فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۸٬۸۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در
مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی
168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57
70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل
5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10
(SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور
مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود،
با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر
کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو
گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال
به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون
استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون
برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در
می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون
آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با
هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد
تاثیر مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات به همراه تمرینات مقاوتی بر قدرت عضلانی و ترکیب بدنی پسرانه ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های حرکتی موفق در دوره پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
تأثیر تمرین هوازی طولانی مدت قبلی و مصرف غذای پرچرب بر مارکر التهابی مولکول چسبان عروقی و نیمرخ لیپیدی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی طولانیمدت پیشین با 70 درصد VO2max بر مارکر التهابی[1] (sVCAM-I) و نیمرخ لیپیدی متعاقب مصرف یک وعده غذای پرچرب در مردان غیرورزشکار بود. سطوح پلاسمایی مولکولهای چسبان و نیمرخ لیپیدی شاخصهای مهمی در برآورد خطر بیماریهای قلبی – عروقی بهشمار میروند. بهاین منظور 20 مرد جوان غیرورزشکار بهصورت تصادفی انتخاب و باتوجه به درصد چربی به دو گروه 10 نفره، تجربی (30/1±98/21 سال، 48/2±04/18 درصد چربی) و کنترل (22/1±06/22 سال، 54/3±15/18 درصد چربی) تقسیم شدند. گروه تجربی فعالیتی به مدت 90 دقیقه با شدت معینشده روی تردمیل انجام دادند. در روز بعد هر دو گروه یک وعده غذای پرچرب مصرف کردند.
نمونههای خون در زمانهای 5/0 ساعت قبل و 5/0، 1، 3 و 24 ساعت بعد از غذا جمعآوری شد. برای تعیین نرمال بودن گروهها، از آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف (999/0 = PEX) (996/0 = PCON) و برای تعیین همگنی واریانسها از آزمون لوون و برای بررسی نتایج بینگروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر[2] و آزمون تعقیبی LSD نیز برای نشان دادن تفاوتهای درونگروهی استفاده شد. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی طولانیمدت پیشین sVCAM-I را کاهش میدهد (029/0 = P). همچنین در نیم و 24 ساعت بعد از مصرف غذای پرچرب کاهش وجود داشت (016/0 = P) (049/0 = P). همچنین نشان داده شد یک جلسه تمرین هوازی طولانیمدت پیشین مقادیر HDL-c را افزایش (00/0 = P) اما مقادیر LDL-c (012/0 = P) و (00/0 = P) و تریگلیسیرید (037/0 = P) را کاهش میدهد. باتوجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت مصرف غذای پرچرب مقادیر sVCAM-I را افزایش میدهد و به افزایش التهاب و بیماری منجر میشود. تمرین قبلی میتواند شاخص sVCAM-I و نیمرخ لیپیدی را کاهش دهد که با احتمال کاهش بیماریهای قلبی همراه است.
مقایسه سبک های رهبری تحول گرا و عمل گرای مسئولین هیات های ورزشی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی بعضی از ویژگی های مربیان از دیدگاه مربیان و کشتی گیران سطح ملی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۱ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
|هدف از اجرای این تحقیق اولویت بندی معیارهای ارزشیابی مربیان تیم های ملی کشتی آزاد و فرنگی وارائه الگوی مناسبی برای ارزشیابی آنان بود جامعه آماری این تحقیق را بیست مربی و سی کشتی گیر حاضر در تیم های ملی کشتی آزاد و فرنگی سال 1380 تشکیل می دادند که پرسشنامه تحقیق را تکمیل کردند با استفاده از اطلاعات حاصل از ادبیات تحقیق و روش دلفی معیارهای انتخاب مربیان ملی کشتی آزاد و فرنگی در هشت بعد اصلی مربیگری دسته بندی شدند هر بعد نیز شامل زیر مجموعه هایی از ویژگیهای مربیگری می شدند ابعاد مربیگری عبارت بودند از ویژگی های علمی و تخصصی مهارت های عاطفی انسانی ویژگی های ورزشی سوابق کاری ویژگی های شخصی و فردی مربی ویژگی های اجتماعی ویژگی های شخصیتی و ادارکی و مهارت های مدیریتی هر کدام در ابعاد مربیگری نیز دارای زیر مجموعه های متعددی بودندکه در یک پرسشنامه 51 گزینه ای توسط آزمودنی ها اولویت بندی شدند نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات تکمیل شده توسط آزمودنی ها عبارتند از اولویت بندی ابعادمربیگری از دیدگاه مربیان حاضر در تحقیق و اولویت بندی ابعادمربیگری از دیدگاه کشتی گیران حاضر در تحیقی درجه اهمیت و رتبه بندی ابعاد مربیگری با استفاده از پرسشنامه تحقیق مشخص شد نتایج نشان داد که در بین مربین و کشتی گیران حاضر در تحقیق در رتبه بندی ابعاد مربیگری اختلاف وجود دارد
ارتباط جهت گیری ورزشی با پرخاشگری ورزشکاران رشته های رزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعة ارتباط جهت گیری ورزشی با میزان پرخاشگری مردان ورزشکار رشته های رزمی بود. نمونة آماری شامل 167 نفر از ورزشکاران رشته های رزمی بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین دو متغیر جهت گیری ورزشی و پرخاشگری ورزشی ارتباط معناداری وجود دارد. هم چنین، مؤلفة بردگرایی با تمامی ابعاد پرخاشگری ورزشی ارتباط معناداری دارد. نتایج نشان داد که می توان بر اساس مؤلفه های جهت گیری ورزشی به صورت معناداری میزان پرخاشگری را پیش بینی کرد. یافته های این پژوهش اهمیت شناسایی جهت گیری ورزشی را در میزان پرخاشگری نشان می دهد.
بیان نسبی ژن های کلیدی متابولیسم لیپید به دنبال مصرف رژیم غذایی پرچرب و تمرین هوازی در کبد موش صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی سوخت وساز کبدی لیپیدها، 44 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در دو گروه با رژیم غذایی طبیعی و پرچرب قرار گرفتند. هر گروه به سه زیرگروه کنترل، گروه با تمرین هوازی متوسط و گروه با تمرین هوازی شدید تقسیم شد. پس از هشت هفته تمرین، بیان نسبی ژن های گیرنده X فارنزوید (FXR) ، گیرنده فعال شده با تکثیر پرواکسیزوم آلفا (PPAR-α) و پروتئین پیوندی عنصر تنظیمی استرول c 1 (SREBP-1c) در بافت کبد مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین، مقادیر پلاسمایی نیم رخ لیپید و آنزیم های آمینوترنسفراز برای مطالعات بیشتر اندازه گیری شد. داده ها نیز توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 22، در سطح معناداری 95 درصد تجزیه و تحلیل گردید. برمبنای نتایج، رژیم غذایی پرچرب باعث اختلال لیپید و احتمالاً آسیب کبدی شده و تنها بیان ژن SREBP-1c را افزایش داده است. همچنین، باوجوداین که تمرین اثری بر بیان ژن FXR نداشته است؛ اما بیان PPAR-α مستقل از شدت تمرین در گروه های با رژیم غذای پرچرب را افزایش داده است. نتایج حاکی از آن هستند که بیان SREBP-1c در گروه با تغذیه طبیعی با تمرین شدید کاهش پیدا کرده است. به طور کلی، اختلال لیپید و تجمع چربی در بافت کبد می تواند از عواقب مصرف رژیم های پرچرب باشد که احتمالاً از طریق افزایش بیان SREBP-1c که منجر به فعال شدن مسیرهای لیپوژنیک می شود، صورت می گیرد؛ اگرچه مداخلات تمرینی این پژوهش بیان ژن ها را تغییر داد؛ اما اثر مشهودی بر پروفایل لیپید و آمینوترنسفرازها نداشت.
التزام عملی مربیان ورزشی به مسئولیت های حقوقی از دیدگاه ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان التزام عملی مربیان ورزشی به مسئولیت های حقوقی از دیدگاه ورزشکاران شهرستان ارومیه است. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی– پیمایشی بود که به صورت میدانی انجام گرفت. بدین منظور 384 نفر از ورزشکاران شهرستان ارومیه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که به روش آزمون – آزمون مجدد، پایایی آن بررسی و ضریب 93 درصد حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با توجه به طبیعی بودن توزیع داده ها از آمار پارامتریک تی استیودنت و آنووا استفاده شد. بررسی یافته های تحقیق نشان داد 28/73 درصد مربیان ورزشی به مسئولیت های حقوقی خود از دیدگاه ورزشکاران آگاهی داشتند. بین دیدگاه زنان و مردان، مدرک تحصیلی و تجربه و مهارت، در خصوص میزان التزام عملی مربیان ورزشی به مسئولیت های حقوقی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 ≥P ). با توجه به اعلام آشنایی آزمودنی ها با وظایف مربیان ورزشی به مسئولیت های حقوقی، توصیه می شود با تهیه بروشورهای حقوق ورزشی متناسب با ایمنی و سلامت فضاهای ورزشی برای مربیان ورزش، والدین و ورزشکاران جهت تکمیل تر شدن آگاهی های جامعه ورزش اقدام شود.
یادگیری و تعمیم پذیری تمرین کم خطا و پرخطا در دختران 10 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تعداد خطاهای ایجاد شده برای یادگیری یک مهارت حرکتی شامل ضربه به توپ فوتبال جهت ایجاد نوع متفاوتی از یادگیری (یادگیری ضمنی در برابر یادگیری آشکار) بود. بدین منظور، 36 آزمودنی از دانش آموزان دختر 12 10 سال در سه گروه 12 نفری کم خطا، پرخطا و تمرین متغیر، هشت بلوک 25 تایی را در مرحله اکتساب برای هر هشت فاصله متفاوت اجرا کردند. سپس، از آزمودنی ها خواسته شد تا هرگونه تکنیکی که برای انجام موفقیت آمیز تکلیف استفاده کرده اند را گزارش کنند و عملکرد آن ها یک هفته بعد در یادداری، تکلیف دوگانه و انتقال در فاصله جدید با استفاده از خطای مطلق و متغیر ارزیابی شد. نتایج در مرحله اکتساب، پیشرفت معنا داری را برای سه گروه نشان داد (P=0.001). با این وجود، گروه کم خطا دارای خطای کمتری بودند (P=0.001). همچنین، تعداد قوانین گزارش شده در گروه کم خطا پس از تمرین، به طور معنا داری کمتر از دو گروه دیگر بود (P=0.001). نتایج آزمون یادداری و تکلیف دوگانه نیز عملکرد بهتر؛ یعنی خطای مطلق و متغیر کمتری را برای گروه کم خطا نسبت به دو گروه دیگر نشان می دهد (P=0.001). در انتقال فاصله جدید نیز گروه تمرین متغیر، خطای مطلق، متغیر کمتر (P=0.001) و عملکرد بهتری داشتند. از یافته ها استنباط می شود که کاهش خطا در طول تمرین منجر به یادگیری ضمنی مهارت ضربه فوتبال در کودکان کم سن می شود و این نوع یادگیری در شرایط اختلال (تکلیف دوگانه) در مقایسه با یادگیری آشکار، باثبات باقی می ماند، اما تعمیم پذیری و انتقال مهارت در شرایط جدید در یادگیری آشکار بهتر است.
تاثیر برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS بود. بدین منظور پس از مطالعات مقدماتی، تعداد 20 بیمار زن مبتلا به MS با میانگین سنی (78/4±55/34 سال)، وزن (00/8±56/63 کیلوگرم)، معیار ناتوانی (54/1±94/2) و شاخص توده بدن (84/2±24/24کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. روش شناسی : طرح پژوهش حاضر از نوع دو گروهی با دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه تجربی علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده، در برنامه هشت هفته ای تمرین ترکیبی (شامل20 دقیقه گرم کردن عمومی بدن، 15 دقیقه تمرینات آئروبیک با شدت50-60% حداکثر ضربان قلب، 15 دقیقه تمرینات با وزنه اندام فوقانی و تحتانی با شدت 50-70% 1-RM (تمرین با دستگاه بدنسازی)، 10 دقیقه سرد کردن بدن)، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند. برای تحلیل استنباطی متغیرهای تحقیق از آنالیز واریانس عاملی استفاده شد کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار SPSS16 انجام شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0P≤ در نظر گرفته شد. یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش، در آزمون پرس سینه گروه تجربی پس از انجام تمرین ترکیبی، افزایش معناداری مشاهده نشد (P>0/05) ، اما در آزمون های پرس پا ، باز کننده های زانو و پارویی گروه تجربی افزایش معنی داری مشاهده شد(P<0/05). نتایج حاصل در آزمون بالا رفتن از پله گروه تجربی پس از انجام تمرینات هشت هفته ای، افزایش معنی داری مشاهده شد(05/0P<)، اما بهبود در آزمون زمان 10 متر راه رفتن و آزمون زمان برخاستن و رفتن از نظر آماری معنی داری نبود (05/0P>). بحث و نتیجه گیری : با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت برنامه تمرین ترکیبی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی و بهبود عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS شود و اجرای این گونه برنامه های تمرین ترکیبی به این بیماران توصیه می شود.
بررسی ویژگی های پوست شناختی انگشتان دست کشتی گیران و والیبالیست های نخبه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر قند خوراکی برسطح AgRP و گلیکوژن لنفوسیت خون محیطی پس از یک جلسه فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی در کشتی گیران آزادکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پروتئین وابسته به آگوتی (AgRP) یک پپتید اشتهاآور است که از هیپوتالاموس و بافت های دیگر ترشح می شود. این پپتید تاثیر قوی بر رفتار دریافت غذا و هموستاز انرژی دارد. گزارش شده است که در شرایط منفی تعادل انرژی ممکن است لنفوسیت AgRP را ترشح کند و با بازسازی انرژی سلولی متوقف می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر قند خوراکی بر سطح AgRP و گلیکوژن لنفوسیت خون محیطی پس از یک جلسه فعالیت دایره ای مبتنی بر فنون کشتی در کشتی گیران آزادکار جوان بود. روش شناسی: 16 کشتی گیر آزادکار (وزن 25/3±81/74 کیلوگرم، سن22/0±12/22 سال و شاخص توده بدنی 56/0±72/25 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به گروه های آب و قند تقسیم شدند. نمونه گیری خون قبل ، بلافاصله بعد و90 دقیقه پس از فعالیت گرفته شد. از آزمودنی ها خواسته شد پروتکل فعالیت مقاومتی دایره ای مبتنی بر فنون کشتی (WBTCE) ( 2 ست، 6 ایستگاه،20 ثانیه فعالیت در هر ایستگاه بدون وقفه،3 تکرار در هر ست با فاصله 30 ثانیه استراحت بین تکرار ها و2 دقیقه استراحت بین ست ها) را انجام دهند. بلافاصله بعد از نمونه گیری دوم خون، مایعات قندی ( 2گرم قند به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، نسبت1به5) و آب (با حجم برابر) داده شد. داده ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس (اندازه گیری مکرر) و آزمون تعقیبی مناسب (LSD) آنالیز شد. تفاوت معنی دار در سطح 05/0 p< پذیرفته شد. یافته ها: سطوح AgRP لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند افزایش معنی داری داشت. به هر حال، سطح AgRP در گروه قندی کاهش معنی داری داشت، اما در گروه آب به طور معنی داری در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالایی باقی ماند. تفاوت معنی داری بین گروه آب و قند مشاهده شد. سطح گلیکوژن لنفوسیت بلافاصله بعد از فعالیت در هر 2 گروه آب و قند کاهش معنی داری داشت. سطح گلیکوژن لنفوسیت فقط در گروه آب کاهش معنی داری داشت، درحالی که در گروه قند در دوره 90 دقیقه بعد از فعالیت در سطح بالاتری ماند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که قند خوراکی غلظت AgRP افزایش یافته ناشی از WBTCE در لنفوسیت را کاهش داد. داده ها همچنین نشان می دهد که پروتکل WBTCE قادر است مقادیر شاخص های انرژی (گلیکوژن و AgRP) را در لنفوسیت تغیر دهد. کاهش AgRP لنفوسیت ممکن است به افزایش گلیکوژن لنفوسیت مربوط باشد و همچنین احتمال دارد بهبود وضعیت انرژی سلولی ناشی از مصرف گلوکز را روشن کند. با توجه به این نتایج، احتمال دارد نقش لنفوسیت به عنوان یک منبع محیطی کوچکی از ترشح AgRP به داخل گردش خون توصیف شود.
میزان به کارگیری الگوی مدیریت سایبرنتیک در ادارات کل ورزش و جوانان استان های منتخب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان به کارگیری الگوی مدیریت سایبرنتیک در ادارات کل ورزش و جوانان استان های منتخب کشور بود. این پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه کارشناسان ادارات کل ورزش و جوانان کشور است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری (تصادفی- خوشه ای) استفاده شد. از این رو کارشناسان تربیت بدنی ادارات کل پنج استان به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند (118=N). استادان مدیریت ورزشی، روایی پرسش نامه را تأیید کرده و از تحلیل عاملی تأییدی برای تعیین روایی سازه استفاده شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف طبیعی بودن توزیع داده ها را تأیید کرد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی( میانگین، فراوانی، درصد فراوانی) و در بخش آمار استنباطی از آزمون آنالیز واریانس(0.05>p) و آزمون تعقیبی شکل گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ادارات کل ورزش و جوانان استان های همدان و قم از عملکرد بهتری در استفاده از الگوی سایبرنتیک برخوردارند وعملکرد اداره کل استان خراسان شمالی ضعیف است.
بررسی عملکرد اندام فوقانی دانش آموزان شنوا و کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد با استفاده از YBT-UQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه مشکل ارتباطی، عمده ترین نقص ناشی از کم شنوایی است، ممکن است مشکلات جسمی دیگری نیز با کم شنوایی همراه باشد. هدف این پژوهش، بررسی عملکرد اندام فوقانی در افراد کم شنوا با همسالان شنوای دختر و پسر با استفاده از YBT-UQ بود. نمونه آماری تحقیق حاضر 80 دانش آموز شامل40 دختر و پسر کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد (سن 77/2±10/18 و 56/2±95/17 سال) و 40 دختر و پسر شنوا (سن 60/0±55/17 و 56/0±60/17 سال) بود که به صورت غیرتصادفی هدفدار، از مدارس ناشنوایان و عادی مقطع دبیرستان استان گیلان به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. اطلاعات فردی، قد، وزن و سوابق پزشکی با استفاده از پرونده پزشکی دانش آموزان جمع آوری شد. از YBT-UQ برای ارزیابی عملکرد اندام فوقانی در زنجیره حرکتی بسته در سه جهت داخلی، تحتانی- خارجی و فوقانی- خارجی استفاده شد. برای مقایسه عملکرد گروه ها و جهت ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و برای مقایسه اندام برتر و غیر برتر از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد اندام فوقانی برتر و غیر برتر در هیچ کدام از گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≥ P). مقایسه چهار گروه نشان داد بین تمام گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد که به ترتیب، گروه پسران شنوا، پسران کم شنوا، دختران شنوا و دختران کم شنوا عملکرد بهتری داشتند (05/0 > P) و تنها تفاوت بین گروه دختران شنوا و دختران کم شنوا از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P ≥). با توجه به نتایج تحقیق حاضر، تفاوتی در اجرای این آزمون بین اندام فوقانی برتر و غیر برتر وجود ندارد، بنابراین می توان از این آزمون برای ارزیابی و تشخیص عضو آسیب دیده استفاده کرد. همچنین با توجه به نقص در عملکرد تعادلی پویای افراد کم شنوا و تأثیر جنسیت در بروز این اختلال و اهمیت اندام فوقانی در انجام دادن فعالیت های روزانه، طراحی و اجرای برنامه هایی با هدف بهبود در عملکرد در آنها ضروری به نظر می رسد.
تاثیر شیوه های متفاوت تمرین فیزیکی و ذهنی براکتساب ،یاد داری و..
حوزه های تخصصی:
ارائه راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی (مطالعه موردی شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان مینودشت را ارائه می دهد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و میدانی -شامل مشاهده مستقیم و منظم و پرسشنامه- استفاده شده است. برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد در این ارتباط ضریب بدست آمده( 0.74 ) نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. جهت سنجش روایی پرسشنامه، ظاهر و محتوی پرسشنامه توسط 10 نفر از کارشناسان و متخصصین رشته گردشگری تایید شد. گروه های درگیر در این تحقیق عبارتند از: جامعه محلی، مدیران محلی و گردشگران . داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS V18 و مدل SWOT تجزیه و تحلیل شدند؛ یافته های تحقیق نشان می دهد که ورزش های هوایی مانند پاراگلایدر در بین جاذبه های گردشگری ورزشی شهرستان مینودشت در رتبه اول قرار دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل متعدد بر فرایند توسعه گردشگری ورزشی شهرستان موثر می باشند مهم ترین قوت و ضعف توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان مینودشت به ترتیب پایین بودن هزینه حضور در رویدادهای ورزشی وعدم استفاده از تجارب موجود در زمینه توسعه متقابل ورزش و گردشگری می باشد و همچنین مهم ترین فرصت و تهدید به ترتیب امکان حضور گردشگران و ورزشکاران خارجی و کیفیت پایین خدمات آژانس های گردشگری است. در نهایت با تلفیق عوامل درونی و بیرونی بر روی نمودار مدل سوات، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای بهینه شناخته شدند.
اثر هم زمان بولدنون و تمرین مقاومتی بر نیم رخ هماتولوژیک و ساختار طحال در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هم زمان بولدنون و تمرین مقاومتی بر نیم رخ هماتولوژیک و ساختار طحال در موش های صحرایی نر بود. بدین منظور، 47 سر موش نر ویستار (با سن 12هفته و میانگین وزنی 94/7±195گرم) به طور تصادفی در هفت گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، شم، بولدنون یک (دو میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، بولدنون دو (پنج میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی + بولدنون یک و تمرین مقاومتی + بولدنون دو. برنامه تمرین مقاومتی شامل شش هفته صعود از یک نردبان به صورت پنج جلسه دربرگیرنده سه ست با پنج تکرار و یک دقیقه استراحت در فاصله بین هر ست بود که با 50 درصد یک تکرار بیشینه در هفته اول آغاز شد و به 100 درصد یک تکرار بیشینه در هفته پایانی رسید. تزریق دارو به صورت یک بار در هفته و در یک روز مقرر، در عضلات چهارسر و پشت ران به شکل عمیق انجام گرفت. پس از بیهوشی، کالبد شکافی صورت گرفت و طحال برداشته شد. مقاطع میکروسکوپی انتخاب شده پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و آئوزین با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. درادامه، آسیب طحال بر اساس معیارهای هیستوپاتولوژیک تعیین گشت و داده ها به روش تی هم بسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنادار در سطح P