فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بیگانگی سازمانی به معنای عدم توانایی سازمان ها به عنوان ابزارهای نظام اجتماعی در تحقق اهداف سازمانی است. حفظ مشروعیت سازمانی که در نهایت منجر به تداوم مشروعیت نظام اجتماعی می شود از طریق ارضای نیازها و خواسته های مردم برقرار می شود. اگر سازمانی، به علت بی انگیزه بودن یا کم کاری کارکنان و ...یا به خاطر دست و پا گیر بودن مقررات یا تمرکز قدرت یا ...نتوانند آنچه از آنها انتظار می رود را برآورده کنند، می توان گفت آن سازمان دچار بیگانگی سازمانی شده است. هدف این مطالعه بررسی نقش عوامل اجتماعی و سازمانی مرتبط با بیگانگی سازمانی در شهر بوشهر می باشد. این مقاله با استفاده از نظریه کاردگرایی ساختاری و با تاکید بر نظریه های تالکوت پارسونز و رابرت مرتون به مطالعه پدیده بیگانگی سازمان می پردازد. روش تحقیق بکارگرفته شده در این مطالعه، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ساختاریافته است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه کارکنان واحدهای اداری دولتی شهر بوشهر است. برای روایی ابزار تحقیق از روایی صوری و برای برآورد پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که آلفای کرونباخ بدست آمده برای تمرکزگرایی 87/0، از خودبیگانگی سازمانی 88/0، رسمی بودن 85/0، تعهد و اخلاق سازمانی 67/0 و برای رضایت شغلی برابر 71/0 بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که ساخت سازمانی در پدیده بیگانگی سازمانی نقش مهمی بازی می کند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر نیز نشان داد که از میان متغیرهای تشکیل دهنده ساخت سازمانی، تمرکزگرایی بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته داشته است. اما متغیر میزان تحصیلات با بیگانگی سازمانی دارای همبستگی نسبتا ضعیفی است. در میان متغیرهای مستقل، تعهد اخلاقی و رضایت شغلی دارای همبستگی منفی و معناداری با بیگانگی سازمانی بوده اند.
تبیین عوامل اجتماعی و فردی مؤثر بر فرهنگ کار (مورد مطالعه، کارکنان صنایع شهرستان کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر توجه به نقش و جایگاه ویژه کار در رشد و رکود اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی جوامع، و تلاش در جهت اعتلای فرهنگ کار و رفع موانع پویایی آن یک ضرورت ملی است. در همین راستا در سال های اخیر بویژه با عنایت به وضعیت کشور در مناسبات اقتصادی و سیاسی بین المللی توجه ویژه ای از سوی مسئولان نظام به نقش و اهمیت کار و فعالیت اقتصادی به عنوان عامل اساسی در تغییر وضعیت موجود صورت گرفته است. در این راستا در این مطالعه تلاش گردیده است تا عوامل زمینه های مؤثر بر فرهنگ کاری حاکم در جامعه ما در دو سطح اجتماعی و فردی شناسایی و بررسی شود. روش پژوهش این مطالعه پیمایش اجتماعی و جامعه آماری آن کارکنان صنایع نساجی کاشان است، بر اساس یافته های این عوامل اجتماعی همچون مشارکت، اعتماد و روابط اجتماعی میان کارکنان در مقایسه با عوامل فردی و انگیزشی سهم و نقش بیشتری در کیفیت فرهنگ کاری آنها دارند. در حالی که عوامل فردی و انگیزشی همچون امنیت شغلی و احساس عدالت بیشتر نقشی بازدارنده دارند تا محرک.
بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی در سال 1395 انجام شد. روش تحقیق:این پژوهش میدانی به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و معاونان سازمان مرکزی دانشگاه و رؤسای دانشکده ها و معاونان آنها در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 34 نفر می باشد؛ که به علت محدود بودن جامعه، کل آن به عنوان نمونه انتخاب شد. برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی چهار عاملی کینگ (حاوی 24 سؤال) و برای سنجش رهبری آموزشی از پرسشنامه رهبری لوتانز (حاوی 35 سؤال)، استفاده شده است. در تأیید پایایی پرسشنامه های هوش معنوی و رهبری آموزشی، آلفای کرونباخ به ترتیب796/. و 724/. بدست آمد. نتایج :در نتیجه، بین هوش معنوی و رهبری آموزشی مدیران رابطه ای معنی دار و قوی(319/0 = r) بدست آمد. در رابطه با تمام ابعاد هوش معنوی نیز رابطه های معنی دار بدست آمد. اما در خصوص مؤلفه توسعه حالت آگاهی و رهبری آموزشی هیچ گونه رابطه ای بدست نیامد.
بهبود مدل ارزیابی بلوغ مبتنی بر شاخص های عوامل اساسی موفقیت برای الگویِ مدیریت دانش مشتری الکترونیکی در دولت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین مراحل قبل از اجرای یک راهبرد مبتنی بر فناوری مانند مدیریت دانش مشتری الکترونیکی، بررسی آمادگی سازمان جهت اجرای آن است، چرا که با این کار سازمان درک روشنی از هر سطح بلوغ پیدا کرده و منافع سرمایه گذاری های آینده خود را درک خواهد کرد. این مقاله قصد دارد جایگاه مدیریت دانش مشتری الکترونیکی را دفاتر پلیس +10 ارزیابی نماید. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع روش، توصیفی- تحلیلی است و در اجرای آن از ترکیب شیوه های کیفی و کمی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، عوامل اساسی موفقیت با روش دلفی و در بخش کمی پژوهش، سطوح بلوغِ شاخص های عوامل اساسی موفقیتِ ""مدیریت دانش مشتری اجتماعی""، با کمک آزمون «خی دو» و روش «مجموع وزنی» استخراج شده است. در ادامه ارزیابی بلوغ در پلیس +10 انجام شده است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش را به ترتیب مراحل اجرا 17، 51 و 38 نفر از کارشناسان خبره در زمینه خدمات الکترونیک ناجا (پلیس +10) تشکیل داده اند و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Expert choice تحلیل شده اند. یافته ها: در این پژوهش مدل ارزیابی بلوغ مدیریت دانش مشتری اجتماعی بر اساس شاخص های عوامل اساسی موفقیت ارائه شد و 83 شاخص برای 11 عامل اساسی موفقیت بین سطوح دوم تا پنجم بلوغ توزیع شدند. نتایج: این مدل به عنوان مرجع تحلیل عمیق از آمادگی سازمان برای به کارگیری مدیریت دانش مشتری اجتماعی و بهبود آن، در سازمان های ارائه دهنده خدمات الکترونیک از جمله پلیس +10 کاربرد دارد. نتایج نشان داد خدمات الکترونیک ناجا (پلیس +10)، در سطح اول و دوم بلوغ قرار دارد.
بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: واحدهای فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان است که با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن را، کلیه کارکنان واحدهای فرهنگی زیرمجموعه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام به تعداد 1900 نفر تشکیل داد که 320 نفر از آنان با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به صورت تصادفی، انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بین معنویت گرایی و تعارض سازمانی با ضریب 82/0- همبستگی قوی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه معنویت گرایی در این سازمان بیشتر باشد، میزان تعارضات سازمانی کاهش می یابد. بین مؤلفه های معنویت گرایی (محیط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) و تعارض سازمانی نیز همبستگی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه تأثیر مؤلفه های معنویت گرایی در سازمان بیشتر باشد، میزان تعارض کاهش می یابد.
رابطه تغییر سازمانی بر اساس عوامل مدیریتی با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تغییر سازمانی بر اساس عوامل مدیریتی و رابطه آن با عملکرد سازمانی انجام شده است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، 120 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه، صنعتی ارومیه و پیام نور ارومیه به صورت طبقه ای تصادفی به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه تغییر سازمانی بر اساس مدل عوامل مدیریتی و عملکرد سازمانی بر اساس مدل کارت امتیازی متوزان استفاده شده است. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شدند نتایج گویای آن است که: بین تغییر سازمانی بر اساس عوامل مدیریتی با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که عوامل مدیریتی می توانند به طور مثبت و معنی داری عملکرد سازمانی را پیش بینی کنند. بر این اساس یکی از عواملی که در راستای عملکرد سازمانی می بایست مورد توجه قرار گیرد تغییر سازمانی بر اساس عوامل مدیریتی است.
بررسی تأثیر ویژگی های سازمانی بر هویت منسجم سازمانی برای توسعه ظرفیت های سازمانی در دانشگاه های شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های سازمانی مؤثر بر هویت منسجم سازمانی کارکنان برای بسترسازی توسعه ظرفیت های سازمانی است. این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه های شهرستان همدان تشکیل می دهد، که با استفاده از نمونه گیری از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 392 کارمند به صورت تصادفی از چهار دانشگاه شهرستان همدان (بوعلی سینا، علوم پزشکی، صنعتی و آزاد اسلامی) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های سازمانی، هویت سازمانی و ارزیابی ظرفیت های سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیلی عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد از پنج ویژگی سازمانی انتخاب شده، به ترتیب دانش استراتژی کارکنان، ارتباطات داخلی، ابزارها و حمایت، کیفیت مدیران و گشودگی و پویایی بیشترین تأثیر را بر هویت یابی سازمانی کارکنان داشتند. همچنین رابطه علی بسیار قوی میان هویت منسجم سازمانی و ابعاد ظرفیت های سازمانی وجود دارد.
انسجام، آمادگی برای تغییر، سازمان، بانک.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انسجام سازمانی بر آمادگی برای تغییر سازمانی در شعب یکی از بانک های دولتی شهر شیراز انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شعب این بانک در شهر شیراز است که با روش نمونه گیری خوشه ای ساده تعداد 221 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انسجام سازمانی و مقیاس محقق ساخته آمادگی برای تغییر سازمانی است که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و گردآوری گردید. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش انسجام سازمانی 78/0 آمادگی برای تغییر سازمانی را در این بانک تبیین می نماید. بنابراین می توان گفت که انسجام سازمانی پیش بینی کننده معنادار آمادگی برای تغییر سازمانی است. لازم به ذکراست که میزان آمادگی برای تغییر سازمانی و انسجام سازمانی در قلمرو پژوهش نیز بالاتر از حد متوسط و پایین تر از حد مطلوب برآورد گردید.
بررسی رابطه عوامل آسیب شناختی منابع انسانی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب با استفاده از مدل EFQM(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه عوامل آسیب شناختی منابع انسانی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب با استفاده از مدل EFQM است. جامعه آماری شامل همه کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب است، که شامل 1850 نفر بودند و از میان آنان180 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون t استیودنت مورد بررسی قرار گرفتند و تمامی آنان تأیید شدند. یافته های پژوهش نشان داد که امتیاز هر کدام از معیارها بدین صورت است، رهبری 8/62%، خط مشی و استراتژی 62%، کارکنان 6/58%، منابع و شرکا 61%، فرآیند 63%، نتایج مشتری 6/60%، نتایج کارکنان 5/56%، نتایج جامعه 60% و نتایج کلیدی عملکرد 9/60%. در پایان پیاده سازی و رعایت استانداردهای مدل EFQM در جهت بهبود معیارهای توانمند ساز و نتایج پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و اثربخشی فردی کارمندان بانک ها (مورد مطالعه: کارمندان بانک های دولتی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیمی است که در حوزه های گوناگون، به ویژه در حوزه سازمانی مورد استفاده قرار گرفته است. برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی و رفتاری بر این باورند که سرمایه اجتماعی به مثابه یکی از اشکال جدید سرمایه، نقش مؤثّری در اثربخشی افراد دارد. از این رو، هدف اصلی این مقاله، برّرسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر اثربخشی فردی کارمندان بانک است. جهت دست یابی به این هدف، چهارچوب نظری تحقیق براساس نظریه سرمایه اجتماعی جیمز کلمن، تنظیم و براساس آن فرضیه های تحقیق مطرح شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارمندان بانک شهر سنندج بود که با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی طبقه ای و تصادفی ساده ۲۲۰ نفر از آن ها انتخاب شد. جهت انجام تحقیق و گردآوری داده ها نیز از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان هم بستگی بین سرمایه اجتماعی و اثربخشی فردی برابر با ۴۵۸/۰ است و متغیّر مستقل «سرمایه اجتماعی» به تنهایی حدود ۲۱ درصد از تغییرات اثربخشی فردی کارمندان را تبیین می کند. در مورد ابعاد سرمایه اجتماعی نیز نتایج بیان گر آن است که «اعتماد اجتماعی» دارای بیش ترین ضریب هم بستگی (۴۱۶/۰) و ضریب تأثیر (۲۹۱/۰) بر اثربخشی فردی است و در اولویت های بعدی نیز به ترتیب، متغیّرهای تبادل نظر و هنجارهای هم یاری قرار دارند. بنابراین، نتایج تحقیق نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و اثربخشی کارمندان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و سرمایه اجتماعی یکی از عوامل مؤثّری است که در راستای اثربخشی فردی کارمندان بانک، نقش مهمّی را ایفا می کند.
نقد و بررسی عملکرد موسسه فرهنگی علیمرادیان (میزگرد)
حوزه های تخصصی:
نظام اجتماعی؛ آینده: کل گرایی حکیمانه در برابر جزءنگری علمی طرح سازمان حکمت مدار در تقابل با سازمان بوروکراتیک
حوزه های تخصصی:
سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان سازمان های خدمات عمومی شهر تهران؛ بررسی شکاف بین وضع موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت وظایف در بخش دولتی به گونه ای است که فرایند تصمیم گیری کارکنان و مدیران می تواند به علت وجود منافع متعارض و تعارض نقش ها به مسئله ای غامض و پیچیده تبدیل گردد. امروزه شاهد هستیم که با به سر بردن در عصر بحران اخلاقی و کاهش شدید اعتماد مردم نسبت به رعایت جنبه های قانونی و اصول اخلاقی توسط خدمتگزاران بخش دولتی، موج مسئولیت گرایی گریزناپذیری در میان مسئولان سازمانی و پژوهشگران شکل گرفته است. بررسی ادبیات پژوهش بر اهمیت وجود مسئولیت ذهنی بالا برای برقراری تعادل بین منافع متعارض و رویارویی با مسائل غامض اخلاقی، به عنوان اجزای جدانشدنی وظایف دولتی، صحه می گذارد. پژوهش حاضر با روش ترکیبی با هدف شناسایی سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان بخش دولتی در 23 سازمان خدمات عمومی کشورمان انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش سه دسته سازوکار شامل سازوکار های سازمانی، مدیریتی و شغلی برای ارتقاء مسئولیت ذهنی شناسایی شدند. در بخش کمّی پژوهش نیز مشخص شد که بین بهره گیری از این سازوکارها در وضع موجود و وضع مطلوب آنها فاصله معناداری در سازمان های خدمات عمومی کشورمان وجود دارد.
مقایسه مؤلفه های هوش هیجانی افراد کارآمد و ناکارآمد در پنج رسته مأموریتی نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هوش هیجانی از جمله ویژگی های فردی است که با موفقیت افراد در مقابله با فشارهای ناگهانی محیطی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی افراد کارآمد و ناکارآمد در پنج رسته مأموریتی نیروی انتظامی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان پلیس در سال های 95 و 96 تشکیل داده اند و حجم نمونه 793 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه «بار-آن» استفاده شد، همچنین برای آزمون پرسش های پژوهش از روش آمار استنباطی و آزمون تی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین مقیاس های هوش هیجانی در بین افراد کارآمد و ناکارآمد، نمره کل هوش هیجانی، مهارت درون فردی، مهارت بین فردی، کنترل استرس و خلق عمومی، در کل پلیس تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان دو گروه از نظر سازگاری مشاهده نمی شود. در رسته آگاهی نمره کل هوش هیجانی به همراه مهارت درون فردی و خلق عمومی و در رسته مرزبانی نمره کل هوش هیجانی به همراه مهارت بین فردی، کنترل استرس و خلق عمومی و در رسته راهور مهارت بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد و در رسته اطلاعات تفاوت معناداری بین دو گروه کارآمد و ناکارآمد وجود ندارد. نتایج: با توجه به یافته ها و از آنجا که افزایش هوش هیجانی شیوه ای مؤثر برای افزایش کارایی افراد است، پیشنهاد می شود آموزش هوش هیجانی برای پلیس در رسته های مختلف مد نظر قرار گیرد.
بررسی ارتباط ادراک فرد از غنی بودن شغل و فشارهای روحی و جسمی ناشی از استرس در خدمات انتظامی سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : استرس حالت روحی و جسمی ناشی از برخورد با تهدید یا نیاز ادراک شده ای است که نمی توان با آمادگی با آن روبه رو شد. تاثیرات استرس بر عملکرد شغلی به ویژه در مشاغل حاسی که با وظیفه حفظ نظم و امنیت در ارتباط هستند و شاغلان آنها دارای وظایفی حساس بوده و مسئولیت های قانونی زیادی هستند، از اهمیت خاصی برخوردار است. مدیریت استرس در این مشاغل می تواند موجبات بهبود عملکرد کارکنان را فراهم آورد. مدیریت اثربخش استرس مستلزم شناخت راهکارهای کاهش استرس است، با توجه به ویژگی های یک شغل کم استرس، می توان انتظار داشت که برداشت کارکنان از غنی بودن شغل موجب کاهش استرس شغلی ایشان شود؛ بنابراین، این پژوهش به مطالعه ارتباط «برداشت فرد از غنای شغل» و « فشارهای جسمی و روحی ناشی از استرس» در کارکنان بخش انتظامات یک سازمان دولتی، پرداخته است. روش: این مقاله از نظر هدف، کاربردی است که با روش همبستگی انجام شده داده های میدانی مورد نیاز توسط پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آزمون های کالموگروف- اسمیرنوف، همبستگی و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شده است . یافته ها و نتایج : نتایج تحقیق رابطه معکوس میان ادراک فرد از غنای شغل و فشارهای روحی و جسمی ناشی از استرس را تایید نمود، لیکن شدت رابطه منفی میان فشار روحی و برداشت فرد از غنای شغل بیش از رابطه فشار جسمی و برداشت فرد از غنای شغل بود. از میان ویژگیهای غنای شغل سه ویژگی ""ارتباط با مشتری""، ""آزادی عمل در برنامه ریزی "" و ""کنترل بر منابع"" رابطه معناداری با فشار روحی ناشی از استرس دارند؛ تنها ویژگی ""آزادی عمل در برنامه ریزی "" دارای رابطه معناداری با فشار جسمی ناشی از استرس بود.
بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی کارکنان (نمونه مورد مطالعه: شهرداری شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده ای مدیریتی، موجب دستیابی به منافع متقابلی می شود که ارزش دارایی های نامحسوس را افزایش می دهد. این سرمایه باعث مشارکت بهتر در دانش و هزینه اجرایی کمتر، به دلیل ایجاد روابط اعتماد و روح همکاری، کاهش میزان ترک خدمت کارکنان و انسجام عملی بیشتر، به علت ثبات سازمانی و تعهد کارکنان می شود. پژوهش حاضر که با هدف بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و میزان سرمایه اجتماعی کارکنان شهرداری شهر تهران است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارکنان شهرداری منطقه های 10، 11، 12، 13 و 14 شهر تهران است که 300 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و به عنوان متغیر مستقل و سرمایه اجتماعی و ابعاد آن به عنوان متغیرهای وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین رفتار شهروندی سازمانی کارکنان با میزان کل سرمایه اجتماعی (35/0) و ابعاد آن یعنی اعتماد (43/0)، صداقت (35/0)، شایستگی (24/0)، تعهد (33/0) و همکاری (28/0) ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه های پژوهش تأیید می شوند.
عوامل درون سازمانی مؤثر بر میزان فرسودگی شغلی (مطالعه موردی: مددکاران اجتماعی شاغل در سازمان بهزیستی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی میزان فرسودگی شغلی و عوامل درون سازمانی مؤثر بر آن در بین مددکاران شاغل در بهزیستی بوده است. روش انجام این پژوهش پیمایش و جمعیت آماری آن تمام مددکاران شاغل در بهزیستی استان تهران بوده است که به دلیل محدود بودن تعداد آن ها تمام این افراد که 200 نفر بوده اند مورد بررسی قرارگرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان فرسودگی شغلی در بین مددکاران شاغل در بهزیستی بالاست و نیز نحوه مدیریت، اثربخش نبوده و ارتباطات درون سازمانی و بین فردی نیز ضعیف و شکننده است. با بررسی فرضیات و مدل تحقیق با استفاده از معادلات رگرسیونی مشخص گردید که ارتباط با همکاران با مقدار بتای (500/0) بیشترین تأثیر را بر فرسودگی شغلی دارد و بعدازاین متغیر، استرس شغلی (382/0-) مؤثر بر فرسودگی شغلی می باشد و در کل، متغیرهای در نظر گرفته شده در این تحقیق 60 درصد از واریانس متغیر فرسودگی شغلی را تبیین می کنند. از نتایج چنین استنباط می شود که وجود جو رسمی و صرفاً بروکراتیک در سازمانی که عمدتاً با آسیب دیدگان اجتماعی رو به رو است موجب گردیده است که کارکنان در نبود روابط دوستانه و وجود روابط صرفاً کاری، استرس دو چندانی را تجربه نمایند و میزان فرسودگی شغلی آن ها دو چندان گردد.
پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش سازمانی و هوش معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارتقا ءکیفیت زندگی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی میگردد. بنابراین با افزایش توانایی فکری یا هوش سازمانی، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن انجام گرفت.روش انجام پژوهش توصیفی –همبستگی بود. بدین منظور 210 معلم زن با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی هوش سازمانیAlbrecht,Karl 2009 ) (، هوش معنوی بدیع و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ( WHOQOL ) استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای آنالیز اطلاعات استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش سازمانی رابطه مثبت معناداری(01/0>P) با زیر مقیاسهای کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری (01/0>P) میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاسهای کیفیت زندگی مشاهده شد. به عبارت دیگر هر اندازه افراد از هوش سازمانی و هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند، از کیفیت زندگی بالاتر برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای توانایی مقابله، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد، به عنوان فاکتورهای هوش معنوی و هوش سازمانی می توانند کیفیت زندگی افراد را پیش بینی کنند.در نتیجه، با توجه به معنادار بودن تاثیر هوش سازمانی و هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلمان توصیه می شود تا مسئولان در راستای فراهم نمودن بسترهای لازم و مناسب جهت ایجاد هوش سازمانی اقدام نمایند.