هدف اصلی این پژوهش ، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین مقاومتی بر میزان قدرت بیشینه عضله چهار سرران و سینه ای بزرگ است . آزمودنی ها 45 دانشجوی مرد غیرورزشکار (میانگین سن = 64/0?5/18، میانگین وزن = 10 ?70 کیلوگرم و میانگین قد 7/5?173) بودند که به طور داوطلب انتخاب و به سه گروه 15 نفره همانند موسوم به مک کلوی (A)، دلورم واتکینز (B) و کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه های تمرین (A، B) هر یک برنامه ی تمرین ویژه خود را 4 روز در هفته به مدت 6 هفته اجرا کردند. نتایج تحلیل های واریانس دلالت بر آن داشت که قدرت بیشینه در گروه های تمرین (A،B) بیشتر از گروه کنترل (C) یا بدون تمرین بود. حتی افزایش قدرت بیشینه در عضله چهار سر ران گروه مک کلوی بیشتر از گروه دلورم واتکینز بود، اما هیچ تفاوت معنی داری بین روش های تمرین و افزایش قدرت بیشینه عضله سینه ای بزرگ وجود نداشت . آزمون فرضیه های دیگر پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه ها ی پژوهش وجود ندارد.
در این تحقیق ساختار و عملکرد قلب ورزشکاران و غیرورزشکاران معلول ضایعه نخاعی و تاثیر یک برنامه منتخب هوازی روی 48 نفر از آنان مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت . ورزشکاران از رشته دو و میدانی ، در ماده پرتاب ها، و در سطوح ملی و استانی و غیرورزشکاران از آسایشگاه معلولان و سالمندان کهریزک انتخاب شدند آزمودنی های گروه تجربی تمرین های منتخب هوازی را انجام دادند. این گروه سه جلسه در هفته تمرین داشتند. گروه کنترل تمرین های خاصی انجام نمی دادند. آزمون اکوکاردیوگرافی و Spectral Doppler برای مطالعه ساختار و عملکرد قلب آزمودنی ها در دو نوبت قبل از تمرین و پس از آن انجام شد. مقایسه ساختار و عملکرد قلب ورزشکاران و غیرورزشکاران معلول ضایعه نخاعی پیش از انجام برنامه تمرینی نتایج خاصی را نشان داد و در ادامه مقایسه متغیرهای مذکور پس از انجام برنامه تمرینی تغییرات قابل توجهی از نظر آماری در متغیرهای مورد مطالعه مشاهده نشد (05/0 < P ).
: هدف از این تحقیق ، توصیف وضعیت آموزش ، نیروی انسانی (مدرسان )، امکانات و اماکن و تاسیسات و بودجه برای ارائه دروس تربیت بدنی عمومی 1 و 2 در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 3 کشور بود. به این منظور از روش توصیفی برای انجام تحقیق استفاده شد و داده ها به روش میدانی جمع آوری گردید. نمونه آماری شامل 15 مدیر گروه های آموزشی ، 121 مدرس و 2524 دانشجو (1335 دانشجوی دختر و 1189 دانشجوی پسر) بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته شامل سؤال های باز و بسته استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: 1. بین دیدگاه مدیران گروه ، مدرسان و دانشجویان در مورد اهمیت برنامه آموزشی ، هماهنگی مدرسان با اهداف آموزشی و کافی بودن یا نبودن ساعت زمان اجرای دروس تربیت بدنی عمومی و نیز نسبت تخصیص بودجه سرانه با تعداد دانشجویان ، تفاوت معنی داری وجود دارد. 2. بین دیدگاه مدیران گروه ، مدرسان و دانشجویان درباره تناسب تعداد دانشجویان با امکانات و تاسیسات ورزشی و تناسب بین تعداد مدرسان با تعداد دانشجویان هر کلاس و نیز بین دیدگاه مدیران گروه و مدرسان در خصوص کیفیت آموزش نظری دروس تربیت بدنی عمومی ، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
هدف از انجام این پژوهش تاثیر دو نوع شیوه تمرینی تناوبی و تداومی بر تغییرات لپتین دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه تهران است . در ابتدا 45 نفر از دانشجویان غیرورزشکار با میانگین سنی8 /1 ? 22 سال ، وزن 06/8 ? 5/67 کیلوگرم و قد 23/7 ? 8/173 سانتی متر به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این افراد به سه گروه 15 نفری کنترل ، تداومی و تناوبی تقسیم شدند. قبل و بعد از تمرین ها از هر نفر آزمایش خون گرفته شد و میزان لپتین آنها از طریقElisa، Sandiwhich اندازه گیری شد. دوره تمرینی شامل 16 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. برای تعیین شاخص میانگین و انحراف استاندارد از آمار توصیفی و در قسمت آمار استنباطی از آزمون t student استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت تناوبی تاثیر معنی داری بر تغییرات لپتین سرم آزمودنی ها ندارد (46/0=p). اما فعالیت تداومی تاثیر معنی داری بر تغییرات لپتین سرم آزمودنی دارد (01/0 =p).
پژوهش حاضر نقش مدیران مدارس را در توسعه و تعمیم ورزش آموزشگاه های استان آذربایجان شرقی مورد بحث و بررسی قرار می دهد. به این منظور از بین همه مدیران و معلمان کلیه مقاطع تحصیلی استان آذربایجان شرقی منطقه 5 و 5 ناحیه ، 361 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش های آماری همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین نقش مدیران (سبک رهبری ، تصمیم گیری ، هماهنگی ، قدرت ، هدایت و رهبری ، برنامه ریزی ، سازماندهی ، نظارت و کنترل ، اطلاعات علمی و عملی ) و توسعه و تعمیم ورزش در مدارس ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه ، همبستگی معنی دار و مثبتی وجود دارد و صرفاً در مورد قدرت با توجه به معنی دار نبودن ، همبستگی دیده نشد. بنابراین مدیران مدارس می توانند به طور مؤثری در توسعه و تعمیم ورزش مدارس نقش داشته باشند
هدف از این تحقیق ، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر لیپوپروتئین های VLDL-c، HDL-c، LDL-c ، کلسترول ، تری گلیسیریدوRF است . از میان زنان سالم غیرورزشکار شهر اهواز 30 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 15 نفری تمرین و کنترل تقسیم شدند. قبل از شروع تمرین ها از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس گروه تمرین به مدت 8 هفته ، هفته ای 3 روز و هر روز 1 ساعت تحت تمرین های هوازی با شدت 60 تا 70 درصد HRmax قرار گرفتند. در این مدت ، گروه کنترل هیچ فعالیت بدنی خاصی نداشتند و از هر دو گروه نیز خواسته شده بود که در این مدت از خوردن غذاهای چرب خودداری کنند و بعد از 8 هفته از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. سپس داده های به دست آمده از آزمون های دو گروه ، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . برای این کار از آمار توصیفی و آزمون t همبسته در سطح 5/0 استفاده شد.یافته ها نشان داد که 8 هفته تمرین هوازی با شدت 60 تا 70 درصدHRmax روی LDL-C، HDL-C، VLDL-C کلسترول و تری گلیسیرید و RFزنان غیرورزشکار 30 تا 50 ساله شهر اهواز تاثیر معنی داری داشت. به طور کلی، نتایج این تحقیق آشکار ساخت که زنان میانسال با انجام فعالیت های ورزشی می توانند عوامل خطرزای قلبی _ عروقی خود را کاهش دهند.
تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی اثر 8 هفته حرکات ایروبیک بر میزان افسردگی و پیشرفت تحصیلی دختران دانش آموز سال اول دوره متوسطه ناحیه خرم آباد انجام شد. به این منظور 2456 نفر از دانش آموزان پرسشنامه افسردگی را تکمیل کردند و معدل ترم اول آنان نیز ثبت شد. بعد از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها از بین 570 نفری که دارای افسردگی خفیف ، متوسط و شدید بودند و از لحاظ پیشرفت تحصیلی نیز در سطح ضعیفی قرار داشتند، 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (30 = n ) و کنترل (30 = n ) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 1 ساعت حرکات ایروبیک را انجام دادند بعد از پایان دوره تمرینی هر دو گروه پرسشنمه افسردگی بک را پر کردند و بعد از اتمام امتحانات ترم دوم معدل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در پایان ، نتایج نشان داد پس از انجام حرکات ایروبیک به مدت 8 هفته بین میانگین افسردگی گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین پیشرفت تحصیلی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر پیاده روی بر کاهش میزان کمردرد زنان باردار در سه ماهه دوم و سوم بارداری به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانم های باردار مراجعه کننده به کلینیک مراقبت های دوران بارداری منطقه 4 شهرستان قم (155 نفر) تشکیل می دادند که از بین آنها 20 نفر سه ماهه دوم و 20 نفر سه ماهه سوم بارداری به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس به چهار گروه تجربی 1 (شروع فعالیت ورزشی از سه ماهه دوم بارداری )، تجربی 2 (شروع فعالیت ورزشی از سه ماهه سوم بارداری )، گواه 1 (برای گروه تجربی 1) و گواه 2 (برای گروه تجربی 2) تقسیم شدند. در ابتدا و انتهای پژوهش میزان کمردرد آزمودنی با استفاده از پرسشنامه سنجش کمردرد کبک ارزیابی شد. فعالیت ورزشی دو گروه تجربی ، برنامه ویژه ای شامل پیاده روی با شدت 50 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 2 ماه و 3 جلسه در هفته بود. زمان هر جلسه تمرین در هفته اول 15 دقیقه بود که تا هفته هشتم به 30 دقیقه رسید.
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 12 روز بی تمرینی بر ظرفیت های هوازی ، بی هوازی و عملکرد شناگران نخبه کشور است . به این منظور تمامی 15 شناگر پسر نخبه کشور که در اردوی آمادگی تیم ملی برای شرکت در مسابقات قهرمانی رده سنی آسیا (سال 82 ) حضور داشتند، به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. کلیه آزمودنی ها تحت 12 روز بی تمرینی قرار گرفتند. از آزمون 400 متر شنای زیر بیشینه و آزمون 100 متر بیشینه برای برآورد ظرفیت هوازی آزمودنی ها از طریق محاسبه V4 و نیز از آزمون 100 متر بیشینه از طریق تعیین بیشینه تولید لاکتات برای برآورد ظرفیت بی هوازی آزمودنی ها استفاده شد. این آزمون ها به صورت پیش و پس آزمون نسبت به دوره بی تمرینی انجام شدند. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق آزمون t همبسته بود. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در هیچ یک از ظرفیت های هوازی ، بی هوازی و عملکرد شناگران نخبه پس از اعمال 12 روز بی تمرینی ، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
هدف این تحقیق بررسی تمایلات حرکتی کودکان در مراکز خصوصی پیش دبستانی شهر رشت بود. از بین 93 مرکز پیش دبستانی ، 65 مرکز به صورت تصادفی انتخاب و از 3 پرسشنامه محقق ساخته ویژه مدیران ، مربیان و کودکان با ضرایب روایی به ترتیب 86/0، 81/0 و 78/0 استفاده شد. سؤالات پرسشنامه گزینه ای بود و 67 مدیر، 64 مربی و 162 کودک (به شکل مصاحبه ) به آن پاسخ دادند. توصیف یافته های تحقیق نشان می دهد که سرانه فضای بسته (78 درصد متر مربع ) و فضای باز (15/2 متر مربع ) از استاندارد فضای بسته (26/3 متر مربع ) و فضای باز (78/4 متر مربع ) برای هر کودک کمتر است . علاوه بر این ، نسبت مربی به کودک (1 به 24 ) از نسبت استاندارد (1 به 18) کمتر است . 82 درصد وسایل بازی برای بازی های غیرحرکتی و نشستنی و 18 درصد وسایل نیز برای بازی های حرکتی مناسب بود و کل وسایل بازی نیز تنوع کمتری (29 نوع ) را در برمی گرفت . 62 درصد کودکان به بازی های غیرفعال و 75 درصد آنها به بازی های گروهی تمایل داشتند. 60 درصد کودکان تصور مثبتی از حرکت و بازی داشتند و 89 درصد نیز مراکز پیش دبستانی را نسبت به خانه برای بازی ترجیح می دادند. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق با آزمون خی دو در سطح 05/0 P< نشان داد که بر خلاف دیدگاه مدیران و مربیان مراکز پیش دبستانی، میزان تمایل کودکان به بازی غیرفعال (48 درصد) بیشتر از میزان شناخت مدیران (2 درصد) و مربیان (39 درصد) است. علاوه بر این، 90 درصد کودکان به بازی های گروهی تمایل داشتند؛ در صورتی که از نظر مدیران و مربیان، 98 درصد کودکان متمایل به بای های گروهی بودند.
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی دو نوع محیط انگیزشی تمرین بر یادگیری یک تکلیف ادراکی حرکتی (پرتاب آزاد بسکتبال) است. نمونه آماری این پژوهش شامل 37 نفر از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی بود که به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (19 نفر) در محیطی با شرایط انگیزشی و برانگیختگی بیشتر و گروه دوم (18 نفر) نیز در محیطی با شرایط انگیزش و برانگیختگی کمتر تمرین کردند. هر دو گروه تمرین های خود را در محیط های تعریف شده انگیزشی به مدت 6 هفته، در هر هفته سه جلسه و در هر جلسه 15 کوشش انجام دادند. آزمون اکتساب بی درنگ پس از پایان دوره تمرین و آزمون یادداری ده روز بعد از آن اجرا شد. از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال به عنوان ابزار اصلی پژوهش استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس برای اندازه گیری های مکرر، آزمون های T مستقل و T همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه آزمایشی به لحاظ اکتساب تکلیف روند رو به رشدی داشته اند و تمرین در هر دو محیط انگیزشی تاثیر معنی داری بر یادگیری تکلیف داشته است. تفاوت معنی داری بین دو گروه مورد بررسی در اکتساب و یادگیری تکلیف مشاهده نشد، اما یادگیری مهارت در شرایط محیطی پر انگیزه و با برانگیختگی زیاد از ثبات بیشتری برخوردار است و با نوسان های کمتر در اکتساب تکلیف در طول مهارت دوره یادگیری همراه است.
در بسیاری از ورزش های تیمی از جمله بسکتبال ، هاکی و فوتبال توانایی تکرار فعالیت های سرعتی با فواصل بازیافت کوتاه از شاخص های مهم آمادگی ورزشکار محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی در زنان بسکتبالیست بوده است . به این منظور 30 بسکتبالیست زن عضو تیم های برتر تهران در سال 84 انتخاب شدند. میانگین سن ، قد، وزن و درصد چربی آزمودنی ها به ترتیب 20 سال ، 8/167 سانتی متر، 07/60 کیلوگرم و 5/22 درصد بود. هر یک از آزمودنی ها در 2 روز مجزا، حداقل به فاصله ساعت در مرکز سنجش قابلیت های جسمانی آکادمی ملی المپیک حاضر شدند و به ترتیب در آزمون سنجش حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و آزمون توانایی تکرار فعالیت های سرعتی (RSA) شرکت کردند. VO2max با استفاده از پروتکل نوارگردان بروس و با دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و RSA با استفاده از 12 تکرار دو 20 متری با فواصل 20 ثانیه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS12 استفاده شد.
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش است . در این تحقیق توصیفی که جامعه آماری آن را کلیه پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی دانشگاه های استان لرستان تشکیل می دادند، 180 پرسشنامه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس ، توزیع و 168 پرسشنامه برگشت داده شد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین شناخت کل نمونه ها از 26 دارو و 12 مکمل ذکر شده در این تحقیق به ترتیب 2 /8 و 5/6 است . همچنین میانگین نمره آگاهی از دوپینگ در ورزش 7/6 از 7، میانگین نمره آگاهی از عوارض جانبی داروها و مکمل ها 85/14 از 26، میانگین نمره آگاهی از قانونی بودن آنها 47/14 از 26 و میانگین نمره آگاهی از تاثیر نیروزایی این مواد در ورزش نیز 5/13 از 26 بود.میانگین نمره کلی آگاهی هر فرد که از جمع نمره های کل پرسشنامه تشکیل می شد 50/78 از 162 نمره بود که تفاوت این نمره در مقاطع تحصیلی مختلف در سطح 01/0 = ? کاملاً معنی دار بود. 45 درصد (76 نفر) از نمونه های این تحقیق اطلاعات خود را در زمینه دوپینگ و داروهای نیروزا در ورزش کم و 35 درصد نیز اطلاعات خود را متوسط عنوان کردند. نتایج این تحقیق نیز همچون تحقیقات مشابه در کشورهای دیگر حاکی از آگاهی بسیار کم یا ناچیز پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی در زمینه دوپینگ در ورزش است که لزوم تدوین برنامه های آموزشی برای این دسته را هر چه بیشتر آشکار می سازد.