فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط کنترل تولید نیرو و تنظیم زاویه دست برتر با برخی از ویژگی های روان شناختی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بود. بدین منظور، 120 ورزشکار عضو تیم های ملی دانشجویان ایران ( 29 19 سال) ( 99 پسر و 21 دختر) در پژوهش شرکت نمودند. 120 دانشجوی غیرورزشکار (100 پسر و 20 دختر) نیز از دانشگاه تهران برای مقایسه با دانشجویان ورزشکار انتخاب شدند. از نیرو سنج دیجیتال و زاویه سنج به ترتیب برای اندازه گیری دقت کنترل نیرو و تنظیم زاویه دست برتر آزمودنی ها استفاده شد. برای ارزیابی حالات خلقی نیز از پرسش نامه حالات خلقی بهره گرفته شد. همچنین، به منظور ارزیابی هوش هیجانی از مقیاس هوش هیجانی شاته استفاده گردید و برای بررسی ارتباط بین متغیرها، ضریب هم بستگی پیرسون به کار رفت. جدول Zr فیشر نیز برای بررسی اختلاف بین ضرایب هم بستگی مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که ارتباط معناداری میان اختلال حالات خلقی با خطای کنترل نیرو و تنظیم زاویه دست برتر دو گروه پژوهش وجود دارد؛ اما این هم بستگی در غیرورزشکاران به طور معناداری بیشتر است؛ لذا، حالات خلقی منفی بر خطاهای حس حرکت اثر گذار می باشد؛ اما این اثرگذاری در مورد ورزشکاران کمتر است. از سوی دیگر، هم بستگی هوش هیجانی با عملکرد دو تکلیف کنترل نیرو با تنظیم زاویه دست بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران معنادار نمی باشد؛ به عبارت دیگر، توانایی کنترل شناختی هیجانات بر قابلیت های حس حرکت افراد اثری نداشته و شرکت در ورزش بر میزان این هم بستگی بی تأثیر است.
مقایسه سفتی اندام تحتانی و حداکثر نیروی عکس العمل عمودی زمین طی حرکت روی سطوح الاستیک پهن با سفتی های مختلف با تأکید بر آگاهی از میزان سفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سفتی اندام تحتانی و حداکثر نیروی عکس العمل عمودی زمین طی حرکت روی سطوح الاستیک پهن با تأکید بر آگاهی از میزان سفتی بود. بدین منظور، سفتی اندام تحتانی و نیروی عکس العمل زمین 30 مرد جوان در تکالیف هاپینگ و فرود از سکو روی پنج سطح با سفتی 200 تا 500 کیلونیوتن بر متر مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان می دهد که بین سفتی اندام در سطوح مختلف و نیز قبل و بعد از آشنایی با سطح، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های این پژوهش مشخص می شود که انسان بر خلاف اجسام، هنگام برخورد با سطحی جدید، خود را با آن منطبق می کند تا از این طریق و بسته به تکلیف مورد نظر، دینامیک طبیعی مرکز جرم و بازده حرکت حفظ شده و نیروها تعدیل گردند.
تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر استخوان های فمور و تیبیای رت های نر ویستار: پارامترهای بیومکانیکی و شاخص های ژئومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت جسمانی منظم به عنوان مداخله غیردارویی برای افزایش استحکام، تراکم استخوان و پیشگیری از شکستگی های استخوانی توصیه می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر پارامترهای بیومکانیکی و شاخص های ژئومتری استخوان های فمور و تیبیا در رت های نر ویستار می باشد. بدین منظور، 16رت با دامنه سنی 50 تا 60 روز و میانگین وزنی10±160 گرم، به صورت تصادفی در دو گروه تمرین استقامتی هشت هفته ای (دویدن پنج روز در هفته با توجه به پروتکل تمرین)و گروه کنترل (بدون فعالیت) قرار گرفتند. پس از پایان جلسات تمرین، با جراحی استخوان های فمور و تیبیای پای راست رت ها خارج و به وسیله تست مکانیکی خمش سه نقطه ای، پارامترهای بیومکانیکی (سفتی، حداکثر مقاومت مکانیکی و حداکثر انرژی جذب شده تا نقطه حداکثر استحکام) و به وسیله کولیس دیجیتالی، شاخص های ژئومتری (طول و عرض) اندازه گیری شد. برای مقایسه متغیرهای بیومکانیکی و ژئومتری بین گروه ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان دهنده افزایش معنادار پارامترهای بیومکانیکی (سفتی، حداکثر مقاومت مکانیکی و حداکثر انرژی جذب شده تا نقطه حداکثر استحکام) و شاخص های ژئومتری (طول و عرض) استخوانفمور و تیبیا (به جز متغیر طول) پس از هشت هفته تمرین استقامتی می باشد. می توان گفت که هشت هفته تمرین استقامتی (به کار رفته در پژوهش حاضر) باعث بهبود پارامترهای بیومکانیکی و شاخص های ژئومتری در استخوان های فمور و تیبیا در دوران جوانی می شود.
مقایسه پارامترهای بیومکانیکی منتخب و خطر آسیبِ پای تکیه گاه، حین شوت با پای برتر و غیربرتر در بین بازیکنان مبتدی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیر موقعیت قرارگیری پای تکیه گاه به منزله عاملی مؤثر بر موفقیت شوت و بروز آسیب در مفصل مچ پا، هدف این تحقیق، مقایسه منتخبی از ویژگی های بیومکانیکی و عوامل مؤثر بر آسیبِ پای تکیه گاه در شوت با پای برتر و غیربرتر بازیکنان مبتدی فوتسال بود. در این تحقیقِ نیمه تجربی، 12 بازیکن فوتسال آماتور جوان با میانگین و انحراف استاندارد سن 5/1±2/21 ، قد 2/4±176 سانتی متر، وزن 5/5 ±6/67 کیلوگرم مشارکت کردند. درحالی که از ورزشکاران خواسته شد تا توپ را با پای برتر و غیربرتر با حداکثر تلاش از فاصله 10 متری به سمت دروازه شوت کنند، اطلاعات مربوط به نیرو و ضربه وارد شده به کف پا و موقعیت پای تکیه گاه به کمک دستگاه سنجش فشار کف پای صفحه ای Platform و با سرعت نمونه برداری 300 هرتز ثبت شد. برای بررسی خطر آسیب مچ پا، نیروها، ضربه ها و بیشترین فشار وارد به قسمت های لترال و مدیال، در دو پای برتر و غیربرتر اندازه گیری شد. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنادار در دامنه حرکتی مفصل ساب تالار بود که احتمالاً می توان دلیل آن را وجود انعطاف و هماهنگی بیشتر در پای برتر دانست. در مقدار ضربه وارد به قسمت های جلویی، میانی و عقبی پا، اختلاف معنی داری بین پای راست و چپ مشاهده نشد. حداکثر فشار در قسمت لترال پای غیربرتر به طور معناداری بیشتر از پای دیگر بود که احتمالاً می تواند یکی از علل افزایش خطر آسیب داخلی مچ پا تلقی شود. با توجه به تازه کاربودن و فقدان هماهنگی عصبی عضلانی مناسب در اندام غیربرتر آزمودنی ها قادر نبودند الگوی پیشرفته ای از حرکت شوت را در پای غیربرتر ارائه دهند. ازاین رو، فقدان هماهنگی عصبی عضلانی می تواند به اتلاف انرژی و واردآمدن فشارهای غیراصولی به قسمت های مختلف بدن به ویژه کف پا منجر شود و بروز آسیب را تشدید کند. با توجه به نتایج تحقیق، می توان گفت ورزشکاران مبتدی فوتسال، حین زدن شوت با پای برتر، کیفیت بالاتری را از نظر فاکتورهای بیومکانیکی دخیل در حرکت نشان می دهند. همچنین، با توجه به پارامترهایی که بررسی شد، احتمال آسیب در مچ پای تکیه گاه فوتبالیست های مبتدی، هنگامی که با پای غیربرتر اقدام به شوت می کنند، بیشتر از پای تکیه گاه است. البته تعمیم این نتایج به بازیکنان نیمه مبتدی و حرفه ای نیاز به تحقیقات بیشتری دارد
پیش بینی ناپایداری مزمن مچ پای ورزشکاران حرفه ای براساس ریزفاکتورهای نوسان های وضعیتی در مهارت های پرش-فرود و جهش جانبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری مزمن مچ پا، به مثابه وقوع مجدد اسپرین مچ پا تعریف شده است، به گونه ای که حدود 40درصد مصدومان بعد از آسیب دیدگی حاد، با وجود دریافت بازتوانی های کافی، به این ناپایداری دچار می شوند. هدف این مطالعه، بررسی سهم ریزفاکتورهای نوسان های وضعیتی، در مهارت های پرش-فرود و جهش جانبی در پیش بینی وقوع اسپرین های مزمن است. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 25 ورزشکار حرفه ای آسیب دید ه ی مچ پا و 25 ورزشکار سالم مشارکت کردند. شش متغیر (سطح نوسان های، طول مسیر و سرعت نوسان های در مهارت پرش-فرود؛ و سطح نوسان های، طول مسیر و سرعت نوسان های در مهارت جهش جانبی) به منزله متغیر های پیش بین آسیب اندازه گیری شدند و جهت پیش بینی، از رگرسیون لُجستیک استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد، شاخص طول مسیر و سرعت نوسان های در مهارت پرش-فرود، شاخص محیط نوسان های و طول مسیر نوسان های در مهارت جهش به پهلو در طبقه بندی گروه های آسیب دیده و سالم سهم آماری معناداری داشتند و به طورکلی مدل حدود 77درصد مورد ها را به طور صحیح طبقه بندی کرد. بنابراین، ورزشکاران با سابقه اسپرین مچ پا حین مهارت های جهشی-پرشی و تغییر مسیر نسبت به ورزشکاران سالم کنترل وضعیتی کمتری دارند و خطر بیشتری برای ابتلا به اسپرین مجدد تهدیدشان می کند. همچنین، افراد دارای ناپایداری مزمن مچ پا در سطح فرونتال، کنترل وضعیت کمتری دارند
تأثیر نواربندی کشکک بر گشتاور سه بعدی مفاصل زانو و ران زنان مبتلا به سندرم درد کشککی-رانی طی مرحله اتکای دویدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانیسم کاهش درد بیماران مبتلا به درد کشککی-رانی طی نواربندی کشکک به طور کامل مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر نواربندی کشکک بر گشتاور سه بعدی مفاصل ران و زانوی زنان مبتلا به درد کشککی-رانی طی مرحله اتکای دویدن بود. متغیرهای سینماتیکی و سینتیکی 14 زن دارای درد کشککی-رانی توسط پنج دوربین و یک صفحه نیروسنج ثبت شد. از معادلات دینامیک معکوس نیوتن-اولر جهت محاسبه گشتاور استفاده شد. آزمون تی زوجی برای مقایسه اوج گشتاور پیش و حین نواربندی کشکک استفاده شد. اوج گشتاور دورکننده زانو پس از نواربندی به طور معناداری کاهش یافت (بدون نواربندی: 44/0؛ نواربندی: 25/0 نیوتن متر بر کیلوگرم). مقادیر اوج گشتاور مفصل ران بین دو شرایط اختلاف معناداری نشان نداد. کاهش اوج گشتاور دورکننده زانو می تواند بیانگر مکانیسم کاهش درد حین نواربندی کشکک در افراد دارای درد کشککی-رانی باشد.
تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی استخوان ران موش های صحرایی نر مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی استخوان ران موش های صحرایی نر مسن بود. بیست سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 20 ماهه (میانگین وزن 4/15±5/360 گرم) به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، هر هفته پنج روز و روزی 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه روی نوارگردان می دویدند. پس از خارج کردن استخوان ران آزمودنی ها، از آزمون فشار مکانیکی خمش سه نقطه ای برای تعیین تغییرات سختی، انرژی شکست، قدرت و درصد تغییر شکل استخوان استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی، قدرت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران موش های نر سالمند تأثیر معنا داری ندارد که دلیل این امر ممکن است ناشی از سن و جنس آزمودنی و همچنین پروتکل تمرین باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود.
تأثیر خستگی عملکردی بر تعادل پویای دانش آموزان دختر با قوس کف پای متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثر خستگی ناشی از تمرین بر تعادل پویای دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله با قوس کف پای متفاوت بود. برای اندازه گیری قوس کف پای آزمودنی ها از آزمون افت استخوان ناوی استفاده شد. سپس 75 دانش آموز که به صورت تصادفی و هدفمند انتخاب شدند، در سه گروه 25 تایی 1. گروه با قوس کف پای نرمال؛ 2. گروه با قوس کف پای صاف؛ و 3. گروه با قوس کف پای گود قرار گرفتند. پیش آزمون تعادلی (SEBT)، پروتکل خستگی عملکردی (20 دقیقه فعالیت در 7 ایستگاه) و پس آزمون SEBT اجرا شد. برای تعیین میزان خستگی از مقیاس میزان درک تلاش (RPE) بورگ قبل از شروع ایستگاه اول، پایان ایستگاه سوم و دقیقاً بعد از اتمام ایستگاه هفتم استفاده شد. از آزمون t وابسته و آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری بین نمره های تعادل پیش آزمون و پس آزمون در هر سه گروه نشان داد (004/0P=). آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که بین میانگین تفاضل نمره های تعادل در پیش آزمون و پس آزمون گروه کف پای نرمال با گروه کف پای صاف و با گروه کف پای گود اختلاف معناداری وجود دارد (05/0P<). با توجه به کاهش معنادار تعادل در آزمودنی های دچار ناهنجاری قوس کف پا، ازاین رو اصلاح ناهنجاری های قوس کف پا و استفاده از دوره های تمرینی مناسب به منظور ارتقای آمادگی جسمانی این افراد توصیه می شود.
بررسی گشتاور عضلانی، حس عمقی و دامنه حرکتی پس از یک دوره بازتوانی عمل بازسازی لیگامنت متقاطع قدامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب لیگامنت متقاطع قدامی از شایع ترین آسیب ها در بین ورزشکاران می باشد. به طوری که این لیگامنت حدود 80 درصد از کل جراحی های انجام شده بر لیگامنت های زانو را به خود اختصاص می دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره بازتوانی بر گشتاور عضلانی، حس عمقی و دامنة حرکتی پس از عمل بازسازی لیگامنت متقاطع قدامی می باشد. تعداد 9 ورزشکار مرد (با میانگین سنی 2/5 ± 77/28 سال) که تحت عمل جراحی بازسازی لیگامنت متقاطع قدامی به روش استفاده از گرافت همسترینگ قرار گرفته بودند، به عنوان نمونة تحقیق در نظر گرفته شدند. پس از انجام دورة فیزیوتراپی گشتاور عضلانی و حس عمقی با استفاده از دینامومتر ایزوکنیتیک بایودکس سیستم 3 و دامنة حرکتی با استفاده از گونیامتر دستی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون Paired Samples T test تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که میانگین گشتاور بازکنندة زانو در پای آسیب دیدة بیماران به طور معناداری کمتر از پای سالم بود (05/0 ≥ P). تفاوت معناداری در دامنة حرکتی زانوی آسیب دیده و سالم بیماران مشاهده نشد (05/0 ≤ P). میزان خطای حس عمقی در پای آسیب دیده تنها یک بیمار بیشتر از پای سالم بود و بقیة بیماران اگرچه میزان خطای حس عمقی کمتری در زانوی آسیب دیدة خود نسبت به زانوی سالم داشتند، اما تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 ≤ P). از یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که اگرچه میزان بازتوانی انجام شده بعد از عمل جراحی نتوانسته میزان قدرت در پای آسیب دیده را به حد پای سالم برساند، اما بازتوانی انجام شده توانسته است سبب بهبودی دامنة حرکتی و حس عمقی در مفصل زانو شده است.
اثر تمرینات پیلاتس بر عملکرد حرکتی سالمندان مرد غیرفعال
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس بر عملکرد حرکتی مردان سالمند غیرفعال شهر کرمانشاه بود. بدین منظور40 نفر مرد سالمند غیرفعال با میانگین سنی (54/6±)15/72 سال که با مراجعه به مراکز سالمندان شهر کرمانشاه انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. به منظور ارزیابی عملکرد حرکتی شرکت کنندگان از جعبه انعطاف پذیری، دینامومتر ویژه قدرت چنگش، آزمون تعادل ایستای لک لک و آزمون مدت زمان برخاستن و رفتن (TUG)، برای آزمون تعادل پویا استفاده شد. گروه تجربی در یک دوره 8 هفته ای، هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای تمرینات پیلاتس را گذراندند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون که شامل انعطاف پذیری، قدرت عضلانی چنگش (دست)، تعادل ایستا و تعادل پویا بودند شرکت داده شدند. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگرف-اسمیرنوف، از آزمون t همسته جهت بررسی میزان پیشرفت هریک از گروه ها از پیش آزمون به پس آزمون و t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه تجربی و کنترل در پس آزمون استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از وجود تفاوت معنی داری در گروه تمرینی پیلاتس نسبت به گروه کنترل در عملکرد انعطاف پذیری، قدرت عضلات چنگش، تعادل ایستا و تعادل پویا می باشد (p<0.05). الگوی نتایج حاضر پیشنهاد می کند تمرینات پیلاتس روش مفیدی جهت حفظ و ارتقاء عملکرد حرکتی و به تبع آن پیشگیری از خطر افتادن و هزینه های درمانی احتمالی متعاقب آن می باشد.
اثر نشانه های کلامی بینایی درونی و بیرونی طی تمرین ذهنی راه رفتن بر کینتیک اندام تحتانی سالمندان غیرفعال در مقایسه با سالمندان فعال
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر نشانه های کلامی بینایی درونی و بیرونی، طی تمرینات ذهنی راه رفتن بر توان مکانیکی عضلات اندام های تحتانی سالمندان غیرفعال و مقایسه با سالمندان فعال انجام شد. بدین منظور 40 سالمند 60 تا 80 ساله (20 فعال و 20 غیرفعال) به طور هدف دار انتخاب شده و در یک طرح پیش آزمون و پس آزمون گروه های همسان شرکت کردند. پس از تمرینات اولیه تصویرسازی، شرکت کننده ها بر اساس امتیاز پرسشنامه MIQ-RS به دو گروه همسان تقسیم شده و به 5 جلسه تصویرسازی راه رفتن روی چوب موازنه با نشانه های کلامی بینایی بیرونی و درونی در مورد حرکات اندام تحتانی یا علائم روی چوب موازنه پرداختند. برای محاسبه توان عضلانی مفاصل اندام های تحتانی در پیش آزمون و پس آزمون، از دوربین های تحلیل حرکت و صفحه نیرو استفاده شد. مطابق نتایج تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی چند متغیری، اثر اصلی آزمون برای مفصل زانو و لگن معنی دار بود (025/0p<)؛ ولی اثر اصلی نشانه ها و همچنین اثر متقابل آن دو بر توان های عضلانی معنی دار نبود (025/0p>). بنابراین، 5 جلسه تصویرسازی باعث افزایش توان عضلات زانو و لگن می شود؛ ولی جهت دهی توجه به نشانه های درونی و بیرونی تفاوتی را ایجاد نمی کند.
تاثیر تمرین با شدت بالا بر عملکردهای شناختی و روانی- حرکتی بازیکنان مبتدی و ماهر فوتبال
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات مخرب یا انگیزشی تمرین با شدت بالا بر اعمال شناختی در ورزشکاران ماهر و مبتدی است. شرکت کننده ها شامل 18 فوتبالیست مرد (10 نفر مبتدی و 8 نفر ماهر) بودند که بر اساس یک برنامه افزایش شدت تدریجی روی نوارگردان دویدند تا به حالت 90% از ضربان قلب ذخیره حالت پایدار برسند. آزمون های شناختی و روانی-حرکتی قبل از تمرین و بلافاصله پس از آن به انجام رسیدند. آزمون ها شامل آزمون عکس العمل ساده، آزمون پیش بینی سرعت و آزمون استروپ بود. نتایج نشان داد که تمرین با شدت بالا هیچ اثر مخربی بر عملکرد شناختی در ورزشکاران ماهر و مبتدی نداشت. همچنین تفاوت معنی داری در سازگاری با شرایط تمرین با شدت بالا، بین ورزشکاران مبتدی و ماهر وجود نداشت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ورزشکاران به دلیل شرکت در تمرین های طولانی و درازمدت می توانند با فشارهای محیطی در زمان اجرا سازگاری حاصل کنند.
اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در
مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی
168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57
70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل
5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10
(SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور
مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود،
با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر
کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو
گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال
به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون
استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون
برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در
می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون
آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با
هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد