فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۳۰۱.

مقایسه و توسعه معادلات برآورد عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی قلبی – عروقی نسبی مردان کم تحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۲ تعداد دانلود : ۸۳۶
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سه پروتکل تمرینی زیربیشینه کم خطر بر آورد کننده عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک و توسعه معادلات جدید برای این سه پروتکل است. به همین منظور، 150 نفر از مردان کم تحرک به صورت داوطلبانه و به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن، قد، وزن و شاخص توده بدن 15/10 ± 19/45 سال، 62/7 ± 33/172 سانتیمتر، 27/11 ± 86/70 کیلوگرم و 15/3 ± 86/23 کیلوگرم بر مترمربع در این پژوهش شرکت کردند. به منظور برآورد مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی، آزمودنی ها 3 آزمون تمرینی زیربیشینه کم خطر شامل 3 دقیقه ای بالک و دو آزمون استاندارد قلبی – عروقی را اجرا کردند. مقادیر به دست آمده از 3 پروتکل منتخب با پروتکل 5 دقیقه ای بالک (پروتکل ملاک) مقایسه شد. تفاوت های روش شناختی میان این پروتکل ها با استفاده از روش آماری بلاند – آلتمن (1986) تجزیه و تحلیل شد. برای توسعه معادلات جدید از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان می دهد که در 95 درصد محدوده همگرایی، هیچ یک از 3 پروتکل منتخب همگرایی زیادی با پروتکل ملاک ندارند. این در حالی است که پروتکل 3 دقیقه ای بالک با بیش تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها 16/4 ± 6/7) و دو پروتکل ترکیبی شامل آزمون A و B با کم تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها به ترتیب 9/4 ± 52/12 – و 2/4 ± 64/10-) بسیار زیادی مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی آزمودنی ها را نسبت به پروتکل ملاک برآورد می کنند (05/0 P<). از همین رو بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمودنی ها، معادلات جدیدی برای برآورد شاخص آمادگی قلبی – عروقی نسبی توسط 3 پروتکل منتخب توسعه یافت. نتایج این پژوهش نشان داد اگر چه هنجارهای توسعه یافته برای سه پروتکل منتخب اغلب برای برآورد آمادگی قلبی– عروقی نسبی مردان کم تحرک به کار می روند، اما معادلات جدید، ممکن است برآورد مناسب تری را در زیرگروه جمیتی مورد نظر ارائه دهند. هر چند انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
۳۰۲.

اثر یک دوره برنامه تمرینی منتخب هوازی 10 هفته ای بر 17 بتا - استرادیول سرم ( نشانگر سرطان سینه ) و چاقی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان سینه شاخص توده بدن تمرینات هوازی 17 بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۲ تعداد دانلود : ۹۷۸
بی تحرکی و افزایش استروژنهای سرم، به ویژه استرادیول، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی هوازی با شدت متوسط روی 17بتا– استرادیول سرم و تغییرات عوامل چاقی زنان یائسه. بدین منظور، 32 زن یائسه کم تحرک با میانگین سنی 7±54 سال، قد 7±158 سانتی متر، و وزن 8±73 کیلوگرم به طور تصادفی به دو گروه تجربی (17 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. در قبل و بعد از 10 هفته تمرینات منتخب هوازی (60-70 % حداکثر ضربان قلب)، 17بتا-استرادیول سرم با استفاده از روش الکتروکمی لومینسانس، شاخص توده بدن، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن اندازه گیری شد. تفاوت بین غلظت 17 بتا- استرادیول، شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن قبل و بعد از10 هفته برنامه تمرینی از طریق t تست وابسته و تفاوت بین اختلاف میانگینهای این متغیرها بین دو گروه تجربی و کنترل از طریق t تست مستقل و اثر تغییرات چاقی بر تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول با استفاده از رگرسیون خطی دو متغیره تعیین شد. غلظت 17 بتا- استرادیول (038/0=P) و شاخص توده بدنی (004/0=P) کاهش معناداری را بر اثر این تمرینات نشان دادند. همچنین، بعد از 10 هفته برنامه تمرینی منتخب تفاوت معناداری بین اختلاف میانگین تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول و شاخص توده بدنی بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده شد. در صورتی که تغییرات شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن بعد از 10 هفته تمرین اثر معناداری در تغییرات غلظت 17 بتا- استرادیول نداشتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد 17- بتا استرادیول که شاخصی از سرطان سینه است بر اثر تمرینات هوازی منتخب در زنان یائسه کاهش می یابد و این تغییر مستقل از کاهش عوامل چاقی است و در پیشگیری از سرطان سینه نقش محسوسی دارد.
۳۰۳.

تاثیر تمرینات استقامتی ، مقاومتی و ترکیبی بر ساختار قلب دختران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بطن چپ ضخامت سپتوم بین بطنی قطر پایان دیاستولی قطر پایان سیستولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۹۳
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی، و ترکیبی بر ساختار قلب دختران دانشگاهی. 39 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 58/2±24 سال، قد 2/8±161 سانتی متر و وزن بدن 61/14±8/56 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی- عروقی به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل (9نفر:C)، تمرین استقامتی (10 نفر:E)، تمرین قدرتی (10 نفر: S)، و تمرین ترکیبی (10 نفر: SE) قرارگرفتند. برنامه استقامتی در هفته اول شامل دویدن با شدت 65 درصد ضربان قلب بیشینه (MHR) روی نوارگردان الکتریکی به مدت 16 دقیقه بود که هفته هشتم به تدریج به 80 درصد MHR و مدت 30 دقیقه رسید. برنامه تمرین قدرتی عبارت بود از اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل، و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفته اول با 50 درصد یک تکرار بیشینه (RM1) در 2 نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 درصد RM1 در 3 نوبت با 6 تکرار در هفته هشتم رسید. برنامه تمرین ترکیبی، ترکیب تمرینات دو گروه استقامتی و مقاومتی در هر نوبت تمرین بود. برنامه تمرین گروه ها سه روز در هفته انجام شد. اندازه های پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیواره خلفی، توده، و شاخص توده بطن چپ و ضخامت سپتوم بین بطنی استراحتی آزمودنی ها به روش اکوکاردیوگرافی تک و دوبعدی اندازه گیری شدند. یافته ها نشان داد اندازه پایان دیاستولی بطن چپ در دو گروه استقامتی و ترکیبی و قطر پایان سیستولی، توده بطن چپ، و شاخص توده بطن چپ گروه ترکیبی افزایش معناداری داشت (05/0≥P). در مقایسه چهار گروه، تنها اندازه قطر پایان دیاستولی بطن چپ گروه ترکیبی بیشتر از سایر گروه ها بود (05/0≥P). با وجود افزایش برخی متغیرهای ساختاری قلب در گروه ترکیبی که احتمالاً ناشی از ترکیب تمرینات استقامتی و قدرتی است، برنامه تمرینی تغییرات معناداری در متغیرهای ساختاری قلب ایجاد نمی کند.
۳۰۴.

تأثیر تمرین تداومی منظم و بی تمرینی متعاقب آن بر عامل نشانگر بیماری های عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۷ تعداد دانلود : ۹۲۴
هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین تداومی منظم و بی تمرینی متعاقب آن بر عامل نشانگر بیماری های عروق کرونر بود. بدین منظور 35 سر موش نر 3 ماهه نژاد ویستار به صورت تصادفی در 2 گروه تجربی (20 = n) و کنترل (15=n بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص اجرا شد (پس از 24 جلسه تمرین، 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی بررسی شود). خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف تمرین با شرایط مشابه انجام و مقادیر sICAM-1 با استفاده از کیت تجاری الایزا شرکت R&D و با دستگاه Elisa Reader اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون t وابسته و مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر sICAM-1 در 24 جلسه نخست تمرین کاهش یافت که معنی دار نبود (122/0 = P)، اما با ادامه تمرین تا 36 جلسه، کاهش معنی داری در مقدار sICAM-1 مشاهده شد (000/0 = P). همچنین مشخص شد در اثر بی تمرینی سازگاری های ایجاد شده از دست می رود و بدن در معرض خطر آسیب های التهابی آتروژنز قرار می گیرد (070/0 = P). به طور کلی، این تحقیق نشان می دهد اندازه گیری مولکول چسبان سلولی sICAM-1 ابزار سودمندی در تشخیص مؤثر عوامل مختلف محیطی در اختلالات عروقی است و از طرفی تمرینات تداومی منظم با کاهش غلظت sICAM-1 روشی سودمندی در پیشگیری و کاهش آترواسکلروز است.
۳۰۵.

مقایسه دو روش وزنه تمرینی (هرمی و آکسفوردی) بر افزایش قدرت عضلات سینه ای ورزشکاران مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش هرمی روش آکسفوردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۲ تعداد دانلود : ۶۴۵
هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر دو روش وزنه تمرینی هرمی و آکسفوردی بر افزایش قدرت عضلات سینه ای ورزشکاران مبتدی بود. به همین منظور، از بین ورزشکاران مبتدی پسر منطقه یک شهرستان مشهد، به طور تصادفی 30 نفر با میانگین سنی 41/1 ± 20 سال، قد 88/3 ±2/172 سانتی متر و وزن 93/39 ± 06/65 کیلوگرم انتخاب و به روش تصادفی به شرط جایگزین به دو گروه تجربی 15 نفری (گروه هرمی و گروه آکسفوردی) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر گروه 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 45 تا 60 دقیقه تمرین کردند. پیش از شروع و پس از پایان دوره تمرینی، قدرت بیشینه (1RM) عضلات سینه ای آزمودنی ها اندازه گیری شد. در پایان اطلاعات با روش آماری t-student تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد : 8 هفته تمرین با وزنه به روش هرمی و آکسفوردی بر افزایش قدرت عضلات سینه ای تأثیر معنی داری نشان داد (000/0 = P) ، اما بین افزایش قدرت عضلات سینه ای ناشی از تمرین به دو روش هرمی و آکسفوردی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (703/0 = P) . با توجه به نتایج به دست آمده، می تو ا ن نتیجه گرفت استفاده از هر دو روش وزنه تمرینی هرمی و آکسفوردی برای افزایش قدرت عضلات سینه ای مناسب است.
۳۰۷.

تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد افراد تمرین کرده و تمرین نکرده در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد موسیقی تند میزان درک فشار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۷۹۴
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد در یک فعالیت فزاینده در حد واماندگی و همچنین تاثیر سطح آمادگی بدنی در اثربخشی موسیقی بود. 24 دانشجو (12 دانشجوی تمرین کرده با میانگین سنی 06/2 ±31/23 و 12 دانشجوی تمرین نکرده با میانگین سنی 31/2 ±96/22) به طور داوطلبانه و با توجه به سابقه ورزشی و فعالیت بدنی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از آزمون نوارگردان بروس برای تعیین سطح آمادگی هوازی آزمودنی ها و به عنوان یک فعالیت فزاینده استفاده شد. در جلسه اول، به طور تصادفی نیمی از آزمودنی ها در شرایط بدون موسیقی و نیمی دیگر با موسیقی و در جلسه دوم بر عکس شرایط جلسه اول، آزمون بروس را اجرا کردند. نوع موسیقی مهیج و با آهنگ تند بود. تاثیر موسیقی بر شاخص روانی با مقیاس درک فشار بورگ (RPE) در فواصل زمانی 3، 6، 9 دقیقه از شروع فعالیت و عملکرد آزمودنی ها با زمان از لحظه شروع فعالیت تا واماندگی بدنی سنجیده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با تکرار در یک عامل نشان داد تاثیر موسیقی بر میزان درک فشار و عملکرد معنی دار است (05/0 P<). با بررسی تعامل بین موسیقی و سطح آمادگی بدنی، مشخص شد تاثیر سطح آمادگی در اثربخشی موسیقی بر میزان درک فشار، معنی دار، ولی بر عملکرد معنی دار نبود (05/0 P<). نتایج حاصل از آزمون t همبسته، نشان داد موسیقی بر میزان درک فشار،هم در افراد تمرین کرده و هم تمرین نکرده مؤثر بوده است. با تفاضل ارزش های t به دست آمده برای هر گروه، مشخص شد موسیقی بر میزان درک فشار در افراد تمرین نکرده مؤثرتر است. در کل نتایج بیانگر آن است که استفاده از موسیقی در فعالیت های فزاینده نیز از لحاظ روانی و عملکرد، بدون در نظر گرفتن سطح آمادگی بدنی، مؤثر است.
۳۰۸.

اثر درازمدت فعالیتهای استقامتی ، سرعتی و مقاومتی بر تراکم ماده معدنی استخوان ورزشکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن سازان چگالی ماده معدنی استخوان دوندگان استقامتی دوندگان سرعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۷ تعداد دانلود : ۷۸۵
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که ورزش تراکم توده استخوانی را افزایش می دهد. اما هنوز در مورد نوع و شدت آن که حداکثر تحریک آنابولیک را بر استخوان ایجاد می کند اطمینان حاصل نشده است (6). هدف این مطالعه، تعیین اثر درازمدت سه نوع فعالیت بدنی (استقامتی، سرعتی، و قدرتی) بر میزان تراکم توده استخوانی ورزشکاران نخبه مرد در مقایسه با مردان غیرورزشکار بوده است. این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای پس از وقوع است. نمونه ها عبارت بودند از 30 ورزشکار نخبه مرد (10 دونده استقامتی3000 و5000 متر، 10دونده سرعتی100 و200متر، و 10 بدن ساز)، و10 غیرورزشکار سالم، بین سنین 20 تا 30 سال، که به صورت در دسترس انتخاب شدند. چگالی ماده معدنی استخوان (BMD) مهره های کمر و گردن استخوان ران نمونه ها با دستگاه جذب سنج دوتایی انرژی اشعه ایکس (DEXA) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD) تحلیل شدند. در مقایسه با گروه کنترل، بدن سازان و دونده های سرعت در ناحیه گردن استخوان ران، و مهره های کمر به طور معناداری چگالی ماده معدنی بالاتری داشتند، در حالی که چگالی ماده معدنی هر دو ناحیه مذکور در دوندگان استقامتی، به طور معناداری پایین تر بود) 05/0≤ P). همچنین، تراکم توده استخوانی بدن سازان، در مقایسه با دونده های سرعت، در دو ناحیه اندازه گیری شده بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود (05/0≤ P)، در صورتی که تراکم استخوانی هر دو ناحیه در دوندگان استقامت به طور معناداری کمتر بود) 05/0≤ P). نتایج تحقیق حاضر حاکی از این است که پاسخ استخوان در برابر بار مکانیکی، به نوع و شیوه فعالیت ورزشی وابسته است.
۳۰۹.

استفاده از تکرار وزنه های سبک تا سر حد خستگی برای برآورد یک تکرار بیشینه در حرکت پرس سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برآورد یک تکرار بیشینه پرس سینه سرحد خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۸ تعداد دانلود : ۹۲۲
هدف از تحقیق حاضر، برآورد یک تکرار بیشینه از طریق تکرار وزنه های سبک تر تا سر حد خستگی در حرکت پرس سینه است. تعداد 99 نفر از ورزشکاران مرد پرورش اندام با میانگین سنی17/3 ± 02/24 ، قد 06/0 ±77/1 و وزن 81/10 ± 9/84 به طور در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، آزمون پرس سینه روی نیمکت ، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بود و برای اجرای آن ورزشکار وزنه ای را که می توانست آن را یک بار اجرا کند، انتخاب می کرد و با کم کردن وزنه ها یک تکرار بیشینه فرد اندازه گیری می شد. در ادامه 5 کیلوگرم از مقدار وزنه یک تکرار بیشینه کم شد و ورزشکار پس از 3 دقیقه استراحت، حرکت پرس سینه را انجام داد و به همین ترتیب در هر نوبت از مقدار وزنه ها 5 کیلوگرم کاسته شد تا تعداد تکرارهای بیشینه به 20 تکرار برسد. با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی و امکان رسم معادله برآورد، 4 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 5، 6 تا 10، 11 تا 15، و 16 تا 20 تکرار، 2 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 10 و بالای 10 تکرار، 19 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی هر یک از تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار، 1 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی وزن بدن و تعداد تکرار وزنه معادل وزن بدن و یک جدول برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای 2 تا 20 تکرار بیشینه حاصل شد. کمترین و بیشترین ضریب همبستگی از (93/0 = r) تا (99/0 = r) متغیر بود. یک تکرار بیشینه را می توان از روی تکرارهای بیشینه زیر 10 تکرار و همچنین از روی تکرارهای بیشینه 10 تا 20 تکرار برآورد کرد، اما هر چه تعداد تکرارهای بیشینه به یک نزدیک تر می شود، دقت برآورد، افزایش می یابد، ولی برای برآورد دقیق تر یک تکرار بیشینه می توان از معادله های مجزای تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار استفاده کرد.
۳۱۰.

تاثیر تمرین استقامتی و بی تمرینی بر پراکسیداسیون لیپید ودستگاه ضد اکسایشی موشهای ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالون دی آلدئید دستگاه ضد اکسایشی تمرین استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر میزان پراکسیداسیون لیپید (MDA ) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی (FRAP ، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر مـوش نر 3 ماهه به صـورت تصادفی در 2 گروه تمـرین استقامتی (20 n= ) و کنترل (15n= ، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 12 هفته ، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا اثرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنیها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده [دما، رطوبت و چرخه روشنایی – تاریکی (12:12 ساعت)] نگهداری شده و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. ارزیابی متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی، و ارزیابی سایر متغیرها توسط کیت انجام گرفت. پس از سه مرحله خونگیری [24 ساعت پس از اولین جلسه تمرینی، در انتهای هفته هشتم و انتهای هفته دوازدهم] نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیریهای مکرر نشان داد دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی در هیچ یک از متغیرهای مورد نظر با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشته اند. اما ، در گروه استقامتی طی زمانهای مختلف اندازه گیری به لحاظ شاخصهای اسید اوریک (000/0P= ) و بیلی روبین (000/0P= ) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، این تحقیق نشان می دهد یک دوره تمرین استقامتی باعث ایجاد استرس اکسایشی قابل ملاحظه ای (اکسایش لیپید) نشده است، هرچند سازگاریهای نسبی در دستگاه ضد اکسایشی موشها به وجود آمد.
۳۱۱.

اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان HSP70 و طول عمر موشهای مبتلا به تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان سینه پروتئین شوک گرمایی 70 ( HSP70 ) تمرین استقامتی پیوسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۱ تعداد دانلود : ۷۹۹
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 70HSP در موشهای مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور تعداد 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 ماهه با میانگین وزنی 67/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در 4 گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش (ETE)، ورزش- تومور- استراحت (ETR)، استراحت- تومور- ورزش (RTE)، استراحت-تومور- استراحت (RTR) تقسیم شد. اثر تمرین استقامتی بر میزان 70HSP در قبل و بعد از ایجاد تومور بررسی شد. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به مدت 8 هفته اجراگردید. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز با شدت نزدیک به 60 درصد max2VO و به مدت 4 هفته اجراشد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، با تست اِل آیزا سنجش 70HSP انجام گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل آنالیز واریانس یک راهه نشان داد میزان تولید پروتئین 70HSP در گروه هایی کاهش یافت که بعد از ابتلا به تومور ورزش را ادامه داده بودند. بدین ترتیب که میزان این پروتئین در گروه های ETE و RTE در مقایسه با گروههای RTR و ETR پایین تر بود (05/0(P<. این کاهش در اندازه حجم تومور و میزان مرگ نیز دیده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر 70HSP در تعامل با تومور و ورزش استقامتی در نقش سیگنال تنظیمی عمل می کند. بدین ترتیب که میزان فعالیت این پروتئین تحت شرایط استرس و شرایط طبیعی متفاوت است. همچنین، به نظر می رسد ورزش منظم استقامتی و با شدت متوسط با کاهش میزان 70HSP در گونه های توموری، به عنوان مکمل و در کنار سایر روشهای درمانی در بهبود درمان تومور مؤثر است.
۳۱۲.

تأثیر هشت هفته تمرین یوگا و هوازی بر افسردگی زنان غیر ورزشکار بالای 40 سال صنعت نفت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۶ تعداد دانلود : ۷۸۱
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین یوگا و هوازی بر افسردگی زنان غیرورزشکار بالای 40 سال صنعت نفت اهواز است. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی میدانی و با استفاده از پرسشنامه بک که روایی و پایایی آن تأیید شد، انجام شده است. آزمودنی های افسرده از طریق پرسشنامه های توزیع شده در کانون های فرهنگی هنری و باشگاه های ورزشی شهرک نفت و کوی فدائیان اسلام و از بین 317 نفر انتخاب شدند. 60 نفر از زنانی که دچار افسردگی بودند، انتخاب و بعد از همتاسازی نمره هایشان در سه گروه تمرینی یوگا، هوازی و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های یوگا و هوازی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه در تمرین ها شرکت کردند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی مناسب مانند آزمون t ، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون پیگیری توکی، ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد (05/0 = ?( . نتایج نشان داد که تمرین های یوگا و هوازی به مدت 8 هفته موجب کاهش معنی دار افسردگی شد و تمرین های هوازی در مقایسه با یوگا تأثیر بیشتری در کاهش افسردگی داشته است. یافته ها نشان داد که بین افسردگی و سطح تحصیلات زنان بالای 40 سال غیرورزشکار رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بین افسردگی و تعداد فرزندان رابطه مثبت و معنی دار و بین افسردگی و وزن و سن رابطه ای وجود ندارد و اثر هشت هفته تمرین هوازی در کاهش وزن مؤثرتر از یوگا بوده است. به طور کلی ، نتایج تحقیق حاضر دلالت بر این دارد که انواع مختلف فعالیت های جسمانی اثر مثبتی در کاهش افسردگی دارد، بنابراین می توان از فعالیت های ورزشی به عنوان یکی از روش های کم هزینه و مقرون به صرفه برای کاهش اختلالات روحی روانی استفاده کرد.
۳۱۳.

تاثیر فاصله های استراحتی مختلف بر حفظ تکرارهای حرکت پرس سینه در نوبتهای متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاصله استراحتی توانایی حفظ تکرارها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۰ تعداد دانلود : ۵۵۵
هدف از این پژوهش عبارت است از مقایسه تاثیر سه فاصله استراحتی مختلف بر حفظ تکرارهای حرکت پرس سینه در نوبتهای متوالی با بار 60 درصد یک تکرار بیشینه. برای این منظور 17 نفر از دانشجویان ورزشکار دانشگاه گیلان با میانگین سن 89/1+92/21 سال، قد 5/4+53/176 سانتی متر، و وزن 95/5+98/76 کیلوگرم به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند...
۳۱۵.

تاثیر یک جلسه دوی استقامتی فزاینده و تمرین با وزنه بر پاسخ پروتئین شوک گرمایی زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HSP72 فعالیت استقامتی تمرین با وزنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۸ تعداد دانلود : ۸۳۲
هدف از انجام پژوهش، مطالعه تاثیر یک جلسه استقامتی فزاینده و تمرین با وزنه بر پاسخ پروتئین شوک گرمایی (HSP72 ) در دختران جوان فعال بوده است. بدین منظور، 19 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران که دارای شرایط شرکت در تحقیق، از جمله عدم فعالیت بدنی در مدت حداقل 48 ساعت قبل از خون گیری، دارا بودن بیشترین میزان حداکثر اکسیژن مصرفی، سکونت در خوابگاه و پیروی از غذای دانشجویی، عدم آسیب احتمالی و سابقه هر گونه بیماری، عدم مصرف احتمالی کافئین و مکمل های ضد اکسایشی، بودند، انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه؛ تمرین دوی استقامتی (ERG ) و تمرین با وزنه (WTG ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین در گروه ERG شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی روی نوار گردان بدون شیب که با توجه به روش کارونن با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود، اجرا شد. گروه WTG نیز چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو را طوری اجرا کردند که دو نوبت آن با 50 درصد و دو نوبت نیز با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خون­گیری پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملا مشابه، از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده­ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون T مستقل و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0P ≤ تجزیه و تحلیل شد. یافته­ها نشان داد تغییرات مقادیر HSP72 فقط در گروه WTG در مرحله میان و پس آزمون نسبت به سطوح پایه معنی­دار بوده است (مقدار p به ترتیب برابر است با 007/0و 03/0). به ­علاوه تغییرات مقادیر HSP72 بین دو گروه ERG و WTG فقط در مرحله میان آزمون معنی­دار بوده است. به­ علاوه تغییرات کراتین کیناز در دو گروه ERG وWTG به ترتیب افزایش و کاهش غیر معنی­داری را نشان داد. تغییرات بین گروهی CK در مرحله میان آزمون و پس آزمون نیز غیر معنی­دار بوده است. بر اساس این یافته­ها نتیجه گیری می­شود تمرینات برونگرایی با وزنه باعث افزایش بیشتر مقادیر HSP72می­شود.
۳۱۹.

بررسی تأثیر دو نوع شیوه تمرینی تداومی و تناوبی بر تغییرات لپتین دانشجویان غیر ورزشکار دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۰
هدف از انجام این پژوهش تاثیر دو نوع شیوه تمرینی تناوبی و تداومی بر تغییرات لپتین دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه تهران است . در ابتدا 45 نفر از دانشجویان غیرورزشکار با میانگین سنی8 /1 ? 22 سال ، وزن 06/8 ? 5/67 کیلوگرم و قد 23/7 ? 8/173 سانتی متر به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این افراد به سه گروه 15 نفری کنترل ، تداومی و تناوبی تقسیم شدند. قبل و بعد از تمرین ها از هر نفر آزمایش خون گرفته شد و میزان لپتین آنها از طریقElisa، Sandiwhich اندازه گیری شد. دوره تمرینی شامل 16 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. برای تعیین شاخص میانگین و انحراف استاندارد از آمار توصیفی و در قسمت آمار استنباطی از آزمون t student استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت تناوبی تاثیر معنی داری بر تغییرات لپتین سرم آزمودنی ها ندارد (46/0=p). اما فعالیت تداومی تاثیر معنی داری بر تغییرات لپتین سرم آزمودنی دارد (01/0 =p).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان