فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۱.

نقش زبان در نمود واقعیت‌ها(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۹۸۶۹
رابطه بین زبان و واقعیت که از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده، در سده اخیر به دیگر حوزه‌های علوم انسانی خصوصاً روانشناسی و زبانشناسی نیز راه یافته است. اغلب فیلسوفان، روانشناسان و معناشناسان تا دهه‌های اخیر زبان را منفک از مقوله شناخت و واقعیت فرض می‌کردند. به عبارت دیگر، مقوله شناخت جدا از ساختار زبان تصور می‌شد و زبان ابزاری جهت بیان وقایع محسوب می‌گشت. در مقابل این گرایش، رویکرد نوین زبانشناسان قرار دارد که با این مسأله بنحوی کاملا" متفاوت برخورد می‌کند. بر اساس این رویکرد زبانشناسان معتقدند که نظام ادراکی و شناختی انسان از ساختار زبانی جدا نیست. به تعبیری، زبان نه تنها در بیان واقعیات و شناخت پیرامون بی‌تأثیر نیست بلکه در ساخت واقعیت‌ها نیز مؤثر است. به بیان دیگر، زبان مستقیماً دنیای بیرون را منعکس نمی‌کند بلکه بازگو کننده مفاهیم انسانی و تعامل وی با جهان است. در این رابطه، مقاله حاضر در پی آن است که نحوه تکوین دیدگاههای مهم زبانشناسی را در باره نقش زبان برای شناخت یا نمود واقعیت‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
۲.

چندمعنایی حرف اضافه ”به“ در زبان فارسی با رویکرد معنی شناسی شناختی

کلید واژه ها: حرف اضافه معنی شناسی شناختی شبکه معنایی چندمعنایی سامان مند حرف اضافه ”به“

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۸۹۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
مطالعه حروف اضافه در زبان فارسی می تواند گامی در جهت شناخت پیچیدگی های آن و کمکی در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی معانی مختلف حرف اضافه ”به“ از منظر معنی شناسی شناختی است. برای این منظور از رویکرد چندمعنایی سامان مند تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در جهت نیل به این هدف، مثال های مختلف از فرهنگ لغات سخن، معین و دهخدا، متون مختلف و مکالمات روزمره زبان فارسی استخراج شده و با بکارگیری رویکرد شناختی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این حرف اضافه دارای معانی مختلفی است که همه از یک معنی واحد یعنی ’الصاق و ارتباط‘ مشتق شده و شبکه ای به هم پیوسته را تشکیل می دهند و تمامی مفاهیم متمایز به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز، از پیش صحنه و مفهوم اولیه مشتق می شوند. این مفاهیم متمایز عبارتند از :مقصد، مخاطب سازی و پیشِ و نزدِ که زیرمجموعه مفهوم مقصد به شمار می آیند، بر رویِ، سازگار و مطابق، مقابلِ و برابرِ، توالی و ترتیب، تعلیل، استعانت و با استفاده از. همچنین نشان داده شد که کاربردهای مجازی این حرف اضافه موجب انباشت معانی استعاری بر تنها معنای صریح آن و منجر به چندمعنا شدن آن شده است. در واقع، معانی مشتق حروف اضافه در چندمعنایی حاصل بسط استعاری معانی مرکزی اند.
۳.

فضای معنایی فعل «شدن» در زبان فارسی: نگرشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدن ساخت مجهول فضای معنایی تحلیل پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۳۳
این مقاله به بررسی فضای معنایی فعل «شدن» در زبان فارسی می پردازد تا برخی ویژگی های بنیادین شناخت زبانی بشر، همچون تحلیل پذیری و ترکیب پذیری را تحلیل کند. یکی از پربسامدترین افعال در زبان فارسی فعل «شدن» است که با توجه به نقش های متفاوتی که در سطح جمله ایفاء می کند، شاید فعال ترین فعل در این زبان باشد. با چشم اندازی درزمانی «شدن» با چهار کاربرد مجزا (فعل اصلی، فعل ربطی، فعل کمکی تکلیفی و جزء فعلی افعال مرکب) نقش مهمی در نظام فعلی زبان فارسی ایفاء می کند، ساخت مجهول در زبان فارسی یک فعل مرکب در نظر گرفته می شود که در آن عنصر فعلی «شدن» با مقوله های زبانی متفاوتی همچون اسم، صفت، صفت مفعولی و گروه حرف اضافه ای ترکیب می شود. بررسی فضای معنایی فعل «شدن» نشان می دهد که انواع مختلف ساخت هایی که دارای این «فعل» هستند شبکه ای معنایی را شکل می دهند که در آن جزء فعلی «شدن» معنامند است؛ چنین برداشتی برخلاف مطالعاتی است که پیش تر در حوزة ساخت مجهول زبان فارسی انجام شده و در آن ها ساخت مجهول عنصری صرفاً نحوی و فاقد معنا تلقی می شود. براساس فضای معنایی فعل «شدن»، ساخت مجهول در فارسی را ساختی تحلیل پذیر فرض می کنیم که در آن وقوع «شدن» به عنوان جزء فعلی ساخت مجهول اتفاقی نیست، بلکه حاصل گسترش معنایی سایر کاربردهای آن در نظام زبان است. بنابراین ارتباط کاربردهای متفاوت «شدن» شواهد بیشتری برای این ادعای دستور شناختی ارائه می دهد که ساخت مجهول بخشی از شبکه گسترده تر ساخت های نحوی مرتبط است، نه ساختی اشتقاقی از ساخت معلوم.
۴.

رویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان حروف اضافه مکانی معناشناسی شناختی نظریه نوع نخست حروف اضافه در

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۴۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۰۷۱
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
۶.

تحلیل داستان در نظریه جهان های متن: مطالعه موردیِ وداع اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گفتمان متن داستان کوتاه شعرشناسیِ شناختی نظریه جهان های متن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۳۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۸
مقاله حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آل احمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی می پردازد. این تحلیل برمبنای نظریه جهان های متن (ورث، 1999) صورت می پذیرد. جهان های متن بازنمودهایی ذهنی اند که از جهان گفتمان پدید می آیند. چیدمان اصلی جهان متن به وسیله عناصرِ جهان ساز ایجاد می شود و موضوع گفتمان، به وسیله گزاره های نقشی و پیش برنده شکل می گیرد. وقتی مرزهای جهان ِ متن به وجود آمد، لایه های مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهان های فرعی نام دارند و بر سه نوع اند: جهان فرعیِ اشاره ای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفت شناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهان های فرعیِ اشاره ای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهان های فرعیِ معرفت شناختی که لایه های معنایی عمیق تر ی را نشان می دهند، در این داستان به طورِ گسترده ای قابل شناسایی اند. این نتیجه نشان دهنده آن بود که داستان «وداع» متضمن لایه های عمیق معناست که به وسیله نشانه های مشخصِ متنی قابل دستیابی اند.
۷.

نقش تکرار عناصر زبانی در تحلیل داستان کوتاه: رهیافتی زبانشناختی در تحلیل متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادبیات داستان کوتاه زبان شناسی تحلیل ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۳۰۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۵۳
این پژوهش کوشیده است تا با تحلیل عناصر زبانی در سه داستان کوتاه از همینگوی، راجرز و چوبک با استفاده از رایانه نشان دهد که می توان راهیافتی به منظور تحلیل ادبی به دست داد. در این راستا این پژوهش کوشیده است تا با توجه به معیارهای کمی راهی به منظور تحلیل متون ادبی به گونه ای که با روح ادبیات سازگار باشد و وارد عرصه های ارزشی ادبیات نشود به دست دهد. در این پژوهش با استناد به داده های سه داستان کوتاه نقش تکرار در این داستان ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تکرار در این سه نثر ادبی به گونه هایی متفاوت به کار گرفته شده است. در دو داستان کوتاه انگلیسی از تکرار به منظور برجسته کردن شخصیت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حالیکه در داستان کوتاه فارسی از تکرار بیشتر به منظور ایجاد توازن آوایی و انتقال معنای مورد نظر از این طریق استفاده گردیده است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که دو داستان کوتاه انگلیسی از نقل قول به نسبت کاملاً متفاوتی بهره جسته اند. همچنین مقایسه طول جملات در دو داستان کوتاه انگلیسی نشان می دهد که این دو اثر کاملاً از این لحاظ نیز متفاوت می باشند. این پژوهش در مجموع گامی در جهت تبیین استفاده از ابزارهای زبان شناسی آن هم به شکل کمی در تعیین سبک فردی و همچنین تفاوت های ادبیات های متفاوت که مورد نظر ادبیات تطبیقی می باشد، تلقی می گردد.
۱۱.

مفهوم سازی خشم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشم استعاره ی مفهومی استعاره ی خشم حوزه های مبدا زبان شناسی شناختی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۸
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهوم سازی خشم در زبان فارسی به کمک یکی از قوی ترین ابزارهای مفهوم سازی یعنی استعاره می پردازد. ابتدا استعاره های خشم در زبان فارسی، بر اساس مجموعه ای از جمله های گویشوران فارسی زبان شهر تهران طی سال 1390-1391 گردآوری شده و سپس حوزه های مبدأ به کاررفته در آنها با 13 حوزه مبدأ معرفی شده از سوی کوچش مقایسه می شوند. در نهایت، استعاره ها بر اساس الگویی که کوچش (2000) برای تقسیم بندی استعاره ی احساس ارائه کرده به سه دسته تقسیم می شوند. نتایج تحلیل بر روی 72 عبارت نشان می دهد که خرابی / ویرانی با بیشترین میزان فراوانی و پس از آن آتش / گرما، تغییر فیزیولوژیکی و رفتار / واکنش حیوانی با نسبت فراوانی برابر در جایگاه بعدی رایج ترین حوزه های مبدأ برای مفهوم سازی خشم در زبان فارسی هستند. در تقسیم بندی استعاره ها به سه گروه، غالب استعاره ها در گروه اول جای گرفتند؛ به عبارتی بیشتر استعاره ها واکنش احساسی حاصل از بروز حس خشم را بازنمایی می کنند. علاوه براین، تأثیر باورهای فرهنگی را در انتخاب حوزه های مبدأ مختلف در جوامع گوناگون و حتی درون یک جامعه می توان مشاهده کرد.
۱۲.

طرحواره چرخشی در غزلیّات سعدی و حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دایره طرحواره های تصویری طرحواره ی چرخشی سعدی و حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۲۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۳۸
نظریه های متعددی در حوزه ی زبان شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره ی مفهومی» و «طرح واره ی تصویری» بیش ترین اهمیّت را دارند. طرح واره های تصویری ساخت هایی از فرایند شناختی اند که به واسطه ی تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می آورند. طرح واره-های تصویری گونه های مختلفی دارند، نظیرِ طرح واره های حرکتی، طرح واره های حجمی، طرح واره های قدرتی؛ و طرح-واره ی چرخشی یا دوری یکی از گونه های طرح واره های حرکتی است که می تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح واره های چرخشی در غزل های سعدی را می توان در سه دسته جای داد: 1)طلب 2)شکایت 3)ترک؛ و حافظ را نیز در سه دسته: 1)طلب 2)شکایت 3تسلیم. تحلیل های شناختی حاصل از طرح واره-های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1.درک سعدی از حرکت زمان، خطی است و فهم حافظ، دایره ای. 2.درک حرکت خطی سعدی بر واقع گرایی و فهم دایره ای حافظ بر آرمان گرایی او دلالت دارد. 3.سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان های تراژیک جای می گیرد و حافظ به سبب فهم حرکت دایره ای در شمار انسان های حماسی. 4.شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می کنند.
۱۳.

تفاوت میان رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفت انگیز و نقش زاویه دید در آنها با بررسی آثار گابریل گارسیا مارکز و آلخو کارپنتیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: راوی رئالیسم جادویی رئالیسم شگفت انگیز زاویه دید(دیدگاه) صد سال تنهایی قلمرو این دنیا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۲۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۷۵
"کشورهای آمریکای لاتین همواره در حال خلق سبک های هنری وادبی بوده اند و با خلاقیت خود توانسته اند فرهنگ لاتینی خود را به جهانیان بشناسانند. مردمان این سرزمین ها سعی نموده اند هیچگاه ریشه و اصالت خود را از دست ندهند و همواره در جستجوی نوآوری و ابداع سبک های جدید ادبی پیش رفته اند. در همین زمینه می توان شاهد ظهور سبک های خاصی بود که در تاریخ ادبیات این کشورها می درخشد. حدود پنج دهه اخیر دوسبک ادبی ویژه و شایان توجه با نام های «رئالیسم جادویی»و«رئالیسم شگفت انگیز» به منصه ظهور رسیده اند که نظر همگان را جلب نموده اند. این دو سبک دو شیوه فکر ی متضاد را ارائه می کنند که علیرغم این تضاد‘ عناصر«جادو» یا «شگفت انگیز» توانسته اند در کنار«واقعیت» قرار بگیرند. تنها راوی است که با دیدگاه متفاوت خود(البته در کنار فضای داستان) در هر سبک‘ آفرینشگر این دو گانگی است. بنابراین آنچه که در این تحقیق مدنظر است‘ مراجعه به بعضی متون ادبی است تا بتوان به توجیه این نامگذاری و تفاوت های موجود میان این دو سبک ادبی پرداخت . برای رسیدن به این هدف دو اثر معروف با نام های صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز Gabril Garcia Marquez و قلمرو این دنیا از آلخو کارپنترCarpentier Alego را انتخاب نموده تا بتوان به بررسی تفاوت ها ی این دو سبک مهم پرداخت. "
۱۴.

ساخت افعال سبک بر اساس زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش های معنایی افعال سبک طرح وارة نیروی محرکه نوع کنش/ نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۲
برخی مطالعات انجام شده دربارة محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, 1965; Cattell, 1984; Grimshaw & Mester, 1988 ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطة معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح وارة نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزة مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزة فیزیکی به حوزة انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعة حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
۱۵.

بررسی طرحواره های وجهیت در زبان فارسی با رویکرد شناختی

کلید واژه ها: افعال وجهی وجهیت ذهنی شدگی جبر و پویایی واقعیت تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۷۰
در این مقاله در پی بررسی چگونگی تبیین وجهیت در زبان فارسی، در قالب انگاره شناختی و رابطه وجه و وجهیت در زبان فارسی هستیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مطالعه نظام وجهیت بر اساس نظریه های زبان شناسی شناختی و آزمودن نظریه های موجود با داده های فارسی است. بدین منظور، ابتدا پاره ای ملاحظات نظری این حوزه را مطرح کرده و سپس، بر اساس آنها، داده های زبان فارسی را تحلیل می نماییم؛ همچنین تعامل وجهیت با مقولات دستوری «گواه نمایی»، «عامل نفی» و «زمان دستوری» را نشان می دهیم. داده های این مقاله مبتنی بر شمّ زبانی گردآورنده جمع آوری شده اند. با مطالعه چهار فعل وجهی «باید، شاید، توانستن و خواستن» می توان چنین عنوان کرد که مفاهیم وجهیت این افعال بسیار تحت تأثیر «عامل نفی، زمان دستوری و وجه» در پاره گفتارها است و بر اساس ملاک های معنایی شناختی چون جایگاه قدرت، جهت جبر و ذهنیت قابل تببین هستند. در این راستا با توجه به مفاهیم شناختی ذهنیت، مقوله جبر و پویایی، اسنادسازهای زمینه و واقعیت تحولی می توانیم «باید و شاید» را افعال وجهی و «توانستن و خواستن» را افعال نیمه وجهی قلمداد نماییم؛ و دیگر اینکه برخلاف زبان انگلیسی این افعال جزو اسنادسازهای زمینه محسوب نمی شوند بلکه وجه در زبان فاسی نقش اسنادساز زمینه را بر عهده دارد.
۱۶.

راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری لغت در رشته های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای فراشناختی راهبردهای شناختی راهبردهای یادگیری راهبردهای یادگیری لغت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط آموزش زبان دوم
تعداد بازدید : ۲۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۶۳
دکترای زبان انگلیسی دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران هدف پژوهش حاضر بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری لغت توسط دانشجویان ایرانی می باشد. بدین منظور یک پرسشنامه لغت بر اساس پرسشنامه آکسفورد (1990) ‘وندن(1987)‘ و جانسون و گو(1996) تهیه شده وبه 231 دانشجوی رشته زبان انگلیسی و غیر انگلیسی داده شد. بررسی نتایج نشان داد که دانشجویان ایرانی درفرایند یادگیری لغت از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده می کنند. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیر رشته دانشگاهی دانشجویان بر انتخاب راهبردهای یادگیری می باشد. بر اساس یافته های پژوهش که حاکی از تاثیر مثبت استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت زبان آموزی می باشد‘ پیشنهاد می شود دانشجویان با راهبردهای یادگیری لغت بیشتر آشنا شده و به استفاده از آن ها تشویق شوند.
۱۸.

نگاهی شناختی به مفهوم سببیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت سببیت استقلال توجه جانداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۹۸
این پژوهش به بررسی مفهوم سببی سازی در انگاره زبا‏‏‏ن‏شناسی شناختی (به طور خاص دستور شناختی) می پردازد. مفهوم سببی‏سازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید، به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنابر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. این مقاله از سویی مفهوم سببیت در زبان فارسی را در قالب دستورشناختی بررسی می کند و از دیگر سوی به بررسی میزان تعامل و ارتباط تحلیل شناختی سببیت با تبیین صورتگرایان می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد سببی سازی جزء جهانی‏های ذهن انسان بوده و غالباً در دستور تمامی زبان‏ها متجلی می شود. قائل شدن به مفهوم سببی سازی به عنوان نظامی جهانی ـ شناختی ویژگی‏های مشترک فراوانی در میان زبان‏ها نشان می دهد. آن‏چه که در رویکرد شناختی بیش از هرچیز خودنمایی می کند طریقه تفکر، تجربیات، نگرش‏ها، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و در حقیقت شناخت بشر از محیط پیرامونش است که برداشت‏های متفاوتی را از رویدادی واحد سبب می-شود. همین مهم سببی سازی را همان طور که دیوید لی ادعا می کند وابسته به فرایند انطباق در زبان می داند. دیگر این‏که اصولاً تحلیل شناختیون در بررسی سببی ها مکمل تبیین صورتگرایان است و نیز درک و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. به واقع رویکرد شناختی از آنجا که موقعیت های جهان خارج را بدون توسل به ویژگی های عینی و تعریف شده آن‏ها تعبیر و تفسیر می کند راه حلی نسبتاً ساده به مشکلاتی همچون ناکارآمدی های دستور حالت ارائه می دهد.
۲۰.

بررسی بُعد زبان‌شناختی ترجمة ماشینی و معرفی اجمالی علوم مرتبط با آن?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معناشناسی داده پردازی هوش مصنوعی ترجمه ماشینی لگاریتم انفورماتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی رایانشی/ رایازبان‌شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط ترجمه شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۵۵
نظام ترجمه ماشینی فعالیتی چند بعدی است، که در چند حیطه مبتنی بر ابتکار عمل و قدرت حل مساله است. در این مهارت از برخی دانش های بین رشته ای نیز استفاده فراوانی می شود. ترفندهای هوش مصنوعی با بکارگیری اصول ریاضی، آمار و منطق، قالب مناسبی از زبان را که مناسب برنامه نویسی و انتقال به ماشین است، فراهم می آورد. در کشور ما این فعالیت دیر شروع شد و اکنون نیز دارای حرکت منسجمی نیست، برای پیشرفت در حیطه ترجمه ماشینی نیازمند احاطه در سه زمینه مختلف است: 1- داده پردازی، توصیف و ساختن مدل های مناسب زبان برای کاربرد هوشمند 2- ساخت و استفاده از نرم افزارهای مربوط به این کار 3- به کارگرفتن فناوری مرتبط. در این مقاله با لحاظ قرار دادن تفکیک این سه زمینه، برخی ابعاد زبان شناختی نظام ترجمه ماشینی، براساس محور قراردادن روش های تجربه شده در روسیه تبیین می گردد. همچنین به واسطه ارتباط تنگاتنگ ترجمه ماشینی با هوش مصنوعی و برنامه نویسی، برخی اطلاعات کلی این علوم، در موارد مرتبط ارایه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان