فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
کمردرد به عنوان یک مشکل فراگیر تمامی افراد اعم از ورزشکار و غیرورزشکار را مبتلا ساخته و علاوه بر رنج هزینه اقتصادی بالایی را نیز بهمراه دارد. 80% از افراد حداقل یک بار در زندگی خود به کمردرد مبتلا می شوند. از این میان 15% به طور دایم ناتوان می شوند و 60% نیز ظرف یک سال متوالی مجددا به دردهای طولانی مدت مبتلا می شوند. لذا شناخت و درمان ناهنجاری عملکردی و رفع عواملی که ممکن است به ابتلا مجدد منجر شوند ضروری است. در این تحقیق وضعیت نیروی عضلات تنه قبل و بعد از درمان بمنظور شناسایی یک عامل هشدار دهنده در بروز کمردرد مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 17نفر از مبتلایان به کمردرد مزمن و 20 نفر از افراد سالم در گروه سنی مشابه مورد مطالعه قرار گرفته سپس بیماران 12 جلسه تحت ورزش درمانی قرار گرفتند. قبل و بعد از درمان متغیرهای دردکمر، نیروی ایزومتریک فلکسورها و اکستنسورهای تنه در حالت های ایستاده، نیمه خمیده و کاملا خمیده در هر دو گروه اندازه گیری و با استفاده از MANOVAمقایسه شدند. نتایج: در بیماران نیروی ایزومتریک فلکسورها تا 50% و نیروی ایزومتریک اکستنسورها تا 80% آسیب دیده بودند (P<0.01). در افراد طبیعی نیروی ایزومتریک اکستنسورها در وضعیت های الگوی خاصی داشت و حداکثر نیرو مربوط به حالت نیمه خمیده بود. پس از درمان، کمردرد بیماران بهبود یافته و نیروی ایزومتریک فلکسورها در هر سه حالت تنه به وضع طبیعی بازگشت. اما، هنوز نیروی ایزومتریک اکستنسورها در دو وضعیت ایستاده و کاملا خمیده 65% و نیز در وضعیت نیمه خمیده 45% با الگوی افراد سالم فاصله داشت (P<0.05). علیرغم بهبودی درد بیماران عملکرد عضلات تنه ایشان اصلاح نشده بود و کماکان شباهت و به وضعیت قبل از درمان داشت. این الگوی غیرطبیعی در بیماران می تواند بعنوان یک عامل هشدار دهنده برای احتمال بروز مجدد کمردرد محسوب شود.
تأثیر یک دوره برنامه تمرینی به همراه اغتشاشات سطح اتکاء در آب بر تعادل ایستا و پویای زنان میان سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش توانایی کنترل پوسچر و حفظ تعادل و به دنبال آن، افزایش نوسانات قامتی و احتمال زمین خوردن از جمله مشکلات جسمانی شایعی است که در اثر فرآیند افزایش سن رخ می دهد. تحقیقات زیادی گزارش کرده اند که تمرین به¬منظور بهبود توانایی حفظ تعادل در جلوگیری از زمین خوردن یا دست¬کم در به تعویق انداختن کاهش کارآیی عملکردی و عواقب ناشی از زمین خوردگی ها مهم است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی در آب به همراه اغتشاشات سطح اتکاء و با رعایت اصول علم تمرین بر تعادل ایستا و پویای زنان میان سال است. تعادل ایستای 35 زن سالم میان سال با میانگین سنی 31/5 ± 71/53 قبل و بعد از انجام پروتکل تمرین در آب، از طریق زمان ایستادن روی یک پا با چشم باز و بسته و ثبت میزان طول نهایی و ناحیه نوسانات مرکز ثقل در این حالت روی دستگاه توزیع فشار و تعادل پویای آن ها از طریق آزمون دست یابی عملکردی، اندازه گیری و به¬عنوان نمره پیش و پس¬آزمون آن ها ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری و نیز مقایسه نمرات پیش و پس¬آزمون آزمودنی ها در آزمون های تعادلی از روش آماری تی زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین طول نهایی و ناحیه نوسانات مرکز ثقل در حالت ایستاده روی پای برتر (چشم باز و بسته)، میانگین زمان ایستادن روی یک پا در حالت ایستاده روی پای برتر (چشم باز و بسته) و میانگین آزمون دست یابی عملکردی دست برتر، قبل و بعد از تمرین در آب، در نمونه های مورد مطالعه تفاوت معنی-داری وجود دارد (05/0P≤ ). با توجه به نتایج پژوهش استفاده از تمرین در آب به همراه اغتشاشات سطح اتکاء، برای حفظ و بازیابی تعادل در میان سالان در آینده توصیه می شود.
بررسی میزان کارایی سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان کارایی هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار بود. به این منظور، 30 نفر از نوجوانان 15 تا 20 ساله ناشنوای مادرزادی عمیق و شدید در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار ( 17/1 ± 08/18 سال، 82/6 ± 04/173 سانتی متر، 47/7 ± 41/59 کیلوگرم) به صورت نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. برای تفکیک سهم هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری، وضعیت کنترل پاسچر نمونه ها با دستگاه تعادل سنج بایودکس در چهار حالت حسی مختلف اندازه گیری و کارایی هریک از سیستم های حسی به وسیله فرمول ناشنر محاسبه شد. اطلاعات خام به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS18 و بهره گیری از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل (05/0α≤) تجزیه وتحلیل شد.
نتایج نشان داد میزان کارایی همه سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر گروه ناشنوای ورزشکار به طور معناداری بهتر از ناشنوایان غیرورزشکار است و کاراترین سیستم حسی درگیر در کنترل پاسچر هر دو گروه سیستم حس پیکری است و بعد از آن به ترتیب سیستم های بینایی و دهلیزی قرار داشتند. احتمالاً بهتر بودن وضعیت قدرت اندام تحتانی و نیز کنترل عصبی عضلانی بهتر در ورزشکاران دلیل وضعیت تعادلی بهتر آنان است. اثر منفی ضعف داده های دهلیزی در فرایند خیره شدن نیز می تواند در کاهش کارایی سیستم بینایی در کنترل پاسچر ناشنوایان اثرگذار باشد. از نتایج این تحقیق می توان در طراحی برنامه های توانبخشی ناشنوایان استفاده کرد و نشان می دهد تمرینات عصبی عضلانی که حس پیکری را بهبود بخشند، احتمالاً اثر بیشتری در بهبود وضعیت تعادلی ناشنوایان خواهند داشت، ازاین رو پیشنهاد می شود این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و توانبخشی ناشنوایان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه دامنه حرکتی مفاصل و قدرت ایزومتریک عضلات اندام تحتانی در ورزشکاران دختر با و بدون ولگوس داینامیک زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قدرت ایزومتریک عضلات و دامنه حرکتی اندام تحتانی در ورزشکاران دختر با و بدون ولگوس داینامیک زانوست. بدین منظور 48 ورزشکار دختر سالم 18-15 ساله در دو گروه افراد دارای ولگوس داینامیک زانو حین حرکت اسکات که با بالا بردن پاشنه ولگوس آنها اصلاح می شد (24 نفر) و افراد بدون ولگوس داینامیک زانو (24 نفر به عنوان گروه کنترل) و بدون سابقه آسیب دیدگی در گذشته، قرار گرفتند. حداکثر قدرت ایزومتریک با استفاده از داینامومتر دستی برحسب کیلوگرم و دامنه حرکتی فعال با استفاده از گونیامتر استاندارد پلاستیکی و برحسب درجه ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و MANOVA (با سطح معنا داری 05/0P≤) انجام گرفت. نتایج نشان داد در گروه دارای نقص ولگوس داینامیک زانو به طور معنا داری میانگین دامنه حرکتی دورسی فلکشن مچ پا ( با زانوی راست ) (F 1,46=5.503, P=0.023)، قدرت ایزومتریک پلنتارفلکشن مچ پا (F 1,46=4.187, P=0.046 ) نسبت به گروه کنترل کمتر است و در سایر متغیرها تفاوت معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد. در پژوهش حاضر افراد گروه ولگوس داینامیک زانو دارای عضلات سفت و ضعیف لترال و مدیال گستروکنمیوس بودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، کاهش دامنه حرکتی دورسی فلکشن مچ پا، به عنوان عامل مؤثری در تغییر الگوی حرکتی اندام تحتانی و در نتیجه یک ریسک فاکتور برای آسیب های زانو باید مورد توجه مربیان و پزشکان قرار گیرد.
تأثیر تمرین در آب بر تعادل مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات فیزیولوژیکی مربوط به افزایش سن و مشکلات عضلانی می توانند خطر حوادث و آسیب¬ها را در میان سالمندان افزایش دهند و با توجه به اهمیت ویژه کنترل تعادل در انجام فعالیت های حرکتی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند است. بدین منظور 28 مرد سالمند که از سلامت عمومی برخوردار بودند، انتخاب و به¬طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. اندازه گیری تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها یک روز قبل از شروع دوره و در پایان هشت هفته، با استفاده از آزموت¬ شارپند رومبرگ (تعادل ایستا با چشمان باز و بسته) و آزمون ارزیابی عملکردی (تعادل پویا) انجام شد. گروه تجربی به مدت هشت هفته¬ (سه جلسه در هفته) در برنامه تمرین در آب شرکت کردند و گروه کنترل تنها به فعالیت های عادی روزانه خود در طول دوره پرداختند. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن آزمودنی ها استفاده شد و تعیین تغییرات درون گروهی و بین گروهی با به-کارگیری روش آماریt همبسته و مستقل (05/0>P) و با استفاده از نرم افزار 13SPSS انجام شد. یافته ها نشان می دهد اگرچه در زمان آزمون های تعادل ایستا (با چشمان باز و بسته) و پویا در پیش آزمون، بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی¬داری وجود نداشت (مقادیر p به¬ترتیب 158/0، 921/0، 844/0)، اما این تفاوت در پس آزمون معنی¬دار بود و افراد عملکرد گروه تجربی از گروه کنترل بهتر بود (001/0=p)؛ بنابراین با توجه به نتایج تحقیق، برنامه های آب¬درمانی می تواند به¬عنوان روشی مؤثر در افزایش تعادل ایستا و پویا در میان سالمندان استفاده شود.
720(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و مقایسه عملکرد برخی از عضلات ناحیه کمرند شانه دوسربازویی و دلتوئید و سینه ای بزرگ و سه سربازویی ) در آزمون های کشش بارفیکس شنای سوئدی و بارفیکس اصلاح شده انجام گردید آزمودنی های پژوهش حاضر را 14پسر سالم و 12 ساله با میانگین قد 23/3+148 سانتی متر و وزن 4/2+23/39 کیلوگرم وحداکثر دارای شش ماه سابقه ورزشی تشکیل می دادند عملکرد هر یک از عضلات کمربند شانه با نصب لید و توسط جریان الکتریکی در هنگام اجرای آزمون ها ثبت شد برای تعیین میانگین انحراف معیار و اختلاف میانگین در صد کارایی عضلات از آزمون ANOVA استفاده شد 05/0>P بر اساس یافته های تحقیق می توان اظهار داشت بیشترین میزان فعالیت عضلات دو سربازویی و سه سربازویی در آزمون بارفیکس ایستاده مشاهده شد از این رو می توان نتیجه گرفت دو آزمون بارفیکس ایستاده و شنای سوئدی برفعالیت عضلات فوق به یک نسبت تاثیر می گذارند در نتیجه با توجه به موارد بالا و اجرای راحت تر و عدم نیاز به وسیله آزمون شنای سوئدی برای اهداف فوق توصیه میشود
بررسی تغییرات الکترومیوگرافیکی عضلات تنه دانش آموزان هنگام حمل کیف های رایج مدرسه ای
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات الکترومایوگرافی عضلات مستقیم شکمی (RA) و راست کننده ستون فقرات (ES) هنگام حمل کوله پشتی، کیف شانه ای و کیف دستی (هر یک با وزن نسبی 10% وزن بدن) در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود. به این منظور 20 دانش آموز با میانگین سن 5/9 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. فعالیت EMG این عضلات به طور دوطرفه پس از 15 دقیقه حمل کیف با سرعت 1/1 متر بر ثانیه بر روی تریدمیل، در طول یک دقیقه ایستادن مستقیم با استفاده از دستگاه EMG ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ANOVA با اندازه گیری مکرر و آزمون ویلکاکسون رانک نشان داد که حمل کیف شانه ای به فعالیت ناهمسان بخش های چپ و راست در هر دو عضله RA و ES می انجامد. حمل کیف دستی به افزایش این ناهمسانی منجر شد، به طوری که سطح فعالیت EMG هر دو عضله در طرف مخالف کیف به طور معنی داری افزایش و در طرف دیگر به طور معنی داری کاهش یافت. در حال حمل کوله پشتی، فعالیت EMG عضله ES به طور اندک معنی دار و همسان کاهش و فعالیت EMG عضله RS کمی معنی دار و همسان افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش حاضر، کوله پشتی به عنوان بهترین نوع کیف مدرسه ای توصیه می شود. زیرا حمل آن، ناهمسانی فعالیت عضلانی و نیز فشار ناشی از حمل کیف های مدرسه ای را به حداقل می رساند.
بررسی رابطه بین سابقه ورزشی و تحلیل رفتگی دوندگان سرعت و استقامت بانوان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش رابطه بین سابقه ورزشی و تحلیل رفتگی دوندگان سرعت و استقامت بانوان تهران مورد بررسی قرار گرفت 60=N تحلیل رفتگی توسط پرسشنامه تحلیل رفتگی مسلخ MBI اندازه گیری شد میزان ابتلا به تحلیل رفتگی در این دوندگان با استفاده از شاخص های توصیفی در سه سطح متوسط کم وزیاد تعیین و مقایسه شد و سپس ارتباط بین سابقه ورزشی این دوندگان با تحلیل رفتگی شان از طریق آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که تحلیل رفتگی استقامت بانوان تهران در دو عامل خستگی عاطفی و بی هویتی با سابقه فعالیت آنها در این رشته ارتباط معکوس داشت هر دو این عوامل (خستگی عاطفی و بی هویتی ) نیز با یکدیگر ارتباط معنی دار و مستقیمی نشان دادند در عین حال دستاوردهای شخصی با هیچ یک از این دو عامل ارتباطی را به دست نداد نمرات تحلیل رفتگی دو گروه به طور کلی جدا از سه متغیر خستگی عاطفی بی هویتی و دستاوردهای شخصی به منظور مقایسه به صورت نمرات استاندارد در آمده و مقایسه گردید نتایج بر تفاوت این دو گروه از دوندگان دلالت داشت و در مقام مقایسه دوندگان استقامت تحلیل رفته تر از دوندگان سرعت نشان دادند
بررسی پاسخ های ضربان قلب اکسیژن مصرفی (VO2) و هزینه انرژی دانش آموزان هنگام حمل کوله پشتی های مدرسه ای
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ های ضربان قلب اکسیژن مصرفی و هزینه انرژی در دانش آموزان 12 تا 13 ساله هنگام حمل کوله پشتی های مدرسه ای است. بدین منظور 15 پسر با میانگین قد 8/1± 7/164 سانتی متر و وزن 6/1±55 کیلوگرم به طور داوطلبانه در آزمون های مختلف (شامل حمل کوله پشتی هایی با اوزان 8 5/10 و 13 درصد وزن بدن و نیز راه رفتن بدون کیف با سرعت 9/3 کیلومتر بر ساعت و به مدت 15 دقیقه بر روی تریدمیل) شرکت کردند. ضربان قلب(HR) اکسیژن مصرفی(VO2) و هزینه انرژی(EE) در هر یک از آزمون ها و در سه حالت استراحت فعالیت(15 دقیقه راه رفتن) و ریکاوری(3 دقیقه پس از راه رفتن) با دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در شرایط باری 5/10 و 13 درصد وزن بدن VO2 و EE در حین فعالیت و نیز 3 دقیقه پس از آن به طور معناداری بیشتر از شرایط باری 0 و 8 درصد بود(000/0= (p. همچنین مقادیر متغیرها 3 دقیقه پس از حمل کوله پشتی 8% به سطحی نزدیک به سطوح پایه استراحتی بازگشت (05/0< p) در حالی که 3 دقیقه پس از حمل کوله پشتی های 5/10 و 13 درصد هنوز به طور معناداری بیشتر از سطوح استراحتی بود (0.000 p=). بین حمل کوله پشتی 8 درصدی و راه رفتن بدون بار تفاوت معناداری در حین فعالیت یا 3 دقیقه پس از آن در این متغیرها وجود نداشت(05/0< p). بنابراین بار معادل 8% وزن بدن معیار مطلوبی است که برای وزن کوله پشتی دانش آموزان نوجوان پیشنهاد می شود.
تاثیر مصرف حاد وتامین C بر پراکسیداسیون چربی و آسیب عضلانی ناشی از فعالیت در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رادیکال های آزاد اکسیژن گونه های فعالی اند که متعاقب فعالیت های شدید باعث آسیب های بیولوژیکی در بافت های هدف مانند غشای فسفولیپیدی می شوند. هدف از این مطالعه عبارت است از بررسی تاثیر مصرف حاد ویتامین C بر پراکسیداسیون چربی ناشی از فعالیت. 16 مرد سالم و ناآشنا با پروتکل تمرینی به طور تصادفی به دو گروه پلاسبو (1000 میلی گرم لاکتوز) (P) و آنتی اکسیدانت (1000 میلی گرم ویتامینC) (AO) تقسیم شدند. دو ساعت پس از مصرف ویتامین C یا پلاسبو، آزمودنی ها به مدت 30 دقیقه با 75% حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان (با شیب صفر درصد) دویدند. غلظت ویتامین C پلاسما و مالون دی آلدئید (MDA) با استفاده از کروماتوگرافی با عملکرد بالا (HPLC) و کراتین کیناز (CK) با اتوآنالایزر اندازه گیری شد. برای مقایسه غلظت ویتامین C پلاسما، CK و MDA در هر گروه از روش اندازه گیری مکرر با تصحیح بونفرونی و برای مقایسه این شاخص ها در بین دو گروه از روش t مستقل استفاده شد. سطوح ویتامین C در گروه AO دو ساعت پس از مصرف، همچنین پس از فعالیت، به طور معناداری افزایش یافت (05/0>(P. سطوح CK در هر دو گروه بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت و 24 ساعت بعد از فعالیت فقط در گروه P افزایش یافت (05/0>P). سطوح MDA پس از انجام فعالیت در گروه P به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P)، درحالی که در گروه AO افزایش معناداری مشاهده نشد (05/0
مقایسه شدت استئوآرتریت زانو و پیامدهای آن در دوندگان استقامتی پیشکسوت و افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه شدت استئوآرتریت و درد زانو، دشواری های حرکتی و کیفیت زندگی مرتبط با استئوآرتریت زانو در دوندگان استقامتی پیشکسوت و افراد غیرورزشکار بود. در این تحقیق 26 آزمودنی مرد به صورت هدفمند انتخاب، و به دو گروه مساوی سیزده نفره تقسیم شدند. تشخیص بیماری با تأیید علائم بالینی توسط متخصص ارتوپد از طریق معیارهای تشخیص بالینی کالج رادیولوژی آمریکا و همچنین ارزیابی بالینی با استفاده از اندکس شدت درد و فونکسیون Lequesne’s برای استئوآرتریت زانو انجام گرفت. سپس از پرسشنامه جهانی و بومی شده پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو (KOOS) به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمونt مستقل با ضریب خطای α ≤ 0/05 استفاده شد. با وجود بیشتر بودن میانگین شدت استئوآرتریت زانو با 5/5 درصد (86/0P=)، شدت درد زانو با 69/4 درصد (40/0P=)، میزان دشواری در انجام دادن فعالیت های روزانه با 52/3 درصد (83/0=P)، میزان دشواری در اجرای فعالیت های ورزشی- تفریحی با 35/10 درصد (97/0P=) و کیفیت زندگی با 82/3 درصد (48/0=P) در دوندگان استقامتی پیشکسوت نسبت به افراد غیرورزشکار، اختلاف معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که دویدن به شکل استقامتی و در سطح قهرمانی خطر ابتلا به بیماری استئوآرتریت زانو و مشکلات مرتبط با آن را در دوندگان استقامتی پیشکسوت نسبت به افراد غیرورزشکار افزایش چشمگیری نمی دهد؛ به طوری که دو استقامت در سطح قهرمانی نمی تواند عامل خطری برای فرسایش مفصل زانو باشد.
ارتباط بین انحناهای صفحه ساجیتال ستون فقرات و کنترل وضعیت بدنی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم تعادل در جنبه های مختلف زندگی و لزوم بررسی عوامل مؤثر بر آن، پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال و کنترل وضعیت بدنی پویا انجام شد. در این پژوهش که از نوع همبستگی است، 45 پسر (سن 1±13 سال، وزن 6±56 کیلوگرم و قد 9±161 سانتی¬متر) از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس شرکت کردند. وضعیت ستون فقرات آزمودنی ها، با استفاده از دستگاه اسپاینال موس بررسی شد و از آزمون استاراکسکورژن (SEBT ) نیز برای ارزیابی کنترل وضعیت بدنی پویا استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندمتغیره در سطح معنی¬داری 05/0α≤ تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد دو متغیر لوردوز و کایفوز، با هم می توانند 11% از تغییرات میزان دست یابی در جهت قدّامی را تبیین کنند که این میزان از نظر آماری معنی¬دار بوده است (11/0=R2adjusted ,036/0=Pvalue ,60/3=42,2F) و با توجه به ضریب β مثبت و بزرگ تر متغیر پیش¬گویی لوردوز می توان گفت که احتمالاً لوردوز، در مقایسه با کایفوز، نقش مهم تری در تعادل در جهت قدامی دارد، اما انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال رابطه معنی¬داری با میزان فاصله دست یابی در جهت های خلفی، داخلی و خارجی نداشتند. بر اساس نتایج می¬توان گفت، با وجود اثرات منفی افزایش میزان طبیعی انحراف های ستون فقرات در صفحه ساجیتال، این مسئله توانسته است بر اجرای فعالیت هایی که نیاز به کنترل وضعیت بدنی پویا دارند اثر گذاشته و در بعضی موارد، حتی به حفظ تعادل پویای فرد کمک کند.
مقایسه نیروهای عکس العمل زمین در مهارت ضربه سر فوتبال در افراد مبتلا به کف پای صاف و طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نیروهای عکس العمل زمین در پرش ضربه سر (هد زدن) در دانشجویان پسر مبتلا به کف پای صاف دانشگاه شهید چمران اهواز و مقایسه آن با افراد دارای پای طبیعی است. تحقیق حاضر از نوع نیمه¬تجربی است. تمام دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز که در نیم¬سال تحصیلی واحد تربیت بدنی عمومی 1 را اخذ کرده بودند (600n=) از طریق آزمون خط فیس ( (Feissو جعبه آیینه ای تشخیص صافی کف پا ارزیابی شدند. پس از ارزیابی و معاینه جامعه، 15 نفر مبتلا به کف پای صاف (تیپ 2 و3) و 15 نفر با قوس های کف پایی طبیعی به عنوان نمونه های آماری انتخاب شدند. نمونه های تحقیق، هیچ کدام فوتبالیست حرفه ای نبودند و به صورت عمومی با فوتبال آشنایی داشتند. آزمودنی ها از روی فورس پلیت برای انجام مهارت ضربه سر به توپ فوتبال، در ارتفاعی متناسب با نقطه اوج پرش هر فرد قرار گرفتند و عمل پرش و تیک¬آف را انجام دادند. میانگین سه پرش صحیح افراد دارای کف پای طبیعی و افراد دارای کف پای صاف در جهت های مختلف برای بررسی سینتیکی استفاده شد. نتایج نشان می¬دهد بین نیروهای عکس العمل زمین در افراد دارای کف پای طبیعی و کف پای صاف در راستای عمودی (05/0P≤) تفاوت معنی¬داری وجود دارد. همچنین، الگوی سینماتیکی زمان کل تماس کف پا با زمین که شامل بازه زمانی اولین نقطه تماس پاشنه تا رها شدن کف پا از زمین (مرحله سکون) است، در افراد دارای کف پای طبیعی و افراد دارای کف پای صاف تفاوت معنی¬داری با یکدیگر دارد (01/0 P=). در جهت¬های دیگر (ساجیتال و مدیالترال) تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد (05/0 P≥). به¬طور کلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد مقدار نیروهای عکس العملی زمین در راستای عمودی در افراد دارای کف پای صاف بیشتر از افراد دارای کف پای طبیعی است. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد بین مقادیر نیروهای عمودی در افراد دارای کف پای صاف و کف پای طبیعی اختلافی حدود 30 درصد وزن بدن وجود دارد که می تواند به¬دلیل ضعف سازه لیگامانی کف پا باشد. این اختلاف نیروی اضافی در افراد دارای کف پای صاف می تواند بر سایر ساختارهای بدن تأثیر منفی بگذارد که این تأثیرها در افراد ورزشکار که همواره درگیر فعالیت های سنگین بدنی¬اند مانند پرش، اهمیت دارد.
as تأثیر برنامه حرکت درمانی بر روی بیماران مبتلا به
حوزه های تخصصی:
بیماریAS ،با رشد تدریجی دردهای ریشه ی عصبی تبدر قسمت های مختلف ستون مهره ها شروع می شود وسبب افزایش محدودیت حرکتی وتغییر شکل ستون مهره ها می گردد که این امر موجب کاهش قابلیت انبساط پذیری قفسه ی سینه ونیز توان هوازی در بیماران می شود. در راستایدرمان این بیماری،روش های مختلفی پیشنهاد گردیده است .حرکت درمانی از جمله ی این روش هاست که ممکن است جریان روند پاتولوژیکی بیماران را از طریق تسهیل وضعیت عملکرد دستگاه حرکتی ،قلبی ،عروقی ونیز تنفسی،کاهش دهد. اما اتخاذ یک روش حرکت درمانی مؤثر،کاری است بسیار مهم ودقیق که به عواملی چون روند بیماری ، وجود علائم درد،نوع تغییر شکل ستون مهره ها ونیز وضعیت سیستم تنفسی وقلبی عروقی بستگی دارد. بررسی حاضر،در پی یافتن یک روش حرکت درمانی به منظور کمک به این گونه بیماران جهت بهبودی وامکان بازگشت آنها به فعالیت های حرفه ای شغلی سابق خود است.
Musculoskeletal Assessment in Soccer: A Review Rahnama, N(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Muscular strength is generally measured using either of the following methods، one repetition maximum (1- RM) of a weight-lifting exercise، a resisted maximal effort and portable or laboratory-based dynamometry. The 1- RM method refers to measurements of maximum strength using a strength training device such as a barbell or stationary weight-lifting machine. Dynamometry can be divided into two separate methods according to the muscle action involved. Isometric dynamometers assess the force exerted during static muscular actions typically associated with the back، legs and upper limb، e.g. hand (grip). The classical method of recording isometric muscle strength was cable tensiometry، later replaced by use of load cells and force transducers. In experimental studies، maximal voluntary contraction (MVC) is employed as the criterion for muscle strength، typically registered using strain-gauge assemblies. Such devices are relatively inexpensive and convenient to use in and out of the laboratory. Hand grip dynamometers are possibly the most widespread devices for measuring strength however there is concern regarding the strength in the muscle involved in isometric gripping and the generalisation to large muscle group or whole-body strength.The main limitation of such dynamometers is that they do not replicate sport specific activity. Dynamic strength assessment is the preferred method when assessing athletic performances opposed to isometric testing because of the large neural and mechanical differences between isometric and dynamic muscular action. This recommendation is supported by a number of studies that have found a poor association between isometric strength and dynamic performance in strength-based activities.Isokinetic dynamometry is used to assess dynamic muscle action whereby the velocity of limb movement is held constant throughout the range of movement and the resistance applied is equal to the muscular torque during the movement. Such a device allows accurate measurement of torque throughout many limb movements under concentric and eccentric muscle actions. With the subject maintaining a static position، the dynamometer also allows measurement during isometric muscle action. In order to measure absolute strength it is advised that a relatively low velocity is used to allow for production of maximal torque throughout the movement. The protocol used to establish maximum torque can vary، but this function is most often evaluated following several submaximal repetitions and from the first two or six maximal repetitions. Although such dynamometers allow for isolation of specific muscle groups through a single joint motion، they are limited in their representation of typical sports activities. In this paper some important isokinetic parameters relevant to soccer will be discussed.
ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودمانده 10-6 سال شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی به کار می رود که دارای مجموعه ای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته می شوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودمانده10-6 سال شهر مشهد بود. نمونه آماری تحقیق 41 دانش آموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا به اختلال درخودماندگی با عملکرد بالا بود. محقق نخست با استفاده از پرسشنامه ارتباطات اجتماعی(SCQ)، نمره رشد اجتماعی کودکان را به دست آورد. سپس برای تعیین سطح رشد حرکتی، از مقیاس رشد حرکتی لینکلن– ازرتسکی بهره برد. در بررسی آماری داده ها، در بخش توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رشد حرکتی با رشد اجتماعی پسران و دختران درخودمانده ارتباط معنا داری وجود دارد (05/0P<). همچنین در بخش پسران این ارتباط بین مهارت های حرکتی درشت، مهارت های حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنا دار بود (05/0P<). در بخش دختران ارتباط بین مهارت های حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنا دار بود (05/0P<)، اما ارتباط معنا داری بین چابکی انگشتان با رشد اجتماعی در هیچ یک از دو گروه پسران و دختران مشاهده نشد (05/0<P). نتایج در زمینه ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی نشان می دهد که اعمال مهارت های حرکتی ممکن است در بهبود دانش آموزان اوتیسمی مؤثر باشد.
تأثیر تمرین های هوازی بر شاخص های التهابی خطر بیماری های قلبی - عروقی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین های هوازی بر شاخص های التهابی خطر بیماری قلبی عروقی در مردان چاق است. به همین منظور 24 نفر (16 مرد چاق و 8 مرد لاغر) با دامنه سنی 48 – 35 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. مردان چاق به صورت تصادفی در دو گروه تمرین هوازی و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه سوم هم مردان لاغر بودند. از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خونگیری (5 سی سی) به عمل آمد. گروه آزمایش 13 هفته هر هفته 3 جلسه تمرین های هوازی داشتند. برنامه تمرین های هوازی شامل دویدن در سالن با شدت 85 – 75 درصد حداکثر ضربان قلب بود. نتایج نشان داد تمرین های هوازی سبب کاهش معنی دار WBC و CRP در مردان چاق می شود (05/0 = ?). همچنین مشخص شد در حالت پایه غلظت های سرمی WBC و CRP در مردان چاق به طور معنی داری بیشتر از مردان لاغر است. می توان گفت انجام تمرین های هوازی سبب کاهش شاخص های التهابی و احتمالاٌ کاهش خطر حوادث قلبی عروقی بعدی در مردان چاق می شود.