فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۲۱ تا ۸٬۵۴۰ مورد از کل ۱۵٬۵۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بایستههای فقه شیعی
منبع:
ندای صادق ۱۳۸۴ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
بررسی ماهیت و ساختار جوینت ونچر
حوزه های تخصصی:
رویکردهای اقتصاد دانان مسلمان در مسأله ی تحریم ربا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسألهی تحریم ربا در دو سطح قابل پی گیری است: در نخستین سطح، موجه و عادلانه بودن یا نبودن دریافت بهره توسط وام دهنده، فارغ از ملاحظات و آثار اجتماعی مترتب بر آن، مطمح نظر است و به این سؤال پاسخ داده میشود که آیا منطقاً و با غمض نظر از آموزههای دینی و ملاحظات اجتماعی، وام دهنده «حق» دارد، در ازای واگذاری بخشی از درآمد یا ثروت خود به دیگری برای مدتی معین، مازادی ثابت و از پیش تعیین شده - که اصطلاحا بهره نامیده میشود - از وی مطالبه نماید؟
در سطح دوم بحث، با فرض اثبات معقول و موجه بودن رفتار «فردی» وام دهندهی مزبور، آثار اقتصادی و اجتماعی رفتار وی در سطح کلان مورد تحلیل قرار میگیرد. سؤال اصلی در دومین سطح بحث این است که آیا وام دهی همراه با بهره، با توجه به تأثیری که رواج این شیوهی تأمین مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی، همچون سرمایه گذاری، اشتغال، تولید کل، توزیع درآمد و... برجای میگذارد، باز هم رفتاری موجه، معقول و عادلانه تلقی میشود یا خیر؟
کلیهی تلاشهای فکری که در ادبیات اقتصاد سرمایه داری به «نظریات بهره» موسوم شده است، معطوف به سطح اول بحث است. افرادی همچون «ناسا سینیور»، «بوم باورک» و «جان مینارد کینز»، از طرق مختلف، کوشیدهاند محق بودن دریافت کنندهی بهره و معقول، موجه و عادلانه بودن رفتار وی را به اثبات برسانند. نظریات بهره، تماما، به حوزهی رفتار فردی مربوط میشوند و نسبت به سؤال مطرح در سطح دوم بحث ساکت هستند.
برخی از اقتصاددانان مسلمان در تلاش برای تبیین علمی حکم حرمت ربا، نظریههای بهره را یک به یک مورد بررسی، نقد و ابطال قرار دادهاند. به نظر میرسد نحوهی برخورد این دسته از اقتصاددانان مسلمان با نظریات مزبور، از انصاف و اتقان علمی لازم برخوردار نیست و این امر، احتمالاً منبعث از باور اکید ذهنی آنان دربارهی غیرمعقول و ظالمانه بودن دریافت بهره - حتی در حوزهی رفتار فردی و فارغ از ملاحظات اجتماعی آن - میباشد.
در این نوشتار نحوهی پاسخگویی اقتصاددانان مسلمان به یکی از نظریههای بهره مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
نقش دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی انسانی از دیدگاه کلامی اهل سنت
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی انسانی یکی از چالش های جدید مهندسی ژنتیک است که مسائلی در حوزه دین، اخلاق، و حقوق و دیگر عرصه های اندیشه برانگیخته است. شبیه سازی
(Cloning) عبارت است از تولید مثل و ایجاد موجودی مشابه نسخه اصلی به طریقه ای غیر جنسی. در این شیوه که به وسیله آن، یان ویلموت موفق به ایجاد گوسفندی به نام «دالی» شده است، به جای لقاح طبیعی و نفوذ اسپرم به درون غشای تخمک، هسته سلول غیر جنسی برگرفته و به جای هسته تخمک گذاشته و از طریق تحریک الکتریکی تخمک به تقسیم سلولی می پردازد. سپس این تخمک را در رحم می گذارند تا موجود زنده ای بدون نیاز به پدر به وجود آید. بسیاری کسان کاربست این تکنیک را در باره انسان محکوم می کنند و بر این باورند که این کار شأن و کرامت انسانی را خدشه دار ساخته و او را تا سطح کالایی بی ارزش فرو می کشد. مخالفان شبیه سازی انسانی دلائل فراوانی به سود نظریه خود اقامه می کنند. مسلمانان اهل سنت نیز قاطعانه این کار را خلاف دین و حرام می شمارند و از دلائل متعددی استفاده می کنند. در این نوشته تنها دلائل کلامی بر ضد شبیه سازی انسانی گزارش و بررسی شده است. دلائل کلامی ششگانه در حرمت شبیه سازی انسانی عبارتند از: شبهه خلق، تحدی با خداوند، نقض سنت زوجیت، نقض سنت تنوع، تغییر خلق الله و دستکاری ژنتیکی و بازی با مخلوقات. نگارنده پس از نقل و تحلیل این دلائل به این نتیجه می رسد که هیچ یک از این دلائل نمی تواند شبیه سازی انسانی را تحریم کند. زیرا برخی دلائل، خارج از موضوع است و در صورت قبول برخی نیز آن ها، شاهد تعارض در فتواهای متضاد اهل سنت در عرصه های مختلف مهندسی ژنتیک خواهیم بود.
نگاهی به فقه سنتی و فقه قرآن محور جامع نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی و ماهیت وحدت و همبستگی در اندیشه سیاسی امام خمینی
حوزه های تخصصی:
از آنجا که وحدت و همبستگی برای حفظ و بقای یک جامعه و پیشرفت و تکامل آن امری عقلی است، بنابراین در ضرورت آن نمی توان تردید داشت. اما از آنجایی که این مفهوم می تواند چونان هر مفهوم دیگری مورد بازخوانی، قرائت و تفسیر خاصی قرار گیرد و در هر گفتمان خاص، معنایی خاص به خود داشته باشد، لذا مهمتر از هر چیز چیستی آن در زبان و اندیشه اندیشمند و نظریه پرداز آن است و از آنجایی که هدف اساسی ما در این پژوهش بررسی دیدگاه گفتمانی ویژه حضرت امام است بنابراین چیستی و ماهیت وحدت از منظر ایشان مورد توجه است. بنابراین پرسش اصلی ما در این نوشتار این است که وحدتی که امام آن را به عنوان یک واجب الهی، امر مقدس و ضرورتی عقلی و شرعی نام می برد؛ چه نوع وحدتی است، از چه ویژگیها و کیفیتی برخوردار است و نهایت اینکه حقیقت آن چیست؟چرا که ماهیت هر چیز بیان کننده ذات و حقیقت آن است. بدین معنی که با واقعیت وجودی خویش انطباق دارد. از این رو، در این نوشتار به بررسی ماهیت و چیستی وحدت در اندیشه امام خمینی می پردازیم.
معامله وکیل با خود در اندیشه فقهی ـ حقوقی
حوزه های تخصصی:
روزه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
29448
جایگاه زمان در عبادت
آمیختگی مصادیق و مفاهیم درفقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احکام فقهی، مفاهیم کلی مترتب بر موضوعات است که تعیین چنین احکامی بر عهدة شارع و استنباط و توضیح آنها وظیفة فقهاست. اما تعریف و تبیین همة موضوعاتی که متحمل احکامند در محدودة رسالت شارع و وظایف فقها نیست بلکه بیشتر موضوعات، متخذ از عرف و جامعه است. چون در پاره ای موارد، فقه اسلامی که علی القاعده بیان کنندة حکم شرعی است، به تعریف موضوع و یا حتی تعیین مصداق دست یازیده- موضوعی که تعریف و تعیین آن بر عهدة فقیه نبوده است. و این گونه تعاریف رفته رفته نهادینه شده تا بدانجا که تصور می شود تعیین آن مصادیق هم نوعی حکم شرعی است و تخطی از ان روا نمی باشد؛ از این رهگذر مشکلاتی پدید آمده است که به بخشی از آنها در این مقاله پرداخته ایم. اگر بتوان این گونه موضوعات را در فقه یافت و از مفاهیم متمایز ساخت، مشخص خواهد شد که ذکر این گونه مصادیق برای بیان مفهوم و حکم کلی بوده و چنانکه تغییر کند حکم تغییر خواهد کرد و اشکالی بر فتاوی وارد نخواهد بود.
مبانى عدالت اجتماعى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مسئولیت عاقله در پرداخت دیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه پاییز ۱۳۸۴ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
دیالوگ از مونولگ جداست (سخنرانی رئیس موسسه گفت و گوی ادیان در لندن)
حوزه های تخصصی:
قاعده ارش و حکومت در فقه امامیه و اهل سنّت
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
از جمله مهمترین قواعد حاکم بر دیات قاعده ارش و حکومت است که از آن با عبارتهای مختلف همچون «کلّ ما لا تقدیر له ففیه الارش» تعبیر میشود. گرچه نسبت به موارد و مصادیق ارش میان فقهای شیعه و سنّی و حتی بین فقهای هر گروه، اختلاف عقیده است، امّا در اصل این قاعده، اختلاف نیست و میتوان گفت این قاعده یکی از مسلّمات فقه اسلامی و مورد اجماع فقهای مذاهب اسلامی است. در نوشته حاضر سعی شده است پس از بررسی دقیق واژه «ارش» و واژههای مشابه آن (حکومت و اجتهاد)، مستندات این قاعده تبیین و جایگاه آن در قانون مجازات اسلامی روشن گردد.