فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برنامه درسی آموزش تربیت بدنی در دوره های پیش دبستانی، دبستان، راهنمایی و دبیرستان در ایران با کشورهای کانادا و آمریکا مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش عبارت از برنامه درسی ایالات متحده آمریکا و کانادا و ایران بوده است. از میان روش های مطالعه تطبیقی روش جرج بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است، استفاده شده است. منبع گردآوری اطلاعات راهنمای برنامه های درسی کشورهای یاد شده بود که از طریق شبکه اینترنت بدست آمدند و سپس در چک لیست های متعدد به تفکیک عناصر برنامه درسی اعم از زمینه های مفهومی، استانداردهای آموزشی، راهبردهای آموزشی (روش تدریس، سازماندهی، زمان بندی، نقش معلم، تسهیلات و تجهیزات آموزشی و منابع و مواد آموزشی) و راهبردهای ارزشیابی تنظیم شدند. مهم ترین دستاورد این تحقیق این است که میبایست در برنامه درسی تربیت بدنی آموزش و پرورش ایران با دیدگاهی وسیع تر تدوین شود و تقویت مهارت های برنامه ریزی، مدیریت (خودرهبری، یادگیری مستقل، مدیریت زمان، مدیریت استرس)، مهارت ارتباط بین فردی، خودباوری و خودپنداره مثبت نیز به اهداف درس تربیت بدنی افزوده شود. این تحقیق نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته به مسایل فوق در کنار تربیت جسمانی اهمیت زیادی داده میشود. همچنین در برنامه کشورهای مورد مطالعه استانداردهای آموزشی برای هر پایه و مقطع طراحی شده است که میبایست در ایران نیز چنین کاری انجام شود تا عناصر برنامه درسی قابل ارزیابی و بررسی علمی باشند. در نهایت پیشنهاد این مقاله این است که برنامه رسمی تربیت بدنی نیز با فعالیت های فوق برنامه و تفریحی تلفیق و همراه شود.
برآورد توان بی هوازی با آزمون پرش زیگزاگ جدید با نام آزمون بی هوازی تربیت مدرس ( TMAT )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از برآورد توان بی هوازی با آزمون پرش زیگزاگ جدید با نام آزمون بی هوازی تربیت مدرس (TMAT) نمونه آماری پژوهش 30 دانشجوی دختر تربیت بدنی دانشکده شریعتی تهران با میانگین سن 81/1±46/22 سال، قد 31/5±18/162 سانتی متر، توده بدن 5/5±53/53 کیلوگرم و درصد چربی بدن 60/5±54/25 درصد بودند. توان بی هوازی اوج، میانگین، حداقل، و شاخص خستگی آزمودنیها با آزمونهای وینگیت30 ثانیه آزمون مرجع و پرش زیگزاگ جدید اندازه گیری شد. همچنین، تغییرات لاکتات خون و ضربان قلب آزمودنیها در دو آزمون مقایسه شد. یافته ها نشان داد بین توان بی هوازی اوج، میانگین و حداقل به دست آمده از دو آزمون همبستگی معناداری وجود دارد (به ترتیب 73/0= r، 01/0P<؛ 69/0=r، 01/0P<، 55/0= r، 01/0P<)، ولی بین شاخص خستگی در دو آزمون همبستگی معناداری مشاهده نشد (31/0= r، 01/0P>). بین تغییرات لاکتات خون از زمان استراحت تا 5 دقیقه پس از آزمون، تفاوت معناداری بین دو آزمون مشاهده نشد (755/0= P). همچنین، بین تغییرات ضربان قلب پیش تا بلافاصله پس از دو آزمون تفاوت معناداری به دست نیامد (463/0= P). در بررسی پایایی آزمون پرش زیگزاگ جدید، نتایج آزمون ICC توان اوج، میانگین و حداقل به دست آمده از آزمون پرش زیگزاگ جدید در دو مرحله آزمون-آزمون مجدد ضریب پایایی بالایی را نشان داد (به ترتیب 86/0= r،93/0=r، 85/0= r)، ولی در مورد شاخص خستگی، ضریب پایایی متوسطی به دست آمد (56/0= r). نتیجه اینکه به دلیل همبستگی بالای آزمون پرش زیگزاگ جدید باآزمون مرجع وینگیت30 ثانیه و پایایی بالای آن می توان از این آزمون جدید در ارزیابی شاخص های اجرای بی هوازی ورزشکاران استفاده کرد.
اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشهای متعددی - اعم از تهاجمی و غیر تهاجمی - در برآورد آستانه بی هوازی ورزشکاران استفاده می شود و توافق همگانی در مورد اینکه کدام روش بهتر است وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال است. 15 مرد فعال به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند و در 3 جلسه مجزا با حداقل فاصله زمانی 48 ساعت 3 آزمون فزاینده را انجام دادند. آستانه بی هوازی در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید بر اساس نقطه شکست ضربان و در آزمون مرجع بر اساس تجمع لاکتات خون تعیین شد. میزان همبستگی بین متغیرهای ضربان قلب، لاکتات و سرعت دویدن معادل با آستانه برآورد شده در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید با آزمون مرجع با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و جهت تعیین توانایی پیش بینی از آنالیز رگرسیون استفاده شد. بین ضربان قلب و سرعت دویدن معادل با آستانه بر آورد شده با آزمون کانکانی جدید با ضربان قلب و سرعت معادل با آستانه لاکتات در آزمون مرجع همبستگی معنی دار (به ترتیب P<0.05، r=0.62، r=0.80، P<0.01) به دست آمد، ولی در آزمون کانکانی قدیم این همبستگی بین هیچ کدام از متغیرها معنی دار نبود. نقطه شکست ضربان قلب در آزمون کانکانی جدید بالاتر از آستانه لاکتات در آزمون مرجع برآورد شده بود. نتایج این تحقیق نشان داد آزمون کانکانی جدید از اعتبار لازم جهت برآورد آستانه بی هوازی برخوردار است، در حالی که استفاده از آزمون کانکانی قدیم بدین منظور به مربیان ورزش توصیه نمی شود.
کاربرد روش تحلیل پوششی داده ها برای تعیین بهره وری و رتبه بندی دانشکده و گروه های آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها برای تعیین بهره وری و رتبه بندی دانشکده و گروه های آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی است به این منظور 28 دانشکده و گروه آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. یکی از مهم ترین روش های غیرپارامتری برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده، مدل های تحلیل پوششی (DEA) می باشد و از مهم ترین مدل های این روش که به دنبال یافتن وزن های ورودی ها و خروجی ها و محاسبه میزان بهره وری از آن طریق هستند، مدل Bcc است که در آن بازده نسبت به مقیاس ممکن است متغیر (افزایشی، ثابت یا کاهشی) باشد. در این روش ابتدا داده های جمع آوری شده به شاخص های ورودی با ماهیت هزینه (بودجه، هیات علمی، کارکنان) و شاخص های خروجی با ماهیت تولید (آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی) تقسیم می شود. پس از تلفیق و ارزش گذاری (دادن وزن مناسب) به ورودی و خروجی ها که با استفاده از نظر خبره صورت می پذیرد، داده ها وارد مدل ارزیابی عملکرد می شوند که در این زمینه نرم افزار EMS مورد استفاده قرار می گیرد و بهره وری واحدها مشخص می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد 11 دانشکده و گروه آموزشی با توجه به منابع ورودی، خروجی مطلوب در مجموع عملکرد آموزشی، پژوهشی و خدمات تخصصی داشته اند و از نظر بهره وری در حد مطلوبی قرار دارند. 18 دانشکده و گروه آموزشی بهره وری مطلوبی با توجه به مقدار ورودی خود نداشتند.
طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) با تنظیم ارتفاع پله براساس زاویه 90 درجه زانو برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (max2VO) و ارائه فرمول محاسباتی آن. 30 دانشجوی دختر کارشناسی تربیت بدنی با میانگین سن 38/0±6/23 سال، قد 26/1±63/164 سانتی متر، توده بدن 84/1±97/60 کیلوگرم، و درصد چربی بدن 87/0±18/26 درصد آزمودنی های پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. آزمون های TMST و چرخ کارسنج با تجزیه و تحلیل نفس به نفس گازهای تنفسی از آزمودنی ها گرفته شد. میانگین max2VO آزمون های چرخ کارسنج 93/0±39/29 و آزمون TMST 13/1±8/32 انـدازه گیری شـد. بـا استفاده از رگرسیون خطی فرمول بـرآورد max2VO در آزمون TMST به دست آمـد (98/0= R2 و ml/kg/min 39/4 SEE=): (وزن) 18/0 – (ضربان قلب پایانی) 1/0 + (ضرب آهنگ پله زدن پایانی) 71/0 max (ml/kg/min) = 2VO یافته های پژوهش تفاوت معناداری را بین زمان رسیدن به max2VO و زمان کل دو آزمون نشان نداد (05/0
تجزیه و تحلیل بیومکانیکی وارو در ژیمناستیک از طریق اندازه گیری نیروها و زاوایا در تیک آف و فرود
منبع:
حرکت زمستان ۱۳۷۸ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین مطالعه اندازهگیری وبررسی نیروها وزوایا در مراحل مختلف حرکت وارو به همراه دو مرحله مقدماتی آن شامل دورخیز وپیچ می باشد.در این تحقیق بدون استفاده از صفحه نیرووالکترومایوگرافی به روشی غیر مستقیم با استفاده از مدل ریاضی متغیرهای سینماتیکی در سه مرحله کار مورد اندازه گیری قرار گرفته وبا استفاده از روش های آماری ارتباط آنها با یکدیگر سنجیده شد.آزمودنی ها از 15 ژیمناستیک پسر با دامنه ی سنی 2? 11 سال عضو تیم ژیمناستیک استان گیلان تشکیل شده بودند.اجراها توسط یک دوربین ویدئویی HZ 25 فیلمبرداری می شد.به این ترتیب از طریق سینماتیک دوبعدی وتجزیه وتحلیل بیومکانیکی مشخصه های با ارزشی به دست آمدکه با نتایج به دست آمده توسط سیستم های پیشرفته مطابقت دارد. در این تحقیق علاوه بر اندازه گیری سعی برآن بود که ارتباطی منطقی بین متغیرها حاصل شود .براساس نتایج به دست آمده ،همبستگی بسیار بالایی میان ارتفاع پرواز ومتغیرهایی از قبیل زوایه تیک آف ،سرعت تیک آف ،نیروی عضلات پا در تیک آف ومسافت وجود دارد .در رابطه با یافته های تحقیق می توان گفت که سرعت تیک آف یک عامل تکنیکی بسیار مهم برای پیشرفت مهارت است .اگر این سرعت با زوایه مناسبی از پرواز بهسمت بالا ترکیب شود می تواند تاثیر عمده ای بر اجرای مهارت داشته باشد .داشتن زاویه پروازمناسب می تواند نیروی عکس العمل مؤثری را به همراه داشته باشد که در کسب ارتفاع لازم جهت اجرای مهارت مفید واقع شود.از طرفی زاویه فرود در داشتن فرودی مناسب همراه با تعادل مؤثر می باشد.
مقایسه تاثیر دو روش تمرینات کششی ایستا و P.N.F (از نوع C- R) بر دامنه کشش و قدرت عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر دو روش تمرین کششی ایستا و P.N.F بر دو شاخص مهم آمادگی جسمانی یعنی دامنه کشش و قدرت عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار است. بدین منظور 22 نفر از مردان غیر ورزشکار که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند در دو گروه 11 نفری مورد مطالعه قرار گرفتند.گروه اول به مدت 8 هفته به اجرای برنامه تمرین کششی ایستا و گروه دوم در همین زمان به اجرای برنامه تمرین کششی P.N.F با استفاده از شیوه C-R پرداختند. در ابتدا و انتهای مدت زمان تمرین، پیش آزمون و پس آزمون از نمونه ها به عمل آمد، که نتایج با استفاده از آزمون (تی -t) برای گروههای همبسته و آزمون (تی - t) برای گروههای مستقل و با بهره گیری از برنامه کامپیوتری SPSS مورد مقایسه قرار گرفت.آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که یک دوره تمرین 8 هفته ای کشش ایستا به طور معنی داری سبب افزایش دامنه کشش و نیز قدرت عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار می گردد. همچنین یک دوره تمرین 8 هفته ای کشش P.N.F با استفاده از شیوه C-R موجب افزایش دامنه کشش و نیز قدرت عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار می شود که این افزایش از نظر آماری معنی دار است، بر اساس یافته های تحقیق معلوم شد که یک دوره تمرین 8 هفته ای کشش F.P.N با استفاده از شیوه C-R در مقایسه با یک دوره تمرین 8 هفته ای کشش ایستا موجب افزایش دامنه کشش عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار نمی شود. اگرچه یک دوره تمرین 8 هفته ای کشش P.N.F با استفاده از شیوه C-R در مقایسه با دوره تمرین 8 هفته ای کشش ایستا به طور معنی داری سبب افزایش قدرت عضله همسترینگ مردان غیر ورزشکار می گردد.
فناوری اطلاعات و رابطه آن با عملکرد تحصیلی و آینده شغلی دانشجویان تربیت بدنی (مطالعه موردی: دانشگاه کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به قابلیت فراگیر و گستره پوششی اینترنت و انواع کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه های مختلف، استفاده از این فناوری برای فراگیری دانش و مهارت، به ضرورتی اجتناب ناپذیر در حوزه آموزش و پژوهش تبدیل شده است. در این میان دانشگاه ها و دانشجویان اصلی ترین عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر از این دانش اند و اهمیت ویژه ای دارند. حوزه تحقیقی فناوری اطلاعات، به طور عام و رشته تربیت بدنی، به طور خاص، کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. به همین منظور بررسی وضعیت دانشجویان از نظر میزان آگاهی و نوع استفاده آنان از این فناوری جدید و اینکه این موضوع با چه عوامل دیگری می تواند مرتبط باشد، در این پژوهش بررسی گردید. این تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان رشته تربیت بدنی دوره کارشناسی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1385-1386 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری تمام شماری بود و تعداد 250 دانشجو در پژوهش مشارکت کردند. ابزار این تحقیق پرسش نامه با سؤالات پاسخ بسته، با طیف پنج ارزشی لیکرت بوده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه بررسی شد. از آزمون های آماری مرتبط شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی استودنت گروه های مستقل با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل آماری، SPSS نسخه 13 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد سطح آگاهی اکثر دانشجویان (60%) از فناوری اطلاعات ضعیف و توجه و برنامه ریزی اکثر دانشجویان (78%) نسبت به آینده شغلی آنان در حد متوسط است. به علاوه، یافته های پژوهش در بخش آزمون فرضیه ها نشان داد بین سطح آگاهی از فناوری اطلاعات، ارتباطات و عملکرد تحصیلی دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری (037/0p =) وجود دارد ولی بین آگاهی از فناوری اطلاعات و ارتباطات با آینده شغلی رابطه معناداری (059/0p =) مشاهده نشد.
حرکت: زیربنای تربیت بدنی و ورزش
حوزه های تخصصی:
حرکت بخش جداناپذیری از ابنای بشری ووسیله ای برای زندگی مؤثرتر وکاراتربه شمار می رود.حرکت سنگ زیربنای تربیت بدنی وورزش محسوب می گردد.حرکت انسانی ممکن است تحت تاثیر عوامل بیومکانیکی یا فیزیولوژیکی، روان شناختی واجتماعی قرار گیرد. درک مفاهیم مربوط به حرکت چون آگاهی بدنی ،آگاهی فضایی ،کیفیت های حرکتی وارتباطات برای معلمین تربیت بدنی ودانش آموزان آنها امری ضروری است. معلمین تربیت بدنی همچنین با توسعه مهارت های اساسی افراد ‹مهارت های جابجایی ودستکاری›سروکار دارند،زیرا این مفاهیم اساس شرکت درانواع فعالیت ها رادرطول زندگی تشکیل می دهند. حرکت درنزد فلاسفه خروج تدریجی شیئی ازقوه به فعل است. برخی از محققان وتحلیل گران چون دلسارت،دلکروز،لابان وبدحرکت رابه عنوان واسطه ای برای بیان روح ،روان،خود وبه عنوان راه هایی که بدن وذهن یا خود یا یکدیگرهمآهنگ می گردد ،فرض کرده اند.عده ای از کارشناسان،تربیت بدنی را هنروعلم حرکت انسانی تعریف کرده اند.تعلیم وتربیت حرکتی دستگاهی که براساس نظریه های لابانبیان شده است ،یکی از بخش های مهم تربیت بدنی محسوب می گردد. بسیاری ازمعلمین تربیت بدنی غرب ،تعلیم وتربیت حرکتی رابه عنوان نوشدارویی برای همه بیماری ها دانسته وعده ای از کارشناسان حرکتی در پس آنند تا نام تربیت بدنی رابه تعلیم وتربیت حرکتی یا حرکت انسانی تغییردهند.تعلیم وتربیت حرکتی دارای مفاهیم کلیدی است که مورد قبول معلمان تربیت بدنیمی باشد .این مفاهیم عبارتند از:کاوش فردی،شاگرد مداری ،حل مسئله، تسهیل کننده یادگیری مهارت ها ،احساس رضایت ازحرکت ،تحلیل حرکت،استفاده از وسایل وارزیابی واصلاح .بنیاد همه رفتارهای ذهنی وعضلانی درقدم اول رشد، کنترل وهم آهنگی عضلانی زیربنایی همراه با عضلات کمکی است.
تاریخچه ی سنجش و اندازه گیری در تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
ایجاد ارتباط بین تربیت بدنی و ریاضی
حوزه های تخصصی:
مقایسه روش های متداول بر آورد درصد چربی بدن
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه روشهای متداول برآورد درصد چربی بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانشجویان پسر 26 - 18ساله غیرورزشکار دانشگاه تربیت معلم تهران بعنوان نمونه در تحقیق شرکت نمودند. درصد چربی هر یک از آزمودنی ها بوسیله شش روش متفاوت اندازه گیری درصد چربی شامل نوموگرام بان، مک آردل کچ، روش اسلان ووبر، روش هفت نقطه ای جکسون پولاک وارد، روش بنک و ویلمور و روش BIA اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از همبستگی، تست تی همبسته رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میان تمام روشها در سطح آلفای کمتر از یک صدم (α<0.01) رابطه معنی داری وجود دارد اما در مقایسه میانگین روشها با روش هفت نقطه ای جکسون پولاک وارد، تنها روش نوموگرام بان تفاوت معنی داری را در سطح آلفای کمتر از یک صدم (α<0.01) نشان نداد، ولی سایر روشها تفاوت معنی دار نشان دادند. در انتخاب بهترین روش و محاسبه خطاهای روشها نیز روش نوموگرام بان به همراه روش بنک وویلمور روشهای بهتری بودند.نتایج تحقیق نشان داد که روش نوموگرام بان نسبت به سایر روشها در مقایسه با روش هفت نقطه ای جکسون، پولاک وارد روش مناسب تری در بر آورد درصد چربی می باشد.
برخی آزمون های میدانی ارزیابی آمادگی جسمانی
حوزه های تخصصی:
بررسی روایی آزمون های دو 45 و 200 متر سرعت برای ارزیابی توان بی هوازی در پایگاه های ورزشی قهرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زی 32 دانشجوی پسر تربیت بدنی با دامنه سنی 20 تا 30 سال از میان داوطلبان شرکت در تحقیق به صورت تصادفی انتخاب شدند آزمودنی ها 3 آزمون را بعنوان آزمون های بی هوازی اجرا کردند آزمون های وینگیت دو 45 متر و 200 متر سرعت در بررسی داده های تحقیق از روش های آماری آنالیز رگرسیون و تی استیودنت استفاده شده و سطح معنی داری 5 در صد منظور گردید نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین توان بی هوازی وینگیت و مدت زمان آزمون میدانی دو 45 متر سرعت همبستگی معنی داری وجود ندارد بین حداقل توان های مطلق و نسبی و شاخص خستگی در آزمون وینگیت و آزمون میدانی دو 200 متر سرعت رابطه معنی دار متوسطی به ترتیب 40/0- و 45/0- و 35/0 به دست آمد( 05/0>P با این حال اختلاف میانگین ها معنی دار بود نتایج تحقیق نشان داد که برای سنجش توان بی هوازی نمی توان به شاخص مدت زمان آزمون های میدانی دو 45 و 200 متر سرعت اتکا کرد و بهتر است از آزمون های معتبر تری استفاده نمود
ورزش و علم: آینده تربیت بدنی (تربیت بدنی در قرن 21)
حوزه های تخصصی:
بیومکانیک اجرای شوت جفت موفق و ناموفق بسکتبالیست های مرد نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوت جفت یکی از مهم ترین راه های کسب امتیاز در بازی بسکتبال است. لذا، شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت شوت جفت مورد توجه محققان قرارگرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی بیومکانیک اجرای شوت جفت موفق و ناموفق بسکتبالیست های مرد نخبه بود. در این تحقیق شش نفر از بهترین شوت زن های سوپرلیگ با میانگین سنی 04/3±33/23 سال، قد 21/2±67/189 سانتی متر، وزن 58/5±84 کیلوگرم، و سابقه بازی 5/2±10سال شرکت داشتند. هشت مارکر روی نشانگرهای آناتومیکی (برجستگی های استخوانی) ویژه آزمودنی ها نصب و از آن ها خواسته شد از دو مسافت 25/4 متر و 25/6 متر شوت جفت ارسال دارند. اطلاعات کینماتیکی (زاویه مفاصل، دیاگرم زاویه به زاویه) و کینتیکی (جابه جایی و محل قرارگیری مرکز فشار) مربوط به شوت های موفق و ناموفق با استفاده از دو دوربین فیلمبرداری و صفحه نیرو ثبت و پردازش شد. برای تجزیه و تحلیل آماری بین دو اجرای موفق و ناموفق آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و مدل رگرسیون لجستیک در سطح (05/0p≤) به کار رفت. در شوت جفت دو امتیازی اختلاف بین میانگین زوایای مفاصل در شوت موفق و ناموفق به ترتیب در مفاصل مچ پا، مچ دست، و ران و در شوت جفت سه امتیازی در مفاصل ران و مچ پا معنادار بود. نتایج به دست آمده نشان داد تغییرات زاویه ای مفاصل در لحظه رهایی و موقعیت قرارگیری مرکز فشار در وضعیت خمیدگی بر نتیجه شوت جفت تاثیر دارند.
سنجش اعتبار آزمون بی هوازی rast در برآورد توان گلیکولتیک مردان جوان (از جنبه مکانیکی و زیست شیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش برآورد اعتبار آزمون بی هوازی Rast در سنجش توان گلیکولتیک مردان جوان از جنبه مکانیکی و زیست شیمی است بدین منظور 25 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس پروتکل های میدانی Rast و وینگیت را که فعالیتی کوتا ه مدت و شدید تا سر حد واماندگی است اجرا کردند ویژگی های آنتروپومتریک و شاخص های مطلق و نسبی میانگین توان اوج توان حداقل توان و شاخص خستگی با کمک فرمول های ریاضی در هر دو آزمون محاسبه شدند همچنین از نظر زیست شیمیائی تغییرات غلظت آنزیم CPK و LDH سرم متعاقب اجرای هر دو آزمون بررسی شد نتایج نشان داد که بین شاخص مکانیکی توان مطلق این دو آزمون همبستگی قوی وجود دارد در حالی که همبستگی ضلعی بین شاخص های نسبی و شاخص خستگی آنها مشاهده شد و ازنظر زیست شیمی در آنزیم CPK اختلاف معنی داری نشن داده شد ولی در آنزیم LDH اختلاف معنی دار بود یافته ها نشان داد آزمون Rast در سنجش توان بی هوازی و آزمونی پایاست و در سنجش مطلق توان های حداقل حداکثر و میانگین از اعتبار لازم و کافی برخوردار است
روایی سنجی برخی متغیرهای فیزیولوژیکی آزمون بی هوازی دوی سرعت (RAST) و آزمون وینگیت در بازیکنان تیم ملی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از سنجش روایی متغیرهای فیزیولوژیکی آزمون بی هوازی دوی سرعت (RAST) با توجه به آزمون وینگیت. 25 بازیکن تیم ملی فوتسال مردان با سن 24/3±21/23 سال، BMI 1±35/23 کیلوگرم بر مترمربع، و چربی بدن 84/1±93/12 درصد آزمون های وینگیت 30 ثانیه و RAST را برای برآورد شاخص های توان بی هوازی (اوج، حداقل، میانگین توان بی هوازی، و شاخص خستگی) به فاصله چهار روز از یکدیگر اجرا کردند. همچنین، تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه پس از دو آزمون با ضربان سنج پولار و دستگاه لاکتومتر تعیین شد. روایی هم زمان متغیرهای آزمون RAST در برابر آزمون وینگیت با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و t ستیودنت در گروه های هم بسته تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی دو آزمون همبستگی متوسط و معناداری وجود دارد (5/0=r 01/0 > P، 52/0=r 01/0 > P، 49/0=r 01/0 > P) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی معناداری مشاهده نشد (15/0=r). میزان لاکتات خون بلافاصله، 30 ثانیه، و 2 دقیقه (16/0=r، 08/0 =r، 12/0 =r)، همچنین ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون همبستگی معناداری نداشتند (35/0 =r، 22/0 =r). اما ضربان قلب 2 دقیقه پس از دو آزمون همبستگی معناداری داشتند (39/0 =r 01/0 > P). هر چند اختلاف معناداری بین شاخص های اوج، حداقل، و میانگین توان بی هوازی، شاخص خستگی، و ضربان قلب بلافاصله و 30 ثانیه پس از دو آزمون مشاهده شد (05/0 > P)، اما عدم وجود اختلاف معنادار بین لاکتات خون زمان های منتخب پس از دو آزمون نشان دهنده میزان فشار فیزیولوژیکی تقریباً مشابه در این دو آزمون است. با توجه به یافته های تحقیق می توان از آزمون RAST نیز که ویژگی بیشتری با رشته فوتسال دارد، برای تمرین و برآورد توان بی هوازی بازیکنان فوتسال استفاده کرد اما با توجه به تفاوت های موجود نمی توان کاملاً آن را جایگزین آزمون وینگیت کرد.
بررسی همبستگی بین آزمون میدانی RAST و 300 یارد رفت و برگشت با آزمون وینگیت در اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی میزان همبستگی بین آزمون های میدانی RAST و 300یارد رفت و برگشت با آزمون وینگیت در اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان فوتسال و امکان جایگزینی آن ها انجام شد. آزمودنی های این پژوهش 30 نفر از بازیکنان تیم فوتسال دانشگاه تربیت مدرس بودند که حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی با استفاده از آزمون های وینگیت وRAST ، و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت در آن ها اندازه گیری شد. ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی میزان همبستگی بین متغیرها به کار رفت. نتایج نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون وینگیت و RAST همبستگی معناداری وجود دارد [59/0=1r(01/0>P)، 64/0=2r(01/0>P)، 45/0=3r(05/0>P)]؛ ولی بین شاخص خستگی به دست آمده از آزمون میدانی RAST و وینگیت همبستگی معناداری وجود نداشت [04/0=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان و شاخص خستگی به دست آمده از آزمون وینگیت و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی معناداری مشاهده نشد [24/0-=1r، 28/0-=2r، 24/0-=3r، 16/0-=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون RAST و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی منفی و معناداری وجود داشت [43/0-=1r(05/0>P)، 53/0-=2r(01/0>P)، 63/0-=3r(01/0>P)]، اما بین شاخص خستگی به دست آمده همبستگی معناداری دیده نشد [03/0=4r]. نتایج این پژوهش نشان می دهد آزمون میدانی RAST آزمون معتبری در اندازه گیری توان بی هوازی است و امکان جایگزینی آن با آزمون وینگیت که نیازمند وسایل گران قیمت است وجود دارد. در حالی که آزمون 300 یارد رفت و برگشت از وضعیت مشابهی برخوردار نیست که احتمالاً به دلیل ماهیت متفاوت آن در مقایسه با آزمون وینگیت است.
توصیف و تعیین رابطه بین ویژگیهای انتروپومتریکی و فیزیولوژیکی با موفقیت تکواندوکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی ویژگیهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی (زیست حرکتی) تکواندوکاران برتر زن ایرانی و تعیین ارتباط بین این ویژگی ها با موفقیت های آنان. بدین منظور 25 تکواندوکار زن برتر نمونه آماری پژوهش، از بین دعوت شدگان به اردوی تیم ملی و اعضای تیم ملی انتخاب شدند. برای ارزیابی ویژگی های آنتروپومتری از شاخص های قد، وزن، درصد چربی بدن، شاخصهای توده بدنی، طول دست و طول پا؛ برای ارزیابی ویژگی های فیزیولوژیکی از شاخصهای چابکی (9×4 متر)، انعطاف پذیری به جلو (آزمون خمش به جلو)، سرعت (آزمون دو 20 متر)، تعادل (آزمون استورک)، عکس العمل (آزمون سنجش عکس العمل)، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون بوسکو) استفاده شد. موفقیت تکواندوکاران با توجه به مقامهای کسب شده در مسابقات ملی، بین المللی و آسیایی در 3 سال گذشته ارزش گذاری شد. برای کنترل متغیر تعداد مسابقات انجام شده توسط هر ورزشکار، میانگین مرکب امتیاز به دست آمده برای هر ورزشکار در 3 سال گذشته، نمره موفقیت وی در نظر گرفته شد. از آمار توصیفی در محاسبه میانگین، میانه، انحراف استاندارد و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین میزان ارتباط این ویژگیها با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری بین BMI، سرعت، توان بی هوازی، چابکی، درصد چربی و زمان عکس العمل با موفقیت زنان تکواندوکار برتر وجود دارد.