هدف از انجام پژوهش، مطالعه تاثیر یک جلسه استقامتی فزاینده و تمرین با وزنه بر پاسخ پروتئین شوک گرمایی (HSP72 ) در دختران جوان فعال بوده است. بدین منظور، 19 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران که دارای شرایط شرکت در تحقیق، از جمله عدم فعالیت بدنی در مدت حداقل 48 ساعت قبل از خون گیری، دارا بودن بیشترین میزان حداکثر اکسیژن مصرفی، سکونت در خوابگاه و پیروی از غذای دانشجویی، عدم آسیب احتمالی و سابقه هر گونه بیماری، عدم مصرف احتمالی کافئین و مکمل های ضد اکسایشی، بودند، انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه؛ تمرین دوی استقامتی (ERG ) و تمرین با وزنه (WTG ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین در گروه ERG شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی روی نوار گردان بدون شیب که با توجه به روش کارونن با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود، اجرا شد. گروه WTG نیز چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو را طوری اجرا کردند که دو نوبت آن با 50 درصد و دو نوبت نیز با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خونگیری پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملا مشابه، از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون T مستقل و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0P ≤ تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد تغییرات مقادیر HSP72 فقط در گروه WTG در مرحله میان و پس آزمون نسبت به سطوح پایه معنیدار بوده است (مقدار p به ترتیب برابر است با 007/0و 03/0). به علاوه تغییرات مقادیر HSP72 بین دو گروه ERG و WTG فقط در مرحله میان آزمون معنیدار بوده است. به علاوه تغییرات کراتین کیناز در دو گروه ERG وWTG به ترتیب افزایش و کاهش غیر معنیداری را نشان داد. تغییرات بین گروهی CK در مرحله میان آزمون و پس آزمون نیز غیر معنیدار بوده است. بر اساس این یافتهها نتیجه گیری میشود تمرینات برونگرایی با وزنه باعث افزایش بیشتر مقادیر HSP72میشود.