فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات تولیدی زمان سنجی است که مبنای بسیاری از تصمیمات نظیر تعیین تعداد کارگران و ماشین آلات باشد. یکی از رایج ترین روش های زمان سنجی استفاده از کرنومتر است که در آن پس از ثبت زمان مشاهدات، از ضریب عملکرد برای محاسبه زمان نرمال و از مقادیر الوانس برای تعیین زمان استاندارد استفاده می-شود. به دلیل اهمیت زیاد ضریب عملکرد، روش های مختلفی برای تعیین آن ارائه گردیده، که رایج ترین آنها روش وستینگهاوس است. متاسفانه علیرغم اینکه زمان اغلب پدیده ها در شرایط مختلف عملکرد غیرقطعی است، این روش از اعداد قطعی برای ارزیابی بهره می گیرد. لذا ممکن است نتایج حاصل از محاسبات با نتایج دنیای واقعی متفاوت باشد که این اختلاف در تولید با حجم بالا، اثر بسیار چشم گیرتری ایجاد کند. از این رو در این مقاله، از منطق فازی به عنوان ابزار مفیدی جهت حل مسائل غیرقطعی دنیای واقعی استفاده شده و الگوریتمی برای تعیین ضریب عملکرد بر مبنای منطق فازی و روش وستینگهاوس ارائه گردیده است. همچنین مثال عددی با جزییات حل بیان شده که می تواند نتایج واقع بینانه تری نسبت به حالت قطعی داشته باشد.
ارائه مدل ریاضی برای زمانبدی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند مد و با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تنزیل یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مدل ریاضی جهت زمانبندی پروژه هایی با محدودیت منابع در حالت چند مد و با هدف بیشینه سازیNPV ارائه شده است. مدل ارائه شده برگرفته از مسئله MRCPSP- GPRمی باشد. در این پژوهش ابتدا یک مدل ریاضی که قادر به ارائه جواب دقیق باشد جهت حل نمودن مسائل MRCPSP- GPRارائه خواهد شد، سپس مدل برای محاسبه هزینه اضافه کاری، در نظر گرفتن جریمه دیرکرد، پاداش زودکرد و تاثیر آن برروی NPVپروژه تعمیم می یابد. در نظر گرفتن هزینه های اضافه کاری و پاداش و جریمه زمان تحویل به طور همزمان در تصمیم گیری، زمانبندی و مقدار واقعی NPV پروژه تاثیر بسیاری خواهد داشت. برای نزدیکتر شدن نتیجه مدل به شرایط واقعی، دو سیاست پرداخت کلاسیک در قالب تابع هدف مدل ارائه شده است. جهت اثبات عملکرد مدل یک مسئله استاندارد با دو سیاست پرداخت مدل سازی و حل شده است. در نهایت، 36 نمونه پروژه ی استاندارد با سایزها و پارامترهای مختلف توسط مدل زمانبندی شده و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت.
ارزیابی کارایی شرکت های دولتی خصوصی شده در ایران قبل و بعد از واگذاری به بخش خصوصی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، ارتقاء کارایی واحدهای اقتصادی بوده است. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت دولت در ارتقای کارایی، 8 شرکت دولتی واگذار شده طی دهه 80 و در بازه زمانی دو سال قبل و دو سال بعد از واگذاری را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور ارزیابی کارایی شرکتها از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و مدلهای CCR و BCC خروجی محور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده تغییرات کارایی در 63% شرکت های جامعه آماری مورد بررسی در سال های پس از واگذاری نسبت به سال های قبل از واگذاری است. با این وجود، تغییرات مذکور تأییدی بر تأثیر خصوصی سازی بر کارایی شرکت های دولتی واگذار شده نیست، چراکه شرکت های کارا قبل از واگذاری، بعد از واگذاری نیز همچنان کارا بوده اند و عدم کارایی شرکتهای ناکارا پس از واگذاری نیز همچنان ادامه یافته است.
انتخاب تأمین کنندگان بر مبنای ریسک با استفاده از روش ELECTRE III مطالعه موردی: (تأمین سنگ آهن در شرکت ذوب آهن اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زنجیره تأمین، فرآیند اتخاذ تصمیمات یکپارچه از تأمین مواد اولیه تا مصرف کالا توسط مشتریان نهایی است. انتخاب تأمین کننده یکی از مهمترین مسائل تصمیم گیری در این حوزه است که در آن عوامل کیفی و کمی متعددی برای مشخص کردن تأمین کننده با بالاترین قابلیت دخیل هستند. با افزایش پیچیدگی زنجیره تامین، سطح عدم اطمینان و ریسک موجود نیز افزایش می یابد. از این رو مدیریت ریسک زنجیره تأمین به ویژه ارزیابی ریسک تأمین کنندگان مورد توجه سازمان ها قرار گرفته است. در این تحقیق نخست ضمن شناسایی جامع ریسکهای تامین کننده در صنعت تولید فولاد به روش کوره بلند، یک دسته بندی سلسله مراتبی در قالب سه سطح و 38 رویداد ریسکی ارائه شد. سپس با در نظر گرفتن رویدادهای ریسکی، مجموعهای از 9 معیار برای ارزیابی ریسک ها پیشنهاد شدند. در ادامه یک شاخص ترکیبی مبتنی بر معیارهای ارزیابی و اوزان اهمیت آن ها به منظور ارزیابی دقیق تر و واقع بینانه تر ریسکهای هر کدام از تامین کنندگان ارائه گردید. در نهایت از روش الکتر 3 برای ارزیابی و اولویت بندی تامین کنندگان (معادن) سنگ آهن کارخانه ذوب آهن اصفهان استفاده شده است. بر این اساس، معدن سنگ آهن جلال آباد به عنوان گزینه دارای ریسک کمینه و معدن شرق ایران به عنوان گزینه دارای ریسک بیشینه شناسایی و معرفی شدند.
مقایسه عملکرد روش فضای حالت با روش حداقل مربعات معمولی OLS در برازش مدل سه عاملی فاما و فرنچ برای پیش بینی بازده، در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی بازده سهام یکی از موضوع های مهم و قابل بحث در ادبیات مالی و سرمایه گذاری به حساب می آید. مدل سه عاملی فاما و فرنچ به عنوان شاخص ترین مدل در پیش بینی بازده سهام علیرغم برخورداری از نقاط قوت زیاد بر اساس فرض ثابت بودن ضرایب بتا بنا نهاده شده است، که چنین فرضی به صورت مطلق در هر شرایطی ممکن است برقرار نباشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل مذکور با دو فرض ثابت بودن یا متغیر بودن ضرایب به طور جداگانه برازش و سپس دقت هر یک آنها مقایسه شود. برای این منظور از مدل فضای حالت و حداقل مربعات معمولی (OLS) برای برازش مدل به ترتیب با فرض متغیر بودن و ثابت بودن ضرایب استفاده شده است. این پژوهش بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دوره زمانی 72 ماهه (مهر 1385 الی شهریور 1391) صورت گرفته است. با انجام این پژوهش مشخص گردید که مدل فضای حالت در مقایسه با مدل حداقل مربعات خطی از عملکرد بهتری در پیش بینی بازده اوراق بهادار برخوردار است ، که این می تواند به معنای ثابت نبودن ضرایب بتای مدل سه عاملی در بورس اوراق بهادار تهران باشد.
طراحی الگوی یکپارچه تغییرات در سازمانهای ایرانی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات سازمانی بسیار سخت، پیچیده و مبهم و در عین حال گریزناپذیرند. پژوهش ها نشان داده اند که برنامه ریزی، هدایت و حفظ تغییرات سازمانی بسیار مشکل و احتمال موفقیت آنها اندک است. برخورداری از یک مدل برای مدیریت تغییرات، می تواند اتفاقات پیچیده را –که ماهیت ذاتی هر تغییری است- با تشخیص روابط بین عناصر حیاتی، ساده کند؛ به خصوص آنکه نیروهای نهادی و زمینه ی فرهنگی سازمانِ در آستانه ی تغییر نیز در آن الگو در نظر گرفته شود که این امر در زمینه ی سازمان های ایرانی به دلیل تفاوت چشم گیر با سازمان های غربی که مهد شکل گیری نظریات تغییر هستند، از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این پژوهش، با 21 مدیر عامل به عنوان تغییر در سازمان های مختلف گفت وگو شد و نتایج گفت وگوها و اسناد و مدارک سازمانی، مراحل تحلیل محتوا، سنجش اعتبار و کدگذاری را گذارند و با رویکرد دلفی فازی، در دو مرحله غربال و صحه گذاری شد تا ضمن دربرداشتن اتفاق نظر همه ی خبرگان، از پوشش کافی و اطمینان لازم برخوردار باشد. مدل یک پارچه ی تغییرات سازمانی، در 4 بُعد، 15 مؤلفه و 41 معیار طراحی گردیده تا سازمان ها بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود و بهینه کاوی تجارب موفق سایر سازمان ها، اقدام به اجرای تغییراتی موفق و پایدار نمایند.
• بررسی وضعیت انتقال آموزش و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن در صنعت پتروشیمی با تکنیک فرایند سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آنان طبق جدول مورگان 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه مجزا شامل پرسشنامه سیستم انتقال یادگیری با 46 گویه و پرسشنامه مقایسه زوجی با 16 عامل می باشد. نتایج حاصل از اجرای آزمون آماری t تک نمونه نشان داد که عوامل سازمانی به همراه مؤلفه های آن شامل نتایج فردی مثبت، نتایج فردی منفی، تصدیق سرپرست و بازخورد سرپرستان/ مربی گری عملکرد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. لکن مؤلفه های حمایت همکار و حمایت سرپرست/ مدیران در وضعیت مطلوبی می باشد. عوامل آموزشی به همراه مؤلفه استعداد فردی برای انتقال در وضعیت مطلوب قرار دارد ولی مؤلفه های اعتبار محتوا، طرح انتقال و فرصت کاربرد در یادگیری در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. عوامل فردی به همراه مؤلفه های آن شامل آمادگی یادگیرنده، خودکارآمدی عملکرد، انگیزش انتقال، انتظارات نتایج عملکرد و انتظارات تلاش عملکرد در شرکت پتروشیمی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و در نهایت نتایج حاصل از بکارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی نشان داد عوامل سازمانی، عوامل آموزشی و عوامل فردی به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم بر روی انتقال یادگیری قرار دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از مدل BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در راستای شناسایی عوامل و معیارهای مؤثر برای بهره وری نیروی انسانی در محیط یک سازمان نظامی صنعتی انجام شده است. از لحاظ روش توصیفی تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد و نمونه آماری شامل 257 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از روش دلفی در دو دور، مؤلفه ها مطابق با شرایط سازمانی جامعه مورد بررسی بومی سازی شد و در قالب ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن (BSC) طبقه بندی گردیدند. همچنین با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته اطلاعات جمع آوری شد و با به کارگیری روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق شامل شناسایی 45 شاخص موثر بر بهره وری نیروی انسانی و طبقه بندی در ابعاد مشتری، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد (ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن) می باشد.
ارائه مدل بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمقاله حاضر هدف ارائه مدلی از بازارگرایی در صنعت خدمات بانکی بوده است. در این راستا مطالعات انجام شده در زمینه بازارگرایی در ایران و جهان بررسی شده و پیشایندهای، پیامدها و متغیرهای مرتبط با آن ارائه شده در مقالات مختلف استخراج گردیده است. در این مطالعه علاوه بر بازارگرایی در سطح سازمان بازارگرایی فردی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است و پیشایندهای آن شناسایی شده است. پژوهشگران ضمن مطالعه گسترده در زمینه پیشایندها و پیامدهای بازارگرایی و عوامل مرتبط با آن در سازمان، با استفاده از روش دلفی اقدام به شناسایی مواردی از پیشایندهای داخلی و خارجی بازارگرایی نموده اند که در مقالات و مطالعات گذشته مورد آزمون و بررسی قرار نگرفته اند. تعداد 24 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران دانشگاهی و صنعت بانکداری کشور در انجام این تحقیق همکاری تام داشته اند. در مجموع روش دلفی پس از 4 مرحله منجر به اتفاق نظر شرکت کنندگان و ارائه مدل گردیده است. انجام این پژوهش منجر به ارائه یک مدل کیفی از بازارگرایی شامل پیشایندها و عوامل محیطی موثر بر رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شده است.
ارائه مدلی ترکیبی برای انتخاب تامین کنندگان مبتنی بر رویکرد خوشه بندی و حل آن با استفاده از الگوریتمهای NRGA و NSGA-II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زنجیره تامین یکی از مهمترین استرات ژیهای رقابتی است که در شرکتهای مدرن اساتفاده ما یشاود.
هدف اصلی مدیریت زنجیره تامین ادغام تامین کنندههای مختلف برای برآوردن تیاضای بازار است. باه هما ین
دلی فرآیند ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان نی حیاتی و تاثیر قاب توجهی روی ماد یریت در زنجیا ره تاام ین
دارد. این میاله، یک مدل ترکیبی را بر اساس نگرش هوشهبندی و انتخاب تاام ین کننادگان ارا ئا ه ما یدهاد. باه
حوری که ابتدا روش هوشه بندی K هارمونیک که یکا ی از روشهاا ی پرکااربرد در آناال یز هوشاه بناد ی محساوب -
میشود برای هوشه بندی تامین کنندگان مورد استفاده قرار میگیرد، سپا بر اساس هروجی حاص از هوشاه بناد ی،
یک مدل نند هدفه برای انتخاب مناسبترین تامین کننده در نیر گرفته میشود. از آن جا که مسئله نندهدفاه
مورد مطالعه به دسته مسای NP-hard تعلد دارد، برای ح مادل پ یشانهاد ی در یا ک زماان موجاه از الگاو ریتمهاای
ژنتیاک مرتاب ساازی ناامغلوب NSGA-II) ( و ژنتیاک رتباهبنادی ناامغلوب NRGA) ( بهاره گرفتاهایام. نتاایج
محاسباتی بدست آمده نشان میدهد که آنالیز هوشهبندی میتواناد باه عناوان یا ک راه کاار ماوثر در انتخااب
تامینکنندگان در نیر گرفته شود. برای ارزیابی تاثیر آنالیز هوشهبندی بر روی انتخاب تاام ینکننادگان نناد ین
مجموعهی داده در نیر گرفته میشود
تحلیل موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین صنعت خودرو با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری( ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری بین شرکت ها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژه های همکاری توفیق لازم را نمی یابند. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمان هاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاری کننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطح بندی موانع تعامل پذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روش شناسی مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان می دهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهت گیری استراتژیک سازمان ها»، «تفاوت پرسنل سازمان ها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها» و «تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین می باشند.
طراحی الگوی توسعه بندر خشک در ایران با استفاده از تکنیک های دلفی، تحلیل شکاف و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بندر خشک یک راه حل بالقوه برای دسترسی بهتر به قابلیت های بنادر دریایی داخلی محسوب می شود. مطمئناً برای پیاده سازی موفق بندر خشک وابسته به شناسایی و تعریف موانع و قابلیت های توسعه ترمینال های واسطه ای پیشرفته می باشد. در راستای پیدا کردن روش راه اندازی بندر خشک در ایران، بازنگری ادبیات و مقایسه مطالعات انجام شد. از روش دلفی بر اساس مصاحبه الزامات راه اندازی بندر خشک شناسایی شد. در نتیجه این بررسی 8 متغیر با اهمیت (مسیر جاده ای؛ شبکه ریلی؛ بنادر دریایی؛ ساختار و زیرساخت؛ فرایند و اجرا؛ مالی؛ حفاظت از محیط زیست؛ محیط فیزیکی) شناسایی شد و کمبود (شکاف موجود) در همه عوامل تایید گردید. سپس از روش دیماتل روابط علی بین آنها کشف شد. روابط علی در قالب یک مدل مفهومی مطرح گردید. بنابراین این تحقیق با هدف دستیابی درک بهتری از مسیر اجرای پروژه های بندر خشک در ایران الگویی از روابط بین مهمترین متغیرهای اثرگذاری در اجرای پروژه های بندر خشک را پیشنهاد می نماید.
بررسی عوامل موثر بر به هنگامی گزارشگری مالی با استفاده از تکنیک های شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به هنگامی از ویژگی های اطلاعات مفید در تصمیم گیری است که توجه روزافزون نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. این پژوهش به بررسی عوامل مرتبط با به هنگامی گزارش گری مالی سالانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. اثر نسبت های مالکیت سهامداران عمده، سهامداران نهادی، هیئت مدیره، مدیر عامل و هلدینگ ها، تعداد سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرمؤظف، تمایز مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، موسسه حسابرسی، تغییر حسابرس مستقل، اندازه شرکت، قدمت شرکت، بازده ارزش ویژه، خبر خوب، گزارش مالی تلفیقی، وجود سیستم بهای مورد تأیید حسابرس، اظهارنظر مقبول حسابرس مستقل و صنعت در خلال سال های 1387 تا 1389 بر به هنگامی گزارشگری مالی سالانه مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آموزش و آزمون مدل از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد به ترتیب متغیرهای نسبت مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران عمده، صنعت، حسابرس بزرگ، اظهارنظر مقبول، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، گزارش تلفیقی و بازده ارزش ویژه بیشترین اثر را بر به هنگامی دارند. بعلاوه، میانگین دقت تکنیک شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از درخت تصمیم است.
مکان یابی منطقه استقرار یگان های پشتیبانی خدمات رزمی با استفاده از سامانة استنتاج فازی در منطقة نصرآباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مکان گزینی در یگان های نظامی، از موضوعات اساسی طراحان نظامی به منظور کاهش تلفات انسانی و تسلیحاتی است. لجستیک به عنوان یکی از ارکان اصلی درگیری های نظامی و در واقع ستون فقرات تمامی جنگ ها شناخته می شود. یکی از مهم ترین عوامل در طراحی لجستیکی، تعیین کانون، تمرکز و مکان یابی آن است. سامانه اطلاعات جغرافیایی با توان پردازشی بالا و مدیریت حجم بالای اطلاعات، فرماندهان و طراحان این عملیات را یاری می نماید. هدف از این پژوهش، شناسایی مناطق مستعد استقرار واحدهای آمادی در رزم جلو قبل از حضور فیزیکی، با استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چندمعیاره فازی است. به همین منظور، عواملی از قبیل شیب، زهکشی، دید و اختفاء، خاک، کاربری اراضی، خطوط مواصلاتی، نزدیکی به یگان های مانوری، سازندها، نزدیکی به مناطق فرود بالگرد و فاصله از توپخانه سبک دشمن مورد بررسی قرار گرفت. پس از آماده سازی داده ها، عملیات فازی سازی انجام و در ادامه با معرفی قوانین مورد نظر کارشناسی در محیط متلب به صورت نظام فازی، الگو سازی شد. در نهایت با غیر فازی کردن این مجموعه، خروجی نهایی آماده و وارد محیط GIS گردید. نتایج پژوهش با توجه به بازدیدهای میدانی انجام شده، نشان می دهد که محدوده های پایکوهی، نیمه مرتفع و مناطقی که از نظر ژئومورفولوژی نظامی حائز اهمیت و مطابق ملاحظات این یگان هاست به خوبی استخراج گردیده است و GIS با تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره، می تواند جهت انجام تحلیل های نظامی با دقت مناسب، به منظور کاهش هزینه، زمان و تلفات، مؤثر واقع گردد.
مدل سازی ریاضی انعطاف پذیری زنجیره تأمین با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکت ها با فشار زیادی مواجه شده اند. یکی از راه های برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطاف پذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطاف پذیری زنجیره تأمین، کمبود مدل های تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطاف پذیری در یک سیستم و سطح عملکرد کلی سیستم را توضیح دهد، همچنان احساس می شود. بنابراین، در این مطالعه یک مدل ریاضی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین ارائه شده است. مطالعة حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از انواع تحقیقات توصیفی است.این مطالعه در دو مرحله انجام شده است؛ شناسایی ابعاد انعطاف پذیری زنجیره تأمین و مدل سازی ریاضی آن با استفاده از برنامه ریزی آرمانی. ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول، انعطاف پذیری نیروی انسانی، ماشین آلات، تعمیرات و نگهداری و فرایند هستند که ابعادی عمومی و مهم برای ارزیابی هر یک از سه سطح تأمین، تولید و مونتاژ در زنجیره تأمین به شمار می روند. حاصل مرحلة دوم، طراحی مدلی ریاضی برای هر یک از این سه سطح، به صورت جداگانه اما وابسته به سایر سطوح از طریق تابع هدف شان بود که محدودیت های شان براساس ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول تعریف شده اند.
ارائه یک مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی با استفاده از الگوریتم ژنتیک؛ مطالعه موردی: صنایع فولاد آلیاژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های صنایع فولاد، برنامه ریزی تولید مناسب است که با توجه به سفارشی بودن این صنعت، برنامه ریزی سفارش ها بخش عمده ای از آن را شامل می شود. همچنین، با توجه به لزوم استفاده حداکثری از ظرفیت ماشین آلات در این صنعت، پرداختن به برنامه ریزی موجودی ها نیز امری ضروری است. در این راستا، مدل ارائه شده در این مقاله با در نظر گرفتن توام برنامه ریزی سفارش ها و برنامه ریزی موجودی، توانایی تصمیم گیری در انتخاب سفارش ها، تعیین زمان تکمیل سفارش ها و تعیین تولیدات مازاد از آنها را در هر فرایند داراست. این مدل در عمل می تواند نقش کلیدی در بهبود برنامه ریزی تولید صنایع فولاد از طریق تحویل بموقع سفارش ها، کاهش موجودی و استفاده مناسب از ظرفیت، دارا باشد. در ادامه، یک الگوریتم حل ابتکاری بر پایه الگوریتم ژنتیک برای مدل فوق ارائه شده و کارایی آن در یک مطالعه موردی و عملی در شرکت فولاد آلیاژی ایران ارزیابی شده است.
پیش بینی سود هر سهم(EPS) با استفاده از شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و توابع شعاعی بنیادین(RBF) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سود هر سهم یکی از فاکتورهای مالی بسیار مهم است که مورد توجه مدیران، سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد و اغلب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری، ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده می شود، از این رو پیش بینی آن برای مدیران و ذینفعان حائز اهمیت اساسی است. هدف این تحقیق ارائه ی مدلی به منظور پیش بینی سود هر سهم با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و شبکه ی عصبی توابع شعاعی بنیادین(RBF) و تعیین مدل برتر با استفاده از معیار های ارزیابی عملکرد است. بدین منظور، شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری تحقیق در نظر گرفته شدند و 630 سال-شرکت در قالب 24 صنعت فعال بورس در محدوده ی زمانی 1388-1382 به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شبکه ی MLP خطای پیش بینی کمتری نسبت به شبکه ی RBF دارد و همبستگی بین داده های واقعی و داده های پیش بینی شده توسط این شبکه نیز از RBF بیشتر است؛ در نتیجه دقت پیش بینی شبکه یMLP بیشتر از شبکه ی RBF است.