فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۲۰۱.

تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین ترتیب تمرین فولیستاتین نسبت فولیستاتین بر میوستاتین سارکوپنیا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 689 تعداد دانلود : 914
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند بود. تعداد 40 نفر از زنان سالمند (با دامنه سنی 82/0±34/60 سال؛ قد 01/0±155 سانتی-متر؛ وزن 89/1±72/71 کیلوگرم و BMI 63/0±45/29 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی ساده در یکی از 4 گروه تمرین استقامتی + قدرتی (E+S) (n=9)، قدرتی + استقامتی (S+E) (n=10)، ترکیبی چرخشی (ACT) (n=12) و کنترل (n=9) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار بر روی دوچرخه کارسنج (با شدت 80-60% (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40% 1RM، 18-8 تکرار) بود. نتایج نشان داد میزان فولیستاتین و میوستاتین پس از 3 نوع ترتیب تمرین، تغییر معنی داری نیافت (0.05≤P). نسبت فولیستاتین به میوستاتین در گروه E+S افزایش یافت، هرچند معنی دار نبود (0.05≤P)؛ ولی این نسبت در گروه S+E کاهش معنی داری را نشان داد (0.04=p) و پس از تمرین، ACT تغییری نیافت (0.05≤P). همچنین، 8 هفته تمرین ترکیبی، به افزایش معنی دار قدرت بالاتنه در گروه های تمرین ترکیبی E+S و ACT و قدرت پایین تنه در همه گروه های تمرینی منجر شد (0.05>p). بر اساس یافته های این مطالعه به نظر می رسد ترتیب تمرین می تواند بر سازگاری های عملکردی ناشی از تمرین تأثیرگذار باشد. همچنین، به نظر می رسد با توجه به افزایش نسبت فولیستاتین بر میوستاتین در گروه E+S و کاهش این نسبت در گروه S+E، ترتیب استقامتی + مقاومتی، به محیط آنابولیک تر و ترتیب مقاومتی + استقامتی، به محیط کاتابولیک تری منجر شود.
۲۰۲.

تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین منو هیدرات بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی کراتین منوهیدرات اجرای بی هوازی لاکتات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 148 تعداد دانلود : 843
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران. 24 کشتی گیر مرد منتخب باشگاهی با میانگین سن 71/2±2/23 سال، قد 07/8±6/174 سانتی متر، و وزن 5±8/73 کیلوگرم به صورت تصادفی در سه گروه مصرف کننده 20 گرم کراتین (20CrM)، 30 گرم کراتین (30CrM) و دارونما (P) تقسیم شدند. گروه 20CrM و 30CrM به ترتیب روزانه 20 و30 گرم کراتین منوهیدرات را در 4 وعده به مدت 6 روز دریافت کردند. گروه P کپسول حاوی آرد ذرت مصرف کردند. پیش و پس از دوره مصرف، میانگین، اوج، و حداقل توان بی هوازی، شاخص خستگی، لاکتات خون استراحت، بلافاصله و 5 دقیقه پس از انجام آزمون وینگیت، ضربان قلب بلافاصله پس از فعالیت شبیه سازی شده کشتی و آزمون وینگیت، همچنین توده کل بدن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t همبسته، تحلیل واریانس ( ANOVA) یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند و سطح معناداری 5 درصد منظور شد (05/0≥P). یافته ها نشان داد توان بی هوازی میانگین، اوج، و حداقل و توده کل بدن در مقایسه با مقادیر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت. در متغیرهای دیگر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM و P نسبت به پیش آزمون تفاوت معنادار مشاهده نشد. همچنین، تفاوت معنادار بین گروهی در توان بی هوازی اوج، میانگین، و حداقل در پس آزمون گروه های 20CrM، و 30CrM نسبت به گروه P مشاهده شد، در حالی که تفاوت معنادار در مرحله پس آزمون گروه 20CrM نسبت به گروه 30CrM مشاهده نشد. نتیجه اینکه مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین به طور یکسان باعث بهبود اجرای بی هوازی کشتی گیران شد، اگر چه تاثیر معناداری بر لاکتات خون و ضربان قلب نداشت.
۲۰۳.

بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات قدرتی انتگرال الکترومیوگرافی هم کنشی عضله موافق عضله مخالف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 356 تعداد دانلود : 529
هدف از این پژوهش بررسی سازگاری های عصبی درون عضلانی و برون عضلانی، پس از تمرینات قدرتی ایزوتونیک در اندام تحتانی بود. آزمودنی های این تحقیق را 30 دانشجوی مرد ورزشکار با دامنة سنی 37/1 72/21 سال، میانگین قد 40/5 90/173 سانتی متر و میانگین وزن 25/6 27/74 کیلوگرم و سابقه ورزشی 12/1 6/2 سال تشکیل می دادند که هیچ گونه سابقه آسیب دیدگی در مفاصل زانو، مچ پا، عضلة دوقلو و دیگر عضلات و تاندون های درگیر در حرکت پلانتار فلکشن نداشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرینات قدرتی با وزنه (15=n) و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. اطلاعات الکترومیوگرافی (انتگرال الکترومیوگرافی، IEMG) عضلات دوقلو و ساقی قدامی پای برتر آزمودنی ها در خلال حرکت پلانتا رفلکشن در پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. همة اندازه گیری های الکترومیوگرافی با اعمال حداکثر انقباض ارادی توسط آزمودنی ها انجام شد. گروه تجربی حرکت بلندشدن روی پنجه پا را سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته انجام داد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون t استودنت در سطح معنی داری 05/0P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اندازه گیری های IEMG عضله موافق (دوقلو) و مخالف (ساقی قدامی) گروه کنترل و تجربی در پس آزمون تفاوت معنی-داری وجود دارد و گروه تجربی افزایش معنی داری در پارامترهای مورد نظر، نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج کلی این تحقیق نشان داد زمانی که ورزشکار تحریک تمرینی جدیدی را از سر می گیرد، سازگاری های عصبی درون عضلانی شامل افزایش به کار گیری واحد حرکتی، میزان و مدت آتش باری این واحدها و سرعت توسعه نیرو و سازگاری های عصبی برون عضلانی (کاهش هم کنشی عضله مخالف) در عضله شکل می گیرد. در نتیجه، با توسعه قدرت فعال سازی واحدهای حرکتی عضله موافق افزایش یافته و از طرفی، فعالیت عضله مخالف حین عمل عضله موافق کاهش می یابد.
۲۰۴.

اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستالین ، تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی کورتیزول تستوسترون عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 925 تعداد دانلود : 403
میوستاتین تنظیم کننده منفی قوی در رشد عضله اسکلتی است و نقش مهمی در تنظیم توده عضله بازی می کند. با این همه سازوکارهایی که تولید میوستاتین عضلانی را تنظیم می کند به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر عبارت است از تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات قدرت عضلانی، توده بدون چربی، میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول سرمی در مردان جوان تمرین نکرده. بدین منظور، 16 مرد جوان (میانگین سن 9/2 5/22) به دو گروه تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی عبارت بود از 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 % RM1، سه جلسه در هفته با حرکات دربرگیرنده کل بدن. گروه کنترل تمرین مقاومتی انجام نمی داد. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی، و سنجش ترکیب بدنی (DEXA) در هفته های صفر، چهارم، و هشتم انجام شد. تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و همبستگی دو متغیره نشان داد تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، و تستوسترون می شود، در حالی که کورتیزول و میوستاتین کاهش می یابد (05/0P<). همچنین، به ترتیب، ارتباط منفی و مثبتی بین تغییرات میوستاتین با تستوسترون (05/0P< و 69/0-=r) و میوستاتین با کورتیزول (03/0P< و 73/0=r) متعاقب تمرین مقاومتی وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد سطوح سرمی میوستاتین در پاسخ به تمرین مقاومتی کاهش می یابد و تغییرات ایجاد شده با تمرین مقاومتی در سطوح میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول ممکن است در افزایش قدرت و توده عضلانی نقش داشته باشد.
۲۰۵.

تأثیر ده روز مصرف خوراکی زعفران بر علائم بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیروی ایزومتریک و ایزوتونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 707 تعداد دانلود : 581
هدف: کوفتگی عضلانی تأخیری، معمولاً پس از انجام فعالیت غیر معمول برونگرا روی می دهد و باعث کاهش کارایی و عملکرد ورزشی می شود. درمان های متعددی جهت پیشگیری و درمان این عارضه شایع در ورزش پیشنهاد شده ولی تاکنون روش موثری یافت نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی زعفران در طی ده روز برای پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1±6/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و غلظت آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تاثیر زعفران در نوبتهای مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیر وابسته برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران بمدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم CK و LDH شد (001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه تجربی نسبت به پیش آزمون کاهش نداشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنی داری را نشان داد (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که ده روز مصرف زعفران اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.
۲۰۶.

تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی بر ملکولهای چسبان محلول در گردش خون مردان سالم و نسبتاً چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی مردان نسبتاً چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 570 تعداد دانلود : 142
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی اثر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر ملکولهای چسبان سرمی در مردان نسبتاً چاق. به این منظور 24 مرد نسبتاً چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در 3 گروه تمرینات استقامتی (8n=)، تمرینات مقاومتی (8n=)، و گروه کنترل (8n=) قرار گرفتند. گروههای تمرین مقاومتی و استقامتی به مدت 13 هفته تحت تاثیر تمرینات بودند. تمرینات استقامتی عبارت بود از دویدن با شدت 75-85 درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنیها و تمرینات مقاومتی شامل 11 ایستگاه تمرین با وزنه که هر جلسه 4 ست با 12 تکرار و با شدت 50-60 درصد 1RM انجام می شد. نمونه های خونی قبل و بعد از تمرین گرفته شد. ICAM-1 و –E سلکتین سرمی با روش الیزا اندازه گیری شده است. تحلیل داده ها با روش آزمون MANOVA نشان داد تمرینات هوازی به طور معناداری به کاهش 69/17 درصدی در ICAM-1 و 6/27 درصدی در -Eسلکتین انجامید و تمرینات مقاومتی به طور معناداری 75/26 درصد از ICAM-1 و 2/30 درصد از -Eسلکتین مردان نسبتاً چاق کاست. دو گروه تمرین مقاومتی و استقامتی در ICAM-1 و –E سلکتین سرمی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. در مجموع از این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی و استقامتی ملکولهای چسبان سرمی را کاهش می دهد.
۲۰۷.

آثار چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طی فعالیت زیر پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی اکسیداسیون چربی کربوهیدرات فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 576 تعداد دانلود : 127
ظرفیت اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در طول فعالیت نقشی مهم در نوع سوبسترای مصرفی و ذخیره سازی انرژی در بدن دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر چاقی بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در هنگام فعالیت ورزشی می باشد. 6 مرد چاق و 6 مرد لاغر (شاخص توده بدن به ترتیب برابر با22/1± 55/29 و35/1± 27/18 کیلوگرم بر متر مربع) غیرفعال و بزرگسال (سن به ترتیب 83/0 ±50/ 22 و 32/1 ± 83/21 سال، قد 12/9 ± 174 و 75/4 ± 17/175 سانتی متر، وزن 85/8 ± 31/89 و 58/5± 1/56 کیلوگرم، چربی بدن 62/3 ± 38/26 و 92/3 ± 35/ 11 درصد)، 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان را با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در شرایط مشابه انجام دادند. جلسه آزمون در هنگام صبح و پس از 12 ساعت ناشتا انجام گرفت. اکسیژن مصرفی، هزینه انرژی و اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات در حین فعالیت به روش اسپیرومتری مدار باز و کالری سنجی غیرمستقیم با دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری و محاسبه شد. روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه مکرر و آزمون t نشان داد که اکسیژن مصرفی(002/0 P =) و انرژی مصرفی(003/0 P =) در افراد چاق نسبت به افراد لاغر بیشتر بود، اما تفاوت معنی داری در نسبت اکسیداسیون چربی/ کربوهیدرات مشاهده نشد (394/0 P =). این یافته ها نشان می دهد که نوع اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در افراد چاق نسبت به لاغر در فعالیت ملایم و کوتاه مدت، تفاوتی ندارد و تفاوت در درصد چربی نمی تواند موجب تغییر در اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در فعالیت زیر بیشینه شود.
۲۰۸.

مقایسه تاثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن پیاده روی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 407
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه تاثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک، 36 زن 25-55 ساله با اضافه وزن (3.4± 27.99 کیلوگرم بر متر مربع) که سابقه بیماری نداشتند، به طور تصادفی به 3 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول 1 روز، گروه دوم 2روز، و گروه سوم 3 روز در هفته روی نوار گردان پیاده روی کردند. در هر روز تمرین، شرکت کنندگان 60 دقیقه و با شدت 80- 65% ضربان قلب بیشینه پیاده روی سریع انجام دادند. برنامه تمرین به مدت 12 هفته به طول انجامید. وزن، درصد چربی بدن، BMI و WHR قبل و بعد از تمربن اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) انجام شد. میانگین وزن، درصد چربی بدن، WHR و BMI شرکت کنندگان در پژوهش از 9.7± 69.15 کیلوگرم، 4.6± 33.71%، 0.056± 0.82، 3.4± 27.99 کیلوگرم بر متر مربع به 8.9 ± 67.69 کیلوگرم، 4.3± 31%، 0.05± 0.81، 3.1± 26.55 کیلوگرم بر متر مربع به طور معناداری تغییر یافت (p<0.05). آزمون توکی نشان داد اختلاف بین گروهها ناشی از تغییرات معنادار در گروه سوم است. در زنان کم تحرک دارای اضافه وزن، پیاده روی به مدت 60 دقیقه، 1 یا 2 روز در هفته و با شدت متوسط نمی تواند باعث تغییرات در ترکیب بدنی شود و حداقل 3 روز فعالیت بدنی در هفته مدت زمان لازم برای بهبود ترکیب بدنی است.
۲۰۹.

ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول سرم آزمون بالک اسید لاکتیک کراتینین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 762 تعداد دانلود : 916
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان است. به این منظور 16 دونده مرد جوان داوطلب با میانگین سنی 2 ± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175 سانتیمتر، وزن 21/2 ± 17/64 کیلوگرم در این تحقیق شرکت کردند. به منظور بررسی تغییرات کورتیزول و متابولیت های پلاسما، آزمودنی های تحقیق در آزمون هوازی بالک شرکت کردند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج پژوهش افزایش معنی داری را در غلظت های کورتیزول، اسید لاکتیک و کراتینین پلاسما نشان داد (001/0 = P). هم چنین بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم بلافاصله پس از فعالیت بدنی شدید ارتباط مثبت معنی داری مشاهده شد (001/0 = P و 62/0 = r). در حالی که چنین ارتباط معنی داری بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم پس از 3 ساعت از فعالیت ورزشی وجود نداشت (005 P>). به علاوه هیچ ارتباط معنی داری بین کورتیزول و کراتینین سرم، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت ورزشی مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع، یافته های تحقیق حاضر نشان داد که افزایش کورتیزول و متابولیت های پلاسما شاید ناشی از شدت فعالیت بدنی و هم چنین وجود ارتباط مثبت معنی دار بین تغییرات هورمون کورتیزول و اسیدلاکتیک سرم متعاقب آزمون میدانی بالک، نشان دهنده کارایی مطلوب این آزمون در ایجاد تغییرات سوخت و ساز و اهمیت بررسی هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان جوان است.
۲۱۰.

مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال پس از ورزش درمانده ساز بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی در دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پاسخ های ایمنی بازیافت فعال بازیافت غیرفعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 282
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان مرد ورزشکار است. به این منظور با استفاده از آزمون کوپر و سنجش BMI، 20 دانشجوی ورزشکار رشته آمادگی جسمانی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اول (بازیافت فعال) و گروه دوم (بازیافت غیرفعال) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل چندمرحله ای را تا درماندگی و بلافاصله به مدت 30 دقیقه دوره بازیافت خود را انجام دادند. آزمودنی های گروه اول در 15 دقیقه ابتدایی با 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه روی نوارگردان فعالیت داشتند در حالی که گروه دوم این مدت زمان را به حالت درازکش سپری کردند. سپس هر دو گروه 15 دقیقه بازیافت بعدی را در حالت نشسته به پایان رساندند. نمونه های خون، قبل، بلافاصله، 15 و 30 دقیقه پس از فعالیت درمانده ساز جمع آوری شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس طرح های تکراری، افزایش معنی داری شاخص های لکوسیت، لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل، CD4، CD8 و کاهش نسبت CD4:CD8 را بلافاصله پس از پایان فعالیت نشان داد (05/0//P). هر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال موجب کاهش معنی دار مقادیر CD8، CD4، لنفوسیت، مونوسیت و لکوسیت وکاهش غیرمعنی دار نوتروفیل و افزایش غیرمعنی دار نسبت CD4:CD8شد که در کاهش مقادیر مذکور، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). در ضمن تمامی شاخص ها به غیر از مونوسیت در گروه اول، پس از هر دو نوع بازیافت تقریباً به سطوح استراحتی خود بازگشتند.
۲۱۱.

اثر پیاده روی بر کیفیت، کمیت و برخی پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت خواب پیاده روی کمیت خواب پارامترهای فیزیولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 743 تعداد دانلود : 743
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته برنامه پیاده روی بر کیفیت، کمیت و برخی پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب (TG، TC، HDL) در مردان سالمند بود. به این منظور 20 مرد سالمند سالم (با میانگین سنی 24/7±4/72 سال، قد 11/6 ±59/163 سانتیمتر و وزن 19/9±31/68 کیلوگرم) به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره پیاده روی و شاهد تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه پیاده روی به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 45 – 30 دقیقه با شدت 75 – 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان تمرین کردند. کیفیت خواب آزمودنی ها توسط پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) و کمیت خواب توسط ثبت طول مدت خواب مفید شبانه آزمودنی ها ارزیابی شد. متغیرهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب نیز (TG، TC، HDL)، قبل و بعد از هشت هفته پیاده روی توسط نمونه گیری خون سنجیده شد. نتایج نشان داد که در گروه پیاده روی کیفیت خواب آزمودنی ها 31 درصد بهبود یافت و کمیت خواب نیز 45 دقیقه افزایش داشت که از لحاظ آماری معنی دار بود (05/0P<). به علاوه، در گروه پیاده روی تغییرات TC و HDL بهبود معنی داری داشت (05/0P<). نتایج آزمون t مستقل هم نشان داد که کیفیت و کمیت خواب بین دو گروه پیاده روی و شاهد تفاوت معنی داری داشت (05/0P<). با این حال هیچ رابطه ای بین تغییرات کیفیت و کمیت خواب با تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت هشت هفته پیاده روی کیفیت و کمیت خواب را به همراه برخی از پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با خواب در سالمندان بهبود می بخشد و به عنوان راهی برای درمان مشکلات خواب در سالمندان مفید خواهد بود.
۲۱۲.

تاثیر کم آبی بدن بر حداکثر اکسیداسیون چربی ( MFO ) و شدت فعالیت متناسب با MFO(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم آبی حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) نقطه تقاطع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 594 تعداد دانلود : 13
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر کم آبی بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و Fatmax. 10 دانشجوی پسر غیر ورزشکار با میانگین سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد و max2VO، ml/kg/min 2/4±8/38، در دو جلسه جداگانه، فعالیت فزاینده ای را تا سر حد خستگی روی نوارگردان اجرا کردند. در جلسه کنترل، وضعیت آب بدن آزمودنی ها طبیعی بود. در جلسه کم آبی، آزمودنی ها، قبل از اجرای آزمون، به واسطه استفاده از سونا دچار کم آبی شدند. میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی فعالیت با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. برای هر فرد، میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن روی می دهد (Fatmax) و نقطه تقاطع تعیین گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون آماری t همبسته نشان داد که MFO در جلسه کم آبی به طور معناداری پایین تر از مقدار آن در جلسه کنترل بود (05/0±24/0 در مقابل 08/0±31/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). همچنین، Fatmax در جلسه کم آبی در مقایسه با کنترل در شدت پایین تری روی داد (3/8±4/40 در مقابل 8/7±46 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نقطه تقاطع نیز به طور معناداری بر اثر کم آبی به شدت پایین تری جابه جا شد (2/9±8/44 درمقابل 7/6±4/53 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نتایج این تحقیق نشان داد کم آبی به واسطه افزایش در میزان اکسیداسیون کربوهیدرات، سهم نسبی چربی را در جریان فعالیت کاهش می دهد. همچنین، باعث جابه جایی Fatmax و نقطه تقاطع به شدت پایین تری از فعالیت می شود. این جابه جایی ممکن است علتی برای کاهش در زمان رسیدن به خستگی تحت شرایط کم آبی باشد.
۲۱۳.

تحلیل و مقایسه روش های مختلف تعیین آستانه بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 902 تعداد دانلود : 108
تحقیق حاضر با هدف مقایسه روش های مختلف تعیین آستانه بی هوازی به اجرا در آمد بدین منظور 15 نفر(با میانگین + انحراف معیار سنی 32/1+ 21 سال قد 5/2 + 178 سانتی متر و وزن 78/6+ 2/64 کیلوگرم بعنوان آزمودنی های تحقیق انختخاب شدند برای تعیین نقطه انحراف ضربان قلب HRDP از پروتکل هافنمن استفاده شد ضربان های قلب فعالیت آزمودنی ها لحظه به لحظه بااستفاده از تله متری ثبت شد همزمان در 5 مرحله مختلف با استفاده از انژوکت نمونه خون از سیاهرگ دست چپ آزمودنی ها جمع آوری و میزان اسید لاکتیک آن ها به طور آنزیماتیک اندازه گیری شد در تعیین آستانه بی هوازی با استفاده از HRDP و منحی عملکرد ضربان قبل HRPC روش های بلک بورن 70 در صد ضربان قلب بیشینه روش 90 در صد ضربان قلب بیشینه معادله ناریتا مدل بلند بیشترین فاصله L.Dmax و مدل کوتاه بیشترین فاصله S.Dmax با روش سنجش لاکتات روش مبنا مورد مقایسه قرار گرفتند نتایج نشان داد که روش S.Dmax در برآورد ساتانه بی هوازی روش دقیقی است و تفاوت معنی داری بین این روش و روش مبنا وجود ندارد 83/8+ 167 در برابر 17/8+ 168 و 85/0=p از طرف دیگر مقایسه نتایج روش بلک بورن روش 90 در صد ضربان قلب بیشینه معادله ناریتا و مدل L.Dmax با روش مبنا نشان دهنده اختلاف معنی دارد در برآورد آستانه بی هوازی با استفاده از HRDP بود با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیتجه گیری کرد که روش S.Dmax می تواند جایگزین مطمئن روش سنتی پر هزینه و وقت گیر خون گیری متعدد ( سنجش لاکتات ) شود بر همین اساس مربیان و ورزشکاران برای تعیین آستانه بی هوازی و کنترل شدت برنامه تمرینات خود می توانند از این روش استفاده کنند
۲۱۴.

آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 228
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش است . در این تحقیق توصیفی که جامعه آماری آن را کلیه پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی دانشگاه های استان لرستان تشکیل می دادند، 180 پرسشنامه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس ، توزیع و 168 پرسشنامه برگشت داده شد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین شناخت کل نمونه ها از 26 دارو و 12 مکمل ذکر شده در این تحقیق به ترتیب 2 /8 و 5/6 است . همچنین میانگین نمره آگاهی از دوپینگ در ورزش 7/6 از 7، میانگین نمره آگاهی از عوارض جانبی داروها و مکمل ها 85/14 از 26، میانگین نمره آگاهی از قانونی بودن آنها 47/14 از 26 و میانگین نمره آگاهی از تاثیر نیروزایی این مواد در ورزش نیز 5/13 از 26 بود.میانگین نمره کلی آگاهی هر فرد که از جمع نمره های کل پرسشنامه تشکیل می شد 50/78 از 162 نمره بود که تفاوت این نمره در مقاطع تحصیلی مختلف در سطح 01/0 = ? کاملاً معنی دار بود. 45 درصد (76 نفر) از نمونه های این تحقیق اطلاعات خود را در زمینه دوپینگ و داروهای نیروزا در ورزش کم و 35 درصد نیز اطلاعات خود را متوسط عنوان کردند. نتایج این تحقیق نیز همچون تحقیقات مشابه در کشورهای دیگر حاکی از آگاهی بسیار کم یا ناچیز پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی در زمینه دوپینگ در ورزش است که لزوم تدوین برنامه های آموزشی برای این دسته را هر چه بیشتر آشکار می سازد.
۲۱۵.

اثر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی - تنفسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریتم روزانه سیکل عادت ماهیانه عملکردهای قلبی تنفسی مرحله فولیکولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 349 تعداد دانلود : 650
هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از ارزیابی تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی- تنفسی. بدین منظور درجه حرارت بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد. 20 نفر از دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه اصفهان برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند (سن= 5/2±5/21 سال، قد= 03/1±64/1 متر، وزن=8/4±2/57 کیلوگرم). همه آزمودنیها دارای سیکل عادت ماهیانه طبیعی و منظم با دوره 26- 30 روز بودند و هیچ یک از آنها حداقل 4 ماه قبل از شرکت در آزمون، هیچ نوع داروی هورمونی و جنسی از جمله داروی ضد بارداری مصرف نکرده بودند و قبل از شرکت در آزمون هیچ گونه آسیبی ندیده بودند. قبل از اجرای آزمون اصلی، همه آزمودنیها 2 جلسه آشنایی را برای به حداقل رسانیدن تاثیرات یادگیری و افزایش پایایی اندازه گیری دقیقاً شبیه به آزمون اصلی در آزمایشگاه اجرا کردند. آزمون اصلی در ساعات 06:00 و 18:00 و در مراحل فولیکولی و لوتئینی سیکل عادت ماهیانه اجرا شد. درجه حرارت بدن 30 دقیقه قبل از انجام سایر تستها در حالت استاندارد اندازه گیری شد. شاخصهای قلبی- تنفسی شامل ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از فعالیت، همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی با اجرای پروتکل فزاینده بروس اندازه گیری شد. برای ارزیابی تاثیر ریتم روزانه، سیکل عادت ماهیانه، و اثر متقابل دو ریتم روزانه و ماهانه بر متغیرهای مورد نظر از تجزیه و تحلیل آماری تحلیل واریانس دوطرفه (ANOVA) استفاده شد. درجه حرارت بدن به طور معناداری از ساعت 06:00 تا 18:00 به اندازه 8/0 درجه سانتی گراد افزایش داشت. ریتم روزانه تاثیر معناداری بر حداکثر اکسیژن مصرفی داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به میزان 6/2 میلی لیتر بر دقیقه افزایش نشان داد. ریتم روزانه همچنین تاثیر معناداری بر ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به ترتیب 8 و 4 ضربه در دقیقه بیشتر بود. ریتم روزانه، همچنین برای فشار خون سیستولیک قبل و بعد از فعالیت مشاهده شد، به طوری که در ساعت 18:00 به ترتیب 6 و 8/4 میلی متر جیوه بالاتر از ساعت 06:00 بود. سیکل عادت ماهیانه معنادار در درجه حرارت، ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله لوتئینی نسبت به فولیکولی و در حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار خون سیستولیک قبل از فعالیت و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله فولیکولی نسبت به لوتئینی مشاهده شد. در فشار خون دیاستولیک قبل و بعد از فعالیت ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه معنادار مشاهده نشد. تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه تنها در درجه حرارت معنادار بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت تحت تاثیر ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه قرار دارند. بنابراین، در هنگام اندازه گیری دمای بدن و شاخصهای قلبی- تنفسی باید تاثیر تغییرات روزانه و سیکل عادت ماهیانه در نظر گرفته شود. لذا، در مطالعاتی که بر روی زنان انجام م
۲۱۷.

رابطه بین آمادگی جسمانی با درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 15-13 ساله شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی درصد چربی بدن دانش آموزان شهری – روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 138 تعداد دانلود : 699
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال، 579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد(گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC, TG , LDL, HDL ) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.
۲۱۸.

تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی عملکرد قلبی ریوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 637 تعداد دانلود : 817
هدف از این تحقیق عبارت است از تعیین تاثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با محدود کردن حرکت قفسه سینه بر توان هوازی و عملکردهای قلبی- تنفسی افراد سالم. بدین منظور 18 دانشجوی مرد غیر ورزشکار به طور داوطلبانه انتخاب و به دو گروه 9 نفری (گروه تجربی 1 و 2) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت چهار هفته، سه جلسه در هفته با شدت 70 تا 85 درصد HRmax تمرین دوی هوازی داشتند. گروه تجربی یک تمرین هوازی همراه با بستن باند الاستیکی به دور قفسه سینه و گروه تجربی دو تمرین بدون استفاده از باند انجام دادند. به منظور اندازه گیری توان هوازی و عملکرد ریوی از دستگاه تحلیلگر گازهای تنفسی و به منظور اندازه گیری زمان رسیدن به واماندگی (TTE) از آزمون با بار ثابت روی نوارگردان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t (مستقل و همبسته) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته های آزمون t همبسته نشان داد پس از تمرین، max2VO،VEmax و MVV در هر دو گروه تجربی، و TTE در گروه تجربی1 افزایش معناداری یافت (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان داد گروه تجربی1 در مقایسه با گروه تجربی 2 افزایش بیشتری در max2VO (001/0p=)، VEmax (008/0p=) و MVV (04/0p=) داشت. اما تمرین روی FVC و FVC/1FEV این آزمودنی ها تاثیر معناداری نداشت (05/0p>). به طور کلی، نتایج این تحقیق آشکار ساخت علاوه بر افزایش توان هوازی و عملکرد قلبی- تنفسی هر دو گروه پس از تمرین، استفاده از باند الاستیکی هنگام تمرین هوازی در مقـایسه بـا تمرین هوازی به تنهـایی بر متغیرهای ذکرشده تاثیر بیشتری داشت.
۲۱۹.

بررسی تأثیر مصرف مکمل کربوهیدرات قبل از فعالیت بیشینه بر تعداد سلولهای سفید و گلوکز و هورمون کورتیزول در دختران دانشجوی ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 771 تعداد دانلود : 341
هدف تحقیق حاضر ، بررسی تاثیر مکمل کربوهیدرات قبل از فعالیت بیشینه بر تعداد سلول های سفید ، گلوکز و هورمون کورتیزول در دختران دانشجوی ورزشکار است . بدین منظور 20 دانشجوی داوطلب رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری تقسیم شدند . آزمودنی های گروه تجربی محلول کربوهیدرات را به میزان 5 سی سی و به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن قبل از فعالیت بیشینه مصرف و آزمودنی های گروه کنترل نیز به همین میزان محلول بدون کربوهیدرات استفاده کردند . نمونه های خونی به منظور بررسی تعداد سلول های سفید ، گلوکز و هورمون کورتیزول در زمان های قبل ، بلافاصله و 2 ساعت بعد از فعالیت اخذ شد . پس از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب و در دو سطح معنی داری نتیجه گرفته شد . نتایج نشان داد اگرچه دستکاری تغذیه های دستگاه ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد ، اما مصرف مکمل کربوهیدرات به روش انتخابی در این تحقیق بر متغیرهای مورد بررسی تاثیری نداشت.
۲۲۰.

مقایسه سطوح 17 بتا استرادیول سرم و ارتباط آن با برخی عوامل خطرساز سرطان سینه در زنان یائسه ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان سینه بتا 17 استرادیول سرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 704
هدف تحقیق حاضر، مقایسه سطوح 17 ? استرادیول سرم (از نشانگرهای سرطان سینه) و ارتباط آن با برخی عوامل خطرساز سرطان سینه در زنان ورزشکار و غیروزشکار یائسه است. بدین منظور 19 زن ورزشکار بدنساز (87/7 ±57/53 ساله) و 21 زن غیرورزشکار (17/5 ±61/56 ساله) یائسه شهرستان ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. مقدار 17 بتا استرادیول سرم به وسیله روش الکتروکمی لومینسانس اندازه گیری شد. همه آزمودنی ها پرسشنامه ای شامل سن، سن قاعدگی، سن یائسگی، سن حاملگی و عدم حاملگی، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان سینه، مصرف الکل و سیگار را پر کردند، همچنین شاخص توده بدنی و درصد چربی با دستگاه ترکیب بدنی اندازه گیری شد. از t تست مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای مقایسه و بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. زنان ورزشکار غلظت استرادیول سرمی، شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن کمتری نسبت به زنان غیرورزشکار داشتند، ولی این تفاوت ها معنی دار نبود (05/0 P<). تنها، درصد چربی بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت (44/0 = P). بین وزن، سن، درصد چربی، نسبت دور کمر به لگن و شاخص توده بدنی با سطوح 17 بتا – استرادیول سرم آزمودنی هـا ارتباط معنی داری مشاهده نشد. سن بالا، منارک زودرس، یائسگی دیررس، اولین حاملگی در سنین بالا، مصرف الکل و سیگار در زنان ورزشکار کمتر از زنان غیرورزشکار بود. نتایج این بررسی نشان می دهد، با وجود اینکه جریان استرادیول داخلی پایین، منارک دیررس، یائسگی زودرس و درصد چربی کمتر در زنان ورزشکار نشان دهنده خطر کم ابتلا به سرطان سینه در آنهاست، ولی تفاوت غیرمعنی دار استرادیول سرم بین زنان ورزشکار و غیرورزشکار ممکن است ناشی از شدت و مدت نامنظم تمرینات در زنان ورزشکار باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان