فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
129-144
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های حوزه شهر انسان مدار، دوچرخه سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه سواری این پدیده را ذیل رشته هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده ها در شهر پرداخته اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه سواری استفاده کرده اند، پژوهش هایی که مبتنی بر روش های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ های کالبدی-فضایی دوچرخه سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه ها و... پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می دهد دوچرخه سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می سازند که پژوهش های کاربردی در حوزه هایی چون طراحی شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه های زیسته اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه سواران تغییر دهند.
ارزیابی شرایط متغیرهای موثر بر آسایش بصری نوری در فضاهای آموزشی دانشگاه صنعتی شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
173-182
حوزه های تخصصی:
اهداف: نور روز تاثیر زیادی بر کیفیت فضاهای داخلی و خصوصاً فضاهای آموزشی دارد. در فضاهای آموزشی آسایش بصری در کنار استفاده از نور روز از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی آسایش بصری در کلاس های درس است. روش ها: به منظور ارزیابی آسایش بصری دو شاخص روشنایی و خیرگی در ۹ کلاس درس از سه دانشکده در دانشگاه صنعتی شاهرود بررسی شد. سعی شد تا از هر جهت جغرافیایی حداقل یک نمونه مورد بررسی قرار گیرد. موارد در نرم افزار گرس هاپر و پلاگین هانی بی شبیه سازی و تحلیل شد. یافته ها: ارزیابی شاخص روشنایی در واحد لوکس نشان داد که این شاخص فقط در کلاس ۲ از دانشکده مکانیک مطابق با استاندارد بوده و از نظر شاخص خیرگی نور روز نیز کلاس ۱ دانشکده فنی در ماه بهمن ساعات ۱۰ و ۱۴ در طیف آزاردهنده بوده است. در بقیه کلاس ها خیرگی ناشی از نور انعکاسی و زاویه تابش نامناسب بوده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی و تحلیل یافته ها نشان داد در وضع موجود با تغییر در شرایط مکانی متغیرهایی مثل چیدمان صندلی و تابلو نسبت به موقعیت قرارگیری پنجره ها می توان با کنترل سایه اندازی و بهره برداری بهتر برای تعدیل روشنایی تا حد زیادی کیفیت نورپردازی فضاهای داخلی را افزایش داد. همچنین مهم ترین یافته تحقیق این است که طراحی معماری داخلی فضا برای ایجاد ارتباط چیدمان و سرچشمه نور و تابلو توسط افراد متخصص انجام نمی گیرد یا به افراد غیرصاحب نظر سپرده می شود.
خوانش هندسه پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحول مدرن بر آن؛ نمونه موردی: سبزه میدان، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
231-238
حوزه های تخصصی:
اهداف: اجزای شکل دهنده به فرم شهر در طول تاریخ و با توجه به مقتضیات ساکنین خویش از یک برهم نشینی قانونمند و کاملاً هندسی غیرمشهود پیروی می کرده اند که در ظاهر بی نظم خود دارای توانایی ارتباط و تعادل بین دولت، ملت و مذهب بوده است. این پژوهش به دنبال خوانش و واکاوی هندسه پنهان موجود در شکل شهر در گذشته تاریخی آن است که امکان ارتباط میان ارکان اجتماعی شهر را به راحتی میسر می نموده است. ابزار و روش ها: روش این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تاریخی- تحلیلی است. این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی نظام پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحولات مدرن بر آن پرداخته و در نمونه موردی سبزه میدان خوانش هندسه پنهان، مبتنی بر سه رأس دولت، ملت و مذهب صورت می گیرد. یافته ها: هندسه پنهان در شهرهای تاریخی، روح حاکم بر لایه های درونی شهر است و با ساختاری نظام مند در وجوه عملکردی و ادراکی، روابط مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنین آن را تنظیم می کند. با ورود مدرن و تغییرات بنیادین آن، شهر تهران متحول شد و تناسبات هندسه پنهان و ارگانیک در مجموعه سبزه میدان تبدیل به یک هندسه اقلیدسی با خیابان های عمود بر هم شده و توازن آن مختل می شود. نتیجه گیری: نظام هندسی مستتر در یک شهر بیانگر هویت و مدنیّت در آن است. هندسه منظم شهر مدرن در تقابل با اصالت درونی پهنه های تاریخی قرار دارد. از همین رو خوانش هندسه پنهان ساتر بر شهر تاریخی، لازمه اتخاذ رویکرد مداخله مناسب در بافت های تاریخی و هویتمند شهر است که به واسطه آن بتوان اصالت تاریخی آنها را بازیابی نمود.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
مطالعه نقوش هندسی و مفاهیم آن ها در نسخه مصور سه مثنوی خواجوی کرمانی (نسخه 18113 کتابخانه بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
25 - 37
حوزه های تخصصی:
بنابر نظریه تجلی در دین اسلام، امر مطلق خود را با واسطه اظهار می کند و این واسطه ها در هنر و زیبایی مفهوم نماد به خود می گیرند و از زبان رمز برای بیان مفاهیم و ماهیت باطنی خود استفاده می کنند. هنر اسلامی برای تجلی صور مثالی در هنر، قالب هندسه را که خود سنخیتی ذاتی با صور مثالی دارد برگزیده است و نقوش هندسی در نگارگری ایرانی می تواند یکی از نمونه های بهره گیری از هندسه در بازنمایی عالم مثال باشد. نسخه سه مثنوی خواجوی کرمانی کتابخانه بریتانیا در سنت نقاشی ایرانی-اسلامی از وجوه مختلف از جمله نقوش هندسی به کاررفته در نگاره ها، به عنوان الگو و سرخطی تا اواخر قرن دهم هجری دانسته می شود؛ لذا تحقیق و بررسی در این زمینه اهمیت می یابد. ازاین رو هدف از این مقاله معرفی و شناخت الگوهای هندسی موجود در این نسخه و تحلیل مفاهیم عددی آن ها براساس نظریه تجلی است. سؤالات پژوهش عبارت اند از: 1. نقوش هندسی به کار رفته در نسخه مصور سه مثنوی، چه ویژگی های ساختاری دارند؟؛ 2. براساس نظریه تجلی در هنرهای ایرانی-اسلامی، چه تحلیل های مضمونی می توان برای نقوش هندسی این نسخه ارائه کرد؟ این پژوهش از نوع توسعه ای و به شیوه توصیفی–تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی(کتابخانه ای) با استفاده از ابزار فیش است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. دوازده نقش هندسی در نسخه سه مثنوی به کار رفته است که به ترتیب برمبنای اعداد 8، 6 و 4 ترسیم شده اند و تأکید بر این اعداد خاص به منظور بیان مضامین و مفاهیم آن ها بوده است. در اندیشه اسلامی عدد هشت با عالم مثال در ارتباط است و رمز گذر از عالم محسوس به عالم معقول است. عدد چهار نماد زمین و عالم ملک است. عدد شش یادآور شش روز خلقت است و در عالم کبیر متناظر با جسم و در عالم صغیر معادل شش قوّه حرکت است و عدد کمال و رمز آسمان در نظر گرفته می شود. با توجه به نظام هفت رنگ در رنگ شناسی سنتی، رنگ غالب نقوش هندسی این نسخه آبی است که نشان از نیک خواهی، احسان و نفس امّاره است و غالباً در جوار رنگ مکملش، نخودی، قرار گرفته است. همچنین بنا بر تطابق ذاتی ایده و قالب در تمدن اسلامی، اکثر نقوش شش ضلعی که رمز آسمان در نظر گرفته می شوند، با رنگ آبی رنگ آمیزی شده اند و در نهایت منجر به وحدت معنا و قالب می شود.
تأثیر رنگ بافت کالبد جداره میدان مشتاق بر خوانایی آن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
154-160
حوزه های تخصصی:
حفظ و تقویت خوانایی و هویت در شهر و در تک تک فضاهای آن همواره از مهم ترین اهدافی است که مستقل از نوع فضا یا محل شهر یا فضا، می باید مورد نظر طراح و مدیر شهری قرار گیرد. ابزارهای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارند که توجه به هر یک از آن ها می تواند ما را به نتیجه ی مورد نظر برساند. رنگ یکی از مهم ترین عناصری است که می تواند به سادگی و با هزینه ای کم تر از ساخت و ساز برای تعریف فضاها، در ایجاد خوانایی و حس وحدت و خلق حس مکان به ما کمک کند. از عمده ترینِ این اهداف، دستیابی به هویت و چشم انداز و دورنمای تعیین شده ی شهر است. بررسی سابقه ی رنگی شهر، یا به عبارت دقیق تر،پالت رنگی آن، به ما کمک می کند تا بتوانیم آن را حفظ کنیم و یا برای هر شهر پالت رنگی خاصی تعریف کنیم که عناصر تشکیل دهنده ی آن همان واژگان رنگی یا در واقع انواع رنگ هایی باشند که در ترکیب با هم چهره ی رنگی فضاهای شهری را تعریف می کنند. حتی اکنون که شهرهای ما به شدت دچار اغتشاش و بی هویتی رنگی شده اند، با نام بردن شهرهای خاص، طیف های رنگی مشخص در ذهن همه ما زنده می شود. این همان توقع و انتظاری است که ما از هویت و نقش آن شهر داریم و طراح می باید در جهت تقویت آن تلاش کند. در بسیاری موارد، پالت رنگی در یک شهر چنان طی سال ها مورد استفاده قرار گرفته که خود به نشانه و نمادی قوی تبدیل شده است. بسیاری از شهرها، روستاها و مناطق طی سال ها سنت های رنگی خاص خود را به دست آورده اند.
بازخوانی نقشه تاریخی نهر انتقال آب کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
217-234
حوزه های تخصصی:
پس از اینکه تهران برای پایتختی برگزیده شد، با افزایش جمعیت، تأمین آب یکی از اقدامات ضروری بود. علاوه بر کشیدن قنواتی که به آب شرب ساکنان اختصاص داشت، راه های دیگری مانند انتقال آب از کوهپایه های البرز می توانست کمبود آب شرب شهر را تأمین کند. نقشه هایی که مبنای این تحقیق قرار گرفته، سندی است که دلالت بر همین اقدام مهندسی دارد؛ یعنی انتقال آب با کشیدن نهر از رودخانه کرج به شهر تهران. نقشه ها که در کاخ گلستان و وزارت خارجه نگهداری می شود، رنگی است و بر روی آن اطلاعاتی درباره نحوه احداث نهر درج شده است، اما بدون ذکر عنوان، تاریخ، نام نقشه نگار و موضع دقیق است. پرسش پژوهش این است که در بازخوانی نقشه ها چه نکات تاریخی و مهندسی قابل عرضه وجود دارد و دیگر اینکه اسناد مذکور به چه مناسبتی تهیه شده و کدام رویداد معماری و شهری تاریخی را بیان می دارد؟ روش این پژوهش توصیفی تاریخی است؛ ازاین روی که تأکید بر یک سند تاریخی است و اقدامی در گذشته (روزگار قاجاریه) را روایت می کند. علاوه بر این، سندپژوهی محسوب می شود؛ زیرا بازخوانی سندی تصویری اساس کار پژوهش قرار گرفته است. هدف از پژوهش، بازخوانی و نمایاندن نقشه یادشده به عنوان سند تاریخ مهندسی و روشن کردن گوشه ای از تاریخ تهران روزگار قاجاری است. نتیجه پژوهش نشان داد به سبب کم شدن مقدار آب دهی، تعمیر نهر در دستور کار قرار گرفت و احتمالاً نقشه هایی برای مرمت نهر کرج در حدود 1267ق به دست یکی از مهندسان دربار قاجار، در اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه، هم زمان با صدارت امیرکبیر تهیه شد. انتقال آب کرج به تهران، شش سال پیش تر، به دستور محمدشاه و در روزگار صدارت حاج میرزا آقاسی عملی شده بود.
تبیین مؤلفه ها و پرسشنامه معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
237-251
حوزه های تخصصی:
سکونت انسان بیانگر برقراری ارتباطی معنادار با محیط مسکن است؛ ازاین رو، محیط های مسکونی به لحاظ ابعاد روان شناختی، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. آنچه درباره سکونت انسان اهمیت دارد، این است که سکونت انسان در سطوح مختلفی روی می دهد، و در ارتباط با مراتبی از محیط اجتماعی پیرامون انسان معنادار است. مرور ادبیات درباره معانی نشان می دهد که هم خصوصیات محیط مسکن و هم رویداد فعالیت ها در محیط زندگی انسان دارای معنی هستند، و مطابق با چهارچوب نظری، پرسش از معانی سکونت و انتظام فضای زندگی باید در چهار سطح شامل سطح سکونت منطقه ای، سطح سکونت همسایگی، سطح سکونت مسکن و سطح فعالیت های سکونت مسکن صورت پذیرد. پژوهش در حوزه معانی مسکن، مسئله ای اکتشافی است که نیاز به بررسی در هر دو حوزه سکونت و انسان دارد؛ بنابراین روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است. با توجه به ماهیت «پرسشنامه معنای سکونت و انتظام فضاهای زندگی» و چهارچوب نظری وابسته به آن، از «مدل ابزار غایت» استفاده گردید، که مدل مناسبی برای دستیابی به محتوای ذهنی افراد است. مطابق با چهارچوب نظری، مقولاتی که در این پرسشنامه در نظر گرفته شد، پرسش از معانی خصوصیات انتظام فضایی محیط مسکن شامل «عناصر فضایی، فواصل فضایی و جهات فضایی» است، و در سوی دیگر پرسش از معانی فعالیت ها شامل عناصری همچون «نوع فعالیت، توالی زمانی و فضایی فعالیت ها و زمانمندی و فضامندی فعالیت ها»ست، که پایایی و روایی پرسش های نیمه ساختاریافته «معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی» در آزمون های آزمایشی کنترل گردید. بخش دیگر از نتایج مقاله، به ارائه روند گردآوری، مصاحبه و تحلیل داده های پرسشنامه اختصاص دارد. با توجه به هدف تحقیق، داده های حاصل از پرسشنامه تحقیق می تواند در تحلیل های بعدی توصیف، تفسیر، تشریح و در صورت نیاز، در تحلیل آماری و ریاضی به کار رود، و حتی هریک از چهار سطح از پرسشنامه نیز قابلیت کاربرد جداگانه در تحقیقات مختلف را دارد.
چارتاقی، تداوم تقدس کوه در آیین ها، معماری و منظر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
64 - 73
حوزه های تخصصی:
چارتاقی حجم اصلی، پایه و با فراوانی زیاد در معماری ایران است. از کارکردهای قدیمی این عنصر می توان به ساخت نیایشگاه مهر، آناهیتا و سپس آتشکده اشاره کرد که پس از ورود اسلام نیز، به عنوان شاکله اصلی مسجد و امامزاده مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از صاحب نظران، چارتاقی را نه صرفاً عنصری عملکردی، بلکه دارای جنبه های اسطوره ای و مقدس معرفی می کنند. از سویی در میان اساطیر ایرانی، کوه عنصری چندوجهی، کارکردی و مقدس بوده است. به همین خاطر، بسیاری از آیین های باستانی در ارتباط مستقیم با کوه ها برپا می شده و غارهای داخل کوه نیز مانند سایر تمدن ها، از اولین معابد در ایران محسوب می شوند و مشاهده می شود ایرانیان معابد خود را با توجه به تقدس کوه و غار بنا کرده اند. گاهی معابد را در دامنه یا بالای کوه و گاهی همچون ایلامی ها، آنها را به شکل زیگورات و با الهام مستقیم از کوه می سازند. بدین ترتیب، معماری ساخته بشر، گاه تقدس خود را از کوه می گیرد. لذا در ارتباط با چارتاقی این سؤالات مطرح است که ریشه تقدس آن چیست و چه ارتباطی میان جنبه های اسطوره ای و تقدس آن مانند زیگورات با کوه وجود دارد؟ پژوهش حاضر با روش کیفی مطالعه اسنادی و با رویکردی اکتشافی به بررسی آیین های مشترک طواف و قربانی میان سه عنصر کوه، زیگورات (به عنوان عنصر واسطه) و چارتاقی و همچنین رابطه هریک از این عناصر با مهر یا خورشید پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با ازمیان رفتن زیگورات ها در ایران، رابطه میان کوه و معماری معابد ایران ازبین نرفته است. می توان گفت این رابطه اسطوره ای کماکان میان چارتاقی و کوه برقرار بوده و به تعبیری چارتاقی تداوم تقدس کوه در معماری ایران است.
بررسی گل نوشته های آغاز ایلامی در محوطه سفالین بر اساس مطالعات میکروسکوپ الکترونی و میکروسکوپ نیروی اتمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوطه سفالین در شمال شهر پیشوا و شرق دشت ری (دشت ورامین- پیشوا) قرار دارد. این محوطه به دلیل وجود مواد فرهنگی و استقراری از دوره آغاز نگارش به مانند گل نوشته، مهر و اثر مهر در مرکز فلات ایران بیشتر توجه را به خود معطوف داشته است. در همین راستا این پژوهش به منظور شناخت و مطالعه میکروسکپی و شیمیایی حداقل بخشی از گل نوشته های آغاز ایلامی، انجام گردید. مهم ترین پرسش در این پژوهش دست یابی به ارائه پاسخ در جهت ارتباط بین نمونه های گل نوشته و قلم نگارشی به دست آمده از تپه سفالین از طریق آزمایش ها شیمیایی و ساختار شناسی بر روی دو نمونه گل نوشته و یک قلم فلزی از آثار این محوطه است. در این پژوهش چگونگی ارتباط نمونه گل نوشته با نمونه قلم یافت شده از طریق آزمایش ها شیمیایی جهت شناسایی عنصری رسوبات سطحی انجام گردید. بر این اساس عناصر شیمیایی رسوبات سطحی قلم توسط میکروسکوپ الکترونی موردبررسی قرار گرفتند و رد یابی شباهت های ژئوشیمیایی بین عناصر اصلی و عناصر کمیاب موجود در قلم و کتیبه مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین تصاویر مطالعات سطحی توسط اسکن میکروسکوپ روبشی اتمی (AFM)، برخی از ساختارهای مربوط به وجود حکاکی بر روی کتیبه با قلم را آشکار نموده است. با استفاده از میکروسکوپ روبشی اتمی ویژگی های سطح اشیاء را موردبررسی و کنترل قرار داده می شود. این وسیله با توجه به کنترل جابجایی بسیار حساس نمونه و توسط سوزن بسیار نازک کندیلور امکان اندازه گیری توپوگرافی سطح و همچنین میزان اصطکاک با دقت کمتر از یک نانومتر از ارتفاع و چند نانومتر در موقعیت جانبی را فراهم می کنند. میکروسکوپ روبشی اتمی (AFM)، یکی از معدود روش هایی است که با استفاده از آن می توان به میزان زبری با استفاده از خصوصیت اصطکاک مواد پی برد. مقایسه داده های میکروسکوپ روبشی اتمی می تواند به عنوان ابزار برای توصیف سطح در مطالعات خصوصیات سطح و اصالت شناسی مواد تاریخی بسیار مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل طراحی فضاهای شهری ایمن برای زنان براساس تعاملات اجتماعی مادر و کودک (پارک بانوان آنا در تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
49 - 67
حوزه های تخصصی:
سرعت و ماهیت سریع شهرنشینی در سراسر جهان چالش های جدیدی را برای دولت ها و همچنین دانشمندان و فعالان اجتماعی ایجاد کرده است. فضاهای عمومی شهری یک فضای اجتماعی است،که به طور کلی برای همه افراد قابل دسترس است. اما اکنون برای بسیاری از زنان و کودکان همراه آنها، استفاده از فضاهای عمومی، بخصوص پارک های شهری، در سراسر جهان باعث نگرانی زیادی شده است. این فضاها باید پاسخگوی نیازها، ایمنی و حس تعلق زنان، برای استفاده از آنها باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان محله قطران تبریز می باشد. حجم نمونه شمال 380 نفر می باشد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد، برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شد. تحلیل داده ها هم از طریق تکنیک تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS انجام شده است. هدف از این پژوهش طراحی فضاهای شهری ایمن برای زنان براساس تعاملات اجتماعی مادر و کودک در پارک بانوان می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، در پارک بانوان آنا در تبریز می توان با تغییراتی در طراحی از نظر ایمنی و نیازهای زنان امکان فعالیت همزمان مادر و کودک را فراهم کرد. همچنین محدودیت ها و فرصت هایی برای طراحی فضاهای پارک های بانوان به همین منظور وجود دارد.
رویکرد منظرین در تعامل کوه و شهر؛ رابطه شهرتهران و کوه های البرز از نگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
33 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شواهد بسیاری نشان می دهد که رابطه شهر تهران و کوه های البرز، دارای مطلوبیت نیست و شهر تهران و مردم آن نمی توانند از مواهب و ظرفیت های کوه های شمال آن به خوبی بهره مند شوند. تحقیقات صورت گرفته پیرامون رابطه شهر تهران و البرز نیز نشان می دهد عموم مردم شهر تهران نسبت به کوه های البرز دچار بی تفاوتی شده اند. نگارندگان مقاله بر این باورند که مسئله بی تفاوتی ساکنین شهر تهران نسبت به کوه های پیرامون، به یکباره اتفاق نیفتاده و با از بین رفتن کارکردهای کوه در گذر زمان، این عنصر طبیعی بسیار مهم در ذهن مردم کمرنگ شده است. نظر به چندبعدی بودن مسئله، یکی از روش های بررسی موضوع بررسی موضوع، ازنگاه خبرگان است. هدف و روش پژوهش: این مقاله برآن است با هدف یافتن چرایی این رابطه نامطلوب، نظر خبرگان را جویا شود. لذا برای تحلیل یافته های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با رویکردی اکتشافی از خبرگان، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از مصاحبه خبرگان نشان می دهد براساس طبقه بندی سلسله مراتبی یافته ها، چهار مضمون (دلایل عدم مطلوبیت رابطه شهر تهران و کوه های البرز) اصلی: کاهش جایگاه ذهنی و معنایی کوه، شناخت نادرست کوه و ظرفیت های آن، رویکرد عینی و کالبدی به کوه، و مسائل فرهنگی و 11 مضمون فرعی: ورود مذهب، ورود تکنولوژی، ورود مدرنیته، نظام برنامه ریزی، نگاه جزء نگر و محیط زیستی صرف به کوه، رویکردهای اقتصادی، قابل دسترس شدن کوه، تغییر سبک زندگی مردم، تغییر الگوی معرفت شناسی مردم، باورهای عامیانه مردم، و کاهش تعلق خاطر مردم، که زیرمجموعه مضمون های اصلی قرار می گیرند، به دست آمده است.
تبیین و تحلیل تطبیقی مفهوم زیبایی بر بنیاد آراء و اندیشه های فلوطین و غزلیات حافظ شیرازی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
26 - 38
حوزه های تخصصی:
رویکرد فلوطین، از فیلسوفان قرن سوم میلادی، در باب زیبایی شناسی و هنر، اتفاق مهمی در فلسفه غرب محسوب می شود. به ویژه آن گاه که تآثیر عمیقش بر ظهور ایده های حکمی و فلسفی در فلسفه اسلامی مورد بررسی و تعمق قرار گیرد. این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آراء و نظریات فلوطین با اندیشه ها و ایده های حافظ، شاعر و متفکر بزرگ قرن هشتم ه. ق.، در باب زیبایی و تطبیق و مقایسه آن در جهت یافتن شباهت ها و تفاوت های آنهاست. در این نوشتار پژوهشی، ماهیت زیبایی در نظام فکری این دو اندیشمند و صاحب رأی، تبیین شده و آن قسمت از آراء و اندیشه های فلوطین که مشابهت و هم رأیی با اندیشه های حافظ در مورد زیبایی و زیبایی شناسی دارند، مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. فلوطین و حافظ، هر دو در آسمانی بودن زیبایی و این که زیبایی زمینی سایه ای از زیبایی بالایی است، لزوم پاک سازی و تزکیه روح و نفس برای دریافت و خلق زیبایی، و گرایش فطری انسان- به ویژه انسان عاشق- به زیبایی، متفق القول اند. تزکیه روح هنرمند و مجسمه ساز بر اظهار و آفرینش زیبایی در ایده فلوطین برجسته است. حافظ هم به پاکی قلب و نفس انسان تأکید دارد، ولی نقش )مشّاطه( و زیور را در بروز حُسن خداداد، بی اهمیت می داند. به صورت کلی، در دیدگاه فلوطین و حافظ در باب زیبایی تا حد زیادی نزدیکی و شباهت وجود دارد. می توان گفت حافظ به صورت غیرمستقیم از اندیشه های زیباشناسانه فلوطین پیروی نموده است.
بازشناخت ابعاد عینی و ذهنی زیبایی شناسی معماری اسلامی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
245 - 262
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، زیبایی به عنوان جاذبه ای ازلی مطرح بوده و در رشته های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. زیبایی تنها امری ذهنی نیست بلکه باید آن را به عنوان حقیقتی عینی درک کرد. بناهای دوران اسلامی به عنوان پدیده های مهم شهری، از نظر ویژگی های زیباشناسانه اهمیت ویژه ای دارند. از این رو، در دهه های گذشته پژوهشگران خارجی و داخلی به بررسی جنبه های گوناگون آن پرداختند. این تحقیق به صورت خاص، بر بُعد زیبایی شناسی محیط و کالبد معماری تاکید دارد. این کار پژوهشی به روش «تحلیلی-کاربردی» انجام شده است و در حوزه مطالعات میدانی، «روش پیمایشی» با ابزار گردآوری داده از راه مشاهده «عینی» از بناهای اسلامی و «پرسش نامه» به روش ذهنی صورت گرفته است. اولویت بندی داده های عینی و ذهنی زیبایی از کالبد و مکان معماری، به خصوص معماری اسلامی دوران معاصر در کانون توجه این پژوهش بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معیارهای عینی و ذهنی مردم و معماران اندکی با هم تفاوت دارد، اما ادراک عینی زیبایی از محیط و کالبد معماری در هر دو گروه، موضوعی مهم است. همچنین، بررسی داده ها نشان می دهد که زیبایی ساختار، کالبد و فضای معماری بر درک عینی و ذهنی زیبایی شناسی معماری اثری مهم دارد. هدف های پژوهش: بررسی ابعاد عینی و ذهنی زیبا یی شناسی معماری اسلامی تحقیق و اولویت بندی شاخص های زیبایی شناسی در بُعد عینی و ذهنی در معماری اسلامی معاصر سوالات پژوهش: ابعاد عینی و ذهنی زیبایی شناسی چگونه در آثار معماری اسلامی دوران معاصر نمود پیدا کرده است؟ زیبایی ساختار و فضای معماری چه تاثیری بر درک عینی و ذهنی زیبایی شناسی معماری دارد؟
بررسی اصول و معیارهای مسکن پلکس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
196 - 210
حوزه های تخصصی:
مسکن پلکس نوعی مسکن جمعی است که دارای امکانات و ساختمان های مشترک همچون سازه و تأسیسات، همچنین فضای تعاملات اجتماعی نیمه خصوصی می باشد. این مجموعه ها می توانند در گروه های 2 الی 6 واحدی نظام دهی شوند. پلکس سازی به عنوان رویکردی نوین که دارای جنبه های مثبت مجتمع های زیستی می باشند و صرفه جویی مصرف انرژی و همسویی با طبیعت مطرح شده است. نیاز به مسکن، کمبود سرانه زمین شهری، صرفه اقتصادی در ساخت وساز و استفاده از فناوری روز در امر ساختمان سازی، ضرورت ارائه پیشنهاد نوعی از طراحی را ایجاد می کند که نسبت به سامانه های سنتی ارجحیت داشته باشد. بر این اساس، الگوی طراحی مسکن چند واحدی پیشنهاد می شود. این مقاله برآن است تا به تبیین اصول و معیارهای طراحی در مسکن پلکس در راستای رسیدن به ابعاد کمی و کیفی طراحی ایده آل بپردازد. این عوامل کمی شامل همسویی بنا با محیط، اقلیم و منطقه، تقلیل مصرف انرژی بنا در حین گرمایش و سرمایش، صرفه جویی در استفاده از سرانه زمین شهری هستند و ازلحاظ کیفی، ارتقاء پایداری اجتماعی عامل تعیین کننده ای است. روش تحقیق ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اسنادی، کتابخ انه ای و روﯾ ﮑﺮدی ﺗﻮﺻ ﯿﻔﯽ - تحلیلی دارد و ﺑﻪ ﺗﺸﺮﯾﺢ اﺑﻌﺎد و ویژگی های ﭘﻠﮑﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺼ ادﯾﻖ ﻣﻮﺟود می پردازد. یافته های تحقیق، اصول طراحی مسکن پلکس را در سه بعد اقلیمی، اجتماعی و پایداری ارائه می دهد. ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ می تواند ﻣﻘﺪﻣﺎت ﻻزم ﺑﺮای ﺗﺤﻘﻖ ﻋﯿﻨ ﯽ معیارهای مسکن جمعی و اصول و مزایای استفاده از مسکن پلکس به عنوان روشی نوین در ﻃﺮاﺣﯽ مجتمع های ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در ﮐﺸﻮر را ﻓﺮاﻫﻢ سازد. اهداف پژوهش: 1.بررسی جنبه های مثبت مسکن پلکس 2.ارائه الگویی برای اصول طراحی مسکن پلکس در راستای رسیدن به ابعاد کمی و کیفی طراحی سؤالات تحقیق: 1.مسکن پلکس دارای چه جنبه های مثبتی است؟ 1.چه معیارها و ضوابطی می تواند در طراحی پلسک مسکن مؤثر باشد؟
تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی ایران مطالعه تطبیقی با سینمای اکسپرسیونیست آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
19 - 34
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سینما و معماری به عنوان دو مقوله متناظر که از زمان حیات سینما مدام بر یکدیگر تأثیرات دوسویه داشته اند شناخته می شوند. در قرن اخیر تأثیرات کالبد معماری بر سینمای جهان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفته است. از آنجا که سینمای ایران جزو سینماهای صاحب سبک در جهان به شمار می آید، طبیعتاً تأثیرپذیری این سینما از فضاهای معماری می تواند ضرورت مطالعه در این زمینه را نشان دهد. شاید شاخص ترین سبکی که تأثیرات معماری آن در سینما فرمی جدانشدنی را آفرید، تأثیر معماری اکسپرسیونیست بر سینمای بین دو جنگ جهانی بود؛ جایی که معماری و سینما بی اندازه به یکدیگر نزدیک می شوند. اکسپرسیونیست به عنوان یکی از جلوه های قرن بیستم در سینمای ایران نیز بروز داشته است. چه در فیلم های هم دوره اکسپرسیونیست آلمان و چه در دهه های اخیر، اما فقدان پژوهش در این زمینه سبب ناشناخته ماندن تأثیرات این نوع معماری بر فیلم های اکسپرسیونیستی ایران شده است.هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی سینمای اکسپرسیونیستی ایرانی در دوره معاصر و نحوه تأثیرپذیری فیلم ها از فضاهای معماری است.روش پژوهش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با روش مطالعه تطبیقی و تحلیل محتوایی انجام گرفته است. در این گذر، ابتدا به شناخت اکسپرسیونیست و مفاهیم آن در معماری و سینما پرداخته می شود سپس با بررسی نمونه ها و تحلیل محتوا، نقش فضاهای معماری در سینمای اکپرسیونیست ایران مورد بررسی قرار می گیرد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی در فیلم «شب نشینی در جهنم» به علت دکورسازی عظیم آن و وفادار ماندن به ارکان اکسپرسیونیست، ارجاعات ملموس و قابل درکی (از نظر بصری) به فضاهای معماری دارد. برخلاف نمونه های دیگر که اثرات کالبدی فضاهای معماری تا حد مینیمالی کاهش پیداکرده است، اما همچنان دیگر عوامل نظیر سایه و نور مورد توجه قرارگرفته است.
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزه های تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
بازشناسی عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای معماری ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سلسله مراتب نوری موضوعی فرعی اما بسیار تاثیرگذار در ادراک فضا و خلق تجربه ای ناب در معماری می باشد. سلسله مراتب نوری به درجه بندی نور در فضای معماری اشاره دارد؛ درجه بندی نور، اولویت های محتویات فضا را مشخص و رتبه بندی می کند و بدینگونه چشم مخاطب را در فضا هدایت می نماید. این موضوع در معماری ایرانی- اسلامی نیز بسیار اهمیت داشته و در ساخت بناها به شیوه های گوناگون از این عامل برای ایجاد فضای خوشایند بهره گرفته می شده است. روش ها: جهت شناسایی عواملی که به ایجاد سلسله مراتب نوری کمک می کردند، از متخصصین حوزه معماری ایرانی- اسلامی به روش دلفی نظرسنجی شد تا در درجه اول عوامل سازنده و سپس نقش آنها بطور دقیق به عنوان عامل بنیادی، اصلی یا مکمل شناسایی کنند. همچنین در انتها از متخصصین خواسته شد که نقش عوامل را در ایجاد سلسله مراتب نوری با طیف لیکرت 5 درجه ای رتبه بندی نمایند و نتایج با آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند. یافته ها: عوامل سازنده سلسله مراتب نوری به سه دسته "عناصر نورگیر" (بازشو معمولی، بازشو مشبک)، "ارتباط با واسطه با فضای بیرون" و "تزئینات" قابل تقسیم هستند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که متخصصین معتقد به تأثیر چشمگیر "بازشو معمولی" به عنوان "عامل بنیادین" در سلسله مراتب نوری هستند. همچنین "بازشو مشبک" و "فضای معماری" به عنوان عوامل کنترلگر نور، هر دو به عنوان "عامل اصلی" و تزئینات به عنوان "عامل مکمل" جهت شناسایی عوامل موثر در سلسله مراتب نوری قابل شناسایی هستند.
بررسی نگرش، مشخصه های کلی و راهکارهای اخلاق اسلامی در فضای مجازی
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
31 - 55
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی در عصر اخیر به قدری از اهمیت برخوردار است که بخش های گوناگون زندگی فردی و جمعی را تحت تأثیر خود قرار داده به گونه ای که بسیاری از آداب و فرهنگ ها را به ضد خود تبدیل نموده است. از آن جا که اخلاق اسلامی، مبتنی بر ادلّه قرآنی و روایی از عموم برخوردار است، در جهت نقد و بررسی و ارزیابی فضای مجازی نیز کارآمد است. این تحقیق با روش کتابخانه ای، تحلیل داده ها و تجمیع آرا، نگرش کلی در باب فضای مجازی (حرکت در مسیر توحید و بندگی) را تبیین و پس از آن راهبردها و راهکارهای اخلاق اسلامی برای مصونیت از خطرات فضای مجازی را بررسی می کند. راهبردهای اخلاق اسلامی عبارت است از: دوری از دنیا، اقبال به آخرت و آمادگی برای مرگ. همچنین راهکارهای تشخیص مصادیق این راهبردها در سه امر تبیین می شود: مراجعه به افراد خبره متعهد، تفکیک مطالب علمی از شهره های بی اساس و تفکیک نیازهای مبتنی بر عادت از نیازهای فطری. در بخش پایانی تأثیرات ناخودآگاه و خودآگاه فضای مجازی و عمده ترین قسمت های آن که عبارتند از سرگرمی ها، اخبار جزئی، اخبار علمی و خدمات فضای مجازی، مورد ارزیابی قرار می گیرد.
امکان سنجی قابلیت های هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده (نمونه موردی: محله چهارراه مازندران سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۹۸-۸۳
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف حرفه شهرسازی در سال های اخیر، تعدیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده شهرهای کشور می باشد. با توجه به مطالعات نظری و تجارب جهانی، بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان رویکردی جامع و اجرایی با قابلیت بهره وری از مشارکت نوآورانه ساکنان، در دستور کار پژوهش های متعددی قرار گرفته است. همچنین از استراتژی های نوین توسعه مجدد شهری می توان به محرک های توسعه که منجر به راه اندازی و هدایت توسعه در بافت های فرسوده شهری می گردند، اشاره داشت. ازجمله اهداف اصلی پروژه های محرک توسعه، دستیابی به بازآفرینی شهری است، رویکردی که به عنوان یک راهبرد جامع، برای ایجاد تغییر در یک مکان با نشانه های زوال به کار می رود. ازاین رو پژوهش حاضر، امکان سنجی قابلیت های استفاده از هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده را به عنوان هدف اصلی برگزیده است و سعی گردیده به موضوعاتی همچون شناسایی مؤلفه های هنر عمومی، میزان تأثیرگذاری آن ها و همچنین امکان سنجی استفاده از هنر عمومی در محله موردمطالعه پاسخ داده شود. این پژوهش از نوع کاربردی- توصیفی و با رویکرد کمی در محله «چهارراه مازندران شهر سمنان» با جمعیت 5504 نفر صورت گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات نیز با تدارک نمونه تصادفی 384 نفری (با استفاده از فرمول کوکران) و توزیع پرسشنامه از روش آماری تحلیل مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده و با نرم افزار لیزرل تحلیل شده است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که از بین مؤلفه های بررسی شده به ترتیب: هنر منظر (مبلمان و فضای سبز)، هنر معماری (موزه، چایخانه، سفره خانه و آموزشگاه)، هنر زنده (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاه، اسکان هنرمندان و جشنواره)، هنر دیجیتالی (نورپردازی، صداگذاری و نمایش فیلم)، هنر نقاشی (نقاشی دیواری، گرافیتی، موزائیکی و کنده کاری) و هنر مجسمه سازی (المان، مجسمه و یادبود)، از میان گونه های متعدد هنر عمومی در محله موردمطالعه از ظرفیت و قابلیت استفاده بیشتری جهت توسعه و بازآفرینی بافت فرسوده برخوردار بوده است. در این پژوهش نهایتاً علاوه بر امکان سنجی گونه های مختلف هنر عمومی، مکان گزینی مناسب جهت استقرار آن ها ارائه گردیده که می تواند الگوی مناسبی برای بسط هنر عمومی جهت بازآفرینی بافت های فرسوده برای سایر مطالعات باشد.