مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق توصیف عملکرد شناگران نخبه نوجوان ایرانی با بکارگیری لباسهای مخصوص شنا بوده است. بدین منظور 6 نفر از شناگران نخبه نوجوان که رکوردهای آنان نزدیک به رکوردهای ملی است، بطور داوطلبانه انتخاب شدند. از شناگران تحت بررسی در هر چهار شنای اصلی در مسافتهای 50 و 200 متر در دوحالت رکورد گیری به عمل آمد. در حالت اول شناگران از مایوهای معمولی قدیمی استفاده کردند و در حالت دوم لباس مخصوص شنا ساخت شرکت اسپیدو را بر تن داشتند. در هر حالت 3 بار رکورد گیری به عمل آمد. همچنین در بخش دیگری از این پژوهش، مقایسه ای بین دو مدل(لباس تمام بدن ونیم تنه) از این نوع لباسها در شنای 400 متر آزاد انجام گرفت. به منظور کنترل شدت فعالیت در تمام مراحل رکوردگیری، ضربان شناگران(33 تا 35 ضربان در 10 ثانیه) بلافاصله پس از رکورد گیری کنترل شد. نتایج نشان داد رکوردهای بدست آمده با پوشش فست اسکین در کلیه مسافتها ودر کلیه انواع شناها، بهتر اززمانی بود که شناگران از مایوهای معمولی استفاده کردند. البته میزان این برتری بسته به نوع ومسافت شنا، متفاوت بود بطوری که تاثیر این نوع لباسها در شنای استقامتی نسبت به شنای سرعتی مشهودتر بود. همچنین نتایج نشان داد که در شنای 400 متر آزاد لباسهای تمام بدن برتری محسوسی نسبت به لباسهای نیم تنه دارند. در راستای بررسی های صورت گرفته به منظور تحلیل کیفی موضوع، پرسشنامه ای محقق ساخته شامل 10 سوال طراحی ودر اختیار 20 نفر از شناگران نخبه ای قرار گرفت که به پوشیدن این لباسها عادت داشتند. نتایج حاصل از پرسشنامه نیز، برتری و مزیت استفاده از لباسهای مخصوص را تایید کرد وابهاماتی که در خصوص محدود شدن دامنه حرکتی، احساس سنگینی شناگران، بالا رفتن دمای بدن و... در استفاده از این لباسها به هنگام شنا که از سوی برخی از شناگران گزارش شده است، تا حدی برطرف گردید.
تغییرات مرکز فشار بدن در اجرای شوت جفت موفق و ناموفق در مردان بسکتبالیست نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی فاکتورهای تاثیرگذار در موفقیت شوت جفت، به عنوان امتیازآورترین و کاربردیترین شوت در بسکتبال، نقش مهمی در ارتقای سطح کمی و کیفی عملکرد ورزشکاران دارد(26). هدف از انجام این مطالعه، تعیین رابطه بین برخی پارامترهای کینتیکی بدن انسان در چهار حالت آمادگی، خمیدگی، پرش و فرود با نتیجه شوت جفت در دو مسافت (25/4 متر) و (25/6 متر) در مردان بسکتبالیست نخبه بود. بدین منظور شش نفر از بهترین شوت کنندههای تیم ملی با میانگین سنی (04/3±33/23 سال)، قد (21/2±67/189 سانتیمتر)، وزن (58/5±84 کیلوگرم)، سابقه بازی (5/2±10 سال) که همگی راست دست بودند و در دو پست گارد راس و فوروارد بازی میکردند و سابقه عضویت در تیمهای ملی را نیز دارا بودند، در این تحقیق شرکت نمودند. ابتداء به بازیکنان توضیح داده شد که به صورت ثابت و بدون دریبل از دو مسافت 25/4 متر و 25/6 متر به صورت عمود بر تخته اقدام به اجرای مهارت شوت جفت نمایند ولی برای آنها در مورد موفق و ناموفق بودن شوت جفت و هدف محقق توضیحی بیان نشد. فرم رضایتنامه توسط بازیکنان تکمیل و از آزمودنیها خواسته شد روی صفحه نیرو قرار بگیرند و از دو مسافت 25/4 متر و 25/6 متر اقدام به شوت کنند. اطلاعات مربوط به یک شوت موفق (ورود توپ به درون حلقه بدون برخورد به تخته یا لبه حلقه) و یک شوت ناموفق (برخورد توپ به حلقه و یا تخته و اوت شدن) ثبت و از نرم افزار وین آنالیز، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. مقایسه میانگین و انحراف استاندارد پارامترهای مربوط به موقعیت قرارگیری مرکز فشار بدن در چهار وضعیت آمادگی، خمیدگی، پرش و فرود (T1 ، T2 ، T3 و T4 ) در دو محور x و y برای دو شوت جفت موفق و ناموفق با استفاده از نرم افزار 13-spss ، با به کارگیری روش آماری ویلکاکسون (05/0>p ) انجام شد. درمحور y ها (مؤلفه خلفی-قدامی) در مسافت 25/4 متر غیر از وضعیت T1 (آمادگی) و در بقیه وضعیتها مرکز فشار در شوت موفق در فاصله دورتری (به طور میانگین 13 میلیمتر) از مبداء نسبت به شوت ناموفق، قرار گرفته بود. در شوت جفت سه امتیازی، در دو وضعیت T3 (پرش) و T4 (فرود) مرکز فشار در شوت جفت موفق در فاصله دورتری (به طور میانگین 5/27 میلیمتر) از مبداء نسبت به شوت جفت ناموفق قرار گرفت، و در شوت جفت سه امتیازی ناموفق، مرکز فشار در وضعیتهای T1 (آمادگی) و T2 (خمیدگی) در فاصله دورتری (به طور میانگین 23 میلیمتر) از مبداء نسبت به شوت موفق واقع شده بود. نتایج بدست آمده بیانگر این نکته بود که موقعیت قرارگیری مرکز فشار در وضعیت خمیدگی (بخصوص در شوت جفت سه امتیازی) میتواند به عنوان یک عامل مهم و مؤثر بر نتیجه شوت جفت باشد .
ارتباط قدرت عضلات شکم و باز کننده مفصل ران با میزان قوس کمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون بر اساس فرضیات کندال و همکارانش، عقیده بر آن بوده است که ضعف عضلات شکم و باز کننده مفصل ران، سبب چرخش قدامی لگن و افزایش میزان قوس کمری می شود. اما برخی از تحقیقات اخیر صحت این فرضیه را مورد سئوال قرار داده اند(8،7،6،5،4،3،2). هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارتباط قدرت عضلات شکم و باز کننده مفصل ران با میزان قوس کمر بود. آزمودنی های تحقیق، 90 مرد سالم غیر ورزشکار با میانگین سن79/1± 9/21 سال، وزن54/10 ± 44/70 کیلوگرم و قد07/6 ± 86/176 سانتی متر بودند. میزان قوس کمر، قدرت عضلات شکم و قدرت عضلات باز کننده مفصل ران، به ترتیب به وسیله خط کش منعطف، آزمون پائین آوردن مستقیم پاها و دینامومتر دیجیتال اندازه گیری شد. یافته های تحقیق با استفاده از روشهای آمار توصیفی و همبستگی میان متغیرها، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج، رابطه معنی داری میان قدرت عضلات شکم با میزان قوس کمر(11/0 r= ) و قدرت عضلات بازکننده پای راست(11/0 r= ) و چپ(11/0 r= ) با میزان قوس کمر را نشان ندادند. بر اساس یافته های این تحقیق، به نظر نمی رسد که ضعف و یا قدرت عضلات شکم و باز کننده مفصل ران به صورت مطلق و بدون توجه به تعادل عضلانی موجود در ناحیه کمری- لگنی بتواند در تغییرات میزان قوس کمر موثر باشد. به بیان دیگر، باید عملکرد سایر عضلات ناحیه کمری- لگنی را نیز مورد توجه قرار داد و صرفا با توجه به میزان ضعف و یا قدرت برخی از عضلات این ناحیه، در مورد تجویز حرکات اصلاحی تصمیم گیری نشود.
تاثیر اجرای یک دوره تمرین قدرتی بر میزان نسبت قدرت عضلات اورتور به اینورتور در بازیکنان فوتبال مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچ خوردگی مچ پا شایع ترین آسیب ورزشی بوده و عوارض دراز مدت پس از آسیب اولیه منجر به دور ماندن ورزشکار از میادین به مدت طولانی تر شده و عملکرد ورزشکار را با مشکل رو برو می کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی قدرت عضلات اورتور و اینورتور در بیماران مبتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا و تاثیر تمرینات قدرتی به عنوان یک مداخله درمانی بود. 24 نفر از بازیکنان فوتبال در این تحقیق شرکت داشتند که به دو گروه سالم و مبتلا تقسیم گردیدند. پس از انجام معاینات بالینی، حداکثر گشتاور و حداکثر گشتاور به وزن اسنتریک و کانسنتریک حرکات اورژن و اینورژن مچ پا توسط نیروسنج ایزوکینتیک اندازه گیری شد. به دنبال اجرای برنامه تمرین شش هفته ای از گروه مبتلا در شرایط مشابه پس آزمون گرفته شد. سرعت ارزیابی ایزوکینتیک در این تحقیق 60 و 120 درجه بر ثانیه انتخاب گردید. به منظور تحلیل داده های خام از آزمون t استیودنت مستقل جهت مقایسه مقادیر حداکثر گشتاور بین دو گروه و آزمون t استیودنت زوج برای بررسی تاثیر تمرین در گروه بیمار استفاده گردید. نتایج اختلاف معنی داری را بین حداکثر گشتاور اسنتریک عضلات اورتور به وزن بدن در افراد مبتلا نسبت به گروه سالم با دو سرعت انتخابی آزمون ایزوکینتیک نشان داد. ضمنا اختلاف معنی داری بین حداکثر گشتاور و حداکثر گشتاور به وزن کانسنتریک اینورژن و حداکثر گشتاور اسنتریک اورژن بین دو گروه مشاهده نشد. ضمنا، مقدار حداکثر گشتاور و حداکثر گشتاور به وزن عضلات اورتور در افراد مبتلا به بی ثباتی پس از اجرای تمرین اختلاف معنی دار داشته و به طوریکه تمرین قدرتی باعث افزایش حداکثر گشتاور گردید. مطالعه حاضر نشان داد که ضعف عضلات اورتور می تواند یکی از عوامل بی ثباتی مزمن مچ پا باشد و تمرینات قدرتی پیش رونده می تواند باعث بهبود نسبت قدرت عضلات اورتور به اینورتور در مچ پای دچار بی ثباتی گردد.
تمایز فعال سازی از انگیختگی در تیراندازی با سلاح بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرضیات اخیر، ""انگیختگی"" به عنوان حالت انرژتیک فرد در لحظه ای خاص تعریف شده است که در الکتریسیته پوست منعکس و بوسیله سطح هدایت الکتریکی پوست سنجیده می شود. در مقابل، ""فعال سازی""، به صورت تغییر در سطح انگیختگی از سطح پایه به موقعیت انجام تکلیف معرفی شده است. از این دیدگاه، انگیختگی ارتباطی با عملکرد ندارد، و فقط فعال سازی است که کیفیت عملکرد را پیش بینی می کند. هدف از تحقیق حاضر، آزمودن فرضیه افتراق انگیختگی از فعال سازی در یک تکلیف میدانی است که پیش از این در تکالیف آزمایشگاهی تایید شده است. تعداد، 23 تیرانداز نخبه (شامل 13 زن و 10 مرد، با میانگین سنی 96/29 سال)، به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. سطح هدایت الکتریکی پوست در حین اجرای تکلیف استاندارد تیراندازی با سلاح بادی به عنوان شاخص انگیختگی ثبت شد. مقیاس های عملکرد شامل امتیاز کسب شده، میزان ثبات روی مرکز هدف، میزان ثبات کلی، طول خط نشانه روی، میزان انحراف نهایی از مرکز نشانه روی در لحظه شلیک و زمان نشانه روی، به طور الکترونیک ثبت شد. یافته ها حاکی از ارتباط خطی و منفی فعال سازی با اکثر مقیاس های عملکرد بود، در حالی که انگیختگی هیچ گونه رابطه ای با عملکرد نشان نداد. نتایج با توجه به فرضیات اخیر و نظریاتی که رابطه انگیختگی و عملکرد را توضیح می دهند مورد بحث قرار گرفته است.
اثر تغییر همپوشی تجمع های سلولی قشر به روش پیش نشانه کردن بر زمان واکنش تکلیف تولید نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند برنامه ریزی حرکتی (تعیین و آماده سازی پارامترهای برنامه ی حرکتی)، یکی از موضوعات مورد بحث در کنترل حرکتی است. تحقیق حاضر به منظور شناخت بیشتر این فرایند، با استفاده از روش پیش نشانه کردن پارامتر به بررسی اثر میزان همپوشی تجمع های سلولی قشر مخ، مستقل از نوع پیش نشانه بر زمان واکنش (RT ) پرداخت. بدین منظور 18 دانشجوی داوطلب در دامنه ی سنی 25-20 سال با استفاده از دستگاه پیش نشانه کردن پارامتر، طی 5 جلسه تحت 6 وضعیت (2 وضعیت پیش نشانه ی اندام با همپوشی کم و زیاد، 2 وضعیت پیش نشانه ی نیرو با همپوشی کم و متوسط، 2 وضعیت پیش نشانه ی جهت با همپوشی متوسط و زیاد) قرار گرفتند. تکلیف مورد بررسی تولید نیروی ایزومتریک بلافاصله پس از نمایش هدف بود. زمان واکنش در وضعیت های مختلف اندازه گیری شده و با استفاده از 3 تحلیل واریانس 2 (همپوشی) در 4 (جلسه) با سنجش های مکرر تجزیه و تحلیل شد. مطابق نتایج، فقط اثر اصلی همپوشی و جلسه معنی دار بود (05/0p< ). در وضعیت های دارای پیش نشانه ی یکسان، با افزایش همپوشی RT به طور معنی داری کاهش یافت. یافتهها نشان داد که موافق نظریه ی تجمع سلولی قشر، RT تابعی از میزان همپوشی تجمع های سلولی است.
اثر 4 هفته تمرین ویبریشن بر توان بی هوازی و قدرت دانشجویان مرد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT ) به عنوان یک روش نسبتا جدید تمرین عصبی عضلانی مورد توجه می باشد و به عنوان عاملی برای تحریک مکانیکی قوی در سیستم عصبی عضلانی، بافت استخوانها و عضلات بطور وسیعی در حرفه های پزشکی، ارگونومی و آزمایشات حیوانی مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر 4 هفته تمرینات ویبریشن (WBV) بر توان بی هوازی و قدرت دانشجویان پسر ورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران ( میانگین : سن 4/1± 5/20 سال؛ وزن5/5 ± 5/69 کیلوگرم ؛ قد 5/5 ± 175سانتی متر ؛ 4/1± 57/22 = BMI ) که همگی سالم بودند داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 = n ) و کنترل (10 = n ) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و به مدت 5 دقیقه در حالت اسکات 110 درجه به تمرین با دستگاه ویبریشن با فرکانس 30 هرتز و دامنه 10 میلی متر پرداختند. از گروه کنترل خواسته شد که فعالیت بدنی و روزانه خود را در مدت زمان پروتکل تمرینی حفظ کنند و از کارهای قدرتی و تمرین با وزنه خودداری کنند. هر یک از متغیرهای وابسته مورد پژوهش در مراحل پیش و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. برای تعیین همگن بودن گروه ها از لحاظ عملکردی از آزمون T مستقل در مرحله پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری T زوجی در سطح معناداری 05/ ≥α تجزیه و تحلیل شد. نتایج افزایش معنی داری در توان بی هوازی و قدرت گروه تجربی نشان داد (002/0 =P و 001/0 =P ). می توان نتیجه گرفت که WBVT باعث بهبود توان بی هوازی و قدرت می شود.
برآوردVO2max از طریق آزمون هشت ضلعی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین فرمول برآورد VO2max ازطریق آزمون هشت ضلعی هوازی(AOT ) بود. 55 مرد و 50 زن به صورت لایه ای هدفدار براساس ملاک های سن و سلامت انتخاب شدند و در دو آزمون AOT و آزمون معیار به فاصله یک هفته شرکت کردند. آزمودنی ها در قالب پنج گروه سنی 17 تا20، 21تا25، 26تا30، 31تا40، و 41 سال به بالا و در هر گروه حداقل 10زن و 10 مرد انتخاب شدند. اطلاعات آزمون معیار از طریق دستگاه تحلیل گازی بدست آمد. میانگین (انحراف معیار±) سن، وزن، قد، ضربان بیشینه، VO2max وBMI برای مردان به ترتیب برابر (11 )31 سال، (12 )74 کیلو گرم، (6± ) 175 سانتیمتر، (11± )191 ضربان دردقیقه، (6± )38 میلی لیتر در دقیقه در کیلوگرم وزن، و (9/3± )06/24 کیلوگرم بر متر مربع بود. اندازه های فوق برای زنان به ترتیب برابر (10± )29 سال ، (11± )62 کیلو گرم، (5 )161 سانتی متر، (12± )191ضربان دردقیقه، (8± )33 میلی لیتر در دقیقه در کیلوگرم وزن و (0/4± )90/23 کیلوگرم بر متر مربع بدست آمد. فرمول های تخمین VO2max از طریق آزمون میدانی AOT ، پروتکل آزمایشگاهیAOT (برروی تردمیل)، و روش بدون آزمون برای مردان و زنان تولید شد. نتایج نشان داد که با افزایش سن و BMI در VO2max وضربان قلب بیشینه تمرین کاهش نسبی مشاهده می شود. در مقایسه با تحقیقات مشابه ، فرمول های بدست آمده توجیه علمی داشته و برآوردهای آنها از دقت کافی برخوردار است. با توجه به بالا بودن ضریب تعیین فرمولها(حداقل57% و حداکثر 81%) و پایین بودن خطای استاندارد برآورد آنها (حداقل 7/2 و حداکثر 2/5)، می توان به مقادیر VO2max برآورد شده از طریق فرمولهای مختلف برآمده از تحقیق اطمینان نمود.
رابطه صفات شخصیتی (مدل پنج عاملی شخصیت) بازیکنان حرفه ای بسکتبال با میزان غیبت آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مدل پنج عاملی شخصیت و غیبت بسکتبالیست های لیگ برتر ایران اجرا شد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق ورزشکاران مرد نخبه بسکتبال، و نمونه ها شامل ورزشکاران شرکت کننده در لیگ برتر بسکتبال در سال 1384 (195 نفر) بودند. سابقه غیبت سال های 1383 و 1384 ورزشکاران از بایگانی باشگاه ها استخراج شد. همچنین ویژگی های شخصیتی ورزشکاران از طریق پرسشنامه شخصیتی مک کری و کوستا، و ویژگی های فردی و جمعیت شناختی توسط پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی مجذور خی توافقی پیرسون مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد، در مقایسه با نمونه های هنجاری مردان عادی، میزان روان نژندی ورزشکاران نخبه بسکتبال در حد متوسط، میزان برون گرایی در حد بالا، میزان انعطاف پذیری در حد متوسط، میزان دلپذیر بودن در حد کم، و میزان وظیفه شناسی آنان در حد متوسط بود. همچنین، بین صفات شخصیتی روان نژندی، برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن، و وظیفه شناسی با غیبت رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0 P < ). بین ویژگی های فردی (سن، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، تعداد افراد تحت تکفل، سابقه فعالیت ورزشی، باشگاهی، ملی، و غیبت قبلی) با غیبت رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0P < ). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش مدل پنج عاملی شخصیت در محیط ورزش بسکتبال مبنای سودمندی برای آزمایش رفتار منفی غیبت نیست (امکان سنجی رابطه ) و با وجود پایداری قابل توجه ویژگی های شخصیتی، سازمان ها می توانند با تغییر محیط یا با ارائه دستورالعمل های انضباطی غیبت را کنترل کنند.
بررسی عنصر محصول از عناصر آمیخته بازاریابی در لیگ برترفوتبال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از چارچوب آمیخته بازاریابی و با در نظر داشتن عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی که ارکان و اساس بازاریابی را در هر صنعتی و از جمله در ورزش تشکیل می دهد و شامل عنصرهای محصول، مکان، ترویج و قیمت می باشد، در راستای بررسی وضعیت لیگ فوتبال حرفه ای ایران صورت گرفته است. در این بررسی از میان عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی سعی در توصیف عنصر محصول (لیگ فوتبال) و نیز مقایسه وضعیت متغیرهای تشکیل دهنده هر یک در بین لیگهای فوتبال ایران، و دو کشور منتخب آسیایی ژاپن و کره جنوبی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران باشگاه های شاغل در لیگ های برتر فوتبال ایران، کره جنوبی و ژاپن، بوده که به سؤالات پرسشنامه تهیه شده توسط محققین پاسخ گفته اند. در این مطالعه، با توجه به اینکه سطح اندازه گیری سؤالات پرسشنامه فاصله ای بوده و متغیر مورد بررسی، کمی و پیوسته می باشد، از مدل های آمار پارامتریک و روش تحلیل واریانس چندگانه یکطرفه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آنست که از دیدگاه مدیران باشگاههای حاضر در لیگ فوتبال ایران اکثریت متغیرهای مورد بررسی از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نمی باشند، در این میان لیگ ژاپن نسبت به لیگ های ایران و کره جنوبی از وضعیت مناسبتری برخوردار می باشد.