این مقاله تحقیقى ـ کاربردى، به آسیبشناسى کارگزاران و روشهاى مقابله با آن مىپردازد و در این خصوص آسیبهایى از قبیل خیانت، ضعف مدیریت، استبداد، کوتاهى در اجراى وظایف، ستمگرى بر مردم، فاصله گرفتن از مردم، اخلاق و روحیات ناپسندِ زمامداران، نظیر قدرتطلبى، دنیازدگى، امتیازخواهى و رشوهپذیرى، با نظر به کلام امام على(ع) و نیز ارائه نمونههاى تاریخىِ برخورد امام با کارگزاران بررسى مىگردد و در پایان، به اختصار به راههاى مقابله با این آسیبها، از طریق تغییر رفتار و تربیت دینى اشاره مىشود
مقاله حاضر با عنوان جایگاه مردم در نظام حکومتى اسلام، دو رکن اساسى حکومت، یعنى قدرت و مشروعیت را از منظر شرع و عقل مورد بررسى قرار داده است. از دیدگاه نویسنده محترم در اسلام بهرهگیرى از قدرتى مافوق اراده و اختیار مردم براى موجودیت و برپایى حکومت اسلامى ناپسند است. از دیدگاه عقل نیز، اقامه عدل اجتماعى بدون اراده جمعى ممکن نیست. بنابراین، نقش مردم در حکومت، تامین کننده رکن اول حکومتیعنى قدرت است. اما مقوم رکن دوم حکومتیعنى مشروعیت در نظام اسلامى، اراده خداوند است زیرا منبع مشروعیتباید خود مشروع و شایسته بالذات باشد و تنها اراده خداوند است که عادل بالذات و مشروع بالذات است و اراده انسان یا جامعه انسانى نمىتواند ملاک عدالت و مشروعیتحکومت قلمداد شود، و همین ویژگى است که حکومت اسلامى را از حکومتهاى دیکتاتورى و حکومتهاى مبتنى بر دموکراسى متمایز ساخته است زیرا در حکومتهاى دیکتاتورى، مردم مقوم قدرت حکومت نیستند و در حکومتهاى دموکراسى، خداوند مقوم مشروعیتحکومت نیست.