آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهوم سازی خشم در زبان فارسی به کمک یکی از قوی ترین ابزارهای مفهوم سازی یعنی استعاره می پردازد. ابتدا استعاره های خشم در زبان فارسی، بر اساس مجموعه ای از جمله های گویشوران فارسی زبان شهر تهران طی سال 1390-1391 گردآوری شده و سپس حوزه های مبدأ به کاررفته در آنها با 13 حوزه مبدأ معرفی شده از سوی کوچش مقایسه می شوند. در نهایت، استعاره ها بر اساس الگویی که کوچش (2000) برای تقسیم بندی استعاره ی احساس ارائه کرده به سه دسته تقسیم می شوند. نتایج تحلیل بر روی 72 عبارت نشان می دهد که خرابی / ویرانی با بیشترین میزان فراوانی و پس از آن آتش / گرما، تغییر فیزیولوژیکی و رفتار / واکنش حیوانی با نسبت فراوانی برابر در جایگاه بعدی رایج ترین حوزه های مبدأ برای مفهوم سازی خشم در زبان فارسی هستند. در تقسیم بندی استعاره ها به سه گروه، غالب استعاره ها در گروه اول جای گرفتند؛ به عبارتی بیشتر استعاره ها واکنش احساسی حاصل از بروز حس خشم را بازنمایی می کنند. علاوه براین، تأثیر باورهای فرهنگی را در انتخاب حوزه های مبدأ مختلف در جوامع گوناگون و حتی درون یک جامعه می توان مشاهده کرد.

تبلیغات