فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۴۱.

بررسی شناختی شبکه معنایی حرف اضافه «با» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد شناختی شبکه معنایی مقوله شعاعی حرف اضافه «با»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۱ تعداد دانلود : ۹۵۹
«با» یکی از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی است که نقش های دیگری از جمله ادات صفت و نقش وندی را نیز می پذیرد. مقاله حاضر در چارچوب معنی شناسی واژگانی شناختی به بررسی مفاهیم گوناگون مقوله «با» در نقش حرف اضافه می پردازد. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن تصادفی نبودن معانی گوناگون حرف اضافه «با» و ارائه شبکه معنایی حرف اضافه «با» است. نتایج حاصل از این تحقیق مؤیّد آن است که حرف اضافه «با» دارای شبکه معنایی منسجمی است که در آن ، مفاهیم گوناگون این حرف اضافه در قالب سه خوشه معنایی مختلف، شامل خوشه توافقی، تقابلی، و وضعیتی، حول محور یک معنای سرنمونی، که همان معنای مجاورت و همراهی است، در قالب ساختاری شعاعی قرار گرفته اند.
۴۲.

طرحواره چرخشی در غزلیّات سعدی و حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دایره طرحواره های تصویری طرحواره ی چرخشی سعدی و حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۲۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۳۸
نظریه های متعددی در حوزه ی زبان شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره ی مفهومی» و «طرح واره ی تصویری» بیش ترین اهمیّت را دارند. طرح واره های تصویری ساخت هایی از فرایند شناختی اند که به واسطه ی تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می آورند. طرح واره-های تصویری گونه های مختلفی دارند، نظیرِ طرح واره های حرکتی، طرح واره های حجمی، طرح واره های قدرتی؛ و طرح-واره ی چرخشی یا دوری یکی از گونه های طرح واره های حرکتی است که می تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح واره های چرخشی در غزل های سعدی را می توان در سه دسته جای داد: 1)طلب 2)شکایت 3)ترک؛ و حافظ را نیز در سه دسته: 1)طلب 2)شکایت 3تسلیم. تحلیل های شناختی حاصل از طرح واره-های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1.درک سعدی از حرکت زمان، خطی است و فهم حافظ، دایره ای. 2.درک حرکت خطی سعدی بر واقع گرایی و فهم دایره ای حافظ بر آرمان گرایی او دلالت دارد. 3.سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان های تراژیک جای می گیرد و حافظ به سبب فهم حرکت دایره ای در شمار انسان های حماسی. 4.شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می کنند.
۴۳.

مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط زبان فارسی: رویکردی شناختی

کلید واژه ها: زمینه شیوه مسیر سبب فعل حرکتی پیکر جزء حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۱
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط در زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی پرداخته است. بدین منظور داده های پژوهش بر اساس چارچوب نظری ارایه شده از سوی تالمی (2000[2007]) تحلیل گردیده؛ و بسامد وقوع مؤلفه های مفهوم حرکت در افعال حرکتی بسیط زبان فارسی بررسی شده است. تالمی چهار مؤلفه اصلی «پیکر»، «زمینه»، «مسیر [مبدأ، طول مسیر، مقصد]»، «جزء حرکتی» و دو مؤلفه فرعی «سبب» و «شیوه» را در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثر دانسته است. پیکره پژوهش حاضر، متشکل از 126 فعل حرکتی است که از پایگاه دادگان ، پایگاه داده های زبان فارسی و سایر منابع مکتوب استخراج و در بافت جمله تحلیل شده اند. از نتایج این پژوهش می توان این گونه بیان نمود که از میان چهار مؤلفه اصلی حرکت از دیدگاه تالمی، مؤلفه «پیکر» و از میان مؤلفه های فرعی مسیر، مؤلفه «مقصد [نقطه پایان]» نسبت به سایر مؤلفه ها از بسامد بالاتری در مفهوم سازی رویدادهای حرکتی برخوردار است. همچنین دو مؤلفه «شیوه» و «سبب» در افعال حرکتی زبان فارسی یا به صورت های ادغامی در ریشه فعل یا به صورت جداگانه در سطح جمله در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثرند.
۴۷.

ساخت افعال سبک بر اساس زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش های معنایی افعال سبک طرح وارة نیروی محرکه نوع کنش/ نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۲
برخی مطالعات انجام شده دربارة محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, 1965; Cattell, 1984; Grimshaw & Mester, 1988 ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطة معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح وارة نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزة مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزة فیزیکی به حوزة انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعة حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
۴۸.

بازتاب فناوری و ماشینیزم در استعاره های فارسی محاوره ای (از دیدگاه زبان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان ماشین استعارة مفهومی زبان فارسی گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیدة شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاورة فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایة تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آیندة خالق خویش است.
۴۹.

فضای معنایی فعل «شدن» در زبان فارسی: نگرشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدن ساخت مجهول فضای معنایی تحلیل پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۳۳
این مقاله به بررسی فضای معنایی فعل «شدن» در زبان فارسی می پردازد تا برخی ویژگی های بنیادین شناخت زبانی بشر، همچون تحلیل پذیری و ترکیب پذیری را تحلیل کند. یکی از پربسامدترین افعال در زبان فارسی فعل «شدن» است که با توجه به نقش های متفاوتی که در سطح جمله ایفاء می کند، شاید فعال ترین فعل در این زبان باشد. با چشم اندازی درزمانی «شدن» با چهار کاربرد مجزا (فعل اصلی، فعل ربطی، فعل کمکی تکلیفی و جزء فعلی افعال مرکب) نقش مهمی در نظام فعلی زبان فارسی ایفاء می کند، ساخت مجهول در زبان فارسی یک فعل مرکب در نظر گرفته می شود که در آن عنصر فعلی «شدن» با مقوله های زبانی متفاوتی همچون اسم، صفت، صفت مفعولی و گروه حرف اضافه ای ترکیب می شود. بررسی فضای معنایی فعل «شدن» نشان می دهد که انواع مختلف ساخت هایی که دارای این «فعل» هستند شبکه ای معنایی را شکل می دهند که در آن جزء فعلی «شدن» معنامند است؛ چنین برداشتی برخلاف مطالعاتی است که پیش تر در حوزة ساخت مجهول زبان فارسی انجام شده و در آن ها ساخت مجهول عنصری صرفاً نحوی و فاقد معنا تلقی می شود. براساس فضای معنایی فعل «شدن»، ساخت مجهول در فارسی را ساختی تحلیل پذیر فرض می کنیم که در آن وقوع «شدن» به عنوان جزء فعلی ساخت مجهول اتفاقی نیست، بلکه حاصل گسترش معنایی سایر کاربردهای آن در نظام زبان است. بنابراین ارتباط کاربردهای متفاوت «شدن» شواهد بیشتری برای این ادعای دستور شناختی ارائه می دهد که ساخت مجهول بخشی از شبکه گسترده تر ساخت های نحوی مرتبط است، نه ساختی اشتقاقی از ساخت معلوم.
۵۰.

بررسی تأثیر پارامتر تشخیص(نا)پذیری بر روی نمود زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشخیص (نا)پذیری ساخت اطلاع فعال غیرفعال نیمه فعال نمود زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۸۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
در نظریه ساخت اطلاع، موضوعات و مفاهیم متنوعی مطرح هستند که یکی از این موضوعات، مفهوم شناختیِ «تشخیص پذیری » است. مفهوم ذهنی تشخیص پذیری در زبان دارای نمود است. در این مقاله، تأثیر پارامتر تشخیص پذیری بر روی نمود زبانی در حوزه های صرف، نحو و نوا به صورت مقابله ا ی در انگلیسی و فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد میزان تشخیص پذیری مصادیق بر روی نمود صرفی آن ها در دو زبان انگلیسی و فارسی تأثیرگذار بوده است؛ مشخصاً اینکه مصادیق تشخیص پذیر به صورت ضعیف (ضمایر) و مصادیق تشخیص ناپذیر به صورت قوی (گروه های اسمی کامل) نمود پیدا می کنند. یافته دیگر اینکه صورت های صرفی ارجح در انگلیسی و فارسی با هم متفاوت هستند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که پارامتر تشخیص پذیری در حوزه های نحو و نوا بر چگونگی نمود زبانی تأثیرگذار بوده است؛ مثلاً عباراتی که دارای مصداق تشخیص پذیر بوده اند، بیشتر با جایگاه نحوی نهاد منطبق شده اند یا به صورت فاقد تکیه نمود یافته اند. یافتة دیگرِ پژوهش این است که برخلاف نحوه نمود صرفی، تأثیر پارامتر فوق الذکر در حوزه های نحو و نوا در دو زبان انگلیسی و فارسی به صورت بندی های زبانی تقریباً مشابهی منجر شده است. در این پژوهش از آزمون های مجذور خی و Z برای تشخیص معنی دار بودن رابطه ها استفاده شده است.
۵۱.

بررسی فرایند ساختاری شدن مفهوم فضا در زبان فارسی در چارچوب زبانشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشاره فضا گسترش معنایی زبانشناسی شناختی ساختاری شدن فضا فضای ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۳ تعداد دانلود : ۹۵۶
هدف از انجام این تحقیق، مطالعة رابطة میان تفکّر فضایی و ساختار زبانی منعکس کننده آن در زبان فارسی است. در این تحقیق با بهره گیری از نظریه لایبنیتس مبنی بر نسبی بودن نمود فضا در زبان و با استناد به الگوی لوینسون (2006) در تقسیم بندی حوزه فضا، به مطالعه فرایند ساختاری شدن مفهوم فضا در زبان فارسی می پردازیم. داده های زبانی مورد نیاز، از میان جملات زبان فارسی معیار گفتاری و نوشتاری که دارای حروف اضافه مکانی، افعال حرکتی و دیگر مقولات دستوری نشان دهنده مکان هستند جمع آوری شده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، به تحلیل داده های مورد نظر در ارتباط با مفاهیم ""اشاره""، ""گسترش معنایی"" و ""فضای ذهنی"" در زبان فارسی پرداخته، به این نتیجه رسیدیم که گوینده با استفاده از مفهوم گوینده محوری، خود را در مرکز یا نقطه صفر مکانی قرار داده و جایگاه اشیا را با توجه به موقعیت خود توصیف می کند.
۵۲.

رویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان حروف اضافه مکانی معناشناسی شناختی نظریه نوع نخست حروف اضافه در

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۴۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۰۷۱
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
۵۵.

نقش تکرار عناصر زبانی در تحلیل داستان کوتاه: رهیافتی زبانشناختی در تحلیل متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادبیات داستان کوتاه زبان شناسی تحلیل ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۳۰۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۵۳
این پژوهش کوشیده است تا با تحلیل عناصر زبانی در سه داستان کوتاه از همینگوی، راجرز و چوبک با استفاده از رایانه نشان دهد که می توان راهیافتی به منظور تحلیل ادبی به دست داد. در این راستا این پژوهش کوشیده است تا با توجه به معیارهای کمی راهی به منظور تحلیل متون ادبی به گونه ای که با روح ادبیات سازگار باشد و وارد عرصه های ارزشی ادبیات نشود به دست دهد. در این پژوهش با استناد به داده های سه داستان کوتاه نقش تکرار در این داستان ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تکرار در این سه نثر ادبی به گونه هایی متفاوت به کار گرفته شده است. در دو داستان کوتاه انگلیسی از تکرار به منظور برجسته کردن شخصیت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حالیکه در داستان کوتاه فارسی از تکرار بیشتر به منظور ایجاد توازن آوایی و انتقال معنای مورد نظر از این طریق استفاده گردیده است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که دو داستان کوتاه انگلیسی از نقل قول به نسبت کاملاً متفاوتی بهره جسته اند. همچنین مقایسه طول جملات در دو داستان کوتاه انگلیسی نشان می دهد که این دو اثر کاملاً از این لحاظ نیز متفاوت می باشند. این پژوهش در مجموع گامی در جهت تبیین استفاده از ابزارهای زبان شناسی آن هم به شکل کمی در تعیین سبک فردی و همچنین تفاوت های ادبیات های متفاوت که مورد نظر ادبیات تطبیقی می باشد، تلقی می گردد.
۵۸.

نگاهی شناختی به مفهوم سببیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت سببیت استقلال توجه جانداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۹۸
این پژوهش به بررسی مفهوم سببی سازی در انگاره زبا‏‏‏ن‏شناسی شناختی (به طور خاص دستور شناختی) می پردازد. مفهوم سببی‏سازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید، به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنابر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. این مقاله از سویی مفهوم سببیت در زبان فارسی را در قالب دستورشناختی بررسی می کند و از دیگر سوی به بررسی میزان تعامل و ارتباط تحلیل شناختی سببیت با تبیین صورتگرایان می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد سببی سازی جزء جهانی‏های ذهن انسان بوده و غالباً در دستور تمامی زبان‏ها متجلی می شود. قائل شدن به مفهوم سببی سازی به عنوان نظامی جهانی ـ شناختی ویژگی‏های مشترک فراوانی در میان زبان‏ها نشان می دهد. آن‏چه که در رویکرد شناختی بیش از هرچیز خودنمایی می کند طریقه تفکر، تجربیات، نگرش‏ها، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و در حقیقت شناخت بشر از محیط پیرامونش است که برداشت‏های متفاوتی را از رویدادی واحد سبب می-شود. همین مهم سببی سازی را همان طور که دیوید لی ادعا می کند وابسته به فرایند انطباق در زبان می داند. دیگر این‏که اصولاً تحلیل شناختیون در بررسی سببی ها مکمل تبیین صورتگرایان است و نیز درک و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. به واقع رویکرد شناختی از آنجا که موقعیت های جهان خارج را بدون توسل به ویژگی های عینی و تعریف شده آن‏ها تعبیر و تفسیر می کند راه حلی نسبتاً ساده به مشکلاتی همچون ناکارآمدی های دستور حالت ارائه می دهد.
۶۰.

تفاوت میان رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفت انگیز و نقش زاویه دید در آنها با بررسی آثار گابریل گارسیا مارکز و آلخو کارپنتیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: راوی رئالیسم جادویی رئالیسم شگفت انگیز زاویه دید(دیدگاه) صد سال تنهایی قلمرو این دنیا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۲۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۷۵
"کشورهای آمریکای لاتین همواره در حال خلق سبک های هنری وادبی بوده اند و با خلاقیت خود توانسته اند فرهنگ لاتینی خود را به جهانیان بشناسانند. مردمان این سرزمین ها سعی نموده اند هیچگاه ریشه و اصالت خود را از دست ندهند و همواره در جستجوی نوآوری و ابداع سبک های جدید ادبی پیش رفته اند. در همین زمینه می توان شاهد ظهور سبک های خاصی بود که در تاریخ ادبیات این کشورها می درخشد. حدود پنج دهه اخیر دوسبک ادبی ویژه و شایان توجه با نام های «رئالیسم جادویی»و«رئالیسم شگفت انگیز» به منصه ظهور رسیده اند که نظر همگان را جلب نموده اند. این دو سبک دو شیوه فکر ی متضاد را ارائه می کنند که علیرغم این تضاد‘ عناصر«جادو» یا «شگفت انگیز» توانسته اند در کنار«واقعیت» قرار بگیرند. تنها راوی است که با دیدگاه متفاوت خود(البته در کنار فضای داستان) در هر سبک‘ آفرینشگر این دو گانگی است. بنابراین آنچه که در این تحقیق مدنظر است‘ مراجعه به بعضی متون ادبی است تا بتوان به توجیه این نامگذاری و تفاوت های موجود میان این دو سبک ادبی پرداخت . برای رسیدن به این هدف دو اثر معروف با نام های صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز Gabril Garcia Marquez و قلمرو این دنیا از آلخو کارپنترCarpentier Alego را انتخاب نموده تا بتوان به بررسی تفاوت ها ی این دو سبک مهم پرداخت. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان