فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسهتأثیر تمرینات سنتی و تمرینات با حمایت وزن بر تراکم استخوان و بیومارکرهای سرمی متابولیسم استخوان در افراد پاراپلژی است. تعداد 17 نفر ضایعه نخاعی پاراپلژی (طبقه بندی مقیاس B,C انجمن ضایعه نخاعی آمریکا) با میانگین ابتلا 14 ماه، سن 80/1±53/32 سال، قد 66/1±71/175 سانتی متر، وزن 44/2±59/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 83/0±18/23 کیلوگرم بر مترمربع به طور دسترس و داوطلبانه به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. این آزمودنی ها به گروه تمرین با حمایت وزن (10 نفر) و گروه تمرین سنتی (7 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در یک دوره 12 هفته ای، 4 جلسه 60 دقیقه ای در هفته شرکت کردند. تمرین با حمایت وزن شامل 15 دقیقه گرم کردن روی دوچرخه ثابت و سپس 45 دقیقه تمرین با 50% وزن بدن روی دستگاه نوار گردان و در آخر 10 دقیقه تمرینات سردکردن بود و در هر هفته 10% به وزن تحمل شده اضافه می شد. تمرینات سنتی شامل یک زمان 15 دقیقه ای گرم کردن روی دوچرخه ثابت و 45 دقیقه تمرینات کششی و تمرینات قدرتی، راه رفتن با پارالل و 10 دقیقه سردکردن بود. داده ها نشان دادکه تفاوت معناداری در میزان آلکالین فسفات، استئوکلسین، میزان تغییرات محتوای استخوان گردن ران، تراکم استخوان گردن ران، میانگین محتوای استخوان مهره های کمری و میانگین تراکم استخوان مهره های کمری، بین گروه با حمایت وزن و گروه تمرینات سنتی وجود داشت. تمرین با حمایت وزن می تواند منجر به کاهش پوکی استخوان در افراد پاراپلژی گردد و به عنوان یک مداخله مؤثر جهت درمان پوکی استخوان در این افراد تجویز گردد.
آنالیز مؤلفه های اصلی متغیرهای کینماتیکی در اجرای شوت روی پای دقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس عمقی توانایی است که فرد برای حفظ پوسچر و تعادل خود بدان نیاز دارد و همچنین عاملی مهم برای پیشگیری از آسیب مفصل است. حساسیت حس عمقی در طول دامنه حرکت مفصل ممکن است متفاوت باشد؛ از این رو تحقیق حاضر دقت موقعیت¬یابی مفصل زانو را در سه زاویه هدف 15، 45، 60 درجه و نیز برآورد پایایی اندازه¬گیری را در دو روز جداگانه بررسی کرده است. در این پژوهش 20 نفر (میانگین سنی: 1/2±22سال، قد: 8/6 ±1/177 سانتی¬متر، وزن :10 ± 3/72 کیلوگرم) که سابقه آسیب ارتوپدی و عضلانی در مفصل زانو نداشتند، شرکت کردند. دستگاه ایزوکینتیک بایودکس سیستم 3 برای اندازه-گیری حس وضعیت مفصل زانو در سه زاویه 15، 45 و 60˚ فلکشن زانو استفاده شد. این آزمون ها با فاصله زمانی یک روز تکرار شدند. بین زاویه 15 و 60 درجه در روز اول و دوم همبستگی معنی¬داری مشاهده شد (05/0< P). با توجه به یافته¬های این تحقیق می توان گفت برای اندازه¬گیری حس عمقی مفصل زانو می توان از زوایای مختلف استفاده کرد، ولی در بیان نتایج باید به زاویه هدف اشاره کرد.
تأثیر تمرینات منتخب ادراکی حرکتی بر حافظه و مشکلات توجه کودکان کم-توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تمرینات ادراکی حرکتی بر حافظه و مشکلات توجه کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. در این پژوهش نیمه تجربی 20 کودک 7 تا 10 ساله از بین 600 دانش آموز مدارس ابتدایی شهر تبریز به صورت تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. آن ها در دو گروه تمرینات ادراکی حرکتی و گروه کنترل بر اساس سن و بهره هوشی همتاسازی شدند. برنامه به صورت 18 جلسه (هر هفته دو جلسة 45 دقیقه ای) انجام گرفت. قبل از شروع جلسات و در پایان آخرین جلسه پرسش نامه عصب – روان شناختی کانرز توسط والدین آنان تکمیل شد. نتایج نشان داد گروه تمرینات ادراکی حرکتی در حافظه و توجه نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. بنابراین پیشنهاد می گردد این دسته از حرکات در برنامه کلاس های تربیت بدنی، فوق برنامه و منزل استفاده شود.
تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان عادی همسن خود از نظر آمادگی جسمانی از امتیاز کمتری برخوردارند. از آنجا که تمرینات تعادلی می تواند راهکاری برای حل این مشکل باشد، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 32 دانش آموز دختر کم توان ذهنی شهر یزد در دو گروه 16 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. برای اندازه گیری تعادل از تست ستاره، لک لک و شارپند رومبرگ استفاده شد. پیش و پس از 8 هفته اجرای تمرینات تعادلی روی گروه تجربی از آزمودنی های هر دو گروه آزمون تعادل گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون T مستقل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از اجرای تمرینات تعادلی، تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنا داری (05/0P≤) داشت. اما در تعادل ایستا روی هر دو پا در هیچ کدام از گروه ها بهبود معنا داری مشاهده نشد (05/0P≥). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرینات تعادلی در بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثر بوده است. بنابراین انجام چنین تمریناتی به عنوان بخشی از برنامه تربیت بدنی افراد کم توان ذهنی توصیه می شود.
تأثیر شش هفته تمرین قدرتی بر درد گردنی-شانه ای زنان فرش باف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفازانجامپژوهشحاضر،بررسیتأثیرششهفتهتمرینقدرتیبردرد غیر ویژةگردنی -شانه ایزنانفرش بافبود. آزمودنی ها،شامل20زن با میانگین سن 2/0±24/29 سال، وزن 6/1±74 کیلوگرم و سابقة کار 3/±2/7 سال بودند که شدت درد گردنی-شانه ای ناشی از کار آن ها در آغاز برنامه سه و بالاتر بود. آن ها به طور تصادفی در دو گروه 10نفرة کنترل و تجربی قرار گرفتند. پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود و شدت تظاهرات درد ناحیة گردنی- شانه ای آزمودنی های دو گروه به وسیلة مقیاس ارزش گذاری عددی درد (9-0) ارزیابی گردید. کار تجربی که به شکل انجام تمرینات قدرتی ویژة ناحیة شانه و گردن بود سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه به مدت شش هفته اجرا شد.عملیات آماری از طریق آمار توصیفی و تی مستقل و همبسته انجام گرفت. در پایان برنامه نتایج آزمون تی همبسته بر کاهش 2/0±8/3 درجه ایدرد (در مقیاس ارزش گذاری عددی) گروه تجربی در پس آزمون دلالت داشتند )05/0>(p. همچنین براساس نتایج آزمون تیمستقل، درد گروه تجربی در پایان کار تجربی، 65/0 ± 2/3 درجه کمتر از درد گروه کنترل بود )05/0 .(p<بر طبق این یافته ها، انجام 18جلسه تمرینات قدرتی ویژة ناحیة گردن و شانه باعث کاهش معنادار درد گردنی-شانه ای در زنان فرش باف می شود.
اثرات ماساژ پیش از فعالیت و گرم کردن بر خستگی عصبی - عضلانی عضلة گاستروکنمیوس در طول انقباض وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه اثر ماساژ و گرم کردن پیش از فعالیت بر خستگی عصبی- عضلانی عضله گاستروکنمیوس در طول انقباض ایزومتریک زیربیشینه بود. طرح تحقیق از نوع اندازه گیری مجدد بود. 15 مرد سالم بدون سابقه آسیب دیدگی اندام تحتانی و تمرین منظم برای این تحقیق داوطلب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی برای اجرای یک پروتکل گرم کردن یا ماساژ تخصیص یافتند. این فرآیند چند روز بعد تحت شرایط دیگر تکرار شد. انقباض وامانده ساز شامل50 تکرار ایستادن روی پنجه پا و بلافاصله 60 ثانیه انقباض ایزومتریک پلانتار فلکشن مچ پا بود. فرکانس میانه(MF)، فرکانس توان میانگین(MPF)، نرخ تقاطع صفر (ZCR) و میانگین الکترومیوگرافی (AEMG)، از سیگنال های الکترومیوگرافی ثبت شده از عضلات گاستروکنمیوس داخلی و خارجی پای غیربرتر، در طول انقباض ایزومتریک پلانتار فلکشن مچ پا مورد محاسبه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه (2×12، شرایط×زمان) و آزمون t وابسته در سطح معنی داری P≤0.05 استفاده شد. در بخش خارجی عضله گاستروکنمیوس، تحت شرایط ماساژ، تمام شاخص های خستگی کاهش را نشان داد، اما پس از گرم کردنMF، MPF و ZCR افزایش یافت. در بخش داخلی عضله، در هر دو شرایط، تغییر قابل ملاحظه ای رخ نداد. به طور کلی تفاوت معنی داری در MF وMPF بین گرم کردن با ماساژ وجود داشت. یافته های این تحقیق از ماساژ پیش از فعالیت به واسطه بالا بردن مقادیر پایه MF و MPF حمایت می کند. همچنین ورزشکاران را جهت به تأخیر انداختن خستگی عصبی- عضلانی تشویق به گرم کردن فعال می کند.
تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همانگونهکه ورزش بر جسم و روان تأثیر میگذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر میگذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکتکننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروههای مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامههای مشخصات فردی و درجهبندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بهجز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروههای کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شدهاند. نتایج نشان داد روشهای مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
مقایسه شیوع نوع و ساز و کار آسیب های حاد جودوکاران حرفه ای و آماتور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
آثار تمرین ذهنی بر افزایش قدرت و تغییرات الکترومیوگرافی عضلات فلکسور آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر تمرینات آبی بر شاخص های فیزیولوژیکی و توانایی های زیستی حرکتی مردان سالمند کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی، وضعیت آمادگی جسمانی غیرمستقیم بر تعادل پویای افراد تأثیر می گذارد. یکی از مشکلات اغلب سالمندان کم تحرک، نداشتن تعادل و زمین خوردن مکرر است که به آسیب دیدگی و مرگ آنها منجر می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تمرینات آبی بر شاخص های فیزیولوژیکی و زیستی حرکتی مردان سالمند کم تحرک است. 24 سالمند مرد با میانگین سنی 28/1±16/65 سال، قد 10/3±5/165 سانتی متر، وزن 04/4±53/63 کیلوگرم و BMI 61/1±19/ 23 کیلوگرم بر مترمربع داوطلبانه انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده، در دو گروه دوازده نفره کنترل و تمرین جای گرفتند.
گروه تجربی، هفته ای سه جلسه تمرین آبی را به مدت شش هفته با شدت 55درصد حداکثر ضربان قلب اجرا کرد. برای تعیین نرمال بودن داده ها، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و برای تحلیل داده ها از آزمون آماری t مستقل استفاده شد (05/0P≤). نتایج پس آزمون، بهبود معنی دار گروه تجربی را نسبت به گروه کنترل در فاکتورهایتعادل ایستا (001/0=P)، تعادل پویا (001/0=P)، توانایی حرکتی (001/0=P)، فشار خون سیستولی (005/0=P)، دیاستولی (001/0=P)، ضربان قلب استراحتی (001/0=P)، استقامت عمومی (001/0=P)، حداکثر اکسیژن مصرفی (001/0=P)، درصد چربی (001/0=P)، قدرت اندام تحتانی (001/0=P) و انعطاف پذیری (001/0=P) نشان می دهد. باتوجه به نتایج می توان گفت تمرینات آبی با توسعه فاکتورهای زیستی حرکتی، توانایی حرکتی سالمندان را بهبود می بخشد و با جلوگیری از زمین خوردن ، کیفت زندگی آنها را ارتقا می دهد.
تأثیر هشت هفته برنامة تمرینی ثبات مرکزی بر عملکرد مجموعه کمری لگنی کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنترل عصبی- عضلانی مطلوب مجموعه کمری لگنی هنگام حرکت انسان نقشی حیاتی در حفظ پاسچر تنه و افزایش کارایی حرکت دارد. اختلال طیف اوتیسم از جمله معلولیت های رشدی-عصبی است. این کودکان به دلیل نقص رشدی در سیستم عصبی و نیز کم تحرکی، دچار ضعف تعادل، ثبات و کنترل تنه هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین ثبات مرکزی بر عملکرد مجموعه کمری لگنی کودکان اوتیسم است. نمونه آماری شامل 32 پسر دارای اختلال طیف اوتیسم با دامنه سنی10-6 سال بود که بر حسب شاخص تشخیصی گیلیام گارز همگن شده و به طور تصادفی در دو گروه 16 نفره کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. تمرینات ثبات مرکزی براساس پروتکل جفری به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته به صورت انفرادی در گروه تجربی اجرا شد. عملکرد مجموعه کمری لگنی از طریق آزمون استپ داون سنجیده شد. پس از بررسی نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف، از آزمون تی وابسته و مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد تمرینات ثبات مرکزی در بهبود عملکرد کمری لگنی سمت برتر و غیربرتر کودکان اوتیسم در گروه تجربی مؤثر بوده است (05/0(P≤ درصورتی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. ازاین رو می توان این تمرینات را به عنوان برنامه ای مؤثر در کارایی عملکردی تنه و ثبات ناحیه مرکزی بدن در برنامه های توانبخشی کودکان اوتیسم توصیه کرد.
اثر تخریبی ویبریشن بر اطلاعات حس عمقی عضلات پا در کنترل پاسچرایستا و پویا
حوزه های تخصصی:
به طور کلی اطلاعات حس عمقی یک پیش¬نیاز برای تعادل، جهت یابی بدن و هماهنگی حرکات است. این اطلاعات برای نگهداری پاسچر ایستاده به دلیل تغییر در زوایای مفصل در مچ پا، زانو و ران به منظور هماهنگی عضو و حرکات بدن برای حفظ پاسچر، مهم هستند. در حقیقت، انسان از اطلاعات حس عمقی در پاسخ به تغییرات در پوزیشن عضو پاسخ میدهد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر تخریبی ویبریشن بر اطلاعات حس عمقی عضلات پا در کنترل پاسچر ایستا و پویا بوده است. تعداد 12 دانشجوی تربیت¬بدنی مرد (میانگین سنی 79/0± 78/22 سال، قد 6/5 ±3/169 سانتی متر، وزن 6/2±3/68 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای اختلال حس عمقی از دستگاه ویبریشن (فرکانس 100 هرتز) استفاده شد. ویبریشن، بر عضله دوقلو اعمال شد. برای ارزیابی کنترل پاسچرایستا و پویا از آزمون زمان ایستادن روی یک¬پا و آزمون عملکردی تعادل ستاره¬ای استفاده شد. آزمودنی¬ها، پیش¬آزمون و پس¬آزمون مربوط به آزمون¬های زمان ایستادن روی یک¬پا و آزمون عملکردی تعادل ستاره¬ای را انجام دادند. از آزمون تی¬همبسته برای بررسی اثر ویبریشن بر کنترل پاسچر ایستا و پویا استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که کنترل پاسچر پویا، با اعمال ویبریشن بر عضلات ساق پا در هر هشت جهت آزمون عملکردی تعادل ستاره¬ای کاهش می¬یابد.(01/0= P)، در حالی¬که، اعمال ویبریشن بر عضلات ساق پا تأثیر معنی¬داری بر کنترل پاسچر ایستا ندارد (21/0= P). اطلاعات حس عمقی عضلات پا، نقش مهمی در کنترل پاسچر دارند و این مورد در کنترل پاسچر پویا بیشتر به چشم می¬خورد.
بررسی تأثیر پروتکل های گرم کردن کششی متفاوت بر بر عملکرد دو سرعت 20 متر فوتبالیست های تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر دو کشش متفاوت ایستا و پویا بر عملکرد دو سرعت 20 متر بود. بدین منظور 97 بازیکن مرد فوتبال باشگاه های تبریز به صورت تصادفی در 4 گروه کشش ایستای غیر فعال (PSS) (28 = n) ، کشش پویای فعال (ADS) (22 = n) ، کشش ایستای فعال (ASS) (24 = n) و کشش ایستای پویا (SDS) (23 = n) قرار گرفتند. هر چهار گروه پس از گرم کردن با دو استاندارد 10 دقیقه ای جاگینگ، 2 بار دو سرعت 20 متر را اجرا کردند. پس از اجرای آزمودنی ها پروتکل های کششی متفاوت ، دو سرعت 20 متر را دوباره اجرا کردند. پس از تجزیه و تحلیل آماری براساس تحلیل واریانس افزایش معنی داری در زمان دو سرعت در گروه های ASS و PSS (P?0.05) و کاهش معنی داری در زمان دو سرعت در گروه های ADS و (P?0.05) SDSمشاهده شد. بنابراین محقق نتیجه گرفت که کشش ایستا به عنوان بخشی ازبرنامه گرم کردن، عملکرد دو سرعت 20 متر را کاهش می دهد در حالی که کشش پویای فعال عملکرد دو سرعت 20 متر را افزایش می دهد.
ارزیابی همگرایی پروت کل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطهی ش کست ضربان قلب (HRDP) نقطهی انحراف ضربان قلب از خط مستقیم در بررسی ارتباط بین بار کار و زمان تعریف می شود که به عنوان ملا کی برای برنامه ریزی شدت تمرینات هوازی مورد استفاده واقع می شود. هدف از اجرای تحقیق حاضر ارزیابی همگرایی پروتکل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیر فعال بود. بدین منظور، تعداد 20 نفر از دختران غیرفعال به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره، گروه پروتکل وابسته به زمان (گروه الف): سن 02/1±19 سال، قد 14/7±11/163سانتی متر، وزن74/7±00/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی14/1±89/32میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) و گروه پروتکل وابسته به مسافت (گروه ب): سن 15/1±20 سال، قد 91/7±80/162سانتی متر، وزن 14/12±30/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 35/1±21/33میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)[جایگزین شدند. آزمودنی های گروه الف، پروتکل وابسته به زمان و آزمودنی های گروه ب، پروتکل وابسته به مسافت را با فاصله زمانی 72 ساعت تکرار کردند. HRDP تعیین شده با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به عنوان روش مبنا مورد توجه قرار گرفت. برای ثبت لحظه به لحظه منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC) از دستگاه تله متری استفاده شد. برای پردازش داده ها و تعیین همگرایی بین پروتکل ها، از مدل گرافیکی بلاند-آلتمن و روش آماری Intraclass Correlation (ICC) استفاده شد. نتایج نشان داد پروتکل وابسته به زمان با روش مبنا همگرایی ندارد (ICC= -0.0191 ; ±1.96 ; 95% CI = -8.9 to +26.5 b/min). در حالی که یافته ها همگرایی متوسط به پایینی را بین پروتکل وابسته به مسافتو روش مبنا نشان داد (ICC= 0.4002 ; ±1.96 ; 95% CI = -5.1 to +35.5 b/min). بر اساس نتایج می توان گفت در تعیین HRDP، پروتکل وابسته به مسافت نسبت به پروتکل وابسته به زمان، با روش مبنا همگرایی بالاتری دارد. با این حال برای تعیین HRDP با استفاده از این پروتکل باید تردید نمود.
مقایسه تأثیر هشت هفته پروتکل های حرکات اصلاحی و بازآموزی پوسچرال به صورت مستقل و ترکیبی بر کاهش درد گردن کاربران کامپیوتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسة تأثیر هشت هفته پروتکل های حرکات اصلاحی و بازآموزی پوسچرال به صورت مستقل و ترکیبی بر کاهش درد گردن کاربران کامپیوتر بود. به این منظور 84 نفر از زنان کاربر کامپیوتر مبتلا به درد گردن دانشگاه پیام نور تهران در دامنة سنی 45 – 22 سال به عنوان نمونة آماری به طور هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه 21 نفری حرکات اصلاحی، بازآموزی پوسچرال، ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. شدت درد در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس عددی سنجش درد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان درد گردن آزمودنی های گروه حرکات اصلاحی و ترکیبی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری یافت (05/0 P<). اما کاهش معناداری در میزان درد گردن گروه بازآموزی پوسچرال مشاهده نشد (105/0 = P). همچنین شدت درد گردن گروه کنترل در پس آزمون افزایش معناداری یافت (002/0 = P). در مورد تفاوت های بین گروهی نتایج بیانگر آن بود که تفاوت معناداری بین میزان درد گردن چهار گروه تحقیق در پیش آزمون وجود ندارد. اما در پس آزمون اختلاف معناداری بین آنها مشاهده شد. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین گروه بازآموزی پوسچرال با گروه های ترکیبی و کنترل بین گروه های ترکیبی و کنترل اختلاف معناداری وجود دارد (05/0 P<). درحالی که بین گروه حرکات اصلاحی و ترکیبی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 P>). براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اجرای هشت هفته پروتکل ترکیبی (حرکات اصلاحی توأم با بازآموزی پوسچرال) تأثیر معناداری بر کاهش درد گردن زنان کاربر کامپیوتر 45 – 22 سال داشت. درحالی که در بقیة گروه ها از جمله گروه بازآموزی پوسچرال، تأثیر معناداری مشاهده نشد و در گروه اصلاحی نیز میزان تأثیرپذیری زیاد نبود.
تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی بهعنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمانهای رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران بهترتیب بهوسیلة آزمونهای شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی بهوسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر میشود (05/0 p≤). بهنظر میرسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
تأثیر ترکیب های مختلف موسیقی و حرکات هماهنگ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پسر 8 تا 14 سالة کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر ترکیب های مختلف موسیقی و حرکات هماهنگ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بررسی شد. به این منظور 40 کودک کم توان ذهنی پسر 8 تا 14 ساله، به طور تصادفی در چهار شیوه تمرینی شامل حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام ماژور (ریتم سریع)، حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام مینور (ریتم کند)، حرکات هماهنگ بدون زمینه موسیقی، و بدون تمرین- بدون موسیقی (کنترل) قرار گرفتند. برای اندازه گیری مشکلات رفتاری، از سیاهه راتر- نسخه والدین (فرم آ) استفاده شد. پیش آزمون قبل از دوره پژوهش و پس آزمون پس از دوازده هفته تمرین ( 36 جلسه) گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج نشان داد که شیوه تمرینی ""حرکات هماهنگ همراه با موسیقی گام ماژور"" مشکلات رفتاری کودکان را به طور معناداری (05/0>P) کاهش داد؛ اما شیوه های تمرینی ""حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام مینور"" و "" حرکات هماهنگ بدون زمینه موسیقی"" کاهش معناداری در مشکلات رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی ایجاد نکرد. در طول دوره پژوهش تغییر چشمگیر در نمره های مشکلات رفتاری شرکت کنندگان گروه کنترل دیده نشد.