فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
فعالیت های بدنی تأثیرات یکسان و همانندی روی بافت استخوانی ندارند. تحقیقات نشان می دهند که فعالیت هایی که تحمل کننده وزن بدن هستند، باعث افزایش تراکم مواد معدنی استخوان ها (BMD) می شوند، در حالی که در رابطه با ورزش هایی که تحمل کننده وزن بدن نیستند (مانند دوچرخه سواری و شنا) نتایج، ضد و نقیض است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی BMD استخوان های ناحیه کمر، ران و ساعد در دوچرخه سواران حرفه ای است. بدین منظور تعداد 29 دوچرخه سوار نخبه مرد (سن 3.92±27.72 سال, قد 6.85±180.7 سانتی متر, وزن 5.46±71.31 کیلوگرم, شاخص توده بدن 1.22±21.90 کیلوگرم بر متر مربع) و تعداد 29 دانشجوی فاقد فعالیت خاص ورزشی (سن 4.70±28.45 سال, قد 6.36±176.9 سانتی متر, وزن 8.49±74.47 کیلوگرم, شاخص توده بدن 2.42±23.90 کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. BMDاندام های آزمودنی ها توسط دستگاه Lunar DPX اندازه گیری شد و بر اساس نُرم سازمان بهداشت جهانی، در سه گروه نرمال, استئوپنی و استئوپوروز جای گرفتند. نتیجه تحقیق حاضر بیانگر درصد بالای استئوپنی و استئوپوروز در دوچرخه سواران (59 درصد در ناحیه کمر، 38 درصد در ناحیه ران و 38 درصد در ناحیه ساعد) نسبت به آزمودنی های گروه کنترل (به ترتیب 7 درصد در ناحیه کمر ، 3 درصد در ناحیه ران و 17 درصد در ناحیه ساعد) است. همچنین, تراکم مواد معدنی استخوان در تمام اندام های اندازه گیری شده در دوچرخه سواران به طور معنی داری کمتر از غیر ورزشکاران می باشد. در مطالعه حاضر، عوامل تأثیرگذار روی BMD مانند سن و پارامترهای آنتروپومتریکی، جهت یافتن دلایل احتمالی کاهش BMD در دوچرخه سواران مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت متغیرهای یاد شده توجیه کننده آن نبودند. به نظر می رسد تماس با زمین و متقابلاً شوک وارده از طرف زمین به استخوان ها به عنوان یک عامل مهم در افزایش BMD به شمار می رود. دوچرخه سواران در روز به طور میانگین چهار ساعت و نیم کمتر از افراد عادی با زمین در تماس هستند و در نتیجه ممکن است عدم تماس با زمین، علت اصلی کاهش BMD در آنان باشد.
تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت ویتامین E بر پاسخ مالون دی آلدهید مردان سالم به دنبال یک جلسه تمرین درمانده ساز در سطح دریا و ارتفاع متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت ویتامین e بر پاسخ مالون دی آلدهید مردان سالم به دنبال آزمون درمانده ساز روی چرخ کارسنج در سطح دریا و ارتفاع متوسط، 19 دانشجوی مرد سالم دانشگاه مازندران انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه ویتامین e و دارونما تقسیم شدند...
واکنشهای igfbps، igf - i، gh و تستوسترون به یک جلسه فعالیت بدنی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر ده روز مصرف دارچین بر شاخص های بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کوفتگی عضلانی حالتی ناخوشایند همراه با درد در عضلات اسکلتی است که عمدتاً متعاقب فعالیت عضلانی برونگرا و یا غیر معمول ایجاد میشود. دستیابی به روشی آسان و بیضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغههای رایج مربیان و ورزشکاران است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی پودر دارچین به مدت ده روز در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانههای عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری ( DOMS ) متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی برونگرا انجام شد.
روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1 ± 1/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی، یک هفته قبل و سه روز بعد از ایجاد کوفتگی عضلانی، روزانه 6 عدد کپسول حاوی 420 میلیگرم پودر دارچین ( روزانه 52/2 گرم) و گروه شاهد 6 عددکپسول حاوی 300 میلیگرم ماده بی اثر لاکتوز (دو عدد صبح، دو عدد ظهر و دو عدد شب) بعد یا حین صرف وعدههای غذایی مصرف کردند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی به صورت وزنه زدن با 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. یک هفته قبل از ایجاد کوفتگی عضلانی و نیز بلافاصله بعد، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اجرای پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک، درد ادراکی، دامنه حرکتی زانو، اندازهگیری محیط ران و غلظت آنزیمهای کراتینکیناز (CPK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازهگیری شد. از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی با اندازهگیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای تعیین اثر دارچین در هر گروه مختلف و از آزمون تی غیروابسته برای مقایسه نتایج بین دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 52/2 گرم پودر دارچین به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنیداری در غلظت آنزیم CPK و LDH شد (0001/0 p< ). حداکثر قدرت ایزومتریک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود، ولی حداکثر قدرت ایزوتونیک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 24(05/0 p< )، 48 (001/0 p≤ ) و 72(0001/0 p< ) ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری را نشان داد. گروه مصرف کننده دارچین به طور معنیداری تغییرات محیط ران کمتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0 p< ). دامنه حرکتی مفصل زانو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری نشان میدهد (001/0 p< ). درد ادراکی درگروه تجربی، بلافاصله، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (0001/0 p< ).
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که ده روز مصرف خوراکی دارچین در پیشگیری از DOMS موثر بوده و به طور قابل ملاحظه و معنیداری علائم آزمایشگاهی و عملکردی کوفتگی عضلانی تاخیری را تحت تاثیر قرار داده است.
تاثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتیین واکنش دهنده C موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه تاثیر 4 هفته بی تمرینی به دنبال 12 هفته تمرین متداوم بر پروتیین واکنش دهنده C با حساسیت بالا در موشهای صحرایی (با وزن 4.93± 325.625 گرم و سن 21 ماه که دست کم 3 ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود). به همین منظور، 56 سر موش صحرایی ماده و مسن از نژاد ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه اصلی تمرینی و کنترل تقسیم شدند. سپس هر گروه به نوبه خود به سه زیر گروه میان آزمون، پس آزمون و مرحله بی تمرینی تقسیم شدند. ضمنا یک گروه پیش آزمون نیز برای تعیین مقادیر پایه HS-CRP به طور مشترک در هر دو گروه استفاده شد. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. آنگاه پروتکل بی تمرینی خون گیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در 4 مرحله با شرایط مشابه انجام و مقادیر HS-CRP با روش ایمنوتوربیدیمتریک و شاخصهای کنترلی LDL-C و HDL-C نیز با روش آنزیماتیک اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD (post hoc) تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP در طی 6 هفته نخست کاهش غیر معناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفته دوازدهم، کاهش معناداری مشاهده شد. نتایج اصلی این پژوهش نشان داد 4 هفته بی تمرینی باعث افزایش غیر معنادار HS-CRP در گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل شده است. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرینات تداومی باعث مهار پاسخ التهابی شده است.
تاثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر پاسخ برخی از هورمون های آنابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرین استقامتی برای کودکان (علم می گوید: تمرین استقامتی برای کودکان، موثرترین است)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ریتم های مختلف موسیقی بر پاسخ های متابولیکی در مراحل فعالیت ورزشی پیشرونده بود. مواد و روش ها: بدین منظور 17مرد غیر ورزشکار سالم، با میانگین و انحراف استاندارد 97/0±76/ 19 سال، 72/ 6±176 سانتی متر، 95/ 5±5/ 68 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه و به روش تعادل مقابل در مطالعه ی حاضر شرکت کردند. این افراد در سه مرحله ی متوالی بدون موسیقی، با موسیقی ریتم تند و با موسیقی ریتم کند، با استفاده از آزمون بروس تا واماندگی به فعالیت پرداختند. متغیر ها در دقایق 3، 6 و 9 اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آنالیز واریانس تکراری با استفاده از آزمون تعقیبی LSD انجام شد (0.05>p). یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت پیشرونده تأثیر معنی داری بر شاخص درک فشار در مرحله ی سوم آزمون(0.05>p)، نسبت تبادل تنفسی در همه ی مراحل آزمون، تفاوت اکسیژن خون سرخرگی-سیاهرگی در مراحله ی اول و دوم آزمون و زمان رسیدن به آستانه ی بی هوازی دارد(0.05>p). اما تغییر معنی داری در اکسیداسیون چربی در هیچ یک از مراحل آزمون وجود نداشت(0.05>p). نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که گوش دادن به موسیقی حین فعالیت موجب افزایش کارایی دستگاه متابولیکی از طریق بهبود درک فشار و افزایش آستانه ی بی هوازی می شود.
بررسی ومقایسه تاثیر سه روش تمرینی پرشهای عمقی بر شاخصهای الکترومایوگرافی ورزشکاران 16 تا 18 ساله باشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر مصرف ناپروکسن بر شدت درد ادراک شده و تغییرات سطح آنزیم کراتین کیناز متعاقب تمرینات اکسنتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مکمل گلوتامین بر سیستم ایمنی دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز است. به این منظور نخست 30 دانشجوی ورزشکار انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه مکمل، شبه دارو و کنترل تقسیم شدند. اولین نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد . سپس دو گروه مکمل و شبه دارو به مدت 2 ساعت با 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی خود با دوچرخه کارسنج به فعالیت پرداختند و به صورت دو سو کور 14 گرم گلوتامین یا شبه دارو را با فواصل 45 دقیقه حین تمرین و بعد از تمرین در 4 نوبت، دریافت کردند. 2 ساعت پس از اتمام تمرین، بار دیگر نمونه های خون گرفته شد. بعد از بررسی آماری داده ها (05/0 = ?) نتایج زیر به دست آمد؛ درصد نوتروفیل های گروه مکمل کاهش معنی داری نشان داد. در گروه شبه دارو درصد لکوسیت ها و سلول های 8CD افزایش یافت و سلول های 4CD کاهش معنی داری را نسبت به دو گروه نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف گلوتامین هنگام اجرای تمرینات شدید تاثیرات مفیدی بر سیستم ایمنی ورزشکاران دارد.
اثر تمرین هوازی و مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر مولکول چسبان بین سلولی sICAM-1 در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3 بر مولکول چسبان بین سلولی sICAM-1 در مردان سالمند بود. 36 مرد سالمند غیرورزشکار 50 تا 70 ساله به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه 9 نفره قرار گرفتند. گروه اول: تمرین هوازی+ مکمل امگا 3؛ گروه دوم : تمرین هوازی+ دارونما؛ گروه سوم: مکمل امگا 3 ؛ گروه چهارم: دارونما. برنامة تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 30 تا 45 دقیقه و با شدت 55 تا 70 درصد HRmax اجرا شد. مقدار مصرف مکمل اسیدهای چرب امگا 3، روزانه 2000 میلی گرم بود. خونگیری پس از 14 ساعت ناشتایی قبل از شروع تحقیق و 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی انجام گرفت. داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t وابسته، آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05 /0≥α تحلیل شد. پس از 8 هفته تمرین، در گروه تمرین هوازی + مکمل امگا 3 و مکمل امگا 3 در مقادیر sICAM-1 کاهش غیرمعناداری دیده شد(05 /0≤p) . همچنین، در مقایسة بین گروه های پژوهش پس از 8 هفته تمرین تفاوت معناداری مشاهده نشد(05 /0 ≤ p ). بنابراین، می توان گفت 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3، تاثیر معناداری بر مقادیرsICAM-1 نداشت. به نظر می رسد تغییرات معنادار در مقادیر این عامل جدید خطرزای قلبی-عروقی، به مدت و شدت تمرین و مقدار مصرفی مکمل امگا3 بستگی داشته باشد که این خود لزوم مطالعات بیشتر را طلب می کند.
بررسی الگوی تغییرات درصد چربی، شاخص توده بدنی، چگالی و نوع پیکری دختران 13 تا 17 ساله شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی تغییرات میزان درصد چربی ، چگالی ، شاخص توده بدن و گونه پیکری دختران 13 تا 17 ساله شهر همدان است . بدین منظور از بین مدارس راهنمایی و متوسطه شهر همدان ، تعدادی مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانش آموزان 13 تا 17 ساله مدارس منتخب ، 500 نفر (در 5 گروه سنی ) به صورت تصادفی انتخاب شدند. درصد چربی بدن ، چگالی ، BMI و نوع پیکری آزمودنی ها به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد که در دختران 13 تا 15 ساله اندازه چربی بدن سیر صعودی دارد و هنگامی که به سنین بزرگسالی (17 سالگی ) نزدیک می شوند، توده چربی بدن کاهش می یابد. شاخص توده بدنی دختران از 13 تا 15 سالگی افزایش می یابد، اما در 16 سالگی روند تغییرات حالت یکنواخت پیدا می کند و بعد از آن تا 17 سالگی اندکی کاهش می یابد. شاخص توده بدنی نیز به عنوان یک عامل مهم سلامتی تغییرات تقریباً مشابهی را طی می کند. چگالی بدن گروه آزمودنی ها تا 15 سالگی کاهش سریعی دارد، سپس تا 17 سالگی کم کم افزایش می یابد. همچنین اجزای نوع پیکری آزمودنی ها در مجموع به ترتیب اندو _ اکتو _ مزومورفی برتری داشتند.
اثر چهارهفته بی تمرینی پس از یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت بر عوامل هورمونی و فیزیولوژیکی کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر چهارهفته بی تمرینی پس از هشت هفته تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر قدرت، استقامت، ترکیب بدنی و تغییرات برخی هورمون ها در کشتی گیران جوان بود. به همین منظور، 14 نفر از کشتی گیران که دارای حداقل شش ماه سابقه تمرین در کشتی بودند (با میانگین سنی 42/2±30/17 سال، قد 14/6±41/ 170 سانتی متر، وزن 18/13±29/72 کیلوگرم و چربی بدن 39/7±39/12 درصد) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی تقسیم شدند و قدرت و استقامت ایزوتونیک و ایزومتریک بالا تنه و پایین تنه، ترکیب بدنی و مقدار برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی کشتی گیران قبل از تمرین، بعد از هشت هفته تمرین و پس از چهارهفته بی تمرینی اندازه گیری گردید. برمبنای یافته ها مشخص شد حداکثر قدرت و استقامت ایزومتریک وایزوتونیک در هر دو گروه پس از تمرین افزایش، اما پس از دوره بی تمرینی، فاکتورهای یاد شده نسبت به پس از تمرین کاهش معناداری داشت، همچنین میزان تستوسترون در هر دو گروه کاهش یافت، اما مقدار کورتیزول، اپی نفرین و نور اپی نفرین افزایش یافت وتنها افزایش کورتیزول در گروه هرمی دوگانه به شکل معناداری نسبت به گروه پلکانی معکوس افزایش داشت. در ارتباط با درصد چربی بدنی نیز در هر دو گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. یافته های فوق نشان می دهد علی رغم این که پس از بی تمرینی، غلظت هورمون های آنابولیکی، استقامت ایزوتونیک و ایزومتریک و حداکثر قدرت در کشتی گیران کاهش می یابد ، درمقابل غلظت هورمون های کاتابولیکی افزایش را نشان می دهد، اما استفاده از الگوی هرمی دوگانه برای حفظ فاکتور های ذکر شده، مناسب تر به نظر می رسد.
مقایسه تأثیر دو روش تمرینی مختلط (هوازی و بی هوازی) و هوازی بر میزان نگرش دختران دانشجویان دانشگاه تهران به واحد تربیت بدنی 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۰ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ،بررسی میزان نگرش دختران دانشجوی دانشگاه تهران به واحد تربیت بدنی 1تحت دوروش تمرینی مختلط ‹هوازی وبی هوازی ›وهوازی است.بدین منظور پرسشنامه ی دست ساخت تهیه وبین 650 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران که واحد تربیت بدنی 1رااخذ کرده بودند .توزیع شد که بین آنها 380نفر به پرسشنامه پاسخ دادند وبه پژوهشگر بازگرداندند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از رو های آماری توصیفی واستنباطی بررسی گردید.تحقیقات به دست آمده نشان می دهد بین میانگین امتیازهای حاصل شده از نگرش دانشجویان به دو روش تمرینی ،اختلاف معنی داری وجود دارد .براساس میانگین امتیازهای به دست آمده،مشخص می شوددانشجویان شرکت کننده درروش تمرین هوازی ،نگرش مثبت تری نسبت به روش مختلط دارندوامتیاز بیشتری کسب کرده اند.
مقایسه تاثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی با حجم یکسان بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن بود. ده مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن، 8/4±8/28 سال؛ شاخص توده بدن، 4/1±2/28 کیلوگرم بر متر مربع) سه جلسه فعالیت شامل 1) فعالیت استقامتی (E)، 2) فعالیت مقاومتی دایره ای و متعاقب آن فعالیت استقامتی (CRE)، 3) فعالیت مقاومتی هایپرتروفی و متعاقب آن فعالیت استقامتی (HRE) را به صورت تصادفی و با فاصله های یک هفته ای انجام دادند. فعالیت استقامتی شامل 30 دقیقه دوچرخه سواری با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. فعالیت مقاومتی دایره ای شامل 3 نوبت 14 تکراری با شدت 50 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه (1RM) برای شش حرکت با وزنه بود. پروتکل هایپرتروفی شامل 3 ست 10 تکراری با شدت 70% 1RM بود. گازهای تنفسی قبل، طی و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی برای محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات جمع آوری شدند. نمونه های خونی سیاهرگی نیز قبل، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی گرفته شدند و برای تحلیل گلوکز، انسولین، اسید چرب آزاد، گلیسرول، مالونیل کوا و گلوت4 استفاده شدند. غلظت گلیسرول پلاسما، قبل از فعالیت استقامتی، طی و در دوره ریکاوری در جلسه CRE بیشتر از دو جلسه Eو HRE و در جلسه HRE بیشتر از جلسه E بود (001/0P<). غلظت گلوکز پلاسما طی فعالیت استقامتی در جلسه HRE کاهش بیشتری نسبت به جلسه CRE و E پیدا کرد (05/0P<). در دوره ریکاوری غلظت گلوکز پلاسما در جلسه E بیشتر از دو جلسه HRE و CHR، و در جلسه CRE بیشتر از جلسه HRE بود (05/0P<). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در جلسه E به صورت معناداری از دو جلسه CRE و HRE بیشتر بود (05/0P<). با این وجود، برای اکسیداسیون چربی، انسولین، گلوت4، مالونیل کوآ و اسیدچرب آزاد اختلاف معناداری بین سه جلسه وجود نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت مقاومتی دایره ای نسبت به فعالیت مقاومتی هایپرتروفی (با حجم یکسان)، موجب افزایش بیشتری در لیپولیز طی فعالیت استقامتی متعاقب آن می شود، اما بر سوخت چربی و کربوهیدرات تاثیرگذار نیست.
تاثیر چرخه شبانه روزی بر پاسخ سگمانST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران به آزمون زیربیشینه 195PWC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر چرخه شبانه روزی بر پاسخ سگمان ST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران به آزمون زیربیشینه 195PWC انجام گرفته است. در این تحقیق تعداد 13 نفر آزمودنی مرد با میانگین و انحراف معیار سن 3/2± 7/23 سال وزن 2/4± 69 کیلوگرم و قد 3/2±5/176 سانتی متر از میان دانشجویان دو سال آخر رشته تربیت بدنی شرکت کردند. در ساعت 8 صبح از آزمودنیها نمونههای الکتروکاردیوگرام وضعیت استراحت ECG) استراحت( گرفته شد. سپس آزمون 195 PWC به اجرا درآمد و بلافاصله پس از آن الکتروکاردیوگرام آزمودنیها ECG) صبح( گرفته شد. در ساعت 17 همان روز مجدداً آزمون 195 PWC به اجرا در آمد و پس از آن الکتروکاردیوگرام آزمودنیها ECG) عصر( ثبت شد. آزمون 195 PWC باعث تغییر معنی دار پاسخ سگمان ST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران در هر دو نوبت صبح و عصر نسبت به حالت استراحت شد اما تفاوت معنیداری بین میانگین اندازههای صبح و عصر مشاهده نشد (استراحت: 017/0± 053/0 صبح: 011/0± 023/0 عصر:
004/0± 000/0 میلی ولت 05/0P<). یافتههای تحقیق نشان میدهد هر چند که آزمون 195 PWC باعث کاهش معنیدار (از لحاظ آماری) ولتاژ سگمان ST میشود اما این کاهش از لحاظ پاتولوژیک معنیدار نیست (کمتر از 1/0 میلی ولت)؛ ضمن اینکه وقت روز (صبح یا عصر) روی پاسخ سگمان ST تاثیر نمیگذارد.
تاثیر تمرینات معین پلایومتریک بر طول و تواتر گامها و مراحل مختلف دو 100 متر ( شتاب گیری ، اوج سرعت ، حفظ سرعت )
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین تاثیر تمرینات معین پلایومتریک بر طول ، تواتر گامها و مراحل مختلف دو 100متر (شتابگیری ، اوج سرعت و حفظ سرعت) بود . برای این منظور 24 دانشجوی تربیت بدنی پسر با میانگین سنی 2+20 سال ، قد 6+83/173 سانتیمتر و وزن 8+87/66 کیلوگرم از بین 104 دانشجوی تربیت بدنی آموزشکده امام علی (ع) شهرستان کرج به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند . آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند ...
نیم رخ ویژگی های فیزیولوژیکی، آنتروپومتریکی، زیست حرکتی و روان شناختی در رشته فوتسال مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نیم رخ ویژگی های فیزیولوژیکی، آنتروپومتریکی، زیست حرکتی و روان شناختی بازیکنان نخبه مرد فوتسال ایران در دو رده سنی جوانان و بزرگسالان انجام شد. بدین منظور، 23 بازیکن تیم ملی در رده سنی جوانان (با میانگین سن 09/1±73/21 سال، وزن 60/7±33/71 کیلوگرم و قد 64/5±23/174 سانتی متر) و 21 بازیکن تیم ملی در رده سنی بزرگسالان (با میانگین سن 03/3±90/26 سال، وزن 29/4±32/76 کیلوگرم و قد 87/3±21/177 سانتی متر) انتخاب شدند و ویژگی های ترکیب بدنی (وزن، درصد چربی و شاخص توده بدن)، فیزیولوژیکی (توان بی هوازی (آزمون رست) و توان هوازی (دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی))، آنتروپومتریکی (محیط و طول ران، محیط و طول ساق پا، قد، قد نشسته و طول اندام تحتانی)، زیست حرکتی (انعطاف پذیری (آزمون خمش به جلو)، سرعت (دوی 36 متر)، چابکی (آزمون ایلی نویز)، توان انفجاری پا (آزمون سارجنت)) و روان شناختی (انگیزش، اعتماد به نفس، تمرکز، تصویرسازی ذهنی، کنترل حالات روانی و هدف گزینی (پرسش نامهPsych SASI)) آن ها مورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون تی مستقل نشان می دهد که به جز ویژگی های وزن (P=0.01)، محیط دور ساق پا (P=0.000) و درصد چربی (P=0.01) که بزرگسالان مقادیر بالاتری در آن ها داشتند، تفاوت معناداری در میانگین سایر ویژگی ها ی دو رده سنی مشاهده نمی شود. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد که نیازمندی های رشته فوتسال در رده سنی جوانان و بزرگسالان در ویژگی های مورد بررسی، مشابه بوده و بزرگسالان، تنها به دلیل توده چربی و نیز توده بدون چربی بیشتر، کمی سنگین تر هستند 0.05<P.