فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۷٬۲۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: سنجش سرمایه فکری کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بونتیس و ارتباط آن با عملکرد سازمانی. روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع کمّی است که با دو پرسشنامه سرمایه فکری و عملکرد سازمانی از تمامی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهرهای اصفهان، بندرعباس، و یزد نظرسنجی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با فن تحلیل عاملی با استفاده از آزمون های کولموگرف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، برابری واریانس ها، لون، و مقایسه میانگین ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شد. یافته ها: سرمایه فکری از دیدگاه مدیران و کارکنان کتابخانه های منتخب مطلوب بود. از میان ابعاد سه گانه سرمایه فکری، فقط بُعد "سرمایه ساختاری" در کتابخانه ها وضعیت چندان مناسبی نداشت. سرمایه فکری و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (سرمایه مشتری، سرمایه انسانی، و سرمایه ساختاری) با عملکرد سازمانی کتابخانه ها ارتباط مثبت و معناداری داشت. همچنین، نتایج یافته ها بر یکسان بودن دیدگاه های مدیران و کارکنان درباره سرمایه فکری دلالت داشت. نتیجه گیری: مسئولان و متولیان دانشگاه ها و مراکز آموزشی با سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه فکری می توانند شاهد ارتقای هرچه بیشتر عملکرد سازمانی در کتابخانه ها باشند.
مسیریابی مبتنی بر زمان در کتابخانه مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاربردهای سیستم اطلاعات مکانی به محیط کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی وارد شده و برخی کتابخانه های پیشرفته دنیا جهت بهبود استفاده از فضا و منابع موجود از مزایای «جی آی اس» بهره می گیرند. هدف پژوهش حاضر طراحی پایگاه مسیریابی در کتابخانه «مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی» به منظور تسهیل دستیابی کاربران به امکانات و خدمات کتابخانه است.
روش پژوهش پیمایش توصیفی است و ماهیت پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. در این پژوهش، داده های مورد نیاز از بخش های مختلف کتابخانه و با مطابقت اطلاعات واقعی با نقشه های موجود (مشاهده) گردآوری شد. به منظور پیاده سازی، ورود داده ها و تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی مسیریابی از نرم افزار «آرک جی آی اس» استفاده شد.
از آنجا که در پژوهش حاضر با شبکه عبور و مرور سروکار داریم و چون مقادیر زمان برای راه ها غیرمنفی است، از الگوریتم «دایجکسترا» برای مسیریابی مبتنی بر زمان استفاده شد. بعد از ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی مسیر، تعیین کوتاه ترین مسیر در کمترین زمان امکان پذیر شد. از این سیستم برای درک بهتر چگونگی رسیدن کاربران به ورودی کتابخانه و دسترسی به امکانات کتابخانه ای در جهت افزایش سودمندی و کارایی کتابخانه استفاده گردید. این مسئله ایده جدیدی است که به کارگیری آن در کتابخانه های دنیا به تازگی آغاز شده است.
بررسی اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشیِ موفق در رویت پذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیت های علمی و حرفه ای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکه های اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشی موفق در رویت پذیری در بستر این شبکه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانه ها می پردازد. روش شناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحه هایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحه ها اعم از قسمت شرح حال، محتوا، رفتار برچسب گذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرم افزار مکس کیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحه های مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبال کننده های صفحه ها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجه های اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آن ها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در این صفحه ها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحه ها دنبال می کردند. به این ترتیب، به نظر می رسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفته اند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدف های با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است. نتیجه گیری: گرچه صفحه های مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت می کردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحه ها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال می کنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت می کند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز می نگرند. این امر، می تواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
آزادی اطلاعات و سناریوهای آینده
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
131 - 157
حوزه های تخصصی:
چکیده<br /> در دنیای معاصر، آزادی اطلاعات به عنوان لازمه دموکراسی شناخته شده و اکسیژن مردم سالاری لقب گرفته است. تجربه نشان داده است که حق دسترسی افراد به اطلاعات، به تنوع بیان های رسانه ای منجر شده، امکان بررسی صحت اخبار و اطلاعاتی را که به مردم ارائه می شوند افزایش می دهد.بنابراین، آشنایی اصحاب رسانه با محتوا و ساز و کارهای اعمال حق دسترسی به اطلاعات امری ضروری است.از این رو، آینده پژوهی به عنوان دانشی نوظهور خواهد توانست متخصصان حوزه رسانه و نویسندگان مطبوعات را یاری نمایدتا ضمن مشخص نمودن موانع اصلی آزادی اطلاعات، سازوکارهای عملی بسط و گسترش آن را ترسیم نمایند. در این مقاله، با توجه به روندهای آزادی اطلاعات در کشور، با رویکرد آینده پژوهانه و به روش سناریو نویسی، آینده های مواجهه آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران مورد تحلیل قرار می گیرند.سئوال اصلی این پژوهش، بررسی آینده های متصور برای آزادی اطلاعات در مطبوعات است.تحقیق مورد نظر،ترکیبی- اکتشافی است و داده های این مطالعه به روش تحلیل محتوا و پیمایش جمع آوری و تحلیل شده اند.جامعه آماری پژوهش، شامل فعالان در حوزه آزادی اطلاعات و رسانه است. حجم نمونه آماری تحقیق مورد نظر 65 نفراست که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. در این تحقیق به تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فناوری بر روند آزادی اطلاعات پرداخته شده است.با توجه به این عوامل و بررسی شاخص های مربوط به هریک، چهار سناریو برای آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران طراحی شده است.
بررسی رابطه تسهیم دانش با خودکارآمدی در پژوهشگران دانشگاه صنعتی مالک اشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت تسهیم دانش در کسب مزیت رقابتی و نقش خودکارآمدی در توانمندسازی کارکنان بر کسی پوشیده نیست. هدف از این پژوهش بررسی رابطه تسهیم دانش با خودکارآمدی (میل به آغازگری رفتار، تمایل به تلاش درجهت تکمیل رفتار، مقاومت در رویارویی با موانع) در پژوهشگران دانشگاه صنعتی مالک اشتر است. روش : این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش آن، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه پژوهشگران دانشگاه صنعتی مالک اشتر، شاهین شهر، در سال 1395 است (242 نفر). از این تعداد، با نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب مجتمع، دانشکده یا پژوهشکده، 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، سه پرسش نامه است: پرسش نامه محقق ساخته جمعیت شناختی؛ پرسش نامه محققساخته تسهیم دانش مبتنی بر مدل دیکسون (20 پرسش نامه) و نیز پرسش نامه استاندارد خودکارآمدی شرر و مادوکس بود. در نهایت 161 پرسش نامه پاسخ داده شده به صورت صحیح و کامل بهدست پژوهشگر رسید. برای سنجش روایی از روایی صوری و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پایایی پرسش نامه تسهیم دانش 89/0 و پرسش نامه خودکارآمدی 82/0 به دست آمد. یافته ها: بین تسهیم دانش و خودکارآمدی در پژوهشگران دانشگاه صنعتی مالک اشتر رابطه معنا داری وجود دارد. این ارتباط برای همه سازوکارهای تسهیم دانش یعنی انتقال ترتیبی، نزدیک، دور، کارشناسی و راهبردی صدق می کند. بیشترین ارتباط میان تسهیم دانش ترتیبی و خودکارآمدی و کمترین ارتباط نیز میان تسهیم دانش راهبردی و خودکارآمدی به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به تأیید رابطه تسهیم دانش با خودکارآمدی، مدیران و مسئولان دانشگاه صنعتی مالک اشتر بهتر است نگرش و دیدگاه خود درباره تسهیم دانش را ارتقا دهند. همچنین به نقش و تأثیر تعامل تیمی افراد در گروه های پژوهشی با استفاده از تعریف پروژه های مشترک برای افراد، اهمیت بیشتری بدهند.
مقایسه عملکرد موتورهای کاوش وب در نمایه سازی و پیدانمایی پیشینه های فراداده ای مبتنی بر روش داده های خرد
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
83 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین عملکرد موتورهای کاوش وب در نمایه سازی و پیدانمایی پیشینه های فراداده ای مبتنی بر روش داده های خرد به صورت تطبیقی و با روش تجربی انجام شد. جامعه پژوهش را 100 پیشینه فراداده ای (مربوط به کتاب های الکترونیکی) مبتنی بر زبان نشانه گذاری فرامتن (اچ تی ام-ال) در قالب یک گروه آزمون، دارای 50 پیشینه به زبان فارسی و 50 پیشینه به زبان انگلیسی که بر اساس روش داده های خرد ایجاد شده بودند، و یک گروه گواه، دارای یکصد پیشینه فارسی و انگلیسی با ساختار معمولی، تشکیل می دادند. این پیشینه ها با روش نمونه-گیری تصادفی از میان پیشینه های فراداده ای کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبائی انتخاب گردیدند. پیشینه های فراداده ای مورد مطالعه بر روی یک وب سایت مستقل با نشانی http://www.szolghadr.ir منتشر، و بر اساس بهترین روش های معرفی شده به موتورهای کاوش گوگل، یاهو و بینگ معرفی شدند. سپس با استفاده از سیاهه وارسی، عملکرد موتورهای کاوش مورد مطالعه در نمایه سازی و پیدانمایی پیشینه های فراداده ای هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. موتور کاوش گوگل پیشینه های فراداده ای هر دو گروه آزمون و گواه را نمایه سازی، و پیشینه های گروه آزمون را به صورت معنادار در نتایج جستجو پدیدار نمود. اما موتورهای کاوش یاهو و بینگ، پیشینه های هر دو گروه را فقط نمایه سازی نموده، و قادر به پیدانمایی معنادار پیشینه های گروه آزمون نبودند. بنابراین با وجود اعلام موتورهای کاوش معتبر وب، به عنوان طراحان فرانمای تولید داده های ساختارمند (schema.org)، مبنی بر نمایه سازی و نمایش معنادار پیشینه های فراداده ای مبتنی بر روش داده های خرد، تنها موتور کاوش گوگل پیدانمایی معنادار آنها (به صورت خرده های غنی) را پشتیبانی نمود.
بررسی رضایت مندی کاربران از خدمات بخش نسخ خطی کتابخانه های ملی، مجلس، آستان قدس رضوی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان رضایتمندی کاربران از خدمات اطلاعاتی (حضوری و غیرحضوری) بخش نسخ خطی کتابخانه های ملی، مجلس، آستان قدس رضوی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران صورت گرفته است. روش : پژوهش از نوع کاربردی است و با استفاده از روش پیمایشی توصیفی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته با معیارهای کلی رضایت از فناوری های اطلاعاتی، رضایت از نظام های بازیابی اطلاعات استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد از نظر «تسهیلات دسترسی به مجموعه کتابخانه از راه دور» کتابخانه مجلس شورای اسلامی با میانگین 9/62 در رتبه اول؛ از نظر «میزان رضایت از وب سایت کتابخانه» کتابخانه آستان قدس رضوی با میانگین 0/3 ؛ از نظر «میزان رضایتمندی از نظر امکانات جستجو و دریافت اطلاعات» کتابخانه آستان قدس رضوی با میانگین 1/3؛ از نظر «میزان رضایتمندی از فناوری سخت افزاری» کتابخانه مجلس با میانگین 3/3؛ از نظر «میزان رضایتمندی کاربران از منابع مرجع موجود در بخش نسخ خطی» کتابخانه آستان قدس رضوی با میانگین 2/3 و از نظر «رضایت از خدمات ارائه شده از سوی کتابداران» کتابخانه آستان قدس رضوی با میانگین ۸/۲ در رتبه اول قرار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که از نظر «میزان رضایت از بازیابی سنتی و الکترونیکی» بین کتابخانه های مورد بررسی اختلاف معناداری وجود ندارد و کاربران به صورت نسبی از این موارد رضایت دارند. در رضایت از شبکه های ارتباطی، بین کتابخانه های مورد بررسی اختلاف معناداری وجود دارد. کتابخانه مجلس شورای اسلامی با میانگین 9/69 و انحراف معیار 6/32، بیشترین میزان رضایتمندی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با میانگین 9/21 و انحراف معیار 1/29، کمترین میزان رضایتمندی را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل وضعیت پیشینه های کتابشناختی فارسی موجود در کتابشناسی ملی ایران به منظور بررسی به کارگیری قواعد توصیف و دسترسی به منبع(آر.دی.ای.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به کارگیری آر.دی.ای. با توجه به محیط و منابع اطلاعاتی جدید، ضرورتی انکارناپذیر است. این امر در صورتی به درستی محقق خواهد شد که پیشینه های کتابشناختی کم اشکال و بستر مناسبی از نظر فنی فراهم باشد. پیشینه های کتابشناختی فارسی که سالها با استفاده از قواعد انگلوامریکن فهرست نویسی شده اند، اکنون برای رویارویی با آر.دی.ای. نیازمند بررسی هستند تا با استفاده از این شناخت، برنامه ریزی هدفمند صورت پذیرد. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی وضعیت پیشینه های کتابشناختی موجود در کتابشناسی ملی ایران، به منظور بررسی به کارگیری قواعد توصیف و دسترسی (آر.دی.ای.) است. روش: روش پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی است که به صورت تطبیقی انجام شده است. به منظور ارزیابی وضعیت کنونی پیشینه های کتابشناختی موجود در کتابشناسی ملی ایران در قالب نرم افزار رسا و سنجش میزان تطبیق آنها با آر.دی.ای، از سیاهه وارسی استفاده شده است. به این منظور، در این پژوهش 1794 فیلد در قالب 111 پیشینه کتابشناختی فارسی در موضوع تاریخ ایران که در دو سال 1386 و 1390 فهرست نویسی شده اند، بررسی شد. یافته ها: نتایج این پژوهش، انطباق بیش از 88% از داده های مندرج در فیلدهای پیشینه های کتابشناختی مورد بررسی با آر.دی.ای. را نشان داد. همچنین، بیشترین اِشکالهای شناسایی شده برای این پیشینه ها به اِشکال انطباق نداشتن با آر.دی.ای. با 07/47% در پیشینه ها و 20/11% از فیلدها و پس از آن به ترتیب اِشکال عدم ورود اطلاعات با 38/31% در پیشینه ها و 46/7% از فیلدها، درج نشدن اطلاعات در فیلدهای درست با 41/12% در پیشینه ها و 95/2% از فیلدها، اِشکال فهرستنویسی با 15/5% در پیشینه ها و 22/1% از فیلدها و اِشکال تایپی و املایی با 98/3% در پیشینه ها و 94/0% از فیلدها مربوط می شود. مقایسه میان اِشکالهای شناسایی شده نشان داد فراوانی تمامی اِشکالها به جز تفاوت با آر.دی.ای. در سال 1386 بیشتر از سال 1390 است. از دستاوردهای این پژوهش، جدول تطبیقی مارک ایران- آر.دی.ای. است که برای کنترل پیشینه های کتابشناختی از آن استفاده شد. با استفاده از نتایج این پژوهش، زمینه مناسب برای برنامه ریزی به منظور به کارگیری آر.دی.ای. فراهم می شود. انجام چنین پژوهشهایی از سوی کمیته راهبردی آر.دی.ای. توصیه شده و نتایج حاصل از آن برای همکاریهای بین المللی در این زمینه سودمند خواهد بود.
میزان همکاری پژوهشگران ایرانی در نشریات علمی نامعتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین میزان و نوع همکاری پژوهشگران ایرانی با نشریات علمی نامعتبر. روش شناسی: این پیمایش با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش از نشریات موجود در فهرست نشریات نامعتبر جفری بیل انتخاب شد. با توجه به روزآمد شدن مداوم این فهرست، نسخه ای که در دی ماه 1394 تهیه شده بود، ملاک انجام کار قرار گرفت. در تاریخ فوق این فهرست شامل 910 مجله بود. همه مجله های مذکور بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها:تعداد 649 پژوهشگر ایرانی با 276 نشریه نامعتبر همکاری داشته که بیشتر آنها در مرتبه استادی بوده اند. 35% از این افراد، وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند. از نظر رشته تحصیلی، علوم پزشکی با 17% در بالاترین و هنر در پایین ترین رده به لحاظ همکاری با این نشریات قرار دارد. بیشتر مجلاتی که پژوهشگران ایرانی با آنها همکاری داشته اند متعلق به قاره آسیا بوده است. نتیجه گیری: حضور پژوهشگران ایرانی در مجلات نامعتبر روندی رو به رشد دارد. معرفی، شناسایی، و ارائه فهرست این مجلات به صورت دوره ای و مستمر به دانشگاه ها و سازمان ها و تأکید بر اهمیت مسئله در جامعه علمی از راه های گوناگون امری ضروری به نظر می رسد؛ زیرا زمینه آشنایی، آگاهی، و استقبال نکردن از این مجلات را فراهم می کند.
مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد بر اساس شاخص های مرکزیت، سازگاری و ویژگی های طبیعی زمین است. از دیگر اهداف این تحقیق، شناسایی معیارهای اصلی در مکان یابی کتابخانه ها، تعیین روش مناسب برای استانداردسازی و وزن دهی به معیارها و تعریف سناریوهای مناسب برای هر کدام از پهنه های منتخب بر اساس ویژگی های کالبدی آن است. روش : روش پژوهش حاضر، توصیفی با ماهیت کاربردی و رویکرد کمی است و برای گردآوری داده های پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. برای استانداردسازی نقشه های معیارها از توابع فازی، برای وزن دهی به معیارهای مکان یابی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برای تلفیق معیارها از ترکیب خطی وزن دار استفاده شده است. برای وزن دهی به معیارها از روش دلفی و ابزار پرسش نامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شده است که جامعۀ آماری را خبرگان و کارشناسان مرتبط با امور مکان یابی کتابخانه ها تشکیل می دهند و 12 نفر به عنوان نمونه به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها : یافته های تحقیق حاکی از آن بوده است که به طورکلی ازنظر اهمیت وزن نهایی معیارها، تراکم جمعیت، قابلیت دسترسی، فاصله از کتابخانه های موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی و نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده اند. با تلفیق معیارهای درنظرگرفته شده در این تحقیق، 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی برای کتابخانه بوده است. همچنین با توجه به سرانۀ استاندارد، شهر بجنورد نیاز به 3 کتابخانۀ جدید دارد که با توجه به سیاست های درنظرگرفته شده می توان از بین 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی انتخاب کرد. اصالت/ارزش: مکان یابی پهنه های مناسب برای احداث کتابخانه پیش از ساخت کتابخانه می تواند از بسیاری از هزینه های اضافی جلوگیری کند. علاوه بر این، مکان یابی صحیح کتابخانه ها می تواند در افزایش کارایی کتابخانه ها تأثیر بسزایی داشته باشد. با توجه به محدودیت بودجه ای و سیاست های تجهیز کتابخانه ها، استراتژی های مختلفی در زمینۀ اجاره کردن یک مکان برای کتابخانه یا احداث کتابخانۀ جدید در نظر گرفته می شود. بنابراین، در این تحقیق با رویکردی نوآورانه بر اساس وضعیت کاربری های موجود و کیفیت ابنیه، پیشنهاد ها و سناریوهایی برای احداث و یا اجارۀ مکان برای کتابخانه در پهنه های منتخب ارائه شده است. همچنین، مهم ترین مسئله ای که کمتر بدان توجه داشته اند، عدم قطعیت در قضاوت ها است. بنابراین، برای رفع این مسئله در این تحقیق از روش تصمیم گیری چندشاخصۀ فازی برای وزن دهی به معیارها استفاده شده است.
رابطه سواد اطلاعاتی با خلاقیت در دانشجویان دانشگاه پیام نور لرستان
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
129 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه ی سواد اطلاعاتی با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور لرستان بود. حجم نمونه مطالعه حاضر شامل 210 نفر دانشجوی دختر و پسر بود که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند و به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. این پژوهش به روش پیمایشی و از نوع مقطعی انجام یافته و داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه تدوین شده بر اساس 22 شاخصه ی برآیندی در ذیل 5 استاندارد مندرج در استاندارد قابلیت های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (ACRL، 2000) و مقیاس زمینه یابی مداد کاغذی سنجش خلاقیت (MPPT) تورنس به ترتیب با پایایی 97/0 و 93/0 در آلفای کرونباخ، گردآوری شده است. جهت تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS20 و آزمون پیر سون استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش بین مؤلفه های سواد اطلاعاتی (احساس نیاز به اطلاعات، توانایی جمع آوری اطلاعات، توانایی ارزیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، کاربرد صحیح و موثر اطلاعات، آگاهی از مسائل اخلاقی و قانونی و دسترسی به اطلاعات) و خلاقیت رابطه ی معنی داری وجود دارد. از نتایج این تحقیق می توان برای بهبود خلاقیت و مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان استفاده نمود.
ارزیابی بلوغ مدیریت دانش با استفاده از مجموعه فازی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی بلوغ مدیریت دانش با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی تحت مجموعه فازی نوع دو است. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است. ابعاد بلوغ مدیریت دانش توسط هفت نفر از خبرگان رتبه بندی شد. گروه خبرگان شامل اعضای هیئت علمی بخش مدیریت دانشگاه ها می شود که دارای تألیفات کتاب و مقاله در حوزه مدیریت دانش هستند. برای شفاف سازی فرایند ارزیابی، یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید و از مدل مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا (APQC) استفاده شد. سطوح بلوغ مدیریت دانش مرکز بهره وری و بلوغ آمریکا نقشه راهی برای حرکت از وضعیت نابالغ و فعالیت های ناسازگار مدیریت دانش به سمت بلوغ و فعالیت های ساختارمند هم راستا با راهبردهای کسب و کار ترسیم می کند. جامعه آماری شامل 273 نفر از مدیران و کارکنان یک شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات بود. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، فرایند مدیریت دانش (24/0)، فناوری (23/0)، ارزیابی (20/0)، فرهنگ (18/0) و رهبری (15/0) از مهمترین ابعاد بلوغ مدیریت دانش هستند. همچنین یافته ها نشان داد نمونه مطالعاتی در سطح سوم بلوغ مدیریت دانش (استانداردسازی) قرار دارد. نتیجه گیری: به کارگیری تحلیل سلسله مراتبی تحت مجموعه فازی نوع دو در ارزیابی بلوغ مدیریت دانش و اهمیت بالای ابعاد فناوری و فرایندها در بلوغ مدیریت دانش از بخش های مهم یافته های پژوهش هستند. تمرکز اصلی در سطح سوم بلوغ شرکت مورد مطالعه، مدیریت راهبرد، فرایندها و رویکردهای مدیریت دانش که در سطح دوم تعریف شده، می باشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از مطالعه پژوهش های پیشین است. روش شناسی: جهت شناسایی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش با استفاده از روش فراترکیب تعداد 335 مقاله چاپ شده در پایگاه های علمی همچون ساینس دایرکت، علم نت، مگ ایران و پایگاه مرکز علمی جهاد دانشگاهی در بین سال های 2010 تا 2018 در حوزه مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفته است. از روش وزن دهی شانون بر مبنای تحلیل محتوا برای تعیین اوزان کدها استفاده شد. یافته ها: خروجی روش فراترکیب سه مقوله (سازمانی، فردی و محیطی)، هشت مفهوم (فرایندهای مدیریت دانش، ساختار سازمانی، فناوری، مدیریتی، فردی، اعتماد، رقابتی و فرهنگی - اجتماعی) و 52 کد در پیاده سازی مدیریت دانش شناسایی گردید. نتایج: مطابق پژوهش های پیشین به ترتیب توجه به عوامل فرهنگی سازمان، رهبری، هم راستایی راهبردی، حمایت مدیران ارشد، فناوری اطلاعات و انگیزه افراد در حوزه پیاده سازی مدیریت دانش دارای بیشترین اهمیت است.
رابطه بین نفوذ اجتماعی و بهره وری و کارآیی در شبکه اجتماعی هم نویسندگی پژوهشگران علوم قرآن و حدیث ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی و بهره وری و کارآیی پژوهشگران حوزه علوم قرآن و حدیث ایران است. روش شناسی : این پژوهش با استفاده از روش های رایج در مطالعات علم سنجی و با فنّ هم نویسندگی و روش تحلیل شبکه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مقاله های چاپ شده در مجله های حوزه علوم قرآن و حدیث تشکیل می دهند که در بازه زمانی ده ساله (1385-1394) در پایگاه استنادی جهان اسلام نمایه شده اند. برای تهیه ماتریس از نرم افزار بیب اکسل و برای ترسیم نقشه علمی از نرم افزارهای یو.سی.آی.نت استفاده شده است. یافته ها : بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها، میانگین تعداد نویسنده در مقاله های حوزه علوم قرآن و حدیث 6/1 نفر بوده است. همچنین میانگین دریافت استناد به ازای هر مقاله 1/0 است که نشان می دهد پژوهشگران این حوزه چندان به مقاله های یکدیگر ارجاع نمی دهند. یافته های پژوهش همچنین نشان داد بین نفوذ اجتماعی و بهره وری و همچنین نفوذ اجتماعی و کارآیی رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد شبکه اجتماعی این پژوهشگران سست و کم تراکم است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پژوهشگران حوزه علوم قرآنی از همکاری گروهیِ پایینی برخوردارند. همچنین، کمتر به آثار همکاران خود استناد می کنند. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد 10% واریانس مربوط به کارآیی توسط نفوذ اجتماعی (109/0 = R 2 ) و 22% واریانس مربوط به بهره وری توسط نفوذ اجتماعی تبیین می شود (218/0 = R 2 ). پس پژوهشگران این حوزه باید به سمت تشکیل تیم های پژوهشی و داشتن راهبرد هم نویسندگی پیش بروند.
ارائه چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری و وب 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه داده، اطلاعات و دانش دارایی های بسیار مهم برای سازمان ها محسوب می شوند و مدیریت مؤثر دانش راهی برای کسب و حفظ مزیت رقابتی در محیط به شدت پویای سازمان ها می باشد. با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پدیده های نوین رایانش ابری و وب 2.0 ، راه حل های مفیدی را در حوزه مدیریت دانش پیشنهاد می دهند. در این مقاله ابتدا به معرفی و بررسی مدل های مختلف سیستم مدیریت دانش مبتنی بر ابر می پردازیم و سپس چارچوبی برای سیستم مدیریت دانش در محیط رایانش ابری ارائه می کنیم. چارچوب پیشنهادی شامل هفت مؤلفه اصلی است که بر روی بستری از ابر پیاده سازی می شود. در مقایسه با سایر مدل های بررسی شده، در چارچوب پیشنهادی سعی بر این است که علاوه بر استفاده از مزایای متعدد رایانش ابری در سیستم مدیریت دانش همچون کاهش هزینه سخت افزار و نرم افزار، انعطاف پذیری، دسترس پذیری در هر زمان و مکان، مشارکت و همکاری و ... ، قابلیت گسترده ای که رایانش ابری برای گرد آوری دانش و ایجاد زیر ساخت هوش تجاری فراهم می کند، نیز مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل وضعیت تولیدات علمی محققان ایرانی در برخی حوزههای موضوعی با استفاده از شاخصهای علمسنجی و تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت تولیدات علمی محققان ایرانی در سه حوزه فناوری اطلاعات، مدیریت، علم اطلاعات و دانش شناسی در صدد پرداختن به این مسئله است که مجموعه تولیدات علمی محققان ایرانی (نمایه شده در پایگاه استنادی «وب آوساینس» و در بازه های زمانی مختلف) در حوزه های فوق بر مبنای شاخص های کمّی و کیفی علم سنجی چه وضعیتی داشته اند؟ همچنین، در راستای آشنایی هرچه بیشتر با وضعیت همکاری علمی پژوهشگران این حوزه ها به مطالعه شبکه هم تألیفی این محققان با استفاده از شاخص های تحلیل شبکه های اجتماعی می پردازد. مجموعه داده های بازیابی شده بر مبنای شاخص های کمّی و کیفی علم سنجی مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس، با استفاده از روش تحلیل شبکه و نرم افزارهای مناسب، شبکه هم تألیفی تولیدات مورد بررسی، به تفکیک برای هر یک از حوزه های مورد مطالعه ترسیم شد. این شبکه در دو سطح کلان و خرد با استفاده از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شاخص کمّی تعداد تولیدات علمی و شاخص کیفی تعداد استنادات در حوزه های مدیریت و فناوری اطلاعات همبستگی ضعیفی وجود دارد. این بدین معناست که در این دو حوزه افزایش تعداد مقالات لزوماً منجر به افزایش تعداد استنادات نشده است، در حالی که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بین این دو شاخص، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل شبکه هم تألیفی نشان می دهد که میزان شاخص درجه تراکم و نیز انسجام شبکه در هر سه حوزه مورد مطالعه پایین بوده و نویسندگان ارتباطات اندکیبا یکدیگر برقرار کرده اند. میانگین شاخص ضریب خوشه بندی شبکه های مورد بررسی، به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات، نشا ن دهنده تمایل نسبتاً بالای اعضای شبکه به تشکیل خوشه های مختلف است. همچنین، با تعیین شاخص های مرکزیت (درجه، بینیّت و نزدیکی) نویسندگانِ هر یک از حوزه های مورد مطالعه، عملکرد آن ها، و نیز برترین نویسندگان برای هر یک از شاخص های مذکور مشخص شد. نتایج این پژوهش می تواند با مشخص نمودن ابعاد همکاری علمی در هر یک از حوزه های مورد بررسی در کمک به سیاست گذاری های پژوهشی تأثیرگذار باشد
بازدارنده ها و شرایط جذب ناکاربران به کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ناکاربران کسانی هستند که به هر دلیلی به کتابخانه مراجعه نمی کنند. شناخت دلایل عدم مراجعه و شروط مشتری برای مراجعه، همواره یکی از دغدغه های سازمان های خدماتی بوده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی دلایل عدم مراجعه و شروط ناکاربران برای مراجعه به کتابخانه های عمومی ایران است. روش : این پژوهش، کیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه ساختاریافته استفاده شد. نظریه زمینه ای مبنای این پژوهش بود و اطلاعات خام حاصل از مصاحبه ها طی 3 مرحله کدگذاری شد. جهت کدگذاری داده ها نرم افزار مکس کیودا به کار گرفته شد. 105 ناکاربر از 11 استان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. یافته ها : حاصل تحلیل مصاحبه ها، 64 کد باز، 26 زیرطبقه، 12 طبقه و 5 طبقه محوری بود. از میان طبقات محوری، طبقه سازمان ناکارآمد به عنوان طبقه مرکزی انتخاب شد. یافته ها نشان داد ناکاربران، محتوا، امکانات و محیط و خدمات کتابخانه ناکارآمد است. همین موارد کافی است تا ناکاربران کتابخانه را سازمانی ناکارآمد تلقی کرده و ناکارآمدی را دلیلی برای عدم مراجعه به کتابخانه عنوان کنند. علاوه بر این، موجودیت ضعیف و محیط اطلاع گریز از دیگر دلایلی است که ناکاربران به آن اشاره کردند. ناکاربران برای مراجعه به کتابخانه شروطی دارند؛ آن ها زمانی به کتابخانه خواهند آمد که گستره منابع و خدمات کتابخانه بهبود و توسعه یابد و همچنین ساختار استاندارد محیطی - امکاناتی بر کتابخانه حاکم شود. اصالت/ارزش : موضوع مورد مطالعه و استفاده از روش کیفی، بیانگر اصالت و ارزش این پژوهش است. شناسایی دلایل عدم مراجعه و شروط ناکاربران برای مراجعه به کتابخانه، کمک شایانی به سیاستگذاری و تدوین خط مشی های واقع بینانه می کند.
یادداشت سردبیر:نقش مراکز ملی اطلاع رسانی و کتابخانه های دانشگاهی در پیشگیری و برخورد با سرقت علمی
حوزه های تخصصی:
این مقاله فاقد چکیده میباشد.
مقدمه ای بر نشانه شناسی و تجلیات هستی شناختی و رده شناختی اسماء الهی در جهان و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی امکان دسته بندی و طبقه بندی اسماء الهی است. اسماء الهی مظاهر یا شاید بهتر است گفته شود فیوضات پروردگاری است که حالت هستی شناسانه دارند؛ لذا طبقه بندی آن ها می تواند در طبقه بندی های علوم و معارف تأثیر بسزایی داشته باشد. روش: روش این پژوهش کتابخانه ای و از نوع بنیادی است. ابزار آن، تفکر و مقایسه منابع و متون دینی با یکدیگر است. یافته ها: عالم صغیر و عالم کبیرِ مصطلح، دو عالم جداگانه نیستند و آن ها را مکمل هم می داند. تقسیم بندی نام های الهی و تجلیات هستی شناسانه فیوضات الهی بر خلق می تواند راهنمای خوبی برای فهم حقایق در جهان باشد. تقسیم اسماء الهی به صفات ثبوتیه و سلبیه، برحسب تکوین و تشریع، صفات خاص پروردگار و مشترک بین او و انسان، نام های مفرد و مرکب، اسماء دال بر واقعیت و اسماء دال بر فرایند از آن جمله است. اصالت/ارزش: باآنکه درمورد اسماء الهی در عرفان، خوارق عادات و بعضاً فلسفه مطالبی بیان شده است ولی از حیث طبقه بندی هستی شناسانه کاری اساسی صورت نگرفته است. این مقاله می تواند مدخلی برای تحقیقات بیشتر در این زمینه باشد.
چقدر علم اطلاعات و دانش شناسی در اَسناد بالادستی حضور دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جلسه ای در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیش نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد بحث قرار گرفت و از گروه ها خواسته شد تا بر اساس دستور مقام معظم رهبری اگر پیشنهاد و انتقادی بر آن است ارائه شود. در کمیته علم اطلاعات و دانش شناسی هم قرار شد تا دوستان همکار نظرات خود را برای ارسال تهیه کنند. از مجموع نظرات، نکات زیر برجسته شد که بخشی از آن در این سرمقاله آمده است: نکته اول این که مقام معظم رهبری درخصوص این سند یادداشتی هشت بندی نوشته اند که در آن ضمن تقدیر از زحمات تهیه کنندگان سند، به لزوم همکاری و اظهارنظر همه علاقه مندان و خبرگان اشاره کرده اند. نکته دیگر، توجه ایشان در این یادداشت به زبان فارسی است؛ آنجا که ایشان برخلاف بسیاری به غلط واژه «پیشنهادات» را به جای «پیشنهادها» ننوشته اند. البته به کارگیری واژه «آرمان» با توجه به این که معنایش آرزو است با اهداف گفته شده هماهنگ نیست. سوم، توجه به آینده نگری است که امر بسیار مطلوبی است و کشوری که زنده است و امیدوار، حتماً برای فردا و فرداها برنامه دارد و برنامه می نویسد؛ اما نکته هشداردهنده این است که این اقدام نباید به ذکر کلیات ختم شود و مهم تر اینکه وضع موجود نادیده گرفته و هشدارهای لازم درمورد اصلاح وضع موجود کم رنگ شود. چهارم اینکه در اغلب سندهای بالادستی، طراحان از کلیات شروع می کنند و بعداً چنانچه مقدور باشد به برنامه توجه می شود. پیشنهاد این است دست کم یک بار از پایین به بالا برنامه ریزی شود، گرچه در آن هم توفیق چندانی نداشته ایم؛ چراکه برنامه ریزی هرساله کشور به اصطلاح از پایین به بالا است ولی کمتر با واقعیات تطبیق می کند و در اجرا همواره مشکل داشته است. بی شک برنامه ریزی برای آینده زمانی کارساز است که بر پایه های محکم علمی و عملی در زمان حال و با استفاده از تجارب گذشته صورت گیرد. قطعاً این اقدام در آغاز چهل سال دوم انقلاب با تکیه بر تجارب گذشته و تحلیل فرصت ها و تهدیدهای قبلی و فعلی می تواند سودمند باشد. نکته دوم که قدری اختصاصی تر است نگاه کارشناسانه از منظر علم اطلاعات و دانش شناسی به این سند است. عدم حضور علم اطلاعات و دانش شناسی و یا مفاهیم مرتبط با آن در اَسناد بالادستی معلول دو عامل بسیار مهم است: اول، بحران هویت در خود رشته و خستگی بانیان و مدافعان آن برای معرفی آن به جامعه و دوم، ناشناخته بودن این رشته در نگاه مسئولان و طبعاً عدم توجه آنان به این حوزه برای استفاده از تخصص های موجود در آن، که این دومی هم به عامل اول برمی گردد. توضیح بیشتر این که در متن یادداشت رهبری تنها در بند هشتم از اصطلاح اطلاع رسانی یاد شده است که با توجه به عبارات پس و پیش آن به عملکرد سازمان های خبرپراکنی چون صداوسیما و مطبوعات مربوط می شود و ربطی به حوزه ما ندارد. در متن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم هیچ جا از اطلاع رسانی و بازیابی درست اطلاعات خبری نیست. به نظر من، خوب بود دست کم در بخش آرمان ها از اطلاعات، جریان اطلاعات، ذخیره به منظور بازیابی درست اطلاعات، شفافیت اطلاعات، مستندسازی اطلاعات و امنیت اطلاعات اشاره ای می شد. متن آرمان ها بدین شرح است: آرمان های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: ارزش های بنیادی فرازمانی و فرامکانی جهت دهنده پیشرفت است. مبنایی ترین این ارزش ها نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزش های تشکیل دهنده حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و هم زیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهره برداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانون مداری، عدالت همه جانبه، تعاون، مسئولیت پذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی. اگرچه می توان گفت که اطلاعات و بازیابی درست آن بستر همه فعالیت های اجتماعی است، اما با گذشت چهل سال از انقلاب می بینیم که بدون توجه خاص به اطلاع و اطلاع رسانی به شیوه ای صحیح نمی توان از بازیابی درست مطمئن بود و در این صورت مشاهده می شود که تحقق بسیاری از آرمان هایی که به نوعی در قانون اساسی و سایر سندهای بالادستی وجود دارد عقیم می ماند و به نتیجه نمی رسد. در بند 48 تدابیر هم از اطلاعات و اطلاع رسانی می توانستند یاد کنند. متن آن به این شرح است: ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانه ای بر ارکان و اجرای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان به ویژه در سطوح مدیریتی. در همه زما ن ها و به ویژه زمان ما که بحث اطلاعات و بازیابی سریع و صحیح آن نقشی عمده و اصلی در تصمیم گیری و اجرا دارد، عدم توجه به آن، خواه آگاهانه خواه ناآگاهانه، در پیشرف