۱.
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نگرش افراد معلول ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به خود از بعد اجتماعی می باشد. ده درصد از افراد معلول جامعه را قشر معلول تشکیل داده و بحث اجتماعی شدن این افراد از مباحث روز سازمان بهداشت (w.H.O) می باشد. لذا نظر به اینکه افراد معلول به عنوان عضوی از جامعه، حقوقی برابر با سایر افراد جامعه دارند، به اجرای این تحقیق همت گمارده شد. در این پژوهش 242 نفر افراد معلول جسمی – حرکتی به عنوان نمونه انتخاب و در قالب دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار با هم مقایسه شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ای مشتمل بر 49 سوال بسته خود ساخته بود که پس از تعیین روایی محتوایی و پایایی آن (82درصد) مورد استفاده قرار گرفت و نتایج با نرم افزار SPSS. Ver9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بخشی از یافته های تحقیق به شرح زیر می باشد: بین نگرش افراد معلول ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به خود با سن، طول مدت معلولیت، رابطه معنی دار بدست نیامد. بین نگرش افراد معلول ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به خود با تحصیلات، وضعیت تاهل، وضعیت شغل، نوع معلولیت، علت معلولیت، تفاوت معنی دار وجود نداشت. بین نگرش افراد معلول ورزشکار تیمی و انفرادی نسبت به خود از بعد اجتماعی تفاوت معنی دار وجود نداشت. بین نگرش افراد معلول ورزشکار و غیر ورزشکار نسبت به خود از بعد اجتماعی رابطه معنی دار بدست نیامد. نتایج یافته ها در هیچ یک از فرضیه های معنی دار نبوده لیکن مقایسه میانگین بدست آمده در دو گروه نشان داد که ورزش می تواند، در نگرش افراد موثر باشد. بنابراین توصیه می شود در تشویق و ترغیب پرداختن افراد معلول به ورزش از هیچ کوششی فروگذار نگردد.
۲.
هدف از این مقاله مروری بر مفاهیم نظری و عملی رشد ادراکی - حرکتی و نقش آن در رشد کلی کودکان و نوجوانان می باشد. در این مقاله ابزار های اندازه گیری رشد ادراکی - حرکتی مورد بحث قرار می گیرند. همچنین تحقیقات و مطالعات انجام شده در جهان و نیز تحقیقاتی که در ایران انجام یافته مورد برررسی قرار گرفته بخصوص تحقیقاتی که با مشارکت نگارنده در سطح کشور انجام گردیده گزارش و نتیجه گیری می گردد.
۳.
به منظور رشد توانایی های ادراکی - حرکتی کودکان، تجارب اولیه از اهمیت ویژای برخوردار است. گرچه توانایی های ادراکی - حرکتی با نسبت ها متفاوتی زاییده وراثت و محیط است و لیکن یکی از عوامل محیطی بسیار مهم در رشد این توانایی ها، چگونگی طی شدن سال های اولیه و حساس زندگی کودک می باشد. بنابراین پرورش حرکت در دوران اولیه و پیش از دبستان به وسیله آموزش های منظم، پیوسته و کیفی و از همه مهمتر تمرین های تحت نظارت می تواند در دستیابی کودکان به سلامت جسمی و حرکتی در دوره دبستان و بالاتر، بسیار با اهمیت تلقی می گردد. لذا محقق اثر برنامه فعالیت بدنی بر عملکرد ادارکی - حرکتی کودکان چهار تا شش سال را مورد بررسی قرار داده است تا ضرورت پرداختن به فعالیت های منظم در این سنین را تعیین کند. به علاوه در جستجوی پاسخ به سوال های زیر باشد. آیا برنامه فعالیت بدنی منتخب عملکرد ادراکی – حرکتی کودکان چهار تا شش ساله را افزایش می دهد؟ آیا برنامه یکسان اثرات برابری روی عملکرد ادراکی - حرکتی دختران و پسران چهار تا شش ساله دارد؟ نمونه های این تحقیق 40 دختر و پسر 4 تا 6 سال (20 دختر و 20 پسر) بودند که بعد از حضور در پیش آزمون به طور کاملا تصادفی به دو گروه گواه و تجربی تقسیم شدند. از نظر آماری هیچ اختلاف معنی داری بین میانگین عوامل اندازه گیری شده در پیش آزمون دو گروه وجود نداشت. برنامه فعالیت بدنی به مدت هشت هفته و هر هفته دو جلسه برای گروه تجربی اجرا شد و پس از پایان این دوره مجددا آزمون لینکلن - اوزرتسکی از هر دو گروه به عمل آمد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاصله نشان داد که برنامه فعالیت بدنی منتخب باعث افزایش عملکرد ادراکی - حرکتی کودکان چهار تا شش سال و عوامل زیرساختی آن یعنی تعادل، هماهنگی عضلانی، قدرت، دقت و سرعت حرکت انگشتان گردیده و نیز اثرات یکسانی را در این سن بر روی عملکرد ادراکی - حرکتی دختران و پسران گذاشته است.
۴.
پژوهش حاضر اثر سه روش بیش تمرینی را بر سیستم ایمنی (لکوسیتها و زیر رده های آن مانند لنفوسیتها، مونوسیتها، نوتروفیلها) شناگران زن مورد مطالعه قرار می دهد. شناگران زن باشگاهی که بیش از یکسال به طور مرتب مشغول تمرین شنا بودند جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهد. چهل آزمودنی از این جامعه به طور تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه که شامل یک گروه کنترل و سه گروه تجربی بودند، با تعداد 10 نفر در هر گروه قرار گرفتند. پیش از شروع تمرینات نمونه خونی برای بررسی گلبولهای سفید و زیر رده های آن جمع آوری گردید. پس از آن آزمودنیها به مدت شش هفته در چهار گروه متفاوت با چهار برنامه تمرینی متفاوت که از نظر حجم تمرین و تعداد روزها در هفته تفاوت داشت به تمرین پرداختند.در پایان شش هفته تمرین، مجددا نمونه های خونی جهت برررسی میزان گلبولهای سفید و زیر رده های آن جمع آوری گردید. از آمار توصیفی برای توصیف شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، نما، دامنه، حداکثر و حداقل) استفاده گردید و از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) برای مقایسه میانگین ها در چهار گروه استفاده گردید. برای مقایسه اختلاف میانگین های پیش آزمون t وابسته استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که گروه تجربی، که بیشترین حجم تمرین و کمترین زمان دوره بازیافت را داشتند، بیشترین کاهش معنی دار (p ٪5) در گلبولهای سفید آنان مشاهده گردید. این امر همچنین با تحقیقات گذشته که ثابت نموده حجم ها و شدت های زیاد تمرین در ورزشکاران قهرمان، سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار داده و باعث کاهش گلبولهای سفید می شود مطابقت دارد.
۵.
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش برنامه ریزی های مختلف آگاهی از نتیجه (kR) با تاکید بر موضوع عدم قطعیت در دریافت KR در یادگیری تکلیف حرکتی تولید نیرو بوده است. 40 آزمودنی براساس نوع برنامه ریزی KR به پنج گروه KR 100%، 50%KR، KR پیش بینی شده،KR تصادفی و بدون KR تقسیم شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین گروههای مختلف برنامه ریزی KR در مراحل اکتساب، پایداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود نداشت، ولی اثر اصلی معنی داری در مورد دسته کوششهای تمرینی مشاهده شد. نتیجه اینکه هر نوع برنامه ریز KR منجر به کاهش خطا در انجام تکلیف شده و در مورد تمرینات نوع ثابت بین انواع برنامه ریزی های KR و نیز قطعیت یا عدم قطعیت در دریافت KR در مورد یادگیری تکلیف حرکتی چندانی وجود ندارد.
۶.
هدف از انجام این پژوهش مقایسه روشهای متداول برآورد درصد چربی بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانشجویان پسر 26 - 18ساله غیرورزشکار دانشگاه تربیت معلم تهران بعنوان نمونه در تحقیق شرکت نمودند. درصد چربی هر یک از آزمودنی ها بوسیله شش روش متفاوت اندازه گیری درصد چربی شامل نوموگرام بان، مک آردل کچ، روش اسلان ووبر، روش هفت نقطه ای جکسون پولاک وارد، روش بنک و ویلمور و روش BIA اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از همبستگی، تست تی همبسته رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میان تمام روشها در سطح آلفای کمتر از یک صدم (α<0.01) رابطه معنی داری وجود دارد اما در مقایسه میانگین روشها با روش هفت نقطه ای جکسون پولاک وارد، تنها روش نوموگرام بان تفاوت معنی داری را در سطح آلفای کمتر از یک صدم (α<0.01) نشان نداد، ولی سایر روشها تفاوت معنی دار نشان دادند. در انتخاب بهترین روش و محاسبه خطاهای روشها نیز روش نوموگرام بان به همراه روش بنک وویلمور روشهای بهتری بودند.نتایج تحقیق نشان داد که روش نوموگرام بان نسبت به سایر روشها در مقایسه با روش هفت نقطه ای جکسون، پولاک وارد روش مناسب تری در بر آورد درصد چربی می باشد.
۷.
کمردرد به عنوان یک مشکل فراگیر تمامی افراد اعم از ورزشکار و غیرورزشکار را مبتلا ساخته و علاوه بر رنج هزینه اقتصادی بالایی را نیز بهمراه دارد. 80% از افراد حداقل یک بار در زندگی خود به کمردرد مبتلا می شوند. از این میان 15% به طور دایم ناتوان می شوند و 60% نیز ظرف یک سال متوالی مجددا به دردهای طولانی مدت مبتلا می شوند. لذا شناخت و درمان ناهنجاری عملکردی و رفع عواملی که ممکن است به ابتلا مجدد منجر شوند ضروری است. در این تحقیق وضعیت نیروی عضلات تنه قبل و بعد از درمان بمنظور شناسایی یک عامل هشدار دهنده در بروز کمردرد مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 17نفر از مبتلایان به کمردرد مزمن و 20 نفر از افراد سالم در گروه سنی مشابه مورد مطالعه قرار گرفته سپس بیماران 12 جلسه تحت ورزش درمانی قرار گرفتند. قبل و بعد از درمان متغیرهای دردکمر، نیروی ایزومتریک فلکسورها و اکستنسورهای تنه در حالت های ایستاده، نیمه خمیده و کاملا خمیده در هر دو گروه اندازه گیری و با استفاده از MANOVAمقایسه شدند. نتایج: در بیماران نیروی ایزومتریک فلکسورها تا 50% و نیروی ایزومتریک اکستنسورها تا 80% آسیب دیده بودند (P<0.01). در افراد طبیعی نیروی ایزومتریک اکستنسورها در وضعیت های الگوی خاصی داشت و حداکثر نیرو مربوط به حالت نیمه خمیده بود. پس از درمان، کمردرد بیماران بهبود یافته و نیروی ایزومتریک فلکسورها در هر سه حالت تنه به وضع طبیعی بازگشت. اما، هنوز نیروی ایزومتریک اکستنسورها در دو وضعیت ایستاده و کاملا خمیده 65% و نیز در وضعیت نیمه خمیده 45% با الگوی افراد سالم فاصله داشت (P<0.05). علیرغم بهبودی درد بیماران عملکرد عضلات تنه ایشان اصلاح نشده بود و کماکان شباهت و به وضعیت قبل از درمان داشت. این الگوی غیرطبیعی در بیماران می تواند بعنوان یک عامل هشدار دهنده برای احتمال بروز مجدد کمردرد محسوب شود.
۸.
هدف پژوهش، مقایسه رشد حرکتی، رشد اجتماعی و ارتباط رشد حرکتی و رشد اجتماعی 120دانش آموز دختر غیر ورزشکار و 80 ورزشکار (20 شناگر، 35 والیبالیست و 35 بستکبالیست) کلاس سوم راهنمایی منطقه شش تهران بوده است. آزمودنی ها مورد آزمون های رشد اجتماعی و ایتزمن و شکل کوتاه مهارت حرکتی برونینکز - اوزرتسکی قرار گرفته اند. سپس از ضریب همبستگی پبرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه بهره گیری شده نتایج در سطح احتمال خطاپذیری 5 درصد به دست آمده که عبارتند از: بین رشد حرکتی و مهارت حرکتی درشت، ظریف و درشت و ظریف با رشد اجتماعی معنی داری وجود نداشت و ورزشکاران در رشد حرکتی برتر از غیر ورزشکاران بوده، اما ورزشکاران انفرادی و گروهی با هم تفاوتی نداشتند. همچنین ورزشکاران، اجتماعی تر از غیر ورزشکاران بودند. لیکن در رشد اجتماعی ورزشکاران انفرادی و گروهی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
۹.
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارت ها و شایستگی هایی است که در موفقیت و اثر بخشی فعالیت های مدیریتی مدیران سازمان تربیت بدنی در سه رده مدیریت (عالی، میانی و عملیاتی) نقش عمده و اساسی دارند. بدین منظور 305 نفر از مدیران سازمان تربیت بدنی در سطوح سه گانه مدیریت به طور تصادفی انتخاب و پرسش نامه مهارت ها و شایستگی ها بین آنها توزیع گردید. پرسش نامه مهارتها شامل سه مهارت (انسانی، ادراکی و فنی) با 35 شاخص و پرسش نامه شایستگی ها شامل سه بعد (مجموعه دانش، ویژه گی های شخصیتی و رفتاری و ویژه گی های فردی) با 36 شاخص تنظیم گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران سطوح سه گانه به تمامی شاخص های مطرح شده برای مهارتها و شایستگی بیش از میانگین نیاز دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مدیران عالی به ترتیب اولویت به مهارتهای ادراکی، انسانی و فنی نیاز دارند. مدیران میانی به مهارتهای انسانی، ادراکی و فنی و مدیران عملیاتی به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی نیاز دارند. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران سطوح سه گانه به ابعاد شایستگی ها بیش از میانگین نیاز دارند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مدیران عالی به مجموعه دانش ویژگی هایشخصیتی و رفتاری و ویژگیهای فردی نیاز دارند. مدیران میانی به ترتیب به ویژه گیهای فردی. مجموعه دانش و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری و مدیران عملیاتی به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری، ویژگیهای فردی و مجموعه دانش نیاز دارند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین مهارت های سه گانه (انسانی، ادراکی و فنی) ارتباط معنادار وجود دارد. همچنین نتایج ضریبهمبستگی نشان داد که میان ابعاد شایستگی ها (مجموعه دانش، ویژه گیهای شخصیتی و رفتاری و ویژگیهای فردی) ارتباط معنادار وجود دارد نتایج همبستگی چند متغیره نشان داد که میان مهارت های سه گانه و ابعاد شایستگی ها نیز ارتباط معنادار وجود دارد.