فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهرک های صنعتی در مناطق مختلف یک کشور به دنبال حداکثر بهرهمندی از مزیتهای جغرافیایی، منطقهای، اقتصادی و اجتماعی با حداقل هزینههای اقتصادی و اجتماعی ممکن میباشد و بر اساس این منطق، این شهرکها راه حلی برای کاهش مشکلات فعلی شهرهای صنعتی و بالقوه شهرهای در حال صنعتی شدن نیز محسوب میگردد. بطور خلاصه تجارب کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که اگر تجمع های صنعتی درست بکار گرفته شود، با همراهی سایر اقدامات منجر به تشویق و ترغیب صنعتی شدن و هدایت صنایع از نظر مکان استقرار گردیده و بطور اساسی به هدفهای برنامه ریزی شهری و منطقه ای و توسعه صنعتی و اقتصادی کمک می نماید. بر همین اساس این تحقیق بدنبال، شناسایی عوامل تاثیر گذار بر عدم جذب و توسعه سرمایه گذاری در شهرک های صنعتی تهران و تعیین وزن این عوامل با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی می باشد. در این پژوهش،گردآوری دیدگاه خبرگان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مقیاس فازی مثلثی لین، فازی سازی شده است. و در نهایت با استفاده از نرم افزار سوپردسیژن اوزان نهایی مشخص گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده، عوامل شناسایی شده به ترتیب درجه اهمیت عبارت بودند از سیاست های کلان اقتصادی، فقدان امکانات زیربنایی، عدم وجود سازمان اجرایی مدیریتی، موانع نهادی و عدم مکان یابی بهینه. در پایان نیز راهکارهایی جهت افزایش و توسعه سرمایه گذاری صنعتی در شهرک های صنعتی تهران ارائه شده است.
بررسی اجزاء تکنولوژی سازمان های خدماتی با رویکرد افزایش بهره وری (مطالعه موردی: سازمان های خدماتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی با هدف ارزیابی چهار جزء تکنولوژی فن افزار، انسان افزار، سازمان افزار و اطلاعات افزار در سازمان های خدماتی، فرضیه ای با این عنوان که اجزاء تکنولوژی در این سازمان ها نامتوازن است را دنبال می کند. در راستای هدف این بررسی[1]جهت جمع آوری اطلاعات، شش سازمان خدماتی به عنوان نمونه قابل دسترس انتخاب و پس از جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این رابطه تشخیص این موضوع مهم است که هر سازمان برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک خود به ترتیب اولویت تقویت و بهبود کدام جزء چهارگانه تکنولوژیک را در برنامه های مدیریت تکنولوژی سازمان قرار دهد تا در نتیجه بتوان از تکنولوژی سازمانی برای تبدیل هر چه بهتر منابع به ستانده های سازمانی بهره گرفت. در برنامه جاری این سازمان ها و برنامه پیشنهادی متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک مغایرت هایی ملاحظه می شود. بدین صورت که نتایج نشان می دهد که بین اجزاء تکنولوژی توازن وجود ندارد و مقدار TCC آن ها نیز متفاوت بوده و شکاف تکنولوژیک این اجزاء در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت درمانی و غذایی و بانکی از بیشترین تا کمترین به ترتیب عبارتند از سازمان افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و در سازمان های خدماتی با نوع فعالیت توریستی و مسکن به ترتیب عبارتند از انسان افزار، سازمان افزار، اطلاعات افزار و فن افزار و سازمان خدماتی با نوع فعالیت فرهنگی به ترتیب عبارتند از اطلاعات افزار، انسان افزار، سازمان افزار و فن افزار که این سازمان ها برای متوازن سازی اجزاء چهارگانه تکنولوژیک به همین ترتیب بایستی تقویت و بهبود هر کدام را بایستی مورد توجه قرار دهد.
سیاست گذاری اکتساب تکنولوژی؛ کاربرد ANP و DEMATEL فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تکنولوژی و نقش آن در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها، لزوم توجه روزافزون به تکنولوژی و مسائل مرتبط با آن بیش از پیش نمایان است. یکی از مسائل اساسی در خصوص تکنولوژی، شیوه دستیابی به تکنولوژی مورد نیاز است. هدف این پژوهش، انتخاب مناسب ترین شیوه کسب تکنولوژی در صنعت لعاب استان یزد است. در این راستا، ابتدا با مطالعه ادبیات و مصاحبه با خبرگان این صنعت، معیارهای تأثیرگذار بر کسب تکنولوژی شناسایی گردیده اند، و با به کارگیری تکنیک دلفی فازی، معیارهای شناسایی شده از دیدگاه خبرگان صنعت تعدیل و مهمترین عوامل انتخاب شده اند. در مرحله بعد از تکنیک DEMATEL فازی برای تعیین ارتباطات و میزان تأثیرات میان معیارها استفاده شده و در نهایت، یک مدل ANP فازی، برای انتخاب مطلوب ترین شیوه کسب تکنولوژی از میان سه شیوه کلی مشارکت، تولید و خرید تکنولوژی ایجاد شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، شیوه مشارکت از اولویت بالاتری نسبت به سایر شیوه های کسب برخوردار است.
ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخصهای کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارتقای خلاقیت و یادگیری سازمانی با استفاده از شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است، لذا از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، تحقیق کاربردی محسوب می شود. ابزار گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل مدیران صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی است که تعداد 500 واحد تعیین گردید، و طبق جدول استاندارد کرجسی و مورگان نمونه آماری تحقیق 217 واحد انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل و بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف یک بعدی و برای آزمون فرضیات از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش خلاقیت سازمان در صنایع خودرو و نیرو محرکه استان آذربایجان شرقی تأثیر دارد. در نتیجه فرضیه اصلی اول تأیید می شود و همچنین شاخص های کلیدی موفقیت مدیریت دانش، بر افزایش یادگیری سازمانی در صنایع خودرو و نیرو محرکه تأثیر مثبت معنا داری دارد، و در نتیجه فرضیه اصلی دوم تأیید می شود. نتایج فرضیات فرعی پژوهش نیز به تفصیل در این مقاله ارائه شده است.
طراحی الگوی تدوین راهبرد صنعت: مورد مطالعه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش های مرتبط با حوزه راهبرد صنعت به دو سطح کلان (ملی یا بخش صنعت) و یا بنگاه پرداخته اند. در این میان مطالعه سطح هر صنعت و بررسی ارتباط آنها با سطوح بالایی و پایینی به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به دنبال این، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مولفه های تشکیل دهنده راهبرد صنعت پتروشیمی و ارتباط میان این مولفه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش الگو های مرتبط با سطوح سه گانه تحلیل صنعت (فراصنعت، سطح صنعت و درون صنعت) بررسی شده اند که در نهایت به ترتیب سه مدل STEEPELD، نیروهای رقابتی پورتر و الماس پورتر جهت بررسی ارتباط مولفه های هر سطح و الگو سازی آن به کار گرفته شده اند. این الگو سازی با استفاده از الگو سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با نظرهای خبرگان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران صورت گرفته است. حاصل به کارگیری روش پژوهش، سه الگوی خرد و یک الگوی جامع تحت عنوان الگوی نهایی تدوین راهبرد صنعت پتروشیمی به همراه ضرایب نفوذ مولفه ها بر یکدیگر است.
بکارگیری سیستمهای دینامیکی جهت تحلیل تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان زمانی در مسیر تعالی قرار می گیرد که در کنار بسترسازی مناسب و انجام فعالیتهای درست، به نتایج قابل قبول و مناسبی دست یابد. تلاش مدلهای تعالی همانند مدل EFQM این بوده است تا در ارزیابی عملکرد سازمان تعادلی بین توانمند سازها و نتایج برقرار سازند. مدیریت دانش یکی از این توانمندسازهاست که با توجه به اهمیت یافتن منابع دانشی روز به روز جایگاه مهمتری می یابد. جهت ارزیابی فعالیتهای انجام شده در راستای مدیریت دانش، به مدلهایی نیاز داریم که بتواند آن را در تمامی ابعاد مورد بررسی قرار دهد. یکی از مدلهای ارزیابی مدیریت دانش، مدلKMAT می باشد. در این پژوهش به منظور ارتباط بخشیدن مابین دانش و تعالی سازمانی، از ابزار سیستمهای دینامیکی استفاده شده تا رفتار و تأثیر مدیریت دانش بر تعالی سازمان مورد مطالعه قرار گیرد. لذا در این پژوهش با بکارگیری ابزار سیستمهای دینامیکی و بر اساس تلفیقی از مدل KMAT و مدل EFQM، مدلی پویا جهت بررسی رفتار و اثربخشی مدیریت دانش بر تعالی سازمان، ارائه گردید. همچنین پس از ارزیابی کارایی مدل، سیاستهای مختلف ارزیابی شده و بهترین سیاست انتخاب گردید.
تأثیرهم راستایی فناوری اطلاعات در کسب وکار سازمان های تولیدی با رویکرد کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات
حوزه های تخصصی:
همسویی فناوری اطلاعات و کسب وکار یکی از اساسی ترین مسائل موردنظر مدیران فناوری اطلاعات و مدیران ارشد سازمان هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان هم راستایی فناوری اطلاعات در بین مدیران و مهندسان واحدهای تولیدی و در یکی از بزرگ ترین شهرک های صنعتی در ایران یعنی شهرک های صنعتی استان سمنان به اجرا درآمده است. این تحقیق به دید هدف از نوع مطالعات کاربردی و از دید جمع آوری داده های تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی محسوب می شود. نمونه آماری از طریق نمونه گیری به شیوه ی تصادفی طبقه ای به تعداد 300 نفر از بین مدیران و مهندسان واحدهای تولیدی انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از روش اندازه گیری خودساخته با 35 سؤال در چهار بعد اصلی بهره برداری شده است. روایی ابزار سنجش با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی شامل شاخص KMO برابر 827/0 و برای آزمون بارتلت 000/0 نشان از تأیید روایی سنجش مورد استفاده دارد. برای پایایی هم از آلفای کرونباخ استفاده شده که 90/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها هم از نرم افزار مدل یابی معادلات ساختاری لیزرل 80/8 استفاده شد. نتایج نشان می دهد بیشترین تأثیر را در بین چهار مؤلفه ی اصلی شاخص مشارکت و همکاری کسب وکار و کمترین تأثیر را آینده نگری دارند. همچنین در بین زیر متغیرهای فرعی شاخص شناسایی قابلیت ها و پرورش فرصت ها بالاترین تأثیرگذاری را دارد.
شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی محرکهای مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش روز افزون آلودگی زیست محیطی وپیامدهای مخرب آن وبه دنبال آنافزایش تقاضای مشتریان وجوامع زیست محیطی برای محصولات وخدمات سازگار با محیط زیست می بایست کوشید تا آلودگی های ناشی از گسترش صنایع را در قالب تلاش برای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز کاهش داد. ازاینرودرپژوهش حاضرجهت ترغیب صنایع فولاد سازی به اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز، به شناسایی وتعیین محرکهای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز وسپس به تعیین روابط مابین و سطح بندی آنها پرداخته شده است. مدلپیشنهادیبااستفادهاز روش مدل سازی تفسیری ساختاری به دست آمده است.نتایج مدل روابط محرکها نشان می دهد که در بین محرکها«دولت،قوانین ومقررات»به عنوان ماثرترین محرک، منشاء اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در مجتمع فولاد مبارکه می باشد
ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک قابلیت اطمینان برای توسعه محصولات جدید با فناوری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط تولید کلاس جهانی هر مشتری خواهان کارائی،کیفیت و قابلیت اطمینان با کمترین هزینه امکان پذیر و رقابتی است و عملکرد محصول با استفاده از تکنیک ها و استراتژی های مختلف قابلیت اطمینان بهبود می یابد . در این مقاله یک مدل مفهومی و الگوی عملی جهت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک قابلیت اطمینان در توسعه محصولات جدید با فناوری بالا پیشنهاد شده است که با استفاده از برنامه ریزی دو سطحی، به تدوین، بهینه سازی و اجرای استراتژی های قابلیت اطمینانی در دو سطح مدیریتی و فنی می پردازد . برای تدوین استراتژی در سطح مدیریت از مدل ابتکاری TORC استفاده می کند و از طریق مدلی ابتکاری با تلفیق مدل برنامه ریزی خطی صفر و یک و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی و مدل چند شاخصه فازی یاگر به بهینه سازی استراتژی ها و یک سو سازی و اتصال آنها با اهداف سازمان می پردازد .برای اجرای استراتژی های منتخب فنی سطح مدیریت ، در سطح مهندسی با رویکردی جدید به تعریف استراتژی های تخصیص قابلیت اطمینان در محصولات با فناوری بالا و سپس به بهینه سازی این استراتژی ها می پردازد. مدل تحقیق برای محصول دوربین فضایی پیاده سازی شد.با استفاده از این مدل، مدیران قادر خواهند بود بهترین و مناسب ترین تصمیمات و استراتژی های قابلیت اطمینانی را برای توسعه محصولات جدید با فناوری بالا بکار گیرند و بر این اساس، اهداف عملیاتی ویژه ای را تعیین کرده و در نهایت به اهداف کلان سازمان خود دست یابند.
انتخاب سبد پروژه برپایه سنجش کارایی بااستفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
ارائه تابع ارزش (مطلوبیت) اولویت بندی پروژه های تحقیقاتی در مراکز تحقیق و توسعه با استفاده از روشUTA (مطالعه موردی شرکت منابع آب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اولویت بندی پروژه های تحقیقاتی، به دلیل محدودیت منابع که مهمترین آن منابع مالی، نیروی انسانی و تجهیزات است، ضروری می باشد.به همین منظور دفتر آموزش، تحقیقات و فناوری شرکت منابع آب با انجام این طرح یک گام مهم در ساماندهی اجرای پروژه های تحقیقاتی در این سازمان برداشته است. در این مقاله سعی شده است شاخص های ارزیابی مناسب برای پروژه های تحقیقاتی این شرکت مشخص شود و در این بررسی 10 پروژه تحقیقاتی شرکت منابع آب که به دلیل محرمانه بودن و عدم مجوز این شرکت از بیان عناوین پروژه های تحقیقاتی خودداری شده است به عنوان نمونه انتخاب شده است بعد از تعیین شاخص های تصمیم گیری با روش دلخواه AHP گروهی این پروژه ها رتبه بندی شده اند این رتبه بندی یک مجموعه مرجع برای برآورد تابع مطلوبیت تصمیم گیری می باشد و بدست آوردن این مجموعه مرجع با هر روش تصمیم گیری دیگر امکان پذیر است سپس با استفاده از روشUTASTAR تابع ارزش کلی برای مسئله برآورد شده است. هدف نهایی این مقاله ارائه تابع ارزش اولویت بندی برای پروژه های تحقیقاتی در این شرکت می باشد تا با استفاده از این تابع ارزش به دست آمده دفتر آموزش، تحقیقات و فناوری شرکت منابع آب بتواند پروژه های تحقیقاتی بخش های دیگر شرکت منابع آب یا پروژه هایی که در آینده شرکت با آنها روبرو خواهد شد را ارزیابی و رتبه بندی نماید. بی شک در این نگرش و در چارچوب توجه به تابع ارزش کلی مسئله، فرصت های مناسب تری برای ارتقا سیاست گذاری در زمینه اعتبارات برای اولویت بندی پروژه های تحقیقاتی فراهم می شود.
تولید قوانین فازی از نمونه های آموزشی برای سیستم های طبقه بندی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، روشهای زیادی برای تولید قوانین فازی براساس نمونه های آموزشی پیشنهاد شده است. یکی از روشهایی پیشنهادشده اخیر، روش چن و تسای است که در سال 2008 ارائه شد و برمبنای سه شاخص مقدار آستانهای ویژگی ???? مقدار آستانه ای طبقه بندی???? و مقدار آستانهای سطحی ???? قرار گرفته است. این روش متوسط نرخ دقت طبقه بندی بالاتری نسبت به سایر روشهای موجود داشته است. در بخش تولید قوانین موقت، نویسندگان پیشنهادی برای اصلاح روش ارائه کردهاند و روش اصلاح شده را در یک مطالعه موردی به کار گرفته اند. آنچه در این تحقیق، مورد توجه بوده است، آزمون روش اصلاح شده CT08 روی یک حوزه کاربردی و ارائه یک سیستم طبقه بندی برای گوشیهای تلفن همراه بوده است. روش اصلاح شده در موضوع گوشیهای تلفن همراه، مقدار 2/0 دقت بالاتر را نسبت به اصل روش CT08 نشان داد