فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
موجه بودن فلسفی شدن دانش کلام از مسائلی است که درباره آن، مواضعی از نفی تا اثبات اتخاذ شده است. بدون توجه به معانی مختلف فلسفی شدن، نمی توان درستی یا نادرستی نگرش ها را اثبات کرد. این امر، گاه به معنای اتخاذ روش فلسفی در تبیین آموزه های دینی، گاه به معنای برگزیدن فلسفه خاصی به عنوان قالب تبیین معارف وحیانی، گاه به معنای به کارگیری برهان های فلسفی در اثبات آموزه های دینی و گاه به معنای تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی و... به کار رفته است.
مخالفان این روند در دو دسته می گنجند. برخی از ریشه با رویکرد عقلی در تبیین معارف دینی به هر نحوی مخالف اند. عده ای دیگر به دلیل پیامدهای منفی، آن را ناخوش می دارند و مخالفت شان به دلیل امور عارضی است. موافقان نیز نگاه های متفاوت داشته اند. برخی به لحاظ روشی آن را درست انگاشته اند و برخی دیگر، به لحاظ محتوایی نیز به درستی این روند حکم کرده اند.
در این نوشتار، اثبات شده است روندی که به تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی انجامیده است و بدون معیار به تاویل های ناروا و احیاناً انکار برخی از آموزه های دینی منتهی شده است، چه در به کارگیری روش فلسفی ریشه داشته باشد و چه در معانی دیگر، ناموجه است، ولی به طور کلی مقتضای تعالیم دینی و هویت دانش کلام، تولید یک دستگاه مفهومی معتبر و فرافرهنگی یا بهره گیری از دستگاه مفهومی مستقر بوده است. متکلمان به هردو رهیافت توسل جسته اند. گرچه خشنودی از دستگاه فلسفی خاص یا هر دستگاه مفهومی دیگر فاقد دلیل موجه است. فلسفی شدن دانش کلام نیز در رکود فلسفه تاثیر نداشته، یا دست کم نقش آن کم رنگ بوده است.
اسلام و بردباری مذهبی
حوزه های تخصصی:
مقاله، پس از اشاره به ارتباط «پلورالیزم و نسبیگرایی» و به مسئلة «تساهل و تولرانس»، نمونههائی از احکام اسلام و تعالیم قرآن و سنت را دال بر مدارا و گذشت و سعة صدر اسلامی مثال میزند که بدون پذیرش نسبیگرائی و شکاکیت و لیبرالیزم، متضمن حد اعلای انسانیت و حقوق بشر میباشد از قبیل «اجباری نبودن پذیرش اسلام»، «طرح گفت و گوی منطقی و آرام با ادیان دیگر»، «نفی استثمار و اطاعت بندگان»، «دعوت به مدارا با کافران غیر حربی» و...
تطور تاریخی قضایای ثلاث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خونجی و پیروان وی، با اثرپذیری از فخر رازی، قضیه محصور را به دو قسم حقیقی و خارجی تقسیم کرده اند. ابهری قسم سومی را تحت عنوان «ذهنی» به دو قسم پیش گفته اضافه می کند. خواجه طوسی و پیروان وی با طرح دیدگاه رقیب به رد دیدگاه خونجی می پردازند. تحلیل و تبیین تطور تاریخی طبقه بندی گزاره حملی به حقیقی، خارجی، و ذهنی مسئله تحقیق حاضر است. در پرتو تحلیل و تبیین تاریخی این تقسیم بندی، روشن می شود که در این مسئله دو طبقه بندی تحت عنوانی واحد مطرح شده اند. طبقه بندی نخستْ تقسیم ثنایی، و طبقه بندی دومْ تقسیم ثلاثی نامیده می شود. این پژوهش سهم منطق نگاران دوبخشی قرن هفتم را در بسط و توسع? دانش منطق، با عطف توجه به مسئله ای معین، نشان می دهد.
برهان صدیقین و تاملی در نقد ملاصدرا بر تقریر ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اثبات وجود خداوند، همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. در این راستا، براهین متعددی ارایه شده که یکی از مهمترین آنها برهان صدیقین است. در این برهان، از طریق شناخت وجود، به واجب رسیده میشود؛ در حالیکه در براهین دیگر، اثبات وجود حقتعالی بدین صورت ممکن نیست. سنگبنای این برهان را ابنسینا بنا نهاد و پس از او فلاسفه بسیاری به آن پرداختند و هر یک تلاش کردند تا بهترین تقریر را از آن ارایه دهند. این مقاله ضمن تبیین تقریرات ابن سینا و شیخ اشراق و بیان اشکالات وارد بر آنها به نقد نظر ملاصدرا درباره دو برهان مذکور میپردازد.
نقدی بر مقاله نگرش انتقادی بر روش تحقیق و تفکر در فلسفه اسلامی
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۸ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
نویسنده محترم مقاله «نگرش انتقادى...» با هدف بررسى و تحقیق از عقب ماندگى علمى و صنعتى جامعه اسلامى به تحلیل فلسفه در میان مسلمانان پرداخته و از آنجا که فلسفه خاستگاه علوم و فنون در زمانهاى متاخر بوده، به این سؤال که چرا جوامع ما به لحاظ علمى عقب مانده است پاسخ گفته و ریشه آن را در وحدت فلسفه با دین و در نتیجه تقدس و قداست فلسفه و عدم نقد پذیرى و ثبات آن دانسته است. به نظر مؤلف محترم این اتحاد هم به گوهر دین آسیب رسانده و هم به فلسفه صدمه اساسى زده است.
این نوشتار در صدد پاسخ به بعضى از شبهات نویسنده مقاله فوق مىباشد.
از این رو نخستبگونهاى خلاصه و به عنوان مقدمه به سابقه رابطه دین و فلسفه در عالم اسلام و چالشى که میان به اصطلاح «متدینان و فیلسوفان» و به تعبیر دیگر «نص گرایان و عقل گرایان»، اشارهاى نموده و سپس به پاسخ مواردى از نقدهاى نویسنده محترم پرداخته است.
امکان و چگونگى علم دینى
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی تطبیقی نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از مهم ترین تئوری های مطرح شده در چند سال اخیر است که به علت محتوای این تئوری مبنی بر انکار ضرورت وجود خداوند و خلقت جهان هستی از «هیچ»، در میان محافل فیزیکی و دینی واکنش های متفاوتی را به همراه داشته است. در این پژوهش نویسنده با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با فرض صحت تمامی نظریات فیزیکی هاوکینگ نشان خواهد داد که مفهوم «هیچ» مورد استناد هاوکینگ با مفهوم خلأ در حکمت متعالیه بسیار متفاوت است و به معنای نیستی محض نمی باشد و خلقت جهان به واسطه «هیچ» مورد استناد هاوکینگ، هیچ گونه منافاتی با خالقیت خداوند نخواهد داشت و با فرض صحت تئوری «M» نقش خداوند در ربوبیت و خالقیت، مفروض و مبرهن است که در این راستا مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی هاوکینگ و صدرالمتألهین و چگونگی آفرینش عالم ناسوت و نظام مندی عالم ناسوت و نقش خداوند، مورد تطبیق و نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
فرقه شناسی؛ کاستی ها و ضرورت ها
حوزه های تخصصی:
بررسی اجمالی فرقه ذکریه
اقتباس قصص قرآن از عهدین؛ بررسی و نقد نظریه درّه حداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات کتاب شناسی و ماخذ شناسی قرآن و علوم دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
بسیاری از خاورشناسان با نگاه برون دینی به قرآن کریم و آموزه های آن، بر پیش فرض «غیر وحیانی و غیر الهی بودن قرآن» تأکید کرد و بسیاری از تحقیقات خود را بر یافتن مصدر قرآن و قصص آن متمرکز کرده اند. ایشان قرآن را کتابی بشری تصور کرده، آن را متأثر از سایر کتب آسمانی، به ویژه تورات و انجیل دانسته و قصص آن را برگرفته از کتب مقدس پیشین می دانند. ازجمله دلایل آنان، شباهت قصه های عهدین با قصه های قرآن کریم است. از آنجاکه پاسخ منطقی و مستدل به این شبهات، وحیانی بودن قرآن کریم را به اثبات می رساند، این مقاله برآن است با استناد به شواهد درون دینی محتوای گزاره های تاریخی قرآن و عهدین و تمایز جلوه های هنری در قصه های قرآن با عهدین، و دلایل معتبر برون دینی یافته های باستان شناسان در تأیید محتوای قصص قرآن و انکار برخی عبارات عهدین، انگاره اقتباس قصه های قرآن از عهدین را مردود اعلام کند.
برهان صدیقین سینوی و عدم ابتناء بر بطلان تسلسل: دفاعی از برهان ابن سینا در برابر اشکال ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا برای اثبات وجود واجب در کتاب الاشارات، برهانی ارائه می دهد که این برهان نه تنها بر ابطال دور و تسلسل متوقف نیست، بلکه می توان از آن بطلان دور و تسلسل را نتیجه گرفت. صدرالمتألهین بر اصل این برهان اشکال خاصی را وارد می داند که بر مبنای آن تغییراتی را در مقدمات برهان اعمال کرده است. وی در صورت بندی خاص خود، بطلان دور و تسلسل را به عنوان مقدمه اثبات واجب مطرح می کند؛ اما این صورت بندی با اصل برهان ابن سینا همخوانی ندارد. اشکالی که صدرالمتألهین بر اصل برهان وارد می داند، این است که در این برهان، نیاز مجموعه ممکنات به علت خارجی، مبنای اثبات وجود واجب قرار گرفته، حال آن که این مجموعه، مجموعه ای اعتباری است و به علتی حقیقی نیاز ندارد. از نظر ملاصدرا این اشکال می تواند برهان ابن سینا را از حیطه براهین معتبر خارج سازد، از این رو او می کوشد با ارائه صورت بندی دیگری به این برهان اعتبار بخشیده و آن را به برهانی تبدیل سازد که دارای بیش ترین قرابت با شیوه صدیقین است. در این مقاله اثبات می شود که ابن سینا نیز چون ملاصدرا مجموعه ممکنات را امری اعتباری می داند ولی وجود واجب را بدون استعانت از بطلان تسلسل اثبات می کند.
مساله تطابق ذهن و عین در فلسفه مشا و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که فیلسوفان بزرگ مشائی و حکیمان نامی حکمت متعالیه، مسئله تطابق ذهن و عین را چگونه حل می کردند و آیا راه حل آنها، مدلل و گره گشا بوده است یا نه. پرسش مذکور را در باب انحای مختلف علم، اعم از حضوری و حصولی و تصوری و تصدیقی، میتوان مطرح کرد. لکن بحث ما در اینجا محدود به علم حصولی و حوزه تصورات مرتبط به اشیای خارجی است و در این چارچوب نیز محدود به فلاسفه صاحب نام فلسفه مشائی و حکمت متعالیه است. حال با لحاظ این چارچوب میتوان گفت که اصل تطابق علم با معلوم در نظر برخی از فیلسوفان مسلمان بدیهی و در نظر برخی دیگر استدلالی فرض شده است، لکن راه حل غالب فیلسوفان مشائی مسلک و حکیمان حکمت متعالیه در باب نحوه انطباق ذهن با خارج، همان تطابق ماهوی است. به باور نگارنده این راه حل با اشکالات فراوانی موجه است. در این مقاله آن اشکالات بیان، و این باور تقویت شده است که صور ذهنی انسان، عناوین و اشباح موجودات خارجی اند و تا حدودی آنها را نشان می دهند.
شرق سهروردی و غرب هیدگر
جایگاه تفسیر علمی و معیارهای آن در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که در قرآن کریم آیات فراوانی درباره هستی شناسی، طبیعت شناسی، زیست شناسی، پزشکی و خلقت انسان ها و موجودات وجود دارد، از همان آغاز نزول، قرآن محل گفتگوی دانشمندان و مفسران بوده است و هر یک تلاش نموده مقصود خداوند را در این آیات مشخص نمایند. بیشترین تلاش های تفسیری از قرن چهاردهم به بعد و پس از پیشرفت علوم در همه عرصه ها و مخصوصاً پس از مجادلات دامنه دار درباره تعارض علم و دین در میان دانشمندان مسلمان و بویژه مفسران قرآن دیده می شود. از جمله این مفسران آیت الله مکارم است که در تفسیر نمونه تلاش می کند تا به تبیین آیات علمی قرآن با روش صحیح بپردازد تا از این رهگذر اعجاز علمی قرآن را نیز ثابت نماید. ایشان با اعتقاد به اینکه قرآن کتاب هدایت و انسان سازی است و نه کتابی علمی، با توجه به معیارهایی به تبیین این گونه آیات می پردازد. برخی از مهم ترین معیارهای ایشان عبارتند از: تفسیر قرآن بر اساس علوم قطعی و بی توجهی به فرضیه ها؛ تفسیر قرآن بر اساس قواعد تفسیر؛ حقیقی دانستن زبان قرآن در آیات علمی؛ موافقت تفسیر آیات علمی با عقل؛ این مقاله پس از مطالعه کامل آیات علمی در تفسیر نمونه با هدف بررسی ژرف کاوانه جایگاه تفسیر علمی و تشخیص معیارهای صحیح آن در تفسیر نمونه سامان یافته است.