از همان سده اول هجری آیه هایی به پارسی ترجمه شده است، اما پیشینیه این اقدام به صورت رسمی به دوره سامانیان و سال های میانی سده چهارم و ترجمه تفسیر طبری باز می گردد که به فرمان امیرنوح سامانی و تأیید علمای ماوراءالنهر صورت پذیرفت. با این قدام، فارسی زبانان از این موهبت برخوردار شدند که سخن خداوند را به زمان مادری خود بخوانند و بشنوند. با آغاز قرن چهاردهم، فن ترجمه از نثر دوران پیشین فاصله گرفت و به عرصه جدیدی پای گذاشت و با تطور نثر فارسی رنگ و بویی تازه یافت و در شیوه تحت اللفظی به سوی ترجمه تطبیقی گام برداشت. پس از انقلاب اسلامی، ترجمه قرآن رونقی بسزا و منزلتی درخور یافت؛ به ویژه در چند دهه اخیر محققان علوم قرآنی این توفیق را یافتند که پیام خداوند را بدون افراط و تفریط از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل کنند.
یکی از ترجمه های قرآن که با معیارها و شیوهای روشمند ترجمه مطابقت دارد و خود را از سلطه قاعده مندی های تحو عربی به بیرون آورده و با خلق و خوی و مزاج زبان فارسی سازگار افتاده، ترجمه دکتر حداد عادل است. در این مقاله ضمن نقل مختصر شرایط و شیوه های ترجمه قرآن، به معرفی و نقد این ترجمه و مقایسه آن با بعضی ترجمه های دیگر پرداخته ایم.
مدلی برای پیاده سازی دولت الکترونیک سبز با استفاده از روش نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
181 - 224
حوزههای تخصصی:
وجود چالش هایی مانند گردش مداوم اطلاعات، حضور فعال دولت در محیط آنلاین، تغییرات اکولوژیکی در شیوه های کار و زندگی و مشکل آلودگی امواج الکترونیکی، نقش دولت ها را در مدیریت سبز ضروری و اجتناب ناپذیر کرده است. به همین دلیل، دولت ها همراه با گسترش استفاده از اینترنت و فناوری اطلاعات در سازمان ها، توجه ویژه ای به حفاظت از منابع زیستی دارند تا بتوانند ضمن جلب اعتماد ذی نفعان به خدمات الکترونیکی، رعایت اصول زیست محیطی را به عنوان یک راهبرد پایدار دنبال کنند. پژوهش حاضر باهدف طراحی مدل دولت الکترونیک سبز انجام شد. برای انجام این پژوهش، پس از بررسی ادبیات موضوع و بهره گیری از نظرات خبرگان، با نمونه گیری گلوله برفی پیمایشی در میان صاحب نظران موضوع انجام پذیرفت که حجم نمونه با در نظر گرفتن قاعده اشباع نظری تا 12 نفر مشخص شد. 34 مؤلفه در قالب 8 بعد اصلی شناسایی شدند. اصلی ترین عوامل مؤثر بر پیاده سازی دولت الکترونیک سبز عبارت اند از: مدیریت ارتباط با شهروند، مدیریت ارائه خدمات، مدیریت منابع انسانی، مدیریت رویداد، الزامات قانونی، مدیریت مالی، مدیریت راهبردی و مدیریت فرهنگی؛ سپس با استفاده از متدولوژی نقشه شناختی فازی، چگونگی ارتباط میان عوامل تبیین گردید. در این مسیر، مفهوم مدیریت فرهنگی با 54/1 درجه بیشترین تأثیرگذاری و مدیریت ارتباطات شهروندی با درجه 249/1 بیشترین تأثیرپذیری را دارد. همچنین نتایج نشان داد که مدیریت راهبردی با بیشترین درجه مرکزیت از دیگر مفاهیم اساسی تر است. بدین جهت توجه به این مفهوم در ایجاد دولت الکترونیک سبز نه تنها یک ضرورت انکارناپذیر است بلکه یک نیاز حیاتی برای کمک به مدیران در تمامی حیطه های تصمیم گیری و برنامه ریزی است. الگوی پیشنهادی کاربرد مهمی برای سیاست گذاران جهت تدوین راهبردهای موفق دولت الکترونیک سبز ارائه می دهد.
اعتبارسنجی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : در دهه های أخیر، ایمنی و بهداشت کارکنان به عنوان حقوق اساسی سرمایه انسانی مورد توجه سازمان ها بوده و آن ها را به آن چه در زمینه نظام نگهداری منابع انسانی نیاز است، ملزم می کند. بدین ترتیب سازمان می بایست داده ها و اطلاعات کافی را در خصوص میزان اهمیت عوامل اثرگذار بر ایمنی و بهداشت سرمایه انسانی در اختیار داشته باشد. چرا که نگهداشت سرمایه انسانی نقشی بنیادین در رشد و تعالی سازمان دارد. از این منظر هدف اصلی پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: مدل ایمنی و بهداشت کارکنان، پیش تر در بخش کیفی تحقیق حاضر تدوین گردید و اکنون در این بخش از مطالعه، اعتبارسنجی آن در دستور کار قرار داده شده است. از این حیث پژوهش حاضر، بخش اثبات گرایی از این تحقیقِ عمل گرای کاربردی است. نحوه گردآوری داده های تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع هم بستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان مناطق نفت خیز جنوب و حجم نمونه نیز با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری چندمرحله ای به تعداد 384 نفر انتخاب گردید. به جهت اعتبارسنجی مدل پارادایمی در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پرسشنامه مورد نظر از ابعاد شش گانه متشکل از 51 گویه در قالب طیف لیکرت بوده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLS نسخه چهارم انجام شده است. پس از آن؛ ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری، روایی هم گرا و ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. روایی سازه پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت؛ پایایی و روایی تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند. در گام آخر نیز بررسی برازش مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با استفاده از آزمون های ضرایب معنی داری P_Value و T_Value، شاخص R 2 ، شاخص Q 2 ، شاخص SRMR، شاخص NFI و ضریب رگرسیونی انجام شد. نتایج به دست آمده، نشان از برازش مدل مورد مطالعه داشتند. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان از تأیید ارتباط مثبت و مستقیم میان ابعاد مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در مناطق نفت خیز جنوب دارد. بدین ترتیب تمام پنج فرضیه طرح شده پژوهش، مورد پذیرش قرار گرفته است. شایان ذکر است که بیشترین میزان تأثیرگذاری مربوط به اثر شرایط علّی مدل (ایمنی کار؛ سلامت حرفه ای؛ عوامل آموزشی و آگاهی کارکنان) بر روی پدیده محوری مدل (نظام نگهداری منابع انسانی؛ ایمنی و سلامت محیط سازمان) و به مقدار 0.78 بوده است. سایر ضرایب مسیر نیز مورد پذیرش قرار گرفته و تأثیر مثبت آنان تأیید شده است. محدودیت ها و پیامدها : مهم ترین محدودیت این تحقیق، دسترسی زمان بر و سخت به جامعه آماری بوده است. هم چنین استفاده از ابزار پرسشنامه برای اعتبارسنجی و عدم دقت پاسخ دهندگان به پرسش ها از جمله محدودیت های مهم آن تلقی می شود. چرا که استخراج داده های مدل نهایی بر پایه و بنیان داده های موجود در عرصه مورد مطالعه بوده است. پیامدهای عملی: با توجه به کاربردی بودن مطالعه حاضر، نتایج آن، پیامدهای علمی گوناگونی را در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان در اختیار قرار داده است. از جمله این پیامدها می توان به موارد ذیل اشاره نمود: شناخت میزان تأثیر متغیرهای شرایط علّی ایمنی و بهداشت کارکنان و کمک به تدوین اسناد مورد نیاز سازمان به سبب جلوگیری از خطرات و آسیب های احتمالی. کمک به سازمان جهت تنظیم مفاد دارای اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان جهت آشنایی نیروی کار و بهبود دسترسی آنان به مبانی مورد نیاز. معرفی راهبردهای مؤثر با ترتیب اولویت به دلیل به کارگیری توسط مدیران و کارکنان جهت بهبود وضعیت و پیامدهای مطلوب در حوزه ایمنی و بهداشت کارکنان. لذا با در دسترس قرار گرفتن اولویت بندی متغیرهای موجود در مدل می توان به نتایج مطلوب درخصوص ایمنی و بهداشت کارکنان دست پیدا نمود. ابتکار یا ارزش مقاله : اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان مبتنی بر رویکرد استراوس و کوربین ابتکار اصلی این مقاله بوده است. در مطالعات این حوزه، پیش تر از این روش استفاده نشده و سنجش و ارزیابی ها بر اساس دستورالعمل ها و ایزوهای موجود بوده است. حال آن که در مطالعه حاضر، اعتبارسنجی بر اساس داده های بومی صورت پذیرفته و از این حیث، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را دارد. بدین ترتیب، موجودیت این مدل کمی شده به ارزش های بخش ایمنی و بهداشت سازمان افزوده و به مدیران صنایع و سازمان ها در درک اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان کمک خواهد کرد. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بازطراحی فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی، اصلی ترین عنصر سازمان های خلاق را تشکیل می دهند و به تبع آن، آموزش کارکنان در اینگونه سازمان ها از اولویت و اهمیت بسیاری برخوردار است. خبرگزاری صداوسیما بعنوان سازمانی خلاق در دوره جدید مدیریت، درحال تجربه تغییرات عمده است و موفقیت این تغییر و تحول نیز بسته به آموزش درست و کامل همه ی کارکنان است. براین اساس هدف اصلی پژوهش پیش رو طراحی فرایندی مطلوب برای آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیما است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش تحلیل داده ها به روش نظریه ی زمینه ای ساختارمند انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شامل پنج عنصر یاد شده در مدل پارادایمی نهایی است. مراحل پیشنهادی فرایند آموزش کارکنان در نتیجه این تحقیق عبارت اند از: نخبه گزینی و آموزش پایه(سطح اول)، گذار از آموزش تئوری به آموزش خبر مکتوب(سطح متوسط)، بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی، و مهارت افزایی و ارزیابی فرایند(سطح پیشرفته). این مراحل باید با در نظر گرفتن شرایط علی فرایند اجرا شوند. سطح بندی این مراحل جهت ساماندهی کارکنانی است که در مرحله ی بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی موفقیت لازم را بدست نمی آورند و با توجه به نیاز برای آموزش به سطح مقتضی برمی گردند.
بازنمایی دولت در سینمای ایران (تحلیل گفتمان فیلم های سینمایی سال های 1370-1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان دولت، جامعه و رسانه یکی از مهم ترین موضوعات مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می آید. با گسترش روزافزون ارتباطات و فناوری های رسانه ای، نقش رسانه در عرصه سیاسی برجسته تر گشته است؛ به طوری که می توان گفت بسیاری از تصمیمات سیاسی در سطح ملی و جهانی، متأثر از رسانه ها گرفته می شود. رسانه ها با بازنمایی آنچه در واقعیت رخ می دهد به افکار عمومی شکل می دهند و بر رفتار جامعه تأثیر می گذارند. یکی از رسانه های بسیار تأثیرگذار که با هر دو عرصه جامعه و سیاست پیوند دارد، سینما است. پژوهش حاضر در پی آن است تا در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان، و با توجه به نظریات رسانه ای بازنمایی و جامعه شناسی سینما، نحوه بازنمایی «دولت» به عنوان اصلی ترین رکن نظام سیاسی را در رسانه مهم سینما نشان دهد. متأثر از سیاست گذاری های سینمایی دولتی و بازتاب دیدگاه فیلم سازان به عنوان بخشی از بدنه جامعه در فیلم ها، تصورات رایج درباره دولت و نسبت میان دولت و جامعه به خوبی روشن می شود. بر این مبنا، 34 فیلم سینمایی در طی سال های 1370 تا 1399 ه.ش که با مضمون سیاسی-اجتماعی تولید شده اند و موضوع اصلی آنها دولت است، مورد تحلیل قرارگرفته است. با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام، گفتمان های مستتر در فیلم های سینمایی در رابطه با دولت استخراج شده اند. نتایج حاصل از تحلیل گفتمان فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد دولت در دهه های 1370، 1380 و 1390 ه.ش در فیلم های سینمایی سیاسی ایران، در قالب سه گفتمان اصلی «دولت شبه دموکراسی»، «دولت لیبرال دموکراسی» و «دولت دموکراسی ایدئولوژیک» بازنمایی شده است. همچنین گفتمان دولت شبه دموکراسی با بیشترین فراوانی، گفتمان غالب بازنمایی شده در طی سال های پس از جنگ تحمیلی می باشد.
رهنمودی برای تحول در پژوهش های کمّی حسابداری ایران: گذر از الگوی محلی به الگوی علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران ایرانی در رشته حسابداری با چالشی در انتخاب بین الگوی نگارش بین المللی و محلی مواجهند. اگرچه در ۱۵ سال گذشته، تعداد مجله های داخلی و فارغ التحصیلان این رشته، افزایش شایان توجهی یافته است، تعداد انتشار مقاله های اصیل و باکیفیت در مجله های معتبر بین المللی چندان چشمگیر نیست. تلاش ها برای بهبود شیوه های نگارش مقاله ها و انطباق با استانداردهای علمی جهانی، نتایج محدودی را به همراه داشته است و مقاله های محلی، همچنان با مشکلات محتوایی، ساختاری و شکلی روبه رو هستند. این پژوهش با استفاده از مطالعات پیشین و کتب روش شناسی موجود، رهنمودهایی را برای بهبود فرایند نگارش مقاله های کمّی حسابداری ارائه می دهد.روش: این پژوهش از روش تطبیقی بهره می برد که شامل الگوبرداری از مقاله های حسابداری چاپ شده در مجله های معتبر بین المللی و به کارگیری نکات ذکرشده در پژوهش ها و کتاب های روش شناسی معتبر داخلی و خارجی است تا مقاله ای با رویکرد کمّی در سطح استانداردهای علمی جهانی تدوین شود. ابتدا الگویی مناسب که نشان دهنده همه اجزای ضروری یک پژوهش کمّی حسابداری است، معرفی شده است؛ سپس با استفاده از شواهد نظری و تجربی مرتبط، نکته های لازم برای تدوین هر جزء مقاله کمّی حسابداری، در قالب «بایدها» و «نبایدها» ارائه می شود. همچنین، برای دلایل زیربنایی این نکته ها و ارائه نمونه های عینی، به منابع معتبر ارجاع داده شده است.یافته ها: پژوهش حاضر رهنمود های جامعی را برای بسط بخش های مختلف یک مقاله کمّی حسابداری ارائه کرده است. در چکیده، به بیان مسئله یا هدف پژوهش، روش های مورداستفاده، یافته های اصلی، تفسیر نتیجه ها و کاربردهای عملی پرداخته و از مطالب کلیشه ای اجتناب می شود. مقدمه به سه بخش تقسیم می شود: اول، بیان مسئله شامل اهمیت مسئله، مسئله، شکاف دانشی، ضرورت پژوهش و هدف؛ دوم، چگونگی حل مسئله از طریق مرور مبانی نظری، روش پژوهش و یافته های اصلی؛ سوم، دانش افزایی ها که به دستاوردهای علمی و عملی اشاره می کند. مرور پیشینه به صورت تحلیلی انجام شده و به ارائه شواهد تجربی برای توسعه فرضیه ها و همچنین، برجسته سازی شکاف های دانشی موجود می پردازد. در انتخاب مبانی نظری و تئوری پایه پژوهش، باید با توجه به محیط پژوهشی، تئوری ای انتخاب شود که بیشترین قدرت توضیح دهندگی و پیش بینی کنندگی را داشته باشد، نه اینکه فقط از مقاله های خارجی تقلید شود. فرضیه ها باید بر پایه استدلال قیاسی و به صورت جهت دار تنظیم شوند. در بخش نمونه، مهم ترین نکته، ارائه دقیق جدول غربالگری و اجتناب از استفاده نادرست از اصطلاح «نمونه گیری» در پژوهش های آرشیوی است. در تصریح مدل، سه رویکرد اصلی معرفی شده است که از میان آن ها «نمودار علّی» به عنوان بهترین روش پیشنهاد می شود. افزون براین، توجه به خطای اندازه گیری متغیرهای اصلی پژوهش نیز اهمیت دارد. متغیرهای کنترلی به دو دسته «خوب» (هم بسته) و «بد» (برخورددهنده، سازه همسان، با خطای اندازه گیری بالا) تقسیم می شوند. در بخش آماره های توصیفی، نحوه ارائه داده ها، تحلیل های پارامتری و ناپارامتری و هم بستگی ها برجسته شده است. آزمون نتایج فرضیه ها در سه مرحله انجام می شود: پیش آزمون ها که بر حذف آزمون های پایایی تأکید دارند، تفسیر نتایج و مقایسه با پژوهش های قبلی، و پس آزمون ها که راه حل های مرتبط با فروض کلاسیک رگرسیون را ارائه می کنند. همچنین، آزمون های حساسیت برای رد توضیحات جایگزین، مثلث سازی معیارهای تجربی، تصریح مدل ها و منابع داده پیشنهاد شده اند. مقایسه با یافته های پژوهش های قبلی نباید در قسمت نتیجه گیری آورده شود. در نهایت، رعایت اصول نگارش علمی، ارجاع دهی دقیق و تدوین متن، به صورت منسجم و روان مورد تأکید قرار گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش می تواند به عنوان منبعی مهم برای دانشجویان، استادان، نویسندگان، داوران و سردبیران مجله های داخلی، استفاده شود و از این رو، در جهت ارتقای سطح علمی و پژوهشی در این حوزه، گامی مؤثر خواهد بود. این رهنمود با شناسایی و ارائه «بایدها» و «نبایدهای» مؤثر در نگارش مقاله های کمّی حسابداری، زمینه های بهبود فرایند نگارش و افزایش انتشار مقاله های باکیفیت در سطح جهانی را فراهم می سازد. افزون براین، رهنمودهای ارائه شده، نه تنها کیفیت مقاله های داخلی را بهبود می بخشند، بلکه با رعایت آن ها، کیفیت پژوهش های حسابداری در سطح پایان نامه ها و پروپوزال ها و به طورکلی، در روش شناسی پژوهشی نیز ارتقا خواهد یافت.
Comprehensive Review of Writing Assessments in EFL Contexts: A Meta-Synthetic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Writing assessments in the EFL context today have put a great concern on language acquisition and proficiency testing. However, diverse techniques and practices require a comprehensive synthesis to better understand trends, gaps, and best practices. This study reviews and synthesizes prior research on writing assessments in EFL contexts. It examines the dominant assessment approaches, their effectiveness, and their impact on EFL learners' writing skills holistically. The study employs a meta-synthesis approach. Fifty journal articles indexed by Scopus, ERIC, Crossref, Google Scholar, DOAJ, Copernicus, and other indexing databases between 2018 and 2024 were selected as the data to review in this study. The data selection was conducted to ensure the relevance and quality of the literature reviewed. The results include a variety of assessment practices such as teacher feedback, self-assessment, peer-assessment, blended or collaborative assessment, automated writing evaluation (AWE), and artificial intelligence in EFL writing settings. The study also concludes that, despite the diversity and complexity of writing assessments in EFL contexts, there is a strong need for more standardized and contextually valid assessment practices. Effective assessments align with instructional goals and offer meaningful feedback that supports student learning. The study recommends developing comprehensive assessment frameworks tailored to specific EFL contexts, providing more training for educators in assessment literacy, and conducting further research into the long-term impact of various assessment practices on the writing development of EFL learners.
آپوریای واقعیت/خیال: عدم قطعیت در منتخبی از مونودرام ها و درام های سوررئالیستی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم عدم قطعیت در تاروپود جهان امروز تنیده و مفهومی مانند «واقعیت» را نیز درگیر خود کرده است. با اینکه به طور سنتی واقعیت در تضاد با خیال در نظر گرفته می شد، مطالعات بسیاری رابطه ی این دو را دارای هم پوشانی می دانند. این پژوهش در پی نمایاندن چگونگی ایجاد این درهم تنیدگی معنایی در درام است. در بنیان فکنی ژاک دریدا، این درهم تنیدگی که در نتیجه ی تصمیم ناپذیری است، آپوریا نامیده می شود. به نظر می رسد اگر متن آپوریای واقعیت/خیال را نشان دهد، خود-بنیان فکن می شود، یعنی خودِ متن درهم تنیدگی این دو مفهوم را نشان می دهد. پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است که با بهره گیری از شیوه اسنادی و بررسی نظام مند منابع کتابخانه ای و الکترونیکی، به تحلیل تقابل واقعیت/خیال در نمایشنامه های هدیه جشن سالگرد ، اینجا کجاست، خانمچه و مهتابی و خواب در فنجان خالی پرداخته است. این پژوهش بر فرض بنیادین استوار است که مونودرام و درام سوررئالیستی دارای ماهیتی خود- بنیان فکن هستند؛ ازاین رو، عملکرد آپوریا در این آثار مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد مونودرام با نمایش ذهن شخصیت و مفهوم واقعیت سوبژکتیو، و درام سوررئالیستی با کنار هم قرار دادن لحظات «واقعی» و «خیالی» خود-بنیان فکن و آپوریایی هستند. علاوه براین، آپوریای واقعیت/خیال به مفهوم «حقیقت» در تقابل با «واقعیت» نیز اشاره دارد. آپوریا همسو با «حقیقت» است که در آن، عین از طریق ذهن دریافت می گردد و درام گویی رگه هایی از «حقیقت» جهان را نیز می نمایاند، مفهومی که خود نماینده ی خود-بنیان فکنی است.
طراحی و تبیین مدل داده بنیاد توانمندسازی مهارت های کارآفرینانه مددجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
آموزش کارآفرینی، نقش حیاتی در توانمندسازی، اشتغال زایی و فقرزدایی به ویژه در میان مددجویان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل داده بنیاد توانمندسازی مهارت های کارآفرینانه مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) استان کرمانشاه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی بود که با استفاده از روش پژوهش نظریه داده بنیاد انجام پذیرفت. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان در زمینه موضوع مورد مطالعه جمع آوری شدند. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. داده های پژوهش از طریق فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی و مبتنی بر رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. اعتبار و قابلیت اعتماد یافته های پژوهش با استفاده از معیارهای چهارگانه لینکُلن و گوبا مورد تأیید قرار گرفت. پس از تحلیل مصاحبه ها، 136 کد نهایی احصاء و در قالب 36 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شامل شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها طبقه بندی گردیدند و مدل پارادایمیک پژوهش ارائه گردید. یافته های پژوهش مؤید این است که توانمندسازی مهارت های کارآفرینانه مددجویان کمیته امداد، پدیده ای چندوجهی است که می بایست از ابعاد و وجوه مختلف مورد بررسی قرار گیرد و ضرورت دارد تمامی عوامل تأثیرگذار در بروز این پدیده، در برنامه ریزی و خط مشی گذاری نهادهای متولیِ توانمندسازی مددجویان مورد توجه قرار گیرد. از این رو، موفقیت در توانمندسازی مهارت های کارآفرینانه مددجویان، نیازمند یک رویکرد جامع و چندجانبه ای است که می بایست به طور هم زمان به عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی توجه نماید. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه توانمندسازی و فقرزدایی مددجویان به همراه دارد.
تبیین نقشه راهبردی مدیریت نااطمینانی زنجیره تامین صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
عدم اطمینان نسبت به وقایع احتمالی آینده، از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تصمیمات زنجیره تأمین است. در صنایع غذایی به دلیل تنوع زیاد محصولات و تغییرات مداوم در ذائقه مشتریان، مدیریت عدم اطمینان اهمیتی دوچندان دارد. با طراحی راهبردهای مدیریت عدم اطمینان و توجه به ارتباط میان آن ها می توان فعالیت های دارای بالاترین ارزش افزوده را شناسایی کرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع عدم اطمینان و راهبردهای مدیریت آن ها در زنجیره تأمین صنایع غذایی و بررسی روابط علی ومعلولی بین آن هاست. پژوهش از بعد هدف، کاربردی و از حیث چگونگی جمع آوری داده ها، توصیفی است. بعد از مرور ادبیات موضوع و شناسایی منابع عدم اطمینان و راهبردهای مدیریت آن ها، رابطه بین 21 استراتژی شناسایی شده از طریق مصاحبه با 9 خبره از صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفت. این افراد متشکل از مدیران تولید، کارخانه و مدیران عامل صنایع غذایی هستند که مدرک تحصیلی کارشناسی به بالا و تجربه کافی دارند. طبق نتایج تکنیک نگاشت شناختی با بهره گیری از نرم افزار یوسینت، راهبردهای شناسایی شده به پنج خوشه قابل دسته بندی بوده که یکی از آن ها پس از تحلیل ها حذف شد. چهار خوشه باقی مانده دارای تعامل بالایی با یکدیگرند و هم افزایی میان آن ها سبب ارتقای عملکرد شرکت ها و زنجیره های تأمین در مدیریت عدم اطمینان می شود. این چهار خوشه عبارت اند از: بهبود سیستم ها و روش ها، بهبود تصمیمات، مدیریت محصول و مدیریت فرایند. هرکدام از این عوامل از زاویه ای خاص، زنجیره تأمین را در راستای مدیریت عدم اطمینان یاری می رسانند و در صورت تنظیم صحیح روابط میان آن ها می توان شاهد بهبود عملکرد زنجیره های تأمین بود.
روابط فرهنگی و برهم کنش های تمدن های هیرمند و سند در هزاره سوم ق.م. با تأکید بر سفال و مُهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
143 - 160
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناسی ای که درطی قرن بیستم در دو حوزه تمدن هیرمند و سند انجام شده، مواد همگون و همسانی را آشکار ساخته که حکایت از روابط فرهنگی میان شرق فلات ایران و شبه قاره هند در عصر مفرغ دارد. جستار حاضر به بررسی برهم کنش های میان این دو حوزه فرهنگی، از دیدگاه باستان شناسی می پردازد و تلاش دارد با نشان دادن این مشابهت ها، برخی از زوایای تاریک مناسبات فرهنگی و اقتصادی میان سیستان و دشت سند در روزگار باستان را واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، موادی همچون سفال و مُهر- که از کاوش محوطه هایی نظیر شهرِسوخته در دشت سیستان و محوطه های هاراپایی در حوزه سند کشف شده- با همدیگر مقایسه شده و در اثنای انجام این کار نیز کوشش شده تا دیدگاه های جدیدی که برخی از آن ها حاصل کنکاش های ذهنی نگارنده در این باب است، به آن ها اضافه شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیستان به دلیل قرارگرفتن در موقعیت جغرافیایی ویژه و در امتداد راه های مبادلاتیِ سنگ های نیمه قیمتی همچون لاجورد، به عنوان یک لولای فرهنگی، نقش فعالی را در پیونددادن سرزمین های هم جوار همچون شبه قاره هند، آسیای مرکزی، بخش های جنوب شرق و غربی فلات ایران، سواحل جنوبی دریای مکران و خلیج فارس و میان رودان ایفا می کرده است.
بررسی نقش میانجی گری شفقت به خود در رابطه بین سرزندگی تحصیلی با پایستگی تحصیلی در دانشجویان شهر ذی قار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری شفقت به خود در رابطه بین سرزندگی تحصیلی و پایستگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه های شهر ذی قار است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان شهر ذی قار در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۱ بود که ۳۴۵ نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های پایستگی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و شفقت به خود استفاده شد. داده ها با نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه ۲۳ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سرزندگی تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری بر شفقت به خود (β = 0.49, p < 0.001) و پایستگی تحصیلی (β = 0.56, p < 0.001) دارد. همچنین، شفقت به خود نیز تأثیر مستقیم و معناداری بر پایستگی تحصیلی دارد (β = 0.45, p < 0.001). نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد که شفقت به خود نقش میانجی معناداری در رابطه بین سرزندگی تحصیلی و پایستگی تحصیلی ایفا می کند (CI = [0.161, 0.264]). نتیجه گیری: سرزندگی تحصیلی به عنوان یک منبع روان شناختی مثبت، هم به صورت مستقیم و هم از طریق افزایش شفقت به خود، می تواند پایستگی تحصیلی دانشجویان را تقویت کند. مداخلاتی که به ارتقاء شفقت به خود می پردازند، می توانند نقش مؤثری در تقویت سازگاری تحصیلی ایفا کنند.
Effectiveness of Schema Therapy and Compassion-Focused Therapy on Emotional Self-Awareness, Hostile Attribution, and Critical Thinking in Adolescents with Binge Eating Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study compares the effectiveness of schema therapy and compassion-focused therapy on emotional self-awareness, hostile attribution, and critical thinking in adolescents with binge eating disorder. The aim of this research was to evaluate the impact of these two therapies on improving the cognitive and emotional aspects of individuals. The research method was a semi-experimental study with a pretest-posttest and control group. The statistical population consists of adolescents with binge eating disorder in Azarshahr. The samples that were selected as available were randomly divided into two therapy groups (n=15). The first group received schema therapy, while the second group received compassion-focused therapy. To collect data, the Hostile Attribution Questionnaire (Arntz et al., 2003), the Self-Reflection and Insight Scale (Grant et al., 2002), and the Critical Thinking Questionnaire (Ricketts, 2003) were used. The results indicated that both therapies had a significant effect on increasing emotional self-awareness and reducing hostile attribution and critical thinking. However, compassion-focused therapy demonstrated a greater impact on reducing hostile attribution and improving critical thinking. The findings suggested that both approaches can be effective interventions for treating binge eating disorder in adolescents, with compassion-focused therapy being more effective in some aspects.
تحلیلی بر نسبت نظریه ملکیت در نظام حقوقی اسلام و نظریه تعهدات در نظام حقوقی رومی ژرمنی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
815 - 860
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه سنتی حاکم در نظام حقوقی رومی ژرمنی، که در حقوق تعهدات از ایجاد، تبدیل و سقوط تعهد بحث می شود، قرارداد و مسئولیت مدنی جزئی از «حقوق تعهدات» محسوب شده اند. قسیم حقوق تعهدات در این دیدگاه، «حقوق اموال» است که در آن از تحصیل، انتقال و سقوط ملکیت بحث می شود. جدایی قرارداد و مسئولیت مدنی از باب حقوق اموال که بازگشت به جدایی حقوق شخصی از حقوق عینی در نظام حقوقی رومی ژرمنی دارد، از نقاط مهم افتراق نظریه سنتی تعهدات رومی ژرمنی و نظریه ملکیت در نظام حقوقی اسلام است؛ زیرا در نظام حقوقی اسلام، تمایز اصلی میان دسته های عام عقود و ضمانات قهری است که رابطه آن ها با حقوق اموال به عنوان دسته فرعی، جدا نیست. آنچه از فقه اسلامی و قانون ایران استنباط می شود، این است که گفتمان حاکم بر حقوق اموال به عنوان دسته فرعی در ارتباط با دسته های اصلی عقود و ضمانات قهری، نظریه عمومی ملکیت یا به تعبیری نظریه عمومی تملیک است. در نظام سنتی رومی ژرمنی، «قرارداد» و «مسئولیت مدنی» به عنوان بخش هایی از حقوق تعهدات، جدا از «حقوق اموال» محسوب می شوند؛ امّا طی تحولات رخ داده معاصر و با اعتباری گشتن رابطه اشخاص با دسته های اموال و از بین رفتن تمایزات میان «حق عینی» و «حق شخصی»، دیگر رابطه قراردادی و مسئولیت مدنی از حقوق اموال جدا نیست؛ بنابراین، می توان ادعا کرد نظام حقوقی رومی ژرمنی با گذر از نظریه «تعهد» در حقوق قرارداد و مسئولیت مدنی به سمت مفهومی نزدیک به نظریه «ملکیت» در حقوق اسلام می رود که مباحث قرارداد و مسئولیت مدنی عموماً در دسته های کوچک تر به عنوان بخشی از نظریه عمومی ملکیت، به بیان «تحصیل»، «انتقال» و «سقوط» ملکیت می پردازند.
امکان سنجی معامله دارایی های دیجیتال در بستر متاورس؛ کاوشی در شبهه غرری بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
957 - 1000
حوزههای تخصصی:
دارایی های دیجیتال نظیر زمین های مجازی، آثار هنری دیجیتال و امثال آن ها با فراگیری روزافزون و با مقاصد مختلف در بستر متاورس مورد دادوستد قرار می گیرند. این پژوهش اولاً به این سوال پاسخ می دهد که آیا دارایی های مجازی می توانند از منظر فقه امامیه و حقوق ایران مورد معامله واقع شوند و ثانیاً، آیا شبهه غرری بودن از ساحت این معاملات قابل زدودن است؟ نگارندگان پس از تبیین مفاهیم اولیه در شرایط صحت معاملات و تطبیق آن ها با معاملات دارایی های متاورسی، در نهایت نشان داده اند که این دارایی ها واجد ویژگی های لازم بوده و می توانند مورد معامله واقع شوند و برای جلوگیری از حدوث غرر، متعاملین باید به گونه ای رفع ابهام از مورد معامله کنند که جزئیات و ابعاد گوناگون آن به وضوح مشخص شود، چرا که ماهیت دیجیتال و انتزاعی دارایی ها پیچیدگی های خاص و نوینی به همراه دارد.
تبیین رابطه خدا با انسان در آثار منظوم و منثور ملاصدرا و اسپینوزا: از فلسفه تا ادبیّات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
220 - 257
حوزههای تخصصی:
اسپینوزا و ملاصدرا، از جمله فیلسوفان برجسته ای هستند که با رویکردهای متفاوت به مسئله شناخت مستقیم خداوند پرداخته اند. یکی از نقاط تمایز مهم در اندیشه اسپینوزا و ملاصدرا، مفهوم بی نهایت و ذات در فلسفه آنهاست. اسپینوزا، که به شدت تحت تأثیر عقل گرایی و ماتریالیسم فلسفی بود، معتقد است که دانش بی واسطه تنها از طریق شناخت نسبی امکان پذیر است و حقیقت این نوع معرفت در ارتباط آن با نسبیت نهفته است. در مقابل، ملاصدرا که به سنت فلسفی اسلامی تعلق دارد، بر این باور است که شناخت مستقیم خداوند محدود به ذات و وجود مخاطب است و این شناخت، فراتر از هر گونه ادراک حسی و عقلانی، در سطحی از وجود تحقق می یابد که بالاترین مرتبه دانش و معرفت محسوب می شود. نویسنده در این پژوهش با شیوه اتوصیفی - تحلیلی به بررسی ارتباط خدا با انسان از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از منظر ملاصدرا، علم بی واسطه به خداوند یک معرفت وجودی است که بر اساس وحدت وجود و شناخت مستقیم از طریق حضور و شهود به دست می آید.. در مقابل، اسپینوزا بر این باور است که معرفت بی واسطه از طریق ادراک شهودی از یکپارچگی طبیعت با خداوند حاصل می شود. در نهایت، مقایسه دیدگاه های اسپینوزا و ملاصدرا نشان می دهد که هر یک از این دو فیلسوف، با توجه به نظام فلسفی خود، به نوعی شناخت بی واسطه خداوند رسیده اند که در نهایت، عالی ترین نوع دانش و معرفت را تشکیل می دهد و به نوعی نشان دهنده بالاترین سطح تعامل انسان با حقیقت الهی است.
مطالعه میزان مشارکت گیمرهای ورزش های الکترونیک در فعالیت های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی میزان مشارکت گیمرهای ورزش های الکترونیکی در فعالیت های جسمانی و شناسایی عوامل موثر بر رفتار و تمایلات آن ها نسبت به مشارکت در فعالیت های بدنی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل گیمرهای نسل زد (متولدین سال های 1373 تا 1388) ساکن ایران بودند که در ورزش های الکترونیکی به صورت حرفه ای یا تفریحی فعالیت داشتند و حداقل یک سال تجربه مرتبط در این حوزه را دارا بودند. این افراد به صورت در دسترس از میان سکوهای گیمینگ، انجمن های آنلاین، باشگاه های ورزش های الکترونیکی و سایر اجتماعات مرتبط شناسایی شدند. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده و تعداد 408 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه استاندارد شامل پرسش نامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده (شامل سنجش نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و میل رفتاری)، پرسش نامه سودمندی و لذت درک شده (برای ارزیابی برداشت کاربران از ارزش ها و تجربه های خوشایند حاصل از فعالیت بدنی) و پرسشنامه محقق ساخته مشارکت در فعالیت های بدنی بود. به منظور تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار PLS4 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کنترل رفتاری درک شده و هنجار ذهنی، تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل بازیکنان ورزش های الکترونیکی برای مشارکت در فعالیت های جسمانی دارند. همچنین نگرش مثبت بازیکنان نسبت به فعالیت های بدنی، به ویژه زمانی که با لذت و سودمندی درک شده همراه است، نقش مهمی در تقویت میل رفتاری آن ها ایفا می کند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای افزایش مشارکت بازیکنان ورزش های الکترونیکی در فعالیت های جسمانی، توجه به عوامل روان شناختی مانند کنترل رفتاری درک شده، نگرش مثبت، و هنجارهای اجتماعی ضروری است. برنامه ریزان حوزه ورزش و سلامت می توانند با طراحی کمپین های آگاهی بخشی جذاب و مبتنی بر فرهنگ بین نسلی، بر لذت و سودمندی فعالیت های بدنی تأکید کرده و نگرش مثبت نسبت به این فعالیت ها را تقویت کنند.
نقد «فهم متن» ریکور با تکیه بر آرای تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه هرمنوتیکی پل ریکور با تکیه بر آرای تفسیری آیت الله خامنه ای می پردازد. روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی براساس مطالعات کتابخانه ای است. ریکور یکی از هرمنوتیست های متن محور فرانسوی می باشد. نظریه هرمنوتیکی او بر مبنای زبان، تأمل، فهم و خود استوار است. ریکور تفسیر را یک پدیده دارای سه مرحله، تبیین، تفهم و تصاحب می داند. در مرحله دوم فرایند و تفسیر «فهم» استقلال متن از نیت و قصد مؤلف، فاصله مندی متن از زمینه، صدور مغالطه قصدی، تعدد معنا، فهم برتر از مؤلف، مؤلف ضمنی و... مبانی و پیش فرض های ریکور را تشکیل می دهد. براساس مبانی و پیش فرض های آیت الله خامنه ای قرآن کتابی وحیانی و متن آن عینی و واقعی است. اصالت و محوریت با متن و مؤلف می باشد و مفسر رکن سوم آن است که به کمک متن به کشف مراد و قصد خداوند می پردازد. ازاین رو نظریه تفسیری ریکور به علت نسبی گرایی و پلورالیسم فهم که مغایر با هدایت گری و هدفمندی قرآن می باشد در فهم و تفسیر قرآن هیچ جایگاهی ندارد.