فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
قلمرو اخلاق و حقوق
اخلاق، محور گفتگوى فرهنگها (نقدى بر نسبىگرایى اخلاقى)
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
در جهانى که بسیارى جنگ را سادهترین نوع برخورد میان فرهنگها مىدانند، شعار گفتوگوى تمدنها داراى زیبایى و جلوه خاصى است . به باور نویسنده، اخلاق را مىتوان یکى از محوررهاى اصلى این گفتوگوها دانست، و البته زمانى این گفتوگو نتیجهبخش خواهد بود که مساله اخلاق امرى کاملا نسبى قلمداد نشود و از اطلاق قابل توجهى برخوردار باشد . بر این اساس، نوشتار حاضر پس از بیان انواع سهگانه نسبىگرایى اخلاقى به نقد آنها مىپردازد .
نهادینه سازی وجدان کاری با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
باوجود تلاش های علمی و اجرایی فراوان، سازمان ها همچنان مجبورند که برای استفادة کارآمد و مؤثر از منابع مادی و معنوی، تحقق اهداف، و جلب رضایت ارباب رجوع و مشتریان خود، از انواع گوناگون کنترل و نظارت بیرونی بر کارکنان استفاده کنند. بنابراین، نهادینه شدن وجدان کاری، یکی از مسائل مهم سازمان هاست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی، چگونگی نهادینه سازی این امر مهم در سازمان ها از منظر قرآن کریم و سنت علوی مطالعه شود. بر اساس این مطالعه، نهادینه شدن وجدان کاری به تحقق یک چرخه نیازمند است که از حاکم شدن ارزش های اساسی مربوط به انسان در سازمان آغاز می شود و به تغییر نگرش افراد بر اساس ارزش های اسلامی نسبت به کار و مسئولیت خود می انجامد. پس از طی این دو مرحله، انجام کارها بر اساس وجدان کاری اتفاق می افتد و از حضور مستمر این چرخه در سازمان، نهادینه شدن وجدان کاری به دست می آید.
تفاوت های علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تطبیق و مقایسه علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن پرداخته است. این تحقیق از نوع نظری و روش مورد استفاده در آن تحلیل اسنادی است و در این جهت آثار شیخ اشراق و ابن سینا و منابع و مآخذ مرتبط با این بحث مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام به سه نتیجه دست یافته است: 1. فلسفه مشاء و اشراق در باب علم النفس مشترکاتی دارند از قبیل اذعان به اینکه انسان موجودی ترکیب یافته از نفس و بدن است، و نفس موجودی مجرد، زوال ناپذیر، و دارای ظرفیت و قابلیت های بی پایان است و با ارتباط متقابلی که با بدن دارد می تواند با تعلیم و تربیت ظرفیت ها و قابلیت های خود را به فعلیت برساند. 2. علم النفس اشراقی با علم النفس مشایی تفاوت های جدی در تعاریف و اصطلاحات، ادبیات، حوزه و قلمرو، متدلوژی، جهت گیری، محتوا و نتایج دارد. 3. نتایج تربیتی علم النفس مشاء و اشراق نیز متفاوت است، از جمله اینکه: هدف غائی در فلسفه مشاء سعادت انسان است اما در فلسفه اشراق، هدف غائی تربیت، جداشدن و بریدن از تعلقات و وابستگی های مادی و انقطاع کامل از غیرخداست، بدانسان که جز خدا نبیند و به جز او نخواهد اما اصول تربیتی مشترک در فلسفه مشاء و اشراق عبارتند از: اصل تدرج، اصل دوام و استمرار، اصل اعتدال، اصل مهرورزی و اصل کرامت. اما در فلسفه اشراق باطن گرایی، توجه به سیر باطن، آخرت گرایی، بازگشت به وطن اصلی و تلطف سِر نیز اضافه شده است و روش های تربیت در فلسفه اشراق نیز عبارتند از: تلقین، خلوت، ذکر، یاد مرگ و قیامت... .
گامی به سوی اخلاق مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق مهدوی با تفقه در آیات قرآن و استفاده از روایات اهل بیت، «دنیاداری» و نه «دنیاگرایی» را به عنوان ارزشی مثبت به نظام اخلاقی وارد میکند و این تغییر باعث تحولاتی در ضریب اهمیت بعضی از ارزش ها و ضد ارزش ها و پاره ای تحولات در تعاریف و نسبت های میان ارزش های اخلاقی و تغییر نگرش نسبت به برخی از مصادیق آنها است.
حقیقت دنیا جریان رحمت و حیات الاهی و سراسر جهان آیات و نشانه های اوست؛ پس نه باید فریفتة آن شد و نه از آن ترسید. کسی که با شهامت و وارستگی به دنیا رو میآورد، در حقیقت از ظاهر فریبندة حیات دنیا گذشته و در حیات طیبه به سر میبرد.
تحول حیات دنیا به حیات طیبه در بعد شخصی، موجب رویآوری به دنیا و تلاش و جهاد برای آبادی دنیا و برخورداری از نعمت های الاهی است. از سوی دیگر در بعد اجتماعی جهاد با مستکبران جنبه ای از فضیلت بزرگ در اخلاق مهدوی است که موجب تحول حیات دنیا به حیات طیبه در حوزة عمومی میشود و این تحول، ماهیت ظهور ولیعصر عجل الله تعالیفرجه شریف است.
اخلاق محبت در آرا و اندیشه های آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محبت و عشق از عناصر کلیدی و زیربنایی در عرصه های معرفتی، اخلاقی و عرفانی است. از این رو پژوهش دربارهٴ آن در همهٴ ساحت های یادشده، می تواند بخشی اصلی از مباحث زیربنایی یا روبنایی شمرده شود.
جایگاه محبت در عرصهٴ اخلاق و رابطهٴ عمیق و تنگاتنگ آن با بخش های مختلف اخلاق و عرفان عملی، باعث می شود پیوندی ناگسستنی میان اخلاق و عرفان از یک سو، و اخلاق و محبت و عشق از دیگر سو، پدید آید. عمق این درهم تنیدگی تا جایی است که محبت و عشق به شکوفایی و شکل گیری یک نظام اخلاقی مبتنی بر محبت، منتهی شده است. این نظام اخلاقی مبتنی بر محبت و عشق که «اخلاق محبت» خوانده می شود، از یک جهت، مبانی کلامی و فلسفی خود را با عنصر محبت (محبت خدا) مرتبط می داند؛ و از جهت دیگر، در پرتو اصل محبت و عشق، به مسائل فرعی و موضوعات متنوع اخلاقی می پردازد.
در این پژوهش بر آنیم که با تکیه بر آرا و اندیشه های استاد فرزانه، آیت الله جوادی آملی، اصول و مبانی «اخلاق محبت» را بررسی و احصا نموده، جایگاه آن ها را در شاخصه دهی به یک ساختار نظام مند اخلاقی در مقایسه با سایر نظام های رایج و تعریف شدهٴ اخلاقی ترسیم کنیم. در نهایت شاخصه مبنایی برای تمایز «اخلاق محبت» و دیگر نظام های اخلاقی، به دست خواهیم داد.
اهم این اصول و مبانی، در چهار گروه کلی «معرفتی و معرفت شناختی»، «مبدأشناختی»، «انسان شناختی»، و «عملی و غایت شناختی» قرار می گیرند.
ارائه الگوی تربیت جنسی با تکیه بر دیدگاه های اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت جنسی شاخه ای از تربیت است که به مباحثی نظیر کنترل و جهت دهی به میل جنسی، روابط سالم دختر و پسر، آمادگی برای ازدواج و آشنایی با حقوق و تکالیف خانوادگی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، مقایسه دیدگاه های تنی چند از اندیشمندان مسلمان پیرامون تربیت جنسی و ارائه الگویی بر مبنای دیدگاه های آنان است. پارادایم پژوهش، کیفی و طرح تحقیق، غیر پیدایشی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، هشت نفر از اندیشمندان مسلمان مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها اسنادی است؛ بدین معنا که ضمن مراجعه به متون و نوشته های منسوب به این صاحب نظران یاد شده، داده های مورد نظر استخراج و با استفاده از روش تحلیل محتوای رابطه ای، تجزیه و تحلیل شدند. سرانجام با استفاده از روش مقایسه مستمر داده ها، مقوله های تربیت جنسی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان در سه بخش اهداف، روش و محتوا، استنتاج شد و با مقایسه و تقابل آنها الگویی ارائه شد. هرچند اندیشمندان مسلمان دوره کودکی و نوجوانی را مدنظر داشته اند؛ اما تأکید اصلی ایشان آماده سازی جوانان برای ازدواج و تشکیل خانواده می باشد. نتایج نشان می دهد که مباحث مربوط به اهداف و روش های تربیت جنسی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان، تطابق مناسبی با فضای فرهنگی عصر حاضر دارد؛ اما برخی از جنبه های محتوای تربیت جنسی مورد نظر آنها نیاز به تجدید نظر دارد.
مدل ارتقای سطح اخلاق ورزشی با رویکرد اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارضات اخلاقی در حوزه ورزش و رشد فضایل اخلاقی در محیط های ورزشی مورد کم توجهی قرارگرفته و خود یک مسئله است. با توجه به جایگاهی که مسائل دینی در ترویج اخلاقیات و حتی تأثیرات قابل توجه در موقعیت و کامیابی ورزشی دارد نهادینه سازی شاخص های اخلاقی برگرفته از آموزه های دینی تحت عنوان «مدل ارتقا سطح اخلاق ورزشی با رویکرد اخلاق اسلامی» به عنوان راهبردهای کلان ارتقا سطح اخلاق ورزشی حائز اهمیت است. این طریق می توان گام های عملی برای ارائه تصویری معنادار از ورزش مورد تأکید اسلام و همچنین دستیابی به باشگاه، تیم و ورزشکاران و سازمانی اخلاقی دست یافت.
الگوی تربیت اخلاقی اسلامی با محوریت کرامت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«کرامت نفس» ازجمله مهمترین مبانی انسان شناختی تربیت اسلامی است. این مفهوم در اخلاق و تربیت اخلاقی اسلامی نقطه کانونی ایجاد تحول اخلاقی است. در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مفاهیم مرتبط با کرامت نفس شناسایی، و روشن شد این مفاهیم در ارتباطی منطقی باهم است و می توان الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت مفهوم کرامت نفس ارائه کرد. در آموزه های اسلامی، کرامت از وجهی ذاتی وجود انسان تلقی شده است که به این دلیل به عنوان مبنای تربیت اسلامی مورد توجه قرار می گیرد. مایه این نوع از کرامت، عقل و فطرت انسان یا به طورکلی روح الهی انسان است. از وجهی دیگر کرامت، اکتسابی نامیده شده است که به این دلیل هدف تربیت اسلامی تلقی می شود. علاوه بر این، مفاهیم دیگری چون «خودشناسی»، «احساس کرامت نفس» و «تقوا» در قرآن و روایات در ارتباط با مفهوم کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آیات و روایات مشتمل بر مفهوم کرامت انسان، به روش فقه الحدیث، تحلیل و استنتاج در پی شناسایی کارکرد این مفهوم در تربیت اخلاقی برآمده و بر این اساس الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت کرامت آدمی شامل پنج مبنا، یک هدف نهایی (کرامت اکتسابی)، سه هدف واسطی (خودشناسی، احساس کرامت نفس و تقوا) پنج اصل و پنج روش کلی ارائه کرده است.
توسعه عدالت زبانی؛ راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز
حوزه های تخصصی:
جامعه ای که زمینه برپایی عدل و قسط در آن فراهم شده باشد، مهیای ظهور و پذیرش حکومت عدل مهدوی است. از این رو، تمهید گسترش عدالت در جامعه را می توان مهم ترین راهبرد رسانه برای ایجاد جامعه زمینه ساز ظهور دانست. این مقاله ضمن تبیین ساز و کار به کارگیری زبان و عناصر زبانی در رسانه به مثابه مهم ترین فرایندی که پیوسته در رسانه رخ می هد، به نقش رسانه در توسعه عدالت اجتماعی در جامعه پرداخته است. نگارنده با نگاهی تحلیلی به ادبیاتی میان رشته ای درحوزه های زبان شناسی انتقادی، زبان شناسی اجتماعی، فلسفه سیاسی و علوم ارتباطات، تلاش کرده است ضمن تشریح مفهوم عدالت زبانی، الگویی از فرایند توسعه عدالت زبانی در رسانه به مثابه مقدمه و زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی در جامعه ارائه و الزامات و هنجارهایی را برشمرده است که رسانه عدل گستر باید آنها را مبنای فعالیت خود قرار دهد.
اخلاق یا مذهب (5)
حوزه های تخصصی:
اخلاق زیست محیطی: زمینه ها، دیدگاه ها و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درنگ در مناسبات اخلاقی انسان و محیط زیست خود، به شکل گیری رشتهٴ «اخلاق زیست محیطی» انجامیده است. این رشتهٴ شکوفا، فیلسوفان، الاهی دانان، مورخان، متخصصان، و فعالان محیط زیست را به یک اندازه، درگیر مسائلی جدی کرده است. همین امر، مایه تنوع نگرش ها و دیدگاه ها در این عرصه شده است. این مقاله می کوشد با نگرش تاریخی، زمینه های شکل گیری و رشد این عرصه را بکاود، دیدگاه های موجود را گزارش کند، و چشم انداز آیندهٴ آن را ترسیم نماید. در عین حال، یکی از مباحث داغ این عرصه، نقش دین در حفظ یا تخریب محیط زیست بوده است که این مقاله به تحلیل آن می پردازد.
مسائل اخلاقی در مشاوره اسلامی در رابطه با مراجعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی مسائل اخلاقی است که مشاور اسلامی باید در رابطه با مراجعان رعایت نماید. این پژوهش اسنادی، با بررسی آیات و روایات ناظر به این موضوع، به مسائل اخلاقی زیر در رابطه مشاور با مراجعان دست یافته است: تکریم مراجع، خوش گفتاری و خوش برخوردی، توجه کامل به مراجع و درک کامل وی، عدم سلب اختیار و آزادی مراجع، رازداری، عدم مشاوره با دشمن، خیانت نکردن به مراجع، نصیحت و خیرخواهی، صمیمیت و مهربانی، ایجاد و حفظ شادابی در مشاوره، جرئت و عدم ترس، ارائه مشاوره عمیق، حق مداری، عدم تبعیض، توجه به ویژگی های منحصر به فرد، وفای به عهد، مدارا با مراجع و نادیده گرفتن اشتباه های او، تواضع و دوری از تکبر، رعایت حیا و عفاف و دوری از شهوت پرستی، در نظرگرفتن مصلحت مراجع، دوری از لجاجت و بحث های بی ثمر، ارجاع مراجع در صورت عدم توانایی، عدم سوءاستفاده از موقعیت حرفه ای خود و مراجع، ارائه آگاهی های لازم، رابطه با خانواده مراجع، عدم انتقال نارسایی های شخصی خود به مراجع، و انتخاب همکاران و کارکنان باصلاحیت در مرکز مشاوره.
رویکرد ریزوماتیک به معرفت و نقد چالش های آن برای تربیت اسلامی (از منظر ملاحظات معرفت شناختی رئالیسم انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت اسلامی در عصر حاضر با چالش های گوناگونی روبه رو است. بخشی از این چالش ها ناشی از مواجهه جهان بینیِ «خدامحور» با جهان بینیِ «دنیامحور» جهان غرب است. در این میان پست مدرنیسم به جهت آموزه های پیچیده خود، جهت گیری های ضد و نقیضی را در بین اندیشمندان مسلمان برانگیخته است؛ تا جایی که برخی آن را به منزلة فرصتی مغتنم برای تربیت دینی و چاره ای برای کاستی های آن تلقی کرده اند و برخی دیگر معتقدند تفکر پست مدرنیستی اساساً امکان تربیت دینی را نفی می کند. «رویکرد ریزوماتیک» نیز در راستای تحقق بسیاری از آموزه های پست مدرنیستی به عرصه نظام های معرفتیِ قرن بیستمی وارد شد و طبیعتاً تلقی های مثبت و منفی خود را نیز در ارتباط با تربیت دینی به همراه خواهد داشت. مفروض این مقاله این است که رویکرد ریزوماتیک به معرفت برای تربیت دینی چالش هایی به همراه خواهد داشت که ما با مبنا قرار دادن نظام معرفتی رئالیسمِ انتقادی به نقد چالش های آن می پردازیم. بنابراین، در این مقاله ابتدا به طرح ویژگی های رویکرد ریزوماتیک به معرفت می پردازیم و سپس چالش های آن برای تربیت دینی را بررسی می کنیم و در پایان چالش های مطرح شده را از منظر رئالیسم انتقادی مورد نقد قرار می دهیم.