فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۱۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
الهیات علمی یکی از شاخه های الهیات مسیحی است که بر خلاف رویکردهای سنتی در الهیات، تنها راه دفاع از الهیات و باورهای الهیاتی را توسل جستن به روش، مبانی و یافته های علم می داند. پاننبرگ، الهی دان آلمانی، یکی از اولین الهی دانانی است که طرحی را برای الهیات علمی ارائه داده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات از دیدگاه او چه ویژگی هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است. به سبب آن که الهی دانان مسیحی پیش از مسلمانان با برخی از چالش ها مواجهه شده و در صدد رفع آن ها برآمده اند، استفاده از یافته های آن ها سودمند خواهد بود. برای پاسخ به مسئله اصلی از روش توصیفی- تحلیلی بهره خواهیم برد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پاننبرگ چهار شرط را برای علمی شدن الهیات برمی شمرد، اما مهم ترین شرط آن را اثبات شناختی بودن گزاره های الهیاتی می داند. از نگاه او، اثبات شناختی بودن آن ها در گرو استفاده از روش علمی است. طرح پاننبرگ، با وجود نقاط قوتش، توان پاسخگویی به همه چالش های الهیات را ندارد.
مقایسه «نامیرایی» از نظر یاسپرس و «فنا ناپذیری» از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مرگ الهام بخش تأملات فلسفی متعددی درباره وجود انسان است که در نوع نگرش و نحوه ی زندگی انسان تأثیرگذار است. ملاصدرا و یاسپرس به عنوان دو فیلسوف اصالت وجودی، به مساله مرگ و ابعاد آن توجه داشته اند. از مقایسه آرای این دو فیلسوف که با رویکرد تطبیقی و تحلیلی صورت گرفته است، این نتایج حاصل می شود که یاسپرس فارغ از نگاه دینی و عرفانی، مواجهه انسان با مساله مرگ را به عنوان یک موقعیت مرزی، از موثرین عوامل شکل گیری هویت و یافتن خود اصیل انسانی می داند. وی با تمایز قائل شدن بین مراحل سه گانه وجود تجربی انسان با مرتبه اگزیستنز بر این باور است که انسان در مرتبه متعالی اگزیستنز قابلیت درک جاودانگی یا به تعبیری «نامیرایی» و «تجربه ابدیت» دارد و بدون داشتن بعد مجرد می تواند آن را در طول حیات خود تجربه نماید. از سوی دیگر مرگ و فناناپذیری از نظر ملاصدرا مفهومی گسترده و نظام مند دارد که برگرفته از مبانی فلسفی و دینی وی است ؛ در فلسفه صدرایی میان تجرد نفس و جاودانگی آن ملازمتی برقرار است و نفس دارای مراتب وجودی مختلف است که با حرکت جوهری خود و طی مراتب تکاملی وجودی به مراتب تجرد دست می یابد و نه تنها با نابودی بدن از بین نمی رود بلکه همواره به دلیل مجرد بودن، همواره جاودان و فناناپذیر خواهد بود. وی جاودانگی را امری تشکیکی دانسته که هم در این دنیا با مرگ ارادی و هم بعد از زندگی دنیوی مطرح است.
بررسی فقهی خلوت با نامحرم در منابع شیعه و اهل سنت
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
21 - 40
حوزه های تخصصی:
گسترش روابط اجتماعی،مسئله ی ارتباط زن و مرد نامحرم را پررنگ تر کرده است. این ارتباطات گاهی موجب شکل گیری خلوت بین آنها می شود. کسب آرامش و تعالی مادی و معنوی جامعه ی اسلامی درگرو تنظیم هوشمندانه روابط با نامحرمان است. هدف از این پژوهش بررسی فقهی– اجتهادی حکم شارع درباره ی خلوت زن و مرد نامحرم است. اطلاعات پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و به شیوه ی تحلیلی- اجتهادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ادله تحریم خلوت در منابع شیعی شامل چند دسته روایات، شهرت فتوایی، سیره متشرعه و علت دانستن خلوت برای وقوع در حرام است. در مقابل به دلیل ضعف سندی روایات، ضعف دلالت روایات بر حرمت خلوت، وجود روایات معارض و رد شهرت فتوایی، رد سیره ی متشرعه و حکمت نبودن خلوت برای وقوع در حرام، ادله گروه اول نقد شده است. با این وجود به دلیل روایات متعدد همانند نظر بیشتر فقها، احتیاط در ترک خلوتی است که حضور یا نظارت دیگران وجود ندارد. البته جایی که خلوت مقدمه برای هر نوع کار حرامی باشد از باب ریبه یا مقدمیت حرام است. طبق منابع اهل سنت خلوت یک زن و مرد نامحرم جایز نیست مگر اینکه با حضور فرد مورد اعتمادی باشد. مصادیق خلوت در مذاهب اهل سنت متفاوت بوده و نظرات علما دراین باره با پذیرش اصل حرمت خلوت مختلف است.
مبانی معرفت شناختی پدیدارشناسی حیات دینی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
7 - 27
حوزه های تخصصی:
در تحقیق پیش رو با اتکا به روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا پدیدارشناسی حیات دینی هایدگر از زیرساخت معرفت شناختی برخوردار است؟ به نظر می رسد اساس پدیدارشناسی حیات دینی هایدگر مبتنی بر فهم دازاین از واقعیت حیات دینی و حصول آگاهی به ذات حیات دینی بر اساس مکانیسم تفهیم دازاین باشد. بررسی نقش وجود اگزیستانسیل انسان(=دازاین) در راهیابی به حقیقت حیات دینی در قالب نگرش پدیدارشناختی هایدگر به حیات دینی، انگیزه اصلی محقق است که ما را با مبنای معرفت شناسانه پدیدارشناسی هایدگر آشنا می کند. بر اساس ارزیابی انجام یافته، دازاین فاعل شناسا در رویارویی با حیات دینی است و معرفتی که از این طریق تولید می شود معرفت یقینی است که متعلَّق آن، ذات حیات دینی از طریق مکانیزم فهم دازاین خواهد بود. دازاین نقش مهمی در رویکرد هایدگر به حیات دینی دارد. دازاین است که با حیات دینی مواجه شده و خود را در پرتو آن به پیش می راند.
بررسی تحلیلی علم الهی به مخلوقات از دیدگاه سهروردی و آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
27 - 52
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است تا دیدگاه سهروردی به عنوان نماینده سنت افلاطونی و آکویناس به عنوان نماینده سنت ارسطویی را در باب علم الهی به مخلوقات مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نقاط اشتراک و افتراق آن ها را بیان کند؛ یافته های پژوهش چنین است که در مورد ارتباط صفات الهی با ذات، سهروردی و آکویناس معتقد به عینیت هستند. در مورد علم الهی به مخلوقات هر دو فیلسوف علم خدای متعال را اثبات می کنند، اما سهروردی به علم الهی نسبت به ماسوی در پیش از خلقت اشاره ای نمی کند و آکویناس نیز تفاوتی میان قبل از خلقت و بعد از خلقت مخلوقات قائل نیست. سهروردی در مورد علم خدای متعال به شرور بحث قابل ذکری ندارد، بلکه بیشتر در مورد جایگاه شر در نظام هستی و ارتباط آن با خیر بودن نظام بحث می کند، لیکن آکویناس بیشتر در مورد چگونگی علم الهی به شرور بحث می کند و معتقد است که خدای متعال به شرور به تبع نظام هستی علم دارد. درباره علم الهی به متغیرات نیز هیچ کدام از دو فیلسوف قائل به تغییر در ذات الهی نمی شوند.
تحلیلی بر محتوای رساله «الرّد علی الرافضه»؛ (ردیه ای کهن با رویکرد کلامی، عرفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
217 - 240
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله محمد بن علی ملقب به «حکیم»، عالمی از سده سوم و برآمده از بوم ترمذ است. افزون بر آثار متعدد در حوزه زهد و عرفان، رساله ای به نام «الرّد علی الرافضه» از او برجای مانده که اثری کلامی و از نوع «ردیّه» است. در برگ های باقی مانده از تک نسخه خطی این رساله، مسئله جانشینی پیامبر(ص) محور بحث قرار گرفته است. حکیم ترمذی در این رساله برای تقویت دیدگاه عامّه، به این امور متوسل شده است؛ اجماع صحابه در ترتیب خلفای راشدین، وجود نداشتن نص بر جانشینی با تأویل آیه ولایت و حدیث غدیر، محتمل ندانستن خطای صحابیان در تبعیت از پیامبر(ص) و ادعای سکوت و حتی رضایت امام از حکمرانی خلفا. در نوشتار حاضر سعی بر آن است به روشی توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی این رساله، مدعیات حکیم ترمذی و نقش پیش فرض های کلامی او مورد نقد و بررسی قرار گرفته و اشکالات وی به عقاید شیعه پاسخ داده شود.
تبیین قرآنی پیوستگی ثقلین و شب قدر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
51 - 70
حوزه های تخصصی:
از آیات سوره قدر و دلایل عقلی و نقلی دیگر به روشنی دانسته می شود که شب قدر منحصر به سال خاصی نیست و در هرسال شبی وجود دارد که از هزار ماه برتر است . آن شب فرشتگان به همراه روح به زمین فرود می آیند و مقدّرات معیّن شده از سوی خدا را تا شب قدر سال آینده به زمین می آورند. از طرف دیگر، از تفسیر آیات این سوره استنباط می شود که فرشتگان در شب قدر مقدّرات را به نزد «حجّت الهی» می آورند و بر حضور مبارکش عرضه می کنند؛ این حقیقت با تصریح فعل مضارع «تَنَزَّلُ» دلالت بر تجدید و استمرار داشته و نزول ملائکه و روح را همه ساله تا قیامت اثبات می نماید. هدف پژوهشی مقاله آن است که به روش استدلالی با اتکاء به تفاسیر دینی ،به تبیین این مسئله بپردازد که منزلگاه فرشتگان آستان مبارک ائمّه اطهارعلیهم السّلام و آخرین ایشان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. سوره مبارکه قدر بهترین دلیل برای اثبات امامت و حقانیت تشیع است و در عصر حاضر «امام زمان»(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان کسی است که فرشتگان به محضرش شرفیاب می شوند تا مقدّرات الهی به دست ایشان امضا گردد.
علم پیشین خداوند و اختیار آدمی (با تأکید بر دیدگاه مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و نقد دیدگاه های رقیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
29 - 52
حوزه های تخصصی:
تبیین چگونگی علم پیشین خداوند و حدود فاعلیت آدمی در کنار یکدیگر، دغدغه ای دیرینه است که ادیان آسمانی بدان روی کرده اند. آن گونه که میان فاعلیت آزاد آدمی که لازمه نظام ثواب و عقاب است با نظام علم، تقدیر و حاکمیت اراده خداوند، پیوندی منطقی را به گفت آورد. از دیگر سوی، تلاش برخی رهبران مذاهب اسلامی برای پردازش مسئله فاعلیت آدمی، پیامدی جز دو نظریه جبر یا نفویض نداشته است. که یا اراده آزاد آدمی را کنار می نهد یا قدرت خداوند را محدود می سازد. که در این میان، دیدگاه اهل بیت تبیینی دگرسان از فاعلیت و اختیار آدمی به دست می دهد. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بازخوانی اندیشه اهل بیت به همراه نقد دیدگاه های رقیب پرداخته است، بدین شیوه که در آغاز، ویژگی های علم خداوند همچون اطلاق، تعلق به جزئیات و خطاپذیری را آورده و سپ س م فهوم اخ تیار در اس لام و ن یز نقد ادله جبریان و طرفداران اختیار پرداخته است. و در پ ایان، ب ا حف ظ م عنای عل م خ داوند ب ر س ازگ اری آن با اختیار آدمی ت لاش نموده و نگاه اهل بیت را که اندیشه ای میانی است آشکار ساخته است.
انسان شناسی سلوکی، عرفانی ابن سینا در رساله الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
107 - 136
حوزه های تخصصی:
رساله الطیر یکی از سه رساله رمزی و تمثیلی ابن سیناست که به اتفاق حی بن یقظان و سلامان و ابسال، دوره ای از سیر و سلوک عقلانی و معنوی را به زبان رمز بیان کرده است. او در این رساله، هبوط نفس را از جهان ارواح به عالم خاکی و عروج نفس ناطقه انسانى از مرتبه تعلقات جسمانى و گرفتار آمدن در دام وابستگی های دنیایی را تا مراتب عالى کمال روحانى و مرتبه دیدار با خداوند به تصویر می کشد. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده نوع نگاه ابن سینا به انسان، ظرفیت ها و قابلیت های سلوکی وی با عنایت به رساله الطیر بررسی شده است. وی در این رساله با نگاهی انسان شناسانه وضعیت انسان سالک را به شکلی بیان کرده که به مشرب حکمای اشراقی و عارفان بسیار نزدیک است. به گونه ای که می توان این اثر را یکی از منابع و مأخذ افکار و عقاید حکمای اشراقی به حساب آورد.
تفسیر ماتریالیستی سم هریس از اراده آزاد و نقد آن از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
137 - 166
حوزه های تخصصی:
مسئله اراده آزاد از جمله مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافته های نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطه جدیدی کرده و از یافته های نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جسته اند. سم هریس با بهره گیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، اراده آزاد را توهمی بیش نمی داند و بر این باور است که ژنتیک و محیط دو عامل تعیین کننده در رفتارهای ما هستند. از سوی دیگر برخلاف هریس، صدرالمتألهین بر این باور است که اراده از لوازم نفس است و نمی توان منشأئی خارج از نفس برای آن متصور شد. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی مبانی سم هریس و ملاصدرا در تبیین و تحلیل اراده آزاد بپردازد و در نهایت به نقد دیدگاه ماتریالیستی هریس منتهی شود. بینش سم هریس در تبیین اراده آزاد با چالش هایی عقلانی همچون عدم شمولیت همگانی، تأکید افراطی و تعیین گرا بر محیط، تأکید بر عنصر شانس و توجیه کردن ب رخی رف تارها به تص ادفی بودن و انسان را ع روسک بی وشیمیایی دانس تن روبه رو است و ازجهات مختلفی برمبنای حکمت صدرایی قابل بحث و تأمل است.
بررسی انتقادی یک نقد در باره نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها؛ آیا راه های اثبات اصول EFQ وEQT مسدود می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
167 - 200
حوزه های تخصصی:
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعده های استنتاج از مقدمه ها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلال های P ∧ ∼ P ⊢ Q و Q ⊢ P ∨ ∼ P درست به شمار می آیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمی کند. نویسنده، در نظریه منطق پایه دو بخشی گزاره ها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با افزودن دو شرط جدید، تعریفی جدید از درستی استدلال ارائه کرده و بر پایه این تعریف، راه های اثبات این دو استدلال را مسدود کرده است. این تعریف مستلزم برخی تجدید نظرها در برخی قاعده های استنتاج و برخی استدلال ها در منطق کلاسیک است و به تأسیس نظریه نظام تابع ارزشی انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقاله ای که با عنوان «نظام تابع ارزشی حاج حسینی» در شماره بهار ۱۴۰۲ نشریه علمی آینه معرفت منتشر شده است، بی آنکه موضع خود را در قبال استدلال های فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد کرده است. در این میان، تنها یک نقد اصل نظریه را هدف گرفته که به تفصیل به آن پاسخ خواهم داد. دو نقد مستلزم اصلاح خطای سهوی یا رفع ابهام از متن کتاب است. سایر نقدها ناشی از عدول از برخی الزامات نقد، فهم ناصواب از متن کتاب، نادیده گرفتن وجوه معتبر دیگر، غفلت از برخی توضیحات نویسنده با تکیه بر پیش فرض های ناقد به جای تکیه بر پیش فرض های نویسنده است.
مواجهه با مسئله «علیّت ذهنی» از منظر صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
111 - 132
حوزه های تخصصی:
مسئله علیّت ذهنی در پی تبیین چگونگی کنش و واکنش ذهن و بدن نسبت به یکدیگر است. هر نظریه کارآمد در فلسفه ذهن، باید ظرفیت پاسخ گویی به مسئله علیّت ذهنی را دارا باشد. ضعف دوگانه انگاری در ارائه تبیین صحیح برای این مسئله، موجب شد فیزیکالیست ها ذهن مجرّد را کنار نهند و از این طریق در پی حل این مشکل برآیند. با این حال، فیلسوفان ذهن نیز همچون دوگانه انگاران نتوانسته اند پاسخی مناسب به این مسئله بدهند. ملاصدرا مشکل هر دو طیف را عدم نگاه جامع به نفس می داند و خود با ترسیم درست تمام حقیقت نفس و چگونگی ظهور آن از بدن، به مشکلات تعیّن مضاعف، شبه پدیدارگرایی، مسئله طرد، مشکل لزوم تماس، مشکل جفت شدن و استدلال علیّت رو به پایین پاسخی درخور ارائه می دهد.
علل و گونه های تأکید امام رضا(ع) بر امامت جواد الائمه(ع)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
149 - 185
حوزه های تخصصی:
حیات امام جواد (ع) به سبب پدیده هایی، از دیگر امامان ممتاز است؛ زیرا در عصر پدر و جد بزرگوارش، عقایدی در بین شیعیان ایجاد شد که عده ای را از حق منحرف کرد و آنان را به باطل کشاند و موجب نپذیرفتن امامت ایشان گردید و شبهاتی را در این زمینه به وجود آورد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در این امر، به رفتار امام رضا (ع) و گونه شناسی مقابله ایشان در برخورد با شبهات می پردازد. تحقیقات نشان داد که سه جریانِ تفکرِ «وقف» از زمان امام هفتم، به معنای «پایان یافتن امامت در ولایت امام کاظم (ع) » از یک سو، «ایجاد شبهه برای عقیم بودن امام رضا (ع) » از سوی دیگر، و نیز «هفت سالگی امام جواد (ع) در هنگام شهادت پدر»، به شدت موجب تردید در بین شیعیان شد و این امر، زمینه سازی لازم را به وسیله امام هشتم می طلبید. امام رضا (ع) با گونه هایی همچون بشارت درباره ولادت امام جواد (ع) ، معرفی و نص بر امامت جوادالائمه (ع) به عنوان امام بعدی، رضایت به انجام «قیافه شناسی»، ارجاع شیعیان به امام جواد (ع) در پاسخ به سؤالات، ردّ شبهات واقفیه با دلایل قرآنی و عقلی و نمونه های دیگر، در پی پاسخ گویی به شبهات برآمدند.
تحلیل تطبیقی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
81 - 102
حوزه های تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در آموزه های اعتقادی از گذشته نزد پیروان مذاهب مختلف کلامی یکی از مباحث اختلاف برانگیز و اساسی بوده است و اندیشه وران مذاهب مختلف در این مسئله دیدگاه واحدی ندارند و نظرات مختلفی را طرح نموده اند. در این میان عالمان ماتریدی و سلفی در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند، به طوری که تقابل آن ها نسبت به مسئله عقل در باب آموزه های اعتقادی به ویژه مسئله توحید، پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم زده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی درصدد بررسی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در باب توحید برآمده و این نتیجه را به دست می دهد که سلفیان در باب توحید بر خلاف ماتریدیان قلمرو عقل را محدود نموده و این نگاه حداقلی به عقل در مباحث توحیدی تمایزات بین دو مکتب ماتریدیه و سلفیه در باب توحید رقم زده که مهم ترین نقاط تمایزات عبارت اند از: ارائه تقسیم متفاوت از توحید توسط دو مکتب، رویکرد متمایز در اثبات صفات و اقسام آن، رویکرد متمایز در باب تفسیر صفات خبری، رویکرد حداقلی یا حداکثری در براهین عقلی، عقلی یا شرعی دانستن حسن و قبح و رویکرد متفاوت در باب افعال الهی(جبر و اختیار). بدیهی است رویکرد حداقلی سلفیان به عقل در مباحث فوق، یک سری پیامدهای منفی همچون نفی مشروعیت توسل، استغاثه، توسل، ولایت تکوینی اولیاء، جسم انگاری خداوند و جواز تکلیف ما لا یطاق را در پی دارد.
تحلیل نظام مند قرائت علامه طباطبایی از آموزه «معرفت نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
70 - 95
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین آموزه های اسلامی برای فعال کردن همه ظرفیت های انسان و رساندن او به عالی ترین رتبه ممکن، آموزه «معرفت نفس» است؛ همان آموزه ای که «دین پژوهان» با رهیافت ها، رویکردها و روش های مختلفی به بررسی آن پرداخته و قرائت های گوناگون و بعضاً متضادی از آن ارائه کرده اند. از جمله این قرائت ها، قرائتِ «علامه طباطبایی» است که با توجه به موقعیت ممتاز ایشان در عرصه دین پژوهی می توان به اهمیت بررسی آن پی برد. بر همین اساس در تحقیق حاضر پس از گزارش قرائتِ «علامه طباطبایی» از آموزه «معرفت نفس» در قالب یک مجمومه منسجم و نظام مند، به ارزیابی آن پرداخته ایم. براساس نتائج حاصل از این تحقیق می توان قرائتِ «علامه طباطبایی» از این آموزه دینی (یعنی «لزوم شهود هویت بالغیر و عین الربطِ نفس برای رسیدن به خداشناسی حضوری») را با توجه به ویژگی هایی چون: ابتناء بحث از آموزه «معرفت نفس» بر «آیات قرآن کریم» و تبیین آن براساسِ «گزاره های نقلی»، ارائه یک نگاه تاریخی، تحلیلی، تطبیقی به جریانِ «معرفت نفس»، اثبات امکانِ «معرفه الله» و «معرفه النفس» و رد استحاله آن، اشاره به راهکار عملیِ «تصفیه قلب» و «نفی خواطر» برای رسیدن به «معرفت نفس»، تأکید بر عدم منافاتِ «معرفت نفس» با «رسالت های اجتماعی» و تلاش برای رسیدن به یک «مدل عملیاتی، رقابتی» از آموزه «معرفت نفس»، به عنوانِ «قرائت معیار» معرفی کرد.
معناداری اسامی خداوند از منظر نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد (با ابتنا بر دیدگاه ابن سینا درباره معانی صفات واجب الوجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
179 - 200
حوزه های تخصصی:
نصیرالدین طوسی پایه گذار جریان «خردورزی فلسفی» در مدرسه فلسفی کلامی حلّه به شمار می رود. صفت بارز این جریان فکری، توجّه جدی به مباحث «امور عامّه» است که آثار آن در مسائل خاص الهیاتی نیز دیده می شود. پژوهش پیش ِرو عهده دار تبیین مسئله معناداری اسامی خداوند در برخی از آثار نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد است که به پیروی از دیدگاه ابن سینا، با رویکرد تنزیهی تشریح شده است. ابن سینا که بر پایه قاعده معرفت شناختی «ناممکن بودن انتزاع دو مفهوم از حقیقت بسیط»، به ترادف مفهومی صفات ذاتی خداوند باور داشت، برای پاسخ به اشکال مقدّری ناظر به معانی متفاوت صفات خداوند در گزاره های الهیاتی، طرحی سه گانه ارائه داد که دربرگیرنده سلب معنای مقابل، اضافه به مخلوق، یا ترکیبی از آن دو بود. نصیرالدین طوسی در آثار خود از نظریه ترادف مفهومی سخنی به میان نیاورد؛ ولی بدون ذکر نام ابن سینا، طرح سه گانه وی را در الفصول النصیریه به کار گرفت. البته طوسی به جای عنوان «معانی صفات»، بحث خود را بر پایه «معانی اسامی خداوند» و اقسام آن سامان داد؛ بدین لحاظ اللّه به عنوان «اسم ذات» به تنهایی، در دسته ای جداگانه ای قرار گرفت و طرح پیشین ابن سینا با ادبیات کلامی فلسفی طوسی، به طرحی چهارگانه ارتقا یافت. بعدها فاضل مقداد در الأنوار الجلالیه، با ادبیات ساده تری آن طرح را تشریح و برخی ابهامات آن را مرتفع ساخت. حاصل دیدگاه تنزیهی محقّق طوسی آن است که اسامی متعدّد خداوند، دلالت بر تحقّق مبادی صفات در ذات احدی ندارند؛ ازاین رو اطلاق اسامی متعدد بر خداوند با بساطت ذات، سازگار است.
تلقی خلافت الهی از امامت در میان شیعیان دوران نخست
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
80 - 101
حوزه های تخصصی:
کشف تلقّی شیعیان از مسئله امامت در دوران نخستین، اندیشه امامتی ایشان را آشکار می سازد. باور ایشان به خلافت الهی به عنوان مهم ترین اصل امامت شیعه به تصویر کشیده شد. ابتدا اعتقاد به مفهوم عصمت با کلمات و واژگان متفاوتی در شرایط سیاسی - اجتماعی و در رویارویی با اندیشه های مقابل، سپس باور به نص و نصب الهی با شکل گیری عنوان اختصاصی «وصی» برای امام، همچنین علم ویژه و گستره علم امام به همراه باور به جایگاه معنوی خاص برای ایشان، از ارکان تلّقی امامتی شیعه در آن دوران بوده است. تثبیت باورهای اصیل امامتی تشیع به عنوان نقدی بر نظریه تطور و تکامل شیعه در دوران نخست، ضرورت توجه به تلقّی شیعیان از امامت در آن دوران را ایجاد کرد. در نتیجه این پژوهش با روش تاریخی - تحلیلی، برای تشریح و تبیین چنین هدفی نوشته شده است.
مهدویت در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
7 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل بیانات و اندیشه های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به عنوان رهبر و الگوی جامعه اسلامی و متفکر جهان اسلام درزمینهٔ ظهور و مهدویت است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی به روش داده بنیاد که از نوع پژوهش های استقرایی و اکتشافی است. ابزار جمع آوری داده ها، بیانات معظم له به تعداد 73 سخنرانی است که جمعاً به تعداد 175 زیر مقوله مرتبط با موضوع، استخراج و ثبت شده اند. این زیر مقوله ها در جلسات کانونی با تعداد 12 نفر از خبرگان و صاحب نظران مطرح و درنهایت تعداد 148 زیر مقوله استخراجی در قالب تعداد 10 مقوله و تعداد 6 مضمون دسته بندی گردید. نتایج نشان داد که تشکیل حکومت مردمی ایران؛ آماده کردن زمینه های ظهور به عنوان عوامل زمینه ای؛ رابطه عاطفی، اهمیت و ارزش مسئله انتظار، الزامات انتظار حقیقی و الگوسازی موفق به عنوان عوامل علّی؛ اهداف و تبلیغات استعماری و استکباری به عنوان عوامل مداخله ای؛ گفتمان سازی مهدوی به عنوان راهبرد و درنهایت رسیدن به تعالی فردی و تعالی اجتماعی در زمان ظهور امام زمان (عج) به عنوان پیامدهای آن است. توجه به همه عوامل ازجمله برنامه ریزی برای اجرایی نمودن راهبردهای استخراجی می تواند جهان اسلام را به سمت ظهور و تحقق عدالت جهانی سوق دهد.
جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
119 - 138
حوزه های تخصصی:
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
بازتاب حکمت ایران باستان بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر زیبایی شناسی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 79
حوزه های تخصصی:
حکمت و فلسفه در ایران، از قدمت کهنی، برخوردار است. در ایران باستان، به ویژه در عهد خسرو انوشیروان، تلاش زیادی برای توسعه فلسفه و حکمت در ایران انجام گرفت. با آمدن اسلام به ایران نیز این روند تداوم پیدا کرد تا به سهروردی رسید. سهروردی، عامل پیوند بین فلسفه یونان باستان، ایران باستان و فلسفه اسلام است. او با دسترسی به منابع کهن، به ویژه اوستای زرتشت و شاهنامه فردوسی، پیوند قابل تأملی بین فلسفه شرق و غرب به وجود آورد. سهروردی به عنوان احیاگرِ حکمت ایران باستان، با آگاهی کامل از اندیشه فلسفی ایرانیان، تفسیری عرفانی از شخصیت و کردار پهلوانان اساطیری ایران، مانند: کیخسرو، فریدون و کیومرث ارائه می دهد. همچنین، توجه ویژه سهروردی به «نورالانوار»، مبیّن انس وی با قرآن و فرهنگ ایران باستان است. وصفی که سهروردی از زرتشت و مفاهیم زرتشتی در زمینه توجه به نور، آتش، فرّ ایزدی، تقسیم عالم به دو بخش مینوی و گیتی، و همچنین فرشتگان زرتشتی ارائه می دهد، به وضوح، بیان گر میزان تأثیرپذیری او از حکمت ایران باستان است. در بحث زیبایی شناسی، سهروردی به تمام جنبه های «کارکرد اخلاقی» «عالم مثال» «زیبایی و عشق» و«معرفت شناسی» توجه ویژه ای دارد. که می توان بااحتیاط آنها را علم ویژه منبعث از «زیبایی شناسی » به حساب آورد. در این پژوهش تلاش بر این است که بازتاب حکمت ایران باستان و بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر فلسفه زیبایی شناسی، مورد بررسی قرار دهد.